بهترین فیلم های سینمایی

بهترین فیلم‌های اکشن دهه گذشته | ۲۰۱۹ – ۲۰۱۰

همان گونه که فیلم‌های کمدی به دنبال خنداندن مخاطب‌ها هستند و فیلم‌های ترسناک قصد دارند مخاطب را به دنیای وحشت و تاریکی آشنا کنند، فیلم‌های اکشن امیدوار هستند که با ترکیب عناصر منحصربه‌فرد بزن و بکوب، ضربان قلب مخاطب را افزایش دهند. فیلم‌هایی که حاوی صحنه‌هایی اعم از مبارزات تن به تن نفس‌گیر، تعقیب و گریز ماشین‌ها در خیابان‌ها و جاده‌ها، کشتن آدم‌های بد با انواع سلاح سرد و گرم، پریدن از روی بلند‌ترین پشت‌بام‌ها و تعقیب توسط هلیکوپتر هستند. اتفاق‌هایی که هرگز نمی‌توانیم در دنیای واقعی با آن‌ها روبرو شویم اما کارگردان‌های فیلم‌های اکشن از این صحنه‌ها در جهت خلق سرگرمی، هیجان و حس تعلیق برای مخاطب استفاده می‌کنند. مخاطب‌ها به همین دلایل به فیلم‌های اکشن علاقه دارند که بتوانند به درست‌ترین شکل ممکن، سرگرمی را برایشان فراهم کنند.

برای مشاهده آیتم ویدیویی در یوتوب کلیک کنید

در دهه اخیر، با پیشرفت قابل‌توجه جلوه‌های ویژه کامپیوتری، فیلم‌های اکشن قابل قبولی ساخته شدند ولی فیلم‌ساز‌ان توانایی در صنعت سینمایی هالیوود و سایر ملل بودند که با کمترین استفاده از جلوه‌های ویژه کامپیوتری و بهره گیری از جلوه‌های ویژه میدانی، بدلکاری، نبوغ و خلاقیت، فیلم‌های اکشن بی‌نظیری را تولید کردند. در این مقاله قصد داریم نگاهی به بهترین فیلم‌های اکشن دهه گذشته بیندازیم. پس با ما همراه باشید.

10. (John Wick (2014

شاید کمتر کسی فکرش را می‌کرد که فیلم John Wick در سال 2014 به طرز قابل‌توجهی مورد ستایش طرفداران ژانر اکشن، جامعه‌ی منتقدان و رسانه قرار بگیرد. هیچ‌کس انتظار موفقیت زیادی از این فیلم اکشن نسبتاً ارزان با نقش آفرینی کیانو ریوز در نقش اصلی را نداشت اما پس از اکران، اثر مذکور باعث شد که کارنامه بازیگری این ستاره بی حاشیه سینما دوباره زنده شود. با این‌که بسیاری از صاحب‌نظران سینما چندان از سبک بازیگری کیانو ریوز تعریف نمی‌کنند اما وی به خوبی نقش یک مرد شکست‌خورده و بازنشسته را ایفا می‌کند که سعی بر گرفتن انتقام از دشمن‌های خود است. حضور بدل‌کار توانا، یعنی چاد استاهلسکی در مقام کارگردان منجر به خلق سکانس‌های اکشن بی‌نظیری شد که در دنباله‌های بعدی جذابیت این سکانس‌ها به چند برابر افزایش یافت. John Wick یک اثر استاندارد در ژانر اکشن است که علاوه بر حضور قدرتمند کیانو ریوز، از بازیگر‌های مکمل خوبی هم برخوردار است اما بیشترین موردی که شما را دوباره جذب اثر می‌کند، سکانس‌های نفس‌گیر اکشن فیلم هستند.

9. (Skyfall (2012

به عقیده بسیاری از طرفداران سری فیلم‌های James Bond، سام مندس بهترین کارگردان از زمان حضور دانیل کریگ در نقش مامور 007 است. او توانست یک اثر اکشن و حماسی قدرتمند را به کمک فیلم‌برداری جسورانه راجر دیکنز کارگردانی کند. قاب‌های بی‌نظیر دیکنز و سکانس‌های به یادماندنی مثل مبارزه تن به تن نفس گیر روی سقف قطار، سقوط افسانه‌‌ای درون آب، انفجار مترو، موسیقی متن عالی و یک بدمن همه‌فن‌حریف با بازی کاریزماتیک خاویر باردم، باعث شد فیلم Skyfall نسبت به جیمزباند‌های گذشته بیشتر مورد توجه اهالی رسانه و منتقدها قرار گرفت. فیلم Skyfall در نهایت با نامزدی در پنج رشته در اسکار سال 2013، به پرافتخارترین James Bond تاریخ تبدیل شد.

8. (Logan (2017

هیو جکمن با بیش از یک دهه حضور در نقش Wolverine، دشمن‌ها و ویلن‌های زیادی را بدون ریختن یک قطره خون از بدن‌هایشان از پا درآورد. به واقع تمام این صحنه‌سازی‌ها برای افرادی که تشنه خشونت رمان‌های مصور این شخصیت ابرقهرمانی محبوب بودند، عذاب‌آور بود تا اینکه جیمز منگولد در آخرین حضور جکمن در نقش Wolverine، تصمیم گرفت که فیلم Logan را با درجه سنی R کارگردانی کند. محصول نهایی بی‌نظیر از آب درآمد. یک اثر تعقیب و گریز خونین و سریع در بیابان‌های وسیع آمریکا که حتی تاکنون در فیلم‌های وسترن کلاسیک هم به این شکل وجود نداشته است. Logan همان فیلم دشوار، بزرگسالانه پیرامون شخصیت Wolverine است که طرفداران سال‌ها منتظر تماشای چنین پرتره‌ای از این شخصیت محبوب بودند. قدرت اصلی فیلم در بیان دشنام‌های زیاد و سکانس‌های اکشن و خونین نیست، بلکه قدرت اصلی در خداحافظی متفکرانه از یک شخصیت ابرقهرمانی با قدمت است که از احساسات واقعی و درونی در جهت مواجهه با بحران استفاده می‌کند.

7. (The Raid (2011

به‌ندرت فیلمی همانند The Raid پیدا می‌شود که عنوانش به‌طورکلی فضای داستان را توصیف کند. فیلم The Raid به‌محض آغاز، گروهی از پلیس‌های حرفه‌ای با تاکتیک منحصربه‌فرد و مخفی‌کاری، وارد مخوف‌ترین پناهگاه جنایتکارها می‌شوند اما در طول فیلم اتفاق‌هایی رقم می‌خورد که مخاطب با سکانس‌های اکشن بی‌نظیری در جهت تقابل نیروی خیر و شر مواجه می‌شود. قهرمان قصه در داخل یک ساختمان پر از جنایتکار‌های جاکارتایی روبرو می‌شود که دائما از اسلحه، تیغه، چاقو و مشت‌های محکم و آهنین برای مبارزه استفاده می‌کنند. کارگردانی بی‌نظیر گرت ایوانز و بازیگرهای متعهد و فوق العاده با استعدادش که بعدها به ستاره‌های سینمای اکشن بین الملل تبدیل شدند، موفق می‌شود که یک اثر شاهکار و فراموش نشدنی را به مخاطب تحویل دهند.

6. (Kingsman: The Secret Service (2015

اگر به دنبال اثر سرگرم‌کننده و شبه جیمزباندی هستید، فیلم Kingsman: The Secret Service به کارگردانی متیو وان بهترین گزینه برای شما است. فیلم در ژانر اکشن جاسوسی تعریف می‌شود و گهگاهی با طنز هوشمندانه، لبخندی بر لب مخاطب به وجود می‌آورد. طنز موجود در فیلم هرگز به طنزی مبتذل تبدیل نمی‌شود و روایت قصه کاملاً به‌طورجدی جلو می‌رود. به همین علت باعث می‌شود که فیلم Kingsman با ترکیب این دو ژانر به یک اثر دوست‌داشتنی برای طرفدار ژانر اکشن تبدیل شود. بازی کالین فرث به عنوان مأمور/جاسوس در فیلم درجه‌یک است که به عنوان مربی نیز تلاش دارد تا یک جوان خیابانی و کله شق با نام Eggsy (با بازی تارون اگرتون) را به یک مأمور خبره تبدیل کند. فیلم Kingsman تمام عناصر ژانر اکشن را در اختیار دارد و یکی از آن عناصر، شخصیت‌های بد فیلم هستند که هرکدام با ویژگی منحصربه‌فردشان حاضر می‌شوند که با قهرمان قصه مبارزه کنند. سکانس درگیری خونین و غیرقابل‌انتظار در کلیسا به‌جرئت یکی از به‌یادماندنی‌ترین سکانس‌های سینمایی دهه اخیر است. دنباله‌ای هم برای این اثر در سال 2017 ساخته شد که پیشنهاد من این است که از تماشای آن دنباله بی‌هویت صرف نظر کنید.

5. (Sicario (2015

دنیس ویلنوو با ساخت فیلم مهیج و بی‌پروا Sicario در سال 2015، به یکی از هیجان‌انگیزترین فیلم‌سازان دهه اخیر تبدیل شد. وی به جایگاه ستودنی در دهه اخیر دست‌یافت که باعث شد اهالی سینما مشتاق تماشای آثار بعدی این کارگردان جسور باشند. پس از تجربه جنایی ویلنوو در فیلم Prisoners و خلق فضای بیمارگونه و سوررئالیستی در فیلم Enemy، ویلنوو در Sicario قصه‌ای غم‌انگیز و رئالی از فضای ملتهب مرز بین مکزیک و آمریکا به تصویر می‌کشد. داستان پیرامون مأمور تازه‌کاری با نام Kate Mercer است که وظیفه همکاری با مأمور مافوق خود را قبول می‌کند تا به جهت فروپاشی یک باند قاچاق مواد مخدر به مرز مکزیک برود. در ادامه اتفاق‌های عجیبی برای این شخصیت به وجود می‌آید که نقش اخلاق و قانون در انجام مأموریت کاسته می‌شود. ویلنوو توانایی وهم‌انگیزی در خلق صحنه‌های مملو از تنش طولانی و افزایش ضربان قلب مخاطب دارد. سکانس تیراندازی غیرقابل‌انتظار در مرز مکزیک – آمریکا یکی از همان مواردی است که تنها ویلنوو توانایی ترسیم چنین سکانسی را دارد. حضور قدرتمند راجر دیکنز در مقام فیلم‌بردار هم نمی‌توان در خلق این سکانس‌های هیجان‌انگیز غافل شد. بازیگران فیلم به لطف هدایت ویلنوو عالی ظاهر شدند؛ Sicario یک نقطه عطف در کارنامه بازیگری امیلی بلانت محسوب می‌شود، جاش برولین به عنوان فردی مرموز و خونسرد سنگ تمام می‌گذارد و در نهایت این بنسیو دل تورو است که با چهره‌ای خشک اما پر از نفرت، با مخاطب همذات‌پنداری می‌کند.

4. (Mission Impossible: Fallout (2018

کریستوفر مک کوری که در کارگردانی پنجمین قسمت از سری فیلم‌های اکشن Mission Impossible کار بی‌نظیری انجام داد، آن‌چنان مصمم بود که قسمت بعدی را هم خودش بنویسد و کارگردانی کند. او برای بهترشدن اثرش، هنری کویل را به‌عنوان همکار و جاسوس دوجانبه به تیم بازیگری اضافه و چاشنی سکانس‌های اکشن و بدل‌کاری‌های خودسرانه تام کروز را چندبرابر بیشتر کرد. محصول نهایی یک اثر اکشن سریع، غیرقابل‌پیش‌بینی و تمام‌عیار شد که مخاطب در حین تماشای اثر به‌سختی متوجه گذر زمان می‌شود. سکانس‌های اکشن آن‌قدر جذاب ساخته شدند که ارزش تماشای مجدد را دارند. به‌جرئت فیلم Mission Impossible: Fallout یکی از خاطره‌انگیزترین فیلم‌های اکشن سینمای هالیوود در چند سال گذشته است.

3. (Inception (2010

با گذشت یک دهه از اکران فیلم پرهیاهو Inception، مردم هنوز دارند پیرامون درک پایان مجهول فیلم صحبت می‌کنند. شاخصه مهم یک فیلم خوب این است که با گذشت زمان، مردم همچنان با اشتیاق در موردش حرف بزنند و فیلم Inception از چنین شاخصه‌ای برخوردار است. فیلم Inception داستان Dominic Cobb (با بازی لئوناردو دی کاپریو) را شرح می‌دهد که قادر است به ذهن ناخودآگاه افراد نفوذ کند و اسرار ارزشمندی را در ذهن آن‌ها برای سازمان‌های بالا رتبه بدزدد. جاسوسی و سرقت‌های بی‌شمار، Cobb را در فهرست سیاه بین‌المللی فراری‌های در تحت تعقیب قرار داده است و وی در تلاش است که به زندگی گذشته‌اش بازگردد؛ بنابراین او تصمیم می‌گیرد که در آخرین مأموریت با گروهی از افراد توانا، به‌جای دزدیدن اسرار، اطلاعاتی در درون ذهن هدف موردنظر قرار دهد. Cobb همراه با تیم خود از سطوح مختلف ذهن ناخودآگاه هدف مورد نظر عبور می‌کنند و قوانین واقعیت را می‌شکنند. کریستوفر نولان از جلوه‌های ویژه بصری و میدانی بسیار پیشرفته و حرفه‌ای در فیلمش به کار برده است که با گذشت یک دهه همچنان نسبت به سایر آثار اکشن پیشگام است. فیلم Inception به‌تنهایی توانست برنده چهاربخش فنی جوایز اسکار (بهترین تدوین صدا، بهترین جلوه‌های ویژه بصری، بهترین صداگذاری و بهترین فیلم‌برداری) سال 2011 شود.

2. (Drive (2011

Drive داستان قهرمانی (با بازی رایان گاسلینگ) است که تا پایان فیلم نامش افشا نمی‌شود و مخاطب با همان نام راننده (The Driver)، با چالش‌های متفاوت زندگی او مواجه برخورد می‌کند. فیلم Drive یک اثر اکشن متفاوت است که قهرمان ساکت آن دست به اعمال خشونت‌آمیز می‌زند. یک فیلم کاملاً خشن که با مضامین تنهایی و رستگاری آمیخته شده است. راننده قصه فیلم هر قانونی را زیر پا می‌گذارد تا راه تأمین مخارج زندگی‌اش را به دست آورد. او یک قهرمان کلاسیک است که تلاش می‌کند رفتار درونی‌اش را در هنگام آشنایی با زنی مهربان، همگام سازد. فیلم Drive از سکوت نمی‌ترسد بلکه تمام سکوت‌های موجود در فیلم گویای ذهن و تصمیم قهرمان قصه است. فیلم با داشتن یک قهرمان کلاسیک، ژانر اکشن را دوباره برای مخاطب این ژانر تعریف می‌کند. نیکلاس وندینگ رفن به طور ماهرانه‌ای لحظه‌های قابل‌تأمل و صحنه‌های خشونت باری را با هم در می‌آمیزد که همه آن‌ها بخشی از یک داستان بزرگ غیرقابل‌پیش‌بینی است. فیلم Drive ثابت می‌کند که فیلم‌ساز می‌تواند با آوردن حساسیت‌های هنری، برخلاف آن چیزی که در استانداردهای سینمای هالیوود مشاهده می‌‌شود، یک اثر با عظمت و مؤلف تولید کرد.

1. (Mad Max: Fury Road (2015

پس از چندین شروع نافرجام در تولید دنباله Mad Max و تأخیرهای متعدد در طول فیلم‌برداری، بالاخره جورج میلر موفق می‌شود یک اثر کلاسیک با فضایی پساآرمان‌شهر از سینمای موج نو استرالیا، این بار با حضور تام هاردی در نقش Max Rockatansky را به سینما بازگرداند. به‌جرئت می‌توان گفت که انتظار این همه سال برای تماشای این اثر جاودانه را داشت. فیلم Mad Max: Fury Road با دقت، جسارت و سختی طاقت‌فرسا ساخته شده که کار تک‌تک عوامل سازنده شگفت‌انگیز بوده است. میلر با کمک بدلکار‌های حرفه‌ای و استفاده از جلوه‌های ویژه میدانی، اثری بدیع و بی‌نظیر را خلق می‌کند که جهان سری فیلم‌های Mad Max را گسترش می‌دهد. میلر در هر قاب، یک تصویر هنری تحویل مخاطب می‌دهد و جاده‌ای سراسر خشم را ترسیم می‌کند که مخاطب اصلاً دوست ندارد چشمانش را از این جاده بی‌انتها بردارد. تام هاردی و هم‌بازی‌اش، شارلیز ترون، چیزی فراتر از یک نقش‌آفرینی ساده به نمایش می‌گذارند. ترون آن‌قدر در این فیلم عالی است که هرازگاهی مخاطب گمان می‌کند که او قهرمان اصلی قصه است. او تصویری غیرمعمول از زن‌های سینمای اکشن به نمایش می‌گذارد و چالش‌های زنانه را در فضایی آخرالزمان به رخ بیننده می‌کشد. به حدی بازی ترون تأثیرگذار است که گریم و استایل Furiosa به نماد سینمای اکشن تبدیل می‌شود. فیلم Mad Max: Fury Road شایسته حضور در رتبه نخست بهترین فیلم اکشن دهه اخیر و حتی بهترین فیلم اکشن تاریخ سینما است.

سپهر گلمکانی

نویسنده سینما و تلویزیون

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا