مقاله ی پیش رو به بررسی کنسول سگا Genesis می پردازد و این امکان را به شما می دهد که از همه زوایا این کنسول موفق و خاطره ساز را بشناسید. پیش از شروع مقاله پیشنهاد میکنیم اگر از علاقهمندان به تاریخچه کنسول های بازی هستید این بخش در بازی سنتر را مشاهده کنید.
خیلی از زمانی که بازار و صنعت بازیسازی این چنین تغییر کند و به شکل کنونی درآید نمیگذرد، زمانی که تقریبا کل صنعت و هنر بازیسازی در دستان دو شرکت قدرتمند و بزرگ ژاپنی یعنی SEGA و Nintendo قرار داشت و بقیه شرکتها سهم آن چنانی در این صنعت نداشتند و در واقع اوج تلاش آنها در همراهی و تکمیل عملکرد این دو شرکت خلاصه میشد. بخش بزرگی از تاریخ این صنعت را کنسول ها و بازی های آن ها تشکیل میدهد و سهمی بزرگی از این بخش مربوط به SEGA و کنسولهای این شرکت است، کنسولهایی که اگر ساخته نمیشدند به احتمال فراوان این صنعت به شکل کنونی نبود و این چنین گسترش نمییافت. اما در بین کنسولهای SEGA نیز یک دستگاه حساب خود را از بقیه جدا کرده است و همچون ستارهای نه تنها در بین محصولات این شرکت بلکه در بین کل محصولات الکترونیکی که قدم به واقعیت گذاشتهاند میدرخشد و به افسانهای تبدیل شده است که هرگز از خاطرهها نخواهد رفت، این دستگاه چیزی نیست جز Sega Genesis. در این مقاله قصد داریم به سرگذشت این کنسول تاریخی بپردازیم و همراه با هم صفحاتی از دفتر خاطراتمان را که به وسیله این کنسول نگاشته شده است، مرور کنیم.
معرفی کنسول Sega Genesis
Genesis کنسولی از نسل چهارم صنعت بازیسازی است که در سال 1988 تحت عنوان Mega Drive در ژاپن توسط شرکت SEGA ساخته و عرضه شد و یک سال بعد در حالی که SEGA نتواسته بود حقوق و امتیاز نام تجاری Mega Drive را در ایالات متحده آمریکا بدست آورد تحت عنوان Genesis در این کشور عرضه شد. این دستگاه در سال 1990 در اروپا و سایر نواحی PAL تحت همان عنوان Mega Drive عرضه شد تا رسما آغازگر جنگ نسل چهارم باشد. این کنسول سومین کنسول رسمی Sega و ادامه دهندهی راه Sega Master System بود که در سال 1985عرضه شده بود. راه پیش روی این کنسول در مقابله با کنسول های قبلی شرکت Nintendo و سیستم های کامپیوتری آن زمان به نظر بسیار پر پیچ و خم و دشوار مینمود، اما با این حال این محصول این راه دشوار را پی نمود و تاریخ ساز شد. 2 سال بعد شرکت Nintendo رسما کنسول 16 بیتی خود را تحت عنوان SNES معرفی کرد تا جنگ رسمی بین این دو کنسول 16 بیتی آغاز شود. ساخت رسمی Genesis در سال 1988 در ژاپن آغاز شد و تا سال 2002 که برخی عناوین انحصاری در برزیل برای آن عرضه شد به حیات خود ادامه داد! این کنسول رسماً موفق ترین کنسول تاریخ شرکت Sega محسوب می شود، موفقیتی که Sega هرگز نتوانست آن را تکرار کند. گرچه Sega هیچ وقت آمار رسمی از فروش نهایی این کنسول را منتشر نکرد اما بررسیها حاکی از فروش جهانی نزدیک به 35 میلیونی از این کنسول را تا زمان رسمی ساخت و عرضه آن توسط SEGA هستند، گرچه تعداد واقعی Genesis های ساخته شده در جهان بسیار بیشتر از این ارقام است و هنوز هم ساخت آن توسط برخی شرکت های برزیلی ادامه دارد طوری که معدود گیمری در این جهان می توان یافت که این کنسول را تجربه نکرده باشد.
طراحی کنسول سگا جنسیس
طراحی این کنسول را میتوان از دو منظر سخت افزار و طراحی ظاهری مورد بررسی قرار داد. به لحاظ سخت افزاری Genesis اولین کنسول تماماً 16 بیتی بود که ساخته و عرضه شد. این کنسول در زمان عرضه بسیار قدرتمندتر از کنسولهای قبلی SEGA و کنسول های شرکت رقیب یعنی Nintendo بود و به واسطه این قدرت میتوانست تصاویر و گرافیکی به مراتب زیباتر را به نمایش بگذارد. Cpu این دستگاه یک Cpu مدل Motorola 68000 با توان 6.67 MHz بود. البته این کنسول مجهز به یک Cpu جانبی 8 بیتی با توان 3.58 MHz نیز بود. کنترلر اصلی این دستگاه شامل سه دکمه استاندارد برای بازی و کلیدهای چهار جهته حرکت و یک دکمه برای شروع و اتمام بازی بود. در سال 1993 SEGA همزمان با عرضه بازی Street Fighter 2 : Special Champion Edition از یک نوع کنترلر جدید برای این کنسول رونمایی کرد، که دارای 6 دکمه به جای 3 دکمه در کنترلرهای اصلی بود و به میزان کمی نیز از کنترلرهای اصلی کوچکتر بود. این کنترلر بعدها تناسب خوب خود با بازی های فایتینگ را با عرضه نسخه های جدیدتر سری محبوب Mortal Kombat نشان داد. شاید به توان گفت یکی از دلایل اصلی موفقیت این کنسول طراحی فوق العاده کنترلرهای آن نسبت به سایر کنسول های موجود در بازار دانست. کنترلر اصلی و همچنین کنترلر دوم که در سال 1993 عرضه شد هردو چه به لحاظ زیبایی و چه به لحاظ ارگونومی نسبت به زمان عرضه خود در بالاترین سطح ممکن طراحی شده بودند و حتی ساعتها کار با آنها نیز در کاربر ایجاد خستگی نمیکرد، در حالی که کنترلر شرکت رقیب به خصوص کنسول NES که تا چنیدن سال رقیب اصلی Genesis بود بسیار کوچکتر و بدون هیچ انحنایی طراحی شده بود و کار کردن متوالی با آن چندان آسان نبود.
Genesis در بین کنسولهایی قرار دارد که بیشترین تعداد اضافات سخت افزاری برای آن بعد از عرضه کنسول اصلی طراحی و عرضه شد. اولین بسته ی سخت افزاری الحاقی تحت عنوان Mega-CD در سال 1991 در کشور ژاپن و بعدها در سال 1992 در سایر نقاط جهان عرضه شد. سوار شدن این بسته الحاقی بر روی Genesis قابلیت استفاده از CD برای ساخت بازی بر روی این کنسول را فراهم می کرد. در حالی که برای ساخت بازی بر روی کارتریج شرکت ها محدود به استفاده از فضای 8 تا 16 مگابایتی بودند Mega-CD یک فضای بسیار زیاد 500-700 مگابایتی را فراهم می کرد. بعلاوه Mega-CD شامل یک سری چیپ ستهایی بود که سخت افزار کنسول را نیز بهبود می بخشید و برای آن قابلیت اجرای بازیهایی با گرافیک بالاتر را فراهم میکرد. چندین بازی با استفاده از قابلیتهای Mega-CD ساخته وعرضه شد که از معروفترین های آن می توان به Sonic CD و Night Trap اشاره کرد. Mega-CD نزدیک به 6 میلیون نسخه در سرتاسر جهان به فروش رفت. بسته الحاقی دیگری که SEGA در سال 1994 آن را معرفی کرد 32X بود. سخت افزاری که در ابتدا قرار بود کاملا به صورت یک کنسول مجزا و ارتقا یافته از Genesis عرضه شود که بعدها با تصمیم SEGA America به صورت یک بسته سخت افزاری الحاقی بر روی Genesis عرضه شد و هرگز نتواست موفقیتی حتی در حد Mega-CD را نیز به دست آورد. این بسته قابلیت اجرای بازی با کیفیت گرافیکی و تصویری بالاتری را به این کنسول می داد و اگرچه فروش اولیه آن به توجه به عرضه Doom و Star Wars Arcade خوب بود اما بعد به دلیل معرفی کنسول جدید SEGA تحت عنوان Saturn افت کرد و در نهایت به میزان فروش 700 هزار نسخهای در جهان رسید. در سال 1996 رسما تولید Mega-CD و 32X متوقف شد.
علاوه بر اینها چند گونه از کنترلر های مختلف نیز با قابلیت های خاص خود بعد ها ساخته و عرضه شدند. برای مثال The Manacer Light Gun نام کنترلری شبیه به اسلحههای عادی بود که در پاسخ به کنترلر شرکت Nintendo ساخته شد و بازی های خاص خود را داشت. نمونه های دیگر Sega Mouse ، BatterUp و The Activator بودند که آخری قابلیت تشخیص حرکت بدن را برای این کنسول فراهم می کرد که به دلیل دقت نه چندان مطلوب در آن زمان چندان مورد استقبال قرار نگرفت. بعد ها Sega و EA به صورت مجزا بسته های الحاقی سخت افزاری برای این کنسول منتشر کردند که قابلیت اتصال بیش از دو کنترلر را فراهم میکرد و محصول هر شرکت تنها بازی های خاص آن شرکت را پشتیبانی میکرد. قابلیت دیگری که Sega در پاسخ به Nintendo و تکنولوژی Super FX عرضه کرد تکنولوژیی تحت عنوان Sega Virtua Processor بود که به صورت یک چیپ مجزا بر روی کارتریجها سوار میشد و قابلیت رندر کردن ریل تایم چند ضلعی ها به همراه قابلیت هایی همچون Split-Screen را فراهم میکرد. تنها بازی که بر اساس این تکنولوژی عرضه شد Virtua Racing نام داشت که عملکرد آن نسبت به عناوین مشابه بر روی SNES به لحاظ پایداری فریم بسیار بهتر بود. تا اینجا تماماً از سخت افزار Genesis صحبت کردیم، شاید بد نباشد که اشارهای به طراحی ظاهری این کنسول نیز بکنیم. این کنسول در نقاط مختلف جهان در فرمت های مختلف عرضه شد، اما نکته ای که در تمامی این کنسول ها واضح بود طراحی بسیار زیبا و مدرن آن نسبت به زمان عرضه بود. در واقع Sega همواره به لحاظ طراحی ظاهری کنسولهای خود یک قدم از رقبا جلوتر بود و این امر در مورد Genesis نیز صدق میکرد و طراحی ظاهری آن را نمی توان با NES یا SNES مقایسه کرد و شاید حتی از کنسولهای نسل پنچم نیز برتر بود.
بازی های First Party
یکی از اصلیترین عوامل برتری بخش برای هر کنسول، بازیهای انحصاری آن کنسول است که غالبا توسط شرکت سازندهی آن کنسول ساخته و عرضه می شوند.Sega نیز در این زمینه برای این کنسول کم نگذاشته بود و سیلی عظیم از بازیهای انحصاری را بر روی این کنسول عرضه می کرد تا میدان رقابت را به حریف نبازد. این محصولات چه به لحاظ تنوع و چه به لحاظ کیفیت در بالاترین حد خود قرار داشتند و تجربه ای فراموش نشدنی را برای دارندگان این کنسول فراهم میکردند. در واقع هدف SEGA گسترش مرزهای این صنعت به بازهای گستردهتر از مخاطبین بود و برای رسیدن به این هدف نیز دست به خلق بازی های مناسب برای طیف وسیعی از ردههای سنی زده بود. بعلاوه Genesis میزبان سبکهای جدید بازی نیز بود. به واسطه سخت افزار قدرتمندتر این کنسول در زمان عرضه دست SEGA و شرکت های زیر مجموعه آن برای خلق آثاری با جزییات بیشتر نسبت به قبل بازتر بود. از سوی دیگر این کنسول قادر به اجرا بازی های کنسول قبلی SEGA یعنی Master System نیز بود تا از پشتوانه خوبی از بازیها برخوردار باشد. از بین این بازیها میتوان به سری Street Of Rage،Comix Zone،Golden Axe،Phantasy Star،Virtua Fighter،Shining Force،Shinobi و صد البته Sonic The Hedgehog اشاره کرد که طیف وسیعی از سبکها را شامل میشود و نشانگر عملکرد خوب Sega در این زمینه است. کیفیت این بازیها به حدی بالا بود که هنوز هم از محبوبیت آنها کاسته نشده و بعضا شامل عرضه دوباره این بازیها بر روی کنسولهای جدیدتر هستیم که اتفاقاً مورد استقبال خوبی نیز قرار میگیرند.
Sonic The Hedgehog
اهمیت ویژه این بازی به قدری زیاد است که باید به صورت مجزا در این مقاله مورد بررسی قرار گیرد، چرا که یکی از بزرگترین عوامل موفقیت این کنسول و بعد ها سرپا ماندن شرکت SEGA بوده است و به واقع شناسنامه این شرکت محسوب می شود. در سال 1990 در حالی که SEGA در تلاش بود تا به لحاظ فروش از شرکت رقیب پیشی گیرد، این شرکت نیاز خود به خلق یک بازی محوری و قدرتمند برای مقابله با سری Super Mario شرکت Nintendo را احساس میکرد. به همین منظور به تیم AM-8 از زیر مجموعه SEGA دستور داده میشود که دست به خلق بازی قابل رقابت با Super Mario بزنند با این تفاوت که این بازی می بایست حاوی پیام و شعار برتری Sega یعنی سرعت باشد، چرا که Sega معتقد بود که کنسولش به لحاظ سخت افزاری بسیار پرسرعتتر و قدرتمندتر از کنسول شرکت رقیب یعنی NES است. حتی نام بازی نیز بر این اساس انتخاب میشود و گیم پلی سریع این بازی نیز بر این اساس چیده می شود. بازی هم به لحاظ تجاری و هم به لحاظ کیفی به موفقیتی عجیب دست مییابد و خیلی زود نام Sega وکنسولش را بر زبانها می اندازد. خیلی زود این بازی جایگزین Altred Beast در باندل دستگاه می شود و به پرفروش ترین بازی تاریخ Genesis تبدیل می شود. سایت GameSpot این عنوان را جز بهترین پلتفرمرهای تاریخ معرفی می کند که تجربه آن برای هر کس واجب است.
بازی های Third Party
گرچه بازیهای انحصاری که توسط شرکت سازنده کنسول ساخته می شوند نقش اساسی در موفقیت یک کنسول دارد اما اصلیترین عامل موفقیت یک کنسول در دایره نرم افزار را میتوان به بازی های Third Party نسبت داد. به واقع یک شرکت هر چه قدر هم بزرگ باشد و به منابع مالی و انسانی بزرگی دسترسی داشته باشد شاید به زور بتواند در سال بیش از تعداد انگشتان دست بازی با کیفیت قابل قبول ساخته و عرضه کند و به همین دلیل نیازمند حمایت سایر شرکتها است.(اگرچه در آن برههی زمانی Sega ثابت کرده بود که میتواند بسیار بیشتر از این تعداد بازی با کیفیت در سال عرضه کند). Genesis از حمایت بسیار خوبی از شرکت های Third Party برخوردار بود و در سال میزبان تعداد بسیار زیادی از بازیهای باکیفیت Third Party بود که به صورت انحصاری و بعضاً مشترک با کنسولهای دیگر برای آن منتشر میشدند. گسترهی بزرگی از بازی های Third Partyکه شامل سبک های مختلف بود و برای درجات سنی مختلف عرضه میشدند نکتهی قوت و تفاوت کنسول Sega بود. حمایت از کنسول SEGA هم از طرف شرکتهای غربی و هم از طرف اکثر شرکتهای ژاپنی به خوبی صورت میگرفت. برای مثال شرکت بزرگ Electronic Arts تعداد قابل توجهی از بازی های ورزشی را بر روی این کنسول در زمان حیات آن ساخته و عرضه کرد که این کنسول را برای طرفداران بازی های ورزشی به بهترین تبدیل میکرد. یا در سوی دیگر عرضه سری Mortal Kombat بر روی Genesis به ناچار Sega را مجبور به اعمال درجه سنی برای اولین بار در تاریخ کرد و بعد ازآن تمام بازی های با درج درجه بندی سنی عرضه شدند. قطعا Genesis میزبان بهترین بازیها در تاریخ سری Mortal Kombat بوده است. از دیگر بازی های Third Party قابل توجه می توان به Road Rash،Sunset Riders،Tiny Toon ،Dune،Street Fighters 2،Contra و…. اشاره کرد.
جنگ کنسول ها
در ابتدای ورود Genesis به بازار این دستگاه باید با کنسول 8 بیتی Nintendo یعنی NES رقابت میکرد که نسبت به آن قدرت کمتری داشت و گرافیک به مراتب ضعیفتری ارائه می داد. از سوی دیگر Turbografx 16 بیتی گسترش قابل توجهی در بازار 16 بیتی پیدا کرده بود. علارغم بازخورد مثبت در بین کارشناسان از جمله مجله Famitsu این دستگاه موفقیت چندانی در بدو ورود در ژاپن بدست نیاورد و SEGA تنها توانست 400 هزار دستگاه از این کنسول را شیپ کند. برای افزایش فروش SEGA اقدام به عرضه انواع و اقسام بستههای الحاقی سخت افزاری نمود ولی باز هم نتوانست فروش خود را به NES و Turbografx برساند. در آمریکای شمالی Sega برای غلبه بر فروش Nintendo hc دو راهکار استفاده می کرد. اول تاکید و تبلیغ اینکه Genesis تجربیات بسیار مشابه ای به دستگاه های آرکید را فراهم می کند که در قالب شعار های معروفی همچون Genesis Does What Nintendo’nt صورت می گرفت. اما با این حال چون امتیاز بیشتر بازی های آرکید در اختیار Nintendo بود SEGA مجبور به اجرای راهکار دوم یعنی توسل به ساخت بازی بر اساس شخصیت های معروف کرد و نتیجه آن عرضه عناوینی همچون Michel Jakson’s Moon Walker بود. با این حال این سیاست ها نیز نتوانست باعث پیشی گرفتن Sega در آن برهه زمانی شود.
در میانه ی سال 1991 رئیس وقت SEGA یعنی Hayao Nakayama تصمیم گرفت که Tom Kalinske را جایگزین Michel Katz به عنوان مدیر بخش آمریکایی Sega بکند. اگرچه Kalinske اطلاعات کمی در مورد دنیای گیمینگ داشت اما دانش وی در مورد بازار و نیازهای آن آغازگر پیشرفت Genesis بود. وی برای افزایش فروش Genesis در آمریکا یک نقشهی عملیاتی چهار قسمتی طراحی و اجرا کرد: کاهش قیمت کنسول، گسترش تبلیغات، ایجاد یک کمپانی برای ساخت بازی مطابق سلیقهی آمریکایی و جایگزین کردن یک بازی جدید با Altered Beast در باندل اصلی دستگاه. همه ی این اقدامات توسط Nakayama تایید و اجرا شدند و نتیجه آن تولد Sonic The Hedghog بود. خیلی سریع محبوبیت Sonic افزایش یافت و اکثر کسانی که منتظر خرید SNES بودند را متعاقد کرد که به خرید Genesis روی آورند و به دنبال آن کنسول Nintendo یعنی NES و Turbografx-16 خیلی زود از بازار خارج شدند. همه ی اقدامات SEGA منجر به این شد که این کنسول بتواند 60 درصد بازار را تا ماه June سال 1992 را به دست آورد. با این حال تبلیغات SEGA مبنی بر برتری سخت افزاری Genesis نسبت به SNES باعث شد که این شرکت بتواند 55 درصد سهم بازار را تا سال 1994 را نیز در اختیار داشته باشد. بررسی های NPD در سال 2004 نشان داد که Genesis پرفروشترین کنسول 16 بیتی تاریخ ایالات متحده آمریکا بوده است. از سوی دیگر Genesis دراروپا حتی وضعیتی به مراتب بهتر داشت و با فروش 8 میلیونی پرفروشترین کنسول تاریخ تا سال 1998(آخرین سال پشتیبانی توسط SEGA) بود. در برزیل نیز این کنسول توانسته بود 75 درصد بازار را به دست بیاورد. با این حال Genesis هرگز نتوانست در ژاپن از کنسول های شرکت Nintendo پیشی بگیرد.
سخن پایانی
قطعا SEGA Genesis یکی از بهترین کنسول های ساخته شده در تاریخ است که سهم قابل توجهی در خاطرات چندین نسل دارد. مطمئن هستم که با خواندن این مطلب خاطرات شما نیز زنده شده است و علاقهمند به بازی کردن دوبارهی بازیهای این کنسول شدهاید. خوشبختانه تعداد قابل توجهی از بازی با کیفیت این کنسول بعداً در شبکههای LIVE و PSN عرضه شدهاند که می توانید با تهیه آنها خاطرات خود را مرور کنید. به شخصه معتقد هستم که کیفیت برخی از این بازی های از بسیاری از بازی های پر پرنگ و لعابی که این سالها عرضه میشوند بهتر است و حتی تجربه ی آن ها برای اولین بار نیز خالی از لطف نخواهد بود. اگر هم به این شبکهها دسترسی ندارید و کنسول قدیمی خود را هنوز در اختیار دارید شاید بتوایند بار دیگر آن را به برق وصل کنید.