دو روح در یک اثر,دو روح در یک اثر,
دو روح در یک اثر
اولین موردی که بازیکنان با دیدن تصاویر و توضیحات Beyond با آن مواجه شدند، حضور هنرپیشه معروف و نامزد اسکار Ellen Page (بازیگر فیلمهایی چون Juno و Inception) در این بازی بود. موضوعی که در نوع خود جالب توجه بود و پیش از این کمتر شاهد حضور بازیگری با این درجه از اعتبار برای اجرای عملیات موشن کپچر در یک بازی بودهایم. البته Ellen Page در Beyond تنها نبوده و بعدها مشخص شد که بازیگر محبوب دیگری که او نیز نامزد اسکار بوده، یعنی Willem Dafoe (بازیگر آثاری مانند Platoon و Spider-Man) هم در بازی حضور خواهد داشت. همین اخبار تبدیل به موضوع جدیدی برای مخالفان بازیهای Cage شده و آنها سوژه تازهای برای نامیدن Beyond به عنوان یک فیلم سینمایی و نه یک بازی کامپیوتری پیدا کردند. سوژهای که بعدها با قرار گرفتن نام Ellen Page و Willem Dafoe در تبلیغات بازی و روی طرح جلد آن بیشتر هم شد. هرچند استفاده از نام بازیگر یا کارگردان روی جلد بازیها پیش از این نیز سابقه داشته و نام افرادی چون Bruce Willis (در بازی Apocalypse) یا John Woo (در بازی Stranglehold) و همچنین Jean Reno و Takeshi Kaneshiro (در بازی Onimusha 3) بر روی جلد بازیها دیده شده بود، ولی این سطح از تبلیغات و تأکید روی حضور بازیگران در Beyond بی سابقه بوده و حاشیه های زیادی برای بازی به همراه داشته است. هرچند توضیحات Cage در این زمینه منطقی به نظر میرسد. به گفته او Page و Dafoe تنها برای جذابتر کردن تبلیغات بازی در آن حضور پیدا نکردهاند و استفاده از آنها فقط مختص به طراحی چهره و استفاده از صدای این بازیگران نمیشود، بلکه تمام مراحل موشن کپچر کاراکترهای اصلی بازی توسط همین بازیگران انجام شده و آنها ایفاگر نقش کاراکترهای خود بودهاند.
در این سبک از بازیها معمولاً داستان نقشی بسیار پررنگ داشته و یکی از مهمترین عوامل جذابیت بازی محسوب میشود. داستان Beyond با حال و هوای علمی تخیلی و المانهای ماوراءالطبیعه خود بیشتر یادآور عنوان نسل قبل Quantic Dream یعنی Indigo Prophecy است تا اثر این نسل آنها Heavy Rain. در زمان معرفی بازی در E3 2012، اولین صحبتهای مطرح شده از طرف Cage در مورد بازی به قضیه مرگ اشاره داشت. Cage مرگ را بزرگترین راز بشر نامیده و به کمبود اطلاعات انسانها در مورد اتفاقات بعد از مرگ اشاره کرد. همین موضوع تم اصلی Beyond را شکل داده و یکی از کاراکترهای بازی نیز در ارتباط مستقیم با این مفهوم طراحی شده است. در Beyond با ماجراهای دختری به نام Jodie Holmes (با ایفای نقش Ellen Page) سر و کار داریم. حوادث بازی تنها مختص به یک بازه زمانی نبوده و دورانهای مختلفی از زندگی Jodie را دربرمیگیرد، به شکلی که 15 سال از زندگی او را تجربه کرده و از سن 8 تا 23 سالگی با او همراه خواهیم بود. موردی که میتواند به برقراری ارتباط بیشتر و نزدیکتر بازیکن با او منجر شود. Jodie از بدو تولد تفاوتهایی با سایر کودکان داشته. او دارای قابلیتی بوده که به تعبیر عدهای میتوان آن را یک هدیه دانست، در حالی که خودش از آن به عنوان یک نفرین یاد میکند. این قدرت ویژه به موجودی روح مانند برمیگردد که از کودکی همراه Jodie بوده و او نام Aiden را روی آن گذاشته است. موجودی که افراد دیگر نمیتوانند آن را ببینند و تنها Jodie قادر به مشاهده او و صحبت کردن با او است. هنوز مشخص نیست Aiden از کجا آمده و به چه دلیل با Jodie همراه شده، ولی از روی تصاویر و اطلاعات منتشر شده میتوان متوجه شد که او علاقه زیادی به Jodie داشته و برای دفاع از او دست به هر کاری میزند. رابطه Aiden با Jodie روز به روز قدرتمندتر شده و مشکلاتی را برای Jodie ایجاد میکند. مشکلاتی که در نهایت پای شخصیتی به نام Nathan Dawkins (با ایفای نقش Willem Dafoe) را به ماجرا باز میکند. Dawkins یک دانشمند دولتی است که سابقه زیادی در علوم ماوراءالطبیعه داشته و پس از آشنایی با Jodie، علاوه بر مطالعه روی رفتار او و رابطهاش با Aiden به یکی از نزدیکترین دوستان Jodie نیز تبدیل میشود. در مجموع داستان بازی طبق تریلرهای منتشر شده جذابیت بالایی داشته و حوادث زیادی در انتظار بازیکن خواهد بود. داستانی که به علت بازههای زمانی و مکانی فراوان، تنوعی فوق العاده پیدا کرده و از هم اکنون بازیکنان را مشتاق رسیدن به جواب پرسشهای خود در مورد ماهیت Aiden، چگونگی رابطه او با Jodie، حوادث دورانهای مختلف زندگی او و البته پایان بازی میکند.
بیشترین حواشی در مورد Beyond به گیمپلی آن برمیگردد. موضوعی که در ساخته قبلی Quantic Dream نیز وجود داشت و موافقین و مخالفین سرسختی پیدا کرده بود. گیمپلی بازی به صورت کلی شباهتهای زیادی به Heavy Rain داشته و میتوان آن را حالت تکاملیافته ای از آن بازی دانست. این بار دیگر برای راه رفتن کاراکتر نیازی به فشردن یک دکمه ثانویه در کنار حرکت دادن آنالوگ نیستید و تنها کافی است مانند سایر بازیها، آنالوگ را به سمت مورد نظر حرکت دهید. موردی که میتواند کنترل کاراکتر را بسیار راحتتر از گذشته کرده و اقدام سوالبرانگیز Quantic Dream در Heavy Rain را کنار بگذارد. در Beyond نیز به جای استفاده از دکمه های مختلف کنترلر برای کارهای از پیش تعریف شده، در هر مورد بسته به موقعیت دکمه ای به نمایش درآمده و بازیکن با فشردن آن میتواند با آن ارتباط برقرار کند. برای مثال بعد از دیدن یک تلویزیون روشن در اتاق، به سمت آن رفته و میتوانید با نگه داشتن دکمه X از فاصله نزدیک شاهد تماشای برنامه تلویزیونی باشید. یا در جایی دیگر گیتاری را برداشته و با حرکت دادن کنترلر به سمت پایین، مشغول به نواختن آهنگ شوید. در این میان یکی از بزرگترین تغییرات نسبت به گذشته به استفاده از آنالوگ سمت راست برای انجام حرکت مختلف مربوط میشود. این ویژگی عمق بیشتری به گیم پلی داده و آن را از یک عنوان QTE ساده به بازیای پیچیدهتر تبدیل میکند. در صحنههای حساس، خود بازیکن باید تصمیم بگیرد که آنالوگ را به کدام جهت حرکت دهد تا Jodie حرکتی متناسب با وضعیت مورد نظر انجام دهد. برای مثال Jodie در موقعیت ضربه زدن با مشت به مأمور پلیس قرار گرفته، در این حالت صحنه اندکی آهسته شده و باید به سرعت تصمیم بگیرید که آنالوگ را به سمت راست حرکت دهید تا به هدف برخورد کند. یا در جایی دیگر Jodie در حال فرار از مأمورین بوده و در چند متری او یک مانع روی زمین افتاده، این بار حرکت آنالوگ به سمت بالا منطقی به نظر رسیده و با انجام این کار میتوان از برخورد Jodie با مانع جلوگیری کرد. البته استفاده از سایر دکمهها نیز مانند سابق وجود داشته و در بعضی موقعیتها باید همزمان چند دکمه را نگه دارید.
در کنار کاراکتر Jodie، بازیکن کنترل کاراکتر دیگری را نیز برعهده دارد که Aiden خواهد بود. همان طور که گفته شد Aiden رابطه بسیار نزدیکی با Jodie داشته و همواره در کنار او است. بنابراین کافی است در زمان دلخواه دکمه مورد نظر را فشار داده و کنترل Aiden به دست شما سپرده میشود. البته در بعضی بخشها قابلیت انتخاب وجود نداشته و باید تنها با یکی از این دو کاراکتر به بازی بپردازید. Aiden برخلاف Jodie محدود به محیط اطراف خود نبوده و از آنجایی که حالتی روح مانند دارد، میتواند در محیط به صورت شناور حرکت کرده و به مناطقی که Jodie به آنها دسترسی ندارد نیز سرک بکشد. همچنین قدرتهای ماوراءالطبیعه Aiden در گیمپلی بازی نیز کاربرد داشته و میتوان در بعضی بخشها از نیروی او برای تخریب یا حرکت دادن اجسام استفاده کرد. این کار هم جنبه سرگرمی داشته و میتوان از این طریق (برای مثال با انداختن کیف یکی از مسافرین یک قطار) به تماشای عکسالعمل آنها نشست، هم برای حل معماها و پشت سر گذاشتن موانع و کمک به Jodie کاربرد دارد. علاوه بر قدرت Aiden در حرکت دادن اشیا و موانع، او حتی دارای قدرت کشتن افراد نیز بوده و در بعضی شرایط خاص برای رسیدن به هدف یا کمک به Jodie، افراد را از سر راه برمیدارد. یکی دیگر از قابلیتهای Aiden، تسخیر روح بعضی از اشخاص حاضر در صحنه به صورت موقت است، به این شکل که Aiden وارد جسم آنها شده (در این حالت چشم شخص مورد نظر سفیدرنگ می شود) و به صورت محدود کنترل او را بهدست میگیرد. این ویژگی در بعضی مراحل کمک زیادی به Jodie کرده و شرایط را برای او آسانتر میکند.
Beyond در کنار اینکه در اصل یک تجربه یکنفره است، میتواند به صورت Co-op و دونفره نیز انجام شود. در این حالت یک نفر کنترل Jodie را بهدست گرفته و دیگری به کنترل Aiden میپردازد. اگر کنترلر اضافه در دسترس شما نیست یا همراه شما آشنایی زیادی با کنترلرهای کلاسیک ندارد هم مشکلی وجود نخواهد داشت، زیرا Beyond از اسمارتفونها و تبلتها نیز پشتیبانی میکند. به این شکل که کافی است یک App مخصوص (برای iOS و Android) را دانلود کرده و از این پس وسیله لمسی شما نقش کنترلر را پیدا میکند. Cage این موضوع را برای افرادی جالب میداند که بازیکن حرفهای نبوده و از کنترلرهای کلاسیک وحشت دارند، در این حالت آنها می توانند با استفاده از وسایل آشنای خود به کنترل بازی پرداخته و حرکات نمایش داده شده در بازی را روی صفحه لمسی وسیله مورد نظر انجام دهند.
یکی از مهمترین ویژگیهای Heavy Rain که نقش زیادی نیز در معروف شدن بازی داشت، بازه وسیعی از انتخابها و تصمیمهای بازیکن در طول بازی بود که بعضی از آنها نتیجهای سریع و لحظهای داشته و بعضی دیگر در ادامه و پایان بازی نیز تأثیرگذار بودند. در Beyond نیز با انتخابهای بسیاری در طول بازی طرف هستیم که هرچند مشخص نیست تا چه میزان در پایان آن تأثیرگذار خواهند بود، ولی حداقل دست بازیکن را برای پیشبرد مراحل و موقعیتهای مختلف به خوبی باز میگذارند. ترکیب دو نوع گیمپلی (Jodie و Aiden) کمک زیادی به متنوعتر شدن این قضیه کرده و در بخشهای مختلف میتوان کارهای متفاوتی با هرکدام از آنها انجام داد. کارهایی که بعضی از آنها در پیشبرد داستان و گیمپلی تأثیری ندارد و تنها جنبه سرگرمی خواهد داشت، مانند رادیوی روشنی که میتواند اعصاب Jodie و البته بازیکن را به هم ریخته و او را وادار به خاموش کردن آن کند. در اینجا بازیکن هم میتواند با Jodie به سمت رادیو رفته و دکمه خاموش کردن را فشار دهد، هم به وسیله Aiden و نیروی قدرتمند او رادیو را منفجر کرده و به این شکل از دست آن خلاص شود. در بخشی دیگر Jodie به دیوارهای شیشهای رسیده و قصد عبور از آن را دارد. بازیکن میتواند به اختیار خود کنترل Jodie را در دست گرفته و با بلند کردن یک صندلی و پرتاب آن به سمت شیشه، باعث شکستن آن و عبور Jodie شود. یا اینکه به وسیله Aiden یک کمد دیواری سنگین را بلند کرده و با کوبیدن آن به شیشه، راه را برای Jodie باز کند. از این دست انتخابها در طول بازی بسیار زیاد بوده و بعضی از آنها تنها اثری لحظهای خواهند داشت و بعضی دیگر در ادامه تأثیر خود را روی داستان میگذارند.
در ابتدا قرار بود Normand Corbeil که از زمان بازی Indigo Prophecy با Quantic Dream همکاری میکرد، کار آهنگسازی Beyond را نیز انجام دهد، او مشغول به کار بود تا اینکه متأسفانه در آگوست 2012 سرطان لوزالمعده گرفته و سرانجام در ژانویه 2013 از دنیا رفت. به همین دلیل کار ساخت موسیقی بازی برعهده فرد دیگری افتاد که پیش از این سابقه ساخت موسیقی در دنیای بازی را در کنار فیلمهای سینمایی داشته است. Lorne Balfe آهنگساز معروف که سال گذشته نیز موسیقی بازی Assassin's Creed III را آماده کرده بود، برای کار روی Beyond به تیم سازنده بازی ملحق شد. همچنین نزدیکترین فرد به او که در خیلی از کارها با یکدیگر همکاری داشتهاند، یعنی Hans Zimmer نیز در نقش تهیه کننده موسیقی به او کمک کرده است. این دو پیش از این نیز بارها با یکدیگر همکاری داشتهاند که از معروفترین موارد آن میتوان به بازیهایی چون Call of Duty: Modern Warfare 2 و Crysis 2 و همچنین فیلمهایی مانند Sherlock Holmes: A Game of Shadows و The Dark Knight Rises اشاره کرد. طبق تریلرها و دموی پخش شده از بازی میتوانیم انتظار شنیدن موسیقیهای بسیار زیبایی را در Beyond داشته باشیم. دیگر بخش مرتبط با صدا که صداگذاری کاراکترها را شامل میشود، به دلیل استفاده از بازیگران ماهر و حرفهای در نقشهای اصلی (و بازیگران دیگری چون Kadeem Hardison در نقشهای فرعی) با کیفیت بسیار خوبی همراه بوده و احتمالاً به یکی از بهترین بازیها در این زمینه تبدیل خواهد شد.
گرافیک Beyond حداقل طبق دیدههای ما از تریلرها و دموی بازی، در یک کلام خارقالعاده است. جزییات کاراکترها (حتی کاراکترهای فرعی) به بهترین شکل ممکن بوده و به راحتی جزو زیباترین مدلهای این نسل قرار میگیرند. افکتهای مختلفی چون باران، آتش و … به زیبایی کار شده و مراحل بازی سرشار از ریزترین جزییات ممکن هستند. جزییاتی که بعضی از آنها تنها برای طبیعیتر کردن محیط ها به کار رفته و بخشی دیگر برای ارتباط با بازیکن استفاده شده اند. البته به نظر میرسد در بعضی قسمتها تکسچرها و کیفیت محیط نسبت به سایر بخشها اندکی پایینتر خواهد بود، ولی این مورد نیز نمیتواند از ارزشهای عظیم گرافیکی بازی بکاهد. این روزها با عرضه دموی Beyond و تجربه آن توسط افراد مختلف، عباراتی چون "گرافیک نسل بعد در Beyond" را زیاد میشنویم. عباراتی که شاید اغراقآمیز باشند، ولی اشاره به کیفیت بصری فوقالعاده بازی و تلاش Quantic Dream برای هرچه طبیعیتر کردن آن دارد. استفاده از بازیگران معروف و باتجربه برای عملیات موشن کپچر نیز در همین راستا صورت گرفته و شاهد بعضی از طبیعیترین Cutsceneهای این نسل خواهیم بود. البته انیمیشنهای طبیعی و طراحی چهره بی نقص Cutsceneها تنها مختص به آنها نبوده و در گیم پلی Beyond نیز صدها انیمیشن مختلف با کیفیتی فوقالعاده در انتظار بازیکن هستند. شاید همین کیفیت بصری Beyond کافی باشد تا انتظار برای تجربه بازیهایی با گرافیک و جزییات دموی تکنیکی The Dark Sorcerer بر روی PS4 را بیهوده ندانیم. دمویی که چندی پیش و در جریان E3 2013 توسط Quantic Dream طراحی و نمایش داده شد و گرافیک و جزییات خیرهکننده ای داشت.
Beyond: Two Souls حدوداً یک هفته دیگر منتشر خواهد شد. بازیای که از یک طرف میتواند طرفداران Heavy Rain را بار دیگر به وجد آورده و با گیمپلی متفاوت و حال و هوای سینمایی خود، بازیکنان را با بازیای جدید و کمتر تجربه شده مواجه کند، و از طرف دیگر احتمالاً دوباره بحثهای حاشیهای در مورد طرز تفکر David Cage و شکستن مرزهای دنیای بازی و سینما را به دنبال داشته باشد. باید منتظر ماند و دید که در نهایت Cage و استودیوی Quantic Dream میتوانند بار دیگر دو روح بازی و سینما را در یک کالبد واحد دمیده و با استفاده از تجربیات خود در Heavy Rain این بار کاری کم نقصتر و ایدهآلتر ارائه دهند یا خیر.
” alt=”” />