حملهی چند جانبه به قلب جهنم,حملهی چند جانبه به قلب جهنم, داستان نسخه‌های گذشته در شهر شانگهای چین رخ داد، ولی این بار سازندگان قصد دارند فضای تیره و تاریک کشور مکزیک را به تصویر بکشند. La Guadaña گروه شروری است که توسط مردی به نام Esteban Bautista رهبری می‌شود. این کارتل، شهرها و خیابان‌های مکزیک را در چنگال خود گرفته‌است. باند La Guadaña که بزرگ‌ترین مافیای مواد مخدر می‌باشد، به راحتی حرف خود را با کشتن بی‌رحمانه مردم، به کرسی می‌نشاند. مردم دیگر جرأت مقابله با این مافیا را ندارند و اگر هم فرد شجاعی پیدا شود که در مقابل این گروه بایستد، سریعاً نابود خواهد شد. اما قاعده‌ای بر دنیا حاکم است که همیشه ظلم و ستم رفتنی است و روزی می‌رسد که آرامش به مکزیک برگردد و La Guadaña نیز از این فریضه مستثنی نیست. ارتشی تحت عنوان Tactical Worldwide Operations تشکیل شده است که هدف اصلی آن، مقابله با La Guadaña می‌باشد. دو تن از افراد T.W.O که Alpha و Bravo می‌باشند، قصد دارند با هجوم بردن به قلب کارتل خلافکاران، آرامش را به مکزیک بازگردانند. البته آن‌ها تنها نیستند و همراه آن‌ها نیز افرادی خواهند بود که به آن دو کمک خواهند کرد. یکی از این افراد، Juan Angelo Cordova می‌باشد. وی شهردار La Puerta است، اما دیگر این شهر به مرکز فعالیت‌های تروریستی تبدیل شده‌است. خانواده‌ی Cordova توسط کارتل‌های خلافکار کشته شده اند و اینک Cordova چیزی برای از دست دادن ندارد و او به گروه T.W.O برای نابود کردن La Guadaña کمک خواهد کرد. در نگاه اول داستان این بازی شباهت زیادی به عنوان Call of Juarez: The Cartel دارد، این عنوان نیز سعی داشت که بر کارتل‌های خلافکار و باندهای قاچاقچی دامن بزند، اما در این کار موفق نبود و با انتقادات زیادی روبرو شد. حال EA و Visceral Games قصد دارند عنوانی را مربوط به کارتل‌های خطرناک، بی‌رحم وشرور مکزیکی عرضه کنند که باید دید آیا موفق خواهند بود یا خیر. سرعت گیم پلی این بازی، به قدری است که به راحتی می‌تواند بر نسخه‌های قبلی چیره شود. زمانی که شما در حال مبارزه هستید، نواری در قسمت بالای تصویر مشغول به پر شدن می‌شود. هنگامی که این نوار به حداکثر خود برسد، بازیکنان می‌توانند از قابلیت بسیار هیجان انگیز OverKill استفاده کنند. این ویژگی، می‌تواند سرعت گیم پلی را آهسته‌تر کند و صحنه سینماتیک فوق العاده‌ای را به رخ بکشد و در نتیجه بازیکنان می‌توانند با سرعت بیشتری دشمنان خود را نابود کنند. تقریباً می‌توان گفت این قابلیت همان ویژگی Bullet Time در سری Max Payne و Dead Eye در Red Dead Redemption است. Overkill می‌تواند میزان Damage ناشی از گلوله شما را بیشتر کند و در این حالت، هر چیزی که در مقابل Bravo و Alpha قرار می‌‌گیرند، به دَرَک می‌روند. مثلاً دشمن شما برای خود سرپناه گرفته‌است، در این حالت شما با فعال کردن این قابلیت می‌توانید، فوراً دشمن و سرپناهش را نابود کنید. در این حالت، تیر شما بی‌نهایت می‌شود و همینطور از Reload کردن هم مصون هستید. همیشه باید، هوای یار خود را داشته باشید. ممکن است دشمنان زیادی، یار شما را احاطه کرده باشند و شما در این حالت می‌بایست، دشمنان را دور بزنید و با این کار، به پر شدن سریع تر نوار Overkill کمک خواهید کرد. اگر این نوار برای هر دو شخصیت پر باشد، بازیکنان می‌توانند از قابلیت Double Overkill استفاده کنند که مراتب، خونین‌تر و دارای صحنه‌ی Slow Motion بیشتری خواهد بود. در پاره‌ای از مواقع، Bravo و Alpha از همدیگر جدا می‌شوند و هر یک، به دنبال مأموریت متفاوتی می‌روند. در این قسمت شما باید حواس خود را بیشتر جمع کنید و تمرکزتان را برا روی بازی افزایش دهید، زیرا دیگری کسی نیست که شما را در مواقع سخت کمک کند و به نحوی ساپورتتان کند! مکانیزم تیراندازی The Devil's Cartel، به نسخه‌های قبلی خود وفادار است و چیز جدیدی را همراه خود ندارد. اما نسخه‌ی اول این سری، با مکانیزم تیراندازی جدید خود، توانسته بود بر شوترهای کلیشه‌ای غلبه کند. در نسخه‌ی گذشته، شما شاهد گرافیک تقریباً فانتزی بودید. اما با دیدن تریلر AoT: TDC، اولین چیزی که توجه شما را به خود جلب می‌کند، گرافیک آن می‌باشد که بسیار از نسخه قبل بهتر شده است. تمام این اتفاقات به لطف موتور Frostbite 2.0 است که پیش از آن، امتحان خود را در بازی BF پس داده است (گفتنی است که برای ساخت دو نسخه‌ی قبل از موتور Unreal Engine 3 استفاده شد و مشکلاتی نظیر بارگذاری دیر بافت‌ها در آن وجود داشت). Frostbite Engine ویژگی‌های بسیار زیادی دارد که می‌توان به تخریب پذیری بسیار بالایی اشاره کرد که بهترین شکل ممکن در The Devil's Cartel پیاده سازی شده است. Frostbite در سال 2008 توسط EA Digital Illusions CE توسعه داده شد و برای اولین بار، استودیو DICE از این موتور، برای ساخت BF: Bad Company استفاده کرد. در سال بعد، یعنی 2009، این موتور بهینه سازی شد و تحت عنوان Frostbite 1.5 به کار خود ادامه داد. با این انجین، بازی‌های بزرگی نظیر، BF: Bad Company 2 و Medal of Honor 2010 (فقط بخش چند نفره) ساخته شدند. خلاصه در سال 2011 بود که در نهایت این انجین، بار دیگر بهینه سازی شد و به عنوان Frostbite 2.0 لقب گرفت. از بازی‌هایی که تا به حال توسط این موتور عرضه شده اند، می‌توان به BF3 uNFS: The Run و MoH: Warfighter اشاره کرد. بازی‌های زیادی هم قرار است در آینده به‌وسیله این موتور عرضه شوند که می‌توان به Army of Two: TDC، Dragon Age III: Inquisition و Command & Conquer اشاره کرد. کاورگیری که یکی از راه‌های مهم برای زنده ماندن است نیز به لطف تخریب پذیری فوق العاده Frostbite 2.0 کمی چالش برانگیز می‌گردد. همان‌طور که شما می‌توانید سنگرهای دشمنان خود را نابود کنید، آن‌ها هم قادر به نابود کردن سنگر شما خواهند بود. به عبارت دیگر، هر اشیایی که در این بازی حضور دارد، قابل انهدام شدن است. سیستم Motion-Capture باعث شده تا انیمیشن‌ شخصیت‌ها و حرکات صورت آن‌ها نیز در سطح قابل قبولی ظاهر شوند. رنگ‌بندی این محیط نیز تیره می‌باشد و بیشتر ما شاهد استفاده از تم توسی و خاکستری می‌باشیم که ممکن است شما فکر کنید، رنگ‌بندی تیره باعث تکراری شدن روند بازی می‌گردد، اما Visceral Games با ساختن مکان‌های متنوع نیز، از این قضیه جلوگیری کرده است. در نسخه‌ی گذشته، مشکلاتی در تکسچرها و بافت‌ها وجود داشت، اما در این نسخه به لطف استفاده از موتور قدرتمند Frostbite 2.0، دیگر شاهد تکسچرهای ضعیف نخواهیم بود. در نمایشی که از این بازی شاهد بودیم، بافت‌های یونیفرم شخصیت‌های اصلی این بازی به قدری زیبا طراحی شده بود که تعجب همگان را برانگیخت! افکت‌های انفجار و دود نیز بسیار خوب می‌باشد. یکی دیگر از تکنولوژی‌هایی که در این بازی استفاده شده‌است، Particle Effect است که کمک بسیار زیادی به افکت‌های این بازی کرده است. خاکسترهای سنگ‌ها و چوپ‌ها به لطف استفاده از این سیستم، بسیار بهتر شده است و در سطح قابل قبولی ظاهر شده‌است. Load شدن، محیط‌های زیست که شامل گیاهان و درختان می‌باشد، در سطح قابل قبولی قرار دارد و دیگر از Loadهای ضعیف نسخه‌های گذشته خبری نیست. هاله‌های نور به طرز فوق العاده‌ای دقیق می‌باشند. علاوه بر آن، نور‌ها هم قابلیت انعکاس دارند. وقتی که آفتاب، بر جسمِ براق می‌تابد، آن جسم نور را از خود بازتاب می‌دهد و منظره‌ی باورنکردنی‌ای را بوجود می‌آورد، البته گاهی هم ممکن است نور آفتاب به صفحه برخورد کند که در این صورت کمی شما را به اذیت خواهد انداخت! سایه‌زنی‌ها همواره پویا است و به صورت داینامیک، می‌باشند. نوری که از تفنگ شما به سبب تیراندازی، خارج می‌گردد بسیار زیبا و مثال زدنی است. خورشید در هنگام غروب، فوق‌العاده است و منظره دلنشینی را تقدیم بازیباز می‌کند. شاید نکته‌ای که کمی آزار دهنده باشد، طراحی برگ درختان و پوشش‌های گیاهی می‌باشد که از جزئیات بسیار کمی برخوردار هستند. اما اگر بخواهیم با نسخه‌های گذشته مقایسه کنیم، شاهد پیشرفت هستیم. گرچه از جزئیات کمی برخودار هستند، اما سرعت بارگذاری آن‌ها، به راحتی می‌تواند بر نسخه‌های قبل چیره شود. درباره‌ی گرافیک هنوز نمی‌توان نظر قطعی داد، اما با توجه به این که موتوری که برای ساخت این بازی به کار رفته است، از قابلیت‌های بالایی برخوردار است، مطمئناً می‌تواند نواقص نسخه‌های گذشته را جبران کند.