خواندن ادامـه ی پیـشنـمایـش,انسان موجودی قدرت طلب بوده و برای رسیدن به هدف خود، یعنی فرمانروایی بر دیگران حاضر است دست به هر کاری بزند؛ لذا چنین افرادی هیچ محدودیتی را برای خود قائل نمیشوند و همیشه با بجای گذاشتن وحشتناکترین صحنه ها، دردناکترین رخداد های تاریخ را رقم میزنند. به مرور زمان، روش های رسیدن به این اهداف شوم بیشتر و بیشتر شده و در سال های اخیر به سمت جهش های ژنتیکی میل کرده است. سلاح های بیولوژیکی جزو سوژه هایی میباشند که این روزها بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. ایجاد نژاد برتر و ساخت ارتشی قدرتمند از این انسان های جهش یافته، آرزوی هر انسان قدرت طلبی میباشد که در داستان های زیادی نیز به آن اشاره شده است. آزمایشگاه های فوق محرمانه و زیرزمینی نیز محلی مناسب برای تحقیق و پژوهش در باره ی چنین مسائلی میباشد. بدون شک سلاح های بیولوژیکی قدرتمند تر از هر نوع سلاح های پیشرفته ی امروزی دارند. البته استفاده کردن از این سلاح ها و تلاش برای ساختن چنین ارتش هایی، پیامد های شومی هم در پی خواهد داشت، پیامدهایی که میتواند یک شهر و یا حتی یک کشور را نابود سازد.
یکی از بازیهایی که سعی به تصویر کشیدن چنین شرایطی کرد، Prototype بود که علیرغم گیمپلی روان و داستان نسبتاً گیرایی که داشت، بعلت تکراری شدن، گرافیک بد و برخی نارسایی هایش آنطور که باید مورد توجه بازیکن ها و منتقدان قرار نگرفت.
با توجه به فروش و نمره های نه چندان خوبی که نسخه اول بازی داشت، کسی فکرش را نمیکرد که سازندگان بازی اقدام به ساخت نسخه دوم بازی بکنند، البته باید قبول کرد که نسخه اول بازی پتانسیل بسیار بالایی داشت و عجله در انتشار و برخی کمکاری های سازندگان بازی باعث شکستش شده بودند؛ شکستی که ظاهراً راه درست را به سازندگان بازی نشان داده و آنها اینبار قصد دارند تا یک بازی “کامل” را عرضه کنند، نه یک بازی ناقص و پولیش نشده. بد نیست برخی تغییرات اعمال شده در بازی را مرور کنیم.,
همانطور که اشاره شد، در نسخه اول بازی، قصد “الکس” بیشتر کشف گذشته تاریکش بود، بدنبال انتقام یا بازگشت چیزی نبود، مهم پرده برداری از یک پروژه کثیف علمی بود که “الکس” یکی از قربانی هایش بود. اما در این شماره، بازیکن ها در نقش یک فرد بی رحم، تشنه انتقام و تا حدودی عصبی قرار میگیرند که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد، تنها هدف او گرفتن انتقام از الکس و بدست آوردن چیزهایی است که قبلاً داشته است، و البته هدف والاتری که به جذاب شدن بازی کمک میکند و آنهم از بین بردن این ویروس برای همیشه است. به همین دلیل بازیکن های بیشتری جذب و درگیر بازی و داستانش خواهند شد تا بتوانند پیشروی داستان را ببیند. در حقیقت بازیکن هرچه بیشتر در بازی پیشروی بکند، بیشتر تشنه انتقام از “مرسر” خواهد شد که این یک نقطه عطف بزرگ در داستان این سری است؛ چراکه یکی از دلایل اصلی شکست نسخه اول بازی داستان نه چندان قوی و از همه مهمتر روایت ضعیف آن بود که مخاطب را مجذوب خود نمیکرد.,
“هلر” که مسئول از بین بردن ویروس شده است، در یکی از مأموریت هایش تا سرحد مرگ زخمی میشود. در این حین “الکس” به او ویروس “بلک واچ” را منتقل کرده و باعث تبدیل شدن هلر به فردی همانند او میشود. “هلر” پس از نجات یافتن از آن حادثه، از تابعیت ارتش خارج شده و تصمیم میگیرد به تنهایی انتقام خودش را از “الکس” گرفته و ویروس را از بین ببرد.
در اصل داستان نسخه اول بازی برای مخاطب کمی پیچیده و صعب الفهم بود که متاسفانه با روایت ناقص خود بازیکن را آنطور که باید وارد دنیای بازی نمیکرد. به همین دلیل کارگردان بازی آقای Matt Armstrong توجه زیادی به بخش داستانی، کرکتر پردازی و روایت داستان کرده است تا همانند نسخه اول بازی دچار مشکل نشود؛ که ظاهراً تا حدودی نیز موفق بوده است.
اکنون نام New York بعلت آلوده شدن به ویروس “بلک واچ” به New York Zero تغییر یافته و یکی از نکات جالبی که به بازی اضافه شده، تقسیم شدن شهر به 3 بخش میباشد. “بخش قرمز” که همان “منهتن” سابق است و ویروس بطور کامل در آن نفوذ کرده و باعث بوجود آمدن هیولاهای مختلفی در این ناحیه شده است؛ که بهمین دلیل رفتن به این بخش خطرناک و حفظ جان در آنجا سخت خواهد بود. بخش دیگر، “بخش زرد” یا بخش قرنطینه میباشد که وضعیتش کمی از ناحیه قرمز بهتر بوده و ویروس بطور کامل در آن نفوذ نکرده است. و بخش آخر “بخش سبز” است که بعلت مراقبت ها و کنترل سنگین نظامی که بر آن حاکم است، ویروس به آن نفوذ نکرده و امن ترین جای شهر تلقی می شود. تقریباٌ هیچکس بغیر از خود “هلر” و “الکس” توانایی ورود به این بخش را بعلت امنیت و مراقبت های نظامی شدیدی که در این ناحیه برقرار شده است ندارد. سازنگان بازی سعی کرده اند که هرکدام از این ناحیه ها، حال و هوا و ویژگی های خاص خودشان را داشته باشند، بعبارتی، سعی شده تا بازیکنان تغییر محیط و تفاوت بخش های مختلف بازی را به خوبی درک کنند.
از داستان بازی که بگذریم، به بخش گرافیکی بازی میرسیم، چیزی که از عکس ها و تریلر های بازی مشخص است، نوید یک پیشرفت نسبتاً خوب را میدهد. البته باید خاطر نشان شد که هنوز هم Prototype در زمینه گرافیکی از حریف اصلی خود infamous 2 عقب است؛ مگر اینکه تا زمان عرضه بازی تغییرات مهمی در بخش گرافیکی بازی بوجود بیاید.
Prototype 2 اینبار بوسیله موتور آپدیت شده و ارتقا یافته ی نسخه اول آن ساخته شده است. از ویژگی های اضافه شده به شماره دوم بازی میتوان تخریب پذیری بالاتر، افکت های با کیفیت تر و از همه مهتر حجم تکسچر بیشتر بازی اشاره کرد که نسبت به شماره اول بازی پیشرفت بسیار مهم و ملموسی محسوب میشود. در نسخه اول بازی بغیر از خود الکس، همه بافت های بازی بی کیفیت بودند، در حقیقت موتور بازی به نوعی پولیش نشده بود که گویا نسخه دوم بازی دیگر دچار این مشکلات نخواهد بود. البته هنوز هم نمیتوان با قاطعیت در مورد گرافیک بازی نظر داد، اما با توجه به تریلر هایی که از بازی منتشر شده اند گرافیک بازی نسبت به نسخه اول و برای یک بازی Open World خوب و قابل قبول کار شده است.,
یکی از ویژگی هایی که نسخه اول بازی را جذاب میکرد، وجود آپگرید های مختلف در آن بود، در بازی تعداد زیادی آپگرید وجود داشت که بازیکنان تا انتهای بازی با توجه به علاقه و نیازشان میتوانستند به خریداری آنها بپردازند. این نسخه از بازی هم از این قابلیت بی بهره نمانده است و حتی با بیشتر شدن آپگرید های موجود، جذابت بازی را بیشتر کرده است. یکی از نکته های خوبی که در آپگرید های بازی بوجود آمده، این است که میتوان بجای استفاده از واحد پول بازی، با از بین بردن ویروس یک ناحیه، یا انجام مأموریت های جانبی آپگرید های جدیدی را باز کرد.
“هلر” هم میتواند همانند “الکس” با کشتن افراد خاصی که بر روی نقشه علامت گذاری شده اند، بخش از خاطرات گمشده گذشته اش را بیاد بیاورد که گاهاً این خاطره ها باعث باز شدن مأموریت های جدیدی برای “هلر” میشوند.,
ویژگی مثبت دیگر گیمپلی بازی، افزوده شدن سلاح های متنوع به آن است. در نسخه پیشین “الکس” میتوانست تنها از چند سلاح محدود استفاده کند، اما در این نسخه، “هلر” میتواند از سلاح بیشتر و متنوع تری از جمله Machine Gun نیر استفاده بکند که کمک بزرگی برای بازیکن ها محسوب خواهد شد.
البته سازندگان بازی همه ی این قابلیت هارا تنها برای جذابیت و آسان تر شدن بازی نگذاشته اند و از طرفی به طراحی دشمنان جدید و عظیم الجـثه نیز پرداخته اند! نسخه دوم بازی دیگر همان نسخه اول آن شاهد دشمنان کوچک و ضعیف نخواهد بود و اینبار نیو یورک میزبان هیولاهای بسیار بزرگی خواهد بود که کشتنشان بسیار طاقت فرسا و دشوار خواهد بود.
متأسفانه این نسخه از بازی هم فاقد بخش “مولتی پلیر” خواهد بود؛ زیرا به نظر سازندگان بازی این بازی پتانسیل بخش مولتی پلیر را دارا نیست و افزودن این بخش با استقبال بازیکن ها مواجه نخواهد شد. که البته این سیاست سازندگان بازی تا حدودی درست است زیرا اینکه چندین انسان “جهش یافته” در نقشه بازی به درگیری با یکدیگر بپردازند خسته کننده و بیهوده خواهد بود.
در کل میتوان نتیجه گرفت که سازندگان نسخه دوم بازی، با سعی برای از بین بردن مشکلات نسخه اول آن، بازی روان، جذاب و سرگرم کننده ای را برای بازیکن ها به ارمغان آورده اند. همانطور که اشاره شد همه بخش های بازی مخصوصاً بخش گیمپلی آن دستخوش تغییرات فراوانی شده اند که میتوانند یک تجربه خوب را برای بازیکن ها بوجود بیاورند.,نیویورک ، غرق در خون !,نیویورک ، غرق در خون !,
انسان موجودی قدرت طلب بوده و برای رسیدن به هدف خود، یعنی فرمانروایی بر دیگران حاضر است دست به هر کاری بزند؛ لذا چنین افرادی هیچ محدودیتی را برای خود قائل نمیشوند و همیشه با بجای گذاشتن وحشتناکترین صحنه ها، دردناکترین رخداد های تاریخ را رقم میزنند. به مرور زمان، روش های رسیدن به این اهداف شوم بیشتر و بیشتر شده و در سال های اخیر به سمت جهش های ژنتیکی میل کرده است. سلاح های بیولوژیکی جزو سوژه هایی میباشند که این روزها بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. ایجاد نژاد برتر و ساخت ارتشی قدرتمند از این انسان های جهش یافته، آرزوی هر انسان قدرت طلبی میباشد که در داستان های زیادی نیز به آن اشاره شده است. آزمایشگاه های فوق محرمانه و زیرزمینی نیز محلی مناسب برای تحقیق و پژوهش در باره ی چنین مسائلی میباشد. بدون شک سلاح های بیولوژیکی قدرتمند تر از هر نوع سلاح های پیشرفته ی امروزی دارند. البته استفاده کردن از این سلاح ها و تلاش برای ساختن چنین ارتش هایی، پیامد های شومی هم در پی خواهد داشت، پیامدهایی که میتواند یک شهر و یا حتی یک کشور را نابود سازد.