بدون شک اگر عبارات قدیمی و معروف دنیای بازی در بین گیمرهای ایرانی را انتخاب کنیم، دو عبارت “میکرو” و “قارچ خور” در بین آن ها حضور خواهند داشت. عباراتی که کمتر گیمری را می توان پیدا کرد که آن ها را بارها به کار نبرده یا حداقل نشنیده باشد.
سال ها پیش که خبری از اینترنت، سایت های بازی و مجلات حرفه ای در ایران نبود، بسیاری از بازی ها و وسایل متعلق به بازی لقب های مخصوص به خود را داشتند. یکی از معروف ترین این لقب ها نیز به بازی Super Mario Bros تعلق داشت. بازی ای که بدون شک جزو محبوب ترین آثار تاریخ صنعت بازی محسوب می شود و در ایران نیز طرفداران بی شماری داشته و دارد. کاراکتر بازی یعنی Mario علاقه زیادی به خوردن قارچ داشت و بعد از خوردن قارچ ها بزرگ تر می شد و عنوان “قارچ خور” نیز از همین جا پیدا شد.
اما در مورد “میکرو”، قضیه کمی پیچیده تر است. کنسول NES ساخته Nintendo در عین حال که یکی از محبوب ترین کنسول های تاریخ محسوب می شود، یکی از بیشترین دارندگان کلون ها و کنسول های شبیه سازی شده از خودش نیز به حساب می آید. میکرو یا به عبارت کامل تر Micro Genius نیز یکی از همین کلون ها بود که در ادامه مطلب بیشتر به آن خواهیم پرداخت.
این روزها مصادف است با سالگرد 30 سالگی یکی از محبوب ترین کنسول های تاریخ، کنسولی که برای ما ایرانی ها نیز یادآور خاطراتی بسیار شیرین بوده و تعدادی از بازی های جاودانه این صنعت را به ما هدیه داد. کنسول NES (یا بهتر است بگوییم Famicom) به 30 سالگی خود رسیده و ما نیز تولدی کوچک در قالب مقاله ای مخصوص برای این کنسول برگزار کرده ایم.
سرانجام پس از عرضه این دو محصول بود که Nintendo به سراغ فرزند بعدی خود رفت. فرزندی که قرار بود به یکی از موفق ترین محصولات صنعت بازی تبدیل شده و Nintendo را در مسیری پر افتخار برای فتح قلمروهای این صنعت آماده کند. Nintendo که پیش از این دو کنسول ساده و تک بازی ارائه داده بود، و البته تعدادی بازی نیز برای دستگاه های آرکید ساخته و همچنین بازی هایی چون Donkey Kong را برای کنسول ColecoVision تهیه کرده بود، خود تصمیم به ورود به این بازار گرفت. این بار دیگر خبری از کنسولی چون Color TV-Game نبود و قصد Nintendo ارائه کنسولی کامل با قابلیت اجرای انواع کارتریج ها بود. کنسولی که تحقیقات اولیه برای ساخت آن از سال 1980 به وسیله تیمی با رهبری Masayuki Uemura آغاز شد. در ابتدا قرار بود محصول تولید شده، یک کنسول 16 بیتی قدرتمند باشد و با همراه داشتن وسایلی چون کیبورد و فلاپی دیسک درایو، کارایی های یک کامپیوتر را نیز ارائه کند. ولی رییس Nintendo آقای Hiroshi Yamauchi مخالف این قضیه بود و تصمیم به ارائه کنسولی ارزان قیمت با بازاری وسیع تر را داشت و برای همین این وسایل جانبی را برای کنسول مورد نظر لازم نمی دانست و قدرت کنسول را نیز پایین تر از نمونه مورد نظر اولیه در نظر گرفت. البته Nintendo یک پورت 15 پینی در جلوی کنسول تعبیه کرد تا در آینده و در صورت نیاز، وسایل جانبی قابلیت اتصال به کنسول را داشته باشند. مدل اولیه و آزمایشی در اکتبر 1982 تولید و وارد مرحله تست و آزمایش شد. از آنجایی که CPU های 65xx به کار رفته در کنسول در ژاپن تولید و حتی فروخته نمی شد، نرم افزار مناسبی نیز برای برنامه نویسی بازی ها برای این کنسول در دسترس نبود. به همین دلیل بازی های اولیه کنسول در سیستمی بر پایه NEC PC-8001 نوشته می شدند.
در ابتدا سایز کارتریج های Famicom ابعادی مانند نوارهای کاست داشت، ولی در نهایت این اندازه دو برابر شد و در تولید آن ها نیز دقت لازم به عمل آمد تا مشکلی از نظر ارتباط با کنسول نداشته و به سرعت خراب نشوند. طراحی ظاهری Famicom حالتی اسباب بازی مانند داشت و ترکیب زیبایی از رنگ های قرمز و سفید را نمایش می داد. کنترلرهای کنسول به صورت مستطیلی شکل طراحی شده و در دو حالت مختلف ساخته شده بودند. کنترلر اول دارای یک D-Pad، دو دکمه A و B و همچنین دو دکمه Start و Select بود. ولی کنترلر دوم در عین حال که در دکمه های A و B و D-Pad با اولی مشابه بود، به جای در اختیار داشتن دکمه های Start و Select دارای یک میکروفون کوچک بود. هر دو کنترلر نیز به صورت سیمی به کنسول متصل بوده و قابلیت جدا شدن از آن را نداشتند. همچنین دو جایگاه مخصوص در دو سمت کنسول برای قرار گرفتن کنترلرها تعبیه شده بود.
همان طور که پیش از این نیز گفته شد، Nintendo در طراحی Famicom قصد ارائه محصولی با قیمت مناسب را داشت که البته از نظر تکنیکی نیز قدرت خوبی داشته باشد. نتیجه کار چیزی به مراتب بهتر از کنسول Atari 2600 و سایر کنسول های آن زمان از آب درآمد. CPU کنسول از ریزپردازنده های MOS Technology 6502 هشت بیتی تشکیل شده بود، قطعه ای که در وسایل دیگری از Atari 2600 گرفته تا کامپیوترهای Apple IIe نیز به کار رفته بود. سرعت پردازنده معادل 1.79MHz بود و به 2KB RAM نیز دسترسی داشت.
در بخش گرافیک، از چیپی به نام PPU (مخفف عبارت Picture Processing Unit) استفاده می شد که با در اختیار داشتن قدرت 5.37MHz قابلیت دسترسی به 2KB RAM دیگر را نیز داشت. همچنین 256 بایت حافظه نیز تحت عنوان OAM (مخفف عبارت Object Attribute Memory) در PPU جاسازی شده بود که برای نمایش اسپرایت ها به کار می رفت. (اسپرایت به یک عکس یا مجموعه ای از عکس های متصل به هم و متحرک گفته می شود که در کنار یکدیگر المان های مختلفی چون کاراکترهای بازی را می سازند) در کنار این ها 28 بایت RAM دیگر نیز برای پالت رنگ ها استفاده می شد و در نهایت رزولوشن 240*256 را برای Famicom ارائه می داد. هرچند در اکثر تلویزیون های NTSC شرایط به گونه ای بود که 8 پیکسل بالایی و پایینی در دسترس نبوده و رزولوشن اکثر بازی ها به عدد 224*256 می رسید.
OAM و حافظه مخصوص پالت رنگ ها به شکلی برنامه ریزی شده بودند که تعداد المان های نمایش داده شده در صفحه و رنگ های آن ها را به اندازه نیاز محدود کنند تا مشکلی برای پردازش بازی ها پیش نیاید. سیستم رنگ Famicom از 54 رنگ مختلف تشکیل می شد و البته در هر لحظه تنها 25 رنگ قابل نمایش در صفحه بودند. OAM نیز توانایی ذخیره اطلاعات برای 64 اسپرایت در هر لحظه را داشت که 4 بایت به هر اسپرایت می رسید. شاید بد نباشد در این زمینه نگاهی به طراحی معروف ترین کاراکتر Nintendo یعنی Mario داشته باشیم.
از اولین روزهایی که تحت عنوان Jumpman معرفی شد، قرار بود پوستی روشن و موها و سبیلی تیره و مشکی داشته باشد و پیراهن او نیز آبی به همراه پوشش خارجی قرمز و دکمه هایی زرد رنگ باشد. ولی در نهایت به دلیل محدودیت های تکنیکی Famicom، این رنگ بندی تغییر کرده و موها، سبیل و حتی پیراهن Mario همگی به رنگ قهوه ای درآمدند. همچنین رنگ پوست و دکمه های روی لباس و نماد روی کلاه او نیز به یک شکل رنگ آمیزی شدند.
هرچند این محدودیت ها مشکل ساز می شد، ولی بازیسازها با استفاده از روش های مختلفی می توانستند محدودیت ها را کمرنگ تر کنند. برای مثال اسپرایت های کوچک را در کنار یکدیگر قرار داده و متا اسپرایت ها یا اسپرایت هایی بزرگ تر را از ترکیب آن ها می ساختند که این روش در خیلی از بازی های Famicom استفاده می شد. برای مثال قارچ های بازی Super Mario Bros از ترکیب 4 عدد اسپرایت 8×8 ساخته شدند یا Super Mario (کاراکتر Mario بعد از خوردن قارچ و بزرگ شدن به این نام شناخته می شد) از ترکیب 4 عدد اسپرایت 8×16 طراحی شده بود. در بعضی بازی ها از این حقه ها برای برداشتن محدودیت رنگ نیز استفاده شده بود. مثلاً کلاهخود دو رنگ Mega Man یا تفاوت رنگ چشم ها و سایر بخش های صورت او با استفاده از این راه حل ها ایجاد شد.
Famicom در کنار بخش های گرافیکی و بصری خود، از قطعه ای صوتی نیز استفاده می کرد. قطعه ای که محدودیت های سخت افزاری این کنسول را پشت سر گذاشته و تعدادی از به یاد ماندنی ترین موسیقی ها و اصوات دنیای بازی را به ما هدیه کرد. این قطعه از 5 کانال صوتی تشکیل می شد که هرکدام از آن ها مشخصات مخصوص خود را داشتند. دو عدد از این کانال ها به عنوان Pulse Wave Channels شناخته می شدند و غالباً برای تولید ملودی ها به کار می رفتند. این قطعات قابلیت تولید صداهای مختلف را داشته و هرکدام از 16 حجم صدای متفاوت تشکیل می شدند. بعد از آن ها Triangle Wave Channel قرار داشت که تنها یک صوت و یک حجم صدا را شامل می شد و معمولاً برای تولید صداهای بم و سنگین به کار می رفت. Noise Channel بخش بعدی بود که می توانست اصوات استاتیک را به دو شکل مختلف ارائه کند و در هر شکل نیز 16 حالت متنوع را در اختیار داشت. بازیسازها اکثراً از این بخش برای نواختن سازهای ضربی استفاده می کردند. در نهایت نیز آخرین قطعه Sample Channel نام داشت که کمتر از قطعات دیگر از آن استفاده می شد، زیرا حافظه زیادی را به اشغال خود درمی آورد. البته از آن طرف اصوات پیچیده تر و منحصربفردتری را ایجاد می کرد. صداهای طبل مانند بازی Super Mario Bros 3 یا تشویق های تماشاچیان در بازی Mike Tyson`s Punch Out هر دو از این طریق ساخته شدند.
همواره بازیسازانی هستند که به قدرت سخت افزاری کنسول ها راضی نبوده و سعی در شکستن مرزهای کنسول مورد نظر دارند. Famicom از این نظر قابلیت های جالبی داشت و به بازیسازان اجازه استفاده از MMC ها را در کارتریج بازی ها می داد. MMC یا Memory Management Conroller چیپ کوچکی بود که در داخل کارتریج قرار گرفته و به پردازش بهتر بازی کمک می کرد. این چیپ در نمونه های مختلفی تولید می شد. مدل MMC1 اجازه ذخیره بازی را داده و قابلیت حرکت دادن صفحه به بالا و پایین را تسهیل می کرد و از آن در بازی The Legend of Zelda استفاده شد. MMC3 قابلیت اجرای حرکات مورب در صفحه را می داد و همچنین این توانایی را در خود داشت که بخشی از صفحه ثابت مانده و بخشی دیگر حرکت کند. قابلیت هایی که در بازی Super Mario Bros 3 به کار رفتند. قدرتمندترین چیپ نیز MMC5 بود که در بازی هایی چون Castlevania III استفاده شد و چند کیلوبایت RAM اضافه به همراه دو کانال صوتی بیشتر و رفع محدودیت پالت رنگ Famicom را در خود داشت.
Famicom در ماه های اولیه، فروش نسبتاً خوبی را تجربه می کرد. ولی بعد از مدت کوتاهی این فروش تحت تأثیر یک سری مشکلات کنسول قرار گرفت. کنسول در اجرای بعضی بازی ها به مشکل خورده و از کار می افتاد و بنابراین Nintendo به دنبال شناسایی علت خرابی ها رفت. مشکل ایجاد شده به یک سری از مدارها و چیپ های معیوب کنسول برمی گشت و Nintendo به سرعت تمام Famicom ها را از بازار جمع آوری کرده و به طور موقت تولید کنسول در کارخانه را متوقف کرد. این موضوع هزینه زیادی برای Nintendo به همراه داشت، ولی سرانجام بعد از رفع ایرادها و استفاده از مادربورد جدید، بار دیگر عرضه وسیع Famicom آغاز شده و بعد از مدتی توانست اصلی ترین رقیب خود یعنی کنسول SG-1000 از کمپانی Sega را پشت سر بگذارد و تا پایان سال 1984 به فروشی بالغ بر 2.5 میلیون واحد در ژاپن دست پیدا کند.
فروشندگان آمریکایی در آن دوران بازی های کامپیوتری را یک مُد زودگذر می دانستند که تا مدتی دیگر علاقمندان خود را از دست خواهد داد و به همین دلیل عرضه محصولات مرتبط با بازی های کامپیوتری را روز به روز کمتر از قبل می کردند. Nintendo برای جلوگیری از مشکلات احتمالی، AVS را نه به عنوان یک کنسول بازی، بلکه به عنوان یک کامپیوتر خانگی معرفی کرد و حتی به همراه آن وسایلی چون کیبورد، دستگاه ضبط نوارهای کاست و کارتریجی برای برنامه نویسی ارائه داد. همچنین وسایل دیگری مانند گیم پد، جوی استیک، کیبورد موزیکال و Light Gun (تفنگ مخصوص بازی) را نیز به عنوان ابزار جانبی برای آن معرفی کرد. تمام این وسایل نیز به صورت بی سیم و از طریق اتصال Infrared به کنسول متصل می شدند. در کنار این ها، ظاهر اسباب بازی مانند و قرمز و سفید Famicom نیز با تغییرات زیادی روبرو شده و تبدیل به طرحی آینده گرایانه و خاکستری رنگ شد.
در نمایشگاه CES تابستان 1985، Nintendo بار دیگر بازگشت و این بار مدلی متفاوت از AVS را به همراه داشت. این مدل راه خود را از بازار کامپیوترهای خانگی جدا کرده و با کنار گذاشتن وسایل جانبی، تحت عنوان NES (مخفف عبارت Nintendo Entertainment System) معرفی شد. طراحی کنسول شباهت زیادی به AVS داشت، ولی تغییراتی نیز در آن داده شده بود. برای مثال جای کارتریج که در Famicom در قسمت بالایی کنسول قرار داشت، این بار به جلوی کنسول آمده و یک درپوش نیز برای آن تعبیه شده بود. همچنین کنترلرهای کنسول برخلاف Famicom به صورت دائمی به آن متصل نبوده و از طریق درگاه 7 پینی قابلیت اتصال و جدا شدن از NES را داشتند.
زمانی که خیال Nintendo از بازار آمریکا راحت شد و موفقیت روزافزون کنسول خود را در این بازار عظیم مشاهده کرد، این کمپانی به فکر بازارهای دیگری چون اروپا و اقیانوسیه نیز افتاد. در اوایل کار NES در سال 1986 توسط کمپانی های متعددی در کشورهای مختلف اروپا به فروش رسیده و البته کشورهایی چون ایتالیا، ایرلند و انگلیس در سال 1987 کنسول های خود را دریافت کردند. همچنین استرالیا و نیوزیلند نیز به عنوان نمایندگان اقیانوسیه در همین سال به NES دسترسی پیدا کردند. در این زمان کمپانی Mattel عرضه NES را در اروپا و اقیانوسیه بر عهده گرفته بود. موفقیت کنسول در اروپا به اندازه آمریکا نبود و در کشورهای اروپایی کنسول Sega Master System محبوبیت بیشتری داشت. فروش NES در ابتدای راه در این قاره به خوبی پیش نمی رفت، هرچند در نهایت فروش مناسبی را تجربه کرد و در استرالیا نیز بیشتر از کنسول رقیب به فروش رفت.
وسایل جانبی NES
NES Zapper
به دلیل تکنولوژی به کار رفته در Zapper، این تفنگ تنها در نمایشگرهای CRT قابل استفاده بوده و نمی توان از آن در LCD ها، نمایشگرهای پلاسما و سایر نمایشگرهای صفحه تخت استفاده کرد و در این صورت تأخیر و مشکلاتی در کار آن پیش می آید.
.R.O.B
Power Pad
Power Pad دارای دو بخش بود. Side A که کمتر از آن استفاده می شد، شامل 8 حسگر دایره ای و Side B دارای 12 حسگر دایره ای بود. این حسگرها برای استفاده در بازی های مختلف به کار می رفتند و بازیکن برای انجام حرکات مختلف باید روی آن ها حرکت می کرد. در مجموع 11 بازی برای Power Pad عرضه شد که همه آن ها به جز یکی توسط خود Bandai ساخته شده بودند. بازی هایی چون Atheletic World که اولین عنوان برای این وسیله بود و 5 رشته شبیه به رشته های المپیک مانند پرش از مانع را شامل می شد و بازیکنان باید به دقت حرکات مختلف را روی حسگرها اجرا کرده و زمان بندی دقیقی برای ثبت رکوردهای خود داشتند. Dance Aerobics که یک بازی موزیکال بود و بازیکنان باید طبق دستورالعمل پخش شده در تلویزیون، حرکات مورد نظر را دنبال کرده و امتیاز مورد نیاز را بدست می آوردند. Street Cop که در آن بازیکنان نقش پلیسی را داشتند که به تعقیب یک مجرم پرداخته و توسط Power Pad به شبیه سازی حرکاتی چون پرش از روی موانع مختلف می پرداختند. تنها بازی Power Pad که توسط خود Nintendo تهیه شد نیز Short Order/Eggsplode نام داشت و شامل تعدادی مینی گیم مختلف از بازی حافظه معروف Simon گرفته تا بازی آشپزی و تهیه همبرگر می شد.
Power Glove
Power Glove را دو نفر از اعضای Abrams Gentile Entertainment به نام های Grant Goddard و Samuel Cooper طراحی کرده و توسط کمپانی های Mattel در آمریکا و PAX در ژاپن در سال 1989 وارد بازار شد. این وسیله دکمه های کنترلرهای معمولی NES را بر روی بخش بازوی خود داشت و در کنار آن 9 دکمه جانبی قابل برنامه ریزی و یک دکمه مخصوص برای برنامه ریزی 9 دکمه دیگر نیز دیده می شد. از این دکمه ها برای دادن برنامه به دستکش استفاده می شد و برای مثال می شد قدرت ضربات یا شلیک ها را از عدد 1 تا 9 انتخاب کرد. همچنین حرکت دادن دستکش در بعضی بازی ها باعث به حرکت درآمدن کاراکتر مورد نظر می شد.
تنها دو بازی با قابلیت پشتیبانی از Power Glove ساخته شد که از قابلیت های مختلف این دستکش استفاده می کردند. بازی Super Glove Ball که یک بازی معمایی بود و با زاویه اول شخص خود، حالتی 3 بعدی به وجود می آورد. بازی بعدی Bad Street Brawler نام داشت و یک عنوان Beat ’em Up بود. هرچند هر دو بازی توسط کنترلرهای معمولی NES نیز قابل اجرا بودند، ولی ویژگی ها و بخش های اضافه ای برای استفاده از Power Glove داشتند. البته چند بازی دیگر نیز مانند Glove Pilot و Manipulator Glove Adventure برای این وسیله در دست ساخت بود که کنسل شدند و هیچ گاه به بازار نیامدند.
تعدادی دیگر از وسایل جانبی NES/Facmicom که در نوع خود قابلیت های جالبی به این کنسول می افزودند:
Famicom 3D System: وسیله ای که تنها در ژاپن عرضه شد و توسط عینک های مخصوص آن، بازی ها به شکل 3 بعدی به نمایش درمی آمدند.
ASCII Stick L5: کنترلری که تنها به وسیله یک دست قابلیت انجام بازی را به بازیکن می داد.
Famicom Four Way Adaptor: قطعه ای که اجازه می داد 4 نفر به صورت همزمان با کنسول بازی کنند.
Famicom Modem: این وسیله توانایی اتصال به سرور Nintendo برای مواردی چون مشاهده جوک ها، اخبار، راهنمای بازی ها، گزارش هواشناسی و همچنین قابلیت دانلود تعداد کمی از بازی ها را می داد.
NES Lockout: وسیله ای برای قفل کردن کنسول و قطع دسترسی به آن، که والدین برای جلوگیری از بازی بی رویه کودکان خود از آن استفاده کنند.
Double Player: کنترلرهای بی سیم که می توانستند تا 9 متر از کنسول فاصله بگیرند.
Teleplay Modem: مودمی که برای ارتباط برقرار کردن و بازی آنلاین بین دارندگان NES استفاده می شد.
بازی های کنسول نینتندو NES
تعدادی از خاطره انگیزترین و زیباترین بازی های تاریخ، توسط کنسول NES ارائه شدند یا نسخه ای مخصوص این کنسول داشتند. بازی هایی که تعداد آن ها بسیار زیاد بوده و برای نام بردن از همه آن ها، نیازمند مطلبی جداگانه هستیم. در اینجا به 10 بازی معروف و محبوب این کنسول اشاره می شود که هرکدام به دلیلی در لیست قرار گرفته و اکثر آن ها نیز در بین بازیکنان ایرانی محبوبیت زیادی داشته و دارند.,Super Mario Bros بدون شک معروف ترین و محبوب ترین بازی کنسول NES، عنوان Super Mario Bros است. بازی ای که خیلی ها NES را به خاطر آن می شناسند و کاراکتر اصلی آن یعنی Mario نیز یکی از شناخته شده ترین سمبل های صنعت بازی محسوب می شود. برخلاف تصور خیلی از گیمرها، Super Mario Bros اولین نسخه از سری بازی های Mario نبود. مرد سبیلوی دوست داشتنی نخستین بار در بازی Donkey Kong حضور پیدا کرد و آن زمان در نقش نجاری به نام Jumpman ظاهر شد که باید دوست دختر خود را از دست گوریلی به نام Donkey Kong نجات می داد. بعد از آن نیز Mario در بازی های دیگری حضور پیدا کرد که مهم ترین آن ها تا قبل از SMB، بازی Mario Bros در سال 1983 برای دستگاه های آرکید بود. سرانجام در سال 1985 بود که معروف ترین نسخه این سری یعنی Super Mario Bros منتشر شد و باعث محبوبیت عجیب این کاراکتر کوتاه قد گردید.
Super Mario Bros
داستان بازی بسیار ساده بود و ماجراهای Mario را برای نجات Princess Toadstool (که بعدها بیشتر با نام Princess Peach نامیده شد) روایت می کرد. Mario در این راه باید از سرزمین پادشاهی قارچ ها و سایر مناطق خطرناک عبور کرده و به جنگ شخصیت خبیث بازی یعنی Bowser می رفت. البته قابلیت هایی مانند بزرگ شدن ابعاد یا پرتاب آتش نیز در بازی وجود داشت که به تنوع گیم پلی کمک زیادی می کردند. گیم پلی بازی به سبک Platformer بود و این گیم پلی را بدون شک می توان جزو تأثیرگذارترین ها در تاریخ بازی های کامپیوتری دانست. به شکلی که بعد از آن بازی های بی شماری به تقلید و الگوبرداری از این گیم پلی پرداخته و سبک Platformer را به یکی از محبوب ترین سبک های آن دوران تبدیل کردند.
Super Mario Bros با فروش خیره کننده حدود 40 میلیون نسخه، جایگاهی دست نیافتنی در تاریخ دارد و دومین بازی پرفروش تاریخ بعد از Wii Sports محسوب می شود. هرچند این رقم عظیم با در نظر گرفتن این نکته بدست آمده که SMB در اکثر کنسول های فروخته شده بعد از انتشار خود قرار داده شد، ولی کسی نمی تواند محبوبیت کم نظیر این بازی را انکار کند. از آن روز تاکنون ده ها عنوان از سری اصلی و فرعی Mario منتشر شده و تعداد زیادی از آن ها جزو برترین عناوین زمان خود بوده اند. همچنین اگر تنها حضور کاراکتر Mario در بازی های مختلف روی تمام کنسول ها را حساب کنیم، به بیش از 200 عدد بازی می رسیم که عددی بی رقیب محسوب می شود.
The Legend of Zelda
to خالق و کارگردان تعداد زیادی از بازی های NES بود و البته تا امروز نیز به حضور درخشان خود در صنعت بازی ادامه داده است. یکی از عناوینی که توسط Miyamoto برای NES خلق شد، The Legend of Zelda نام داشت. بازی ای که در سال 1986 منتشر شد و تبدیل به یکی از با کیفیت ترین سری بازی های Nintendo در کنسول های مختلف این کمپانی گردید.
داستان بازی در سرزمین افسانه ای Hyrule اتفاق می افتاد و ماجراهای پسری به نام Link را دنبال می کرد که سعی در نجات Princess Zelda داشت. Link برای رسیدن به این هدف باید 8 تکه جدا شده از قطعه مخصوصی به نام Triforce of Wisdom را پیدا می کرد. دشمن اصلی Link در این بازی نیز Ganon نام داشت که بعدها به یکی از معروف ترین شخصیت های منفی دنیای بازی تبدیل شد.
زاویه دید این بازی Action Adventure از بالا دنبال می شد و بازیکن باید Link را در محیط های مختلف و سیاهچال های گوناگونی که در بازی طراحی شده بودند کنترل کرده و به جنگ دشمنان و حل پازل ها و معماهای مختلف می پرداخت. در ابتدا تنها یک سپر کوچک در اختیار بازیکن قرار می گرفت، ولی بعد از مدتی Link در یک غار با شمشیری مواجه شده و این اسلحه جدید را به خدمت می گرفت. در طول بازی فروشندگان و مردم معمولی نیز دیده می شدند که با Link صحبت کرده و در پیشبرد مأموریت به او کمک می کردند. آزادی عمل بازی نسبت به زمان خود بسیار بالا بود و بازیکن می توانست سیاهچال ها و مناطق مختلف را جستجو کرده یا بدون صرف وقت در آن ها، به مأموریت اصلی خود بپردازد.
از زمان عرضه اولین نسخه The Legend of Zelda تاکنون نسخه های مختلفی از این سری عرضه شده و اکثر این نسخه ها نیز عناوینی با کیفیت بسیار بالا بوده اند. عناوینی که با طراحی های بصری متنوع و برای کنسول های خانگی و دستی Nintendo منتشر شده و طرفداران ماجراجویی های Link را تقریباً همیشه راضی نگاه داشته اند.
Metroid
یکی دیگر از بزرگ ترین بازی های Nintendo که کار خود را از کنسول NES آغاز کرد، سری Metroid است. اولین نسخه از این سری در همان سالی عرضه شد که بازی The Legend of Zelda نیز منتشر شده بود و به غنی تر کردن سال 1986 برای دارندگان NES کمک شایانی کرد.
Metroid عنوانی Action Adventure بود که فضایی متفاوت با اکثر بازی های آن زمان داشت. وقایع بازی در سیاره ای به نام Zebes جریان داشت و داستان Samus Aran را روایت می کرد که مأموریت پیدا کردن ارگانیزم های انگلی Metroid را برعهده داشت. ارگانیزم هایی که توسط دزدان فضایی دزدیده شده و قرار بود توسط آن ها به عنوان سلاحی بیولوژیکی به کار روند. نکته جالب در مورد Samus Aran این بود که بازیکنان تا لحظات پایانی بازی از جنسیت او آگاهی نداشته و فکر می کردند با کاراکتری مذکر و کلیشه ای مانند سایر سربازان در بازی ها و فیلم های دیگر مواجه هستند. حتی در دفترچه های همراه بازی نیز از لفظ He به جای She استفاده شده بود. ولی در صورت به پایان رساندن بازی در کمتر از 5 ساعت، مشخص می شد که او دختری است که این وظیفه خطرناک و سخت را بر دوش گرفته و به این شکل یکی از بزرگ ترین سورپرایزهای داستانی آن زمان شکل گرفت و البته به این شکل Samus Aran تبدیل به یکی از اولین قهرمانان مونث بازی های کامپیوتری شد.
گیم پلی بازی در نوع خود نسبتاً پیچیده بود و از دنیایی عظیم و مناطقی گسترده بهره می برد که توسط درها و آسانسورهای مختلفی به بخش های دیگر متصل می شدند. Samus باید با پشت سر گذاشتن بخش های مختلف به جنگ دشمنان رفته و در این راه قابلیت بدست آوردن نیروهای جدید نیز وجود داشت. نیروها و آیتم هایی که Samus را از فردی که تنها یک اسلحه ضعیف در دست دارد به یک ابر سرباز با اسلحه و زره قدرتمند تبدیل می کردند. یکی از معروف ترین این آیتم ها Morph Ball نام داشت که به Samus اجازه می داد به یک حالت توپ مانند تبدیل شده و در تونل ها و راهروهای باریک حرکت کند.
Metroid نیز مانند دیگر عناوین معروف Nintendo به NES منتهی نشده و تبدیل به یک سری بازی بزرگ و محبوب شد که در سبک های گوناگون برای کنسول های Nintendo عرضه شد. سری بازی هایی که در کنسول GameCube پای به سبک FPS نیز گذاشت و یکی از با کیفیت ترین و بهترین سری FPS های تاریخ را در سری Metroid Prime شاهد بودیم.
Mega Man
Mega Man یا نسخه ژاپنی آن Rockman در سال 1987 توسط Capcom ساخته و برای NES منتشر شد. Keiji Inafune در ساخت بازی نقش پررنگی داشت و بعدها به یکی از معروف ترین بازیسازان ژاپنی تبدیل شد.
نسخه انگلیسی بازی به این صورت روایت می شد که Dr. Wright (که بعدها Dr. Light نام گرفت) به کمک دستیار خود Dr. Wily یک روبات انسان نما به نام Mega Man را طراحی کرده و در کنار آن 6 روبات هوشمند دیگر نیز می سازند، که با نام هایی چون Cut Man، Ice Man و Bomb Man نامگذاری می شوند. هرکدام از این روبات ها وظیفه مخصوص به خود را داشته و قرار است در کارهای صنعتی و ساخت و ساز از آن ها استفاده شود، تا اینکه Dr. Wily به همکار خود خیانت کرده و با برنامه ریزی مجدد این روبات ها و تحت کنترل درآوردن آن ها، نقشه ای برای حکمرانی بر دنیا می ریزد. به همین دلیل Dr. Wright روبات باقی مانده یعنی Mega Man را به جنگ سایر روبات ها و Dr. Wily فرستاده و بازیکن ماجراهای بازی را آغاز می کند.
گیم پلی Mega Man جزو دشوارترین گیم پلی های زمان خود محسوب می شد و بسیار سخت و چالش برانگیز بود. بازیکن در 6 مرحله به جنگ دشمنان رفته و در انتهای هر مرحله و پس از شکست غول آن مرحله که یکی از روبات ها بود، قدرت او را بدست می آورد. قدرتی که در مراحل دیگر استفاده شده و قابلیت های متنوعی به Mega Man می داد. البته این قدرت ها محدودیت داشته و بازیکن باید با بدست آوردن آیتم هایی، آن ها را شارژ می کرد. در نهایت نیز پس از شکست هر 6 روبات، جنگ با غول آخر بازی یعنی Dr. Wily شروع می شد. همچنین یک سیستم امتیازبندی در بازی وجود داشت که توسط از بین بردن دشمنان و بدست آوردن آیتم ها و Power-Up های به جای مانده از آن ها بدست می آمد.
Mega Man تا امروز بیش از 50 دنباله به خود دیده و هنوز هم طرفداران متعصب خود را دارد و البته یکی از پرسودترین ساخته های Capcom نیز محسوب می شود.
Final Fantasy
مطمئناً اگر سری بازی های Final Fantasy ساخته نمی شدند، ژانر JRPG چیزی کم داشت و شاید مسیری متفاوت را طی می کرد. بازی هایی که مانند خیلی از عناوین محبوب دیگر کار خود را از NES شروع کردند و اولین نسخه از این سری در سال 1987 برای کنسول Nintendo منتشر شد.
بازی همان طور که گفته شد یک JRPG بود و دنیایی فانتزی و خیالی را به بازیکن معرفی می کرد. دنیایی که از 3 قاره عظیم تشکیل شده و نیروهای حیاتی این دنیا از 4 گوی قدرت می گرفتند. گوی هایی که هرکدام نماینده یک عنصر مهم بودند و از خاک، آتش، آب و باد تشکیل می شدند. در دنیای Final Fantasy نژادها و گونه های زیادی وجود داشتند از جمله انسان ها، الف ها، دورف ها، پریان دریایی، اژدهایان و همچنین روبات ها. اکثر این نژادها به جز انسان ها دارای یک شهر در بازی بودند، ولی انسان ها شهرهای بیشتری را در اختیار داشته و البته گاهی اوقات افرادی از سایر نژادها نیز در شهرهای انسان ها به چشم می خوردند. داستان بازی از آنجایی آغاز می شد که 4 جنگجوی جوان که هرکدام نماینده یکی از عناصر اصلی بودند، کار خود را شروع کرده و باید گوی های ارزشمندی را که بعد از یک سری اتفاقات به دست نیروهای تاریکی افتاده بودند، دوباره به روشنایی بازمی گرداندند. داستانی که در ادامه با اتفاقات مختلف شکل دیگری به خود گرفته و به یکی از پیچیده ترین داستان های زمان خود تبدیل می شد.
دنیای بازی از 4 بخش مختلف تشکیل شده بود که عبارت بودند از Overworld Map که مناطق مختلف را به یکدیگر متصل می کرد، شهرها و سیاهچال ها، بخش مخصوص نبردها و صفحه منوها. مبارزات بازی به صورت تصادفی بود و در آن ها باید به جنگ دشمنان و غول های متنوعی می رفتید که در مناطقی به صورت رندوم مقابل شما قرار می گرفتند. همچنین مبارزات به سبک سایر بازی های JRPG به صورت نوبتی بوده و شما و دشمنانی که در مبارزه شرکت می کردید، به نوبت به یکدیگر ضربه می زدید. به این صورت که در منوی بازی از گزینه هایی چون نبرد معمولی، استفاده از جادو و همچنین آیتم های مختلف استفاده کرده و دشمنان خود را با استراتژی مناسب از بین می بردید. در بازی 6 کلاس مختلف وجود داشت که شامل نمونه هایی چون جنگجو، دزد، جادوگر سفید و جادوگر قرمز و … می شد که هرکدام توانایی های مخصوص به خود را داشته و با آپگرید کردن قابلیت های آن ها، قدرت بیشتری در طول بازی بدست آورده و برای رسیدن به بخش های انتهایی آماده می شدید.
Final Fantasy در همان نسخه اول به محبوبیت خوبی رسید و حدود 2 میلیون نسخه فروش کرد. فروشی که باعث شد نسخه های بعدی نیز در دستور ساخت قرار گرفته و تا امروز 14 عدد نسخه اصلی و تعداد زیادی نسخه فرعی از این سری محبوب ساخته شود.
Contra
در بین بازی های شناخته شده NES، عناوینی بودند که در ایران محبوبیت خیلی زیادی نداشتند. ولی Contra در کنار محبوبیت عظیمی که در خارج از ایران داشت، در کشور ما نیز جزو پرطرفدارترین بازی های NES بود. این بازی که در اروپا با نام Gryzor شناخته می شد، در سال 1988 برای این کنسول عرضه شد و با گیم پلی جذاب خود طرفداران زیادی بدست آورد.
کاراکترهای بازی دو سرباز حرفه ای به نام های Bill Rizer ملقب به Mad Dog و Lance Bean ملقب به Scorpion بودند و برای متوقف کردن یک گروه تروریستی به نام Red Falcon Organization به منطقه دشمن اعزام شده بودند. نکته جالب در مورد داستان بازی این بود که نسخه ژاپنی در سال 2633 و در منطقه ای خیالی به نام مجمع الجزایر Galuga در نزدیکی نیوزیلند رخ می داد، ولی داستان نسخه آمریکایی در زمان حاضر و جزیره ای در آمریکای جنوبی اتفاق می افتاد. همچنین در نسخه آمریکایی، نام این گروه تروریستی برای یک نژاد بیگانه به کار رفته بود.
بازی هم به صورت یک نفره قابل انجام بود و هم دو نفره، هرچند حالت دو نفره جذابیتی به مراتب بیشتر داشت و درجه سختی بالای بازی نیز در این حد اندکی قابل تحمل تر می شد. اسلحه های زیادی در طول بازی بدست کاراکترها می رسید که هرکدام قابلیت مخصوص به خود را داشتند. از مسلسل معمولی و اسلحه های قدرتمندی چون Cluster Shot و Spread Gun با قابلیت شلیک چندین گلوله تا Laser Gun که اشعه لیزر از آن شلیک می شد. مراحل متنوع بازی نیز به دو بخش تقسیم شده بود. بازیکن در مراحل معمولی به سبک سایر بازی ها از سمت چپ به راست حرکت می کرد یا گاهی اوقات به صورت عمودی در مرحله پیش می رفت، ولی مراحلی نیز در بازی وجود داشت که کاراکترها را از زاویه پشتی نمایش داده و آن ها در محیطی با شکل و شمایل 3 بعدی به سمت جلو حرکت می کردند.
Contra به علت محبوبیت بالای خود به یک سری دنباله دار تبدیل شد و نسخه های متعددی از آن برای کنسول های کلاسیک عرضه شد که یکی از زیباترین این بازی ها Contra: Hard Corps برای Sega Genesis بود. بعدها نیز بازی های دیگری از این سری برای کنسول های جدیدتر عرضه شد که هرچند محبوبیت نسخه های اولیه را بدست نیاوردند، ولی در بین آن ها عناوین زیبایی نیز به چشم می خورد. آخرین نسخه از این سری نیز به سال 2011 و بازی Hard Corps: Uprising بازمی گردد.
Castlevania
این روزها سری بازی های Lords of Shadow طرفداران خاص خود را دارد و آخرین قسمت از این تریلوژی نیز به زودی عرضه خواهد شد، ولی برای یافتن منشأ اصلی این سری باید به سال ها قبل و سال 1987 برگردیم. زمانی که اولین نسخه از سری Castlevania منتشر شده و خیلی زود به یکی از بهترین بازی های زمان خود تبدیل شد. البته نسخه ژاپنی بازی در ابتدا در سال 1986 برای قطعه اضافه شونده Famicom به نام Famicom Disk System طراحی شده بود و Akumajo Dracula یا معادل انگلیسی آن Devil`s Castle Dracula نام داشت و مدتی بعد برای مدل های معمولی Famicom و NES نیز منتشر شد.
بازی ماجراهای Simon Belmont را در سال 1691 تعریف کرده و در آن بازیکن با کمک این شخصیت محبوب، به جنگ دراکولا و مخلوقات شیطانی او می رفت که اکثراً برداشتی از معروف ترین هیولاها و موجودات ژانر وحشت بودند و به بهترین شکل با حال و هوای بازی ارتباط برقرار می کردند.
Castlevania یک عنوان Platformer با 6 مرحله بود که جزو بازی های سخت و دشوار زمان خود محسوب می شد. اسلحه اصلی Simon Belmont یک سلاح شلاق مانند بود که البته توانایی آپگرید شدن در طول بازی و افزایش طول را نیز داشت. همچنین اسلحه های فرعی نیز در بازی دیده می شدند که بازیکن توانایی حمل تنها یک عدد از آن ها را با خود داشت. همان طور که گفته شد بازی در نوع خود سخت بوده و یکی از عوامل سخت بودن بازی نیز به نوع ضربه خوردن کاراکتر بازی برمی گشت. به این شکل که Simon با هر ضربه ای که به او اصابت می کرد، اندکی به عقب پرتاب می شد و این موضوع در نقاطی که به لبه ها و کناره های محیط نزدیک بود، باعث پرتاب شدن او به پایین و گاهی اوقات مرگ او می شد. هر مرحله از بازی یک غول قدرتمند داشت که غالباً با الهام از هیولاهای کلیشه ای و ترسناک طراحی شده بودند، مواردی چون مدوسا، مومیایی ها، هیولای فرانکنشتاین و … در آخر نیز دراکولای معروف در انتظار بازیکن بود که البته بعد از شکست اولیه، به شکلی قدرتمندتر به مبارزه با بازیکن می پرداخت.
سری Castlevania به همین جا ختم نشد و بعدها نسخه های متعددی از آن ساخته شد. بعضی از نسخه های 2 بعدی این سری به محبوبیت خیلی زیادی رسیده و جزو بهترین بازی های زمان خود بودند، ولی بعد از انتقال فضای بازی از گرافیک 2 بعدی به 3 بعدی مشکلاتی برای این سری پیش آمد، تا اینکه 3 سال پیش با عرضه بازی Lords of Shadow، سری Castlevania توانست به خوبی دنیای 3 بعدی را نیز تجربه کند.
Duck Hunt
همان طور که گفته شد، وسایل جانبی بسیار زیادی برای NES عرضه شد که این کنسول را به یکی از برترین کنسول های زمان خود از این نظر تبدیل کرده بودند. یکی از معروف ترین این وسایل NES Zapper بود که به همراه تعدادی بازی عرضه شد و شاید بتوان معروف ترین بازی آن را Duck Hunt نامید.
Duck Hunt در سال 1984 در ژاپن منتشر شد و یک سال بعد نسخه آمریکایی آن نیز به بازار آمد. اساس گیم پلی بازی بر پایه تیراندازی به تعدادی اردک بود. اردک هایی که به صورت تکی یا دو تایی به پرواز درآمده و بازیکن باید به وسیله 3 عدد تیری که در اختیار داشت، به آن ها شلیک می کرد. در صورت شلیک دقیق، اردک مورد نظر به پایین افتاده و امتیازی در اختیار بازیکن قرار می گرفت. درجه سختی بازی در طول زمان بالاتر رفته و سرعت حرکت اردک ها بیشتر و بیشتر می شد. همچنین یک تعداد حداقلی از شکار اردک برای رفتن به مراحل بعد نیاز بود که با بالا رفتن مراحل، این تعداد نیز کمتر شده و کار را برای بازیکن سخت تر می کرد. اگر هر 3 شلیک بازیکن هدر رفته و اردک فرار می کرد، سگی که در حقیقت نقش کمکی داشته و برای جمع کردن اردک ها به همراه بازیکن رفته بود، با خنده ای موزیانه بازیکن را دست می انداخت. این سگ که جزو منفورترین کاراکترهای آن روزهای دنیای بازی محسوب شده و خیلی ها از او متنفر بودند، در بسیاری از مقالات و نوشته ها جزو اعصاب خردکن ترین کاراکترهای بازی های کامپیوتری نامیده شده است. قابلیت شلیک به سمت این سگ وجود نداشت، ولی این موضوع به صورت یک شایعه بین بازیکن ها پخش شده بود که می توان به سمت او شلیک کرد. هرچند بعدها همین سگ (که رسانه های آن زمان به او لقب Laughing Dog یا سگ خندان را داده بودند) در بازی دیگری به نام Barker Bill`s Trick Shooting هم حضور داشت و در آن بازی می شد به وسیله Zapper به سمت او شلیک کرد.
در کارتریج های Duck Hunt، علاوه بر این بازی یک بازی دیگر نیز وجود داشت که مخصوص تیراندازی به دیسک های پرنده بود. ساز و کار این بازی نیز مانند Duck Hunt بود، ولی محیطی متفاوت داشته و بازیکن به جای شلیک به اردک ها، باید با دیسک هایی دست و پنجه نرم می کرد که به تدریج دورتر شده و اندازه آن ها نیز کوچک تر می شد.
Duck Hunt در ایران نیز محبوبیت زیادی بدست آورد و جزو بازی های پرطرفدار زمان خود بود.
Ninja Gaiden
در دورانی که بازار محصولات مرتبط با نینجاها بسیار داغ بود، Tecmo نیز با بازی زیبا و به یاد ماندنی خود وارد این میدان شد. Ninja Gaiden اواخر سال 1988 برای ژاپن عرضه شده و اوایل سال 1989 نیز پای به بازار آمریکا گذاشت و با کیفیت بالایی که داشت، توجه ها را به خود جلب کرد.
در ابتدای بازی شاهد به قتل رسیدن پدر کاراکتر اصلی بازی یعنی Ryu Hayabusa هستیم. Ryu بعد از به قتل رسیدن پدرش، نامه ای را پیدا می کند که توسط فردی به نام Ken نوشته شده و از او خواسته شده که باستان شناسی به نام Walter Smith را در آمریکا ملاقات کند. بعد از آن ماجراهایی پیش آمده و سرانجام Ryu عازم آمریکا می شود تا با پی بردن به اصل قضیه، انتقام پدر خود را بگیرد. در طرف دیگر ماجرا فردی به نام The Jaquio حضور دارد که قصد حکمرانی بر دنیا را از طریق بیدار کردن یک نیروی شیطانی و باستانی دارد که خود باعث اتفاق افتادن وقایع دیگری می شود.
یکی از مهم ترین جنبه های گیم پلی Ninja Gaiden، درجه سختی بالای آن بود که نیاز به دقت و مهارت بسیار بالایی داشت. بازی به 6 بخش مختلف تقسیم شده بود که در مجموع 20 مرحله را تشکیل می دادند. 4 غول بازی به نام Malice Four شناخته می شدند و به نام های Barbarian، Bomberhead و Basaquer به پیشواز بازیکن می آمدند و رهبر آن ها نیز Bloody Malth نام داشت. شمشیر مخصوص Ryu که از آن برای نابود کردن دشمنان استفاده می کرد، Dragon Sword نام داشت. شمشیری کاتانا مانند که اهمیت زیادی در بازی داشته و حتی ترجمه نام ژاپنی بازی نیز به همین دلیل Legend of the Ninja Dragon Sword بود. همچنین قابلیت استفاده از سلاح های ثانویه در بازی وجود داشت که شامل مواردی چون شوریکن می شدند.
بعدها نسخه های دوم و سوم Ninja Gaiden نیز برای کنسول NES ساخته شدند، ولی بعد از آن به جز نسخه های فرعی برای سایر کنسول ها، دیگر خبری از بازی نشد تا سال 2004 که این سری این بار به صورت 3 بعدی و با کیفیتی فوق العاده برای کنسول Xbox عرضه شد. نسخه جدید Ninja Gaiden نیز مانند نسخه های اصلی درجه سختی بالایی داشت و بعدها دنباله هایی نیز برای آن ساخته شد.
Metal Gear
هرچند اولین نسخه از سری Metal Gear در زمان خود بازی ای جاه طلبانه با گیم پلی منحصربفرد و داستانی جذاب بود، ولی شاید کمتر کسی در سال 1987 تصور می کرد که این سری تا سال ها بعد نیز به راه خود ادامه داده و همچنان پرقدرت ظاهر شود. اولین ساخته Hideo Kojima تبدیل به معروف ترین سری بازی های او نیز شد و یکی از نخستین بازی های ژانر Stealth یا مخفی کاری بود. بازی ای که از آن به عنوان اولین بازی جریان اصلی و معروف این ژانر در کنسول ها یاد می شود.
داستان بازی در سال 1995 اتفاق افتاده و کاراکتر اصلی بازی یعنی Solid Snake که این روزها نیز به عنوان یکی از محبوب ترین کاراکترهای دنیای بازی شناخته می شود، در این بازی یک نیروی تازه کار گروه Foxhound بود که به اولین مأموریت خود فرستاده می شد. او در طول مأموریت توسط فرمانده خود یعنی Big Boss از طریق ارتباط رادیویی هدایت شده و اطلاعات مورد نظر را دریافت می کرد. همچنین افراد دیگری نیز در بازی حضور داشتند که به Snake راهنمایی های لازم را می رساندند. مانند Schneider که مکان آیتم های مهم را اطلاع می داد یا Diane که اطلاعاتی در مورد نحوه کشتن دشمنان در اختیار Snake قرار می داد. رفته رفته نکات جدیدی در طول مأموریت مشخص شده و Snake با Metal Gear آشنا می شد که یک جنگ افزار اتمی با قدرت تخریب فوق العاده بالا بود. در نهایت نیز همان طور که طرفداران این سری بازی بزرگ از آن آگاه هستند، ماهیت اصلی Big Boss برملا شده و Snake بعد از نبرد با رییس خود، او را به ظاهر نابود می کرد. در حالی که او در حقیقت زنده مانده بود و در آینده انتظار برخوردی دوباره با Snake را می کشید.
Metal Gear از نظر گیم پلی، نسبت به زمان خود بازی ای پیچیده و نسبتاً متفاوت بود. بازیکن باید با دقت کامل در طول مراحل حرکت کرده و از دیده شدن توسط دشمنان جلوگیری می کرد. اگر نگهبانان بازیکن را می دیدند، بازی وارد حالت Alert Mode یا هشدار می شد و Snake باید به سرعت خود را از دید نگهبانان دور می کرد. در ابتدا بازیکن با دست های خالی کار را شروع می کرد، ولی بعد از مدتی به انواع سلاح ها و ادوات جنگی مجهز شده و از نارنجک تا مسلسل های معمولی و حتی RPG نیز در اختیار او قرار می گرفت. همچنین یک وسیله مخصوص به عنوان فرستنده و گیرنده در اختیار Snake بود که توسط آن با سایر افراد گفتگو کرده و اطلاعات جدید را کسب می کرد.
Metal Gear آغازگر راهی بود که بعدها به سری Metal Gear Solid رسیده و Kojima با کارگردانی خوب خود باعث شد این سری، یکی از معدود بازی هایی باشد که در انتقال از دنیای 2 بعدی به 3 بعدی با مشکلی مواجه نشده و حتی کیفیتی بالاتر از قبل نیز کسب کند. داستان و کاراکترهای بازی در هر نسخه با ظرافت تمام طراحی می شوند و این موضوع باعث شده است که بازیکنان عطش زیادی برای دنبال کردن نسخه های بعدی این سری داشته باشند. آخرین نسخه نیز به نام Metal Gear Solid V: The Phantom Pain در دست ساخت است، تا بازیکنان بتوانند ماجراهای Big Boss را دنبال کرده و از سرگذشت او پیش از وقایع اولین نسخه Metal Gear بیشتر بدانند.