هیچ شکی نیست که تک تیرانداز، یکی از کلاسهایی است که همواره در میان بازیهای شوتر از محبوبیت بالایی برخوردار است. خزیدن در سایهها و از پای در آوردن دشمنان بدون آنکه حتی متوجه حضور شما شوند، علاوه بر لذت وصف ناپذیری که دارد، میتواند در صورت داشتن مهارت کافی نتیجه یک نبرد را به طور کامل تغییر دهد و این موضوعی بسیار حائز اهمیت در بازیهای شوتر است. با این حال آنچه که امروزه در عموم بازیها به عنوان کلاس اسنایپر میشناسیم، صرفا نمونه آرکید و ساده سازی شده آنچه در واقعیت رخ میدهد است. مسلما در میان گیمرها هستند کسانی که علاقه به تجربه کامل و نزدیک به واقعیت آنچه که یک اسنایپر انجام میدهد دارند. برای بر آورده کردن خواسته این دسته از افراد تا کنون عناوین مختلفی عرضه شدهاند که گیمر را در نقش یک تک تیرانداز قرار دادهاند که شاید نام آشنا ترین آنها در دو نسل اخیر، دو سری Sniper Elite و Sniper: Ghost Warrior باشند که از قضا هر دو سری نیز اکثرا شامل عناوین متوسط یا ضعیفی میشوند. با این حال استقبال از این دو سری به اندازهای خوب بوده است که عناوین آنها ادامه یابند و کم کم نیز به تکامل برسند. به طوری که برای مثال چهارمین و آخرین قسمت از سری Sniper Elite که به تازگی عرضه شد با وجود داشتن مشکلات مختلف، سرانجام توانست کیفیت مناسبی ارایه دهد و بر خلاف پیشینیانش نظر منتقدان را نیز به خود جلب کند.
هم اکنون و به فاصله نه چندان زیاد از عرضه Sniper Elite 4، قسمت جدید بازیگر دیگر این عرصه، Sniper: Ghost Warrior 3، پا به میدان خواهد گذاشت و طرفدارن این سری امیدوارند تا این عنوان نیز سرانجام بتواند همانند رقیب، کیفیت راضی کنندهای از خود ارایه دهد و این امریست که با توجه به زمان ساخت سه ساله و بودجه بیشتری که برای ساخت این عنوان در نظر گرفته شده است (به گفته سازندگان این عنوان اولین قسمت از این سری است که بودجهای به اندازه عناوین AAA دارد)، چندان دور از انتظار نیست.
داستان بازی در زمان حال، در گرجستان، اتفاق میافتد و روایتگر جنگی داخلی در این کشور است که سه جبهه مختلف در آن دخالت دارند. در این میان طبق کلیشههای خسته کننده معمول، این آمریکاست که نقش ناجی و فرد خوب ماجرا را بازی میکند و با فرستادن یکی از نیروهای زبدهاش یعنی Jonathan North، که در بازی ما کنترل وی را بر عهده داریم، قرار است از بحرانی شدن شرایط و ورود دنیا به یک جنگ سرد دیگر جلوگیری کند. در طی بازی وظیفه جاناتان مراجعه به کمپ های مختلف به منظور از پای در آوردن اهدافی است که از پیش تعیین شده اند و زنده ماندن آن ها سبب تشدید شرایط بحرانی موجود خواهد شد. به طور کلی نمی توان انتظار چندان خاصی از داستان بازی داشت و میتوان داستان را در این عنوان، صرفا بهانه ای برای پیشبرد اهداف گیمپلی دانست.
مشابه با دو قسمت قبلی این سری، این بازی نیز در سبک شوتر اول شخص تاکتیکال طبقه بندی میشود. به گفته سازندگان سه پایه اصلی بازی را هدف گیری، کشتن و زنده ماندن تشکیل میدهند و راههای مختلفی نیز برای انجام این سه کار در بازی وجود خواهد داشت. برای اولین بار در این سری با محیطی Open World سر و کار داریم و بدین واسطه علاوه بر مراحل اصلی، شاهد حضور مراحل فرعی متعددی (که با نام «جنایات جنگی» شناخته میشوند) نیز خواهیم بود که از طرق مختلف قابل دریافت و انجام هستند. همانطور که ذکر شد با توجه به محیط وسیعی که بازی در آن جریان دارد، راههای مختلفی برای انجام ماموریت ها در دسترس قرار خواهند گرفت و بدین منظور ابزارهای مختلفی نیز در دسترس مخاطب قرار می گیرد. علاوه بر انواع سلاحهای تک تیرانداز که هسته اصلی سلاح های بازی را تشکیل می دهند و علاوه بر تنوع بیش از پیششان، فشنگهای مختلفی نیز برای هرکدام آنها در نظر گرفته شده است، سلاح های سرد و گرم دیگر نیز در بازی وجود دارند که می توان با توجه به شرایط از آنها استفاده کرد. اضافه بر سلاحهای مختلف، موردی که در این قسمت به لیست ابزارهای شخصیت اصلی افزوده شده، پهباد (Drone) است که میتوان با استفاده از آن به کارهای مختلفی چون بررسی محیط، علامت گذاری دشمنان، هک کردن وسایل مختلف و… که روند ماموریتها را تسهیل خواهند کرد، پرداخت. یکی از کاربردهای جالب پهباد که در تریلرهای بازی به نمایش گذاشته شد، امکان شناسایی نقاطی از محیط است که با جایگیری در آن ها می توان دید بسیار بهتری نسبت به دشمنان و اهداف پیدا کرد. با این حال استفاده از پهباد نیز مسایل و مشکلات خاص خودش را نیز خواهد داشت و علاوه بر محدودیت برد و میزان فاصله از شخصیت، می بایست مراقب بود تا دشمنان آن را شناسایی نکنند.
با توجه به اینکه تمرکز بازی بر روی سلاح های تک تیر انداز و شبیه سازی نحوه کار با آن هاست، سازندگان دقت بسیاری در تطابق این موضوع با واقعیت کرده اند و هر شلیک متاثر از فاکتورهای مختلفی مانند جاذبه، آب و هوا، باد، کالیبره بودن یا نبودن سلاح، میزان استرس و ضربان قلب کاراکتر و موارد دیگر خواهد بود که می بایست برای یک شلیک موفق تمامی آن ها را در نظر گرفت.
با توجه به جهان باز شدن بازی، راههای مختلفی برای حرکت در محیط در نظر گرفته شده است که برای مثال از میان آنها میتوان به صخره نوردی و حرکات پارکور اشاره کرد. علاوه بر این قابلیت جدیدی با نام «Scout Mode» نیز در بازی قرار داده شده است که به وسیله آن میتوان نقاط قابل تعامل و تلههای محیطی را تشخیص داد.
در سراسر محیط بازی خانههای امنی وجود دارند که حکم نقاط Fast Travel را داشته و علاوه بر این میتوان با مراجعه به آنها به ساخت و ساز موارد مورد نیاز خود مانند فشنگهای مختلف برای سلاحها، کیت کمکهای اولیه و… پرداخته و یا تجهیزات خود را تغییر داده و جایگزین کرد و یا به ارتقا سلاحهای موجود دست زد. در بازی ارتقا و ساخت و ساز ابزار از طریق میزهای کار موجود در خانههای امن صورت میپذیرد و برای این کار میبایست به جمع آوری منابع اولیه درون بازی (که به 5 نوع تقسیم میشوند) پرداخت. قسمتهای قابل ارتقا هر کدام از سلاحها نیز با انجام ماموریتها، مراجعه به خانه های امن مختلف و یا جست و جو در جهان بازی به دست میآید و پس از دستیابی به هر کدام، میتوان آن را از فروشگاههای داخل بازی خریداری کرده و بر روی سلاح سوار کرد.
برای ساخت بازی همانند نسخه پیشین از موتور قدرتمند CryEngine استفاده شده است و با توجه به نمایشها، بازی به طور کلی از گرافیک خوبی بهره میبرد. کیفیت مدل سازی محیط و همچنین شخصیت اصلی و ابزارها و سلاحهای وی در سطح مطلوبی قرار دارند و نورپردازی نیز به خوبی صورت گرفته است همچنین برخلاف عناوین گذشته که در آن ها تغییرات آب و هوا به صورت اسکریپت شده صورت می پذیرفت، این عنوان از چرخه شبانه روز و آب و هوای پویا بهره می برد که خوشبختانه صرفا جنبه ظاهری نیز نداشته و بر گیمپلی بازی تاثیر گذار خواهند بود و می توان از تغییر شرایط محیط در طی بازی به نفع خود استفاده کرد. با این حال موردی که در تریلرها تا حدودی از کیفیت نامطلوبی رنج میبرد، بعضی از انیمیشن های شخصیت اصلی مانند انیمیشن بالارفتن از سطوح مختلف است که به نظر می رسد تا حدودی سریع تر از آنچه که باید، اتفاق میافتد و همچنین سادگی و مصنوعی بودن انیمیشن کشتن مخفیانه دشمنان با سلاح سرد است که در عنوان قبلی نیز مشاهده می شد و انتظار میرود که سازندگان در نسخه نهایی دست به اصلاح آنها زده باشند.
اگرچه سری Sniper: Ghost Warrior به واسطه مشکلات و محدودیتهای مختلفی که در دو عنوان عرضه شده از آن وجود داشته است نتوانسته از سطح متوسط فراتر رود، با این حال همانطور که در ابتدای متن ذکر شد، اختصاص دادن بودجه و تمرکز بسیار بیشتر توسط CI Games به این عنوان، میتواند سبب شود که این سری نیز مانند رقیب خود به جایگاهی شایسته دست پیدا کند. اینکه در نهایت تلاشهای CI Games چقدر موثر واقع می شود، سوالیست که تا اندکی دیگر پاسخ آن مشخص خواهد شد.