در طی تاریخ همواره جنگجویانی بودهاند که به واسطه استعداد نظامی خاص یا تجهیزات برتر مورد استفادهشان بر شرایط مناطقی که در آنها حضور داشتهاند بسیار تاثیرگذار بوده و بدین سبب نامشان در تاریخ ماندگار شده است. گارد جاویدان پارسی و سنتوریون رومی در عهد باستان، صلیبیون قرون وسطی و نیروی دریایی امپراتوری بریتانیای کبیر تنها تعداد معدودی از خیل بی شمار این جنگجویان تاثیرگذار بر صحنه تاریخ بودهاند.
به جرئت میتوان گفت که حد فاصل میان عهد باستان و آغاز دوره رنسانس که به طور کلی به آن عصر تاریکی و به دنبال آن قرون وسطی میگویند، از سیاهترین و خشنترین زمانها در طی تاریخ بشر بوده است. پیامد سقوط روم غربی برای اروپا چیزی جز صدها سال بدبختی و جنگ نبود. در هر مقطع از این دوران پر التهاب جنگجویانی ظهور کردند که تا زمان از پا افتادنشان تاثیر بسیاری در شرایط عصر خود داشتهاند. در ابتدا، و پس از سالها خرده جنگ میان قبایل بربر اروپایی، به ناگهان وایکینگها پا به عرصه گذاشتند. مردمان شمال که پس از کمبود آذوقه به ناچار به سرزمینهای دیگر حملهور شده و با ظهور خود چند قرن اروپا را در وحشت فرو بردند. وحشتی که از زمان حمله هونها و درهم شکستن قدرت مطلقه امپراتوری روم، بیمانند بود. با این حال دوران وایکینگها به واسطه تصرف قلمروهای شمالی اروپا و تشکیل پادشاهیهای واحد توسط ایشان کم کم به انتها رسید.
کمی قبل از پا گذاشتن وایکینگها به اروپا، شارلمانی (اولین فرمانروای امپراتوری مقدس روم) توانسته بود اروپا را تا حدی یک پارچه کند. اگرچه آنچه وی به عنوان امپراتوری مقدس روم بر آن حکومت میکرد چندان پایدار نبود و دیری نپایید که پس از مرگ وی، ایجاد اختلاف و درگیری میان نوادگانش سبب از هم پاشیدن قلمرو وی شد؛ با این حال قوانینی که وی بنیان نهاد به مدت چند صد سال شالوده نظام حکومتی اروپا را تشکیل دادند. او بود که نظام فئودالی را در اروپا گستراند و به واسطه وی بود که نجیبزادگان جنگجو، که بعدها شوالیه نام گرفتند، پا به عرصه وجود گذاشتند. شوالیههایی که به مدت چند قرن تاثیر به سزایی در جنگهای اروپا داشتند و حتی به واسطه آنان بود که اروپاییان توانستند چند صباحی در جنگهای تاثیر گذار صلیبی به پیروزی دست یابند. درست در دورانی که اروپا در هرج و مرج و آشوب به ظاهر بیپایان غوطه میخورد، در شرقیترین سرزمین آسیا مردمانی دیگر، بدون ارتباط چندانی با جهان خارج، در آرامشی بسیار بیشتر زندگی می کردند. در طی قرنها تنها چیزی که گاه آرامش ژاپن را بر هم میزد جنگهای داخلیای بود که شوگانها بر سر کسب قدرت انجام میدادند. در این جنگ ها علاوه بر نیروهای معمول، افردی شمشیر میزدند که میتوان آنها را نمونه شرقی شوالیهها دانست. این ساموراییها بودند که نتیجه نهایی یک نبرد را تعیین میکردند و گاه با از جان گذشتگی مانع ایجاد جنگی بزرگ میشدند.
اگرچه در طی تاریخ تقریبا هیچ گاه شاهد رویارویی مستقیم این نیروها نبودهایم؛ با این حال در For Honor، عنوان جدید یوبی سافت، این جنگاوران رو در روی یکدیگر قرار میگیرند تا ثابت کنند که در زمان جنگ، کدام یک از میدان نبرد سربلند بیرون خواهد آمد.
در بتای محدود بازی که توسط بازیسنتر تجربه شد، خبری از بخش داستانی نبود. با این حال در هنگام آغاز بازی یک دمو CG توضیحاتی را درباره داستان ارائه داد. پس از بلایی طبیعی که به ناگهان زمینها را شکافته و اوضاع جهان را نا به سامان میکند، سه گروه از قدرتمندترین جنگجویان دنیای بازی یعنی شوالیهها، وایکینگها و سامورائیها بر سر منابع باقیمانده با یکدیگر به نبرد میپردازند. نبرد اولیه بین این سه جبهه در نهایت به قریب به 1000 سال جنگ میان آنها میانجامد. 1000 سال جنگی که سودی جز تضعیف این جنگجویان در پی ندارد.
پس از گذشت قرنها و به ستوه آمدن جنگجویان هر سه گروه، کم کم سوالی میان تعدادی از جنگجویان آنها مطرح میشود: به راستی این همه سال جنگ بر سر چه صورت گرفته است؟ و با این سوال است که دلها به صلح متمایل میگردد. با این حال همه با صلح موافق نیستند. این آپولیون است که با کارشکنی خود مانع از برقراری صلح میشود. به عقیده وی جنگ، جزئی از طبیعت انسان و لازمه بقای اوست…
به جز مطالبی که از CG ذکر شده قابل برداشت بود، در طی نسخه بتا صحبت دیگری از بخش داستانی بازی نشد و مستقیما وارد بخش چند نفره شدیم. در بخش چند نفره ابتدا با نقشه جهان بازی مواجه میشویم که قلمرو هر گروه در آن مشخص شده است و هر گروه میتواند با پیاده سازی داراییهای جنگی (War Assets) خود در قلمرو دو حریف دیگر، ایالتهای تحت کنترل آنها را از آن خود کند. نحوه فتح کردن هر قلمرو بدین صورت است که اعضای هر کدام از سه گروه بازی داراییهای جنگی خود را، که پس از انجام هر نبرد و با توجه به عملکرد فرد مقدار مشخصی از آن به وی اختصاص داده میشود، در ایالتهای مختلف پیادهسازی میکنند و در نهایت هر گروه که درصد بیشتری از داراییهای جنگی در یک ایالت را دارا باشد، مالک آن خواهد شد. در نسخه بتا سه مود از 5 مود نهایی بخش چند نفره بازی در دسترس بود که عبارت بودند از: دوئل مرد-مرد (دو نفره) ، دوئل 4 نفره (Brawl) و مود دومینیون (Dominion). در دو مود اول همانطور که از نام آنها پیداست میبایست به دوئل رو در رو بپردازید. دوئلها حداکثر در 5 راند پیاپی برگزار میشوند و برنده کسی است که بتواند در سه راند پیروز شود. مود دومینیون نیز همان مود Capture the Flag سایر عناوین با اندکی تغییر است. بدین صورت که پس از تصرف قسمتهای مختلف نقشه و رسیدن امتیاز هر گروه به 1000، گروهی که موفق به کسب این امتیاز شده است باید قهرمانهای گروه دیگر را از پای دربیاورد تا بتواند به طور کامل برنده مبارزه شود. در صورت عدم موفقیت گروه اول، قهرمانهای تیم دوم میتوانند با بازپس گیری قسمتهای نقشه تیم خود را از شرایط بحرانی خارج کرده و اوضاع را به نفع خود برگردانند. موضوعی که به نوبه خود چالش بر انگیز بوده و حتی ممکن است با رسیدن امتیاز هر دو تیم به حد نصاب، هر دو به کشتن قهرمانهای تیم حریف فرمان یابند 2 که در این شرایط نبردها بسیار حساس و جذاب خواهند شد. در مود دومینیون باتهایی نیز به صورت سربازان عادی وجود دارند که در قسمت میانی نقشه به نبرد میپردازند. این باتها همانطور که انتظار میرود اهمیت چندانی به جز شلوغ کردن نقشه و شبیهسازی هر چه بیشتر میدان نبرد ندارند؛ اما با فعال سازی پرک خاصی می توان با کشتن آنها نوار سلامتی و استقامت را پر کرد. چیزی که در هر سه مود بازی تا حدودی کاربر را آزار می دهد، کوچک بودن حدودی نقشه هاست. نقشهها در 3 مود بازی محدود هستند و بهتر بود سازندگان آنها را بزرگتر و بازتر طراحی میکردند. در هر سه مود میتوان علاوه بر بازی با سایر بازیکنان، به رقابت با هوش مصنوعی بازی نیز پرداخت و حتی در دو مود Brawl و Dominion در صورت نرسیدن تعداد بازیکنان به حد نصاب، هوش مصنوعی بازی جایگزین خواهد شد. خوشبختانه عملکرد هوشمصنوعی در سطح مناسبی قرار دارد و حتی گاهی اوقات مبارزه با هوش مصنوعی بازی از مبارزه با کاربران واقعی نیز چالش بر انگیزتر میشود.
هر کدام از 3 مود بازی در مرز قلمروهای گروه¬ها اتفاق می¬افتد و هر چند ساعت یک بار نیز مکان وقوع آن ها تغییر می کند که این موضوع بر زمین مبارزه تاثیر گذار بوده و بسته به مکان هر مود، مبارزات آن مود نیز در زمین طراحی شده در آن مکان به وقوع می پیوندد.
نحوه کلی مبارزه با همه کاراکترها یکسان است: هر مبارز میتواند عمل دفاع و حمله را در سه جهت بالا، چپ و راست انجام دهد. این که کاراکتر حمله و دفاع را از کدام یک از این سه جهت اجرا کند کاملا بر عهده گیمر بوده و میبایست با توجه به جهت ضربه وارده توسط حریف و یا جهت گارد گرفتن وی، عمل دفاع و حمله را انجام داده و یا حتی جای خالی دهید. در بازی هر کاراکتر دارای نوار استقامتی نیز هست که با دفاع یا حمله کردن خالی میشود و با خالی شدن کامل آن، عکس العمل های کاراکتر کند شده و میبایست برای بازگشتن به شرایط عادی، تا پر شدن دوباره نوار استقامت صبر کرد. علاوه بر ضربات عادی که به دو نوع سبک و سنگین تقسیم میشوند، هر کاراکتر دارای ضربات ویژه ای است که بعضا حتی قابل دفاع نیز نبوده و تنها راه فرار ار آن ها جای خالی دادن است. ضربات ویژه هر کاراکتر با توجه به کلاس و نژاد وی، چه از نظر اجرا و چه از نظر تاثیر، کاملا متفاوت بوده و تاثیرات گوناگونی را نیز در پی دارد. در بسیاری از مبارزات، استفاده درست از این ضربات است که میتواند پیروزی یا شکست در برابر حریفان سرسخت را تعیین کند. همچنین هر کاراکتر دارای چند نوع تمام کننده است (در نسخه بتا دو تمام کننده از هر کاراکتر در دسترس بود و تمام کننده سومی نیز برای خریداری با واحد پول بازی وجود داشت) که اکثرا نیز خشن بوده و اگر آخرین ضربه وارده بر دشمن ضربهای سنگین بوده باشد، می توان بر روی وی این حرکات خونین را نیز اجرا کرد. در پایان اکثر مبارزات قسمتهایی از زره یا سلاح کاراکتری که آن را تحت کنترل داشتید نیز بدست میآید که علاوه بر امکان شخصی سازی کاراکتر، با توجه به مشخصاتشان بر عملکرد وی نیز تاثیر خواهند گذاشت. لول و سطح ویژگی های مختلف این قطعات وابسته به سطح کاراکتر است با این حال در نسخه بتا خیلی کم پیش میآمد که بتوان قطعهای با سطح لول بالاتر از معمول پیدا کرد (در طی 18 ساعت بازی این اتفاق تنها یک بار برای نگارنده افتاد). لازم به ذکر است که این قطعات با خرج کردن واحد پولی بازی قابل ارتقا نیز هستند و با افزایش سطح، بر کارایی آنها افزوده میشود.
با توجه به اینکه در حال تجربه نسخه بتا بودیم، نمیتوان درباره گرافیک و صداگذاری بازی قضاوت نهایی کرد؛ با این حال طبق تجربه ما، بازی از نظر دیداری و شنیداری در سطح مطلوبی قرار دارد.مدل سازی کاراکتر ها بسیار خوب و با جزئیات انجام شده است و بافت های محیطی نیز کیفیت مناسبی دارند. همچنین فیزیک بازی در سطح خوبی قرار دارد و برای مثال اگر در هنگام وارد آوردن ضربه ای سنگین سلاحتان با محیط برخورد کند، شاهد بی اثر شدن ضربه و بازگشت سلاح در اثر نیروی عکس العمل خواهید بود. مطلبی که لازم می بینم در اینجا ذکر کنم این است که با وجود اینکه بازی از گرافیک کاملا مطلوبی بهره میبرد، اما با توجه به کوچکی مساحت نقشهها، سازندگان میتوانستند گرافیک بازی را بیش از آنچه اکنون می بینیم ارتقا دهند.
,خروش سهمگین طبلها ,به طور کلی تجربه ما از For Honor نوید یک بازی خوب را میداد. مشابه با هر عنوان دیگری، در For Honor نیز محاسن و معایب مختلفی به چشم میخورد که از مهمترین محاسن آن میتوان به مبارزات چالش بر انگیز و لذت بخش و از معایب آن میتوان به کوچک بودن نسبی نقشهها و هم چنین مشکلات اندک در بالانس بودن کاراکترها اشاره کرد. لازم به ذکر است که بتای همگانی این عنوان از تاریخ 9 تا 12 فبریه برای در دسترس خواهد بود و در صورت تمایل میتوانید آن را تجربه کنید. For Honor در تاریخ 14 فبریه سال جاری برای 3 پلتفرم اصلی نسل حاضر عرضه خواهد شد.