Neverhood, نوزده سال بعد,Neverhood, نوزده سال بعد,
اولین موضوعی که بیننده با دیدن تصاویر و ویدئوهای آرمیکراگ با آن برخورد می‌کند، همان چیزی است که نورهود را تبدیل به اثری خاص کرده بود، یعنی استفاده از خمیر برای طراحی بصری بازی. اکثر المان‌های بازی از محیط‌ها و مراحل گرفته تا پس‌زمینه‌ها و البته کاراکترها با استفاده از خمیر ساخته شده‌اند و بازی از این نظر بیشتر به یک انیمیشن استاپ‌موشن شباهت دارد تا یک بازی کامپیوتری. البته در بعضی بخش‌ها المان‌های غیر خمیری مثل گیاهان واقعی هم به چشم می‌خورند که تنوع جالبی به مراحل داده‌اند. کیفیت طراحی و مدلسازی‌ها بسیار بالا بوده و می‌توانیم انتظار اثری را داشته باشیم که بیننده را به راحتی شیفته خود می‌کند. هرچند کاراکترهای بازی مستقیماً از نورهود به اینجا منتقل نشده‌اند، ولی تا حد زیادی به نمونه‌های قبلی شبیه هستند. شخصیت اصلی با نام Tommynaut از نظر ظاهری شباهت زیادی به Klaymen (شخصیت اصلی نورهود) دارد و طراحی کلی آن یادآور کاراکتر محبوب نورهود است. البته از نظر شخصیت‌پردازی به نظر می‌رسد با کاراکتر متفاوتی روبرو هستیم که بسیار پر سر و صداتر و پر انرژی‌تر از «کلی‌من» بوده و جملات زیادی از زبان او خواهیم شنید. در کنار «تامی‌نات»، سگ عجیبی به نام Beak-Beak هم حضور دارد که نابینا است و البته صحبت هم می‌کند. «بیک‌بیک» هم تا حدودی یادآور بعضی از مخلوقات دنیای نورهود است و دوست‌داران نورهود، با طراحی او ارتباط برقرار خواهند کرد. داستان بازی از جایی شروع می‌شود که این دو دوست به همراه سفینه خود در سیاره‌ای سقوط می‌کنند و با دنیایی مواجه می‌شوند که در آن موجودات عجیبی وجود داشته و خطرات مختلفی تهدیدشان می‌کند. قلعه اسرارآمیزی هم در این سیاره وجود دارد که آرمیکراگ نام داشته و ماجراهای بازی را شکل می‌دهد. گذشته از طراحی زیبای دو کاراکتر اصلی، طراحی سایر موجودات بازی هم تماشایی و جالب بوده و خلاقیت زیادی در مدلسازی آن‌ها به کار رفته. از موجودی عنکبوت‌مانند و پشمالو با چهار چشم که زبانش هم از یک موجود زنده دیگر تشکیل شده، تا مخلوقاتی که روی چرخ‌های خود حرکت می‌کنند و البته پیرمردی روح‌مانند که به نظر می‌رسد نقش راهنما را در طول بازی خواهد داشت. به صورت کلی حال و هوای حاکم بر بازی و طراحی‌های آن به قدری زیبا و خلاقانه است که هر کسی با تماشای آن مجذوبش خواهد شد.
آرمیکراگ از نظر گیم‌پلی هم شباهت زیادی به جد معنوی خود دارد. در اینجا هم مانند نورهود با یک اثر ماجرایی/اشاره و کلیک همراه هستیم و معماها و پازل‌های مختلفی را در طول بازی پشت سر خواهیم گذاشت. از کارهای ساده‌ای چون زدن چند دکمه تا پازل‌های پیچیده و بخش‌هایی که با وسیله نقلیه خاصی در مسیرهای پیچ در پیچ حرکت می‌کنیم. همان‌طور که گفته شد بازی از حضور دو کاراکتر در کنار یکدیگر بهره می‌برد و این موضوع در گیم‌پلی نیز تأثیرگذار است. به این شکل که بازیکن در هر زمان توانایی سوییچ کردن بین دو کاراکتر را داشته و می‌تواند از ویژگی‌های مخصوص هرکدام استفاده کند. تامی‌نات که کاراکتر اصلی محسوب شده و توانایی بیشتری در حل معماها دارد و آیتم‌ها را مانند کلی‌من در محفظه‌ای درون شکم خود قرار می‌دهد، ولی بیک‌بیک هم ویژگی جالبی دارد که به او اجازه می‌دهد دنیای بازی را به شکل سیاه و سفید دیده و آیتم‌ها و المان‌هایی را مشاهده کند که تامی‌نات توانایی دیدن آن‌ها را ندارد. همچنین در بخش‌های تنگ و کوچک هم می‌توان از بیک‌بیک استفاده کرد و به حل معما یا پیدا کردن موارد خاصی پرداخت. شاید جالب‌ترین بخش ماجرا قابلیت تغییر شکل این سگ بامزه باشد، قابلیتی که به او اجازه می‌دهد در صورت مصرف آیتم‌های مخصوصی، ویژگی‌های جدیدی به‌دست آورده و برای مثال با در آوردن بال پرواز کند.
بدون شک چیزی که در کنار ظاهر بصری نورهود باعث جذابیت آن می‌شد، موسیقی‌های شنیدنی و جالب آن بود که حال و هوای عجیب بازی را غریب‌تر هم می‌کرد. در آرمیکراگ هم شاهد موسیقی‌هایی هستیم که کمتر مشابهی در دیگر بازی‌ها دارند. موسیقی‌هایی که «تری اسکات تیلر» آهنگساز نورهود آن‌ها را آماده کرده و در کنار افکت‌های صوتی خاص بازی، یاد و خاطره نورهود را زنده می‌کنند. در طرف دیگر صداگذاری کاراکترها هم حداقل طبق نمایش‌هایی که تا امروز دیده‌ایم، به خوبی انجام شده و افرادی چون «مایکل جی نلسون» و «راب پالسن» با هدیه دادن صدای خود به کاراکترها، کیفیت بالایی به آن‌ها بخشیده‌اند.
تا امروز هر چیزی که از آرمیکراگ دیده‌ایم، عطر و بوی نورهود را داشته و به نظر می‌رسد بعد از گذشت حدود دو دهه از آن اثر منحصربفرد، می‌توانیم آماده تجربه عنوانی باشیم که هرچند با اسم نورهود همراه نیست، ولی به راحتی دنباله معنوی آن محسوب می‌شود. در این میان تنها نگرانی به تأخیرهای متعدد بازی مربوط می‌شود، به شکلی که در ابتدا قرار بود آرمیکراگ اواسط سال 2014 منتشر شود، ولی با تأخیر مواجه شد. یک سال بعد طرفداران بازی منتظر تجربه آن در ماه آگوست 2015 بودند، ولی تنها چند روز مانده به زمان انتشار بازی مشخص شد که عرضه آرمیکراگ باز هم با تأخیر همراه است. در حالی که این بار تاریخ 8 سپتامبر به عنوان روز انتشار بازی مشخص شد، یک بار دیگر هم خبری از بازی نشد و در نهایت روز 30 سپتامبر به عنوان تاریخ عرضه آن مشخص شده است. امیدواریم بازی بالاخره در این روز منتشر شده و با برطرف شدن مشکلات و ایرادات احتمالی آن بعد از تأخیرهای پی در پی، اثری به‌یادماندنی و کم‌نقص را تجربه کنیم. البته بد نیست در اینجا اشاره کنیم که تاریخ مورد نظر تنها برای نسخه PC بوده و نسخه‌های PS4 و Wii U بعدها منتشر خواهند شد.
” alt=”” />
