هرچند گفته شد ساخت شماره چهارم سری Atelier Iris به پس از پایان ساخت AR موکول شده است اما متاسفانه هنوز از این عنوان خبری نیست و بر خلاف تصور ساخت شماره دوم AR با نام Atelier Totori: Alchemist of Arland 2 نیز برای کنسول PS3 تایید شده است که در ماه جاری در کشور ژاپن منتشر خواهد شد. اگرچه تا زمانی که شماره دوم این بازی نیز در خارج از بازارهای ژاپن منتشر شود هنوز زمان بسیاری مانده است. با ما همراه باشید و بخش تاریخچه و داستان بازی ها را در بازی سنتر مشاهده کنید.
ترکیب فلزات مختلف با یکدیگر و اضافه کردن چند قطره از معجونی خاص و فوق العاده سری به آن و در نتیجه تبدیل آن به طلای خالص و مقادیر عظیمی اسکناس، همواره آرزوی عده بسیار زیادی از افراد در طول تاریخ بوده است. سالها است که عده بسیار زیادی از انسانها در پی رسیدن به این رویای شیرین و جذاب سالها وقت و هزینه خود را صرف فراگرفتن علم کیمیاگری کردهاند اما متاسفانه باید اعتراف کرد میزان موفقیت آنها در این راه بیشتر از شانس نگارنده برای رسیدن به سمت ریاست وزارت سحر و جادو نبوده است! شاید این آرزو در واقعیت امکان پذیر نبوده و چیزی بیشتر از اطلاف وقت به حساب نیاید اما مدتها است که شرکت Nipon Ichi Soft با عرضه یکی از بهترین عنوانهای خود لذت تبدیل عناصر مختلف به یکدیگر را حداقل در دنیای مجازی به ما ارزانی داشته است و توانسته در ظرف مدت زمانی بسیار کوتاهتر از گیمرها کیماگرانی ماهر و حرفهای سازد!
همیشه ساخت یک عنوان خوب و بسیار جذاب اتفاقی است که اوضاع را به نفع گیمرها تغییر خواهد داد، چرا که اصولا این دسته از عناوین علاوهبر اینکه خود بازیهای بسیار سرگرم کنندهای هستند باعث ساخت و عرضه گروه جدیدی از بازیهای مشابه و با کیفیت نیز خواهند شد. یکی از این دسته از بازیها عنوان بسیار زیبای Disgaea بود که با موفقیتهای پی در پی خود، علاوهبر احیای سبک فراموش شده S-RPG و جلب نظر مثبت منتقدین و گیمرها شرکت NIS را به این فکر واداشت که چرا بار دیگر شیاطین بامزه خود را در عناوین مختلف به جان هم نیاندازد؟ شاید همین ایده ساده بود که باعث شد شرکت NIS به سرعت دست به کار شده و مقدمات ساخت چند عنوان دیگر در همین سبک را فراهم آورده و به این ترتیب عناوینی نظیر Phantom Brave و Makai Kingdom را روانه بازار کند.
اما NIS تنها به ساخت این عناوین قانع نبود، سازندگان Disgaea اینبار چیزی فراتر از عنوانهایی نظیر PB و MK میخواستند تا به دیگر شرکتها اثبات کنند موفقیتهای آنها هیچگاه تصادفی نبوده و همچنین تنها وابسته به شیاطین نیست! به همین ترتیب همزمان با ساخت Makai Kingdom پروژه ساخت یک شش گانه جدید با همکاری شرکت Gust کلید خورد. گیمرهایی که با کارهای شرکت NIS آشنا هستند بدون شک میدانند این شرکت علاقه عجیبی به شیاطین و موجودات موزی دارد و اصولا در اکثر عناوینشان شیاطین نقشی در داستان داشتهاند! اما از آنجایی که NIS تصمیم داشت عنوانی کاملا جدید و متفاوت با کارهای قبلیش خلق کند، شیاطین را به دنیای جدیدش راه نداده و کارت دعوت خود را به شخصیتهایی کاملا متفاوت با شیاطین، پیپن و پرینیها ارسال نمود! شخصیتهایی که برخلاف شیاطین بسیار موجودات متمدن و صلح جویی بودند. بله درست حدس زدید! شخصیتهای جدید ما اینبار دوستان قدیمی کیماگر ما بودند!
همانطور که احتمالا شما نیز حدس زدهاید وقتی حرف از کیمیاگران پیش آید حتما خبری از سری Atelier خواهد بود! سری کوچکی که سالها قبل توسط NIS بر روی کنسول PS خلق شده بود. سازندگان اینبار قصد داشتند به سراغ این سری قدیمی رفته و با زنده کردن کیمیاگران این سری در مجموعهای جدید همه چیز را با هم ترکیب کرده و معجون خوش رنگ خود را خلق کنند.
پس از ورود کیمیاگران به شرکت NIS برای ساخت عنوان جدید آنها اکنون زمان انتخاب یک نام مناسب برای بازی رسیده بود. شاید Atelier Demons؟ اما نه این عنوان بسیار شیطانی بود! اما Atelier Archfiend چطور؟ نه این خیلی بدتر شد! اما صبر کنید، مگر بازی جدید NIS یک عنوان با تم کیمیاگری و سرشار از معجونهای هفت رنگ همانند رنگین کمان نبود؟ پس چه نامی بهتر از Atelier Iris؟ کارگاه رنگین کمان، پل میان سرزمینهای انسانها و کیمیاگران؟
به این ترتیب عنوان جدید Gust و NIS با نام کامل Atelier Iris: Eternal Mana در تاریخ 27 می 2004 میلادی در کشور ژاپن منتشر شده و مورد استقبال اکثر گیمرهای ژاپنی قرار گرفت. شدت محبوبیت AI به قدری بود که این عنوان نیز اگرچه از ابتدا تنها برای بازار بسته ژاپن ترتیب دیده شده بود اما در نهایت به صف بازیهای ترجمه شده به زبان انگلیسی پیوسته و با پرشی بزرگ از غرب به شرق به بازارهای غربی نیز راه یافت.
اما بشنویم از داستان AI؛ سالها قبل، یعنی زمانی که هنوز جادو و کیمیاگری از ذهن بشر پاک نشده و انسانها به این نیروی آسمانی باور داشتند شهری بسیار بزرگ در آسمان به نام آونبری (Avenbery) وجود داشت که ساکنین این شهر دارای قدرت مقدسی به نام مانا (Mana) بودند. تمامی مردمان این شهر کیمیاگر بودند، به این معنی که توانایی ترکیب مواد یا خالص سازی آنها را داشته و از این قدرت خود برای حفظ صلح در سرزمین مقدسشان استفاده میکردند. اما مانند اکثر بازی های مشابه این صلح نیز دوام چندانی نیاورده و شهر آونبری توسط نیروی ناشناختهای مورد حمله قرار گرفته و به این ترتیب تمام کیمیاگران کشته و نیروی مقدس مانا برای همیشه از دسترس مردم پنهان میماند.
اگرچه نیروی مقدی مانا برای همیشه آونبری را ترک گفته بود اما چند سال بعد از این واقعه کودکی در سرزمین آونبری متولد میشود که دارای نیروی مانا و استعداد کیمیاگری است، یک کودک استثنایی که جادوی مقدس او را انتخاب کرده است! نام این کودک کلینگ (Kleing) بود. کلینگ برای احیای دوباره سرزمین خود و بازگرداندن نیروی مانا به مردم تصمیم میگیرد به همراه دوستان خود به دنبال نهایت کیمیاگری و افسانه “کارگاه رنگین کمان” (Atelier Iris ) دست به سفری دور و دراز بزند. سفری خطیر و ترسناک که ماجرهای بازی را در دل خود پنهان ساخته است!
داستان در EM بر خلاف Disgaea از درجه دوم و سوم اهمیت قرار داشت و تنها بهانهای برای شروع بازی بود. اما هر چه قدرAI از لحاظ داستانی ضعیف و سطح بوده و حرفی برای گفتن نداشت، از لحاظ گیمپلی و سیستم جادو و آیتمها بسیار غنی بوده و نوآوریهای بسیار زیاد و متنوعی داشت. در EM با توجه به اینکه شخصیتها کیمیاگر بودند و توانایی ترکیب مواد به یکدیگر را داشتند، بیشتر آیتمها از ترکیب آیتم های پایه در بازی بدست می آمد به طوری که با ترکیب این مواد با یکدیگر بیش از 300 آیتم خاص قابل ساخت بود که در زمان خود رقم کاملا قابل توجهی بود. در واقع تمرکز و لذت اصلی AI همین قابلیت ترکیب مواد با یکدیگر و تولید آیتمهای عجیب و متنوع بود.
سیستم مبارزات در EM نوبتی کلاسیک با درون مایههای بازیهای Action بود به این صورت که در هنگام ورود به صحنههای نبرد تصادفی بازی گیمرها میتوانستند به شخصیتهای انتخابی خود دستورات لازم را داده و پس از آن نظارهگر اجرای آن باشند. با پیروزی در هر مبارزه به میزان EXP هر کدام از شخصیتها مقداری اضافه شده و با هر بار پر شدن آن شخصیتها Level Up میشدند. آیتم و سلاحها نیز بسته به سطح استفاده از آنها ارتقا قدرت پیدا کرده و به فرم مخربتری تبدیل میشدند. در مجموع EM از لحاظ گیم پلی ویژگی خاصی که آن را از دیگر عناوین هم سبک متمایز کند نداشت و بیشتر کلاژی از بهترین نکات بازیهای دیگر بود.
اما از دیگر مواردی که EM را از بازی های مشابه خود جلو تر قرار می داد، موسیقی زیبای ان بود که ساخته مشترک آقایان Daisuke Achiwa Ken, Nakagawa و Akira Tsuchiya بود. باید گفت موسیقی شروع بازی با نام “White Night Imagination ” یکی از زیباترین قطعات موسیقی در کل بازیهای رایانهای است که حتی برخی از گیمرها و منتقدین این آهنگ را با قطعه جاودانه “Pain” اثر Yasunori Mitsuda در بازی Xenosaga مقایسه میکنند.
پس از موفقیت تجاری AI به سرعت مقدمات ساخت شماره دوم بازی نیز فراهم آمده و به این ترتیب شماره دوم بازی در 26 می سال 2005 با نام Atelier Iris the Azoth of Destiny برای کنسول PS2 منتشر شد.
یکی از عمده تغییراتی که AI2 نسبت به شماره قبلی به خود دیده بود، تغییر در روند داستان سرایی و فرار از بسیاری از کلیشههای داستانی بود که AI از وجود آنها به شدت رنج میبرد. داستان AI روایتگر ماجرهایی بود که در سرزمینی جادویی و البته معلق در هوا به نام ادن (Eden) اتفاق میافتاد. سرزمینی که همه ساکنینش دارای قدرتی جادویی به نام مانا بودند. فلت (Felt) و ویزه (Viese) دو نوجوان یتیم بودند که به همراه یکدیگر در ادن زندگی میکردند. ویزه دختری مهربان و همانند همه مردم سرزمینش کیمیاگر بود اما فلت که از زندگی یکنواخت و کسالت بار کیمیاگران خسته شده بود بیشتر علاقهمند به شمشیر زنی و مبارزه بود. این دو نوجوان به همراه یکدیگر زندگی آرام و دلپذیری را تجربه میکردند، اما همانند اکثر بازی های JRPG اما!…
روزی یک زلزله مهیب و ترسناک در ادن آمده و باعث ناپدید شدن بسیاری از قسمتهای این شهر میشود. پس از بروز این اتفاق وحشتناک نگهبان و نماد قدرت در سرزمین ادن یعنی شمشیر افسانهای Azure Azuth به سخن آمده(!) و به فلت میگوید باید به همراه او از دروازه ناشناختهها عبور کرده و با ورود به سرزمین بلکید (Belkhyde) به راز ناپدید شدن سرزمینش پی برد…
اما از اینجا به بعد کار شما شروع شده و شما مجبور بودید بار دیگر به دنیای کیمیاگران پا گذاشته و با کمک فلت و شمشیر سخن گویش شیطان اساطیری را بار دیگر نابود کرده و صلح و دوستی را به سزمین ادن بازگردانید.
سیستم گیمپلی AI2 از همه لحاظ بسیار شبیه به شماره قبلی خود بوده و سازندگان زحمت ایجاد تغییرات اساسی در روند کلی گیمپلی بازی را به خود نداده بودند. اما آیا واقعا احتیاج به این کار بود؟ خوب پاسخ این سوال واقعا خیر است، چرا که گیمپلی AI به اندازه کافی غنی و متنوع بود که احتیاجی به متحمل شدن تغییرات اساسی نداشته باشد.
AI2 یک JRPG نوبتی کلاسیک بود که همانند هزاران JRPG مشابه دیگر شما میتوانستید با پیروزی در مبارزات شخصیتهای خود را ارتقا دهید، در محیطهای وسیع بازی پرسه زده و از همه مهمتر کیمیاگری کنید! بله کیمیاگری و تولید آیتمهای متنوع و جدید نیز کماکان با قدرت در بازی حضور داشتند منتها با این تفاوت که اینبار تعداد آیتمهای خام بسیار بیشتر شده و گیمرها قادر به ساخت همه مدل معجون و آیتمی بودند.
اما یکی از مواردی که در کمال تعجب کاملا مشابه شماره قبلی بازی بود و هیچ گونه تغییر و تحولی را به هیچ وجه قبول نکرده بود، گرافیک قدیمی و از رده خارج آن بود! اگر چه AI2 دارای محیط و شخصیتهای رنگارنگ بود اما از لحاظ فنی به هیچ وجه عنوان درخور توجهی نبود و با کمی ارفاق در حد عنوانهای خوب دو نسل قبل قرار میگرفت!
خوشبختانه AI2 همانند برادر بزرگتر خود از لحاظ موسیقی، صداگذاری و دوبله هیچ کم و کاستی نداشت و در حد قابل قبولی قرار داشت. موسیقیهای ارکسترال و حماسی شماره اول بازی به لطف آقای Daisuke Achiwa بار دیگر به AI2 بازگشته و گیمرها را در دنیای افسانهای کیمیاگران غرق میکرد.
در آخر داستانی زیبا، جذاب و پرکشش، نوآوریهای جالب به همراه درون مایه طنز اثر دست در دست یکدیگر داده تا بار دیگر ایرادات فراوان بازی به چشم نیامده و AI2 نیز همانند شماره قبلی خوب به موفقیت تجاری عظیمی دست یابد.
اما شرکت NIS که عرضه پشت سر هم عنوان های AI به مزاقش خوش آمده بود بلافاصله شماره سومش بازی را نیز در تاریخ 29 جون سال 2006 برای کنسول PS2 عرضه کرد. متاسفانه برخلاف انتظار هر چقدر AI2 عنوانی سرگرم کننده و جذاب از کار در آمده بود، AI3 تبدیل به یک عنوان خسته کننده و تکراری شده بود.
داستان AI3 در باری دو جوان به نامهای اج (Edge)، مبارزی بد اخلاق و دختر کیمیاگری به نام ایریس Iris)) بود که برای نابودی هیولاهای شهر الترورلد (Alterworld) با خلاف کاران و مزدوران همکاری میکنند. در دنیای التر ورلد یک افسانه قدیمی وجود دارد که میگوید اگر کسی موفق شود هفت گوی اژدها، ببخشید هفت سنگ جادویی(!) را پیدا کند میتواند به هر آرزویی که دارد جامع عمل بپوشاند. حال وظیفه شما این است که به وسیله ادج و ایریس هفت سنگ مورد نظر را پیدا کرده و با کمک آنها هیولاهای سرزمینتان را نابود کنید، چونکه در الترورلد هیچ کس از هیولاها خوششان نمیآید! البته در این میان اگر دلتان خواست میتوانید با راز بزرگ مشابه بودن اسم ایریس با افسانه بزرگتر(!) ایریس پی ببرید، اگر هم نخواستید و حوصله نداشتید میتوانید وقتتان را برای انجام این کار تلف نکنید چون بین خودمان بماند، هیچ راز بزرگی در کار نیست و همه اینها سرکاری است!
انصافا داستانی مزخرف و خسته کننده تر از این دیدهاید؟ البته بهتر است داستان سری Spectral Soul و خصوصا داستان شماره سوم آن را نام نبرید چرا که اصولا داستانهای این سری همیشه جزو استثناها بوده و از نظر مزخرفی بی حد و مرزشان شهره عام و خاص هستند!!
متاسفانه بر خلاف AI2 سازندگان اینبار حتی نتوانسته بودند گیمپلی موفق شماره اول بازی را کپی کرده و با حذف مبارزات تصادفی عملا هسته اصلی گیم پلیبازی را نابود کرده بودند.
کیمیاگری نیز که یکی از بخشهای جالب و مفرح شماره های قبلی بازی بود، اینبار بسیا کسل کننده طراحی شده و در نهایت چیزی بیشتر از شماره های قبلی بازی ارایه نمیداد.
خوشبختانه موسیقی بازی کماکان در حد قابل قبولی بود. اگر چه ترکیب سازهایهای الکتریکی با سازهای سنتی ژاپنی همانند فلوت، استادانه انجام شده و قطعات موسیقی AI3 بسیار زیبا و شنیدنی از کار در آمده بودند اما به هیچ وجه به پای کیفیت بالای اثر قبلی نمیرسیدند.
در مجموع AI3 به هیچ وجه از لحاظ کیفی نتوانست موفقیت شماره های قبلی خود را کسب کند و فروش پایین تر آن نسبت به شمارههای قبلی نیز شاهدی بر این مدعاست.
پس از عرضه AI3 و استقبال نسبتا پایینی که از آن به عمل آمد شرکت NIS تصمیم گرفت تا اینبار بهتر عمل کرده و شماره چهارم بازی را با کیفیت بهتری روانه بازار کند. با ورود به نسل هفتم کنسولهای خانگی کار ساخت شماره چهارم بازی نیز به کنسول جدید منتقل شد و به این ترتیب مقدمات ساخت شماره چهارم بازی برای کنسول PS3 فراهم آمد.
متاسفانه علارغم اینکه حتی خبر ساخت شماره چهام بازی برای کنسول PS3 به صورت رسمی اعلام شده بود، ناگهان پروژه ساخت این عنوان به خواب رفته و در عوض به جای آن عنوان غیر سمی جدیدی از سری Atelier با نام Atelier Rorona برای کنسول PS3 تایید شد. به این ترتیب ساخت شماره چهام بازی به بعد از انتشار این عنوان موکول شده است.
AR هم اکنون با نام کامل Atelier Rorona: Alchemist of Arland در داخل ژاپن منتشر شده است و با توجه به نقد ها و تعیف های مثبت طرفداران مجموعه میتوان حدس زد که با عنوان بی نهایت جذاب و زیبایی طرف هستیم. با توجه به اینکه ساخت نسخه انگلیسی این از سوی Gust و NIS تایید شده است و شما میتوانید در شهریور همین سال از نسخه انگلیسی آن لذت برید از دادن هر گونه اطلاعاتی از این عنوان در داخل این مقاله خوددای میکنیم، اما خیالتان راحت باشد! اینبار با عناون ضعیفی همانند AI3 طرف نیستید! AR از هر لحاظ عنوانی زیبا و دیدنی است. حتی از لحاظ گرافیک! بله اینبار دیگر از گرافیک دوبعدی و اسپرایتهای عنوان های قبلی خبری نیست. اینبار نوبت سبک Cell Shade است! بله، درست همانند عنوان زیبای Eternal Sonata.