مصاحبه با Cough Lombordi رییس بازاریابی و توزیع Valve در مورد مسائل این شرکت.
هر اپیزود Half-Life 2 متفاوت کار شده بود- اپیزود 1 نمایی بسته داشت، و اپیزود 2 دارای نماهای باز بیشتر. در اپیزود 3 تمرکز کلی گیمپلی، در چه محدودههایی پیش خواهد رفت؟
ما در مورد اتفاقات بخوصی که برای دکتر فریمن خواهد افتاد حرفی نخواهیم زد.
در این سالها محتویات اپیزودیک چگونه به شما جواب پس داده است؟
تصور میکنم که تغییر خط مشیِ ساخت و ساز برای ما حقیقتا خوب بوده است. شش سال برای ما طول کشید تا Half-Life 2 را بسازیم. کمتر از چهار سال است که HL2 عرضه شده است و ما اپیزود 1، 2 ، پورتال و Day of Defeat Source را بیرون دادهایم و حال هم Left 4 Dead. مسلما این راهیست که برای پرسودتر و پربارتر کردن چرخهی ساخت خود یافتیم. تصوری که با شنیدن کلمه ی “اپیزود” شکل میگیرد، مثل تلوزیون است که با آن هر هفته یک چیز جدیدتر را روی صفحه میبینید. و مردم میگویند” ما فکر کردیم که “اپیزودیک” به این معنیست که ما هر شش ماه یا یکسال به یک چیز جدیدتر دست پیدا کنیم”. شاید که ما نیز همچین قولی را دادهایم، اما ما همواره در پیشبینی قرار و مدارهایمان مشکل داریم. با اینحال در هنگام عرضه، میدانیم که چطور چیزی جلوهگر بیرون دهیم. البته بازی کمی کوتاهتر از Half-Life 2 خواهد بود اما قیمتش نیز با توجه به همین موضوع تنظیم خواهد گردید.
شیوهی جالب توجهی است- پکیجهای کوچکتر که ارزانتر و با قاعدهمندتر هستند…
تصور میکنم که اکثر مردم در صنعت بازی همین مشکل را که ما نیز با Half-Life 2 داشتهایم را از سر گذراندهاند که آن ساخت یک بازی 20 ساعته با گرافیک و داستان قوی و… است. این مقولهایست واقعا پرخرج همدر وقت و هم در پول. و بعضی از آنها هم شروع به ساخت بازیهایی در حد اپیزود 2 کردهاند، اما نه نام آنرا تغییر دادهاند و نه قیمتش را. بنابراین من فکر میکنم که ما سعی کردهایم که کمی صادقتر در این مورد باشیم، و شاید ما کلمهی “اپیزود” را اشتباه گزیدهایم که باعث قیاس با اپیزود در تلوزیون میشود.
آیا به نظر شما این مقوله – عرضهی نسخههای کوچکتر یک بازی، همانگونه که در Rachet and Clank: Quest for Booty نمونهاش را دیدیم، دارد تبدیل به یک گرایش کلی بین سازندگان میشود؟
امیدوارم. من به این روش علاقهمندم. اکثر مردم وقت ندارند تا 15-20 ساعتش را روی یک بازی صرف کنند. تصور میکنم که آمارها نشان خواهند داد که حدودا فقط 30% بازیکنندهها وقت این کار را دارند. اما از این لحاظ که شما دارید 50$ از مردم میگیرید و آنها فقط 18$ از آن بهره میبرند، مسلما شیوهای منصفانه نیست. اما شما به بازیای مثل Portal نگاه کنید، یک بازی 5 ساعته است، در عین حالی که در این مورد یک مطالعه ی کامل نکردم، میگویم که تعدادی از مردم که بازی را تمام کردهاند و با آنها صحبت کردهام ، احساس میکنند که بازی طولانیتر بوده است.
به نظر میرسد که Steam دارد شرکای جدیدی جذب میکند…
برنامهی ما اینست که بی مهابا پیش برویم. اولی که استیم بیرون آمد، مشکلاتی داشت. اما با خوشبختانه با اعتباری که سازندگان آن داشتند، روی کار ماند و به ادامهی ساختن بها دادند.
آیا این مقوله به اندازهی کافی، خوب است؟
من فکر میکنم که سری بین سرها را از آن خود کرده است-استیم خدمات با کیفیتی دارد. و همینطور تنفر از استیم از بین رفته است. هرگاه به جلو نگاه میکنیم، میلیونها چیز که میخواهیم روی آن انجام دهیم را میبینیم و مشکل ما فقط اینست که ابتدا به سراغ کدامیک برویم. ما همواره به دنبال امکانات برای مشتریان، ناشران و سازندهگان هستیم. برای سازندگان، ما دنبال اسلوبهای جدیدی برای صورتحساب هستیم، و همینطور چیزهایی مثل امکان دادن به ناشران که سهم بیشتری را در سازهی استیم از آن خود کنند.
ترقی Pc Gaming را چگونه میبینید؟
یک چیز که هم اکنون و به نظر برای آینده نیز مهم است، پرسسورهای چند هستهایست. سازندگان CPU با اشخاصی که یک پرسسور جدید عرضه میکند در نمیافتند و به اجرای طرحش بها میدهند و این نوآوریها برای ما یک فرصت بزرگ است تا چیزهای جدیدی را نمایش دهیم، تا از شر جنبههای پیچیدهی هوش مصنوعی خلاص شویم، تا فیزیک را بیشتر شبیهسازی کنیم و… هرچیزی. برای مدت زیادی پیشرفت GPU بازیهایی نونوارتر و خوش رنگ و آبتری را ارائه میداد، و عاقبت باعث میشد که هرکس که خوش رنگ و لعابترین بازی را داشت، در بیشتر اوقات مقام بهترین بازی نمایش داده شدهی E3 را از آن خود کند. ما همواره به شاهد این موضوع بودیم و سر خود را به تفکر تکان میدادیم که همه چیز گرافیک نیست. همهی ما بازیهایی را دیدهایم که بسیار زیبا منظر بودهاند و تمام جایزهها را درو کردهاند اما وقتی که عرضه میشدند زیاد یک “بازی” نبودهاند. بیشتر باید به کارهایی که میتوان در بازی کرد توجه داشت. ما بازیهایی عالیمنظر داریم اما چیزهایی که ما میخواهیم بازیهایی هوشمند و با جزئیاتتر هستند که پرسسورهای چند هستهای این را ممکن میکنند.
پس به تصور شما پیشرفتهای گرافیکی در حداقل خواهند بود؟
فکر میکنم سوءتفاهم شده است. به یک کاراکتر، مثل الکس یا گرافیک Call of Duty 4 نظری بیندازید، چقدر دیگر باید بهتر باشد تا برایتان کافی باشد؟ پس مطمئنا، ما بهلاحتمال میتوانستیم چیزها را کمی بیشتر میزان کنیم، اما فکر میکنم که ما میتوانیم از هوش مصنوعی و فیزیک بهرهی بیشتری را ببریم(تا گرافیک).
PC از کنسولها قدرتمندتر است، بنابراین آیا نسل بعدی کنسولها بیشتر روی هوش مصنوعی و فیزیک متمرکز باشد تا بهسازی گرافیکی؟
بله. من هم همین فکر را میکنم. ما همواره شاهد هستیم، که راهنمای جهش بعدی کنسولها PC است. برای مثال، اتصال به اینترنت- این چیزیست کنسولها نداشتند، اما کنسول قبلی مایکروسافت چرا. در حالی که دو کنسول همگام دیگر زیاد با این موضوع خود را اذیت نکردند، و حال این قابلیت روی هر سه کنسول هست. اما از زمان Doom این قابلیت روی بازیهای PC بوده است. نه؟ پرسسورهای گرافیک کنسولهای نسل حاظر، از کجا آمدند؟ GPUـهای کامپیوتر ما چندین سال قبل از آن از آنها بهره میبردیم. تفکر به این مسائل در آخر به سردرد منجر خواهد شد.
این که والو با Ps3 کاری ندارد یک نکتهی نهان نیست. اما آیا تغییراتی در این مسئله به خاطر موفقیتهای اخیر کنسول صورت پذیرفته است؟
ما همیشه چیزی را که در بازار اتفاق میافتد ارزیابی و تکوین میکنیم و مسلما چیزی که در چند ماه گذشته اتفاق افتاده است اینست که سونی موفق به فروش بیشتری گردیده است. پس چه از ساخت و ساز برای یک پلتفورم خوشتان بیاید چه نیاید، اگر مردمی هستند که با آن پلتفورم ارتباط برقرار کرده و بازیهاش را میخرند شما بالاجبار باید آنرا جدی بگیرید.
پس آیا تنها شروع کند کنسول بود که شما را به انتخاب عدم ساخت برایش مجبور نمود؟
به تصور من بزرگترین دلیل این بود که شما یک پلتفورم را میدیدید که در دو نسل گذشته بیشک و شبهه برنده بود-و میلیونها آدم که خواستار یک موفقیت بزرگ برای PS3 بودند. اما وقتی که بیرون آمد روانهی یک شروع کند گردید. این که رتبه ی اول یک صنعت، روانهی یک شروع کند شود درد آور است، اما همانطور که گفتم، به خاطر اهمیت و اعتبار سونی مشکلاتشان رفع گردیده است. حال آنها در حال شکارند تا به رتبهی دوم(بعد از PC) دست یابند.
بنابراین، این موضوع این کنسول را از نظر شما با ارجتر خواهد نمود؟
اول PC. گِیب نیول(کارگردان مدیریتی و موسس Valve) به خاطر ویندوز است که وجود دارد، همانگونه بسیار از افراد قدیمی در والو. اما افراد جوانتری زیادی هم هستند که با کنسول کار را آغاز کردهاند. پس ما تیمی هم برای X360 مهیا نمودیم زیرا که بالواقع درجهای نزدیک به PC دارد و همینطور سازگار با سبک Shooter-که مشتریان سالهاست این سبک را میپسندند. ساخت بازیهایمان برای PS3 مقداری راحتتر است و دلیل آن قدرت سختافزاری کنسول است. و بعد هم Wii قرار دارد که ورودیای متفاوت از دو کنسول دیگر و تکنولوژیای پایینتر دارد. اگر ما بخواهیم برای Wii بازی بسازیم، باید آن بازی که برای پلتفورمهای دیگر ساخته شده را بالکل تغییر دهیم که امریست پرخرج و پرریسکتر از استخدام چند سازنده ی خوب برای Ps3. این مقوله را ما هنوز تحت بررسی داریم، اما مطمئنا تنها اینستال بیس است که حکم مطلق را میدهد. اگر فرصتی برای یک کنسول به وجود بیاید شما باید آنرا جدی بگیرید.
بنابراین آیا شانسی برای دیدن Left 4 Dead روی PS3 هست؟
در حال حاظر، 50-50. احتمال کمی وجود دارد که این اتفاق امسال بیفتد. چیزی که امروز مورد توجه است، کسب محبوبیت بازیست و این که اینکه به نظر میرسد فروش خوبی خواهد کرد. Portal برای مثال، از آن بازیهایی بود که قبل از عرضه، جهت متقاعد کردن کسانی که از گرافیکهای خوب خوششان می آید شکست خورد . اما وقتی که بیرون آمد، گیم پلیای استوار داشت و یک داستان زیرکانه، و بنابرآن بود که 30 جایزهی بازی سال را از آن خود کرد. Wii نیز در رتبهی خوبی قرار دارد و ما خواهیم دید که آنها میتوانند آن رتبه را در گذر زمان نگاه دارند یا نه، اما در حال حاظر همه در سعیند که به رتبه ی دوم برسند، و فکر کنم که تا آخر امسال، Install Baseـه X360 و PS3 تقریبا همسان شود. PS3 به نظر میرسد که در حال حاظر رتبهی اول در اروپا باشد، در حالی که در ایالات متحده هنوز X360 رتبه ی خود را حفظ نموده است. اما اگر به آسیا نگاه کنید درمیابید که چه کسی رکورد شکن خواهد بود. سونی بیشبهه برتری دارد. نه؟