شاید کمتر کسی فکر آن را میکرد که استودیوی نسبتا کوچک Housemarque روزی دست به ساخت یک بازی بسیار بزرگ بزند اما حالا این اتفاق رخ داده. تابستان سال گذشته این استودیو در رویداد معرفی پلی استیشن 5 برای اولین بار بازی Returnal را به نمایش گذاشت. این بازی گرافیک بسیار خیره کننده ای را به تصویر کشید و با تریلر رمز آلود خود همه گیمرها را کنجکاو کرد. هفته گذشته شاهد عرضه رسمی ریترنال برای Playstation 5 بودیم تا انتظار و سوالات در مورد بازی جاه طلبانه Housemarque به پایان برسد.
برای مشاهده بررسی ویدیویی بازی در یوتوب کلیک کنید
باید گفت که Returnal با تمام ساختههای قبلی استودیو Housemarque متفاوت است. استودیویی که در بیست و چند سال گذشته بیشتر با ساخت بازیهای آرکید شوتر شناخته میشد حالا دست به ساخت یک اثر متفاوت زده است. ریسک این کار از همان ابتدا بسیار زیاد بود اما آنها با اعتماد به نفسی خاص، سراغ سبکی از بازیهای ویدیوئی رفتند که مخاطبان نسبتا کمتری دارد. سبک روگ لایک (Rogue Like) در چند سال گذشته بنا به ساخت بازیهای با کیفیت خوب، بیشتر در میان گیمرها شناخته شده و از میان این بازیها باید به Hades اشاره کنیم که در سال گذشته میلادی به موفقیتهای بسیار زیادی دست پیدا کرد. Returnal در قسمت داستانی اثری به شدت عجیب است. گیمر در نقش فضانوردی به نام سلین (Selene) ظاهر میشود که به دلایل نامعلومی و با سرپیچی از دستورات، به تنهایی با استفاده از فضاپیمای شرکت ASTRA به سمت سیارهای ممنوعه Atropos در حال حرکت است. سلین به دنبال منبع سیگنالی به نام White Shadow میگردد. در همان ابتدای ورود به اتمسفر این سیاره، فضاپیما مورد هدف قرار گرفته و سقوط میکند. سلین بعد از به هوش آمدن با فضاپیما تقریبا نابود شده خود روبرو میشود اما لباس فضانوردی او کاملا سالم است. ارتباط سلین کاملا با ASTRA قطع شده و از این رو او تصمیم میگیرد که به جستجوی خود برای پیدا کردن منبع سیگنال White Shadow ادامه دهد. سلین بسیار سریع متوجه میشود که او در سیاره Atropos در یک چرخه گرفتار شده. اهمیتی ندارد که او چند بار و چگونه جان خود را از دست بدهد، سلین همیشه در صحنه انهدام فضاپیما بیدار خواهد شد. در بخش روایت داستانی باید گفت که Returnal بسیار مرموز و مبهم عمل میکند که کاملا با اتمسفر دنیای آن همخوانی دارد. دنیایی که توسط نسلی از بیگانگان فضایی ساخته شده و حالا به نظر نیز مدتهاست که توسط آنها رها شده است. جزئیات داستانی در Returnal به گونهای پاداشی برای گیمر بعد از انجام یک چالش است. گیمر با پیشرفت در گیمپلی میتواند ابعاد جدیدی از داستان را مشاهده کند. البته باید گفت که Returnal در بخش گیمپلی یک بازی آسان نیست و میتواند گیمر را به سختی مجازات کند. یکی از بخشهای متفاوت داستانی Returnal مربوط به خانهای قدیمی است. گیمر با پیشرفت در بازی هر از چند گاهی با یک خانه قدیمی روبرو میشود. بعد از ورود به خانه تقریبا همه چیز تغییر میکند. حالا گیمر با یک بازی ترسناک، دوربینی با زاویه اول شخص و با اتمسفری بسیار سنگین روبرو میشود. سناریوهای مربوط به این خانه هر بار که وارد آن خواهید شد متفاوت است و جزئیاتی از گذشته سلین و زندگی او را به تصویر میکشد. باید گفت که این خانه و طراحی آن به شدت یادآور PT است که سالیان گذشته برای کنسول PS4 عرضه شده بود. Returnal در بخش داستانی بسیار خوب عمل کرده و روایت مرموز و گسسته آن نیز عاملی موثر در حفظ جذابیت است.
در بخش گیم پلی Returnal بسیار بی رحم است. اگر جز افرادی هستید که سبک روگ لایک را تجربه نکردید منتظر چالشی بسیار سخت باشید. اگر هم به این سبک علاقه دارید بازهم باید گفت که این بازی تجربه بسیار دشواری خواهد بود. Returnal از نقشههای مختلفی تشکیل شده است که هر کدام از آنها به صورت کاملا تصادفی شکل میگیرند. این بدین معنی است که برای پیشرفت در بازی راهی ثابت وجود ندارد و گیمر باید همیشه در حال جستجو برای رسیدن به هدف تعیین شده باشد. بازی شامل مراحل مختلفی است که در انتهای هر کدام از آنها یک باس در انتظار گیمر خواهد بود. گیمر با هر بار از دست دادن جان خود در بازی، به ابتدای بازی بازگشته و تقریبا تمام آیتمها، آپگریدها و سلاحهای خود را از دست میدهد. شاید تنها نکته حائز اهمیتی که با مردن در بازی از دست نمیرود، ویژگیهای (Trait) به دست آمده برای هر سلاح است. گیمر با استفاده از سلاحهای مختلف میتواند ویژگیهای جدیدی را برای آنها آزاد کند. گرچه اسلحه به صورت کاملا تصادفی در اختیار گیمر قرار میگیرد اما این ویژگیها به صورت دائم برای استفاده آزاد خواهند شد. گیمر با پیشرفت در بازی میتواند جنبههای مختلفی از شخصیت سلین را تقویت کند. به عنوان مثال میزان سلامت با پیدا کردن آیتمهای مختلف افزایش پیدا میکند اما بخشی دیگر از آپگریدها در بازی وجود دارند که به نوعی سیستم ریسک بیشتر/پاداش بیشتر را پیاده سازی میکنند. یکی از این آپگریدها به شکل انگلهای مختلف است. این انگلها هر کدام ویژگی خاصی را به گیمر اهدا میکند اما در مقابل نکته منفی نیز خواهند داشت. به عنوان مثال یک انگل میتواند میزان قدرت اسلحه را ده درصد افزایش داده اما در سمت مقابل سرعت حرکت را تا سی درصد کاهش دهد. استفاده از این آیتمها کاملا اختیاری است اما در بسیاری از موارد این انگلها گیمر را در موضع ضعف قرار میدهند و به همین خاطر شاید چندان مورد استفاده قرار نگیرند. یکی دیگر از شکلهای آپگرید قدرتها، جعبههایی هستند که چالشهای مختلفی را در مقابل گیمر قرار میدهند. دقیقا مشکل آپگرید با استفاده از انگلها در این بخش نیز وجود دارد. تقریبا بسیاری از این جعبهها با ارائه چالشی نسبتا سخت، پاداش مناسبی را به گیمر ارائه نمیکند. از آنجا که هیچکدام از این دست آپگریدها در بازی به صورت دائم ذخیره نمیشوند، گیمر بعد از چند ساعت علاقه خود به استفاده از آنها را از دست خواهد داد.
البته همه چیز در Returnal برای آزار روحی گیمر طراحی نشده است. در بخش مبارزات باید گفت که این بازی میتواند بسیار جذاب ظاهر شود. تنوع اسلحه در بازی بسیار خوب است و هر اسلحه قابلیتهای متفاوتی دارد و میتواند در سناریوهای مختلف کارآمد باشد. هر کدام از این سلاحها به نوعی تصوری علمی تخیلی از اسلحههایی است که در حال حاضر وجود دارند. البته برخی از سلاحها به نوعی عمومی تر هستند و گیمر میتواند به خوبی در همه شرایط از آنها استفاده کند. مبارزات بسیار سریع، نفس گیر و البته دشوار خواهند بود. حتی آسان ترین دشمنها با بی دقتی میتوانند به چالشی بسیار سخت تبدیل شوند. بدون شک برگ برنده Returnal برای بیش از پیش زیبا نشان دادن مبارزات، استفاده بهینه از ویژگیهای کنترلر Dualsense در خدمت گیمپلی خواهد بود. از همان لحظه ابتدایی شروع بازی، Dualsense دستان گیمر را به سیاره Atropos خواهد برد. ویژگی Haptic Feedback باعث میشود تا گیمر هر اتفاق فیزیکی که در دنیای بازی رخ میدهد را به خوبی حس کند. حتی حس بارش باران روی لباس فضانوردی سلین به خوبی قابل درک است. همچنین سازندگان با استفاده از Adaptive Trigger ساختاری نسبتا جدید را برای تیر اندازی در بازی به وجود آوردند. همه سلاحها در بازی دارای حالت تیراندازی ثانویه هستند. این تیر اندازی ثانویه مانند گذشته توسط دکمهای جداگانه انجام نمیشود بلکه حالا با استفاده از Adaptive Trigger دکمه L2 دارای دو حالت خواهد بود. گیمر با نگه داشتن این دکمه تا میانه راه میتواند نشانه گیری را انجام دهد اما اگر L2 تا انتها فشار داده شود حالا قابلیت تیر اندازی ثانویه فعال خواهد شد. تجربه Returnal با استفاده از Dualsense بی نظیر است.
از لحاظ بصری، Returnal نمایشی بسیار خوب برای آغاز راه طولانی PS5 است. شاید اولین چیزی که در Returnal نظر گیمر را به خود جلب خواهد کرد، افکت مربوط به ذرات است. در حالی که ساخت بازی با استفاده از موتور Unreal Engine 4 انجام شده اما تیم سازنده برای شبیه سازی افکت مربوط به ذرات از سیستم اختصاصی خود استفاده کردند. نتیجه استفاده از این سیستم شخصی سازی شده، کیفیتی کم نظیر است. در نسل گذشته بازیهای بزرگی مانند God of War استفاده بسیار جالبی از این جلوه بصری داشتند اما حالا باید گفت که سطح کیفی حالا در Returnal به شدت افزایش پیدا کرده. محیط اولیه بازی به شکلی طراحی شده تمام قدرت گرافیکی آن را به نمایش بگذارد. نورپردازی و سایه ها به خصوص میتوانند نظر گیمر را به شدت نسبت به خود جلب کنند. در محیط، اشیا و مجسمههای مختلفی وجود دارند که در حین مبارزه امکان تخریب آنها وجود دارد. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد اجرای Returnal با وضوح تصویر 4K در حالت پویا و با نرخ فریم شصت است! باید گفت که تقریبا در اکثر تجربه این بازی نرخ فریم دارای ثبات کاملی است و به ندرت پیش میآید که حتی در سنگین ترین صحنهها، نرخ فریم با افتی چشم گیر مواجه شود. با توجه به شلوغی بسیاری از مبارزات و اضافه شدن فاکتورهایی مثل تخریب پذیری برخی از اشیا، حفظ نرخ فریم شصت امری بسیار دشوار است. یکی از مشکلات گرافیکی که میتواند به آن اشاره کرد، کیفیت پایین برخی از بافتهاست. در کنار کیفیت پایین، در برخی از مواقع چند ثانیه زمان نیاز است تا برخی از بافتها به درستی بارگذاری شوند. میتوان گفت که Returnal اولین امتحان دشوار برای سخت افزار PS5 به حساب میآید. از لحاظ هنری، قسمت ابتدایی بازی به شدت یادآور سری فیلمهای Alien و البته Prometheus است. البته در ادامه، جهت گیری هنری برای طراحی مراحل بعدی کمی متفاوت میشود. به صورت کلی هر مرحله از Returnal ساختار بصری و هنری بسیار متفاوتی را دنبال میکنند. در طول بازی گیمر دیالوگهای بسیار کمی را میشنود و تقریبا در اکثر مواقع تنها شخصیتی که دیالوگی رو بازگو میکند شخصیت اصلی بازی خواهد بود. صداگذاری سلین با کیفیت قابل قبولی انجام شده اما نقطه عطف بخش صدا و موسیقی نیست. Returnal در بخش صداهای محیطی، دشمنها و حرکت آنها در محیط بسیار خوب عمل میکند. اگر دوست دارید تا بهترین کیفیت صدا را دریافت کنید بهتر است که از هدستهای مخصوص PS5 یعنی Pulse 3D استفاده کنید. موسیقی متن بازی نیز هماهنگی بسیار خوبی با تم کلی بازی دارد. در بخشهایی که گیمر وارد مبارزه میشود، موسیقی حالتی حماسی داشته و با ریتمی تندتر از قبل نواخته میشود.
بدون شک تجربه Returnal برای بسیار از گیمرها دشوار خواهد بود. ساختار روگ لایک، این اثر را تبدیل به عنوانی چالش برانگیز کرده و پیشروی در آن نیاز به تمرین و تکرار دارد. شاید در ابتدا این چالش بیش از حد سخت به نظر برسد اما روایت رمزآلود، گیمپلی لذت بخش، استفاده بسیار خوب از ویژگیهای کنترلر Dualsense، گرافیکی چشم نواز و افکتهای صوتی بسیار با کیفیت باعث میشوند تا گیمر همچنان امیدوارانه به تلاش خود ادامه دهد.
امتیاز بازیسنتر - 9
9
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: داستانی مرموز همراه با روایتی رمزآلودمبارزات جذاب و نفس گیرتنوع اسلحهاستفاده بسیار خوب از قابلیتهای Dualsenseگرافیک چشم نوازنقاط ضعف: بعضی از آپگریدهای پاداش مناسبی را به گیمر ارائه نمیکنندکیفیت پایین برخی از بافت هامشکل در دیر بارگذاری شدن بافت هااین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است