بسیاری از طرفداران جی تی ای و سازندگانش راکستار گیم، اعتقاد دارند که این استودیو طی سالهای اخیر تعداد اندکی بازی را روانه بازار کرده. این در حالی است که آنها در تمام این سالها به سختی مشغول کار روی جی تی ای آنلاین و ساخت محتوای جدید برای آن بودهاند. موضوعی که شاید مورد پسند اکثریت مخاطبهای این مجموعه نباشد اما هرزگاهی میزبان روایتهایی تازه برای داستان جی تی ای بوده. به تازگی شاهد انتشار بهروزرسانی Contract برای جی تی ای آنلاین بودیم که بیش از دیگر آپدیتهای این بازی مورد توجه قرار گرفت. در کانتراکت شاهد بازگشت فرانکلین یکی از شخصیتهای اصلی جی تی ای 5 هستیم و عملا میتوان این بهروزرسانی را به عنوان ادامه داستانی بازی اصلی در نظر گرفت. موضوعی که در کنار حضور دکتر دیری بیش از پیش توجهها را به سمت Contract جلب کرد. با در نظر گرفتن این نکات به سراغ داستان جی تی ای آنلاین کانتراکت رفتهایم که حالا از آن میتوان به عنوان ادامهای برای جی تی ای 5 یاد کرد.
برای تماشای داستان بازی در یوتوب کلیک کنید
با شروع Contract کرکتر طراحی شده توسط گیمر که از آن با عنوان شخصیت اصلی یاد میکنیم در Contract امکان خرید Agency را به دست میآورد و اینگونه دفترهایی گرانقیمت و لاکچری که فرصتهای شغلی جدیدی را در اختیار او قرار میدهند. شخصیت اصلی بعد از حضور در Agency خریداری شده با شریک جدیدش آشنا میشود که کسی نیست جز فرانکلین یکی از سه شخصیت اصلی GTA 5 که حالا سالها بعد از اتفاقات پایانی بازی توانسته برای خود جایگاهی قابل توجه را دست و پا کند. به گفته خودش حالا سالهاست که همه چیز از خانه و ماشین گرانقیمت را در اختیار دارد و دلش برای روزهایی که در خیابان خودش کارها انجام میداد، تنگ شده. حالا فرانکلین شریک جدید شخصیت اصلی ، او را با نوع جدیدی از روشهای کسب درآمد آشنا میکند. آنها در این Agency مسئولیت حل مشکلات سلبریتیها را به عهده دارند. اگر بازیگر، خواننده یا هر نوع دیگری از چهرههای شناخته شده با مشکلی روبرو شوند که بخواهند بدون دخالت پلیس حل شود، به سراغ فرانکلین و شریک جدیدش میآیند. فرانکلین با وجود پیشرفت قابل توجهی که داشته اما همچنان با دوست قدیمیاش یعنی لامار در ارتباط است. شخصیتی که در همان لحظات ابتدایی GTA Online، گیمر را وارد دنیای تبهکارهای لوس سانتوس میکند. حالا لامار کسب و کار جدید خود در زمینه تولید و فروش ماریجوانا را راهاندازی کرده اما هنوز هم همان خصوصیات قدیمی خود را به همراه دارد. فرانکلین اعتقاد دارد که کافیست تا او و شریک جدیدش موفق به همکاری با یک سلبریتی بزرگ شوند تا در ادامه مشتریهای دیگر هم از راه برسند.
بعد از انجام چند کار کوچک بالاخره فرانکلین با شخصیت اصلی تماس گرفته و به او خبر میدهد که بالاخره موفق شده تا آن مشتری بزرگ مد نظرش را پیدا کند. قرار میشود برای ملاقات اولیه به زمین گلف واینوود بروند. اینجاست که شخصیت اصلی اولینبار با داکتر دره، جیمی آیووین و DJ Pooh ملاقات میکند. به نظر میرسد که موضوع اصلی این ملاقات پیدا کردن تلفن داکتر دره باشد که به یکباره دو گلفباز دیگر از تاخیر ایجاد شده توسط داکتر دره در زدن ضربهاش گله میکنند. داکتر اما خیلی از این موضوع راضی نیست و به آیووین و پوو میگوید که اگر این دو نفر میتوانند تلفن من را پیدا کنند در نتیجه حل کردن مشکل این دو نفر هم نباید کاری سختی برایشان باشد. اینجا بالاخره مشخص میشود که تلفن داکتر دره گم نشده و به اعتقاد او دزدیده شده. روی این تلفن تعدادی از کارهای منتشر نشده داکتر دره وجود داشت و او به هر قیمتی شده میخواهد از انتشار آنها جلوگیری کند. کاری که حالا وظیفه انجام آن برعهده فرانکلین و شریکش قرار گرفته. شخصیت اصلی و فرانکلین سوار بر ماشین گلف در خیابانهای شهر به دنبال دو گلفباز دیگر کرده و بالاخره موفق به ترساندن آنها میشوند. شاید مهمترین از این تعقیب و گریز دیالوگی باشد که فرانکلین در زمان عبور از استودیوهای فیلمسازی لوس سانتوس بیان میکند. او در این لحظه از یکی از تهیهکنندههایی حرف میزند که در این استودیو میشناسد و امیدوار است که امروز سر کار نباشد.
دیالوگی که احتمالا به مایکل دیگر شخصیت اصلی GTA 5 اشاره دارد که تجربه تهیهکنندگی سینما را سالها پیش به دست آورده و همین دیالوگ نشون میده که پایان C ، یعنی Deathwish پایان واقعی GTA 5 بوده. بعد از به سرانجام رساندن چند ماموریت جانبی دیگر بار دیگر نوبت به ماجرای تلفن داکتر دره میرسد. ایمانی، هکر و متخصص کامپیوتری که فرانکلین برای Agency استخدام کرده، تمامی روشهای ممکن برای نفوذ به تلفن دزدیده شده داکتر را امتحان کرده اما به نتیجهای نرسیده. او البته یک راه حل دوم را برای این ماجرا پیشنهاد میکند که توسط فرانکلین و شریکش مورد قبول قرار میگیرد. تنها راه حل آنها برای ریکاوری کردن دادههای تلفن داکتر دره، نفوذ به مرکز FIB و استفاده از برنامه استراق سمع جمعی آنهاست. شخصیت اصلی به مرکز FIB نفوذ کرده و موفق به سرقت اطلاعات و نرم افزار مورد نظر میشود. در ادامه ایمانی از این نرمافزار استفاده کرده و متوجه میشود که سه کپی از اطلاعات تلفن داکتر دره در اختیار سه نفر مختلف قرار گرفته که مدتی است از دسترس خارج شدهاند. تنها راه باقی مانده رفتن به سراغ آخرین موقعیت هر کدام از این سه نفر است.
در ابتدا شخصیت اصلی به سراغ یکی از ردهای به دست آمده در جنوب شهر رفته و بعد از پیگیریهای طولانی و مبارزه با گروههای مختلف این منطقه، همراه با ورنون دیگر دوست فرانکلین متوجه میشوند که کپی اطلاعات تلفن در اختیار گروهی تحت عنوان Vagos قرار دارد. آنها به محل واگوس حمله کرده و موفق میشوند یکی از کپیهای موجود را به دست آورند. نشانه دوم به یکی از کلابهای انحصاری بالای شهر منتهی میشود. جایی که با بررسی اطلاعات به دست آمده از کلاب، ایمانی متوجه میشود که رد اطلاعات تلفن به عمارت ریچمن منتهی میشود. جایی که در اختیار میلیاردی به نام بن بروکس است. بروکس یکی از سرمایهگذارهای اصلی صحنه رمزارز و NFT است. شخصیتی که به نظر قصد دارد موسیقیهای منتشر نشده داکتر دره را در عمارت خود و طی یک مهمانی انحصاری برای اولینبار پخش کرده و NFT آنها را طی یک حراجی به فروش برساند. حالا فرانکلین و شریکش باید راهی برای ورود به این مهمانی پیدا کنند و تصمیم میگیرند به سراغ وکیل بروکس رفته و او را به شکلی مجبور کنند تا فهرست مهمانها را تغییر داده و راه برای ورود به عمارت ریچمن باز شود. شخصیت اصلی وکیل بروکس را گروگان گرفته و او را به Agency میبرد و تنها بعد از 5 دقیقه رمز ورود به عمارت را از او میگیرند. در ادامه کرکتر اصلی وارد عمارت ریچمن شده و به دنبال منبع اصلی اطلاعات لیک شده میرود. در ابتدا به سراغ DJ حاضر در مهمانی رفته و متوجه میشویم که موزیک در اصل از طریق تلفن بروکس به دستگاه DJ استریم میشود. اینجاست که شخصیت اصلی مهمانی را به آشوب کشیده و بروکس با هلیکوپتر به سمت قایق تفریحی خود فرار میکند. در ادامه شخصیت اصلی به دنبال او وارد قایق شده و بعد از کشتن بروکس تلفن او که حاوی موسیقیهای دره است را به Agency باز میگرداند.
سومین رد از لیک اطلاعات تلفن به کلاب شبانه هنگ کنگیها منتهی میشود. شخصیت به دنبال رد اطلاعات به کلاب شبانه رفته و فیلم دوربینهای مداربسته را با خود به Agency بر میگرداند. بررسی فیلم دوربینهای مدار بسته نشان میدهد که اطلاعات در تلفن یکی از کسانی است که برای تبلیغ کلابهای مختلف کار میکند و قصد دارد موزیکها را به زودی منتشر کند. پیگیری اطلاعات، شخصیت اصلی را به قایقی مجلل در غرب لوس سانتوس رسانده و بعد از درگیری با تعداد زیادی از نیروهای ترایادز، متوجه میشویم که قرار است مهمانی در کازینو دایموند برگزار شده و به احتمال فراوان، اطلاعات لیک شده در آنجا پیدا شود. بعد از درگیری در کازینو و در دنبال کردن فرد مورد نظر، شخصیت اصلی بالاخره او را همراه با اطلاعات لیک شده پیدا کرده و این گزینه را در اختیار دارد که به زندگیاش پایان دهد یا رهایش کند. نهایتا سومین کپی از اطلاعات تلفن دره برگردانده میشود اما حالا نوبت پیدا کردن نسخه اصلی است. ایمانی اطلاعات موجود از سه کپی را بررسی کرده و متوجه میشود که نسخه اصلی تلفن در اختیار فردی به نام جاناتان اندرسون یا جانی گانز است. جانی تهیه کننده لیبل موسیقی WesLos Records است در دهه 90 میلادی بر سر حق امتیاز برخی موسیقیها با داکتر دره مشکل داشته و به نظر حالا قصد دارد از این طریق انتقام خود را بگیرد. در شرایطی که ایمانی به دنبال ردی از جانی گانز است، فرانکلین به شخصیت اصلی خبر میدهد که آدمهای جانی به استودیو داکتر حمله کردهاند. بعد از درگیریای طولانی و از پا در آوردن تعداد زیادی از نیروهای جانی گانز، شخصیت اصلی بالاخره وضعیت استودیو را به حالت اصلی برگردانده و در ادامه فرصت تماشای اجرای بداهه اندرسون پاک و داکتر دره را به دست میآورد.
مدتی بعد ایمانی رد جانی گانز را در تکستایل سیتی زده و شخصیت اصلی به دنبال او میرود. بعد از چندبار تعقیب و گریز و درگیری با تعداد زیادی نیروی مسلح، جانی گانز به سمت فرودگاه فرار میکند اما نهایتا موفق به گرفتار کردن او میشویم. جانی حالا چارهای ندارد تا مقابل داکتر دره قرار گیرد. او در ابتدا همه چیز را کتمان میکند اما در ادامه اعتراف کرده و داکتر هم با ضربات چوب گلف از او پذیرای میکند. در نهایت داکتر سوار اتومبیل شخصیت اصلی شده در مسیر جدیدترین آهنگ خود را برای او پخش میکند. بعد از گذشت مدتی داکتر به شخصیت اصلی زنگ زده از او به خاطر کارهایی که انجام داده تشکر میکند. در ادامه فرانکلین تلفن کرده و به شخصیت اصلی میگوید که داکتر آنها را دعوت کرده تا هر زمانی که خواستند به استودیو او سر بزنند و اینبار میتواند یکی از دوستان خود را نیز همراهش ببرد. شخصیت اصلی همراه با دوستش و فرانکلین با لامار به استودیو میرسند. بعد از کمی وقت گذراندن تصمیم میگیرند از تولیدات لامار استفاده کنند. تولیداتی که به نظر قدرت زیادی داشته و باعث میشوند شخصیت اصلی و دوستش بیش از حدی که میخواهند های شده و قادر به تکان خوردن از جای خود را از دست بدهند. اینجا برای اولینبار در جریان GTA Online کنترل فرانکلین را برعهده گرفته و همراه با لامار از استودیو خارج میشویم.
این دو به سمت فروشگاه لامار یعنی LD Organics حرکت کرده اما متوجه میشوند که توسط گروه Vargos مورد حمله قرار گرفتهاند. بعد از کشتن تعداد زیادی از اعضای Vagos، لامار و فرانکلین متوجه میشوند که انبار فروشگاه در کامیونی ریخته شده و آماده حرکت به نقطهای نامعمول میشود. این دو به شکل مخفیانه وارد کامیون میشوند اما صحبتهایشان به گوش راننده رسیده و باقی اعضای Vargos را باخبر میکند. بعد از درگیری دوباره و دنبال کردن راننده برای به دست آوردن کلید، بالاخره به نظر همه چیز پایان یافته که به یکباره کامیون منفجر شده و تمامی محتویات آن از بین میرود. حالا لامار به دنبال گرفتن انتقام است و همراه با فرانکلین به سمت انبار ماریجوانا Vagos در بلین کانتی حرکت میکنند. فرانکلین و لامار به چند مزرعه Vargos حمله کرده و هر کدام از آنها را به آتش میکشند. در نهایت این دو با یک ون پر از محصولات مزرعه Vargos به سمت خانه فرانکلین راهی میشوند.
هی چهخبره ؟ یه بچه محل نمیتونه بیاد تو خونت ؟
گورتو گم کن بابا، بچههام تو خونهان.
نمیخوام ریختتو تو خونهام ببینم.
داش چون بچههات منو بیشتر از تو دوست دارن، ازم بدت نیاد.
شاید بهتره یه ذره کمتر گیر بدی و بذاری عمو لامار یه ذره باهاشون بازی کنه تا یه ذره تو خونت شادی بیاد.
نه، من فقط میخواستم برم تو هات تاب
ولی حالا
نمیخوام برم تو اون گندآب
آدم عفونت میگیره.
به خاطر اینکه تو خیلی کثیفی، ه-ر-ز-ه
چی ؟
بعد از مدتی لامار، فرانکلین را دعوت میکند که ون پخش محصولات جدیدش را ببیند. ونی که از جنس بایوپلاستیک ماریجوانا ساخته شده که لامار پتنتـش را ثبت کرده، در نتیجه خبری از جنس نیست تا توسط کسی دزدیده بشه. هرچند فرانکلین این سوال و مطرح میکنه که حالا چطور قراره بدنه این ون و به عنوان محصول به فروش برسانند اما لامار اعتقاد دارد که فرانکلین فقط نیمه خالی لیوان را نگاه میکند. لامار توضیح میدهد که با جیمی بوستون مجری تلویزیون ارتباط برقرار کرده و قرار شده که او LD Organics و تبلیغ کنه. این دو به محل قرار گرفته و قرار میشود که فرانکلین به بالای برجکی رفته و با اسنایپر وضعیت را تحت نظر داشته باشد. در حالی که لامار و جیمی بوستون مشغول چانهزنی برای طرح روی ون هستند، اعضای Vargos از راه رسیده و فرانکلین با آنها درگیر میشود. فرانکلین و لامار با ون فرار کرده در مسیر باز هم با اعضای Vargos درگیر میشوند. اثابت تیرها به ون موجب سوختن ماریجوانای پشت اتومبیل شده و لامار که پشت فرمان نشسته از شدت های بودن کنترل آن را از دست داده به دیوار برخورد میکنند. مردم که با این صحنه مواجه شدهاند دور ون جمع شده و دود پخش شده آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. همین موضوع موجب علاقهمند شدن آنها به این ترفند غیربرنامهریزی شده تبلیغاتی شده و لامار و LD Organics نامی برای خود دست و پا میکنند. فرانکلین از دوست خود جدا شده و در خیابان قدم زده و از شلوغی به وجود آمده دور میشود.
داستان GTA Online The Contract در این نقطه به پایان میرسد. داستانی که به عنوان ادامه مستقیم GTA 5 شناخته و سالها بعد و در زمان حال یعنی دسامبر 2021 دنبال میشود.