چند ماهی از شروع دهه جدید گذشته و شرایط همانند سینما برای سریالهای تلویزیونی هم به خوبی دنبال نشده. هرچند هنوز شاهد پخش مجموعههایی هستیم که در گذشته تولید شدهاند اما باید خود را برای خشکسالی در ادامه سال 2020 آماده کنیم. با این تفاسیر بد نیست نگاهی داشته باشیم به برترین سریالهای دهه گذشته. سریالهایی که بررسی آنها به خوبی پیشرفت تولیدات تلویزیونی را در چند سال اخیر نشان میدهد و ثابت میکند که این روزها با حضور پررنگ کمپانیهای مختلف، سریالهای تلویزیونی سعی دارند از دید کیفی خود را در سطح و اندازه تولیدات پرهزینه سینمایی قرار دهند. این نکته نیز حائز اهمیت است که در فهرست پیش رو تنها سریالهایی را مد نظر قرار دادهایم که قسمت اول آنها در دهه گذشته پخش شده باشد. این در حالی است که دیگر ملاک انتخابها ما برمبنای سریالهایی قرار گرفته که حداقل پیش از یک فصل پخش شده باشند. با این تفاسیر مینی سریالهای کوتاه از معادله خارج شده و آثاری همچون سریال Chernobyl در این رتبهبندی قرار نگرفتهاند.
برای مشاهده بهترین سریال های دهه گذشته در یوتوب کلیک کنید
Better Call Saul
بعد از پایان موفقیت آمیز Breaking Bad، وینس گیلیگان و شبکه AMC دنیای ساخته شده برای این مجموعه را رها نکرده و در ادامه تولید سریال جانبی آن یعنی Better Call Saul را شروع کردند. مجموعهای که تمرکز خود را روی شخصیت سال گودمن گذاشته و داستان این وکیل عجیب را پیش از آشنایی با والتر وایت و جسی پینکمن روایت میکند. سریال Better Call Saul شاید به طول کلی در سطح و اندازه Breaking Bad به عنوان یکی از برترین سریالهای تاریخ قرار نگیرد اما همان اتمسفر آشنا با همان دقت و ریزبینی در فیلمنامه را به همراه دارد. تاکنون ساخته وینس گیلیگان بیش از 20 نامزدی جایزه امی را تجربه کرده و جایگاه باب اودنکیرک ستاره اصلی خود را به عنوان یکی از بازیگرهای قدرتمند این روزهای آمریکا ثابت کرد.
Hannibal
عجیب است اما سریالی را در این فهرست قرار دادهایم که بعد از پخش سه فصل، تولیدش متوقف شد. سریال Hannibal بدون شک یکی از بهترین و در عین حال عجیبترین مجموعههای تلویزیونی است که در تاریخ طولانی مدت این نوع از تولیدات سرگرمیمحور تولید شده. همانطور که از نام سریال هم مشخص است، Hannibal بخشی از داستانهای دکتر هانیبال لکتر را روایت میکند که احتمالا با او در سکوت برهها برای اولینبار آشنا شدهاید. این سریال البته ارتباطی به مجموعه فیلمهای ساخته شده براساس هانیبال نداره و به شکل مستقیم داستان رمانهای نوشته شده توسط توماس هریس را منبع اصلی خود قرار داده. در شرایطی که از دید کیفیت هیچگاه سریال Hannibal افتی را تجربه نکرد اما سنگین بودن بیش از حد اتمسفر و پیچیدگی داستان تاثیر خود را روی کاهش مخاطب گذاشت و تنها سه فصل از این مجموعه توسط برایان فولر توسعه پیدا کرد. بدون شک مد میکلسن بهترین بازی زندگی حرفهای خود را در این سریال به نمایش گذاشته و یکی از مخوفترین شخصیتهای تاریخ تلویزیون را خلق کرد.
Rectify
در روزهایی که اکشنهای بیمغز هر ساله تعداد زیادی مخاطب را به خود اختصاص میدهند، شبکه SundanceTV از راه میرسد و سریالی را به نام Rectify پخش میکند. مجموعه تلویزیونی که از دید امتیاز اختصاص یافته در متاکریتیک، رتبه اول بهترین سریال تاریخ را به خود اختصاص داده و سعی دارد داستانی فردی را روایت کند که برای سالهای طولانی بیگناه به زندان افتاده. شاید ریتم کند Rectify این مجموعه را مورد پسند تمامی مخاطبها قرار ندهد اما میتوان یکی از واقعیترین داستانهای حاضر در تلویزیون و تعدادی از نقشآفرینیهای تاثیرگذار این مدیوم را در Rectify پیدا کرد. مجموعهای که فصل چهارم و انتهایی آن متوسط امتیاز 99 از 100 را به خود اختصاص داده و بالاتر از آثاری همچون Breaking Bad و The Leftovers قرار دارد.
Rick and Morty
عجیب، غیرقابل پیشبینی و بامزه؛ شاید بهترین القابی باشد که بتوان از آنها برای معرفی سریال Rick and Morty استفاده کرد. مجموعه انیمیشنی که هرچند پخش آن از سال 2013 شروع شده اما تنها چهار فصل فرصت میزبانی از مخاطبها را به دست آورده. شاید در ظاهر Rick and Morty را بتوان اثری در ژانر کمدی طبقهبندی کرد اما در پسزمینه همین لحظات طنز، شاهد نابود شدن حجم عظیمی از کلیشههای داستانسرایی به خصوص در ژانر علمی تخیلی هستیم. مجموعهای که در حال حاضر مراحل تولید فصل پنجمش دنبال میشود تاکنون توانسته خود را به عنوان یکی از پرمخاطبترین انیمیشنهای تلویزیون ثابت کرده و محبوبیت خود را فراتر از این مدیوم ادامه دهد. اگر از داستانهای تکراری و پیچشهای قابل پیشبینی خسته شدهاید و به دنبالی سریال منحصر به فرد هستید، Rick and Morty بهترین گزینه موجود برای شماست.
Fargo
ساختار تولید سریالهای تلویزیونی به شکل آنتولوژی برای چند سالی است که بیشتر مورد توجه توسعهدهندگان قرار گرفته و البته نتایج جالب توجهی نیز به همراه داشته. مجموعههایی همچون American Crime Story، American Horror Story یا True Detective در برخی فصول خود از این فرمول که اجازه میدهد هر فصل داستانی مجزا داشته باشد، استفاده خوبی کردهاند اما این سریال Fargo است که هیچگاه با وجود طبقهبندی در میان آنتولوژیها دچار افت قابل ملاحظهای نشده. مجموعه تلویزیونی Fargo که با الهام از فیلم سینمایی برادران کوئن با همین نام تولید شده، داستانی جنایی را با شخصیتهای فراموشنشدنی و طنز سیاه زیرپوستی همراه کرده و بهترین نتیجه ممکن را کسب کرده. سریال Fargo تاکنون چندین جایزه مختلف گلدن گلوب و امی را به خود اختصاص داده و فعلا فرایند تولید فصل چهارم آن به واسطه شیوع کرونا متوقف شده.
The Americans
لقب بهترین سریال جاسوسی تاریخ به راحتی در اختیار The Americans است. مجموعهای که اینبار حوادث پیرامون جنگ سرد را فضایی کاملا متفاوت و جذاب روایت میکند و به شکلی خاص تمرکز خود را روی جبههای از ماجرا قرار داده که معمولا نادیده گرفته میشود. سریال The Americans روایتگر داستان دو مامور مخفی KGB است که در خاک آمریکا نفوذ کرده و تعدادی عملیات حساس و بزرگ را در جریان جنگ سرد رقم میزنند. اصلیترین موضوعی که The Americans را در جایگاهی بالاتر از دیگر آثار جاسوسی قرار میدهد، پرداخت واقعگرایانه آن به موضوع اصلی داستان است. اینبار تمام تمرکز روی عملیاتهای نفسگیر قرار نگرفته و با بُعدی از زندگی یک جاسوس روبرو میشویم که حتی در سینمای باسابقه هالیوود هم پرداختی این چنینی را به خود ندیده. از جمله دیگر دستاوردهای ساخته جو ویسبرگ میتوان به این نکته اشاره کرد که کری راسل و متیو ریس دو بازیگر اصلی The Americans، با نمایش قدرتمند خود در این مجموعه توانستند جایگاهی ثابت در آثار سینمایی پیدا کنند.
Atlanta
دانلد گلاور که در دنیای موسیقی با نام Childish Gambino شناخته میشود بدون شک در میان مورد توجهترین هنرمندان امروز دنیا قرار دارد. بازیگر، کارگردان و خوانندهای که کار خود را با آثار کمدی همچون سریال Community شروع کرد، اکنون یکی از مهمترین چهرههای هنری اجتماع آمریکایی/آفریقایی به شمار میرود. سریال Atlanta در مسیر شکلگیری این محبوبیت و جایگاه نقش بهسزایی داشته. سریالی در ژانر کمدی سیاه که سعی کرده در کنار روایت زندگی شخصی رپرهای خوردهپا، به مشکلات اجتماعی این روزهای آمریکا توجه ویژهای داشته. چیزی که سریال Atlanta را از دیگر رقبا جدا میکند، ساختارهای متفاوت و خاصی است که برخی قسمتها طبق آن تولید میشوند. مجموعه تلویزیونی Atlanta بخش دیگری از بار طنز سیاه خود را به موضوعاتی اختصاص داده که به اصطلاح تحت عنوان بدبختی آدمهای عادی جامعه معرفی میشوند. مشکلاتی که مخاطب میتواند بیشترین میزان همزادپنداری را با آنها برقرار کند.
Game of Thrones
وقتی صحبت از Game of Thrones می شود بسیاری از ببیندگان سریال یاد فصل فاجعه بار پایانی آن می افتند. با این حال کمال بی انصافی است که بخواهیم از هفت فصل ابتدایی این سریال به راحتی عبور کنیم. سریالی که موفق شد استاندارهای تلویزیون را پس از شاهکارهایی همچون Wire ، Sopranos و Breaking Bad ارتقا دهد. زوج «دیوید بنیاف» و «دی.بی.وایس» نه فقط اقتباسی فوق العاده از کتاب نغمه آتش و یخ را ارائه دادند بلکه موفق شدند میلیون ها بیننده ای که از این مجموعه کتاب حماسی بی خبر بودند را با دنیای غنی زاده ذهن «جرج آر.آر مارتین» آشنا کنند. همانطور که احتمالا می دانید داستان این سریال در قلمرو خیالی وستروس جریان دارد و نبرد خشونت بار خاندان های سلطنتی بر سر تاج و تخت این سرزمین را روایت می کند.
این سریال محبوب طی هشت سال پخشش برنده بیش از 58 جایزه امی شد و هر قسمت فصل آخر آن به طور متوسط بیش از 10.5 میلیون ببینده داشت. در حال حاضر شبکه HBO مشغول ساخت دومین سریال بر اساس مجموعه «نغمه آتش و یخ» است که داستان سال ها پیش از بازی و تخت رخ می دهد و شروع سقوط سلسله تارگارین را به تصویر می کشد
The Leftovers
دنیایی را تصور کنید که در یک لحظه 140 میلیون نفر معادل 2 درصد جمعیت آن ناپدید میشوند ! ایده اولیه داستان The Leftovers به قدر کافی جذاب است که مخاطب را به سمت خود هدایت کند اما واقعیت ماجرا چیز دیگری است. همواره چنین داستانهایی با رونمایی از رازهای شکل گرفته در ابتدا داستان پیش میرود اما دیمون لیندلوف خالق سریال The Leftovers رویکردی کاملا متفاوت را نسبت به این موضوع اتخاذ کرده. داستان ناپدید شدن 2 درصد جمعیت جهان تنها بهانهای است تا به زاویه دیگر این اتفاقات یعنی سرنوشت کسانی که روی زمین باقی ماندهاند، بپردازد. کسانی که ممکن است اعضای خانواده خود را از دست داده یا حتی هیچ تاثیری را از اتفاقات ندیده باشند اما به شکلی درگیر حواشی آن هستند. جدای از توضیحات اشاره شده در سریال The Leftovers میتوانید شاهد تعدادی از بهترین نقشآفرینیهای تاریخ تلویزیون باشید.
BoJack Horseman
سخت است در این روزها حرف تازهای برای گفتن داشتن. برای سالهاست که هنر و صنعت سرگرمی به هر موضوعی دست اندازی کرده و پرداختی شاید حتی جزئی به آن داشتهاند اما هیچگاه موفق نشدهاند که خودشان یعنی جامعه حاضر در صنعت سینما و تلویزیون یا به شکل هنر را مورد انتقادی روشن قرار دهند. سریال BoJack Horseman که از دید بسیاری ژانری تحت عنوان Sadcom را شکل داده، هدف نهایی خود را همین موضوع قرار داده. اینکه بگوید چه اتفاقات سیاه و تلخی در پشت ظاهرهای درخشان سلبریتیها و انسانهای مشهور رخ داده. تاثیری که BoJack Horseman روی شناخت بهتر ما نسبت به موضوع افسردگی و مشکلات پیرامون آن داشته، بدون شک در تلویزیون و سینما بیسابقه است. سریالی که سعی میکند به سادهترین شکل ممکن، حرفهای مهم خود را مطرح کرده و آن را به بهترین نحو پیش روی مخاطبی قرار دهد که شاید هیچ اطلاعاتی از این مسائل نداشته باشد. به ظاهر انیمیشنی و شوخیهای BoJack Horseman توجهای نکنید. ساخته رافائل باب واکسبرگ نه تنها بهترین خروجی تاریخ نتفلیکس است بلکه شاید بهترین کمدی سیاهی باشد که در تلویزیون فرصت تماشای آن را داشتهایم.