2008 سال تاریخی در صنعت بازی بود. نگاهی گذرا به عناوینی که به عنوان بهترینهای 2008 انتخاب شدند، گواهی بر این ادعا است. از بازی ساده و مفرحی مثل Braid گرفته تا موفقیت بزرگ Grand Theft Auto IV و نمایش خیره کنندهی Metal Gear Solid 4، میتوان استنباط کرد که سال گذشته، سالی به یاد ماندنی بود. اما اوضاع در سال آینده (2009) چگونه خواهد بود؟ در این مقاله 10 نفر از نویسندگان Gamespot از سرتاسر دنیا شما را از اتفاقات آینده، اینکه در 12 ماه آینده بیشتر منتظر چه عناوینی هستند، با خبر خواهند کرد.
Ricardo Torres، سردبیر
بیشتر منتظر چه عناوینی در سال 2009 هستم؟ جواب ساده است. Marvel Ultimate Alliance II: Fusion, Halo ODST, Forza 3, God of War III, New Ratchet and Clank, Punchout, Sin and Punishment 2, Mario and Luigi 3 و Resistance Retribution. امسال امیدوارم Ubisoft اخباری جدیدی از Beyond Good & Evil منتشر کند. البته میدانم که هنوز هیچ چیز به طور رسمی تایید نشده است اما تا زمانی که در حال کار بر روی یک بازی بر اساس The Island of Doctor Moreau هستند، بازیهای کمی از یوبی سافت وجود دارد که در آن Pig Men ها وجود دارند!. همچنین منتظر رنسانسی در سبک مبارزهای هستم. اکنون Street Fighter بازگشته است؛ بعدی ممکن است Darkstalkers! باشد. شاید هم نه. البته در اینصورت خیلی خوب میشد… .
هم اکنون دچار یک بدبینی نسبت به این صنعت شدهام و نگران وضعیت بد اقتصادی هستم که باعث شده ناشران و بازیسازان شانس کمتری داشته باشند. دنبالهها (Sequels) مناسب هستند، اما برای رشد صنعت بازی هم از نظر رسانهای و هم از نظر خلاقیت، به دنبالههایی بالانس شده و عناوین منحصر به فردی نیاز داریم تا فروش را به سرحد خود برساند.
Justin Calvert، دبیر ارشد
به نظرم سال 2008 سال سختی برای بازیها بود، اما عناوین بسیار خوبی برای سال 2009 تایید شدهاند که من را هیجان زده کرده است. Grand Theft Auto: The Lost and Damned در حال حاضر در بالاترین مکان لیست من قرار دارد، نه به خاطر اینکه هنوز در حال لذت بردن از GTAIV هستم؛ که معتقدم زمانیکه زحمات زیادی برای خلق دنیایی مثل Liberty City کشیده میشود، باید بازیسازان آن را در دیگر بازیها نیز استفاده کنند. به طور حتم The Lost and Damned یک بازی جدید نیست، اما به نظرم یه قدم رو به جلو در این مسیر حساب میشود.
حتما فکر میکنید دیوانه شدهام! اما امیدوارم امسال بتوانم بازی Diablo III را امتحان کنم.به نظر میرسد عنوان Starcraft II: Wings of Liberty محصول مورد علاقهی من از بلیزرد در سال 2009 باشد. اما تا زمانیکه تاریخ عرضهی Diablo III برای سال 2010 تایید نشود، کماکان تسلیم نخواهم شد و امیدوارم بتوانم این بازی را در 12 ماه بعدی امتحان کنم!. اگر هیچ خبری از این بازی نشد آنوقت مجبور هستم یک نسخهی در دست ساخت این بازی را در یکی از نمایشگاههای صنعت بازی انجام دهم. اما کدام نمایشگاه؟ نمایشگاه Leipzig Games Convention (که نمایشگاه مورد علاقهی من هست) هم اکنون در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتی است چراکه یک نمایشگاه بازی دیگر در منطقه Cologne دقیقاً در تاریخ یکسانی برنامه ریزی شده است. به طور حتم همیشه نمایشگاه E3 وجود خواهد داشت، اما چند وقتی است این شک و تردید پیرامون مسالهی «بزرگتر بودن» E3 بوجود آمده که من نمیدانم باید از این مساله خوشحال باشم یا ناراحت. اما هرچه که باشد، سال 2009 سال جالب توجهی در صنعت بازی خواهد بود.
Tor Thorsen، دبیر ارشد
در این عصر موفقیت آمیز برای کنسولهای بازی، بازیها به پیشرفت خود ادامه میدهند و من به عنوان یک بازیباز واقعاً مشتاق هستم. در سال 2009 بازیهای مختلفی که مدت زیادی در پروسهی ساخت بودند، منتشر خواهند شد؛ از جمله Killzone 2 و Dragon Age: Origins که دومی ادامه دهندهی راه موفقیت آمیز بازی RPGBioWare با المانهای فانتازی و بی نظیر نقشآفرینی خود یعنی Baldur’s Gate است. از دیگر عناوین میتوانم به Alpha Protocol, Grand Theft Auto IV: The Lost and Damned و Half-Life2: Episode Three اشاره کنم.
امید زیادی به نمایشگاه E3 امسال دارم و امیدوارم که دوباره به وسعت و شکوه گذشتهی خود باز گردد. واقعاً شرم آور است که ژاپن و اروپا نمایشگاه بازی در سطح جهانی داشته باشند آنوقت ایالات متحده باید در سایهی دیگر نمایشگاهها و در پایین ترین قسمت قرار بگیرد. البته رخداد Game Developers Conference اخبار گوناگونی با خود دارد، اما این رویداد صرفاً برای کسانی است که در ساخت بازیها نقش دارند و برای پیشرفت این صنعت صورت میگیرد و آنچنان همگانی و عمومی نیست. نگران هزینههای سرسام آور این صنعت و از طرفی وضعیت بد اقتصادی هستم که سبب ضربه خوردن به خلاقیت در این صنعت میشود. اما کمپانی EA تحت مدیریت John Riccitiello، استراتژی خود را تغییر داده و از بازیهای کلیشهای، خسته کننده و دنبالههای لایسنس شده، به سمت عناوین اریجینال و خلاقیت رفته است. اگرچه EA این دو مقوله را با هم به کار گرفته ( مانند عرضهی بازی زیبایی مثل Dead Space و در عین حال ساخت بازی بی کیفیتی مثل Mercenaries 2) اما از لحاظ تجاری به سود شرکت بوده است. اگرچه بازیبازان از خلاقیت استقبال میکنند، اما سرمایهگذاران دوست ندارند سرمایه خود را از دست بدهند. اگر ریسیتیلو از کار برکنار شود، آنوقت بازیسازانی که IPهای قدیمی خود را گسترش میدهند روز به زور سرمایهدار تر و استودیوهایی که به دنبال گسترش IPهای جدید و خلاقانه هستند فقیرتر خواهند شد.
James Yu، دبیر ارشد (سخت افزار)
در حالی وارد سال 2009 میشوم که به بازی World of Warcraft: Wrath of the Lich King معتاد شدهام!. این بدین معنی است که همانند دیگر بازیبازان علاقهمند به این بازی، دیگر بازیها را رها کردهام و مشغول انجام مبارزات و تمام کردن مبارزات انتهای بازی با guild خود هستم. هم اکنون Naxxramas raid برای بازیکنان معمولی (Casual) مناسب است. اما من منتظر raidهای چالش برانگیزتری مثل Uludar وCitadel Icecrown هستم.Wrath of the Lich King به raidها و درجهی سختی بالاتر برای از بین بردن guildها نیاز دارد؛ آنوقت است که میتوانم بازی را یکبار دیگر تمام کنم به زندگی عادی خود از لحاظ کاری و بازی برگردم.
کار مایکروسافت و سونی را به خاطر ارتقا دادن سرویسهای آنلاین 2 کنسول خود، ستایش میکنم و امیدوارم این اقدامات در سال 2009 هم انجام بگیرد. از وقتی که قابلیت دریافت فیلم از Netflix به لایو اضافه شده، بیشتر کنسول خود را روشن میکنم. بعد از تماشا کردن فصل هایی از Weeds و 30 Rock روی کنسول Xbox خود، دیگر نگران پرداخت پول برای هر بار دانلود ویدیو نیستم. امیدوارم سونی هم قابلیت مشابهی را برای دانلود نامحدود فیلم برای کنسول خود در نظر بگیرد. سونی اجازه دهد هر چقدر که میخواهم از PSN فیلم دریافت کنم، آنوقت من نیز هر ماه با کمال میل مبلغ آن را پرداخت خواهم کرد. در رابطه با صنعت بازی در امسال نیز هچگونه نگرانی ندارم. به طور خلاصه امسال بازیهای کمتری ساخته خواهند شد و همچنین تعداد بازیهای ماجراجویی نیز کمتر خواهد بود اما این صنعت در این بحران اقتصادی نجات پیدا خواهد کرد و نحوهی اداره کردن سهام این صنعت جا را برای ایدههای جدید باز خواهد کرد تا صنعت دوباره احیا شود.
Chris Watters، دستیار ویراستار
همهی ما بازیهای مورد علاقهی خود را داریم. 2 تا از بازیهای مورد علاقهی من نیز Beyond Good & Evil و Half-Life 2 (و اپیسودهای بعدی آن) هستند که قرار است امسال تغییرات جدیدی ظاهر شوند و من واقعاً از این مساله خوشحال هستم. این 2 بازی من را به شدت مجذوب و بندهی خود کردند و گل سرسبد کلکسیون بازیهای من به حساب میآیند. با توجه به شوق و اشتیاقی که برای این 2 بازی دارم، منتظر انتشار اطلاعات هرچند کم از 2 بازی Beyond Good & Evil 2 و Half-Life 2:Episode 3 هستم!.
صحبتی با سازندگان بازی برای کنسول Xbox360 دارم آن این است که از شما خواهشمندم اچیومنتهایی که حاوی مطالب مهم از بازی (Spoiler) هستند را حذف کنید. این اچیومنتها پیش از اینکه متوجه شوید برای انجام چه کاری پاداش دریافت کردید، ظاهر میشوند. مثلاً بنده هنگام انجام بازی GTAIVاچیومنت Full Exploration را بلافاصله بعد از اتمام یک ماموریت دریافت کردم و زمانیکه جزییات این اچیومنت را دیدم متوجه شدم میتوانم به Alderney سفر کنم در حالیکه خود بازی هنوز این هشدار را به من نداده بود!. اچیومنتهای زمانی نیز اینگونه هستند و پیش از اینکه بازی را تمام کنید روی صفحه ظاهر میشوند و شما را از تمام کردن بازی باخبر میکنند. از قرار دادن اینگونه اچیومنتها در بازی باید جلوگیری شود. همانطور که میدانید کنسول X360 در نسل حاضر کنسولها جشن دو سالگی خود را جشن گرفت و صادقانه بگویم که کمی نگران هستم. در حالیکه کنسولها روز به روز گستردهتر میشوند (یا نمیشوند) اما یک چیز مشخص است: هنوز هم هیچ کدامشان از نهایت پتانسیل خود استفاده نکردهاند. بنابراین معتقدم باید چند سال دیگر نیز صبر کنیم تا ببینیم این کنسولها چکار خواهند کرد و برای همین است که فکر نمیکنم نسل جدید کنسولها امسال نیز معرفی شود. آیا واقعاً نسل جدید معرفی خواهد شد؟ نه، فکر نمیکنم. اما چند سال قبل فکر میکردم که نسل حاضر کنسولها کمی زود رونمایی شده، حالا متوجه میشوم نگرانی من بیمورد نیز نبوده است.
Sophia Tong، همکار ویراستار
بیشتر امیدوارم که بتوانم فرصتی بدست آورم و بازی Final Fantasy XIII را امتحان کنم. با توجه به اینکه دموی بازی قرار است تا ماه مارچ آماده شود، بنابراین میتوانم مبارزات بازی را تجربه کنم و نگاهی گذرا به داستان بازی داشته باشم. انتظارات خارقالعادهای از این عنوان ندارم. انتظار یک داستان درگیرکننده، گیم پلی جذاب و شخصیتهای جالب را دارم که همواره در طول بازی غر نزنند اخمو نباشند. در سال 2009 بازیهای کمتری را خواهیم دید که با حرف Z تمام میشوند. البته استثناهایی وجود دارد اگر نام بازی درست تلفظ شود؛ مثل Buzz, Jazz یا Gigahertz. اما نه دربارهی Zebras Go to Town. دشمنی با zebras و یا حرف Z ندارم، اما اشتباهات تلفظی من را ناراحت میکند و این زمانی بدتر میشود که این اشتباهات آگاهانه اتفاق میافتند.
این مساله مدتی است که شروع شده اما نگرانی من است که بدلیل اخراج کارمندان در بحران اقتصادی، میزان افراد بیکار بالا رفته است. بسیاری از افراد با استعداد از کار بی کار میشوند و در صنعتی که حتی در شرایط مناسب اقتصادی شاغل شدن میتواند سخت باشد، رقابت سختی برای شغلهای موجود بین افراد بوجود میاید. بسیاری از افراد خبره با ایدههای ناب مجبور به تغییر شغل خود میشوند که نکتهای ناراحت کننده برای این صنعت به حساب میآید.
Kevin VanOrd، همکار ویراستار
زمانیکه برای اولین بار بازی Infamous را در E3 2008 دیدم، از اشتیاقی که استودیو Sucker Punch برای بازی داشت تحت تاثیر قرار گرفتم. از زمانیکه این بازی open-world و هیجان انگیز با رگههایی از سبک action/platforming به روز عرضه نزدیکتر میشود، بیشتر هیجان زده شدهام. تصور کنید از بین دیوارها گذشته و به پشت بام رفته و موجودات تغییر یافته را با رعدهای ناگهانی خود از بین میبرید و یا از دست آنها به سرعت به طرف ریلهای قطاری که ترک شدهاند فرار میکنید و … . فرقی نمیکند که یک superhero هستید یا یک hypervillain. از قدرتهای خود آنگونه که دوست دارید استفاده کنید. بهتر است بدانید که Infamous بازی است که بیشتر از دیگر عناوین منتظر آن هستم. در حال حاضر اشتیاق زیادی برای شنیدن اخبار رسمی از Assassin’s Creed 2 دارم. مطمئناً شایعاتی را در مورد وجود انقلاب فرانسه در بازی شنیدهاید. شایعاتی که باعث میشوند ترانهی Do You Hear the People Sing را زیر لب زمزمه کنم و از دوستانم بخواهم مرا ژان والژان صدا کنند!. شخصاً فکر میکنم که بازی در ژاپن باستان یا در دوره مایا اتفاق خواهد افتاد چراکه در پایان بازی اول تصویرهایی را از این دوران دیدیم. در هر حال من عاشق بازی اصلی هستم و از تئوریهای توطئهآمیز نیز خوشم میآید.
پورت بی کیفیت بازی ها از کنسول به PC مسالهی جدیدی نیست. اما اخیراً پلتفرم PC به جایگاه آخر دو شرکت بزرگ بازیسازی فرار گرفته. شرکتهایی که قبل از آن بازیهای با کیفیتی برای PC تولید میکردند. Bully, Grand theft Auto IV و Saint’s Row 2 همگی از مشکلات فنی رنج میبرند که نباید بوجود میآمدند. دو شرکت بزرگ بازیسازی Epic و BioWare که تمرکز اصلیشان روی PC بود، سالها صبر کردند و بعضی از عناوین خود را با تاخیر زیاد روی این پلتفرم عرضه کردند و یا به کلی PC را طرد کردند. قوانین عجیب و غریب ضد سرقت نرم افزار سرانجام به کاربر استفادهکننده ضربه خواهد زد. تولید بازی برای پلتفرمهای مختلف مشکلی ندارد، اما این بدین معنی نیست که باید با کاربران PC مانند استفادهکنندهگان سطح پایین برخورد شود.
Randolph Ramsay، ویراستار (Gamespot استرالیا)
عنوانی که امسال خیلی انتظار آن را میکشم بازی مرموز Beatles هست. عنوانی که دربارهی آن کم میدانیم جز اینکه در بازی از موزیک یکی از بهترین گروه موسیقی جهان استفاده خواهد شد و توسط Harmonix ساخته خواهد شد—که همین نکته برای من کافی است. بزرگترین آروزی من در سال 2009 چه خواهد بود؟ Carnival Games 2, Celebrity Sports, Showdown 2 و Even More Party Games. تعدادی از بازیهایی که علاقهای ندارم در سال 2009 منتشر شوند. اما از آنجایی که ناشران یکی بعد از دیگری مینیگیمهای کنسول Wii را برای انتشار انتخاب میکنند و بازیبازهای معمولی هم برای خریدن این بازیها سر و دست میشکانند، پس مطمئناً من به آرزویم نخواهم رسید. سال 2008 سال سختی برای انتشار بازیها بود که با مسالهی Ban شدن مواجه میشدند و من نگرانم که سال 2009 هم اینگونه خواهد بود. هرچند برای این کار رایزنیهایی از سوی مردم در حال انجام شدن است که آیا یک بازی با درجهی R18+ میتواند در استرالیا اجازهی انتشار داشته باشد یا خیر. البته فعلاً نباید انتظار داشت مسالهای تغییر کند. این مساله مطمئناً برای بازیبازان استرالیایی ناراحت کننده خواهد بود چراکه که در صورت انتشار یک بازی خشن باید انتظار ممنوع شدن آن را بکشند. آیا بازی بعدی که ممنوع میشود Madworld خواهد بود؟ یا Prototype؟ یا بازی دیگری که نام آنرا فعلا نمیدانیم؟ این یک بازی بر اساس حدث و گمان است که آرزو میکردم هیچ وقت قرار نبود ما بازیبازان استرالیایی آنرا انجام دهیم.
Alex Sassoon Coby، دبیر بخش تولید (Gamespot انگلستان)
بیشتر دنبال چه بازی در سال 2009 هستم؟ Diablo 3. مطمئن هستم امسال موفق خواهم شد این بازی را امتحان کنم و صادقانه بگویم که خیلی مشتاق هستم. من ساعتهای زیادی را با بازی Diablo 2 گذراندم و زمانیکه در پاریس Diablo 3 به طور رسمی اعلام شد، لبخند شیرینی بر چهرهی خستهی من نشست. و به کمپانی بلیزرد میگویم که بهتر است کار خود را به خوبی انجام دهد. هر ساله یک بازی، تریلر و یا یک اسکرین شات میبینید که ذهن شما را اسیر خود میکند. این اتفاق برای من در نمایشگاه TGS سال گذشته رخ داد. زمانیکه در حال چرخ زدن در غرفههای کمپانی Namco Bandai بودم تا اطلاعاتی از Nobi Nobi Boy بدست بیاورم، ناگهان تریلری از یک بازی با نام Fragile که برای کنسول Wii ساخته شده بود دیدم که ذهن من را درگیر خود کرد. قبل از اینکه راهی خانه شوم، فرصت کردم چند دقیقه از بازی را انجام دهم. این فرصتها واقعاً کم پیش میآیند و ممکن است در بازههای زمانی طولانی مدت اتفاق بیافتند و باعث ناراحتی و پشیمانی شوند. اما فکر میکنم که امسال این اتفاق نخواهد افتاد.
ترس چیزی است که در حال حاضر تمام صنعتها در حال تجربه کردن آن هستند. سونی گزارش اولین ضرر مالی خود را بعد از 14 سال منتشر کرد، فروشگاههای معروف انگلستان وارد یک سیستم مدیریتی جدید روزانه شدند، و بسیاری از IPهای جدیدی که امید بخش بودند تبدیل به بازیهایی با فروش متوسط شدند. اینطور که پیداست سال 2009 سال سختی برای صنعت بازی خواهد بود. بدون شک در حال حاضر بسیاری از بازیهای سرگرمکننده، هیجانانگیز و خلاقانه توسط استودیوهای مختلف در سرتاسر جهان در حال ساخته شدن هستند و من نگرانم که این وضعیت بد اقتصادی سبب هدر رفتن زحمات این بازیسازان شود چراکه ناشران در حال تغییر و تحول روی دنبالههای خود، حذف کردن پورتهای بیکیفیت با ارزش پایین و کپیهای بیکیفیت عناوین محبوب خود هستند.
Guy Cocker، ویراستار (Gamepot انگلستان)
هفتهی گذشته تمامی اعضای تیم بررسی سایت گیم اسپات 10بازی که قرار است امسال آنرا بررسی کنند، انتخاب کردند. مشکلی در انتخاب عناوین وجود نداشت، اما برنامهی بدست آمده نامتناسب بود. مثلاً بازی بعدی Ubisoft بعد از HAWX چه خواهد بود؟ آیا EA بازی دیگری به غیر از Spore دارد؟ مایکروسافت باید عناوین بیشتری در کنار Halo Wars و Halo 3: ODST داشته باشد. از حالا شایعاتی مبنی بر اینکه در چند ماه آینده عناوین بزرگی معرفی خواهند شد به گوش میرسد. بنابراین نیاز نیست مدت زیادی صبر کنیم تا ناشران برگهای برندهی خود را رو کنند.
تعدادی از بازیهای مورد علاقهی من در سال گذشته World of Goo برای سیستم مکینتاش، Hunted Forever در فرمت فلش و Ronaldo روی آیفون هستند. بازیهایی زیبا برای وسایلی که من همیشه با خود حمل میکنم. نکتهی جالب این است که تکنولوژی از این هم فراتر خواهد رفت خصوصاً در مورد آیفون؛ چراکه سازندگان در حال سازگار کردن 3G و GPS برای بازیهای خود هستند. تصور کنید همینطور که در حال قدم زدن هستید یک بازی MMO را انجام میدهید و بعد نتایج کار خود را در نسخهی کامل بازی در PC یا کنسول خود مشاهده میکنید. البته فکر نمیکنم امسال چنین چیزی را شاهد باشبم، اما خوشبختانه چنین امکانی را در آینده خواهیم داشت.
وضعیت بد اقتصادی تاثیر بد خود را روی بازیسازان گذاشت، اما این مساله تازه شروع شده تا رسانهای که آن را ساپورت میکند را تحت تاثیر قرار دهد. در چند ماه اخیر حرف و حدیثهای مختلفی در این مورد وجود داشته و صرف نظر از اینکه این حرفها را شنیدهاید یا خیر، متاسفانه شنیدن آنها ناراحت کننده است. دغدغهی فکری خبرنگاران این است که در فرومها و دیگر مجامع اجتماعی فعال باشند در عین حال فروشندگان نیز باید به دنبال ناشران دیگری باشند تا تبلیغاتشان سودهی داشته باشد. صنعت بازی در این وضعیت بحرانی اقتصادی در حال مقاومت کردن است، اما در صورتی میتواند به مقاومت ادامه دهد که خود را با شرایط موجود وفق دهد.