افسانه دوباره آغاز میشود!,افسانه دوباره آغاز میشود!,Final Fantasy XIII-2 نیمه گم شده Final Fantasy XIII است که همانند FFX-2 سعی دارد داستان و سرگذشت شخصیتهای اصلی بازی را به سرانجامی مطلوب رساند. XIII-2 به لطف پیش زمینهای که از FFXIII به همراه دارد تمام انرژی و توان خود را بر روی رفع ایرادات بازی اصلی گذاشته و سعی دارد در تمام زمینهها ایرادات FFXIII را پشت سر گذارد.
XIII-2 به همراه Final Fantasy Versus XIII آخرین قطعه پازل داستان Fal’Cie ها و افسانه Fabula Nova Crystallis است که به لحاظ داستان میتوان آن را مقدمه و پیش زمینهای برای Versus و افسانه کهن دروازه مرگ Etro دانست. افسانهها و داستانهای کهن سرزمین Pulse چه میگویند؟ آیا دروازه مرگ حقیقت دارد و جایی در جهان مادی انسانها پنهان شده است؟ کسی چه میداند!! با “داستان جدید کریستالها*” و افسانه خدایان باستان همراه شوید تا با سفری دور و دراز از باتلاقهای شک و تردید به آسمانهای بیکران افسانه و خیال، بار دیگر در داستانی شیرین و لذت بخش و برگی دیگر از افسانههای هزار رنگ داستان بیانتها غرق شوید…
,سفر آفرینش: افسانه آغازین خلقت,سفر آفرینش: افسانه آغازین خلقت,در ابتدای خلقت هیچ نبود. جز نیروی عظیم و ستودنیه مادر طبعیت، Muin. کسی نمیداند Muin از که زاده و چگونه شکل گرفت. او نیروی برتری است که از ابتدا بود. Muin جهان را خلق کرد به دو قسمت. دنیای مریی که برای زندگان بود. و دنیای نامرئی که جهان مردگان بود. Muin دو دنیای مریی و نامریی را از طریق دروازهای مرموز و دست نیافتنی به یکدیگر متصل کرد. دروازهای که از دید همگان پنهان بود و دست یافتن به آن کلید تسلط بر هر دو جهان! دروازه مرگ!,,Muin پس از آفرینش جهان، از برای خود فرزندی پسر خلق کرد. Buniberzei. او که حاکم قدرتمند جهان مریی بود. او که نیروی آفرینش خدایان را در دستانش داشت. اما Buniberzei تباه شد. به طمع قدرت و اختیار کامل بر جهان. مادر خود را کشته و روان او را به جهان مردگان تبعید کرد. از آن پس Buniberzei شادمانه حاکم جهان مریی بود و Muin در غم و اندوه خیانت فرزند، محکوم دنیای مردگان. اما شادی Buniberzei دیری نپایید. اندوه گناه بزرگ، او را فرا گرفت. افکار اهریمنی به سراغ Buniberzei آمدند. ترس! ترس از نفرین شوم مادر که او و جهانش را محکوم به تباهی و فنا میگذاشت!
Buniberzei از آشوب تباهی آور افکار شوم خود هر روز در فساد و ترس بیشتر فرو میرفت. میدانست بالاخره یک روز مادر از او انتقام گرفته و نابود خواهد شد. از شراره سیاه افکار پلیدش فکری به ذهن Buniberzei خطور کرد. آری، او باید به جهان مردگان رفته و Muin، مادر خود را یک بار و برای همیشه نابود میکرد تا برای همیشه از واهمه نابودی و تباهی جهان آفریدهاش نجات یابد. اما Buniberzei راه رسیدن به دروازه ورود به جهان نامریی را نمیدانست و بدون تباه ساختن خویشتن نیز راهی به قلمرو مرگ نبود.
اینگونه بود که اولین Fal’Cie پا به دنیای آفرینش گذاشت. Buniberzei به مدد نیروی خدایی خویش Pulse را آفرید و به او از قدرت بیکران خود بخشید تا دروازه ورود به دنیای مرگ را بیابد. وظیفهای سخت و دشوار بر عهده ایزدی فرانیرومند!
Buniberzei هر روز و هر روز درگیر کابوس وحشت آور طلسم شوم مادر تحلیل میرفت. تصمیم گرفت برای پایان دادن به ترسهایش ایزدی دیگر به نام Etro بیافریند تا Pulse را برای انجام ماموریتش یاری بخشیده و نیز به امرو آفرینش سامان بخشد. Etro آفریده شد. بانویی بینقص. اما Etro پس از آفرینش خود را به شکل مادی Muin درآورد. به شکل هراسناکترین ترس Buniberzei! او که از این مخلوق خود به شدت ترسیده بود هیچ قدرتی به Etro نبخشید و او را به یک ایزدبانو بیتوان تبدیل کرد. وحشت Buniberzei رو به فزونی داشت اما نتیجه نه به کام او. تصمیم خود را گرفت. ایزدی دیگر به نام Lindezi آفرید تا اداره آفرینش را بر عهده گیرد و خود به خواب عمیق کریستالی رفت تا زمانی که آن چه دروازه مرگ خوانندش پیدا شود.
Etro تنها بود. Pulse و Lindezi هر یک به شدت مشغول انجام فرامین آفریدگار خویش بودند. اما Etro بدون هیچ نیرو و توانی برای آفرینش، تنها و بیهدف میزیست. Etro در اوج ناامدیهایش، آگاهانه تن فانی خود را از هم درید تا شاید در دنیای مردگان سرنوشت بهتری در انتظار او باشد…
… Etro در دنیای زیبای مرگ چشم باز کرد. اما جهان مردگان مسوولیتی بزرگ بر دوش او نهاد! Muin با آخرین توان خود در حال مبارزه با نیرویی شیطانی بود. Chaos. باقی مانده نیروی خدایی Buniberzei از آفرینش ایزدان. Muin که آخرین لحظات عمرش را سپری میکرد Etro را از اشتباه بزرگ پسرش مطلع ساخت. اما ناکامل. نیروی شوم Chaos اگر بر جهان مردگان غلبه کند تعادل هستی برهم ریخته و جهان، هر دو جهان، به سوی آشوب و نیستی رهسپار میشوند. Muin از Etro خواست تا تعادل میان هستی را نظم بخشیده و مانع از بین رفتن آن شود. و اینگونه بود که بدون توضیح دیگری چشم بست. مغلوب Chaos گشته و برای همیشه از میان رفت.
نابودی جهان مریی آفرینش نفرین شوم Muin نبود. بلکه سرنوشت آن بود! Buniberzei با آفرینش ایزدان Fal’Cie جاودان نظم آفرینش را برهم زده و خود آغازگر سرنوشت شوم آن بود.
به هنگامه قربانی شدن Etro توسط خویشتن. و زمانی که سفر بیبازگشت او به جهان مردگان آغاز شد. از خون او موجوداتی جدید آفریده شدند. انسانها. فرزندان Etro. او که مخلوقین نامیرا خود را همانند Fal’Cie ها تهدیدی بزرگ برای برهم خوردن نظم آفرینش میدانست سرنوشتی همانند خود به آنها بخشید. مرگ! موجوداتی فانی. که آفریده میشدند تا روزی با عبور از دروازه باشکوه مرگ به دیدار آفریننده محبوب خود بازگردند. او برای ایجاد تعادل یک تکه از نیروی Chaos را به هنگام تولد در کالبد انسانها قرار میداد. که قلب خوانده میشد. و به این ترتیب چرخه طبیعت شکل گرفت. و انسانها با مرگ و بازگشت به نزد خالق خود Chaos را به مبدا خود باز میگرداند.
Etro همه مخلوقات خود را عاشقانه دوست میدارد. و در سرزمین خود انتظار بازگشت دوباره آنها را میکشد…
Pulse و Lindezi به وظایف خود سامان دادند. آنها بهشتی آرمانی به نام Cocoon برای مخلوقین خواهر خود Etro ساخته و پس از آن برای همیشه از چشمان تمام موجودات هستی ناپدید شدند. دیگر کسی این ایزدان Fal’Cie را ندید.
با کمک ایزدان تمدن انسانها شکل گرفت. انسانها از نعمات روزافزون خدایانشان بهره برده و Pulse و Lindezi و همه Fal’CIe ها را به عنوان خدایان قدرقدرت جهان و Etro را به عنوان الهه مرگ پرستیدند. الههای که بر طبق افسانههای کهن در آنسوی دروازه مرگ بیصبرانه منتظر دیدار دوباره آنهاست.
,,و Buniberzei همچنان در خواب عمیق کریستالی خود آرمیده است….,و آنگاه… آشوب و دیگر هیچ!,و آنگاه… آشوب و دیگر هیچ!,او سرنوشت مختوم خویش را به مبارزه طلبیده و به زیر کشید. او شکوه و عظمت خدایان دروغین را در هم شکسته و انسانها را از بردگی Fal’Cie ها رهانید.
پس از نبرد آخرین، جهان دیگر همانند گذشته نیست! انسانها پیروز شده و خدایانشان از میان رفتهاند. بهشت آرمانی آنها از اوج رفیع آسمانها به زیر کشیده شده و اکنون با Pulse یکیست. جایی که خدایان، سرزمین پست و عذاب آور فرومایگان و جایگاه وحشیها میدانستند! آغاز و ورود به عصری جدید از زندگی انسانها در راه است…
اما او، فاتح نبرد انسانها دیگر دیده نشد. همگان تصور میکنند او از میانشان رفته است. درست همانند الههای راستین که تنها رهایی انسانها از چنگال خدایان دروغین انگیزه او از زیستن در میانشان بود! اما خواهر او، سارا (Serah)، تنها پیوند دهنده راستین او با انسانها، با غم و اندوهی پایان ناپذیر در حسرت دیدار دوباره خواهر، منجی خود، رو به غروب خورشید نشسته است…
سه سال از سقوط Fal’Cie ها میگذرد….
سقوط شهاب سنگی مرموز به روستایی صلح طلب آرامش و قرار را از مردم ربوده است. به دنبال این واقعه زمان تحریف شده است. موجودات شیطانی و پلید بار دیگر پا در جهان هستی گذاشتهاند. جنگ آغاز شده است.
در میانه آشوب سارا وا مانده است. دیگر آن دختر ساده سالهای دور نیست!در غیاب خواهر، انگیزه دیدار دوباره، او را تبدیل به جنگجو و تیراندازی ماهر و کارکشته کرده است اما اهریمن و آشوب بس نیرومد و پلید است! در آخرین لحظات نجات مییابد. غریبهای مرموز با ظاهری عجیب، نوجوانی به ظاهر کم تجربه نجات دهنده اوست.
“اون منتظر تو هست. اگه میخوای دوباره ببینیش با من بیا!”
وای خدایا! در مورد لایتنینگ (Lightning) صحبت میکند! یعنی ممکن است…؟
او، تنها خواهر سارا، اکنون شوالیه و محافظ اترو (Etro)، الهه مرگ، در جهان مرگ و Chaos است!
“من باید انو ببینم! من باید خواهرمو ببینم!”
امید در قلب سارا شکل گرفته و با گرمایی رو به فزونی میتپد. عظم خود را برای همراهی غریبه جزم کرده است. برای دیدار دوباره خواهر. برای تشکیل دوباره خانواده از دست رفتهاش. رو در روی سرنوشت میایستد…
,بازگشت به آینده,اکنون سه سال، سه سال سخت از پایان جهان میگذرد. جهانی که Fal’Cie ها در آن خدایان و قدرتهای برتر بودند. فنگ (Fang) و ونیل (Vanille) با پذیرفتن سرنوشت غم انگیز خود مانع نابودی Cocoon (پیله) شده و با قربانی کردن خود، این بهشت آرمانی روزگار گذشته و مردمانش را از نابودی نجات دادند. بازماندان این فاجعه عظیم که از مرگ نجات یافتهاند اکنون به سرزمینهای Grand Pulse نقل مکان کردهاند. حکومت سنکتوم (Sanctum) به طور کامل از میان رفته و ادن (Eden) دیگر پایتخت قدرت نیست. جمعی از اعضای آکادمی، حکومت جدید Grand Pulse را تشکیل داده و مقر آنها، آکادمیا (Academia)، اکنون پایتخت جدید مردم Grand Pulse است.
در طول دو سال پس از مهاجرت انسانها به Grand Pulse تکنولوژی به این سیاره وحشی نیز راه پیدا کرده و اکنون شهر و بناهای یادبود بسیار زیادی، که بیانگر تمدن انسانهاست، در آن برپا شده است. نابودی Fal’Cie ها و آزادی دوباره انسانها چنان تحولی شگرف در زندگی روزمره و تمدن انسانها بوجود آورده است که دولت جدید به پاس بزرگ داشت آن تاریخ جدیدی را در Grand Pulse آغاز کرده است تا هیچ گاه این رویداد عظیم در اذهان عموم محو نشده و آن را همیشه به یاد آیندگان آورد. ورود به عصر جدید تمدن انسانها، بدور از نفوذ و قدرت هیچ حاکم مطلقی! دوره پس از سقوط (After Fall و به اختصار A.F). آغازی جدید برای انسانها و نقطهای بزرگ در تاریخ آنها.
اکنون سه سال، سه سال سخت از پایان جهان میگذرد اما قهرمان آن، لایتنینگ، درست در لحظهای که به نظر میرسید همه چیز تمام شده است ناپدید شده. سارا مرگ لایتنینگ را باور نمیکنند اما دولت جدید و مردم نظر دیگری دارند! تصور عموم بر این است که لایتنینگ نیز همانند فنگ و ونیل تبدیل به کریستال شده و در آشوب پایانی جهان قربانی شده است. اسنو (Snow) و سارا قسم خوردهاند که لایتنینگ را یافته و از سرنوشت غریبش نجات دهند اما روزها، هفتهها، ماها و سالها از پس یکدیگر میگذرند و هنوز هیچ خبری از لایتنینگ نشده است…
,لایتنینگ کجاست؟,,با پایان کار ارفن، Fal’Cie بزرگ Cocoon نیروهای برتر که به نظر به تواناییهای لایتنینگ ایمان آوردهاند او را انتخاب کردهاند. لایتنینگ توسط Chaos به درون Historia Crux کشیده شده و در زمان آینده به دنیای مرموز مرگ، Valhalla، قدم گذاشته است. در معبد Etro به لایتنینگ وظیفه مقدس و خطیری محول میشود، محافظت از الهه مرگ، Etro! محافظت از این بانوی زیبا غمگین در برابر جنگجویی فرانیرومند. Caius Ballad!,,غریبه مرموز از کجا آمده است؟!,”اون منتظر تو هست. اگه میخوای دوباره ببینیش با من بیا!”
با ورود غریبه مرموز به داستان جست و جو برای دیدار دوباره لایتنینگ آغاز میشود. غریبهای که به سرعت خواهید فهمید نامش نوئل کرایس (Noel Kreiss) و مسافر زمان است! او که از سالهای دور آینده (سال 700 A.F) آمده است آخرین امید بشریت برای نجات و بقا خود است که سعی دارد در گذشته و دستکاری کردن زمان مانع از وقوع اتفاق ناگوار آینده شود. اتفاقی که یکسر آن به سارا و لایتنینگ مربوط است…
داستان XIII-2 در یک کلام زیبا و سرشار از استعاره و ایهامای زیبا به اساطیر کشور ژاپن است که به خوبی داستان آشفته و درهم XIII را به سرانجام میرساند. باید اعتراف کرد سازندگان با افزودن چاشنی “سفر در زمان” و وارد کردن پای خدایان دنیای Fabula Nova Crystallis به بازی دست به خلق داستانی زدهاند که نتنها جذابیت و کششی بیشتر از بازی اصلی داشته و میتواند تا انتهای خود به خوبی گیمرها را پای خود میخکوب کند بلکه به شاهکارهای کلسیک مجموعه نیز نزدیک شده و از این حیث توانستهاند حس خوب و نوستالژی گذشته را در بازی جدید و مدرن خود جریان دهد.
نکتهای که داستان XIII-2 را منحصر به فرد میکند طبعات سفر در زمان و دست کاری کردن آن است. انعطاف بسیار بالای سیستم سفر در زمان باعث شده است تا اینبار بر خلاف گذشته پایانهای بسیار متفاوت و مختلفی برای داستان ایجاد شود که شما شکل دهنده و سازننده آن هستید! اکنون با توجه به تصمیمهایی که در طول داستان خواهید گرفت میتوانید به پایان دلخواه خود نزدیک شده و سرنوشت شخصیتهای آن را با دستان خود رقم زنید!
,شخصیتهای داستان,شخصیتهای اصلی,Serah Farron,,خواهر کوچکتر لایتنینگ که l’Cie شدن او در بازی اصلی انگیزه اصلی شروع تمام وقایع آن است. سارا که زندگی دوباره خود را مدیون خواهر بزرگترش میداند از ناپدید شدن او بسیار غمگین بوده و بزرگترین آرزویش دیدار دوباره اوست!
سارا با انگیزه یافتن دوباره لایتنینگ، برای رویارویی با خطرهای احتمالی این مسیر اکنون از جوانی خام و ضعیف تبدیل به تیراندازی ماهر شده است که آمادگی مقابله با هرگونه خطری را دارد. داستان، سرنوشتهای خطرناک و هراسانگیزی را برای سارا رقم زده است که مقابله با آنها وظیفه خطیر شماست! سلاح سارا یک تیر و کمال است که تبدیل به یک شمشیر نیز میشود. سارا رابطه بسیار خوبی با موگل (Moogle) ها دارد.
,Noel Kreiss,,میهمان جدید داستان که به همراه سارا تیم دو نفره شخصیتهای اصلی بازی را تشکیل میدهد. نوئل مسافر زمان و آخرین فرد از نژاد انسانها از سال 700 A.F است که به امید بقا نژادش، برای یافتن سر منشا آشوب و تغییر زمان رهسپار سفری بزرگ در طول زمانها شده است.
نوئل در ابتدای سفرش با لایتنینگ روبرو شده و او از نوئل میخواهد به سالهای گذشته سفر کرده و سارا را نجات داده و به نزد او آورد. نوئل باور دارد نجات لایتنینگ تنها راه نجات دنیای رو به مرگش است. نوئل در مبارزات از سلاحی شبیه به شمشیر استفاده میکند که قابلیت تغییر شکل داشته و به نیزه تبدیل میشود.
,Lightning,,شوالیه معبد Etro در Valhalla، دنیای مرگ. لایتنینگ با قبول مسوولیت خطیری که بر دوشش نهادهاند رو در روی نیروی شوم و عظیم باستانی ایستاده است. لایتنینگ در طول زمان از شخصیت خشک و بی انعطاف گذشته فاصله گرفته و با روحیات انسانیتر بازگشته است.
لایتنینگ در بخشهای خاصی از بازی قابل بازی است. سلاح جدید لایتنینگ فرم ارتقا یافته Blazefire Saber گذشته اوست.
,Caius Ballad,,شخصیت مرموز و منفی داستان که با ظاهر و فرم انسانی خود قرار است پس از سالها انتظار جای خالی یک شخصیت منفی پررنگ نظیر سفیروث* (Sephiroth) را در داستان پر کند. کیوس مبارزی نیرومند و قابل مقایسه با لایتنینگ است که وظیفهای مشابه لایتنینگ را بر دوش خود دارد. کیوس که رودروی لایتنینگ ایستاده است نقش بسیار پررنگی در گذشته نوئل و آینده سارا دارد.
او نگهبان نیرومند زمان و دارای قدرتی ویژه است که به او اجازه میدهد تمام خاطرات انباشته شده در درگاههای زمان را در ذهن خود جای دهد. به همین دلیل او سارا و نوئل را مسوول ایجاد پارادوکس در زمان دانسته و سعی در نابودی آنها و به طبع از بین بردن آشوب را دارد. کیوس به همراه دختری مرموز به نام یئول (Yeul) سفر میکند که به نظر میرسد علاقه و احترام بسیار ویژهای برای او قایل است.
,,کیوس نیز همانند سفیروث شخصیت خاکستری داشته و میتوان عواطف انسانی را در ظاهر خشک و خشنش جست و جو کرد. نکته مهم در پرداخت این شخصیت همین مهم است که باعث میشود او را نه یک شر مطلق بلکه مبارزی بدانیم که مجبور است برای هدفی بزرگتر بر روی عواطف خود پا گذارد. کیوس سامونری فوق نیرومد است که میتواند با نیروی Chaos محبوس در کالبدش باهاموت را احظار کند.,شخصیتهای فرعی,Snow Villiers,,همسر سارا و از شخصیتهای اصلی XIII. اسنو دو سال پس از ناپدید شدن لایتنینگ جست و جو برای یافتن او را کنار گذاشته و پس از مدتی نیز در زمان گم میشود. اسنو را با ظاهری جدید به صورت شخصیت غیر قابل کنترل و میهمان در سال 300 A.F در Sunleth Waterscape ملاقات میکنیم.,Hope Estheim,,یکی دیگر از شخصیتهای اصلی داستان XIII که از پسری ترسو و سست اراده به مبارزی محکم و استوار تبدیل شد. هوپ نیز با اهداف شخصی خود به مسافر زمان تبدیل شده و با ظاهری جدید در داستان حضور دارد. هوپ اکنون 24 سال داشته و مدیر مرکز تحقیقات آکادمی برای یافتن منابع انرژی جدید است. هوپ که به دلیل تحقیقاتش از جریان سفر سارا و نوئل در زمان مطلع شده است به آنها برای یافتن دوباره لایتنینگ کمک میکند. هوپ در تلاش است تا با تغییر زمان، تاریخ را دگرگون کرده و مردم از دست رفته سرزمینش، از جمله پدر و مادرش را به جهان بازگرداند.,Sazh Katzroy,سز نیز از دیگر شخصیتهای اصلی بازی اصلی است که گرفتار آشوب زمان شده است. حضور سز در داستان بازی تایید شده است اما هنوز نقش دقیق آن مشخص نیست. به احتمال فراوان داستان سز در DLC مخصوص داستان بازی دنبال خواهد شد.,Fang & Vanille,قربانیان نجات Cocoon. این دو شخص در یکی از رویاهای سارا دیده میشوند. آیا میتوان با تغییر زمان و تاریخ این دو شخصیت را به حیات بازگرداند؟,Paddra Nsu-Yeul,,همراه مرموز کیوس که صورت خود را با روبندهای سفید رنگ پوشانده است. یئول که رابطه بسیار عمیقی با کیوس دارد، همانند سارا آینده بینی مرموز داشته است که او را درگیر داستان میکند. در XIII یئول به عنوان پیشگوی Pulse و نویسنده بخش چهارم و نهم Analects* معرفی شده است.,Nora,,گروه مبارز و شورشی اسنو که اعضای آن از مهلکه Cocoon نجات یافته و در شهر جدید New Bodhum که در Grand Pulse ساخته شده است، زندگی میکنند. Gadot، Yuj، Lebreau و Maqui، اعضای گروه نورا را میتوان در ابتدای داستان ملاقات کرد.,Alyssa Zaidelle,دستیار معتمد هوپ که او را در تحقیقات و سفرش یاری میکند. الیسا نیز مانند هوپ معتقد است سفر سارا و نوئل در زمان کلید اصلی تحقیقات آنهاست.,پیش به سوی تکامل!,تحقق تئوری داروین در Final Fantasy XIII-2!,هسته اصلی گیمپلی XIII-2 همان سیستم Command Synergy Battle و Paradigm Shift معرفی شده در XIII است. مبارزات کماکان به صورتی نوبتی همزمان صورت گرفته و میتوانید در طول آن با تغییر Paradigm های انتخابی وظایف مختلفی را به اعضای گروهتان محول کنید. تغییرات XIII-2 در گیمپلی خود بیشتر به منظور بهبود و روانتر کردن سیستم مبارزات XIII صورت گرفته و سازندگان نیز ترجیح دادهاند به جای خلق مکانیزمهای جدید باز هم به سراغ XIII رفته و اشتباهات گذشته را جبران کنند.
مبارزات در XIII-2 به صورت نوبتی همزمان است اما اکنون دیگر در محیط مراحل دشمنان مریی نبوده و به سبک عناوین کلسیک مجموعه سیستم Random Encounter جایگزین آن شده است. عملکرد این سیستم از نام آن نیز مشخص است: به صورت رندوم و غیر قابل پیش بینی وارد مبارزات شوید! استفاده از این سیستم شاید در نگاه اول حس نوستالژیک گیمرها را قلقلک داده و XIII-2 را به سمت ریشههای اصلی خود متمایل کند اما نقطه ضعفی برای تازه کارها و آن دسته از طرفداران این مجموعه است که با XIII به دنیای بزرگ FF پیوستهاند، چرا که بازی را کمی سخت و چالش برانگیز خواهد کرد. سازندگان برای رفع این مشکل به سراغ موگلهای دوست داشتنی مجموعه رفتهاند!
موگل XIII-2 علاوهبر اینکه همراهی بانمک و دوست داشتنی برای شما در طول مراحل است میتواند با کمک سیستمی به نام Mog Clock دشمنان را پس از ظاهر شدن در محیط شناسایی کرده و شما را برای رویارویی با آنها آماده کند. MC به محض ظاهر شدن دشمنان به علامت خطر بخشی از محیط که دشمنان در آن ظاهر شدهاند را همانند صفحه رادار مشخص کرده و با نزدیک شدن به دشمن و یا دشمنان مذکور به رنگ قرمز شروع به هشدار دادن میکند. فقط فراموش نکنید که با ظاهر شدن Mog Clock تنها زمان کوتاهی فرصت خواهید داشت تا شکار خود را به تله بیاندازید و در غیر این صورت فرصت مبارزه و کسب CP بیشتر را از دست خواهید داد! نکته جالب در خصوص سیستم MC واکنش نیروهای PSICOM به آنهاست. با ظاهر شدن دشمنان نیروهای PSICOM نسبت به حضور آنها واکنش نشان داده و وارد مبارزه با آنها خواهند شد! به این ترتیب میتوانید وظیفه کم کردن نیمی از HP دشمنان را به اعضای این گروه محول کرده و خود در پایان کار وارد محلکه شده و حسابی CP بدست آورید!
,,Paradigm و قابلیتهای آنها از جمله مواردی است که بدون هیچ تغییر و اضافهای به بازی جدید منتقل شده است. کماکان 6 کلاس Commander (فرمانده – قدرت حمله و تخریب بالا)، Revenger (انتقام گیرنده – قدرت جادو بالا)، Synergist* (مکمل جادو – بالابرنده توان جادویی)، Saboteur (خرابکار – طلسم کننده)، Sentinel (نگهبان – بالابرنده مقاومت گروه) و Medic (درمان کننده) انتخابهای شما برای ارنج تیم بوده و هیچ نقش جدید به بازی افزوده نشده است اما سیستم پیاده سازی آنها کمی بهبود یافته و اکنون روانتر از قبل به کمک گیمرها خواهد آمد.
اولین تغییر مثبت این سیستم در XIII-2 حذف انیمیشنهای تکراری و بیمورد در هنگام تغییر Paradigm هاست که عملا سرعت و ریتم مبارزات را بالابرده و سرعت بیشتری به مبارزات تزریق میکند. اما دیگر سیستم جدید معرفی شده که گیمرهای حرفهای به سرعت آن را مهم و ارزشمندترین قابلیت جدید بازی خواهند یافت Paradigm Tune نام دارد که اجازه میدهد علاوهبر نقش و کلاس دیگر اعضای گروه نحوی کنترل و مبارزه آنها را نیز به دلخواه خود تغییر داده و مبارزات را به سمت دلخواه خود پیش برید. این سیستم به شما کمک میکند تا آنطور که خود مایل هستید از قابلیتهای دیگر اعضا استفاده شده و بر اساس آنها برای مبارزات خود طرح و نقشه بریزید. این سیستم در مجموع استراتژی و راههای بسیار متنوع و مختلفی را برای پیروزی در اختیار گیمرها قرار میدهد و نسبتا عمق مناسبی به بازی خواهد بخشید.
,,یکی از ویژگیهای منحصر به فرد و جالب XIII-2 سیستمی به نام Paradigm Pack است که دشمنان را نیز به جمع اعضای گروه اضافه میکند! شما میتواند بعد از شکست و مغلوب کردن هر کدام از دشمنان به نوعی آنها را اهلی کرده و به تیم خود راه دهید! هیولاهای موجود در XIII-2 غالبا تنها در یک نقش مهارت دارند، یا Commander و یا Revenger و … شما میتوانید در هر Paradigm به دلخواه خود هیولاها را نیز اضافه کرده و از کمک آنها در مبارزات استفاده کنید. با آموزش دادن دشمنان سطح آنها نیز افزایش یافته و به تدریج قدرت و تاثیر آنها در مبارزات بالا خواهد رفت. سورپرایز اصلی هیولاها در مبارزات سیستمی به نام Feral Link است که با پر شدن درجه مخصوص آن اجازه خواهد داد یک ضربه مخصوص بر روی دشمنان اجرا کرده و صدمه و آسیب بسیار زیادی به آنها وارد کنید. برخی از هیولاها نیز قابلیتی خاص به نام Blood Damage خواهند داشت که در مواقع بحرانی به کمک گیمرها آمده و HP اعضای در حال مرگ را افزایش داده و پر خواهد کرد. ,,سیستم ارتقا کلاسهای بازی یا همان Cristarium System با تغییرات بسیار زیاد به بازی جدید اضافه شده و اکنون نحوی ارتقا و استفاده از آن ساده و حرفهایتر شده است. سیستم درختی معرفی شده در XIII اینبار به کلی حذف و اکنون برای یادگرفتن مهارتهای جدید محدودیتهای بازی اصلی را نخواهید داشت. در ورژن جدید CS در درجه اول این سیستم منحصر به کلاسهای بازی نبوده و خواهید توانست سلاح و آیتمهای مختلف را نیز ارتقا دهید. اما نحوی ارتقا نیز با فاصله گرفتن از سیستم درختی بازی اصلی، در سیستمی مشابه با Sphere Gride دیده شده در Final Fantasy X به شما اجازه میدهد بدون هیچ مانع و محدودیتی به ارتقا کلاس، سلاح و آیتمها و یادگیری قابلیت و فنون جدید بپردازید.
افزایش سطح کلاسها قالبا با جوایز فرعی نظیر افزایش سرعت ارتقا و آزاد شدن گزینههای بیشتر همراه است و میتوانید از این جوایز در کنار افزایش سطح خود لذت برید. این تغییرات گام بسیار بزرگی در راستای بهبود گیمپلی بازی محسوب میشود چرا که همانطور که شایسته نام یک عنوان نقش آفرینی است آزادی عملی بسیار مناسبی به گیمرها بخشیده و از خطی شدن و تجربه بازی به سبک دلخواه سازندگان جلوگیری میکند!
هر کدام از شخصیتها 4 بلوک برای تجهیز شدن داشته و میتوانید با آیتم و سلاحهای بدست آورده در مبارزات و یا صندوقهای گنج آنها را پر کنید. هیولاهای افزوده شده به گروه نیز قابلیت تجهیز شدن داشته و با قابلیتهای آنها با کمک آیتمهای افزوده شده به آنها افزایش خواهد یافت. علاوهبر افزایش قدرت هیولاها گیمرها میتوانند آیتمهای تزیینی نظیر دم، لباس و … برای آنها خریداری کرده و با تغییر نام آنها عملا هیولاها را تبدیل به حیوانات دست آموزش خود کنند! آیتم و سلاحهای جدید بر خلاف XIII دیگر از فروشگاههای مختلف بازی که تنها در نقاط ذخیره بازی قابل دست رسی بودند خریداری نشده و همانند سنت دیرین مجموعه میتوانید از فروشنده عجیب و غریب بازی در طول مراحل خریداری کنید! این فروشنده عجیب و غریب که Chocolina نام دارد زنی با لباس شبیه Chocobo هاست که در تمام نقاط مختلف بازی حضور داشته و آماده است تا جدیدترین سلاح و آیتمهای موجود را به شما بفروشد.
,,یکی از بخشهای اضافه شده به گیمپلی XIII-2 و شاید مهمترین آنها سیستم Historia Crux و یا قابلیت سفر در زمان است! این سیستم که از اولین لحظه معرفی بازی به عنوان مهم و تاثیر گذارترین ویژگی جدید بازی معرفی شده است همانند شاهکاری به نام Chrono Trigger و حتی فراتر از آن به شخصیتهای داستان اجازه میدهد در طول زمان سفر کرده و بر روی اتفاقات رخ داده شده در آینده و طبعا پایان بازی تغییر ایجاد کنند! سازندگان با طراحی این سیستم از تشابه بازی خود با CT نترسیده و حتی با بخشیدن انعطاف بیشتر به آن پا را فراتر از مرزهای تعریف شده گذاشته و عملا تجربهای بینظیر و لذت بخشی از سفر در زمان و تغییر آینده را برای مخاطبین به ارمغان آوردهاند!
در طول مراحل دروازههای برای سفر در طول زمان وجود دارند که با قرار دادن گنجینهای مخصوص در داخل آن فعال میشوند. این گنجینههای ویژه و مخفی با کمک موگلها قابل کشف هستند و با کمی گشت و گذار در محیطها میتوانید به جای آنها پی ببرید. با فعال شدن دروازههای زمان میتوانید برهه زمانی مورد نظر برای سفر به آن را انتخاب کنید. این برهههای زمانی بر اساس تاریخ جدید Cocoon مشخص شدهاند و همه دورههای مربوط به داستان بازی را شامل خواهند شد. سفر در زمان علاوهبر اینکه در پیش برد داستان بازی و رسیدن به پایانهای متفاوت آن موثر است بر روی گیمپلی بازی و خصوصا مبارزه با غولهای بازی تاثیر گذار است. به این ترتیب که میتوانید قبل از مبارزه با غولهای بازی از طریق این دروازههای به گذشته و یا آینده سفر کرده و با بدست آوردن آیتمهای مختلف و افزایش قدرت خود به سراغ آنها بازگردید.
,,سندرمی واگیردار و مسری به نام QTE به XIII-2 نیز سرایت کرده و اکنون دکمه زنی به یکی از بخشهای جذاب و نفس گیر مبارزات XIII-2 تبدیل شده است! این سیستم که Cinematic Action نامیده میشود در لحظات حساس مبارزات، خصوصا مبارزه با غولهای بازی، خودی نشان داده و همانند سری Kingdom Hearts رنگ و لعاب خاصی به دید بصری و سینماتیک مبارزات خواهند بخشید. اجرای درست و رعایت ترتیب صحیح کلیدهای نقش بسته شده بر روی صفحه تصویر در زمان تعیین شده علاوهبر خلق لحظات ناب اکشن و سینماتیکتر شدن مبارزات غالبا با جوایز ویژه و بعضا ارزشمندی پاسخ داده میشود. به عنوان مثال دشمنانی که درجه Stagger آنها بسیار بالا است (999%) اصولا با اجرای صحیح CA ها Stagger میشوند و یا در مبارزات سادهتر قدرتهای جادویی شخصیتها Boost شده و این سیستم در نقش یک Synergist ماهر عمل میکند!
احضار موجودات اساطیر یا به اختصار Summoning از بخشهای جدایی ناپذیر سری FF و البته XIII-2 است! در XIII داستان توانایی احضار این موجودات باستانی که Eidolon نام دارند را مربوط به طلسم Fal’Cie ها و بخشی از تواناییهای l’Cie ها میدانست و توضیح میداد که هر l’Cie یک Eidolon منحصر به فرد دارد که در لحظات خطر و زمانی که l’Cie مورد نظر نزدیک به مرگ است به کمک او میآید. اکنون با توجه به تغییر خط داستانی و اینکه در بازی جدید خبری از طلسم شوم Fal’Cie ها و قربانیان آنها، l’Cie ها، نیست هنوز مشخص نیست داستان چه دلیلی برای حضور دوباره این موجودات باستانی نیرومند خواهد تراشید(!) اما سازندگان حضور دوباره آنها در مبارزات را همراه با سورپرایزهای جدید تایید کردهاند! اینبار Eidolon ها به طور مستقیم توسط گیمرها قابل کنترل بوده و برخلاف بازی اصلی هدایت آنها برعهده هوش مصنوعی نیست.
,,یکی از نقاط ضعفهای بزرگ XIII که توانست صدای همه طرفداران مجموعه را بلند کند خطی بودن بیش از حد بازی و عملا بیخاصیت بودن NPC ها بود. اصولا صحبت با NPC ها، یافتن جواب سوالات مهم بازی (غالبا مکان آیتمهای مخفی) و روشن شدن نقاط مبهم داستان در حین صحبت با شخصیتهای فرعی داستان از بخشهای انکار ناشدنی عناوین RPG است که XIII به سادگی خط بطلانی بر روی آن محسوب میشد اما XIII-2 در صدد رفع این نقیصه نتنها بار دیگر NPC ها و نقش مهم آنها در روایت داستان را به بازی بازگردانده است بلکه در حرکتی مشابه سری Mass Effect سیستمی جدید به نام Live Trigger به بازی افزوده است که میزان کنش و تاثیر گیمرها در طی روند روایی بازی را افزایش خواهد داد. مشابه سری ME در هنگام صحبت با NPC ها و مهمتر از آن صحنههای مهم و تاثیر گذار داستان گزینههای مختلفی بر روی صفحه تصویر نقش خواهد بست که با انتخاب آنها به سلیقه خود میتوانید در نحوی پیش روی داستان و رسیدن به پایانهای مختلف آن (در بخش داستان توضیح داده شد) تاثیر گذار باشید.
اگر از علاقهمندان به Final Fantasy VII باشید حتما خاطره شیرین شهربازی سرگرم کننده و جذاب آن، Gold Saucer را هنوز فراموش نکردهاید. خوشبختانه خبر خوب برای شما این است شهربازی سرشار از Minigame و بازیهای رکوردی Final Fantasy بعد از سالها غیبت با XIII-2 بازگشته است تا با بازیهای پرتعداد و هیجان انگیز خود حسابی شما را سرکار بگذارد! این کازینو و محیط تفریحی که Serendipity نام دارد همانند نامش محیطی سرشار از موقعیتهای خوش و لذت بخش است که گذشته از جوایز ویژه و ارزشمندش گشت و گذار در آن واقعا سرگرم کننده و دلچسب است!
,,XIII-2 علاوهبر Serendipity مینیگیمهای دیگری نیز برای طرفداران تدارک دیده است Temporal Rifts نام دارد. در TR خبری از بازیهای سرگرم کننده نیست و گیمرها مجبور هستند در طول زمانی معین شخصیت خود را از میان سختترین پازلهایی که تو کنون در بازی دیدهاید عبور داده و به کریستال موجود در آن را بدست آورند! TR شبیه به لبیرنثهای موجود در FF های کلسیک است که مستقیما به منظور ارضای طرفداران قدیمی و کارکشته مجموعه طراحی شده است. در نتیجه این بخش از بازی جای آماتورها و تازه کارها نیست! ,,ماموریتهای جانبی متنوع و پرتعداد یکی از سرگرم کننده و البته سختترین بخشهای XIII بودند که خوشبختانه با تغییرات و ظاهری جدید به XIII-2 نیز راه یافتهاند. در XIII این ماموریتها Focus یا هدف نیمه کاره l’Cie های شکست خورده در گذشته بود که اکنون تبدیل به کریستال شدهاند. باز هم با توجه به تغییر خط داستانی و از میان رفتن l’Cie ها و نیز اضافه شدن سیستم سفر در زمان این ماموریتها به نام Fragment تغییر کردهاند. Fragment برگرفته از اصطلاح روانپزشکی Fragmentation of Memory و یا چندپارگی ذهنی است که بیمار مبطلا به آن را دچار فراموشی ذهنی و پراکندگی خاطرات میکند. با انجام و جمع آوری 160 قسمت خاطره پراکنده شده در XIII-2 میتوانید علاوه بر بدست آوردن جوایز بسیار با ارزشع نظیر سلاح و آیتمهای نایاب، به خاطره اصلی و یا بهتر است بگوییم کابوس اصلی دست رسی یافته و با سختترین غول بازی دست و پنجه نرم کنید!,,XIII-2 برخلاف برادر بزرگتر خود XIII از ابتدای کار دارای دو درجه سختی Normal و Easy است و در هر نقطه از بازی میتوانید درجه سختی آن را تغییر دهید! همچنین برای اولین بار در مجموعه ایستگاههای مخصوص ذخیره بازی به کلی حذف و در هر نقطه از بازی میتوانید بازی را از طریق منو اصلی آن ذخیره کنید! این دو مورد در کنار هم به سادهتر شدن بازی برای تازه کارها کمک بسیار زیادی خواهد کرد، از این رو دیدن آنها در بازی چندان جای تعجب ندارد اما نباید فراموش کرد که این به معنی ساده شدن بازی نیست! حداقل XIII-2 از بازی اصلی سادهتر نشده است و سعی دارد با متعادل کردن بخش داستانی خود گیمرهای بیشتری را به سمت خود جذب کرده و در مقابل با بخشهای اضافه و جانبی سخت خود نظیر Temporal Rifts و یا Fragment ها گیمرهای حرفهای و کهنهکارتر را نیز از خود راضی نگه دارد.
در مجموع باید اعتراف کرد گیمپلی XIII-2 بدور از هیچ هیجان خاص جدیدی است که تمایل چندانی به تعییر در مکانیسم اصلی معرفی شده در XIII از خود نشان نمیدهد. سازندگان با بازی جدید هدفشان نه ایجاد تغییر و تحول در مجموعه و XIII بلکه به تکامل رساندن مکانیسم معرفی شده در بازی اصلی است و باید گفت در رسیدن به این مهم نیز کاملا موفق عمل کردهاند. گیمپلی XIII-2 را به راحتی میتوان کامل کننده XIII نامید که بیشتر ایرادات آن را برطرف میکند. همچنین اضافات جدید آن نظیر سیستم Historia Crux نیز قطعا میتواند روح بیشتری به بازی و عمق آن بخشیده و لحظات و لذتبخش و دوست داشتنی برای گیمرها فراهم آورد.
,D مثل DLC!,D مثل DLC!,SE اعلام کرده است که XIII-2 برای اولین بار در مجموعه اولین عنوان از سری است که داستان و شخصیتهایش با کمک DLC های عرضه شده در شبکههای PSN و Live بست داده خواهند شد. سفر در زمان و حفرههای زمانی در داستان XIII-2 به سازندگان اجازه میدهد تا زیر داستانهای مختلفی را که سرگذشت شخصیتهای بازی اصلی را دنبال خواهد کرد، به بازی خود اضافه کنند که قطعا خبر بسیار خوبی برای طرفداران مجموعه خواهد بود.
یکی از DLC هایی که تاکنون برای بازی تایید شد است مربوط به خط داستانی بازی شده و در آن Lightning شخصیت اصلی بازی است. DLC های دیگری نیز که تاکنون به صورت رسمی معرفی شدهاند مربوط به اضافات بازی برای هیولا، سلاح، آیتمو لباسهای جدید برای شخصیتهای اصلی بازی است که شاید خبرسازترین آنها لباس اتزیو، قهرمان Assassin’s Creed II و شرکت Ubisoft برای Noel باشد! همچنین برای Serah و Lightning نیز لباسهای متفاوت و مختلفی طراحی شده است که به تدریج و با کمک DLC های منتشر شده قابل انتخاب و دست رسی خواهد بود.
,,,,,پاورقی:,داستان جدید کریستالها: ,در سایت رسمی SE جمله لاتین Fabula Nova Crystallis به صورت “داستان جدید کریستالها” ترجمه شده است که البته این ترجمه چندان صحیح نمیباشد. لغت کریستال به زبان لاتین Crystallus نوشته شده و ترجمه صحیح جمله “داستان جدید کریستالها” Fabula Nova Crystallorum خواهد بود. معنی صحیح و ترجمه دقیق Fabula Nova Crystallis “داستان جدید برای کریستالها” و یا “داستان جدید توسط کریستالها” است که البته من نیز با توجه به جملهای که بر روی سایت اصلی SE قرار گرفته است (The new tale of the crystals) از ترجمه “داستان جدید کریستالها استفاده کردهام.,Synergist: ,در علم شیمی به موادی که تاثیر شیمیایی و سرعت واکنش مواد دیگر را افزایش میدهند سینرجیست میگویند. در فلسفه نیز سینرجیست به معنی نهاد و گروهی است که در حمایت از گروه دیگر شروع به فعالیت میکند. سینرجیست همچنین در علم پزشکی به معنی همیار دکتر به کار میرود. با توجه به معنی لغت Synergist و نقش آن در بازی من ترجمه “مکمل جادو” را برای آن انتخاب کردهام.,Sephiroth: ,شخصیت منفی Final Fantasy VII. در لینک زیر میتوانید اطلاعات کامل مربوط به این شخصیت را مطالعه کنید.,Analects: ,انلکتس به معنی قطعات ادبی و جنگ است. در اینجا این لغت میتواند به عنوان طومار باستانی معنی شود.,گمشده در زمان,گمشده در زمان,
Final Fantasy XIII-2 نیمه گم شده Final Fantasy XIII است که همانند FFX-2 سعی دارد داستان و سرگذشت شخصیتهای اصلی بازی را به سرانجامی مطلوب رساند. XIII-2 به لطف پیش زمینهای که از FFXIII به همراه دارد تمام انرژی و توان خود را بر روی رفع ایرادات بازی اصلی گذاشته و سعی دارد در تمام زمینهها ایرادات FFXIII را پشت سر گذارد.
XIII-2 به همراه Final Fantasy Versus XIII آخرین قطعه پازل داستان Fal'Cie ها و افسانه Fabula Nova Crystallis است که به لحاظ داستان میتوان آن را مقدمه و پیش زمینهای برای Versus و افسانه کهن دروازه مرگ Etro دانست. افسانهها و داستانهای کهن سرزمین Pulse چه میگویند؟ آیا دروازه مرگ حقیقت دارد و جایی در جهان مادی انسانها پنهان شده است؟ کسی چه میداند!! با "داستان جدید کریستالها*" و افسانه خدایان باستان همراه شوید تا با سفری دور و دراز از باتلاقهای شک و تردید به آسمانهای بیکران افسانه و خیال، بار دیگر در داستانی شیرین و لذت بخش و برگی دیگر از افسانههای هزار رنگ داستان بیانتها غرق شوید…