برای مشاهده 10 حقیقت سریال Rick and Morty در یوتوب کلید کنید
در حالی که پخش فصل چهارم سریال Rick and Morty به تازگی شروع شده. این انیمیشن که نسبت به بقیه بزرگان این ژانر مثل سیمپسونها و South Park عمر بسیار بسیار کمتری دارد برای خودش غوغایی به پا کرده که تاکنون نظیرش رو کمتر دیدیم. بدون شک دلایل اصلی محبوبیت این سریال ریک و مورتی سناریوی دیوانه وار، دیالوگهای کوبنده و طنز سیاهش است که بخش عمدهای از آن از ذهن خلاق و شاید هم بیمار خالقانش یعنی دن هارمون وجاستین رویلند سرچشمه گرفته. این بار در برنامه آنچه نمیدانید این هفته به مناسبت آغاز پخش فصل چهارم ریک اند مورتی، انیمیشن فوق محبوب Adult Swim قصد داریم به بررسی ده نکته کمتر شنیده شده و جذاب آن بپردازیم.
همه چیز از یک فیلم کوتاه شروع شد
خالقان سریال Rick and Morty در جریان یک فستیوال فیلم کوتاه که توسط دن هارمون برگزار شده بود با همدیگه ملاقات کردند. فیلم کوتاه جاستین رویلند تنها به یک نیت ساخته و به نمایش درآمده بود: شوکه کردن مردم. در همین حال هارمون از این فیلم خیلی خوشش آمده و بعده ها گفت به نظرش این اثر خیلی خنده دار بود. همین شد که وقتی Adult Swim برای ساخت یک سریال انیمیشنی 30 دقیقهای با هارمون تماس گرفت، اولین چیزی که به ذهن او خطور کرد دعوت از رویلند برای همکاری بود. به عقیده هارمون، جاستین رویلند اهمیت زیادی به داستان میده و در مورد جزییات هم بسیار حساسه و همین اونو تبدیل به یک نویسنده کاردرست کرده.
پرونده سناریو قسمت اول در شش ساعت بسته شد
کار نوشتن سناریوی اولین قسمت سریال تنها لحظاتی پس از استقبال نیک وایدنفیلد ،مدیر برنامه های Adult Swim از ایده اولیه انیمیشن آغاز شد. به این دلیل که هارمون هنوز روی پروژه Community کار میکرد، زمانبندی دو خالق سریال برای نوشتن سناریوی سریال بسیار فشرده بود. برای همین هارمون و رویلند تصمیم گرفتند به سرعت هرچه تمام تر تولید Rick and Morty رو شروع کنند. هارمون بعد ها در مصاحبه با لس آنجلس تایمز گفت: ما رو زمین نشسته بودیم و من میخواستم به خانه بروم که رویلند گفت صبر کن اگر الان بری خونه شاید تا سه ماه دیگر هم نتوانیم سناریو را بنویسم. بنشین در شیش ساعت قال قضیه را میکنیم و این شد که سناریوی پایلوت یکی از محبوبترین سریال های حال حاضر تلویزیون تنها در شش ساعت نوشته شد.
وقتی خالقان سریال از خواهر بافی قاتل خون آشامها الهام گرفتند
در حالی که مخاطبان تصور می کنند اپیزود Total Rickall ادای احترامی به همین فیلم محسوب میشود اما در واقعیت سازندگان چیزی کاملا متفاوت را در ذهن داشتند. در یکی از مصاحبه های پشت صحنه، دو خالق سریال عنوان میکنند منبع الهام اصلی آن ها برای ساخت این اپیزود نه فیلم Total Recall بلکه سریال Buffy بوده است.
در فصل پنجم این سریال به طور ناگهانی اعلام میشود بافی یک خواهر به نام Dawn دارد و تمامی کاراکترها به صور کورکورانه ای داون را درون جمع خود می پذیرند انگار که از کودکی او را می شناخته اند. در حالی که در چهار سیزن نخست هیچ خبری ازاین خواهر نبود از اینجا مخاطب با خود میگوید یک جای کار میلنگد. در قسمت total rickall هم مخاطبا در همان سکانس اول با عمو استیو آشنا میشن که به قول خانواده اسمیت بیش از یک ساله که همراهشون زندگی می کنه اما مخاطبان تاحالا او را ندیده بودند تا این که ریک به بازوی استیو شلیک میکند و مشخص میشود او یک انگل فضایی بوده که خاطرات خوب دروغین در ذهن مردم کار میگذارد.
ریک انگلهای خوشحال را به خانه آورد. نه سامر!
برخلاف انیمیشنی مثل Archer، در ریک اند مورتی خبری از مرتبط ساختن داستان اپیزودهای مختلف برای ساخت یک هسته داستانی کلی نیست. البته این بدین معنا هم نیست که هیچکدوم از اپیزودهای ریک اند مورتی با یکدیگه ارتباط ندارند. در دیالوگ ها و سناریوی بسیاری از قسمت های سریال ردپای کاراکترها و حوادث اپیزودهای گذشته دیده میشه. با این حال یکی از جالبترین آن ها در قسمت Morthynight run رخ میده. در شروع قسمت total rickall ریک رو میبینیم که چندین سنگ درخشان را به درون سطل آشغال میندازه. حالا به قسمت Morthynight run بازمیگردیم. در این قسمت ریک چندین سنگ درخشان را در ماشین پرنده خودش بار میزنه تا به زمین بیاره. اگر به این سنگ ها دقت کنید چند حباب صورتی می بینید. این حباب ها همان انگل های فضایی هستند که خانه اسمیت ها را تسخیر میکنند و ریک به دروغ بقیه رو متهم به آوردنشون به زمین میکرد.
قسمت اول فصل دوم کمر سازندگان را شکست
کمتر کسی تصور میکرد سریال Rick and Morty به موفقیت دست پیدا کند. برهمین اساس وقتی نوبت به ساخت اپیزود اول فصل دوم رسید، خالقان سریال متحمل فشار روانی بسیاری شدند که نزدیک بود آنها را نابود کند. در این اپیزود ریک با توقف زمان برای تمیزکردن خانه اسمیتها در نظم زمان تداخل ایجاد میکند و در نهایت باعث شکستن واقعیت و خلق چندین و چند تایملاین زمانی جدا میشود. رویلند بعدها در مصاحبه با رولینگ استونز اعلام کرد ساخت این قسمت یکی از سخت ترین کارها بوده و به قولی آنها را تکه تکه کرده. چون که آنها در حال خلق یک اپیزود بی نظیر بودند اما نتوانستند آن طور که باید و شاید داستان آن را بسط بدهند و ایده هایشان فقط روی کاغذ خوب بوده و نتیجه نهایی بیش از اندازه پیچیده شده. رویلند در حالی اینطور درباره این اپیزود صحبت میکند که به عقیده بسیاری از طرفداران، قسمت اول سیزن دوم بدون شک یکی از بهترین قسمتهای کل سریال است.
ریک اند مورتی یا داک اند مارتی مک فلای؟ مسئله این است
اگر رابطه ریک و مورتی برایتان خیلی آشنا به نظر می رسد به هیچ عنوان دچار توهم نشدهاید. کاراکترهای ریک و مورتی با الهام از داک براون و مارتی مک فلای، کاراکترهای اصلی Back to the future خلق شده اند. سریال ریک اند مورتی نخستین بار در یک فستیوال و به عنوان پارودی Back to the future به نمایش درآمد و پس از استقبال گسترده مخاطبان بود که تبدیل به یک سریال شد. فقط سوالی که پیش میآیذ این است که آقای Poopybutthole با الهام از چه شخصیتی خلق شده؟
اینجا داستان تعطیله
اگر تاکنون فکر کرده اید که سریال ریک اند مورتی هیچ داستان کلیای ندارد باید بگیم که درست فکر کردهاید. دن هارمون به روشنی اذعان کرد که داستان سریال این است که ما هیچ داستانی نداریم. سناریوی ریک اند مورتی با هیچ عقلی جور در نمیآید و این تمام هدف این سریال است. پس حالا میتوانیم با خیال راحت و علم به مریض بودن ذهن هارمون و رویلند شبها سر روی بالشت بذاریم.
وقتی سیمپسونها هم توسط ریک کشته شدند
سیمپسون ها اولین سریال انیمیشنی تاریخ است که راه را برای انیمیشن هایی مانند ریک اند مورتی باز کرد. پس هیچ عجیب نیست که خالقان دو سریال با یکدیگر برای خلق داستانی با حضور کاراکترهای هر دو سریال همکاری کرده باشند. درست شنیدهاید. خالقان دو برنامه با خلق یک کراس اور چند دقیقهای، ریک و مورتی را به خانه سیمپسونها و کاناپه مشهورشان بردند که خب نتیجه اش مرگ سیمپسون ها بود. اگر طرفدار هر کدام از این دو سریال هستید، به هیچ عنوان این ویدئو را از دست ندید.
نقشه دیوانه وار رویلند برای زمین
رویلند در ابتدای ساخت سریال قصد داشته زمین را در پایان هر اپیزود از بین ببرد. بدین صورت که تصمیمات دیوانه وار ریک در پایان هر قسمت به نابود شدن زمین ختم میشده. این ایده با این که در آغاز خیلی جذاب به نظر میرسد اما توسط تیم نویسندگان سریال رد شد آن هم به این دلیل که برای مخاطبان به سرعت یکنواخت و مسخره میشده. به نظر می رسه نویسندهها تصمیم عاقلانه ای گرفتند که با ایده رویلند مخالفت کردند.
سرچشمهی بدبختیهای جری
خالقان سریال در آغاز قصد داشتند کاراکتر جری را یک شخصیت جدی و کاریزماتیک جلوه دهند که بچه هایش کلی از او حساب می برند. این ایده به صورت جدی در سناریوی سریال گنجانده شده بود تا این که کریس پارنل صداگذار جری پا در استودیو گذاشت و کارش را شروع کرد. صحبت کردن کریس همانا و خندیدن سازندگان هم همانا. همین شد که کاراکتر جری از یک پدر منظم و جدی تبدیل شد به یک پدر بدبخت و لوزر.