اگر شما جزو آن دسته از افرادی هستید که سری Splinter Cell را قبل از Conviction نیز بازی کردید، احتمالا نیازی نیست که به شما گفته شود Spies vs Mercs چقدر میتواند عالی باشد. یک عنوان کلاسیک مولتی پلیر از نسل قبل که اساسش عدم تقارن در دسته بندی دو گروه بود و این کار را قبل از اینکه Nintendo در آن تبحر پیدا کند، به خوبی انجام داد. شما یا یک جاسوس (Spy) زبردست بودید که از در و دیوار نقشه در نمای سومشخص بالا و پایین میرود و راه خود را به صورت مخفیانه به سمت ترمینالهایی که باید هک شود باز میکند؛ یا یک مزدور (Merc)، سربازی که در نمای اولشخص در محیط پرسه میزند و سلاح خود را به سمت سایهها، جایی که مرگش ممکن است آنجا منتظر باشد گرفته است.
به هر حال خوب است که یادآور شویم Spies vs Mercs چقدر خوب بود، مخصوصا بعد از غیبت عجیبش در Conviction. چیزی که ما در Blacklist مشاهده کردیم، چیزی بیشتر از یک یادآوری محترمانه است و به خوبی فوقالعاده بودن خود را نشان میدهد. Blacklist تغییراتی مفید در این بخش ایجاد کرده است؛ تعداد افراد دو برابر شده و شاهد رویارویی چهار سرباز در برابر چهار جاسوس هستیم. همینطور شاهد بخش شخصی سازی بزرگتر، چیزی که در مرکز توجهات Ubi Toronto قرار دارد هستیم. هنوز هم هدف اصلی، هک یا محافظت از سه ترمینال پخش شده در نقشه بازی است و هنوز هم وسوسه درگیری بین شکار و شکارچی وجود دارد اما چیزی که Ubi Toronto در نظر دارد به طور محسوسی سریعتر و به صراحت، تاکتیکیتر از قبل است.
Loadoutها را میتوان رفته رفته ساخت (البته به محض اینکه این قابلیت را آزاد کردید که در این نسخه دمو بعد از اولین بازی آزاد میشود)، البته چندین کلاس از پیش آماده نیز وجود دارد که میتوان از آنها استفاده کرد. تیم جاسوسها، یک خرابکار (Saboteur) برای از کار انداختن ابزار سربازها، یک جمع آوری کننده اطلاعات (Intel Scout) برای علامتگذاری محل استقرار سربازان و یک شکارچی (Predator) که همانطور که از نامش پیداست بتواند در سایهها پنهان شود، همراه خود دارد. از طرفی سربازها، یک شکارچی (Hunter) که به UAV دسترسی داشته و میتواند هر لحظه آن را منفجر کند، یک صلحجو (Peacemaker)ی قدرتمند که نقش تانک را دارد (کنایه جالبی است!) و یک اخلال گر (Disrupter) که میتواند دستگاههای الکترونیکی جاسوسها را مختل کند، همراه خود خواهند داشت.
از دور که نگاه کنیم، گرهای از قابلیتها را مشاهده میکنیم که واقعا در هم و بر هم است (که البته بخشی از لذت SvsM نیز هست) اما Blacklist قصد دارد این گره را باز کند. بسیار لذتبخش خواهد بود وقتی در گروه سربازها باشید؛ یک شکارچی ابتدا محیط را آنالیز میکند سپس یک اخلال گر تهدیدات دشمن را خنثی کرده و یک صلحجو وارد شده و کار را تمام میکند. این گره در ابتدا بسیار پیچیده به نظر میرسد اما وقتی همه چیز در جای خود قرار گیرد شاهد لحظاتی هستیم که لذت بازی کردن یک SvsM به صورت کلاسیک را چندین برابر میکند.
خوشبختانه، Blacklist دارای مدی است که نه تنها لذت SvsM را چندین برابر میکند، بلکه با کمی نوآری در جای درست، حتی سعی در بهتر کردن آن نیز دارد. SvsM Classic به ما ثابت میکند که سادگی و شفافیت واقعا منجر به بهتر شدن میشود؛ حذف شخصیسازیهای معرفی شده و کاهش تعداد افراد هر گروه به دو نفر. همچنین در این مد تاکید بیشتری بر استفده از سایه و روشنایی شده است. مپهای این مد اکثرا دارای محیطهایی تاریک بوده که منابع نور اندکی دارند و تنها با نور چراغ قوههای سربازها میتوان روشنایی ایجاد کرد.
چیزی که اتفاق میافتد یک Survivor Horror واقعی است، در حالی که دو سرباز پشت در پشت هم وارد اتاقهایی تاریک و ناشناخته شده و نور چراغ قوههای خود را پی در پی برای پیدا کردن جاسوسهایی که ممکن است در پشت درها منتظر حمله به آنها باشند، تکان میدهند. مپها نیز تاثیر بسیاری در القای این حس تنش دارند و همانند خانههای جن زده عمل میکنند. مپها پُر از راهپلههای فلزی و مکانهای متروکه هستند. دقیقا چیزی که از یک عنوان Clancy انتظاردارید؛ مملو از راهروهای مرموز و مکانهای اختفا برای جاسوسها.
SvsM به طور زیبایی غنی و همینطور منحصر به فرد است. هیچ مد مولتیپلیری وجود ندارد که بتواند با هیجان و درام آنی SvsM برابری کند. این حرف در حال حاضر همینقدر درست است که در سال 2004، وقتی این مد برای اولین بار در Pandora Tomorrow معرفی شد، حقیقت داشت و بازگشتش بسیار خوشآیند است.
Spies vs Mrcs در حال ساخت در Ubisoft Montreal بوده در حالی که بخش Co-op که Fisher و Briggs را کنار هم قرار خوهد داد، در Ubisoft Shanghai در حال ساخت است.
Tom Clancy’s Splinter Cell: Blacklist در 21 آگست امسال برای چهار پلتفرم PC، X360، PS3 و WiiU عرضه خواهد شد.