چگونه یک سری بازی تبدیل به یک افسانه می شود؟ چگونه بازی هایی که چندین سال از عرضه نسخه اول آنها می گذرد، هنوز می توانند طرفداران خود را راضی نگه دارند؟ راه های مختلفی برای عرضه کردن نسخه های جدید از سری های بسیار قدیمی وجود دارد که در E3 امسال دیدیم تمام سازندگان این عناوین از یک استراتژی یکسان استفاده می کنند. این راه مشترک Remake یا Reboot کردن بازی هایی است که هر کدام در برهه زمانی خاصی یا از طرف سازندگان خود یا از سوی طرفداران خود رها شدند. در این مقاله سعی بر این داریم که این عنوان ها را معرفی کرده و دلایل دوباره ساختن آن ها را بررسی کنیم.
خواندن مقاله,Call Of Duty: Black Ops 2,,شرکت Activision در عرضه Call of Duty از یک سیستم نسبتا جالب استفاده می کند. سال اول نسخه ای از Modern Warfare که توسط Infinity Ward ساخته شده را عرضه می کند و سال بعد از بازی Treyarch استفاده می کند. بازیکنان حرفه ای زیاد از این سیستم استقبال نمی کنند ولی نمی توان به نتیجه این کار هم ایرادی گرفت. هر نسخه CoD بیش از نسخه قبلی فروش می کند و Activision هم با اینکه انتقاداتی زیادی از آنها در این مورد وجود دارد، به همین کار ادامه می دهند. ولی CoD امسال متفاوت تر از چیزی است که در سال های گذشته دیدیم. به جای دیدن هزاران باره جنگ جهانی یا جنگیدن در خاورمیانه این بار می توان آینده ای نه چندان دور را تجربه کرد.
Black Ops 2 این بار در یک زمان و مکان کاملا متفاوت به گونه ای ادامه دهنده نسخه قبلی این بازی خواهد. بازی در آینده نه چندان دور اتفاق می افتد و ادوات نظامی پیشرفته تری نسبت به آن چه که در نسخه های قبلی دیدم وجود دارد. با توجه به تریلر نسبتا طولانی که در E3 امسال دیدم اکثر اتفاقاتی که در بخش Campaign این بازی می افتد، تغییر زیادی نکرده است و هنوز طراحی خطی بازی با انفجارهای بزرگ و محیط های شلوغ نظامی به مانند نسخه های قبلی است و تنها نکته قوت این عنوان که این بازی را از بقیه سری خود متمایز می کند، اتمسفری است که بازی را سنگین تر از گذشته کرده است. در دمو نشان داده شده دیدیم که شخصیت بازی که در حال اسکورت کردن رییس جمهور برای خارج کردن او از لوس آنجلس است، توسط نیروهای مهاجم که از Drone های زیادی استفاده می کنند مورد حمله قرار می گیرند و در ادامه بازیکن برای پیشروی در مسیر علاوه بر تاکتیک های سنتی این سری مثل پناه گرفتن و تیر اندازی کردن از انواع تجهیزات پیشرفته مانند یک Drone کوچک استفاده می کند تا راه خود را در میان نیروهای دشمن باز کند.
اینجا همان نقطه ای است که این عنوان را از بقیه بازی های این سری متمایز می کند که مانند نسخه های قبلی نمی توان با استفاده از اسلحه خود بازی را به اتمام برسانید. این بار باید با استفاده از تاکتیک های مختلفی که در بازی وجود دارد بازی را به پایان برسانید. طراحی این سیستم از جهات مختلف شباهت زیادی به حالت WarMode بازی Mass Effect 3 دارد. این بار شما می توانید به یاران خود دستورهایی بدهید تا شما را در ادامه دادن بازی یاری کنند. شما می توانید در بازی با استفاده دید استراتژی خود که کمی شبیه به Assassin Creed: Revelation است به کل تیم خود دستور بدهید و یا در صورت نیاز می توانید برای هر سرباز وظایف متفاوتی تعیین کنید. این بار برخلاف نسخه های قبلی این بازی شکست یا موفقیت شما دقیقا بر اساس کارهایی است که در کل میدان جنگ انجام می دهید و دیگر تا خرخره مسلح بودن بازیکن باعث به پایان بردن مراحل نخواهد شد. البته هنوز در مورد تاثیری که در استفاده از استراتژی های مختلف در گیم پلی بازی خواهد شد، توضیح بیشتری داده نشده است ولی مطمئنا باعث خواهد شد که این بار بازیکنان حرفه ای استقبال بهتری از این عنوان داشته باشند و از ساده شدن بازی جلوگیری کند.,Metal Gear Rising: Revengeance,,3 سال از معرفی Rising می گذرد و هنوز هم سوالات بی شماری در مورد این بازی و ارتباط آن با سری Metal Gear وجود دارد. تا آنجایی که می توان گفت تنها ارتباط این عنوان با سری Metal Gear استفاده از نینجا بسیار محبوب این سری یعنی Raiden است که این بار باید در یک عنوان کاملا متفاوت از این سری ایفای نقش کند. این عنوان برخلاف تمام بازی های این سری که بر پایه Stealth Action ساخته شده بودند شما را با Raiden ای همراه می کند که برای رسیدن به اهداف خود از راههایی استفاده می کند که در طول 25 سال بازی های این سری به ندرت استفاده شده اند.
از نکات اصلی گیم پلی این بازی می توان به قابلیت آهسته کردن زمان توسط Raiden یا به قول سازنده های بازی hyper-accelerate reflexes اشاره کرد که توسط آن می توان هر چیزی را با شمشیر به تکه های کوچک تقسیم کرد. بازیکن می تواند مانند بازی Afro Samurai جهت و نوع بریده شدن شی مورد نظر خود کنترل کند ولی هنوز مزیت این توانایی در بازی مشخص نشده است. شما در هر لحظه از بازی می توانید با استفاده از این تکنیک دشمنان خود را قطعه قطعه کنید ولی هنوز مشخص نیست که شما برای چه باید چنین کاری انجام دهید. آیا کشتن آنها کافی نیست و حتما باید در میدان مبارزه حمام خونی راه بیاندازید و پیش روی کنید؟ البته استفاده از این توانایی بر روی تمام اشیا قابل استفاده نیست و نمی توان از این کار بر روی Boss های بازی استفاده کرد مگر اینکه با استفاده از ضربات معمولی انرژی آنها به حد خاصی برسد که این تکنیک بر آن ها تاثیر داشته باشد. در آخر می توان خوشحال بود که ساخت این بازی به دستان توانای استودیو Platinum Games داده شده است و بر اساس دمو این بازی در E3 می توان مطمئن بود که بین Raiden و دشمنان بازی تعادل تنگاتنگی برقرار خواهد بود.
همان طور که گفته شد این عنوان به جای اینکه به یک بازی مخفی کاری شباهت داشته باشد، یک عنوان Beat’Em Up خواهد بود که مطمئنا می تواند طرفداران جدیدی را برای این سری فراهم کند و در هر صورت به دلیل تغییرات عمده این عنوان نسبت به بقیه بازی های این سری هنوز نمی توان اطمینان داشت که آیا این عنوان موفقیتی مانند بقیه Metal Gear ها کسب خواهد کرد یا خیر.
,XCOM,,4 ماه پیش بود که خبر از معرفی شدن یک Remake جدید از بازی های قدیمی در مجله Game Informer در خبرگذاری ها ارسال شد. اکثر سایت ها متفق القول خبر از Remake شدن یکی از بهترین بازی های کپکام یعنی سری محبوب Dino Crisis را می دادند ولی این عنوان چیزی نبود جز XCOM. در روزهای اول اینگونه به نظر می رسید که استودیو سازنده این بازی Firaxis فقط به Remake کردن بازی می اندیشند ولی بعد از مدت کوتاهی مشخص شد که آنها فقط با تکیه کردن به گیم پلی کلاسیک این بازی نمی خواهند بازی را درست کنند و ایده های جدیدی برای آن دارند.
اولین عنوان از سری بازی های XCOM در سال 1994 با عنوان UFO Defense برای PS1 و PC عرضه شد و تیم سازنده بازی می خواهد با نیم نگاهی به نسخه اصلی این بازی و اضافه کردن المان های روز به این عنوان استراتژی جان دوباره ای ببخشد. بر اساس اطلاعاتی که تا به امروز در مورد این عنوان تایید شده است، گفته شده است که هنوز هسته اصلی این بازی بدون تغییر باقی خواهد مان و همچنان بازیکنان باید با استفاده از سربازها و ماشینهای جنگی جلوی هجوم نیروهای فضایی را گرفته و از آن جا که در بازی با گذشتن زمان اتفاقات مختلفی در سرتاسر جهان می افتد باید با تاکتیک های مختلف با موجودات فضایی مبارزه کرد. صرف نظر از اینکه شما چگونه در مبارزات عمل می کنید، اتفاقات مختلفی برای تیم شما می افتد و شما را در موقعیت های کاملا غیر قابل پیش بینی و بی ثبات قرار خواهد داد. بر خلاف اکثر بازی های استراتژی دیگ که شما را مجبور به انجام وظایف خاصی می کنند، این بار می توانید بین چند کار یکی از آن ها را انتخاب کنید که پیامدهای متفاوتی در پیشبرد بازی برای شما دارد. مثلا می توان بین دفاع کردن از خود و دفاع کردن از یاران خودی یکی را انتخاب کرد یا در جاهایی از بازی مجبور خواهید شد بین حمله مستقیم به دشمن یا امید داشتن به تجهیزاتی که برای دفاع از خود در خط مقدم گذاشته اید یکی را انتخاب کنید که همان طور که گفته شد انجام دادن هر یک از این کارها باعث عوض شدن اتفاقاتی که در طول داستان می افتد، خواهد شد. در این بازی شما باید با مواجه شدن با اتفاقات پیش بینی نشده برای حفظ انسان ها تلاش کنید و در مقابل اتفاق های پیش بینی نشده بازی تصمیمات متفاوتی را بگیرید.
با توجه به اطلاعاتی که در حال حاضر از این عنوان در دسترس قرار گرفته است این عنوان فرای یک عنوان Real Time Strategy خواهد بود و هر بازیکن تجربه ای متفاوت از بازی را نسبت دیگران خواهد داشت که کمتر در عناوین استراتژی هم دوره خود دیده شده است.
,Tomb Raider,بعد از عرضه آخرین نسخه از سری بازی های Tomb Raider سوالات بی شماری ذهن سازندگان را مشغول کرد که مهم ترین سوال این بود که آیا هنوز گیم پلی سنتی این سری بازی ها می تواند با عناوین جدید این سبک رقابت کند یا خیر. بالاخره Crystal Dynamics تصمیم خود را گرفت با دوباره ساختن این سری از خانه اول شانس خود را برای باز پس گرفتن جایگاه خود امتحان کرد که تا به حال نیز موفق عمل کرده است. همانطور که ساخت بازی به خانه اول بر می گردد، لارا کرافت شخصیت اصلی این بازی نیز وارد اولین تجربه خود می شود و این موضوع بدین معنی است که وی در واقع هیچ تجربه ای از کاوش کردن مکان های خطرناک ندارد. این جا همان نقطه ای است که دست سازندگان را برای بازسازی این عنوان باز می گذارد. داستان بازی از جایی شروع می شود که کشتی لارا جوان دچار حادثه شده و آنها به یک جزیره اسرار آمیز می آیند و لارا باید با استفاده از تمام توانایی هایش راه نجاتی برای خود و دوستانش پیدا کند.
به نظر می رسد Crystal Dynamics همه چیزهایی که در گذشته از آنها استفاده میکرده است را رها کرده و فقط به نکات اصلی آن قناعت کرده است. عنوان، شخصیت اصلی زن و حس ماجراجویی تنها چیزی است که این عنوان را به بقیه بازی های این سری متصل می کند. در حال حاضر مشخص شده است که در این عنوان صحنه های سینمایی و QTE های بیشتری نسبت به نسخه های قبلی وجود دارد و ایده اصلی شروع ساخت این بازی گذاشتن لارا در موقعیت های خطرناک و وحشت آور است. خوشبختانه هنوز ماجراجویی در بازی به مانند گذشته وجود دارد و CD امیدوار است با اضافه کردن المان های اکشن به این بازی علاوه بر راضی نگه داشتن طرفداران قدیمی، بازیکنان بیشتری را با این عنوان آشنا کند. با توجه به نمایش خیره کننده این بازی در کنفرانس مایکروسافت می توان امید داشت که با یک عنوان خوب (بخوانید عالی!) مواجه شویم و حتی می توان این عنوان را نامزد بهترین بازی سال نیز دانست. تنها مشکلی که این عنوان را تهدید می کند، شباهت بی حد و حصر بازی به سری محبوب Uncharted است که باید دید نسخه نهایی این بازی می تواند به جای یادآوری Drake ماجراجوی محبوب بازی های ویدیویی یعنی لارا را به ما نشان دهد یا خیر. بر اساس تریلرهای موجود از این بازی علاوه بر قسمت های اکشن بازی و از قبل اسکریپت شده که تا به حال CD بیشتر بر روی آن ها مانور داده است بخش های Survival زیادی نیز در این نسخه وجود دارد که باز هم شباهت هایی به بازی موفق RockStar یعنی Red Dead Redemption دارد. از قسمت های Survival این بازی تا به حال شکار کردن حیوانات برای تامین غذا و جستجوی فضای نسبتا Open-World بازی برای پیدا کردن مهمات و بقیه وسایل مورد نیاز است. در حال حاضر به نظر می رسد که ماموریت های این بازی مانند Batman ترکیبی از ماموریت های اصلی و فرعی در یک فضای Open-World خواهد بود ولی تا تایید رسمی این موضوع نمی توان نظری رسمی داد.
Crystal Dynamics با مخلوط کردن المان های موفق بازی های دیگر دست به ساخت Tomb Raider جدیدی زده است و امیدوار است که بتواند همان طور که یک بار این عنوان را از مرز سقوط نجات داده دوباره این سری را احیا کند که تا به حال نیز توانسته به خوبی از پس این کار برآید.,Devil May Cry,,Prequel یا Reboot؟ این سوالی است که شاید جواب سازنده این عنوان هم نتواند دقیق باشد. یکی از استراتژی های کپکام در سال اخیر سپردن سری های محبوب خود به استودیوهای غربی خود بود که از همان اول کار نیز با مخالفت های زیاد طرفداران رو به رو شد. بعد از عرضه ناموفق Resident Evil: Operation Raccon City ای مخالفت ها بیشتر از پیش گسترده شد و همگان منتظر رو به رو شدن با یک Devil May Cry ضعیف را داشتند که نمایش این عنوان در E3 توانست کمی از این نارضایتی ها را بکاهد. هنوز هم نمی توان که دقیقا مشخص کرد که DMC جدید چه ارتباطی با بقیه بازی های این سری دارد. تفاوت های زیادی در این عنوان با بقیه بازی های سری وجود دارد که مطمئنا مهم ترین آن ها وجود شخصیت اول جوانی است که اگر نام آن را دانته نمی گذاشتند هیچ ارتباطی به دانته مشهور ما نداشت. جوانی، گستاخی و موهای تیره شخصیت جدید ما مهم ترین تغییرات دانته است ولی هنوز هم المان های مهم این سری را نیز می توان در این عنوان مشاهده کرد. سیستم مبارزات بازی تغییرات زیادی نسبت به عنوان های قبلی نکرده و هم چنان دانته از شمشیر و دو اسلحه معروف خود استفاده می کند. مبارزات با Boss های بازی هم چنان جذاب به نظر می رسد و Ninja Theory علاقه ای به تعویض کردن غول های بزرگ بازی با مدل های کوچکتر نشان نداده است. از جمله تغییرات اساسی گیم پلی، تغییر محیط بازی است که باعث می شود که دانته با توانایی های جدید خود را به معرض نمایش بگذارد. این توانایی های جدید شامل بالا رفتن از دیوار و استفاده از حرکات آکروباتیک برای دور ماندن از قسمت های خطرناک بازی است که شباهت هایی به عنوان قبلی Ninja Theory یعنی Enslaved دارد. DMC جدید نتوانسته توجه طرفداران جدید این بازی ره به خود جلب کند ولی به نظر می رسد که هنوز حرفهایی زیادی برای گفتن داشته باشد. با توجه به تریلرهای بازی به نظر می رسد که این عنوان هنوز جا برای بهتر شدن را دارد ولی یکی از مشکلات بزرگی که جلوی بهتر شدن بازی را می گیرد طراحی شخصیت دانته است که در مقابل دانته قدیمی هیچ چیزی برای عرضه ندارد.
,Need For Speed: Most Wanted,,معرفی Most Wanted قبل از شروع E3 یکی از خوشحال کننده ترین خبرهایی بود که طرفداران سری NFS انتظار آن را می کشیدند. بعد از یک سال از شروع شایعات ساخت Most Wanted توسط استودیو Criterion خالق سری بازی های Burnout انتظار می رفت که دوباره شاهد ساخته شدن بهترین بازی سری NFS باشیم ولی چیزی که در کنفرانس EA نشان داده شد نتایج دیگری را در برداشت. Most Wanted به جای اینکه ادامه دهنده شماره قبلی خود باشد شبیه به Hot Pursuit 2 بود. هنوز هم اتمسفر HP در این عنوان وجود دارد و خبری از همان داستان نصف و نیمه شماره قبلی (پیشروی در Black List) نیز نیست و Criterion هم علاقه ای به استفاده از ایده های جدید در این بازی را ندارد. بازی به مانند HP از تعدادی مسابقات پراکنده تشکیل شده است و تنها تغییر مهم این نسخه اضافه شدن محیط های شهری به این عنوان است. نیروهای پلیس به مانند قبل در طول مسابقات وارد مسیر شده و از پیش روی شما در بازی جلوگیری می کنند که چیز جدیدی نیست و اگر بخواهیم به صورت جزیی نیز این عنوان را بررسی کنیم هیچ چیز جدیدی در این عنوان نمی بینیم. بهتر است به جای استفاده از نام Reboot برای این عنوان از عنوان DLC استفاده کنیم زیرا تنها وجه مشترک این عنوان با Most Wanted سال 2005، عنوان مشترک این دو بازی است که شاید اگر سازندگان به جای استفاده ابزاری از لوگو Most Wanted نام عنوان خود را Hot Pursuit 2 می گذاشتند با استقبال بیشتری از سوی طرفداران روبهرو می شدند.
صحبت بیشتر در مورد این بازی به جای گفتن ویژگی های جدید آن، مرور المان هایی است که پیشتر در Hot Pursuit و یا BurnOut دیده ایم و ما هم از گفتن این مطالب عبور کرده و منتظر خواهیم ماند تا قابلیت جدیدی از بازی جدید Criterion ببینیم.,حرف آخر,از موقعی که سازندگان جرات استفاده از ایده های جدید را به خود می دادند، مدت زمان زیادی گذشته است و این بار استودیوهایی که زمانی مورد تقلید بقیه قرار می گرفتند، ترجیح داده اند با ساختن گلچینی از عناوین دیگر شانس خود را برای رسیدن به موفقیت امتحان کنند. دلیل این کار چه چیزی می تواند باشد؟ آیا گیمرهای حال حاضر استودیوها را مجبور به این کار می کنند یا شجاعت سازندگان برای استفاده از نوآوری کمتر شده است. جواب دادن به این سوال کمی سخت است ولی باید از خود پرسید آیا وقتی می توان از یک فرمول استفاده کرد و جواب لازم را گرفت نیازی است که دوباره فرمول های جدیدی را نوشت. تنها دلیلی که باعث شده است صنعت بازی سازی پیشرفت کند و به مکانی که در حال حاضر قرار دارد برسد، وجود کسانی است که بخود جرات استفاده ایده های جدید را داده اند و با توجه به بازی های حاضر زمان زیادی لازم است که دنیای بازی وارد مرحله ای جدید شود. ,,