فرانچایز موفق Hitman, کار خود را با عنوان Codename 47 آغاز کرد و موفقیت کثیری را در ژانر خود بدست آورد, حتی زمینه را برای تقلید دیگر بازی های هم سبک خود ایجاد کرد. چیزی که از همان ابتدا واضح بود, مأمور 47 محبوبیت زودهنگامی را در بین کرکتر های دنیای بازی های رایانه ای بدست آورده بود که همه را مدیون روحیه خشک و ذات خونخواه و خشن خود بود.
چندی پیش پس از 5 سال در بزرگترین همایش بازی های رایانه ای دنیا E3 2011 پنجمین نسخه از این سری تحت عنوان Hitman: Absolution معرفی شد, که بعضاً موجب تعحب بینندگان نیز شد. اضافه شدن المان های پلتفورمینگ ( هرچند که اگر در گنجاندن این المان ها افراط نباشد, چه بسا به بازی کمک هم بکنند. ), حضور یک زن! به عنوان یکی از شخصیت های محوری داستان از نکاتی بود که در نمایش های بازی بعضی از طرفداران را دلسرد نمود.
در این مقاله سعی داریم علاوه بر هر چیزی که در چهارچوب یک پیشنمایش می گنجد, به نکات اضافه شده به بازی و نحوه تأثیرگذاری آنها بر بازی بپردازیم.
در آغاز تریلر, 47 را در کتابخانه ای نم گرفته و تاریک می بینیم. نور چراغ قوه هایی که ذرات معلق در هوا را می شکند, پنجره های ساخته شده به سبک معماری گوتیک, گاه و بیگاه چشمانمان به کتاب های ایلومیناتی پخش شده روی زمین و کتابفروشانی که با پارچه های تاراپولین شده رویشان را مزین کرده اند. پلیس هایی که به سمت کتابخانه می آیند, و 47 که از نرده ها خود را گرفته و در تاریکی به حرکت خود ادامه می دهد. نیروهای گشت یکی یکی از پای در می آیند. نکته ای که در اینجا شایان توجه است, حذف شدن متد و راه و روش کشتن دشمنان در خفاء است, آنها دیگر به صدای پای شما توجهی نمی کنند, در واقع, در راستای فاصله گرفتن از Stealth Killing واقعی و نزدیک شدن به Action خالص, بازیباز می تواند به راحتی و بدون نگرانی در رابطه با ایجاد سروصدا دشمنان خود را سریع و بدون دردسر از پای در آورد. حرکت از کاور به کاور دیگر نیز از دیگر المان هایی که در این بازی هم جای بازکرده است, بازیباز با عوض کردن های مکرر مکان کاور گیری و بالا پایین رفتن انواع لوله و شکاف و نرده می تواند در بازی به پیش برود. ,,اما این به این معنا نیست که بازی دچار فقدان مخفی کاری شده و از اصالت خود به طور کامل دور گشته است. بهترین سلاح 47 همچنان تاریکی است. بازیباز همانند نسخه های قبلی می تواند سیم معروف Hitman را درآورده و در خفاء دشمنانش را از پای در بیاورد, یا برای کاهش توجه از لباس های قربانیان استفاده کرده و از این موضوع به عنوان یک برگ برنده استفاده کند. علاوه بر این همانطور که پیش از این گفته شد, المان های پلتفورمینگ از دیگر عواملی بود که موجب تعجب بینندگان نمایش های بازی بود. 47 مثل یک میمون! می تواند از همه جا بالا برود و از همه جا آویزان شود, چیزی که پیش از این در سری جایی نداشت. علاوه بر این, شباهت نحوه انجام این کارها توسط 47 به سم فیشر در SC: Conviction امری انکار ناپذیر است!
از دیگر اضافات این نسخه, می تواند قابلیت Instinct را نام برد. این توانایی, به نوعی غریزه 47 محسوب می شود و جایگزین سیستم Detection نسخه های پیشین شده است, چیزی که سازندگان بازی از آن به عنوان نیروی ” ماوراء طبیعی ” یاد می کنند. دشمنان در سراسر نقشه بازی با رنگ زرد درخشانی مشخص شده اند, و در اینجاست که Instinct با حدس زدن مسیر حرکت بعدی آنها به کمک بازیباز می آید, البته مسلماً تمام این حدس و گمان ها بر پایه حقیقت نبوده و بعضاً مواردی پیش می آید که پیشبینی بازیباز اشتباه در آمده و به دام دشمنان می افتد.البته باید گفت که این قابلیت تنها برروی درجه سختی آسان قابل دسترسی است. از نکاتی که همیشه Hitman را از اکثر بازیهای این سبک متمایز می کند, هاردکور بودن آن است. سازندگان سعی کرده اند با اضافه کردن المان هایی نظیر Takedown و Execution های متعدد این جنبه بازی را پابرجا نگه دارند. همانطور که گفته شد, Takedown ها خشن و بی رحمانه صورت می گیرند, در واقع 47 هر انسان جانداری را با دستان خود می گیرد و بعد از چندین ثانیه جنازه ای مرده تحویل می دهد! سیم پیانویی که دور گلوی کسی سفت می شود, نیمه مجسمه ای که با شدت هرچه تمام تر به صورت قربانی برخورد می کند, باتومی که با یک ضربه گردن دشمن را خرد می کند, همگی بخشی از Takedown های مذکور هستند. ,,IO Interactive چندی پیش سخنی مبنی بر طراحی انجین اختصاصی برای بازی خبر داد, نام انجین Glacier 2.0 می باشد که میتوان آنرا نسخه آپدیت شده و بروز شده Glacier 1.0 تلقی کرد. به لطف همین انجین انحصاری, هوش مصنوعی بالای دشمنان حتی در نمایش های بازی نیز مشهود است. آنها با زیرکی از محیط برای به دام انداختن بازیباز بهره می برند و در کارهای گروهی به خوبی عمل می کنند. اگر یکی از آنها صدای تیر اندازی بشنود, دومی تفنگی را که به زمین می افتد ببیند در حالی که سومی شما را ببیند که دارید با دود بلند شده از اسلحه خود وَر می روید! به سرعت وارد عمل شده و ظرف چند ثانیه شکارتان می کنند. اما نکته ای که کار را خراب می کند, کرکتر دشمنان شماست. پلیس های Absolution انسان هایی لنگ لنگان و یک مشت احمق هستند که با دیالوگ های آبکی سرهم شده اند. آنها یکدیگر را بخاطر حماقتشان سرزنش می کنند, بخاطر ترس از 47 همدیگر را مسخره کرده و صد البته هنگامی که به چنگ وی می افتند برای زندگی خود التماس می کنند.یکی از بخش های تریلر اولیه بازی مربوط به همین موضوع بود, 47 یکی از پلیس ها را گروگان گرفت در حالی که پلیس برای زندگی اش به وی التماس و گریه می کرد و حتی نام همسر و فرزندانش را به 47 می گفت! به نظر می رسد که IO همچنان می خواهد آن ذات شیطان صفت 47 را حفظ کرده و حتی آن را بیش از پیش تشدید نماید که مسلماً این نشانه خوبی برای طرفداران بازی است.
همانطور که از تریلرهای بازی برمی آید, صحنه های سینماتیک بخش بزرگی از بازی را دربر میگیرند. در یکی از تریلرها, 47 برروی پشت بام تحت تعقیب یک هلیکوپتر قرار می گیرد, اینجاست که طراحی زیبا و هیجان انگیز این قبیل صحنه ها خودنمایی می کند. در حین دویدن 47 چندین بار تیری را به سمت هلیکوپتر روانه می کند و از این کار به عنوان کاور استفاده می کند, از بامی به بام دیگر می پرد و از پلیس های سر راه به عنوان سپر انسانی استفاده می کند.
به نظر می رسد IO سعی دارد در Hitman: Absolution از صحنه های سینماتیک, Set Piece های Script شده ( از پیش برنامه ریزی شده ) بیشتری نسبت به نسخه های قبلی استفاده کند. دیدن اینکه IO فطرت خونخوار و بی رحم 47 را حفظ کرده و آنرا به یک ماشین مرگ آور تبدیل کرده باعث خرسندی است, اما Level Design ـی که در نسخه های پیشین به بازیباز اجازه میداد به طرق مختلف بازی را به اتمام برساند در این نسخه مشاهده نمی شود. از طرفی, این نشان دهنده این است که IO سعی دارد داستان بازی را به روایت خودش پیش ببرد و انتخاب های زیادی برای بازیباز باقی نمی گذارد, و این امید را در طرفداران به وجود می آورد که ممکن است حالا که داستان بازی عملاً خطی است با روایتی غنی و قابل قبول روبرو باشیم. بنابراین, همگی ما امیدواریم IO Interactive با حفظ Hitman قدیمی, از المان هایی که به بازی اضافه کرده به نحو احسن استفاده کند, و دنباله ای در شأن مأمور 47 بسازد. ,خواندن ادامـه پیشــنمایـش ,آمرزش مأمور 47,آمرزش مأمور 47,
در حالی که رگبار باران بر زمین های خیس شیکاگو بوسه می زند, در حالی که پلیسان با هر صدای رعد از جای خود با رعب و وحشت می پرند, در حالی که فضای حاکم بر این شهر تاریک و تاریک تر می شود, مأمور 47 بعد از 5 سال غیبت باز میگردد. آماده برای شکار هرکسی که سر راهش قرار گیرد, اینبار محرک وی حس عدالت جویی نیست, انتقام است.