,«راهرویی باریک و کثافتزده در پیش روی دارم. قدمها، این نفسهای منقطع فقط حاکی از این است که نمیدانم تا چند ثانیه بعد چه فشاری از سوی این راهروها بر من چیره خواهد شد. دیروز خانه را به مقصد این متروکه ترک کردم تا زنم، میا را پیدا کنم ولی خود را در این مردهخانهی دهشتناک گم کردهام. آرام و پیوسته به سمت نوری در انتهای راهرو، قدم برمیدارم تا شاید راهروی بعدی به سمت خروج از خانه منتهی شود. صدایی نیست، قدمهای من بر روی این زمین زهوار دررفته، خِش خِشی آهسته ولی پرهیاهو به راه میاندازد که از زوزهی آن گرگ بیقرار هم بیشتر رعشهانداز است. چه میبینم؟ نور رنگ میبازد و بیدرنگ، دیوار کنار دستم خرد و خاکشیر میشود و مردی بد هیبت با پوستی لزج در موازاتم مثل کوه استوار میشود. فرصتی برای برانداز کردن او ندارم، با این کار نامهی مرگ را امضا کردهام. پا به فرار میگذارم، برمیگردم به راهروی قبلی ولی چرا اینگونه است؟ من از این راهرو آمدهام ولی الان بنبست است، صدای مرد را در پشت میشنوم که بدترین دشنامها را روانهام میکند. باید زنده بمانم.»,
اما نه، دست نگهدارید. صدای نفسنفس زدن میآید. بعد از یک نمایش دلهرهآور و دلربا، لوگوی Resident Evil 7 بر روی صفحهی نمایش در کنفرانس سونی در E3 2016 نقش بست. بله، RE با یک نسخهی اصلی و شمارهدار برگشتهست و مهمترین چیز، بازگشت المان ترس است ولی این عنوان واقعاً یک RE است؟ تا چه حد به عناوین سابق سری نزدیکی دارد؟ برای پاسخ این سوال، در ادامه با پیشنمایش RE7 در بازیسنتر همراه ما باشید.
,
در همان نمایشهای اولیه، سوالی بوجود آمد. آیا RE7 اصلا در دنیای رزیدنت ایول میگذرد؟ این شبهه به وجود آمد که نسخه هفتم در واقع ریبوتی برای سری باشد که البته به دو دلیل این مدعا رد شد. یک آنکه کپکام بر عدد هفت تاکید میکند و حتی پسوند Biohazard، نام دیگر بازی در شرق را به آن اضافه کردهاست. دیگر آنکه خود سازندهی بازی طی یک مصاحبه اشاره کرد این نسخه در دنیای RE جریان دارد و هدف کپکام فقط رونمایی از قهرمان و شخصیتهای جدیدی در کنار کرکترهای قبلی بودهاست. البته شخصیتهای قبلی در RE7 حضوری نخواهند داشت ولی بر اساس تریلر «تماسگیرندهی مرموز»، میتوان احتمال داد که شاید یکی از کاراکترهای سابق در بازی حضور پیدا کند. حالا این قهرمان جدید کیست و اصلاً چگونه پای او به این داستان کشیده شد؟ در حوالی چهار سال بعد از وقایع RE6، در شهر «دالوی» (Dulvey) واقع در ایالت لوییزیانای آمریکا، «میا» همسر نقشاول بازی یعنی «ایتن» گم میشود و ایتن تصمیم به یافتن او میگیرد ولی میا چگونه گم شد؟ مثل اینکه میا با ایتن جروبحثی داشته و برای مدتی از او جدا شده و سخت از این تصمیم هم پشیمان است. در یکی از تریلرها که میا نقش اول بود، پیامی برای ایتن میفرستد :«من پشیمانم و عذرخواهی میکنم، نباید آن کار را در حقت میکردم ولی لطفاً به اینجا نزدیک نشو.» طبیعیست که ایتن حرف میا را به گوش نمیگیرد و وارد خانهای متروکه میشود که متعلق به خانوادهای به نام «بِیکر» است. «جیک»، پدر خانواده مردی دیکتاتور و مستبد است که با کوچکترین حرفی، دست پسرش «لوکاس» را با چاقو زخمی میکند و مادر خانواده، «مارگریت»، دائماً در حال به کار بردن بدترین الفاظ و نفرینهاست. در یک صحنه بر سر میز غذا، ایتن با زور کنار آنها مینشیند؛ جیک او را پسرم خطاب میکند. چرا ایتن را پسرم صدا میزند؟ همانگونه که میبینید دیگر سر و کاری با زامبیها نداریم و اینگونه موجودات نفرینشده، محوریت داستان را اداره میکنند. البته فقط با خانوادهی بیکر روبهرو نیستیم و دشمنان جدید، Holoforms نام دارند. کپکام اطلاعات را تا همین حد، سربسته رها کرده است. چندنام، یک مکان متروکه، شخصی که به دنبال همسرش است. با تمام این اوصاف، میتوانیم نفسی راحت از بابت کیفیت داستان بازی بکشیم چون نویسندهی آن، «ریچارد پیرسی» (Richard Pearsey) است و با اینکه اولین نویسندهی غربی نسخههای شمارهدار RE خواهد بود ولی کارنامهی او، موجب اطمینان است. پیرسی تجربهی نویسندگی عناوین Spec Ops: The Line و F.E.A.R را بر دوش دارد.,
در نسخههای کلاسیک RE، اساس گیمپلی بر جستوجو کردن محیط استوار بود و اغلب در این راه با دشمنان و معماهای زیادی برخورد میکردیم. خوشبختانه کپکام این نکته را در RE7 لحاظ کرده و آن را در دمویی که چندی پیش عرضه کرد، میبینیم. محیط کاملا خفقانآور و محدود به نظر میرسد و در این تاریکی، باید به جستوجوی آیتمهای سلامت، مهمات و سرنخهایی برای حل معماها بگردیم. تمام این گشت و گذارها با اتفاقاتی سورپرایزکننده و تا حدی هم تصادفی همراه خواهد بود! بله، سازندگان در دمویی که عرضه کردند، بعضی از صحنههای ترسناک را تصادفی برنامهریزی کردهاند که اگر شانس به ما روی بیاورد، میتوانیم از دستشان قسر در برویم! جدای از اینها، این نسخه دست کم تلاش جدیدی برای ایجاد فضای سابق این سریست و در نمایشها، اتمسفر بسیار نزدیک به آن حس و حال است. به نظر موتور گرافیکی جدید کپکام، RE Engine، به خوبی برای ایجاد فضایی تاریک و سایهزنیهای هنرمندانه بهینه شدهاست. در کنار این فضاسازی، نقش صداپردازی در بازی مهمتر خواهد بود چون در یک فضای ساکت و تاریک، کوچکترین صدا و طنینی میتواند دلهرهآور باشد و از این حیث، کپکام بر روی صداپردازی تاکید دوچندان دارد.,
مدت زمان بخش داستانی 14 تا 16 ساعت برآورد میشود که با وجود VHSهای داخل بازی، این زمان میتواند بیشتر به طول بیانجامد. با نوارهای ویدیویی VHS میشود صحنههایی از گذشته را بازی کرد با این تفاوت که درهای بسته و راهروهای مسدود شده در این بخش، باز است.,