آینده ی سرگرمی های ویدئویی
ترسیم اینکه آینده این صنعت چگونه رقم خواهد خورد همواره بحث مورد علاقه آنالیزور های اقتصادی و نویسندگان این حوزه بوده و خواهد بود. اینکه آیا سالیان متوالی به همین منوال طی خواهد شد یا خیر، اینکه مانند داستان های اساطیری، کنسول ها نسل به نسل و سینه به سینه به آیندگان منتقل خواهد شد و نسل های قبل به تاریخ بیپوندند و کم کم به افسانه تبدیل شوند. اگر رشد تکنولوژی، رکود اقتصادی و تغییر نحوه زندگی و سلیقه مخاطبان را کنار هم قرار دهیم و با دو چشم منطقی و بدون تعصب به این صنعت نگاه کنیم پیش بینی آینده مشکل نخواهد بود. مقاله ای که پیش رو دارید یک چشم بندی و پیش بینی نیست بلکه نگاهی منطقی با دلیل هایی محکم است مبنی بر اینکه آینده بازی های رایانه ای و آنچه ما آن را بزرگترین سرگرمی دهه اخیر می نامیم چگونه رقم خواهد خورد.
رکود اقتصادی؛ کلمه ای تکراری و نخ نما شده که نقل محافل اقتصادی و رسانه های خبری شده است، واژه ای ترسناک که روز به روز بیشتر در زندگی ما نفوذ می کند. شاید بسیار نا محسوس و غیر قابل لمس اما این رکود کم کم اما کشنده آثار منفی خود را بر بازی های رایانه ای گذاشته و خواهد گذاشت. صف های طویل برای خرید یک عنوان یا فروش میلیونی عناوینی مانند Halo یا Call of Duty و … باعث انکار این رکود نخواهند شد. ماحصل این رکود چیزی بیشتر و تاثیرگذار تر از فروخته شدن یا نشدن یک بازی یا دستگاه است. اگر دیدی باز داشته باشیم و با دقت به رفتار چند سال گذشته تهیه کنندگان و ناشران این صنعت نگاه کنیم متوجه آثار این رکود خواهیم شد. به وضوح مشخص است که تهیه کنندگان، سرمایه گذاران و در محموع تمام کمپانی ها و افرادی که به طور جدی مسئولیت تخصیص بودحه برای تولید یک بازی را بر عهده دارند کم کم علاقه خود را برای سرمایه گذاری کلان بر روی عنوانی خاص از دست داده اند. اگر بخواهیم ترس تهیه کنندگان را به مخاطبان ربط دهیم شاهد کاهش روز افزون بازی های انحصاریی یا به قول معروف “Console Seller” خواهیم بود. شاید دردناک باشد اما نه کوجیما و نه هیچ شخص دیگری توانایی ساخت یک Metal Gear Solid 4 را نخواهد داشت. این تنها یک مثال برای درک بهتر تاثیر این رکود روی تجربه ما از بازی های رایانه است. تهیه کنندگان با آنالیزورهای اقتصادی رابطه خوبی دارند زیرا این آنالیزورها هستند که موفقیت مالی یک پروژه را تضمین می کنند و دست بر قضا همین آنالیزورها هستند که مانع سرمایه گذاری کلان تهیه کنندگان روی یک عنوان خاص برای عرضه روی یک کنسول خاص می شوند. آنالیزورها بازار و کشش آن را می سنجند و حاصل آن پسرفت در کیفیت بازی هاست. دیگر شاهد عناوینی ماندگار نخواهیم بود و در عوض هر سال Call of Duty ها و Medal of Honor ها بدون ذره ای پیشرفت یا نوآوری منتشر می شوند و با سودهای سرسام آور روز به روز تهیه کنندگان را از خرج کردن برای بازی های انحصاری و خاص بر حذر می دارند. اما کنسول ها …
بدون تعصب و دور از جانبداری به این موضوع نگاه کنید. نسل هفتم تمام شد و خواه یا ناخواه سونی و ماکروسافت و نینتندو نسل بعد را کلید زدند اما این آخرین باری خواهد بود که ما به سنت گذشته یک انتظار شیرین را برای گذار از یک نسل به نسل بعد تجربه خواهیم کرد. شاید آینده ای بهتر و زیباتر پیش روی ما باشد اما به هر حال نسل بعد آخرین نسل کنسول های خانگی خواهد بود. نسلی که به گمان من زیاد هم طول نخواهد کشید. نه اینکه بخواهیم تقصیر را باز هم به گردن رکود اقتصادی بیندازیم؛ هر چند بی تقصیر نیست اما این تنها دلیل مرگ کنسول ها نخواهد بود. از دید اقتصادی؛ در آینده ای نه چندان دور دیگر خریداران حاضر نخواهند بود هزینه ای گزاف را صرف خرید جعبه ای کنند که با توجه به سیر سریع تکنولوژِی بدون ذره ای تغییر فقط زحمت را گردن تولیدکنندگان می اندازد. روز به روز این جعبه ضعیف تر می شود و این تولیدکنندگان هستند که باید ایده های خود را کوچک و کوچک تر کنند تا در این جعبه جا شود. اینجا دیگر بحث دلار و سنت و قدرت خرید مخاطب نیست. در دنیای امروز تنها مقوله ای که اولویت دارد یکپارچه سازی است. چیزی که به هیچ وجه در بازی های رایانه ای دیده نمی شود. هر شرکتی ساز خود را می زند و مخاطبان نیز به این ساز می رقصند ولی در آینده ای نه چندان دور یکپارچه سازی گریبانگیر بازی های رایانه ای نیز خواهد شد. سیستم های خانگی جای خود را به بازی های ابری و فضاهای مجازی می دهند، سرورهایی قدرتمند با استفاده از خطوط پرسرعت اینترنت تنها با پرداخت یک حق اشتراک ماهیانه ناچیز، بدون ذره ای دردسر سرگرمی را برای شما به ارمغان خواهد آورد و ایده های تولیدکنندگان را به بهترین شکل و بدون هیچ کم و کاستی عرضه خواهد کرد. اما …!
اما این همه ماجرا نیست. در واقع نیمی از آن هم نیست! رکود اقتصادی؛ رشد تکنولوژی و ترس از شکست مالی عناوین انحصاری دلایل محکم و قانع کننده ای برای پایان امپراطوری کنسول های خانگی نیستند و قطعا هیچ مخاطب با تعصبی این ها را نخواهد پذیرفت. از نقطه نظر مالی و بازاریابی این صنعت را بررسی کردیم اما پاشنه آشیل کنسول های خانگی و دلیل اصلی نویسنده این مقاله برای پایان یافتن نسل کنسول های خانگی، دستگاه های قابل حملی است که مطمئنا در خانه همه ما حداقل چند تایی از آن ها پیدا می شود. بانیان تکنولوژی تا قبل از شروع هزاره سوم میلادی تمام سعی و تلاش خود را روی یک اصل گذاشته بودند و آن هم کوچک سازی و بهینه سازی محصولاتی بودند که اگرچه مفید بودند اما به خاطر حجم و جرمی که داشتند قابلیت استفاده مناسب را نداشتند. تاریخ تکرار خواهد شد و همه ما می دانیم بازنده چه کسی خواهد بود. نه اینکه سونی و ماکروسافت بازنده باشند، این ما هستیم که این بازی را خواهیم باخت و مجبوریم سلیقه و ذائقه خود را با آماتورها و آن هایی که کل بازی های رایانه ای را محدود به اتوبوس و مترو و زمان خواب می دانند وفق دهیم. برنده هم معلوم است؛ شرکت هایی که اکنون با آب و تاب مشغول معرفی تبلت هایی با پردازشگرهایی چند هسته هستند و یا کمپانی هایی نظیر اپل، سونی یا HTC که گوشی های با نمایشگر های HD به بازار عرضه می کنند. نسل بعد آخرین نسلی است که کنسول های خانگی تمام سرگرمی ما هستند. نسل هشتم که به پایان رسید، تبلت ها و تلفن های همراه دیگر نوپا نخواهند بود، آن ها سال هاست که از خون این صنعت تغذیه کردند تا به جایی برسند که یک تنه بار این صنعت بزرگ و سودآور را به دوش بکشند و کنسول های خانگی را از دور مسابقه خارج کنند. اما چه چیزی تبلت ها را به نسل نوین سرگرمی تبدیل می کند ؟ واضح است؛ قیمت مناسب، سخت افزار مناسب و کارایی مناسب. تبلت ها با توجه به سخت افزار و کارایی که دارند قیمت قابل قبولی دارند و در کنار آن از نرم افزارهایی با قابلیت دسترسی سریع و قیمت ارزان بهره می برند، مهم تر از آن این چند منظوره بودن تبلت هاست که آن ها را پرچمدار نسل نوین سرگرمی خواهد کرد. اگر چه PS3 و XBOX 360 و نسل بعدی آن ها قابلیت استفاده از اینترنت، نمایش عکس و فیلم و پخش موسیقی را داراست اما اگر به خودمان و طرز برخوردمان با کنسول های خانگی بنگریم، متوجه این خواهیم شد که درصد بسیار کمی از ما به کنسول ها به چشم یک ابزار چند منظوره نگاه کردیم و تمام استفاده بهینه ما از ان ها صرفا برای بازی بوده است. اما تبلت ها واقعا ابزارهای چند منظوره ای هستند. قابل حمل، قوی و متنوع! خودتان قضاوت کنید …
با این حال، حداقل امیدوار هستیم و مطمئن که نسل هشتم از راه خواهد رسید و ما همچنان سنت دیرین خود را حفظ خواهیم کرد، منتظر خواهیم ماند، کنسول مورد علاقه خود را خریداری خواهیم کرد و بازی های انحصاری آن را هر چند ناچیز تجربه خواهیم کرد. نمی توان با قطع و یقین آینده را پیش بینی نمود ولی می توان استدلال کرد و با تکیه به منطق و آن چه از گذشته درس گرفته ایم، آن را ترسیم کرد. آن چه خواندید تنها جملاتی برگرفته از منطق بودند دال بر اینکه خواه یا ناخواه ذاعقه ما تغییر خواهد کرد، در آینده ای نه چندان دور سلطه دستگاه های قابل حمل با کمک رکود اقتصادی و رشد تکنولوژی و وسائل ارتباط حمعی با توجه به آن چه در این مقاله گفته شد بر کنسول های خانگی و عادت دیرین ما چیره خواهد شد. امیدوارم حداقل نقش ما تغییر نکند …
” alt=”” />