حماسه اسپارتانها، عظیمتر از همیشه,حماسه اسپارتانها، عظیمتر از همیشه,
در نسخه قبلی شاهد پایان غمانگیزی بودیم و «کورتانا»، هوش مصنوعی قدرتمندی که همواره یار و یاور «مسترچیف» بود، به نوعی از بین رفت. از طرف دیگر اتفاقات مختلفی در هیلو 4 و بعد از آن رخ داد که همه این موارد دست به دست یکدیگر دادند تا مسترچیف مأموریتهای دریافت شده از مقامات بالاتر را رها کرده و به سراغ مواردی برود که مدتها روح و ذهن او را درگیر خود کردهاند. در طرف مقابل، UNSC به عنوان تشکیلات مافوق چیف مأموری به نام «جیمسون لاک» را برای متوقف کردن او اعزام میکند. یک اسپارتانIV قدرتمند که مهارتهای رزمی بالایی داشته و هدفی جز اطاعت از دستورات فرماندهان خود ندارد. لاک در طول بازی درگیریهای زیادی با چیف خواهد داشت و تقابل این دو جزو مهمترین بخشهای داستان هیلو 5 خواهد بود، در حدی که طراحی جلد بازی هم به این قضیه اشاره دارد. البته این دو اسپارتان در طول بازی تنها نیستند و هرکدام همراهانی دارند.
Blue Team نام گروهی است که از مسترچیف و یاران او تشکیل میشود. هر 4 عضو این گروه از اسپارتانIIهایی هستند که سالها تجربه نبرد در سختترین شرایط را داشتهاند. افرادی که از شش سالگی در کنار هم آموزش دیده و به بهترین شکل ممکن با یکدیگر هماهنگ شدهاند.
مسترچیف یا به عبارتی «جان-117» به عنوان کاراکتر اصلی سری هیلو نیاز چندانی به معرفی ندارد و بازیکنها به خوبی با قدرت بالای او در مبارزات آشنا هستند. او 8 ماه بعد از نابود شدن کورتانا، به دوستان قدیمی خود ملحق شده و عازم هدف خاصی است که در طول بازی بیشتر در مورد آن خواهیم فهمید.
رهبر گروه «فردریک-104» با مهارت بالای خود در طراحی استراتژیهای جنگی و فرماندهی شناخته میشود. کسی که بالاترین رتبه را در بین اعضای تیم داشته و در حقیقت رهبر گروه محسوب میشود، ولی این وظیفه را به نوعی در اختیار چیف گذاشته و به جای رهبری مستقیم همتیمیهای خود، بیشتر روی استراتژیها و هماهنگ کردن افراد از نظر روحی و روانی نظارت دارد.
«کِلی-087» کسی است که از قدیم نزدیکترین روابط را با چیف داشته. اسپارتانی که به سرعت بالای خود معروف بوده و به رکورد عجیب 38 مایل بر ساعت هم رسیده. در کنار قدرت بالا در مبارزات تن به تن، سرعت زیاد و واکنشهای سریع از او یک طعمه مناسب میسازد تا در میادین جنگ، نظر دشمنان را به خود جلب کرده و موقعیت مناسبی برای حمله سایر اعضای گروه به آنها فراهم کند.
«لیندا-058» هم دیگر اسپارتان مونث گروه است که تواناییهای فوقالعادهای در استفاده از سلاحهای تکتیرانداز دارد. کسی که معمولاً کار خود را در سکوت جلو برده و کمتر از بقیه اعضای گروه صحبت میکند. لیندا حتی توانایی شلیک تیر به خلبان Bansheeها، آن هم از درون محفظه کوچک و بسته این وسایل نقلیه پرنده را دارد.
در طرف مقابل Fireteam Osiris را داریم. گروهی متشکل از 4 اسپارتانIV که وظیفه دستگیری چیف را برعهده دارند. برخلاف اسپارتانIIها که از کودکی و بدون انتخاب خود تحت آموزشهای مختلف بوده و شرایط سختی را تحمل کردهاند تا به مرحله کنونی رسیدهاند، اسپارتانIVها با اختیار خود به این جایگاه رسیدهاند و البته تفاوتهایی با نمونههای قبلی دارند. به این شکل که تواناییهای بدنی محدودتری نسبت به آنها داشته و در عوض از پوشش پیشرفتهتری با تکنولوژیهای جدیدتر برخوردار هستند.
جیمسون لاک رهبری این تیم را برعهده دارد. لاک تنها و تنها یک هدف دارد و آن هم متوقف کردن چیف و برگرداندن او به سازمان است. این اسپارتان سیاهپوست علاوه بر قدرت بالای خود در شکار اهداف، به فرمانبری از دستورات معروف بوده و کمترین لغزشی در اطاعت از فرمانهای افراد مافوق خود ندارد.
دومین عضو گروه «هالی تاناکا» نام دارد. سیاره هالی یعنی Minab در اثر جنگ با نیروهای «کاوننت» (Covenant) گلس شده بود (اصطلاحی که به سیارات بعد از حمله نیروهای کاوننت توسط بمباران پلاسمایی گفته میشود) و 3 سال در زمستان هستهای این سیاره با تمام سختیها به زندگی ادامه داد و در نهایت توسط ارتش UNSC نجات پیدا کرد. این سرباز دورگه آفریقایی-شرق آسیایی بعد از این اتفاقات به عضویت برنامه اسپارتانها در آمده و تبدیل به یکی از نیروهای ماهر اسپارتان شد.
«اولمپیا ویل» دیگر عضو مونث گروه بوده و به دلیل تسلط کامل بر زبان Sangheiliها (نژادی که توسط انسانها به نام «الیت» هم شناخته میشوند) و آشنایی با گویشهای کاوننتها، نقش زیادی در ارتباطات دیپلماتیک و سیـاسی بین انسانها و کاوننتها برای دستیابی به صلح داشته است.
آخرین عضو گروه هم «ادوارد باک» نام دارد که پیش از این در نسخه Halo 3: ODST او را دیده بودیم. باک بعد از دو دهه انجام انواع مأموریتها و نشان دادن شایستگی خود، تحت آموزشهای لازم قرار گرفته و به عضویت اسپارتانها درآمده است. البته او هنوز هم با کلاهخود ODST قدیمی خود راحتتر است و در نبردها از آن استفاده میکند.
هر چند این دو گروه اسپارتان در طول بازی به مقابله یکدیگر میروند، ولی این موضوع به معنی منفی بودن کاراکتر لاک و تیم او نیست. لاک در اینجا تنها از فرمانهایی که به او داده شده پیروی میکند و اطاعت از این دستورات را الزامی میداند. البته تقابل این دو گروه تنها بخش داستان را تشکیل نمیدهد. از طرفی کورتانا در نسخه قبل بعد از پشت سر گذاشتن حوادث مختلف از بین رفت و چیف را تنها گذاشت و رابطه این دو به قدری نزدیک و پیچیده شده بود که بعید است چیف به این سادگی با از بین رفتن کورتانا کنار بیاید و این قضیه میتواند به کشمکشهای درونی او منجر شود. و البته بعید نیست شاهد حضور کورتانا حتی به شکلی متفاوت باشیم که خود میتواند بُعد جدیدی به داستان بازی اضافه کند. از طرف دیگر نیروهای کاوننت قدرتمندتر از همیشه برگشتهاند و همچنین میتوانیم منتظر دیدن موارد جدیدی از «پرومیتینها» (Prometheans) باشیم. در مجموع انتظار میرود شاهد یکی از عظیمترین و گستردهترین داستانهای سری هیلو در این نسخه باشیم و سورپرایزهای بزرگی در انتظارمان خواهد بود.
همانطور که گفته شد در جریان بازی با دو گروه اسپارتان روبرو میشویم و همین موضوع باعث شده تا گیمپلی بازی به دو بخش تقسیم شود. مانند هیلو 2 که در آن کنترل چیف و «آربیتر» را به صورت جداگانه در دست میگرفتیم و با هرکدام مراحل مخصوص خود را پیش میبردیم، اینجا هم در مراحل متنوع بازی کاراکترهای چیف و لاک را کنترل خواهیم کرد و دو روایت متفاوت را در طول داستان شاهد خواهیم بود. البته 3 اسپارتان همراه هرکدام نیز بیکار نبوده و در طول مأموریتها به خوبی نقش خود را ایفا کرده و در کنار بازیکن به نبرد با دشمن و پشت سر گذاشتن اهداف مختلف میپردازند. از آنجایی که قابلیت بازی به شکل Co-op و همکاری بازیکنها با یکدیگر، همواره جزیی جدانشدنی از سری هیلو بوده و در طول این سالها به یکی از مهمترین بخشهای بازی تبدیل شده است، در هیلو 5 هم با این ویژگی همراه خواهیم بود، البته با یک تفاوت بزرگ. این بار سایر بازیکنها هم در کنار کسی که چیف/لاک را کنترل میکند، کاراکترهایی با شخصیتپردازی و ویژگیهای خاص خود را در کنترل دارند و پیشبرد بازی به شکل 4 نفره به بهترین شکل با داستان آن هماهنگ خواهد بود. موضوعی که تحت تأثیر داستان بازی بوده و حضور سایر بازیکنها را به خوبی توجیه میکند. همینطور HUD هر کاراکتر با دیگری متفاوت بوده و ویژگیهای ظاهری مخصوص خود را دارد. برای مثال HUD لاک با تم آبی حالتی تهاجمیتر را به بازیکن القا میکند که به دلیل انحنای خاص کلاهخود اوست، ولی HUD لیندا تم زرد رنگ داشته و المانهای بصری متفاوتی دارد. هسته اصلی گیمپلی برای همه کاراکترها مشابه یکدیگر است تا بازیکن هر بار که سراغ کاراکتر جدیدی میرود، نیاز به پشت سر گذاشتن آموزشهای تازه نداشته باشد. البته اسلحهها و ابزار هر کاراکتر در هنگام شروع بازی متفاوت خواهد بود و برای مثال لیندا اسنایپر مخصوص خود را حمل میکند و چیف از AR کلاسیک خود استفاده میکند، ولی بازیکن میتواند به سادگی اسلحههای متفاوتی را برای هر کاراکتر انتخاب کرده و نسبت به نوع بازی خود پیشروی کند. در کنار اینها، تفاوتهای کوچکی هم بین کاراکترها به چشم میخورد و مثلاً شخصیتی مثل کلی از سرعت بالاتری برخوردار بوده و کسی چون تاناکا ردیاب حرکتی قدرتمندتری دارد.
بازی در بخش داستانی از مکانیزم احیا کردن هم پشتیبانی میکند و بازیکنها بعد از مجروح شدن، مدت زمان اندکی فرصت دارند تا توسط همتیمیهای خود احیا شده و به بازی برگردند. موضوعی که در حالت تک نفره هم کاربرد داشته و بازیکن در نقش چیف یا لاک توانایی فرمان دادن به شکلی ساده را دارد و با استفاده از یک دکمه، در کنار این فرمان میتواند دستورات دیگری هم مانند حمله به هدف مورد نظر، استفاده از وسایل نقلیه یا تیربار، برداشتن اسلحهای خاص و … بدهد که همگی به سادگی و طبق موقعیت و زاویه دید بازیکن به همتیمیهایی که با هوش مصنوعی کنترل میشوند، داده میشود. پیش از این در سری هیلو با Armor Abilityها آشنا شده بودیم که قابلیتهای متنوعی به بازیکن میدادند و این بار Spartan Abilityها را خواهیم داشت که به 7 حالت مختلف تقسیم میشوند. Thruster Pack به بازیکن سرعت بسیار بالایی میدهد، Ground Pound اجازه میدهد از هوا با شتاب به سمت پایین آمده و دشمن را ناکار کند، Clamber توانایی گرفتن لبهها و بالا رفتن از آنها با یک پرش را میدهد، Slide همانطور که از نام آن پیداست به سُر خوردن مربوط میشود و بازیکن توسط این قابلیت میتواند خود را به سرعت از دست تیرباران دشمن نجات دهد، Sprint هم قابلیت دویدن را به بازیکن داده و البته در این حالت سپر دفاعی بازیکن شارژ نمیشود، Charge بعد از شتاب گرفتن و ضربه زدن به دشمن عملی میشود، و در نهایت Smart Scope این امکان را میدهد تا با اسلحههای متنوع بازی زوم کنید. البته این قابلیتها به شکلی طراحی نشدهاند که بالانس بازی را به هم بزنند، بلکه هرکدام نقصهایی هم دارند و برای مثال در هنگام استفاده از Ground Pound، برای لحظاتی که در هوا هستید آسیبپذیرتر خواهید بود و دشمن راحتتر شما را مورد هدف قرار میدهد.
هیلو 5 دارای تعدادی از عظیمترین مراحل این سری خواهد بود، مراحلی که آزادی عمل فوقالعادهای به بازیکن داده و حال و هوای Sandbox را به بهترین شکل پیادهسازی کرده است. بازیکن و همراهان او در طول نبردهای سخت و سنگین خود با دشمنان میتوانند از راههای مختلف استفاده کرده و استراتژیهای مورد نظر خود را پیاده کنند و به محیطهایی خطی با قدرت مانور کم محدود نخواهند شد. محیطهایی که از تنوع بالایی برخوردار هستند و در مناطق مختلفی از کهکشان قرار دارند، از جمله Sanghelious که خانه Sangheiliها (الیتها) بوده و با چشماندازهای جالب و معماری خاص خود، حال و هوای متفاوتی به بازی داده است. مثل همیشه انواع و اقسام وسایل نقلیه نیز در بازی وجود دارند که اکثر آنها هم توسط دشمنان و هم توسط خود بازیکن قابل کنترل بوده و تنوع زیادی به بازی میدهند. بعضی از آنها نمونههای ارتقا یافته مدلهای قبلی هستند و وسایل نقلیهای مثل Banshee و Ghost که از سالها پیش در سری هیلو وجود داشتند، با تفاوتهایی به بازی برگشتهاند و شاهد مدلهای جدید آنها خواهیم بود. ولی مدلهای کاملاً جدیدی هم در بازی حضور خواهند داشت، مانند Phaeton که از وسایل نقلیه پرومیتینها بوده و توانایی مانور بالایی را در نبردهای هوایی دارد. وسیلهای که در یکی از نمایشهای بازی شاهد استفاده از آن برای مبارزهای نفسگیر با وسیلهای غولآسا و هشتپا مانند به نام Kraken بودیم. در کنار این وسایل نقلیه، اسلحههای مختلف هم در شکلهای گوناگون تنوع بالایی به بازی دادهاند و کار را به جایی میرسانند که کمتر عنوان مشابهی توانایی رقابت با آن را دارد.
هرجا صحبت از هیلو میشود، بدون شک یکی از بزرگترین بخشهای یاد شده قسمت مولتیپلیر است. بخشی که از همان روزهای ابتدایی محبوبیت هیلو با کیفیت بالای خود طرفداران پرشماری داشته و در هر نسخه شاهد تغییرات مختلفی در آن هستیم. این بخش در کنار مودهای همیشگی، موارد جدیدی هم در خود دارد. مود Breakout شروع متفاوتی داشته و بازیکنهای دو تیم با پرش جالبی وارد زمین مبارزه شده و در نقشههای مخصوص این مود مبارزه نزدیک و جانانهای با یکدیگر خواهند داشت. هرکدام از بازیکنها در هر دست تنها یک بار مبارزه کرده و در صورت مرگ، خبری از Respawn آنی نخواهد بود. در مود Strongholds هم هدف به چنگ آوردن و دفاع از 3 نقطه مختلف است و هر تیم باید حداقل 2 نقطه را تحت اختیار خود بگیرد تا امتیاز به دست آورد. ولی مهمترین مود اضافه شده به بازی Warzone خواهد بود. مودی که جزو عظیمترین بخشهای هیلو 5 بوده و در نقشههایی بزرگ، 24 نفر را در قالب 2 تیم به مبارزه با یکدیگر دعوت میکند، در عین حال دشمنان دیگری از نیروهای کاوننت و پرومیتین هم در صحنه نبرد حضور خواهند داشت و گاهی اوقات باسهایی هم از راه میرسند که قدرت بیشتری نسبت به همنوعان معمولی خود دارند. هر تیم با رسیدن به 1000 امتیاز پیروز مسابقه میشود و میتواند این امتیازها را از طریق کشتن بازیکنهای حریف یا موجوداتی که توسط هوش مصنوعی کنترل میشوند به دست آورده یا پایگاههای دشمن را تسخیر کرده و هسته اصلی آن را از کار بیاندازد. در این بخش انواع و اقسام وسایل نقلیه و سلاحها هم در اختیار بازیکنها خواهد بود و در مجموع میتوان Warzone را یکی از لذتبخشترین قسمتهای هیلو 5 دانست که به بهترین شکل عظمت این بازی را به رخ میکشد.
در کنار تمام موارد گفته شده، بخش Forge هم با قدرت به نسخه جدید بازمیگردد، البته با کمی تأخیر و در ماه دسامبر. بخشی که از هیلو 3 وارد این سری شد و به بازیکنها اجازه طراحی و ساخت و ساز نقشهها را میداد و این بار کاملتر از همیشه و با امکانات بیشتر در اختیار بازیکنها خواهد بود. علاوه بر کنترل راحتتر روی ساخت و طراحی نقشهها، تعداد آبجکتهای قابل استفاده بسیار بیشتر شده و رنگها و امکانات فرعی هم بیشتر از همیشه در دسترس هستند. در این بخش در کنار قابلیت طراحی روی نقشههای Arena/Breakout، سه حالت اولیه هم برای ساخت نقشه وجود دارد که به Alpine (محیطی سرسبز و زیبا با صخرهها و دریاچهها)، Glacier (منطقهای پر از برف و یخ که در وسط آن دره بزرگی به چشم میخورد) و همینطور یک محیط فضایی تقسیم میشوند و بازیکنها میتوانند نقشه مورد نظر خود را در آنها طراحی کنند. به صورت کلی بخش مولتیپلیر بازی را باید یکی از کاملترینها در دنیای بازی دانست که از هر جهت بازیکنها را جذب خود کرده و با در اختیار داشتن بیش از 20 نقشه، مدتها آنها را سرگرم میکند.
در کنار همه موارد گفته شده که برخی جدید بوده و بخشی هم با بهبودهای مختلف نسبت به گذشته همراه هستند، هیلو 5 تغییر اساسی دیگری هم نسبت به قبل خواهد داشت و آن هم دو برابر شدن نرخ فریم بر ثانیه است. موضوعی که گذشته از جنبه فنی، تأثیر بزرگی روی گیمپلی گذاشته و کیفیت همواره بالای گیمپلی هیلو را یک درجه جلوتر میبرد. این بار بازیکنها هیلو را به شکل 60fps تجربه خواهند کرد و نرمتر و روانتر از همیشه از آن لذت خواهند برد. خوشبختانه 343 از این نظر سنگ تمام گذاشته و با وجود عظمت بالای محیطها و شلوغ بودن آنها، فریم ریت بازی به بهترین شکل ممکن روی عدد 60 ثابت شده و کمتر شاهد افت آن خواهیم بود. البته 343 پیش از این هم در نسخه چهارم مهارت بالای خود را در بخشهای فنی نشان داده بود و انتظار ارائه یک تجربه بصری خیرهکننده در نسل هشتم را از آنها داشتیم. گرافیک بازی حتی با در نظر گرفتن این فریم ریت هم در سطح بسیار خوبی بوده و تصاویری زیبا و خوش آب و رنگ با جلوههای بصری تماشایی را شاهد هستیم. از طرف دیگر صداگذاری بازی هم با کیفیت بالای خود جذابیت بیشتری به آن داده و اعضای تیم صداگذاری نهایت تلاش خود را برای هرچه بهتر شدن کیفیت این بخش به کار بردهاند. در بخش موسیقی هم «کازوما جینوچی» وظیفه ساخت آهنگهای هیلو 5 را برعهده داشته. کسی که در ساخت هیلو 4 هم دخیل بوده و یکی از زیباترین آهنگهای نسخه قبلی را ارائه داده بود. جینوچی و تیم او مراحل ساخت آهنگها را در مراکز معتبری چون «ابی رود» لندن و «ریدولفینوم» پراگ پشت سر گذاشتند و موسیقیهایی تهیه کردهاند که در کنار حس تازگی، روح همیشگی هیلو را هم با خود داشته باشد.
هیلو 5 از جهات مختلف اهمیت زیادی برای سازنده و ناشر آن خواهد داشت. 343 پیش از این با ساخت هیلو 4 مهارت بالای خود را در ساخت یک هیلوی استاندارد نشان داده بود، ولی این استودیو قصد دارد این بار فراتر از قبل عمل کرده و در کنار ویژگیهای همیشگی هیلو، المانهای جدیدی را هم به آن اضافه کند و جایگاه آن را از حالت فعلی هم بالاتر ببرد. در طرف دیگر هم مایکروسافت امید زیادی به فروش بالای هیلو 5 داشته و قصد دارد در ماههای آخر سال، با بزرگترین اثر خود بازارها را به دست آورد. زمان زیادی تا عرضه هیلو 5 نمانده و باید دید این بازی محبوب و جذاب این بار چه سورپرایزهایی با خود به همراه دارد. اثری که گفته میشود دنیای هیلو را برای همیشه تغییر خواهد داد.
” alt=”” />