تلاش یک مرد,تلاش یک مرد,
راهی برای نجات …. هم زمان با خیزش مامور 47 برای نابود کردن دیگر دشمنانش درBlood Money افراد دیگری هم بودند که سعی می کردند به نحوی او را در انجام ماموریت های خطرناک و پر چالش که هزینه ای سنگین برای دیگران به همراه داشت یاری کنند، یکی از افراد همراه هیتمن فردی به نام Diana هست که زندگی و زمینه شغلی وی به نحوی سازمان دهی شده تا مامور 47 را به سمت اهداف از پیش تعیین شده هدایت کند. این دیانا بود که به مامور47 کمک کرد تا مرگ غیر واقعی را به نحوی واقعی جلوه دهد تا از مخمسه ای که دچار آن شده بود نجات پیدا کند. البته نباید فراموش کنیم که دیانا تنها در Blood Money به مامور 47 کمک نکرده است بلکه در کل فرانچایز نیز او را یاری کرده و زمینه فرار را برای وی فراهم کرده است.
مامور 47 اینبار هدفی متمایز از دیگر اهداف پیشین، مقابل خود دارد، فردی به نام Alexander Leland cayne که سابقا یکی از افسران ارشد سازمان FBI بوده و هم اکنون به عنوان هدفی از اهداف متحرک ایفاء نقش می کند. در پی کش و قوص های فراوان47 ، موفق به حذف یکی از اهداف خود می شود، Cayne هدفی بود که باید حذف می شد و این فرایند به خوبی صورت گرفت ولی مشکلی وجود دارد؛ Cayne بخش کوچکی از یک نقشه بسیار بزرگ است، شرایط اینگونه اقتضا می کند که بگوییم او تنها تکه ای از یک پازل بسیار بزرگ است که نامی برازنده خود یدک می کشد،Alpha Zerox پروژه ای بسیار خطیر و پر ماجرا که کنش های بسیاری در پی خود داشته و دارد. دیانا در مقر اصلی ICA قرار دارد، او از مکان 47 اطلاعی ندارد یا اینکه به نحوی عمل می کند تا جاسوس ها را به اشتباه اندازد، به هر حال او به نحوی عمل می کند تا دیگران متوجه مکان و شرایط نگران کننده 47 نشوند. در آخرین نمایش های بازی ما شاهد حضور و هنر نمایی 47 در مکان آسیایی بیشتر متمایل و شبیه به چین بودیم، البته این مورد تنها حدس و گمان ها را بیشتر می کند، سوالاتی که ذهن اغلب بازیباز ها را به خود مشغول کرده است؛ 47 در کشوری آسیایی چه کار می کند؟ آیا او تصمیم به بازگشت به محلی که تمام ماجرا ها از آنجا شروع شد دارد؟ شاید هم هدفی دیگر در پس اهدافش پنهان شده است.
مسائل مختلفی پیرامون 47 می گذرد، خیانت هایی صورت گرفته، عشق های نافرجام، زندگی پر آشوب و در نهایت بی پناهی زمینه را به نحوی برای انجام ماموریت های غیر ممکن فراهم کرده است که تنها انتخاب ممکن انجام ماموریت ها و حذف اهداف است. بعد از اتمام کارها، بازهم اخباری برای 47 وجود دارد، اینبار مامور 47 باید دست به قتلی عجیب و مرموزی بزند که بوی خیانت و توطئه از هر گوشه آن به مشام می رسد. شاید در نگاه اول مسائل ریز و ناچیز به چشم نیایند ولی بعد از گذشت چندین ساعت از فرایند توطئه همه چیز با جزئیات ریز که باعث تفاوت های بزرگ می شوند خود نمایی می کنند. در تریلر های بازی همواره شاهد المان های و تم مرموز، تیره و تاریک بازی بوده ایم، این گونه اصول در بازی های مختلف منجمله سری های پیشین از Hitman هم به چشم دیده شده است ولی عواملی که باعث تمایز این بازی می شود در نکات ریز و کم اهمیت گنجانده شده است. یکی از ریز ترین مسائل پرامون 47 نحوه ماموریت دهی به وی بوده زیرا مامور 47 با افراد و گروه هایی سروکار داشته که کم یا هرگز با آنها رو به رو نشده است، این عامل باعث می شود تا هرکسی توان به چالش کشاندن 47 را داشته باشد، افرادی بدون هماهنگی به او ماموریتی می دهند که در بطن خود دسیسه ای پنهان کرده اند. ماموریت مذکور باعث ایجاد مسائلی می شود که پیش زمینه جدیدترین نسخه از سری بازی های Hitman را رغم می زند. این بازی روایت خیانت، آشوب و تلاش برای اثبات است که در جای جای حوادث بازی خودنمایی می کند. طبق اطلاعاتی که منتشر شده است47 در ماموریتی که در پیش گرفته مجبور می شود دیانا را به قتل برساند، ولی در این بین انتخابی دوگانه برای او در نظر گرفته شده است. این انتخاب شامل سرنوشت نهایی دیانا هم می شود. البته لازم به ذکر است که 47 در ماموریت های پایانی خود مامور نجات و حفاظت از دختری به نامVictoria می شود که خط داستانی بازی را به مسیر جدید و پر پیچ و خمی می کشاند که زمینه را برای ایجاد برخورد دوستان و دشمنان فراهم می کند.
تلاش دوباره برای پیروزی …. یکی از مهم ترین بخش های موجود در سری بازی های Hitman همیشه گیم پلی آن بوده است. تمرکز خاصی بر روی المان های مختلف بازی بوده که آن را به سطح جدیدی از بازی های اکشن هدایت کرده است. آزادی عمل در انجام مراحل، باعث شده تا بازیکن در انتخاب مسیر های مختلف، برای به چالش کشاندن دشمنان دست به نوآوری بزند و مکان و شرایط را به نحوی تغییر دهد که بر اساس آن موفق شود تا طعمه خود را به بهترین حالت ممکن به دست آورده و نابود کند. سیر تکامل این سری را می توان بازی موفق Blood money دانست، زیرا با ارائه المان های جدید و خلاقیت ذاتی که سازندگان در خلق مراحل به خرج داده بودند ابعاد جدیدی برای به نمایش گذاشتن معرفی کرد که این المان ها در بازی های مختلف به شکل های مختلف و متنوعی مورد استفاده قرار گرفته اند. سیستم آزادی عمل یا انتخاب مسیر های مختلف برای نابود کردن دشمنان در بازی هایی همانند Dishonored مورد استفاده قرار گرفته است، گر چه سازندگان بازی اذعان می کنند که در خلق اینگونه المان ها خود بوده اند که منبع و سرآغاز تحولات بازی مذکور بوده اند ولی نمی توان از الگوبرداری Dishonored از Hitman چشم پوشی کرد. Blood money یکی از جذاب ترین بازی های Hitman بود زیرا تحولات مختلفی ایجاد کرد، آزادی عمل خوبی به بازیباز می داد و این دو عامل در کنار ساختار کلی مناسب این بازی را به یکی از زیباترین ها تبدیل کرده است. می دانید که اگر عنوانی از یک فرانچایز موفقیت چشم گیری به دست آورد از المان های موفق آن در بازی های بعدی نیز استفاده می شود این فرایند هم برای Hitman صادق است و از المان های مختلفBlood money در Absolution استفاده شده است که در ادامه به تشریح آنها خواهیم پرداخت.
نقشه و سیستم قدیمی که در نسخه های پیشین حضور پر رنگی داشتند منسوخ شده و جای خود را به HUD های جدیدی داده اند که از بازی های مختلف به عاریه گرفته شده است. با عرضه Assassins Creed در سال 2007 موجی به راه افتاد کهHitman Absolution را هم بی تاثیر نگذاشته است. اگر به یاد داشته باشید در AC شاهد نوعی المان جدید بودید که به شما کمک می کرد تا دشمنان خود را پیدا کنید، منظور در این بخش Eagle Vision است که تاثیری غیر قابل انکار بر روی بازی های این نسل گذاشته است. مثال بارز دید مخصوص بازی Future Soldiers از سری بازی های Ghost Recon است که با ارائه سبک جدیدی از این قابلیت به سازندگان نشان داد که می توان با المان های از پیش طراحی شده توانایی های جدیدی به کاراکتر ها بخشید. در این بازی نیز چنین قابلیتی به نام X-Ray وجود دارد که به کمک آن می توان دیدی شیشه ای از محیط داشت و بر اساس رنگ بندی افراد، مکان حضور دوستان و دشمنان را می توان تخمین زد. البته این ویژگی در سری بازی های Batman هم مورد استفاده قرار گرفته است که در این بازی به Detective Mode مشهور است. در کنار X-ray برای تشخیص مکان دشمنان نقشه کوچکی هم در نظر گرفته شده است تا مکان گارد ها را برای 47 معین کند تا وی بر اساس مکان آنها دست به مبارزه بزند. البته لازم به ذکر است که قابلیت های جدید بازی به این دو مورد خلاصه نمی شود و شامل موارد دیگر هم هست که از آنها می توان به سیستم اخطار (Warning System) اشاره کرد. این سیستم تنها سه کارکرد مشخص دارد و 47 را از شرایط حاکم بر محیط آگاه می کند. زمانی که سیستم خاموش یا سفید باشد محیط بر وفق مراد است و مشکل خاصی برای انجام ماموریت ها وجود ندارد، مشکلات زمانی شروع می شود که سیستم شروع به کار می کند و به رنگ های زرد و قرمز در می آید. زمانی سیستم اخطار زرد رنگ می شود که 47 در مقابل افراد دیگر به غیر از گارد ها به فردی صدمه زده است، در این صورت امکان اینکه هیتمن توسط افراد جاسوس شناسایی شود بسیار زیاد است. در چنین شرایطی باید بسیار مراقب بود تا اگر شرایط وخیم تر شد پا به فرار گذاشته و از محیط دور شوید. در مورد شرایط قرمز تنها ذکر این نکته باقی می ماند که گارد ها به دنبال 47 هستند، همین توضیح کوتاه می تواند مسائل مختلفی را به دنبال داشته باشد. اگر گارد ها به دنبال 47 باشند محیط 1 کیلومتری برای مخفی شدن مکان مناسبی نیست و باید از محیط به حدی دور شوید تا شرایط به حالت عادی باز گردد. البته این امکان وجود دارد که با پنهان شدن در همان وضعیت برای خود موقعیت مناسبی خلق کنید و گاردی که به دنبالتان است را کشته و او را مخفی کنید تا دیگران دیگر در تعقیب شما نباشند و صد البته ذکر این نکته می تواند مفید باشد که در صورت استفاده از لباس گارد کشته شده باید نهایت دقت را داشت تا توسط دیگر گارد ها شناسایی نشوید. HUD بازی به نحوی تنظیم شده است تا مکان هایی که برای انجام ماموریت مناسب هستند چه از نظر موقعیت برای کشتن دشمنان چه از نظر وجود مهمات و امکانات برای از پای در آوردن آنها بهترین را شناسایی و به 47 معرفی کند. یکی از نکات بسیار مهم و حیاتی در بازی، شخصیت ها و اهدافی هستند که بازیباز به دنبال آنهاست. گاهی برای ایجاد چالش اطلاعات زیادی به 47 برای رسیدن به اهداف داده نمی شود این روند با استفاده از HUD بسیار ساده می شود زیرا در بالای این سیستم موقعیت هدف به 47 گزارش می شود که هدف در چه وضعیتی قرار دارد، اطلاعاتی همانند اینکه او زنده، مرده یا نا شناس است.
Hitman Absolution