در دهه ۹۰ میلادی، شبکه کابلی – اشتراکی HBO تصمیم گرفت تا چیزی را کمی متفاوت امتحان کند. شبکه HBO در ابتدای کار، زمان و پول فراوانی را صرف خلق مجموعههای تلویزیونی کرد و با گذشت سالها به یکی از بزرگترین شبکههای تولیدکننده محصولات نمایشی شد. تنها کافی است که نگاهی به سریال Game of Thrones بیندازید تا متوجه شوید سطح تولید مجموعههای شبکه HBO فرسنگها با آثار تلویزیونی سایر شبکهها فاصله دارد.
شبکه HBO مرزهای سریالسازی در ژانرهای متفاوت را تحت فشار قرار داده است؛ شبکه جلوه متفاوتی از یک گانگستر را در یک سریال خلق میکند که برای درمان نزد روانپزشک میرود. نویسنده برنده اسکار – آلن بال – را جذب میکند تا سریالی غنی پیرامون خانوادهای بسازد که کارشان آمادهکردن مراسم تدفین است و به ستاره سیتکام Seinfield اجازه تولید یک مجموعه کمدی پیرامون زندگیاش را میدهد. HBO به لطف ارائه پیشنهادهای جذاب و اورجینال به سازندگان خود، به چنین افتخاراتی دست پیدا کرده است و اکنون با راهاندازی شبکه اینترنتی HBO Max قصد پیروزی در جنگ شبکههای اینترنتی دارد.
برای تماشای آیتم ویدیویی در یوتوب کلیک کنید
در این مقاله قصد داریم نگاهی به بهترین سریالهای شبکه HBO بیندازیم. به علت بالا بودن سطح کیفی 80 درصد مجموعههای شبکه HBO، تصمیم گرفتیم که تنها سریالهای چند فصلی شبکه را در لیست مذکور ذکر کنیم و از اشاره به مینی سریالها و برنامههای زنده تلویزیونی شبکه اجتناب کنیم. پس با ما همراه باشید.
10.Carnivale
سال پخش (2005-2003)
HBO سریالهای زیادی را پخش کرده است که پس از پخش تنها یکفصل کنسل شدند (مانند سریال Tell Me You Love Me یا John From Crinicati) اما مواردی همانند سریال Carnivale هم بودند که توانستند تا حدودی در کنداکتور شلوغ شبکه HBO جایگاهشان را نگه دارند. این درام شبه عرفانی تنها در دو فصل 12 قسمتی از شبکه HBO پخش شد و علیرغم بازخوردهای مثبت از سوی منتقدان و تمایل تماشاگران به ژانر فانتزی، سریال در میان برهه پخش خانواده سوپرانو (The Sopranos)، شش فوت زیرزمین (Six Feet Under) و شنود (The Wire) دوام نیاورد. در حالی که دانیل ناف، خالق مجموعه، Carnivale را برای شش فصل برنامهریزی کرده بود. داستان سریال Carnivale در دوران رکود بزرگ اقتصادی آمریکا اتفاق میافتد. سریال با وامگیری از مجموعههای تحسینبرانگیز تویین پیکس (Twin Peaks) و واتسونها (The Watsons)، به ارتباطهای مرموز بین مردم عادی و کارناوال بین جادهای که توأم با رویدادهای عجیب و عرفان است، میپردازد. سریال بهقدری پیچیده است که حتی طرفداران هم قبول داشتند که کامل قصه دوانیل ناف را نمیفهمند، با اینکه سریال با پایانبندی درست به سرانجام نرسید. سریال Carnivale در کنار سریال Deadwood، ممکن است غیرمنطقیترین سریالهای کنسل شده HBO محسوب شوند، زیرا در آن مقطع زمانی، هیچچیز دیگری در تلویزیون مانند کارناوال فضای پر و سر و صدا و اشعار سوررئال ارائه نمیداد.
9. The Newsroom
سال پخش (2014-2012)
سریال The Newsroom بازگشت جسورانه آرون سورکین به جریان سریالسازی پس از مجموعه The West Wing قلمداد میشود. The Newsroom پیرامون اتفاقهای درون یک شبکه کابلی خبری خیالی است که سورکین تمام غرایز سیاسیاش را آشکار میکند؛ صحبتهای سیاسی سیاستمداران را تمسخر میکند، نقش قدرتمندانهای به شخصیتهای زن میکند و سخنرانیهای جناح دموکرات را ضعیف جلوه میدهد. چیزی که در سریال The Newsroom آزاردهنده است، این است که سورکین به قهرمان قصه – Will McAvoy (با بازی جف دانیلز) – فرصت میدهد تا خبرهای حقیقی سرتاسر جهان را به نحوی دیگر گزارش دهد و آنچه را که روزنامهنگاران دنیای واقعی اشتباه برداشت کردهاند، به درستی درک کند. سورکین میخواهد که بینندگان McAvoy را به عنوان آخرین فرد آرمان گرا بپذیرند: مردی با صداقت که در یک تجارت تحت فشار است. سریال The Newsroom به مرور بهتر میشود، داستانک ها جذاب و کشمکشها طولانیتر میشود اما زیر متنهای سیاسی که نشئتگرفته از اعتقادهای سورکین همچنان در بیان سخنهای افراد شاغل در شبکه موج میزند.
8. Succession
سال پخش (در حال پخش-2018)
در عصر کنونی آقازادهها، پدیدهای که در آن ثروتمندان احمق مانند فرزندان دونالد ترامپ و فرزندان وایت اینگراهام مالک دنیا میشوند، سریال Succession با لحن طنز و طعنه به این افراد میپردازد. سریال Succession تصویری طعنهآمیز از ثروتمندانی را نشان میدهد که در خیانت و بیکفایتی لذت میبرند و برای کنترل یک امپراطوری رسانهای با هم رقابت میکنند. با ارجاع ساده به زندگی روپرت مرداک و فرزندانش، جسی آرمسترانگ، خالق سریال، داستان یک پدر از دور خارج شده با نام Logan Ray (با بازی برایان کاکس) را شرح میدهد. در حالی که او سرپرستی فرزندان بالغش را برعهده دارد که هم تحقیرش میکنند و هم میل به مال و منافعش دارند، اما هوش تجاری لازم برای انجام هر کاری به جز تلاش در جهت تخریب تجارت پدرشان ندارند. فصل اول سریال Succession هفته به هفته قویتر میشود. در نهایت به یک سریال تلویزیونی دیدنی درباره سبک زندگی ثروتمندان و به طنز اساسی پیرامون یک شرکت تجاری نامدار در قرن ۲۱ تبدیل میشود. فصل دوم سریال را به یک پدیده فرهنگی تبدیل میکند که بیشتر بهخاطر نقشآفرینی کاریزماتیک و دلخراش جرمی استرانگ، کیاران کالکین، و سارا اسنوک به عنوان فرزند Roy، روحشان را به امید رسیدن به تخت پادشاهی متحد میکنند.
7.The Leftovers
سال پخش (2017-2014)
رمان The Leftovers نوشتة تام پروتا، درباره یک فاجعه جهانی مرموز است که حدود 2 درصد جمعیت ناگهان ناپدید میشود. کتاب به اندازه کافی جذاب و خوب است اما به نظر میرسد نویسنده هرگز به طور کامل به مفاهیم گسترده فرضیه خود پی نبرده است. این موضوع زمانی تغییر کرد که دیمون لیندلوف، یکی از سازندگان سریال Lost، به سرعت وارد صحنه میشود و داستان را به طرز قابل توجهی برای مخاطبان تلویزیون گسترش میدهد و یک درام احساسی و غنی پیرامون غم و عدم قطعیت وجود زندگی با چنین حادثه غیر قابل توضیح (ناپدید شدن ناگهانی 2 درصد از جمعیت جهان) خلق میکند. با نقشآفرینیهای فوقالعاده جاستین ثرو، کری کان، رجینا کینگ، آن داود و سایرین، این مجموعه واکنشهای مختلفی را نسبت به گسستگی ناگهانی ثبت میکند؛ از جمله ظهور یک فرقه غیرکلامی معنوی/تروریستی و زنجیرهای که پاسخهای خاص خود پیرامون بحران قصه دارد. اینکه هیچ پاسخ آشکاری پیرامون آنچه رخ داده است وجود ندارد، فشار روانی است که بازماندگان و جامعه به طور کلی نمیتوانند تحمل کنند.
6.Six Feet Under
سال پخش (2005-2001)
آشکار کردن محیط مراسم تدفین، رفتار آزادانه شخصیتها و انحراف گاهبهگاه به رئالیسم جادویی، سریال Six Feet Under در واقع ممکن است یکی از نزدیکترین و بهترین سریالها در کاتالوگ شبکه HBO باشد. آلن بال، خالق سریال، با نگاه به یک خانواده آمریکایی در بحران روحی، با کینههای قدیمی و رازهای تاریک در حالی که سعی در حرکت از مرگ بزرگ خاندان خود دارند، موضوعات فیلم اسکاری American Beauty خود را گسترش و عمق میبخشد. در دیگر سریالهای شبکه HBO که میتوان آن را درامهای خانوادگی نامید، مانند Sopranos یا Big Love نوعی از مضامین مذکور یافت میشود. اما در حالی که سریال Six Feet Under دارای صحنههای احساسی مثل صحنههای عاشقانه، مرگ و مواد مخدر است، بیشتر تحت تأثیر نقشآفرینیهای متفاوت بازیگرانی چون مایکل سی هال، پیتر کرایس، لارن امبروس و فرانسیس کانروی قرار میگیرد که خانواده فیشر را تشکیل میدهند. سریال Six Feet Under یکی از بهترین پایانبندیهای تاریخ تلویزیون را به مخاطب نمایش میدهد.
5. Boardwalk Empire
سال پخش (2014-2010)
اگرچه داستان گانگسترهای برهه آل کاپون هرگز بهاندازه سریالهای خانواده سوپرانو (The Sopranos)، ددوود (Deadwood) یا بازی تاج و تخت (Game of Thrones) محبوب نشد اما از برخی جهات سریال Boardwalk Empire همانند تلفیقی از تمام ماندگارترین درامهای HBO بود. سریال Boardwalk Empire با جزئیات دقیق، برخی از مردان و زنان نهچندان محترم را نشان میدهد که سعی دارند از یک جامعه در حال گذر سود ببرند و سریال شخصیتهایی را دارد که میتوانند مشکلات خود را با قتل حل و فصل کنند. آنها در عین حال مصمم هستند که ابتدا تمام گزینههای سیاسی و شبه تجاری قانونی را از بین ببرند. سریال Boardwalk Empire شیوه کسب قدرت آمریکا با ترکیبی از ترغیب کاریزماتیک و نیروی خشن در دهه 1920 را نشان میدهد. حضور تیم بازیگری قدرتمند مثل استیو بوشمی، استیون گراهام، مایکل شنون، مایکل کی.ویلیامز و جک هاتسون جذابیت سریال را چندبرابر میکند.
4. Game of Thrones
سال پخش (2019-2011)
جورج آر. آر مارتین با رمانهای A Song of Ice، حماسه فانتزی را به اپیزودهای کوچک و بهیادماندنی، سرشار از جزئیات نمایشی و شگفتیهای به واقع تکاندهنده، از دیدگاه دهها شخصیت همدل، هر یک با داستانهای کوتاه غنی و انگیزههای متضاد روایت میکند. دیوید بیناف و دی. بی وایس با تصویرسازی ساده میخواستند بدانند که بازی تاج و تخت قابلیت پخش در قاب تلویزیون را دارد و مدیران شبکه HBO میتوانند خلأ سریال The Sopranos را با این حماسه فانتزی پر کنند. با عبور از یک شروع لغزنده، سریال Game of Thrones خواستة شبکه را بیشتر از سایر سریالها برآورده کرد. در میان اژدهاها، جادوگری و کشتارهای عظیم در میدان جنگ، ماهیت سریال Game of Thrones همیشه شخصیتهای قوی (و حتی بازیگران قویتر) بود که از طریق بحثهای جذاب در قصرهای ماموت، نبردی با اراده را به نمایش میگذاشت. این مجموعه زمانی که بنیوف و ویس از طرح مارتین خارج شدند تا تنها باتکیهبر تصورهای خود فصلهای بعدی سریال را بنویسند، بهمرور عمق داستانی سریال کاهش پیدا میکند. اما از اپیزود اول تا اپیزود پایانی سریال، Game of Thrones همانند آثار سینمایی بلاک باستری، به یکی از باارزشترین سریالهای تاریخ تلویزیون قلمداد میشود.
3. Deadwood
سال پخش (2019;2006-2004)
چه کسی میتوانست تصور کند که خشنترین و رکیکترین سریال شبکه HBO در غرب وحشی قدیمی اتفاق میافتد؟ Deadwood داستان سریال در یک شهر از ایالت داکوتای جنوبی در دهه ۱۸۷۰ اتفاق میافتد و در آستانه تبدیلشدن به یک شهر متمدن قرار دارد. مجموعهای از شخصیتها را با ایدههای متفاوت از آنچه که باید با تمام فرصتهای جدید پیش رو انجام دهند، گرد هم میآیند. در شهر انواع قشرها وجود دارد؛ از معدنچی، قصاب و کلانتر گرفته تا قمارباز و بدکاره. این مجموعه تا حدودی درباره کشوری است که از هرجومرج ساخته شده و درباره مردمی است که با طبایع خود کشتی میگیرند و هر روز خواهان زندگی شرافتمندانه و آزاد هستند. دیادوود یکی از بهترین آثار نمایشی در ژانر وسترن در قرن بیست و یکم در نظر گرفته میشود. بهعلاوه بازیگرانی چون ایان مک شین، مولی پارکر، تیموتی اولفینانت، جان هاوکس، رابین ویگرت، تیتوس ولیور، ویلیام ساندرسون، کیم دیکنز در سریال نقشآفرینی میکنند که برخی از آنها بهترین نقشآفرینی عمرشان را ارائه میکنند و قاب تلویزیون را با کهن الگوهای نوین آمریکایی پر میکنند.
2. The Sopranos
سال پخش (2007-1999)
در حقیقت، سریال The Sopranos اولین سریال تلویزیونی بزرگسالانه با مؤلفههای سینمایی است. The Sopranos به عنوان نقطه محوری عصر طلایی تلویزیون قلمداد میشود، سریالی که با شناسنامه شبکه HBO همخوانی دارد و همچنین اولین سریالی است که به جلوه یک ضد قهرمان اعتبار میبخشد. خانواده سوپرانو باعث دیدهشدن شبکه HBO میشود و انفجاری در ساختار درامهای قرن بیست و یکم به وجود میآورد. رویکرد ضد قهرمانانه Tony Soprano الگویی شد برای سایر نویسندگان و خالقان سریال که بتوانند شخصیتی در حد و اندازه Tony Soprano به عنوان شخصیت اصلی خلق کنند. از نمونههای برتر آن میتوان به شخصیت Walter White در سریال Breaking Bad اشاره کرد که نکات مشترکی فراوانی بین آنها وجود دارد. دیوید چیس، خالق سریال دیدگاه عمیقاً شخصی به Tony Soprano (با بازی ماندگار جیمز گاندولفینی) دارد که از خاطرات خودش بهعنوان یک شهروند آمریکایی – ایتالیایی در نیوجرسی الهام گرفته شده است. The Sopranos پیرامون حرص و طمع یک فرد آمریکایی – ایتالیایی است که در صورت احترام گذاشتن به وی، شما را حمایت میکند و در صورت عدم قدردانی و اهانت به او، به بدترین شکل شما را مجازات میکند.
1. The Wire
سال پخش (2008-2002)
سریال The Wire چرخه زندگی در شهر بالتیمور، مریلند آمریکا را به تصویر میکشد. مواد مخدر در خیابانهای شهر بیداد میکند، به تقریب هر گوشه از پروژههای ساختمانی متروکه و نیمهکاره تحت کنترل دستفروشان و قاچاقچیان مواد مخدر است. با این وجود، در میان تودهای از آدمهای خلافکار، شهروندان عادی سعی میکنند در اوج رکود اقتصادی و فقر، کار کنند تا مخارج زندگی خود و خانوادهشان را تأمین کنند. فصل اول سریال در ژانر پلیسی تعریف میشود، جایی که تعدادی از اعضای نیروهای مبارزه با مواد مخدر قصد متلاشی یک باند قاچاق مواد را دارند. فصل دوم، مخاطب به گوشهای دیگری از شهر بالتیمور سفر میکند و با عناصر فساد و جنایت در اسکله بندهای شهر روبرو میشود که نمایی رئال از سیستم دولتی فاسد را به نمایش میگذارد. در فصل سوم، مخاطب با پیچیدگیهای بازیهای سیاسی دو جناح روبرو میشود که برای رسیدن به قدرت هر حقهای را که بلد هستند، به نمایش میگذارند. فصل چهارم سیستم آموزش و پرورش فرسوده شهر بالتیمور و تضاد طبقاتی و نژادی موجود در شهر را به تصویر میکشد و فصل پنجم به مشکلات پیش روی روزنامهنگاران و خبرنگاران میپردازد که با وقوع رشتهای از قتلهای عجیب، سیستم رسانهای شهر را مختل میکند. برجستهترین نکته از سریال The Wire این است که تمام اتفاقهایی که در طول فصول سریال رخ میدهد، کشوقوسهای داستان، شخصیتها، پیرنگ و خرده پیرنگها را با هم متصل میکند. وجود جوهره واقعیت در سرتاسر قصه The Wire را باید از آن دیوید سایمون و ادوارد برنز دانست؛ سایمون پیش از ورود به دنیای سریالسازی، روزنامهنگار Baltimore Sun بود و در حوزه رسیدگی به گزارشهای جرم و جنایت بالتیمور فعالیت میکرد. او بیشتر اوقاتش را صرف جمعآوری گزارش از نیروهای پلیس شهر میگذراند. ادوارد برنز پیش از نویسندگی و رویآوردن به شغل معلمی، در اداره آگاهی شهر بالتیمور پلیس بود. The Wire حاصل تجربه شخصی و چندینساله آنها از اتفاقات ریز و درشت شهر بالتیمور است. سریال The Wire بزرگترین و مهمترین دستاورد فرهنگی آمریکا است که خیلی دیر از سوی جامعه مدرن شناخته شد. اثری که برچسب تاریخ مصرف روی آن مشاهده نمیشود. یک شاهکار تمام عیار!