اگر رو راست به صنعت بازی نگاه کنیم، این صنعت تقریبا تمام شده است. عناوینی که در یکی دو سال اخیر به آنها برچسب خلاقانه زده میشد هم دیگر کلیشهای شدهاند. در واقع در حال حاضر دیگر موضوعی وجود ندارد که کسی دست روی آن نگذاشته باشد و تنها چیزی که الان در کیفیت بازیها و نمرات آنها تاثیر دارد، نحوه پیادهسازی ایدههای تکراری است. اگر چند ایده تکراری را کنار یکدیگر جمع کنید و هر کدام را در سطح بالایی به اجرا در آورید، یک عنوان موفق خواهید داشت. بحث این نیست که بازیسازان دیگر مثل گذشته خلاق نیستند، اتفاقا آنها خیلی خلاقانهتر و ظریفتر از گذشته کار میکنند. اصل مطلب این است که دیگر موضوع و ایدهای نمانده که بخواهد به کار گرفته شود. با تمام این تفاسیر هنوز هم استودیوهایی را میتوان یافت که در این گیر و دار، حداقل سعی میکنند تا متفاوت جلوه کنند. وقتی اسم منحصر به فرد بودن به میان میآید، نام استودیوهایی که نسلهای قبل با سونی کار میکردند کمی زودتر از بقیه به ذهنمان خطور میکند. نامهایی مانند «اینسامنیاک» و «مدیا مولکول» از بارزترین مثالهایی است که میتوان به آنها استناد کرد. سازنده «رچت و کلنک» که در این سالها در مقاطعی همکاری خود را با سونی قطع کرد و حتی یک عنوان انحصاری برای Xbox One نیز منتشر کرد، حال در صدد انتشار یک عنوان متفاوت دیگر است. (Song of the Deep (SotD عنوانی دو بعدی است که توسط یک تیم کوچک 15 نفره در حال توسعه است و داستان ساده خود را در اعماق اقیانوس روایت میکند.,,در این سالها دوباره شاهد عناوینی با گیمپلی ساده ولی اعتیادآور هستیم که به بازیهای قدیمی شباهت زیادی دارند؛ البته از نظر گرافیکی اکثرا همگام با کنسولها ارتقا یافتهاند و خوش آب و رنگتر از گذشته به نظر میرسند، اما اساس کار یکسان است. داستان در این عناوین نقش نسبتا کمرنگی داشته و مهم، گیمپلی است. SotD را میتوان یکی از مورد انتظارترین و جدیدترینِ این نوع عناوین دانست. ساخته جدید اینسامنیاک داستان یک دختر جوان را در اعماق اقیانوسی ناشناخته روایت میکند، دخترکی به نام «مرین» که یک شب هر چقدر به انتظار مینشیند خبری از پدر ماهیگیرش نمیشود. پس از یک خواب و رویای عجیب که به وی القا میشود و پدرش را محبوس در دریاها به نمایش میگذارد، مرین عزم خود را جزم میکند تا وی را نجات دهد. او راهی طولانی را به دنبال پدر گمشده خود آغاز میکند، راهی که در آن باید مهارتهایی به دست آورد و مناطق جدیدی را کشف کرده و زیر پا گذارد تا بتواند کمکم ردپایی از پدرش پیدا کند. در این راه افراد زیادی را مشاهده خواهیم کرد، گاه مردم عادی که در اقیانوس گیر افتادهاند و گاه تمدنهای فراموش شدهای که زندگی خود را در اعماق آبها میگذرانند. صد البته که همه چیز به اینجا ختم نمیشود و مشکلات زیادی نیز سر راه قرار دارند، عمدهترین آنها هیولاهایی هستند که به شکار هر چیزی که برایشان قابل خوردن باشد میپردازند. اما عشق به پدر این داستانها سرش نمیشود؛ پس باید رفت و از طرق مختلف از موانع عبور کرد.,,کل راه با یک زیردریایی ساده پیموده میشود که در ادامه میتوان به آپگرید آن نیز پرداخت و قابلیتهای مختلف آن را بهبود بخشید. صدالبته که برای کشف محیطهای جدید و دسترسی یافتن به تمامی نقاط اقیانوس نیز به این آپگریدها نیاز پیدا خواهیم کرد. داستانی متشکل از عشق، لحظات تلخ و شیرین و هزاران اتفاق مختلف با یک گیمپلی در سبک مترویدونیا (Metroidvania) همراه شده تا تجربه منحصر به فردی را برای بازیکنها رقم بزند. اقیانوسی عظیم با داستانی غیر خطی که هزاران مکان مختلف برای ارائه دارد و هر لحظه بیش از پیش میتواند موجبات حیرت بازیکن را فراهم آورد. در کنار مبارزات جذاب با دشمنانی که از ریز و درشت آنها را رفته رفته مشاهده خواهیم کرد، با عنوانی کلاسیک و دلنشین طرف هستیم که پازلهای مختلفی نیز در سراسر داستان آن گنجانده شده و البته SotD از این حیث با همردههای خود تفاوتهایی نیز دارد. اکثر این بخشهای فکری بازی با جاذبه سر و کار دارند و خبری از پلتفرمینگهایی که قبلا در بازیهای این چنینی دیدهایم نخواهد بود. برای عبور از برخی از این موانع باید از قلاب موجود در زیردریایی استفاده کرد و وسایل را جابهجا نمود و در عین حال گاه نیاز است تا مرین از زیردریایی خارج شده و از تونلها و دیگر محیطهای تنگ و غیرقابل دسترسی عبور کند.,,SotD را میتوان شبیه به «چایلد آو لایت» نیز دانست، اما با این حال تفاوتها گرچه ریز و کوچک هستند اما آنقدر زیاد و ملموساند که حساب این دو عنوان را از هم جدا میکند. اعضای سازنده همگی اذعان داشتند که به این سبک علاقهمند بودهاند ولی تا به حال روی چنین عناوینی کار نکرده بودند. باید کمی منتظر ماند و دید اینسامنیاک در این سبک نیز حرفی برای گفتن خواهد داشت یا خیر!,,عشقی به عمق اقیانوس,عشقی به عمق اقیانوس