از احساسات بنیادی وجود هر انسانی، ترس است. ترس از تاریکی، ترس از مرگ و ترس از ارتفاع، تنها بخشی کوچک از احساساتی است که روزانه انسانهای عادی با آن دست و پنچه نرم میکنند. اما چه چیزی بتمن، شوالیه تاریکی را میترساند؟ مردی که روزها به عنوان بیلیونر مجرد به خوشگذرانی میپردازد و شبها، بر فراز آسمان گاتهام (Gotham) به مبارزه با جرم و جنایت پرداخته و چیزهایی دیده که هر کسی را تا ابد میترساند و دردهایی کشیده که برای انسانهای عادی قابل تحمل نیست. پاسخ این سوال را تنها پس از بازی کردن آخرین شماره از سه گانه بتمن راکستدی (Rocksteady) خوهید یافت.
دکتر جاناتان کرین، ملقب به Scarecrow با نشان دادن نتایج فاجعه آمیز آزمایش کوچکش در یک رستوران به مردم گاتهام، آنها را وادار به ترک شهر میکند تا بار دیگر گاتهام، جولانگاه جنایتکاران بزرگ این شهر شود. پنگوئن، Two Face، فایرفلای و دیگر جنایتکاران، هر کدام گوشهای از کنترل شهر را در دست گرفتهاند و پلیس گاتهام نیز به ریاست جیم گوردون، عقب نشینی کرده و در مرکز GCPD مجبور به استقرار شدهاند. تنها امید شهر به فرشته نگهبان گاتهام، بتمن است و این دقیقا چیزی است که Scarecrow و همدستش آرکهام نایت (Arkham Knight) روی آن حساب میکنند؛ کرین به دنبال خُرد کردن بتمن و نابودی نام اوست ولی آرکهام نایت به دنبال کشتن او. اینکه انگیزه آرکهام نایت چیست، باید تا انتهای بازی صبر کنید تا با سورپرایز بزرگ بازی مواجه شوید. هرچند انگیزه و هویت آرکهام نایت از اواسط بازی قابل حدس است ولی لطمهای به تجربه بازی نمیزند.
تم کلی این شماره، ترس است. راکستدی نیز به خوبی این ترس را در قالب داستانی نفس گیر و پرپیچ و خم و مملو از سورپرایزهای داستانی روایت میکند. جالب اینجاست که در طول بازی قسمتهای تکان دهندهای وجود دارد که واقعا در حد یک بازی Horror شما را خواهد ترساند. نقطه عطف روایت داستان نیز توهمات بتمن پس از آن است که تحت تاثیر گاز سمی Scarecrow قرار میگیرد. توهماتی که بار اصلی روایت داستان را بر عهده دارند و روایتگر تعامل و کشمکش درونی بتمن و اندک اندک تغییر شخصیت بتمن در طول بازی است. اگر فکر میکنید توهمات بتمن در Arkham Asylum (AA) بهترین چیزی بود که میشد به تصویر کشید، بهتر است دوباره فکر کنید. داستان اصلی بازی و روایت آن را میتوان در سری بهترین دانست، خصوصا پایانبندی آن که از این نظر کاملا با سه گانه The Dark Knight اثر کریستوفر نولان قابل مقایسه است. در Arkham Knight (AK) شاهد ابعادی از شخصیت بروس وین هستیم که تا کنون کمتر به تصویر کشده شده است؛ ترس وی از شکست خوردن، ترس از ناامید کردن اطرافیانش و ترسِ از دست دادنِ همه چیزهایی که برایش زحمت کشیده است. اما متاسفانه این پرداخت شخصیت را به جز در بتمن، در سایر شخصیتهای فرعی به این خوبی نمیبینیم. دشمنان کلاسیک بتمن مانند Two Face یا پنگوئن، تقریبا حکم سیاهی لشگر را دارند، گویی حضورشان تنها برای پر کردن ماموریتهای فرعی بازی است و آن طور که باید و شاید به آنها پرداخت نشده است. با این وجود باز هم حضورشان بهتر از عدم حضورشان است. ولی از طرف دیگر، حضور پرقدرت Poisen Ivy وجود دارد که بار کم کاری روی سایر ویلنهای فرعی این شماره را به دوش میکشد.
راکستدی قول داده بود بهترین و بزرگترین گاتهامی که تا کنون ساخته شده را به تصویر بکشد؛ باید گفت که این استودیوی انگلیسی نمرهای بیشتر از نمره قبولی در این بخش دریافت کرده است! گاتهام، به کمک قدرت کنسولهای نسل هشتم، به بزرگترین و پرجزییاتترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده است و در هر گوشهاش، چیزی انتظار شما را میکشد. به جرات میتوان گفت آسمان بارانی گاتهام، یکی از زیباترین و در عین حال مخوفترین نمونههای به تصویر کشیده شده در هر مدیومی، در دنیای بتمن است. از طرفی این محیط بزرگ به هیچ وجه دکوری نیست. کافی است به صورت انتخابی از بالای یک برج با چشمانی بسته به هر سمتی که دوست داشتید پرواز کنید، وقتی به زمین رسیدید مطمئن باشید در شعاع 100 متری خود، حداقل یک ماموریت جانبی، آیتم، معمای ریدلر، دستههای خلافکاران یا حتی آیتم قابل تخریب پیدا خواهد شد. نکته قابل توجه اینجاست که این محیط بزرگ و پرجزییات، در حالی بدون هیچ گونه لودینگی قابل دسترس است که لودینگ ابتدایی بازی نیز زیاد طولانی نیست.
با توجه به بزرگتر شدن محیط بازی نسبت به شمارههای قبلی و همینطور اقتضای زمانی/داستانی بازی، به نظر میآید ورود بتمبیل اجتناب ناپذیر بود. با ورود اتومبیل آیکانیک بتمن به بازی، دو مبحث قابل بررسی است؛ یک، از نظر کیفی؛ دو از نظر اجرایی. طراحی بتمبیل زیبا، با ابهت و بسیار پرجزییات است. کافی است دوربین را چرخانده و از بین رینگها، تعداد دندانههای دیسک چرخها را بشمارید تا به توجه تیم سازنده به جزییات پی ببرید. هندلینگ بتمبیل از طرف دیگر، یکی از بهترین هندلینگها نه تنها در بین بازیهای اپن ورلد، بلکه حتی بین بازیهای ریسینگ آرکید است. نرمی حرکات ماشین و قدرت مانور آن در خیابانهای تنگ و باریک گاتهام، جای هیچ گونه شکایتی را باقی نمیگذارد. امکاناتی که برای بتمبیل، حتی خارج از Tank Mode در نظر گرفته شده، خیلی خوب احساس کنترل یک ابرماشین چند میلیون دلاری را به بازیکن منتقل میکند و دقیقا همان چیزی است که دوستداران بتمن سالها انتظارش را میکشیدند.
از طرف دیگر نحوه استفاده از بتمبیل در بازی مطرح است. با توجه به فواصل طولانی بین لوکیشنها در محیط بازی، استفاده از بتمبیل به عنوان یک وسیله نقلیه در اوایل بازی کاملا به جا است. اما رفته رفته با بالاتر رفتن قابلیتهای بتمن، خصوصا آپگرید کردن Batclaw، دیگر نیاز آنچنانی به بتمبیل برای رفت و آمد در شهر احساس نمیشود. هرچند، اصرار بازی به انتقال ویلنها به مرکز پلیس با استفاده از بتمبیل، کمی اوضاع را بهتر میکند. حل کردن معماهای ریدلر (Riddler) یکی از لذتبخشترین استفادهها از بتمبیل در کل بازی است. اما ضربه اصلی را حالت Tank Mode بتمبیل به اتمسفر بازی میزند، آن هم نه کیفیت اجرای آن، زیرا کنترل بتمبیل در این حالت بسیار نرم و روان و لذت بخش است، بلکه تعدد بیش از اندازه این بخشها از بازی. اگر زمان بازی را به چهار بخش تقسیم کنیم، با تقریب نسبتا خوبی، یک چهارم از زمان بازی صرف درگیری بتمن با تانکهای آرکهام نایت میشود. لذتبخش بودن این درگیریها نیز فقط تا حدی میتواند جلوی این ضربه را بگیرد تا جایی که در اواخر بازی، اینقدر تعداد زیادی از این درگیریها را تجربه کردهاید که هنگام مواجه شدن با تانکها در حالت گردش آزاد، ترجیح خواهید داد محل را به سرعت ترک کنید تا با تانکها درگیر نشوید. در مجموع ورود بتمبیل اتفاقی لازم و خوشآیند بود و نتیجه کار نیز هرچند میتوانست بهتر باشد، اما بسیار عالی از کار درآمده است.
استودیوی راکستدی در سال 2009 و با AA شاید بتوان گفت بهترین سیستم مبارزات تن به تن در بین بازیهای ویدیوی را معرفی کرد که از همان ابتدا یکی از بی نقصترین سیستمهای مبارزاتی دیده شده بود. حال تصور کنید بعد از دو شماره پیشرفت، نتیجه کار چگونه از آب درآمده است. راکستدی اگر همان سیستم مبارزات Arkham City (AC) را عینا در AK کپی میکرد هم جای گلهای وجود نداشت اما با این حال شاهد اضافه شدن چندین قابلیت جدید به لیست قابلیتهای بتمن هستیم. مهمترین آنها قابلیت Fear Takedown است که به وسیله آن میتوانید هم زمان تا سقف پنج نفر را در یک سری کمبوی زنجیری از پا درآورید. این قابلیت که مخصوصا برای قافل گیری دشمن بسیار کاربرد دارد یکی از پراستفادهترین قابلیتهای بتمن در طول بازی است. از دیگر موارد اضافه شده به قابلیتهای مبارزاتی بتمن میتوان به استفاده بیشتر از محیط به عنوان سلاح اشاره کرد که خصوصا در درگیریهای پرتعداد کاربرد دارد. تسهیل در استفاده و گستردگی بیشتر گجتها در مبارزات نیز از مواردی است که به هرچه بیشتر شناور شدن مبارزات و امکان دستیابی به رشته کمبوهای طولانیتر کمک کرده است. همچنین امکان همکاری با دیگر شخصتهای همراه بتمن، مانند کتوومن (Catwoman)، نایت وینگ (Nightwing) و یا رابین (Robin) از دیگر موارد قابل ذکر است. اما از طرف دیگر، شاهد هستیم که عوامل مختل کننده رشته کمبوها نیز به نسبت قبل افزایش یافته است. این بار علاوه بر اینکه دشمنان قابلیت پرتاب اشیای محیط به سمت شما را دارند، امکان حملهور شدن به سمت بتمن هم به قابلیتهایشان اضافه شده است. این مورد، در کنار حضور دشمنانی در کلاس مدیک (Medic) که قابلیت احیای دشمنان از پا در آمده، در کنار افزایش قابلیتهای آنان را دارند، به هر چه سخت و پیچیدهتر شدن مبارزات بازی کمک کرده است. همین امور باعث شده است دستیابی به کمبوهای پرتعداد، کمی سختتر از قبل باشد.
به مانند بخش مبارزات، در بخش مخفیکاری نیز شاهد این پیچیدگی و سختی بیشتر هستیم. اضافه شدن کلاس مدیک خود چالشی بزرگ در زمینه مخفیکاری است. حال به اینها، دشمنانی با قابلیت کنترل پهباد نظارتی، دشمنانی با لباسهای مخصوص که باعث میشود در حالت Detective Mode (DM) دیده نشوند و دشمنانی دارای قابلیت مختل کردن دید DM هم اضافه کنید تا متوجه شوید این بار کار چندان راحتی در پیش ندارید. البته بازی از طرف دیگر، برای بالانس کردن این چالشها نیز راههایی پیش پایتان قرار داده است. از جمله اسلحه Disruptor بتمن که با آپگریدهای مناسب، قابلیت خنثی کردن عوامل ذکر شده را دارد. یا گجت جدید بتمن، Voice Synthesizer که بوسیله آن قادرید صدای ویلنهای بازی را شبیه سازی کرده و بوسیله آن، به دشمنان دستورهای سادهای برای جدا کردن آنها از گروه بدهید تا کار برای از پا درآوردنشان آسانتر شود. همینطور دستگاه هک از راه دور که این بار قابلیتهای تهاجمی بیشتری دارد. در مجموع بخش مخفیکاری AK، به نسبت شمارههای قبل کم تعدادتر ولی با کیفیتتر و چالش برانگیزتر شده است.
یکی از جذابترین بخشهای دو شماره قبلی، بخش حل کردن معماهای ریدلر بود. این بار با کمی تغییر شاهد بازگشت ادوارد نیگما و معماهای مخصوصش هستیم. بخش جمع آوری ریدلر تروفی و حل کردن معماها به وسیله DM تقریبا شبیه نمونههای قبلی است اما این بار علاوه بر این دو بخش، یک بخش داستانی فرعی نیز به آن اضافه شده است که در آن باید با حل کردن پازلها به وسیله بتمبیل و برنده شدن در مسابقات ریسینگ مخصوصی که ریدلر در زیر شهر برای بتمن ترتیب داده، کلیدهایی را پیدا کنید تا کتوومن را آزاد کنید که بخشهای ریسینگ بازی، چیزی متفاوت، جذاب و بسیار خوش ساخت در آمده است.
بخشهای کارآگاهی بازی نیز این بار بسیار پیشرفتهتر و کاملتر بازگشتهاند تا شما را در نقش بزرگترین کارآگاه دنیا قرار دهند. بخشهایی نظیر اسکن کردن سه مرحلهای اجساد، اسکن کردن اثر انگشت و مهمتر از همه، آنالیز ریلتایم ویدیوها برای پی بردن به سرنخها که این مورد آخر بسیار واقعگرایانه و عالی از کار در آمده و حس یک کارآگاه واقعی را به شما القا میکند. اما ایراد اصلی بازی را میتوان در ماموریتهای جانبی آن یافت.
تقریبا اکثر ماموریتهای فرعی بازی، شامل تکرار مکرر یک عمل خاص است. به عنوان مثال، در ماموریت فرعی پنگوئن، ابتدا باید وَن حامل سربازان پنگوئن را مارک کرده، آنها را بدون دیده شدن تعقیب کنید تا شما را به محل نگه داری پولهای پنگوئن برسانند، سپس به کمک نایت وینگ بعد از از پا درآوردن سربازان پنگوئن، محموله پول وی را نابود کنید. این کار را باید اینقدر تکرار کنید تا به خود کابلپات برسید و او را دستگیر کنید. تقریبا این کار را باید برای تمامی ویلنهای جانبی بازی تکرار کنید، هر کدام به نوعی. البته این کار به خودی خود چندان بد نیست ولی در مقام مقایسه با ماموریتهای جانبی AC، یه عقبگرد کامل محسوب میشود. از طرف دیگر، باسفایت های بازی قرار دارد که نه در ماموریتهای اصلی آن کمیت باید و شاید را داراست و نه در ماموریتهای فرعی، آن کیفیت را. با این حال، ماموریتهای جانبی بازی، خصوصا ماموریت مربوط به قاتل سریالی گاتهام جذاب طراحی شده است و به افزایش محتوای بازی کمک شایانی میکند. در کنار محتوای ذکر شده، بخش AR Challange نیز وجود دارد که برای هر دسته از قابلیتهای بتمن و بتمبیل، مجموعه چلنجهایی طراحی شده است که در قدم اول برای آشنایی شما با قابلیتهای بازی است و در درجه دوم، مکانی برای تمرین و ثبت رکورد و مقایسه آن با رکورد دوستانتان خواهد بود.
تمام بخش داستانی بازی به همراه ماموریتهای فرعی چیزی حدود 15 ساعت زمان میبرد که برای یک بازی اکشن-ادونچر زمان مناسبی است. علاوه بر این، بخش New Story+ نیز در بازی وجود دارد که تنها روی درجه سختی Knightmare قابل بازی است. از آنجایی که با یک دور تمام کردن بازی، تقریبا میتوان اکثر قابلیتهای بتمن را آپگرید کرد، بخش NS+ چالش چندانی برای شما ایجاد نخواهد کرد، خصوصا اگر شمارههای قبلی بازی را جوویده باشید! در نسخههای پیش خرید بازی، کدهایی وجود دارد که مراحل قابل بازی هارلی کویین (Harley Quinn) و ردهود (Red Hood) را آزاد میکند. اگرچه این بخشهای اضافه چیزی حدود یک ساعت گیمپلی دارد ولی بازی کردن در نقش هارلی کویین دوست داشتنی و ضدقهرمان این شماره، با داستان، شخصیت و قابلیتهای منحصر به فرد خود خالی از لطف نیست. هر چند وارنر به عنوان ناشر میتوانست این بخشهای اضافی را در پک اصلی خود بازی قرار دهد ولی تصمیم به این کار نگرفت و از این نظر نمیتوان به خود بازی و سازنده آن راکستدی خرده گرفت. همچنین در نسخه PS4، همانند AC، شاهد محتوای انحصاری هستیم. به طور کلی میتوان گفت، AK از نظر محتوا، شما را راضی خواهد کرد و تا مدتها با گشت و گذار در آسمان گاتهام سرگرم خواهید بود.
شاید چند سال پیش و با معرفی Unreal Engine 4.0 همگان به این نتیجه رسیده باشند که موتور نسل قبلی اپیک دیگر از رده خارج شده است و جای خود را باید به برادر کوچکتر خود بدهد. اما راکستدی با AK چیز دیگری را به ما نشان داد! AK، چه از نظر تکنیکی و چه از نظر هنری فراتر از انتظارها عمل کرده است. مدل سازی کاراکترها به خصوص مدل سازی بتمن، Batsuit و بتمبیل، فوق العاده کار شده است. نورپردازی حجمدار که در سرتاسر محیط بازی برقرار است، نور تابلوهای تبلیغاتی، فیزیک عالی شنل بتمن و قطرات ریز باران روی آن، همگی زیبایی دوچندانی به Batsuit داده است. بافتهای به کار رفته در مدل بتمن و کاراکترهای اصلی، به هیچ وجه آن ایراد همیشگی مدلهای ساخته شده با UE را ندارد ولی این امر در سایر شخصیتها، خصوصا سربازان عادی به خوبی قابل رویت است. از بحث مدلسازی خارج شویم، انیمیشنهای دویدن بتمن این بار آن حالت مصنوعی قبل را ندارد و در کنار انیمیشنهای بخش مبارزات و گردش آزاد، شکلی طبیعی به حرکات بتمن دادهاند. فیزیک و تخریب پذیری محیط، در یک کلام باورنکردنی است! کافی است با سرعت به یک ستون یا دیواره جاده برخورد کنید تا خرد شدن تک تک آجرهای بناها را که به زیبایی هر چه تمامتر فرو میریزند، مشاهده کنید. نورپردازی محیط گاتهام وقتی بر فراز آن در حال پرواز هستید، از مغازههای کوچک سطح زمین تا نور طبقات فوقانی آسمانخراشها، به تنهایی حس شکار در یک آرمانشهر رو به زوال را به شما القا میکند. همه این موارد، در نرخ فریمی ثابت و به نرمی اجرا میشود و میتوان گفت در طول بازی شاهد افت فریم نیستیم. هر جزیره از سه جزیره بازی، بافت خاص خود را دارد. از Founders Island و شهرسازی مدرنش گرفته تا Bleake Island و بافت سنتی آن، از محله چینیها تا ساخت و سازهای زیرزمینی، همه اینها باعث شده است در حالی که محیط بازی در بطن خود، تنها یک شب بارانی در یک شهر خالی از سکنه است، اما تنوع محیطی مناسب آن، مانع خستگی و دلزدگی شما از بازی شود.
قطعات موسیقی شنیده شده در بازی، کاملا با جو آن همخوانی داشته، حتی در بعضی اوقات شباهتهایی به موسیقی جاودانه هنس زیمر در سه گانه TDK نیز دارد که نکتهای مثبت محسوب میشود. صداگذاری بتمبیل، از صدای موتور گرفته تا صدای لاستیک هنگام دریفت، منجر به جذابیت هرچه بیشتر این ابرماشین دوست داشتنی شده است. در کنار اینها، استقاده از دوبلورهای قوی برای شخصیتهای بازی وجود دارد؛ از خود کوین کانروی، صداپیشه مشهور بتمن گرفته تا جان نوبل در نقش Scarecrow که یکی از به یاد ماندنیترین آثار خود در قالب صداپیشگی را به جا گذاشته است. همینطور جاناتان بنکس، صدا پیشه جیمز گوردون و اشلی گرین، صداپیشه باربارا گوردون، همگی مجموعهای قابل تحسین را رقم زدهاند.
آخرین شماره از سه گانه Batman Arkham، پکیجی کامل و پرمحتوا نه تنها برای تمام دوست داران شوالیه تاریکی است، بلکه عنوانی است که تمامی دوستداران بازیهای رایانهای ملزم به تجربه آن هستند. Arkham Knight، از نظر کیفیت، نقطه اوج کار راکستدی در این سه گانه است اما تصمیمات نه چندان درست وارنر باعث شده است همه نتوانند از این پکیج به صورت تمام و کمال بهره برند. هر چند به احتمال زیاد، بخشهای اضافی بازی که تنها به صورت پیش خرید آن هم بعضا از فروشگاهی خاص قابل بازی بود، بعدا به صورت DLC یا در پک Game of The Year در دسترس همگان قرار خواهد گرفت. پس وقت را بیش از این تلف نکرده و با آخرین ماجراجویی بتمن در گاتهام، پرونده این سری را نزد خود ببندید و منتظر سورپرایزهای ویژهای نیز باشید.,
مجموع امتیاز - 9
9
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: کنترل نرم و روان بتمن و بتمبیلروایت داستانی زیبا و مملو از سورپرایزاستفاده خلاقانه از بتمبیل در پازلهاپکیجی پر محتوا و سرگرم کنندهمبارزات لذت بخشبخشهای مخفیکاری چالش برانگیزگرافیک تکنیکی و هنری چشمنوازپایانبندی زیبانقاط ضعف:استفاده بیش از حد بتمبیل در درگیری با تانکهاباس فایتهای کم تعداد