در کنفرانس E3 2016 شرکت سونی، شاید هیچ کس انتظار معرفی عنوان شماره داری از سری رزیدنت اویل را نداشت. نمایشی که در ابتدا هیچ شباهتی به شمارههای قبلی این سری نداشت و بصورت اول شخص دنبال شده و کم و بیش نشانههایی از دموی مشهور P.T. در آن دیده میشد. اما در پایان با نقش بستن نام Resident Evil 7، تقریبا همه شکه شدند. همان شب دموی بازی نیز در دسترس عموم قرار گرفت اما باید گفت هیچ شباهتی به رزیدنت اویل نداشت و بیشتر شبیه به یک کپی ناقص از دیگر عناوین اول شخص ترسناک بود! تقریبا هیچ کس به یقین نمیتوانست آینده این عنوان را پیش بینی کند. آیا با یک رزیدنت اویل ناب و بنا به ادعاهای کپکام، بازگشت به ریشهها طرف هستیم؟ یا صرفا یک عنوان بیربط و ضعیف دیگر همچون شمارههای اخیر این سری خواهیم داشت؟ برای دانستن این مهم شما را با نقد و بررسی رزیدنت اویل 7 از دیدگاه بازیسنتر همراه میکنیم.
قهرمان داستان ما که «ایتن» نام دارد، به دنبال پیغامی از طرف همسرش که حدود سه سال پیش گم شده بود، پا به مزرعه بزرگ خانواده «بیکر»ها میگذارد و کمکم در باتلاق عمیق جریانات عجیب و غریب فرو میرود. داستان بازی شاید کلیشهای و تکراری به نظر برسد اما رفته رفته عمق لازم را پیدا میکند و به جرئت تا پایان شما را به دنبال خود خواهد کشید. یکی از ایراداتی که به بخش شروع داستانی وارد است، نوع پیغام همسر ایتن است. در پیغامی که به دست ایتن رسیده، همسرش از اون میخواهد به دنبالش نگردد؛ حال سوال اینجاست اگر او همچین خواستهای دارد، چرا در وحله اول پیغام را برای ایتن میفرستد! بگذریم؛ ارتباط داستانی این شماره با سریهای قبلی از سوالات مهمی است که به دنبال جواب آن خواهید بود. متاسفانه نمیتوانم در مورد داستان بیشتر از این صحبت کنم تا در هنگام تجربه این بازی، داستان برایتان تازگی داشته باشد. اما مطمئن باشید بعد از پایان بازی، چندین سوال بیجواب خواهید داشت که با دوستان خود ساعتها به بحث و گفتگو در موردشان خواهید پرداخت، و البته به نوعی آینده سری را برایتان رقم خواهند زد.
کاراکترها هر یک به خوبی پرداخت شدهاند. «جک»، پدر بی اعصاب خانواده که بهتر است به چشمانش دیده نشوید،«مارگاریت»، مادر دیوانه خانواده، «لوکاس» که کمی از مادرش ندارد و مادربزرگ آنها که بی حرکت بر روی صندلی چرخ دار همیشه نظارهگر است. همراه شدن با این خانواده عجیب و اتفاقاتی که برایتان خواهد افتاد، همگی تا مدتها در یاد و خاطرتان خواهد ماند! شاید تنها ایراد شخصیت پردازی را، واکنشهای بعضا غیرمنطقی از طرف خود ایتن، نسبت به بعضی از موقعیتها دانست! برای جلوگیری از لو رفتن بازی، از توضیح مثال در این باب معذورم!
همانطور که بالاتر گفته شد، اولین و مهمترین تغییری که این سری به خود دیده، تغییر زاویه دوربین بازی به دید اول شخص است. این تغییر مخالفان زیادی را بهمراه داشت زیرا طرفداران فکر میکردند این کار به هرچه شوتر و اکشن شدن بازی کمک میکند، اما باید بگویم سخت در اشتباهید! کافی است بازی را شروع کنید تا کمکم متوجه شوید که این بازی نه تنها یک عنوان شوتر نیست، بلکه هیچ شباهتی هم به دموی معروف P.T. و یا عنوان «آوتلست» ندارد!
اگر از کسانی هستید که سری کلاسیک رزیدنت اویل را تجربه کردهاید، هر چه بیشتر در بازی جلو بروید، بیشتر رد و پای سری کلاسیک را در آن خواهید یافت. شاید فکر کنید منظور نگارنده فقط جعبه سلاحها و یا دستگاه ذخیره بازی است، اما باید بگویم در کنار این موارد، در متر به متر امارت بیکرها، رنگ و بوی رزیدنت اویل را حس خواهید کرد. کافی است تا اولین درب قفل شده بازی را باز کنید تا به این گفته پی ببرید! کارگردان بازی به زیبایی هرچه تمام، المانهایی از تمامی شمارههای قدیمی را در این عنوان جای داده تا در هر لحظه آن، شما را با خاطرات شیرین گذشته همراه سازد.
معماهای کلاسیک و قدیمی برای باز کردن راهی به بخش بعدی و یا مواجهه با دربهایی که هر یک کلید مخصوص به خود برای باز شدن را طلب میکنند، در میان تمام هراس و ترسی که وجودتان را گرفته، چیزی جز لبخند رضایت بر لبانتان باقی نخواهند گذاشت! صحبت از ترس شد. فراموش نکنیم که این سری در کنار داستان منسجم و اتمسفر گیرا، ترس را نیز در خود جای داده بودند که در شمارههای اخیر به کلی فراموش شدند. هنوز هم بعد از گذشت سالها، ترس فرار از دست «نمسیس» را فراموش نمیکنم! (در این شماره پدر خانواده این وظیفه را برعهده دارد!) در این شماره نیز شما با ترس و وحشتی بسیار لذت بخش! همراه خواهید بود. ترسی که اگر در شرایط مناسب به انجام بازی بپردازید، تمام وجودتان را خواهد گرفت و لحظهای شما را رها نخواهد کرد؛ مگر زمانی که با موفقیت خود را به یک اتاق ذخیره یا همان Safe Room مشهور سری کلاسیک برسانید! نمای کلی خود امارت بازی به تنهایی رعب و خوف خاصی را در وجودتان زنده خواهد کرد! کمبود مهمات و گلهایی که حکم کمکهای اولیه را دارند را نیز به این ترس اضافه کنید تا با یک عنوان سبک بقای کامل روبرو شوید. سیستم ترکیب موارد اولیه برای ساخت گلوله و دارو، و انتخاب بر سر این دو راهی به علت کمبود مواد اولیه، بر استرس بازیکن میافزاید و باعث میشود با دقت بیشتری حرکت بعدی خود را انتخاب کنید.
تنوع سلاح در بازی تا حدودی بالاست، اما باید خاطرنشان شوم، همانطور که بالاتر گفتم، این بازی به هیچ وجه به سمت شوتر بودن نمیرود و تنوع بالای سلاح، هیچ دلیلی بر اکشن بودن آن نیست. کارگردان به خوبی در بین این دو معقوله تعادل ایجاد کرده و حتی نوع تیراندازی کاراکتر نیز با ترس و اضطراب همراه است و فکر نکنید که تمامی گلولههایتان را مستقیما بر سر موجودات خالی خواهید کرد!
تمامی بازی محدود به یک امارت ساده نیست و در ادامه با محیطهای بیشتری آشنا خواهید شد که هر یک به سبک قدیم، با یک نقشه (که باید آن را پیدا کنید) به شما معرفی میشود. به جرئت میتوانم بگویم در نمایشهایی که از بازی برای عموم پخش شده، بیش از نود درصد بازی را ندیدهاید و همه جای آن برایتان تازگی خواهد داشت.
یکی از موارد بسیار جالبی که با آن روبرو میشوید، نوارکاستهای VHS است که در هر یک از آنها از دید یک قربانی خانواده بیکرها، به گذشته میروید و از زاویههای دیگری به این قضایا نگاه میکنید. این ایده به خوبی جواب داده و حتی در بستههای اضافه شوندهای که در آینده برای بازی منتشر خواهند شد، شاهد بعدهای بیشتری از این خانواده و داستان بازی خواهیم بود.
باس فایتهای بازی هر یک به نوبه خود مشکلاتی را برایتان بوجود خواهند آورد و روی هم رفته، و با چشم بستن بر یکی از آنها، میتوان آنها قابل قبول خواند. ایراد بخش دشمنان بازی را تنوع بسیار کم آنها میتوان دانست. دشمنان معمولی بازی، موجودات سیاه رنگ و عجیبی هستند و تنها از دو گونه مختلف تشکیل شدهاند که انتظار میرفت با گونههای بیشتری مواجه شویم.
تمامی مواردی که بالاتر توضیح دادم را در کنار یک گرافیک بسیار واقعگرایانه و زیبا از منظر هنری، و البته تکنیکی قرار دهید تا همه چیز برایتان شکل واقعیت به خود گیرد. گرافیک تکنیکی بازی با توجه به نورپردازی بسیار واقعگرایانه و نرخ فریم شصت ثانیه برروی کنسولها، یک امتیاز مثبت برای بازی است. هرچه صحنهای که در آن قرار گرفتهاید واقعیتر به نظر برسد، بیشتر خود را درگیر اتمسفر آن خواهید دید و این بازی برای هرچه بهتر درگیر شدن، به شما کمک خواهد کرد! از منظر هنری نیز کارگردان هنری تمام زحمات خود را کشیده تا شما را با یک دورنمای مخوف از امارت در بین درختانی که نور مهتاب از لابلای شاخههایش به درون خانه میتابد همراه سازد. حالا صداگذاری فوقالعاده زیبا و پرجزئیات را هم به این کلکسیون ترس اضافه کنیم تا مهمانی خانواده بیکرها تکمیل شود. کافی است با یک هدست نسبتا خوب به بازی بپردازید تا صدای ناگهانی چوبهای قدیمی و پوسیده کلبه و امارت شما را از روی صندلی بپراند! در کنار آن صداپیشگان، سنگ تمام گذاشتهاند و هریک نقش خود را به نحو احسن انجام دادهاند. فکر نکنم تا مدتهای مدید صدای جک را که به دنبال نیتن میگردد و او را صدا میزند را فراموش کنم! ناگفته نماند که موسیقیدان نیز از جمع همین گروه بینقص محسوب میشود و شاهکارهایی که در این عنوان خلق کرده، میتواند تا مدتها بر گوشتان طنین انداز شود. مخصوصا موسیقی مربوط به اتاق امن که بعد از یک تعقیب و گریز از دست دشمنان، میتواند آرامشی هرچند کوتاه را برایتان به ارمغان آورد.
کلام آخر:
مدت زیادی بود که به حرفهای شرکت کپکام در خصوص بازگشت شمارههای اصلی این سری به ریشههای قدیمی خود نمیتوانستیم اعتماد کنیم و هربار طرفداران این سری ناامید میشدند، اما باید بگویم به عنوان یکی از این طرفداران، اینبار به حرف این شرکت اعتماد و شروع به تجربه این عنوان زیبا کنید. به راستی که رزیدنت اویل 7 یک عنوان کلاسیک و بیاد ماندنی در این سری است و در جایگاه بسیار خوبی در بین شمارههای اصلی قرار میگیرد. اگر به دنبال یک عنوان ترسناک و دلهرهآور هستید، و میخواهید وارد دنیای این سری بازیها شوید، گزینه خوبی پیش روی شماست؛ بهتر است آن را از دست ندهید!
مجموع امتیاز - 8
8
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: اتمسفر گیراگیم پلی جذابترسناک!داستان ظاهرا پیچیدهمعماهای خوبخانواده بیکرها!بازگشت به ریشه ها!نقاط ضعف:عکس العمل های گاها غیرمنطقی از کاراکترتنوع کم دشمنان