اکثر بازیکنان، خاطراتی از بازیهایی که در گذشته انجام میدادند، دارند. برخی از آن بازیها، با اینکه از نظر ویژگیهایی چون گیمپلی، داستان، گرافیک و موسیقی در زمان خود مورد توجه قرار گرفتند، ولی به مرور زمان یاد و خاطرهی آنها از میان رفته است. در این مقاله سعی داریم بازیهای قدیمی که در زمان خود ویژگیهای جالب توجهای داشتند، اما اکنون از یادها پاک شدهاند را بهطور مجدد مورد بررسی قرار دهیم. شایان ذکر است عناوینی مورد بررسی قرار گرفتهاند که مشابه آنها در نسل حاضر کمتر ساخته شده و گذر زمان موجب فراموشی آنها شده است
Vanquish
همواره در دنیای مجازی، شاهد عناوین و بازیهایی بودیم که چندان مورد استقبال قرار نگرفته و یا امتیاز مناسب و درخوری را دریافت نکردهاند. شمار این عناوین بسیار زیاد بوده و قابل تامل هستند. متاسفانه برخی از بازیها، علیرغم داشتن ویژگیهای ممتاز از جمله گیمپلی روان، داستانی بینظیر و طراحی گرافیکی عالی مورد توجه قرار نگرفته و کمتر شناخته شدند. « Vanquish » یکی از عناوینی است که با وجود اینکه از سوی سایتهای معتبری چون «IGN»، «GameSpot» و «Games Radar» امتیازات بسیار خوبی را دریافت کرد، با این وجود همانند عناوین بهنام و مشهور نتوانست مورد استقبال واقع شود. عدم تبلیغات گسترده و داستانی به ظاهر سرد برای بازیکنان، از دلایل قابل قبول برای بیتوجهی نسبت به این عنوان است. میدانیم تبلیغات گسترده، نقش موثری در فروش بالای بسیاری از کالاها، از جمله بازیهای ویدئویی دارد. بارها شاهد چنین موضوعی بودیم که برخی از عناوین، با وجود ویژگیهای نه چندان جالب و فقط به علت تبلیغات گسترده، توانستند خود را در گروه عناوین موفق جای دهند، در واقع تبلیغات مکرر به نوعی موجب تغییر دیدگاه و جذب بهسوی خرید عنوان مورد نظر میشود. با ما باشید تا با بررسی کوتاه از ویژگیهای متعدد بازی، از جمله گرافیک، گیمپلی، داستان و موسیقی بتوانیم بازی را به خوبی معرفی کنیم.
ونکوییش، یکی از عناوین سوم شخص اکشن با نوآوریهای خاص از جمله محیط سه بعدی ویژه است که بر روی پلتفرمهایXbox 360 و play station 3منتشر شد. این بازی توسط کمپانی پلاتینیوم گیمز ساخته شد و شینجی میکامی، خالق عنوان رزیدنت اویل، کارگردانی آنرا بر عهده گرفت. داستان بازی از موضوعاتی همانند جنگ دو قدرت بزرگ جهانی یعنی آمریکا و روسیه آغاز میشود، اما اینبار شاهد مبارزات زمینی و تکراری نیستیم. شیوه روایت داستان و روند ادامه آن، بهطرز استادانه ای طراحی شده است. ماجرای اصلی از آنجا شروع میشود که سران ایالت متحده آمریکا، به دنبال افزایش جمعیت و بدست آوردن جایگزین مناسب سوختهای فسیلی و محدود، تصمیم میگیرند با استفاده از پایگاههای فضایی و انرژی خورشیدی، به منابع نامحدود و بینهایتی دسترسی داشته باشند. در این قسمت است که با قطب مخالف، یعنی افراطی گرایان روس مواجه میشویم، آنها با بدست آوردن ایستگاه فضایی و استفاده از انرژی خورشیدی در جهت اهداف شوم، وجهه خود را مشخص کرده و با نابودی شهر سان فرانسیسکو قدرت خود را به همگان نشان دادند. این گروه با تهدید نابودی شهر نیویورک، خواهان تسلیم شدن رئیس جمهور ایالات متحده شدند. نکته منفی که موجب کلیشهای نشان داده شدن داستان در وهلهی اول میشود، موضوع ابتدایی و جنگ دو قدرت جهان یعنی آمریکا و روسیه است. بارها و بارها، شاهد نبرد این دو قدرت بودیم و نشاندادن داستانی با این عنوان یکنواخت و سرد به نظر میرسد. در این قسمت دوباره شاهد سو استفاده از علم در جهت نابودی میشویم، موردی که شینجی میکامی در عناوین مختلف و با زبانی تمثیلی و در قالبهای متعدد، آنرا به همگان نشان میدهد. یکی دیگر از مسائلی که داستان را گیرا و جذاب میکند ایجاد تناقضات، شوکها و پایانی غیرقابل پیشبینی است. در داستان این عنوان بارها و بارها شاهد چنین موضوعی هستیم و باید گفت داستان بازی در سطح بینظیری قرار داشته است.
گیمپلی، در زمان خود بسیار استادانه و روان طراحی شد. شما با استفاده از امکانات خاص و محدود، میتوانید دشمنان را از خود دور کنید و یا نابود سازید. در این عنوان، با استفاده از امتیازات میتوانید تواناییهای خود را ارتقا بخشید یا مهمات و اسلحههای مورد نیاز خود را تهیه کنید. یکی از ویژگیهای منحصر بهفرد گیمپلی، کند شدن صحنههای حساس میباشد. مزیت این قسمت آن است که میتوانید علاوه بر ذخیره مهمات، نقاط ضعف دشمنان خود را بیابید و به آنها شلیک کنید. علاوه بر موارد ذکر شده بازیکنان میتوانند در زمان اتمام مهمات مخفی شوند و آسیب نبینند. گیمپلی امکانات گستردهای را در اختیار بازیکنان قرار میدهد. گرافیک نیز در زمان خود، در سطح خوبی قرار دارد، محیطهای بازی بهطرز استادانه طراحی شده و از حالت چندضلعی و پیکسلی خود، فاصله بیشتری گرفته است. این بازی با ویژگیهای قابل قبول، جوایز بسیاری را ازآن خود کرد و امتیازات خوبی را بدست آورد. شما میتوانید با به پایان رساندن این عنوان، تجربه ای زیبا و به یاد ماندنی را در ذهن خود داشته باشید.
American McGee’s Alice
هرگاه نامی از مکانی با نام «سرزمین عجایب» به گوشمان رسید، بیشک در همان لحظه بیاد ماجراهای آلیس، دختری 12 ساله با موهای طلائی رنگ که در دنیای عجیب با اتفاقات حیرتآوری مواجه میشود، میافتیم. در سال 2000، با عنوانی بنام «American McGee’s Alice» آشنا شدیم. در این عنوان با دختری به نام آلیس و با موجوداتی از قبیل کلاهدوز دیوانه، خرگوش و گربهی عجیبی روبهرو میشویم، اما اینبار بار با وجهه کاملا مخالف! این تفاوتها ظاهر آلیس را دربرمیگیرد بهطوریکه آلیس را دختری با موهای مشکی و چهرهای خشن میبینیم که تفاوت وافری نسبت به گذشته پیدا کردهاست. در واقع داستان جذاب و کودکانه آلیس، به داستانی تاریک، پراز ابهام و سرد تبدیل شده است. این بازی نیز، یکی از عناوینی است که به خوبی با استقبال مواجه نشد. فرم دوربین و شیوه نمایشگری نامطلوب از یک سو و گیمپلی خسته کننده از سوی دیگر، از عوامل مهم شکست این عنوان محسوب میشود. در ادامه با برسی نکات مثبت و منفی این عنوان، سعی میکنیم علل شکست را برسی کنیم.
داستان این عنوان با شیوه روایت زیبایی آغاز میشود. دختری با گذشته تلخ و توهماتی که از اتفاقات گذشتهاش نشات میگیرد، روانی تیمارستان میشود. این توهمات نه تنها شیرین و جذاب نیستند بلکه سراسر پر از ابهام، وحشت و ترس میباشند. آلیس برای رهایی از دنیای عجیب و ترسناک خود، باید با موجودات عجیب الخلقهای روبهرو شود و با چاقوی آغشته به خون، با تمامی آنها مبارزه نماید. متاسفانه با اینکه داستان بهطرز زیبایی پیش میرود، اما پایان تمام ماجراهای آلیس به شکل بسیار ساده و آماتور خاتمه مییابد.
گیمپلی، همانطور که در بندهای اول توصیف شد، از نقاط ضعف بازی محسوب میشود. آلیس در طول بازی میتواند 10 سلاح مختلف را در اختیار بگیرد. شاید تنوع سلاحها در نگاه اول خوب بهنظر برسد اما مجموع حرکتهایی که با هر سلاح میتوان انجام داد بیشاز 2 حالت نیست، بنابراین در طول بازی شاهد حرکات یکنواخت و کسالت آور میشویم، حرکاتی که باعث دلسردی بازیکن از اجرای ادامه بازی میشود. فرم هدفگیریها در طول بازی خوب و قابل قبول بوده اما نحوه کشتن بعضی از دشمنان اصلی بسیار آزاردهنده است، بهگونهای که برای رسیدن به مراحل بعدی و به اجبار بازیکن مجبور به کشتن دشمنش میشود. گرافیک، یکی از برترین ویژگی این بازی نسبت به زمان خود است. با اینکه سال 2000، طراحی چهره به خوبی صورت نمیگرفت، با این حال جزئیات ظریفی در ظاهر آلیس مشاهده میکنیم که در آن زمان بیسابقه بوده است. محیطها و نقشههای بازی بهطرز استادانه ای طراحی شده و با اتمسفر بازی تطابق کامل دارد. به صراحت میتوان گرافیک این عنوان را یکی از به یاد ماندنیترین گرافیکهای آن روزهای صنعت گیم نامید.
Spider-Man 2
بیشتر مخاطبان، با دیدن عنوان «Spider-Man» به یاد فیلمهای مربوطه میافتند، فیلمهایی که ممکن است بخشی از خاطرات و علاقهمندیهای نوجوانان باشد. بازی Spider-Man 2 بر اساس فیلمهای آن و بنا به درخواست طرفداران ،توسط شرکت بازیسازی Activision ساخته و بر روی پلتفرمهای Game cube ،Play station 2 ،Xbox ،PC عرضه شد. تقریبا اکثریت افراد داستان این عنوان را میدانند. نوجوانی به نام پیتر پارکر، قدرت عجیبی را بهدست میآورد و در پی قاتلان عموی خود، با ماجراهای جدیدی روبهرو میشود. بر اساس داستان بازی، اسپایدر من از طریق نیش نوعی عنکبوت قدرت خود را بهدست میآورد. در بازی Spider man 2 شاهد ادامهی مبارزه پیتر با شروران هستیم و داستان این عنوان، دو سال پس از وقایع ذکر شده رخ میهد. پیتر میخواهد نوعی تعادل در زندگی خود ایجاد کند و به تمامی کارهای خود رسیدگی کند اما اینبار با دشمن جدیدی روبه رو میشود، کسی که مرد عنکبوتی را مقصر تغییر خود و کشته شدن همسرش میداند. داستان برگرفته از روی داستان فیلم بوده است، اما در کل نوعی نبوغ و ابتکار را شاهد هستیم یعنی نفرت بیشتر شخص منفی نسبت به شخصیت اصلی! در واقع، به نوبه ای شخصیت منفی اصلی، دشمنش را مقصر تمام اتفاقات میداند، حتی اگر اینگونه نباشد و سرمنشا تمام مشکلات به خود شخصیت منفی برگردد.
گیمپلی، در سطح نسبتا خوبی قرار داشته و تواناییهای جدید را در اختیار بازیکنان قرار میدهد. بازیکنان میتوانند قبل از شروع بازی، با استفاده از کلیدهای راهنما، فنهای مرد عنکبوتی را انجام دهند و بتوانند دشمنان خود را شکست دهند. فرم انجام حرکات بسیار حرفهای و طبیعی طراحی شده و از حالت تخیلی خود، که در عنوان قبلی به وفور دیده میشد، خارج شد. همچنین بازیکنان میتوانند با استفاده از تارهای مرد عنکبوتی، پهنه شهر را بگردند و شاهد نماهای جذابی باشند. یکی از اشکالات اساسی طراحی مراحل، سادگی مراحل و عدم وجود مراحل سخت میباشد. یکی از اشکالات دیگر، مربوط به یکنواختی ماموریتهای فرعی بوده که موجب میشود بازیکنان فرار را بر قرار ترجیح دهند. گرافیک نیز در زمان خود، بسیار استادانه و حرفهای طراحی شده است. محیطهای بازی بیشتر حالت طبیعی و سه بعدی خود را بهدست آوردند. طراحی کاراکترهای بازی نیز به صورت دقیق و حرفهای طراحی شده است. بهطور کلی بازی در سطح بسیار خوبی قرار دارد و میتوان برای یادآوری یک خاطره، برای بار دیگر آن را تجربه کرد و یا برای اولین بار، آن را اجرا کرد و از آن تجربه خوبی را به ذهن سپرد.
Dante’s inferno
اگر به دنبال بازی افسانهای همراه با ویژگیهای خارقالعادهای هستید، «Dante’s inferno» گزینه مناسبی بوده و لحظات به یاد ماندنی را برای بازیکنان به جای میگذارد. بسیاری از مسایل داستانی، طراحی اشخاص، صحنهپردازیها و… مربوط به کتاب کمدی الهی بوده و از آن نشات گرفته است. بازی Dante’s inferno توسط شرکت Visceral Games بر روی پلتفرمهای Playstation 3 و Xbox 360 در سال 2010 منتشر شد. این بازی علیرغم نقاط قوت بسیار نظیر گرافیک عالی، صداگذاری نسبتا خوب و داستان جالب، نقاط ضعفی نیز دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
گیمپلی، تقلیدی از بازی مشهور خدای جنگ (God of War) است که خود نقص بزرگی محسوب میشود. شخصیت اصلی بازی، دانته، در دوزخی بیپایان با مشکلات متعددی روبهرو میشود. در طی مراحل، معماهای گوناگونی وجود دارند که سطح معماها نسبتا ساده، خستهکننده و تکراری است. فرم و حالت سلاحهای بازی، تنوع منحصر به فرد خود را دارد به گونهای که در دو گروه مقدس و غیرمقدس جای میگیرد. دانته با استفاده از نوعی داس مخصوص یا صلیب مقدس از خود دفاع میکند و به ازای هر موفقیت، امتیازاتی را کسب کرده و بازیکن با استفاده از این امتیازات میتواند مهارتهای خود را تقویت کند. متاسفانه یکی از مشکلات عمده گیمپلی مرتبط با حرکات بسیار یکنواخت و کسالت آور بوده و ممکن است شوق ادامه را در بازیکن از بین برد. مواظب باشید، شاید ممکن است در هنگام عبور کردن از جایی با شعلهها و تیغههای آتشین کشته شوید. این نکته یکی از هیجان انگیزترین قسمتهای گیمپلی است. در مجموع، گیمپلی در سطح خوبی قرار دارد و با در نظر گرفتن تمامی جوانب، میتوان امتیاز متوسطی را برای آن در نظر گرفت.
داستان، شیوه روایی جالبی را به خود گرفته است. داستان آمیزش بسیار زیبایی از عشق و گناه را به نمایش میگذارد. دانته به عنوان شوالیه صلیبی، باید روح همسر خود را از چنگال شیطان صفتی بنام لوسیفر نجات دهد. در این راه، او وارد جهنم شده و با گناهان خود روبهرو می شود. یکی از نقاط ضعف داستان، عدم معرفی کامل و صحیح شخصیتهاست است که این موضوع به نوبه خود داستان را در ذهن بازیکنان کمرنگتر میسازد. با این حال، داستان سبک هیجانآور خود را بهزیبایی حفظ کرده و بازیکن را به ادامه دادن برای رسیدن به پایان تشویق میکند. درواقع داستان نمونه نمایشی بینظیری از شاهکار ادبی محسوب میشود و میتوان آن را یکی از بهترین نقاط قوت بازی دانست.
گرافیک بازی، نسبت به زمان ساخت و عرضه در شرایط خوبی قرار داشته و توانست نظر بسیاری ازمنتقدان را به خود جلب کند. صحنهها بسیار زنده و پویا طراحی شده و جزییات بسیاری را در محیطها خواهید دید. تنها نقطه ضعف گرافیکی را میتوان مربوط به دوربین ثابت بازی دانست. این سبک دوربین حالت پویایی از از بازی گرفته است. موسیقی و صداگذاری نیز در سطح بسیار خوبی قرار دارد. صداگذاری بسیار با دقت و کیفیت انجام شده و این خود بر روند جذابیت بازی، بسیار موثر است. به طور خلاصه بازی Dante’s inferno را میتوان یکی از بازی های نسبتا خوب در میان بازیهای هم سبک خود دانست.