100 بازی منتخب سال 2014

باز هم سالی دیگر از راه رسید و تیم تحریریه سایت مفتخر است تا لیست 100 بازی منتخب سال 2014 را برای کاربران ایرانی معرفی کند. امسال با معرفی و انتشار کنسول‌های نسل جدید موج تازه‌ای از عناوین معرفی شدند و در کمال تعجب امسال حتی عناوینی بودند که به علت دیر معرفی شدن (بعد از تهیه مقاله) نتوانستند در این لیست جای بگیرند. مورد دیگر بازگشت دوباره عنوان FF Versus به لیست است که پارسال از لیست حذف کرده بودیم و اینبار با نام FF 15 دوباره در بین 100 بازی مکانی به خود اختصاص داده است. آخرین موردی که باید اشاره‌ای به آن داشته باشیم تاخیر در ارسال و آماده شدن این مقاله است. امسال به علت مشغله سنگین درسی و کاری اعضای تحریریه این مقاله با تاخیر حدودا 1 ماهه برای شما آماده شده است و بابت این تاخیر هم تیم تحریریه نهایت عذرخواهی را از کاربران گرامی به عمل میاورد. امیدوارم این مقاله مورد پسند شما قرار گیرد.

100) Rambo: The Video Game

سازنده: Teyon
ناشر: Reef Entertainment
Microsoft Windows و Xbox 360 و PlayStation 3

Sylvester Stallone قهرمانی بزرگ که با سری فیلم های فوق العاده موفق Rambo در یاد و خاطره تمامی سنین برای خود جا باز کرده است؛ حال از دنیای سینما به بازی پا می‌گذارد. Rambo: The Video Game به مانند یک Remake برای اولین حضور شخصیت Rambo در صنعت گیم و کنسول های قدیمی NES و Commodore است که توسط شرکت Reef Entertainment منتشر خواهد شد. در این عنوان جدید که در ابتدا قرار بود در سال 2012 منتشر شود، بازیکنان باید با استفاده از تکنیک های مختلف، به نابودی دشمنان بپردازند. به گفته خود سازندگان، بازی آن چنان عمیق ساخته و شبیه سازی شده که حس Rambo بودن و قرار داشتن در میدان جنگ را به بازیکنان القا می‌کند. لازم به ذکر است که تا کنون شاهد بیش از 25 نوع مختلف از دشمن ها بوده ایم که برخی ضعیف تر و بعضی نیز بسیار قوی و مقاوم طراحی شده اند. اسلحه های سنگین و کشتار جمعی زیادی از جمله بمب ها در بازی گنجانده شده اند که برای آسیب رساندن به دشمنان سر سخت تر کاربر دارند و به سینمایی شدن بازی نیز کمک شایانی می‌کند. مکان های الگو برداری شده ای مانند ایستگاه پلیس در نخستین فیلم از سری Rambo نیز از نکات خاطره انگیز این عنوان است. درگیری های تن به تن از مهم ترین نکات برجسته Rambo، به صورت QTE (دکمه زنی) و قسمت های تیراندازی با اسلحه های مختلف و به صورت اول شخص از ویژگی های سیستم مبارزه ای بازی به حساب می‌آید. همچنین اعلام شده که مراحل مخفی کاری در میان جنگل و کمپ های دشمنان و از پا در آوردن حریفان با استفاده از تیر کمان و چاقو برای هر چه بیشتر شبیه کردن بازی به فیلم آن مورد استفاده واقع شده اند. استفاده از چاقو، مانند Splinter Cell: Balcklist، دارای دو بخش کشنده و خونین و غیر کشنده است. چندین Boss برای جلوگیری از تکراری شدن بازی نیز وجود دارند که باز هم در طراحی آن ها، سعی شده تا از خود فیلم Rambo الگو برداری شود. برای مبارزه با دشمنان در نقش خود رمبو و به انجام رسانیدن کار های وی در فیلم ها، به دست خودتان، باید کمی دیگر صبر کنید.

99) Scivelation

سازنده: Black Wing Foundation
ناشر: TopWare Interactive
Microsoft Windows و PlayStation 4 و Xbox One

اگر سال 2008 را به یاد بیاورید تریلری از یک بازی آخر الزمانی به نام Salvation منتشر شد که توسط استودیوی اکراینی Black Wing Foundation در حال ساخت بود. عنوانی که قرار بود برای PC و X360 عرضه شود اما با گذشت تقریبا یک سال و پیدا شدن ناشری مناسب برای بازی علاوه بر انجین و پلتفورم هایش اسم آن نیز دستخوش تغییر شده و نام Salvation به Scivelation تبدیل شد. اکنون بازی به جای انجین قبلیش یعنی Source Engine توسط Unreal Engine 3 در حال ساخت هست و همچنین به نوعی از انحصار پلتفورم های مایکروسافت بیرون آمده و علاوه بر XONE و PC برای PS4 نیز عرضه می شود.
Scivelation روایت گر آینده بسیار دوری است که پس از پایان نبرد خیر و شر زمین به ویرانه ای مبدل شده است. مانند اکثر داستان های آخرالزمانی در Scivelation نیز دولت جدیدی برای برقراری مجدد نظم بر سر کار آمده که در این جا به نام Regime شناخته می شود. داستان بازی روایت گر دو فرد مجزا هست، یکی رهبر گروه مقاومت روسیه به نام Mikhail Ivanov که سربازی قهار است و دیگری Elisha Amano که دانشمندی هست که در گذشته برای Regime کار کرده و اکنون هدف اصلیش انتقام گیری از آن است.
بازی در سبک شوتر سوم شخص دسته بندی می شود که توسط Black Wing Foundation توسعه یافته و TopWare Interactive وظیفه انتشار آن را بر عهده دارد. هرچند با توجه به سابقه Black Wing شاید نتوان امید زیادی به Scivelation بست و توقع بالایی از آن داشت زیرا یکی از بدترین عناوین استراتژی تاریخ یعنی Stalin vs. Martians نیز توسط همین استدیو بدنام ساخته شد. علاوه بر این موضوع طولانی شدن زمان ساخت Scivelation و تغییرهای چندباره آن نیز باعث شد کسانی که ذره ای امید به این بازی بسته بودند نیز تاحدودی ناامید گردند.
البته با توجه به این که Black Wing Foundation استدیویی واقع در اکراین است و تجربه ثابت کرده استدیوی های اکراینی در خلق اتمسفرهای سنگین و تاثیر گذار تبحر خاصی دارند شاید این استدیو در ساخت یک عنوان آخرالزمانی و جدی بهتر از یک استراتژی با جنبه های طنز عمل کرده و Scivelation به سرنوشت Stalin vs. Martians دچار نشود، هرچند تا زمان عرضه باید صبر کرده و منتظر ماند.

98) Carmageddon: Reincarnation

سازنده: Stainless Games
ناشر: Stainless Games
PC, PS4, Xbox One, Linux, Mac OS X

بازی هایی با محتوای مسابقه ای و پسا آخرالزمانی همیشه جز جدایی ناپذیر دوران بازیکنی ما بوده اند. حال فکر کنید قرار باشد در دنیایی ویران شده و بی قانون پشت رُل یک خودرو بنشینید و با رقبایتان مسابقه دهید! اشتباه نکنید ما در مورد سری فیلم های مشهور “مکس دیوانه” یا ” مسابقه ی مرگ ” صحبت نمی کنیم، در مورد یکی از قدیمیترین بازی های اتوموبیل رانی در فضای آخرالزمانی با نام Carmagedon صحبت می کنیم. این سری بازی برای اولین بار در سال 1997 برای سیستم عامل ویندوز و داس توسعه یافت و توانست خیلی زود طرفداران خود را بیابد. کسب میانگین 89 از 100 در همان سال موید این محبوبیت می باشد. اما این موفقیت هیچگاه ادامه نیافت. شماره ی دوم بازی با هدف شکستن رکورد موفقیت های نسخه ی اول و با بهره گیری از آهنگ های گروه Iron Maiden و گرافیک چشم نواز تر ساخته شد، اما این بازی نتوانست موفقیت ها نسخه اول را تکرار کند و مقداری دچار سقوط شد. این سقوط شاید باید درس عبرتی برای سازندگان می شد تا نسخه ی سوم بازی را مطابق خواست بازیکنان بسازند، اما عدم توجه به این درخواست ها موجب شکست سنگین این بازی در جبهه ی منتقدین شد و این سری عملاً با یک بن بست مواجه شده بود. در سال 2003 و سه سال پس از شکت نسخه سوم خبرهایی از میان گزارش مالی شرکت مبنی بر ساخت چهارمین نسخه ی بازی به گوش می رسید اما این اخبار تا سال 2005 و خریداری شدن استدیوی سازنده و واگذاری آن به Eidos مسکوت ماند. اما گویا نفرین نسخه ی سوم گریبان بازی را گرفته بود! بازی بار دیگر تا سال 2011 و خریداری شدن حق ساخت بازی توسط شعبه اروپایی Square Enix در بی خبری به سر می برد. در سال 2012 نیز خبر ایجاد یک صفحه برای کمک به ساخت بازی در سایت Kickstarter در فضای خبری پیچید. این خبر نقطه ی عطفی پس از 9 سال برای طرفداران بازی بود. آنها به سرعت و تنها در عرض 10 روز هدف 400هزار دلاری توسعه دهندگان را محقق کردند و سپس با واریز 200هزار دلار دیگر درخواست سازندگان مبنی بر توسعه ی بازی برای سیستم عامل های مک و لینوکس را نیز اجابت کردند. در 20 مارس 2013 خبر توسعه ی بازی برای کنسول ها نسل بعد نیز به گوش رسید! اینبار Les Edgar یار قدیمی Peter Molyneux و همراه او در Bullfrog Productions با کمک3.5 میلیون دلاری خود استارت این بازی را برای نسل بعد زد. اگر همه چیز به خوبی پیش برود، امیدواریم در سه ماهه ی اول سال 2014 شاهد دسترسی پیش از عرضه این بازی در شبکه استیم باشد.

 97) Enemy Front

سازنده: City Interactive
ناشر: City Interactive
X360, PS3, PC

باز هم استدیوی City Interactive دست به دامن موتور Cry Engine شده و سعی در خلق عنوان شوتری دیگر برآمده است. این استدیو که پیشتر عناوینی متوسطی نظیر Sniper Ghost Warrior 1 و 2 را روانه بازار کرده است. اینبار هم میخواهد با توسل به کلیشه‌های متداول این سبک شانس خود را برای بدست آوردن جایگاهی مطلوب زیر سایه فرمانروایان بلامنازع این میدان نبرد بی‌رحم، بیابد. بازی دارای تمی مربوط به دوران جنگ جهانی دوم هست و در خلق داستانش از رویدادها و اتفاقات واقعی و تاریخی بهره برده شده‌است. به گفته سازندگان بازی در کنار بخش داستانی تک‌نفره دارای مدهای چند نفره رقابتی و Co-op هم خواهد بود. و مایه‌های Open World هم خواهد داشت. Enemy Front برای کنسول‌های نسل هفتم و پلتفرم PC منتشر خواهد شد. با توجه به کارنامه نه چندان درخشان سازنده اینکه بازی تا چه حد موفق خواهد بود، تا حدودی مشخص است. اما کمتر کسی میتواند در مقابل وسوسه بازگشت دوباره به میادین جنگ جهانی دوم و کشش عواطف نوستالژیک به این برهه‌ی زمانی مقاومت کند!

 96) Hellraid

سازنده: Techland
ناشر: Techland
Microsoft Windows, PS3, Xbox 360

استودیو Techland روزهای شلوغی را پشت سر می‌گذارد و در حال حاضر سرگرم کار روی دو عنوان جدید است. بازی Dying Light که حال و هوایی شبیه به Dead Island دارد و البته بازی Hellraid که تفاوت‌هایی با ساخته‌های قبلی این استودیو دارد.
تنها یک نگاه به تریلر Hellraid کافی است تا اگر با بازی Painkiller آشنا باشید، یاد و خاطره آن بازی برای شما زنده شود. نکته جالب در این میان به لهستانی بودن هر دو استودیو (Techland و سازندگان Painkiller یعنی People Can Fly) مربوط می‌شود که این شباهت را بیش از پیش می‌کند. البته این موضوع بیشتر در ظاهر بازی و طراحی بعضی دشمنان و لوکیشن‌ها دیده شده و در سایر بخش‌ها تفاوت‌های زیادی بین این دو عنوان وجود دارد. بازی در ابتدا به صورت یک Mod برای Dead Island ساخته شده بود و بعدها با دیدن پتانسیل بالای آن، تبدیل به یک عنوان مجزا شد. سبک Hellraid به صورت FPS بوده و در دنیایی فانتزی اتفاق می‌افتد، جایی که نیروهای شیطانی از جهنم حمله‌ور شده و بازیکن باید به دفاع در مقابل این تهاجم بپردازد. تم بازی و مقابله با نیروهای شیطانی یادآور عناوینی چون Hexen، Diablo و Heretic است و تهیه‌کننده بازی Marcin Kruczkiewicz نیز در صحبت‌های خود به این موضوع اشاره کرده و عناوین نام برده را جزو محبوب‌ترین بازی‌ها در میان اعضای استودیو می‌داند. البته Techland تنها قصد ارائه عنوانی نوستالژیک را نداشته و در ساخت بازی از المان‌های محبوب این روزها به خوبی استفاده کرده است. مواردی چون قابلیت Co-op که به شکل چهار نفره طراحی شده و بازیکنان می‌توانند در کنار یکدیگر به مبارزه با موجودات شرور مشغول شوند و البته رقابتی داغ برای به‌دست آوردن بهترین آیتم‌ها و جوایز داشته باشند. آیتم‌هایی که به تعداد زیاد در طول بازی در دسترس بوده و ارزشی دوچندان به آن می‌دهند.
بازی دارای المان‌های RPG نیز بوده و کلاس‌های مختلفی در دسترس بازیکنان خواهد بود. از کلاس Barbarian که متخصص استفاده از سلاح‌های سرد مانند تبر و شمشیر است، تا کلاس Mage که با جادوهای آتشین، یخی و … سر و کار دارد، در کنار کلاس Rogue که در حملات از فواصل دور توانایی داشته و البته کلاس Paladin که قدرت‌های تدافعی و شفابخشی خوبی در اختیار دارد. هر کاراکتر نیز درخت مهارت‌های خود را در اختیار داشته و در طول بازی با رسیدن به Levelهای بالاتر، می‌توان قابلیت‌های بیشتری برای آن‌ها آزاد کرد. بازی به شکلی برنامه‌نویسی شده است که آیتم‌ها و دشمنان به صورت رندوم و اتفاقی ایجاد شده و هیچ‌وقت شاهد چالشی تکراری نباشیم. لوکیشن‌های متنوع از مکان‌هایی چون قبرستان و جنگل‌های تاریک تا سیاه‌چال‌ها و زندان‌های زیرزمینی را در بازی شاهد هستیم و صندوقچه‌های مخفی نیز در نقاط مختلفی از بازی وجود خواهند داشت. در کنار این‌ها Challengeها و امتیازهایی نیز وجود دارد که هر بازیکن با دستیابی به آن‌ها و گرفتن بیشترین امتیاز در هر مرحله، به آیتم‌های ارزشمندی دسترسی پیدا می‌کند.
Hellraid از نظر گرافیکی در سطح نسبتاً خوبی بوده و خشونت بسیار بالایی نیز دارد، به شکلی که قطع شدن سر و اعضای بدن در این بازی اتفاقی طبیعی محسوب می‌شود. عنوانی که اگر به خوبی از قابلیت‌های خود استفاده کند، می‌تواند لحظاتی جذاب را پدید آورد.

95) War of the Vikings

سازنده: Fatshak
ناشر: Paradox Development
Microsoft Windows

War of the Vikings یکی از عناوین انحصاری PC است که بی سر صدا در سرمای استکهلم زیر نظر استدیوی سوئدی Fatshak و به تهیه کنندگی Paradox Development برای سه ماهه اول سال 2014 در نظر گرفته شده است. Paradox Development نامی آشنا برای PC گیمرانی است که علاقه زائد الوصفی به عناوین نامتعارف و چالش بر انگیز سبک Grand strategy دارند. و نا خود آگاه با شنیدن نام این تهیه کننده به یاد عناوین محبوب این سبک مانند Victoria , Hearts of Iron و … می افتند. Paradox Development به عنوان تهیه کننده ای قابل اعتماد که سال هاست از طریق خورده فروشی ها و سامانه های توزیع محتوای دیجیتال فعالیت می کند چند سالی است که با استدیویی همکاری می کند که در سال های اخیر چند عنوان متوسط مانند Bionic Commando Rearmed 2 را به کتابخانه استیم افزوده است. War of the Vikings قرار است که یک اکشن سوم شخص استاندارد باشد که فاقد بخش تک نفره است و تمرکز اصلی آن بر روی بخش چند نفره بوده. از اطلاعات به دست آمده و نمایش نسخه آلفا بازی در gamescom سال 2013 میتوان این طور نتیجه گیری کرد که War of the Vikings در واقع چکیده ای از خوبی ها و نکات مثبت War Of the Rose ساخته دیگر این استدیو هست. در War of the Vikings قرار است بازی کننده ها در دو جبهه واکینگ ها و ساکسون ها رو به روی یکدیگر قرار گیرند. Fatshak اعلام کرده است که در هر نقشه 64 بازیکن توانایی حضور و مبارزه با یکدیگر را دارند. شخصی سازی نیز از قابلیت هایی است که سازنده به شدت بر روی آن مانور داده و از نسخه آلفا بازی این طور به نظر می رسد که دقت و حوصله زیادی برای طراحی شمشیرها، زره ها، سپر ها و سایر ادوات جنگی به کار رفته است که هم از لحاظ کمیت و هم کیفیت در سطح مطلوبی قرار دارد.
War of the Vikings در مراحل پایانی تولید به سر می برد و Paradox Development قرار است آن را در سه ماهه اول سال 2014 از طریق استیم منتشر کند.

 94) Freedom Wars

سازنده: SCE Japan Studios, Dimps, Shift
ناشر: Sony Computer Entertainment
PS Vita

کنسول دستی سونی در بازار ژاپن بیش از هر چیزی نیاز به بازی اختصاصی متفاوت و با کیفیت دارد. استودیوی SCE Japan نیز برای پُر کردن بخشی از همین خلا موجود در بازار ژاپن دست به کار شده است. جدیدترین عنوان این استودیو، Freedom Wars نام دارد. قبل از معرفی رسمی، با پخش شدن تریلری از بازی، حدس زده می‌شد که نام بازی Panopticon باشد اما چند روز بعد، SCEJ رسما از نام بازی که FW بود، پرده برداری کرد.
حوادث بازی در سال 102013 جریان دارد، جایی که پوسته زمین دیگر تبدیل به خرابه شده و توانایی تامین حیات را ندارد به همین خاطر انسان‌ها زیر سطح زمین در شهرهایی که Panopticons نام دارد زندگی کرده و سعی می‌کنند راهی بیابند تا دوباره روی سطح زمین زندگی کنند. جرم و جنایت در زیر سطح زمین از حد خود فراتر رفته است و با محکومیت‌های بسیار طولانی مدت مجرمین را مجازات می‌کنند. به همین خاطر و برای کم شدن مدت محکومیت، در ازای جنگیدن با ربات‌ها و هیولاهای روی سطح زمین، از مدت محکومیت آن‌ها کاسته می‌شود. FW یک بازی اکشن است که قرار است از سیستم GPS داخلی Vita با نام Near نیز استفاده‌هایی داشته باشد که هنوز مشخص نیست به چه هدفی. به نظر می‌اید یکی از سلاح‌های اصلی شخصیت اول بازی، شلاقی است که بوسیله آن می‌توان در محیط بازی جا به جا شد و همینطور برای از پا درآوردن غول‌ها و دشمنان بازی از آن استفاده کرد. به جز یک ویدیوی کوتاه که بیشتر هدفش شناساندن جو داستان و محیط بازی و شخصیت‌های آن به مخاطب است، اطلاعات خاصی از بازی در دسترس نیست. در طی همایش Taipei Game Show تهیه کننده بازی اعلام کرد که Freedom Wars به صورت هم‌زمان در ژاپن و سایر نقاط آسیا در سال 2014 عرضه خواهد شد. باید دید آیا این عنوان توانایی گذاشتن تاثیر مثبت روی فروش Vita در بازار ژاپن را دارد یا خیر.

 93) Kinect Sport Rivals

سازنده: Rare
ناشر: Microsoft Studios
Xbox One

استودیوی خوش‌نام Rare مدت‌های زیادی است که تحت مالکیت مایکروسافت درآمده است و به فعالیت‌هایی خارج از پتانسیل بالایش می‌پردازد. برای استودیویی که عناوین خاطره انگیز و دوست داشتنی نظیر Conker، Cameo و Banjo-Kazooie را در کارنامه خود دارد، تمرکز روی عناوین کینکتی و ساخت اواتار و مخلفات برای کنسول مایکروسافت به هدر رفتن استعداد و خلاقیت افراد این استودیو است. اما با تمام این اوصاف، Rare در همین زمینه هم تا حدودی ناجی مایکروسافت بوده است. یکی از بازی‌هایی که در زمان لانچ کینکت، کمک زیادی به جا افتادن کینکت به عنوان یک ابزار مکمل در کنار Xbox 360 کرد، Kinect Sports بود. Kinect Sports (که با الهام مستقیم از بازی مشابه کنسول نینتندو Wii Sports ساخته شده بود) از نظر کیفی یک موفقیت به حساب نمی‌امد اما با اقبال عمومی زیادی مواجه شد و توانست نزدیک به 3 میلیون نسخه بفروشد که هم برای استودیو (که بازی قبلی آن‌ها Viva Pinata، به شرایطی دقیقا برعکس Kinect ports دست پیدا کرده بود؛ یعنی کیفیت بالا و فروش کم) و هم برای کینکت به عنوان عضوی جدید در خانواده کنسول‌های مایکروسافت، یک موفقیت عظیم بود. حال که وارد نسل جدید کنسول‌های خانگی شدیم، اگر مایکروسافت همین کار را با Kinect 2.0 نمی‌کرد، جای تعجب بود.
طی کنفرانس E3 2013، مایکروسافت رسما از Kinect Sports Rivals برای Xbox One پرده برداری کرد. طی مصاحبه‌ای با Eurogamer، تهیه کننده اجرایی Rare آقای Danny Isaac دلیل اصلی این‌که آن‌ها دوباره به سراغ Kinect Sports رفتند را کارهای ناتمامشان با این فرنچایز اعلام کرد. به دلیل وجود برخی محدودیت‌ها در Kinect1.0 انها نمی‌توانستند آنگونه که باید ایده‌هایشان را به بازی وارد کنند اما اینبار به کمک دقت و قدرت خارق العاده Kinect2.0 دیگر محدودیتی برایشان وجود ندارد. در Kinect Sports Rivals علاوه بر فصل‌های موجود در عنوان قبلی، رشته‌های جدیدی نیز به بازی اضافه شده است که می‌توان به قایقرانی پیشرفته‌تر، تنیس روی میز وصخره نوردی اشاره کرد. رشته‌های جالبی مانند اسب دوانی نیز در ابتدا قرار بود به بازی اضافه شود که بعدا تصمیم به حذف آن‌ها گرفته شد. همچنین Rare قرار است از تکنولوژی Cloud نیز در Rivals بهره بگیرد که نحوه انجام آن، تقریبا شبیه چیزی است که در Forza Motorsports5 شاهد بودیم.
Kinect Sports Rivals بهار 2014 به صورت اختصاصی برای Xbox One عرضه خواهد شد و با توجه به شواهد به نظر می‌اید Rare قصد دارد کارهای ناتمامش با Kinect را در Rivals تمام کند. امیدوارانه این می‌تواند قدمی باشد برای نزدیک‌تر شدن به آرزوی بسیاری از گیمرهای قدیمی؛ کار کردن Rare رو بازی‌هایی که به خاطر آن شناخته می‌شود.

 92) Might & Magic X: Legacy

سازنده: Limbic Entertainment
ناشر: Ubisoft
Microsoft Windows

Might & Magic را می توانن یکی از قدیمی ترین عناوین، در تاریخ بازی های کامپیوتری دانست. چیزی نزدیک به سی سال از انتشار اولین نسخه این بازی می گذرد. ما بین سال های 1986 تا 2002 ده عنوان از این نقش آفرینی محبوب انتشار یافت که توانست در این مدت طولانی Might & Magic، را به یکی از عناوین محبوب نقش آفرینی بازان کلاسیک که خاطرات خاک گرفته ی زیادی با آن دارند تبدیل کند. بعد از تعطیلی استدیوی New World Computing در سال 2003، به نظر می رسید پرونده سری Might & Magic نیز برای همیشه بسته شده است. اما حالا بعد از دوازده سال قرار است استدیوی دیگری با نام Limbic Entertainment با تهیه کنندگی Ubisoft نسخه دیگری از Might & Magic با عنوان Lagacy منتشر کند! نکته قابل توجه در جایی است که استدیوی جدید با آگاهی کامل از اهمیت این عنوان، برای مخاطبان قدیمی، دست به ساخت ادامه ای بر این عنوان زده است. Lagacy قرار است دهمین عنوان شماره دار از سری Might & Magic باشد.
سبک بازی یک RPG کلاسیک اول شخص می باشد. و شما می توانید از چهار نژاد انسان، الف، اورک و دورف ها شخصیت خود را در دوازده کلاس مختلف ساخته و روانه دنیا پر رمز و راز و اسرار آمیز Might & Magic کنید. سازندگان جدید قول ساخت دنیای بزرگ تر، پر جزئیات تر و چالش بر انگیزتر را البته در چهار چوب قوانین دنیای خلق شده توسط Jon Van Caneghem (خالق سری Might & Magic) داده اند.
Might & Magic :Lagacy را می توان یکی از مورد انتظار ترین عناوین برای نقش آفرینی بازان کلاسیک در سال 2014 دانست.هم از این سو که Might & Magic یکی از عناوین مهم دنیای RPG های کلاسیک است، و هم سوی دیگر که خاطرات گیمری خیل عظیمی از این طرفداران، با این عنوان پیوند خورده است. آیا Limbic Entertainment می تواند با Lagacy خاطرات فراموش نشدنی سری Might & Magic را تکرا کند؟برای دانشتن این مطلب سیاه چاله های تاریک و نمور آشان منتظر شماست…

 91) Helldivers

سازنده: Arrowhead Studios
ناشر: Sony Computer Entertainment
PS4, PS3, PS Vita

سومین پروژه Arrowhead Studios اینبار به انحصار سونی درآمده است.
تجربه دو پروژه قبلی این استودیو یعنی بازی‌های Magicka و The Showdown Effect نشان از یک نکته مهم در مورد این استودیو دارد، آن هم اینکه وقتی بحث از ساخت بازی اکشن باشد آن‌ها کارشان را خیلی خوب بلد هستند. شوتر ایزومتریک Helldivers که با همکاری استودیو Foster City در دست ساخت است، در نگاه اول با نمای ایزومتریک بازی و رنگ بندی و دشمنان متنوع آن، ما را به یاد پروژه‌های Blizzard می‌اندازد. امروزه بسیاری از عناوین دارای نمای ایزومتریک هستند، شاید این نما به نحوی با بازی‌های استراتژیک گره خورده باشد که عمدتا نیز در انحصار PC هستند اما Helldivers نه استراتژیک است و نه برای PC ساخته می‌شود.
بازی در آینده اتفاق می‌افتد، جایی که بیگانگان زندگی انسان بر روی Super Earth را تهدید میکنند و شما در نقش یکی از اعضای Helldivers باید به مقابله با آن‌ها بپردازید.
شما باید با انتخاب محدوده عملیاتی، اسلحه‌ها و موانع و جایگذاری آنها در محیط در مقابل حملات دشمنان مقاومت کنید. بازی در دو حالت تک‌نفره و چندنفره قابل بازی خواهد بود و در حالت چندنفره در گروه‌های حداکثر 4 نفره به انجام ماموریت‌ها می‌پردازید. این صرفا یک Co-op خطی و اکشن نیست، همه فعالیت‌ها و تصمیمات شما بر روی جامعه Helldivers و برعکس تاثیر می‌گذارد. حتی اگر در تیراندازی دقت کافی بخرج ندهید ممکن است باعث کشته شدن همرزمان خود شوید.
Helldivers یکی از عناوین سرگرم کننده‌ای خواهد بود که پتانسیل خوبی برای رونق دهی به بازار PS4 در سال 2014 دارد.

90) Yaiba: Ninja Gaiden Z

سازنده:Team Ninja
ناشر:Tecmo Koei
PlayStation 3, Xbox 360, Microsoft Windows, iOS

محوری ترین بخش بازی را می توان انتقام Yaiba از دشمنانش به خصوص Ryu Hayabusa دانست. بازیباز در این گیم در نقش Yaiba Kamikaze قرار می گیرد کسی که قابلیت های بسیار زیادی برای نابود کردن دشمنانش دارد. ماجرای دشمنی Yaibaو Ryu به مبارزاتی برمی گردد که Yaiba به دلیل شورشی که به پا کرده بود در آن دخالت داشت. در این مبارزات، این دو مبارز رو به روی هم قرار می گیرند که Ryu به دلیل مهارت بیشتر، دست و چشم چپ Yaiba را قطع می کند. ولی Yaiba از این اتفاق نجات پیدا می کند و به جای اعضاء قطع شده دو عضو سایبری(مکانیکی) به دست می آورد. از این به بعد داستان انتقام در اولویت وی قرار می گیرد. بازی از لحاظ گیم پلی همانند نسخه های پیشین Ninja Gaiden از سرعت و خشونت بسیار زیادی برخورد دارد است. به دلیل اینکه Ninja Gaiden Z به صورت کامیک مانند ساخته و طراحی شده از جذابیت و زیبایی خاصی هم برخورد دارد است. در طراحی و ساخت بازی از رنگ های مختلف و زنده بسیاری استفاده شده است که رنگ سرخ یکی از مهم ترین آنهاست. یکی از جذابیت های بازی علاوه بر گیم پلی و داستان سرایی خاص، به دیالوگ نویسی های بازی برمی گردد، در طول گفتوگو بین کاراکتر ها همواره شاهد رد و بدل شدن الفاظ مختلف هستیم که هر کدام بار معنایی خاص خود را دارند. سازندگان به زامبی ها هم رحم نکرده اند و آنها را هم وارد این بعد طنز بازی کرده اند. با رد و بدل شدن کلماتی طنز گونه جوء خاکستری بازی کمی تکان می خورد و بازیباز را از جوء تیره و تاریک بازی خارج می کند(تاحدودی).

89) The Amazing Spider-Man 2

سازنده: Beenox
ناشر: Activision
PC, PS3, PS4, Xbox 360, Xbox One, Wii U, and 3DS

سری Batman Arkham استودیوی راکستدی، با سیستم مبارزات انقلابی خود، راهی نوین را برای سازنده های بازیهای سوپرهیرویی و همچنین برگرفته از فیلم ها باز کرد و خیلی زود توانست به منبع الهام این دسته از بازیساز ها تبدیل شود. The Amazing Spider-Man (که تقریبا همزمان با اکران فیلم این شخصیت پرطرفدار عرضه شد)، نیز جز آن دسته از بازیهایی بود که با تقلید از این سیستم موفق و کارامد، توانست موفقیت های نسبتا خوبی را بدست آورد. چندی پیش و همزمان با پرده برداری از نسخه دوم فیلم سینمایی، مطابق انتظارات از نسخه دوم بازی نیز پرده برداشته شد که قرار است با فاصله کمی از اکران فیلم، عرضه شود. The Amazing Spider-Man 2 از سیستم مبارزات ارتقا یافته نسخه اول استفاده خواهد کرد و بازیباز ها میتوانند انتظار مبارزات هیجان انگیزی را داشته باشند. تیم سازنده بازی در صدد خلق دنیایی تعامل پذیر و همچنین بزرگتر از نسخه قبل است. آنها برای خلق این دنیای تعامل پذیر از سیستم محبوبیت “Heroes or Menace” استفاده خواهند کرد. به لطف استفاده از این سیستم، ساکنین شهر در مقابل کارها و اعمال بازیباز عکس العمل نشان خواهند داد و حس مسئولیت پذیری مرد عنکبوتی را به چالش خواهند کشید. روند بازی نیز همانند ساکنین شهر از عمل های بازیباز تاثیر خواهد گرفت و در صورت بی مسئولیت بودن بازیباز، سخت تر و مشکل تر خواهد شد.
سری بازیهای Spider Man همواره عملکردی پر فراز و نشیب داشته اند و معمولا پس از کسب موفقیت های یک نسخه، نسخه های بعدی با مشکل دچار می شدند. البته موفق ترین بازیهای این سری نیز هیچگاه در حد و اندازه های استاندارد های بازیهای بزرگ نبوده اند و شاید کلمه موفق در مقایسه با سطح کیفی دیگر فیلم-بازی ها (بازیهایی که بر مبنای فیلم ها ساخته میشوند) به آنها داده میشود. با این حال نسخه قبلی این عنوان تا حدودی توانست انتظارات طرفداران را برآورده کند و حال باید منتظر ماند و دید که آیا ادامه این عنوان میتواند سنت شکنی کرده و موفقیت نسخه اول را دنبال کند؟

88) Mario Golf: World Tour

Tour
سازنده: Camelot Software Planning
ناشر: Nintendo
Nintendo 3DS

Mario Golf: World Tour نسخه‌ی جدیدی است که قرار است ادامه‌دهنده‌ی راه سری سرگرم کننده‌ی Mario Golf باشد که برای عرضه روی کنسول دستی شرکت نینتندو یعنی 3DS برنامه‌ریزی شده است. این بازی که توسط استودیوی Camelot Software Planning توسعه داده می‌شود، برای اولین بار در فوریه سال 2013 معرفی شد. فرنچایز Mario Golf از سال 1999 نیز نام خود را سر زبان بازیکنان انداخته است و از آخرین نسخه‌ی این سری که با نام Mario Golf: Advance Tour بر روی Game Boy Advance عرضه شد، نزدیک به 10 سال می‌گذرد. پس از معرفی World Tour، اذعان شد که این بازی در نیمه دوم سال 2013 عرضه می‌شود ولی چون سازندگان نتوانستند به خوبی بازی را پیاده سازی کنند، تصمیم گرفتند که کمی بازی را دیرتر از زمان موعود منتشر کنند. از همه‌ی این‌ها گذشته، Mario Golf: WT یک شبیه‌سازی قابل قبول از ورزش گلف است. ورزشی که در آن دقت، ظرافت و تعادل قدرت نیز حرف اول را می‌زند. به طوری که شما می‌بایست از Strokeهای کمتری برای قرار دادن توپ در سوراخ مشخص شده است بهره ببرید. از نکته‌ی قابل توجه این بازی، آن است که WT همانند سایر بازی‌های Mario از تم‌های بسیار ملایمی بهره می‌برد و فضاسازی و طبیعتی که در آن قرار دارد بسیار روح‌پرور هستند. Mario Golf: World Tour ادامه دهنده‌ی مکانیزم “Super Shot” است که از گذشته هم با آن آشنایی داشتیم. بازیکنان با استفاده از این قابلیت، توانایی این را داشتند که با زدن یک ضربه، توپ مسیر خیلی بیشتری نسبت به ضربات معمولی طی کند تا برای رسیدن به هدف مورد نظر، از ضربات کمتری استفاده شود. البته برای استفاده از این قابلیت باید استراتژی خاصی را مد نظر خود قرار دهید.
شاید نکته‌ای که Mario Golf: World Tour را بسیار شیرین‌تر کند، این است که شما می‌توانید بازیکنانی را در آن کنترل کنید که پیش از آن با آن‌ها در سری‌های دیگر ماریو ملاقات کردید. از میان کاراکترهای قابل بازی که تا به الآن تائید شده‌اند می‌توان به Mario، Luigi، Wario، Donkey Kong، Waluigi و Bowser اشاره کرد. در کنار بخش تک نفره، سازندگان نیز تورنمنت‌های Multiplayer را در بازی گنجانده‌اند تا دارندگان این بازی بتوانند اوقات مفرحی را در کنار دوستان خود سپری کنند.
Mario Golf: World Tour که مطمئناً یک بازی مفرح برای علاقه مندان خواهد بود، قرار است در سال 2014 بر روی Nintendo 3DS عرضه شود.

87) Galak-Z The Dimensional

سازنده: 17-Bit
ناشر: 17-Bit
Playstation 4, Microsoft Windows

با خوش گذرانی در فضا چگونه‌اید؟! بازیهای فضایی به نحوی با ریشه‌ها و اهداف اولیه ویدیوگیم گره خورده‌اند، از کنسول‌های اولیه پرتابل گرفته تا بازی‌های 8 بیتی و 16 بیتی. بازی‌های باکیفیتی نظیر R-Type، Gradius و Pulstar. آنچه که در برخورد اولیه با این گونه بازی‌ها به ذهن ما خطور میکند روایتی است نوستالژیک به نسل‌های اولیه صنعت ویدیو گیم و بازی‌های خاطره‌انگیز آن‌ها برای گیمرهای قدیمی، در یک کلام یک بازی Old School.
استودیو تازه تاسیس 17-BIT که تا پیش از این فقط یک بازی و آن هم عنوان موفق Skulls of the Shogun را ساخته بود در کنفرانس سونی در E3 بازی جدید خود را معرفی کرد. Galak-Z: The Dimensional یک ساید اسکرول دو بعدی اکشن است که در آن شما باید از سفینه خود در مقابل سیل عظیمی از سفینه های دشمن محافظت کنید. این ژانر سرگرم کننده با وجود این بازی می‌تواند یک قدم دیگر به تکامل نزدیک شود. جدا از اینکه پروژه در دست یک استودیو خلاق قرار دارد، ظاهرا شاهد پیشرفت خوبی در سیستم هوش مصنوعی دشمنان شده هستیم که می‌توانند در هر لحظه عرصه را بر شما تنگ کرده و قدرت تصمیم گیری شما را کاهش دهند.

86) Guilty Gear Xrd

سازنده: Arc System Works Team Red
ناشر: Sega
PS3, PS4

طرفداران بازی های مبارزه ای همیشه از یک بازی مبارزه ای خوب لذت برده اند و Guilty Gear جزء آن عنوان هایی بوده که گه گاهی به سراغ دستگاه های آرکید و کنسول های خانگی آمده تا طرفداران بازیهای مبارزه ای را به چالش بکشد ، بعد از شماره قبلی این سری Overtrue که از گرافیک سه بعدی بهره می برد این بازی به سنت ها و گرافیک دو بعدی بازگشته است ، و اینبار به کمک Unreal Engine 3 یک مبارزه Cel Shade را برای شما به ارمغان می آورد. نمایش های بازی نشان میدهد که انیمیشن های مبارزان و حرکت ها محدود هستند تا همان حس و حال قدیمی مبارزه های آرکید همراه بازی باشد ولی حرکت های سه بعدی دوربین و گیم پلی سریع بازی حتی به شما اجازه نمیدهد لحظه ای از صفحه نمایش دور شوید. سال 2014 امیدوارانه سال خوبی برای بازی های مبارزه ای خواهد بود و عنوان های چون Xrd به این امید قدرت بسیاری میبخشند.

 85) Fantasia: Music Evolved

سازنده: Harmonix Music Systems
ناشر: Disney Interactive Studios
Xbox 360, Xbox One

هرچقدر در نسل گذشته به کمبود بازی‌های با کیفیت و مناسب برای Kinect انتقاد می‌شد، ولی یک استودیو بود که با بازی‌های خود توانست به بهترین شکل از این وسیله جانبی استفاده کرده و طرفداران زیادی به‌دست آورد. Harmonix با ساخت سری بازی‌های Dance Central در سبکی که در آن تخصص داشت، یعنی Music/Rhythm پتانسیل Kinect را به درستی نمایش داد و همگان انتظار داشتند که چهارمین نسخه این سری برای Xbox One ساخته شود، ولی Harmonix سرانجام عنوانی جدید را معرفی کرد. بازی Fantasia: Music Evolved این روزها مراحل ساخت خود را پشت سر گذاشته و برای هر دو کنسول مایکروسافت منتشر خواهد شد.
نام Fantasia به دو محصول محبوب Walt Disney در سال‌های 1940 و 2000 اشاره می‌کند که با محوریت کاراکتر معروف Mickey Mouse و تعدادی دیگر از کاراکترهای Walt Disney طراحی شده بودند. همین موضوع باعث می‌شود در بازی Fantasia: Music Evolved نیز شاهد حضور المان‌های زیادی از دنیای Disney بوده و دنیاهایی زیبا و رنگارنگ را تجربه کنیم. در ابتدای بازی جادوگری به نام Yen Sid آموزش‌هایی به شاگرد جدید خود می‌دهد که نقش این شاگرد را بازیکن ایفا می‌کند. بازیکن بعد از پشت سر گذاشتن مراحل اولیه، وارد بخش اصلی بازی شده و در اینجا وظیفه روح بخشیدن به محیط‌های متنوع بازی را دارد. محیط‌هایی که در حالت اولیه خشک و بی‌رنگ و لعاب بوده و توسط قدرت بازیکن به دنیاهایی زنده و سرشار از انرژی تبدیل می‌شوند. در طول هر مرحله بخش‌هایی وجود دارد که در آن بازیکن می‌تواند از بین گزینه‌هایی مانند راک و ارکسترال برای اجرای موسیقی یکی را انتخاب کند. هر گزینه حال و هوای مخصوص خود را داشته و تفاوت‌های زیادی با دیگری دارد. بازی دارای بخش‌های مختلفی بوده و هر بخش گیم‌پلی مخصوص خود را دارد. برای مثال در یکی از مراحل باید در زیر اقیانوس با حرکات دست خود مرجان‌ها، صدف‌ها و سایر موجودات را به حرکت درآورده و باعث انرژی بخشیدن به محیط شوید. در اینجا صدف‌ها نقشی مانند درام داشته و با کوبیدن روی آن‌ها می‌توان موسیقی جالبی ایجاد کرد. در بخش‌های دیگری با نشانگرهایی روی صفحه مواجه می‌شوید که باید با حرکات مناسب خود در جهت مورد نظر، باعث تولید موسیقی آن مرحله شوید. در Fantasia: Music Evolved خبری از شکست به صورت رایج وجود نداشته و با بهتر بازی کردن، آیتم‌های بیشتری آزاد شده و در اختیار بازیکن قرار می‌گیرند. همچنین هر بازیکن می‌تواند موسیقی‌های ساخته شده توسط خود را با دیگران به اشتراک گذاشته و سایرین را از تجربه خود بهره‌مند کند.
در چنین سبکی، آهنگ‌های انتخاب شده از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و در Fantasia نیز آهنگ‌هایی از بیش از 25 گروه و خواننده در اختیار بازیکن قرار دارد. هر آهنگ نیز ریمیکس‌های مختلفی داشته و برای مثال آهنگ جاودانه و زیبای Bohemian Rhapsody از گروه Queen، دارای 3 ریمیکس در بازی خواهد بود. حالت اوریجینال و اصلی، حالت ارکسترال و همچنین حالت متال دهه 80ای. آهنگ‌های بازی بازه وسیعی را دربرمی‌گیرند و از بخش اول کنسرتو زمستان از مجموعه چهارفصل ویوالدی تا آهنگ‌های یکی دو سال اخیر مانند Locked Out of Heaven از Bruno Mars را در بازی شاهد هستیم. موضوعی که تنوع خوبی به بازی می‌دهد.
Harmonix تا امروز با سری بازی‌هایی چون Guitar Hero، Rock Band و Dance Central نشان داده که توانایی بالایی در زمینه ساخت عناوین Music/Rhythm دارد و Fantasia: Music Evolved نیز می‌تواند به فهرست با کیفیت آثار این استودیو اضافه شود.

 84) Yoshi’s New Island

سازنده:Arzest
ناشر:Nintendo
3DS

نینتندو بقدری عناوین محبوب نزد مخاطبان دارد که معرفی هریک از آنها برای یک پلتفرم باعث سرور صاحبان آن پلتفرم است. نینتندو هم سالهاست با همین سیاست و بدون عرضه IP های جدید توانسته پلتفرم های خود را سرپا نگه دارد. یکی از این بازی ها که شاید کمتر به آن توجه شد مربوط به یکی از شخصیت ها همیشگی ماجراجویی ها ماریو یعنی یوشی است.
پیش از این دو عنوان از این سری عرضه شده بود و بازی حاضر سومین قسمت از این مجموعه بحساب می‌آید. با توجه به حضور یوشی بعنوان شخصیت محوری در این بازی طبیعتا تفاوت هایی در گیم پلی بازی نسبت به عناوین ماریو محور وجود دارد. البته سبک بازی به مانند اغلب بازی ها نینتندو و سری ماریو پلتفرمر است اما نحوه رویارویی با چالش ها و عبور از موانع با توجه حضور یوشی کاملا متفاوت بوده و تجربه تازه‌ای ارائه می‌دهد.
سبک گرافیکی بازی با توجه به چیز هایی که تا بحال از آن دیدیم تغییر خاصی نسبت به بازی ها ماریو ندارد اما تم کلی رنگ‌آمیزی بازی سبز است درست همرنگ شخصیت اصلی! رنگ آمیزی آبرنگی بازی حسی شاد و کودکانه به آن داده و از این جهت نباید تفاوت عمده ای با بازی ها نینتندو داشته باشد.
اگر شما هم از طرفداران پلتفرمر ها نینتندو با آن سبک ساده و بی آلایش و در عین حال جذاب و چالش برانگیز هستید مارس ۲۰۱۴ خود را برای پذیرایی از یوشی بر روی 3DS های خود آماده کنید.

 83) ,Lily Bergamo

سازنده: Grasshopper Manufacture
ناشر: GungHo
PS4

یکی از عجیب‌ترین کارگردانان دنیای بازی بدون شک Goichi Suda (مقلب به Suda 51) است، فردی که بازی‌هایی با تم‌های منحصربفرد ساخته و طرفداران مخصوص خود را دارد. آخرین بازی Suda 51 قرار است سال 2014 برای کنسول PS4 منتشر شده و یک بار دیگر ایده‌های خاص او را شاهد باشیم. تیزر اولیه بازی بیشتر از اینکه بازیکنان را با دنیای بازی آشنا کند، باعث شکل‌گیری سوالات متعددی برای آن‌ها شد. کاراکتر اصلی بازی در ابتدا به شکلی دیده می‌شود که گویا در حال مبارزه با موجودی عظیم است، ولی بعد از گذشت چند ثانیه به نظر می‌رسد این دو با یکدیگر همراه بوده و شاید موجود غول‌پیکر (که شکل و شمایلی ژاپنی نیز دارد) به نوعی همدست یا تحت فرمان کاراکتر اصلی باشد.
کار ساخت بازی از اواخر سال 2012 آغاز شده و علاوه بر Grasshopper Manufacture، کمپانی GungHo Online Entertainment نیز روی بازی کار می‌کند. این کمپانی که سال گذشته Grasshoper Manufacture را خریداری کرده و تحت مالکیت خود درآورد، تخصص زیادی در بخش آنلاین داشته و همین موضوع نشان از توجه ویژه به این بخش در Lily Bergamo می‌دهد. Suda 51 نیز مدتی پیش خبر از ویژگی‌های جالب آنلاین بازی داده و پشتیبانی از وسایل همراه مانند تبلت‌ها و موبایل‌ها را نیز جزو قابلیت‌های بازی نام برده است.
ماجراهای بازی در آینده‌ای نزدیک و در سال 2043 اتفاق افتاده و بازیکن در نقش دختری به نام Tae Loroi بازی می‌کند. در طول تیزر بازی به نظر می‌رسید که با لوکیشنی شرقی و ژاپنی مواجه هستیم، ولی Suda 51 این مسأله را به شکل کامل تأیید نکرده و در مورد احتمال قرار گرفتن لوکیشن‌های آمریکایی و اروپایی در بازی نیز صحبت کرده است و به نظر می‌رسد شاهد تنوع بالایی از این جهت خواهیم بود. اگر تیزر بازی را تا حدودی نمایش‌دهنده گرافیک بازی بدانیم، باید منتظر عنوانی زیبا و دیدنی با گرافیکی کارتونی و تقریباً Cel Shade گونه باشیم، که البته تفاوت‌هایی نیز با Cel Shade معمولی دارد.. در مورد گیم‌پلی Lily Bergamo اطلاعات زیادی وجود ندارد، ولی از صحبت‌های سازندگان آن می‌توان به این نکته پی برد که بازی از سرعت بسیار بالایی برخوردار خواهد بود. به شکلی که Suda 51 در بخشی از صحبت‌های خود در مورد بازی می‌گوید: “Lily Bergamo یک عنوان اکشن است، ولی منظور من از عبارت اکشن، نوع معمولی و متداول آن نیست و بهتر است بازی را سوپر اکشن بنامیم.” همچنین اشاراتی به سبک Hack & Slash نیز شده و در مجموع می‌توان انتظار یک عنوان مهیج و سریع را داشت. عنوانی که سازندگانش کنسول PS4 را برای اجرای آن بسیار مناسب دانسته و علاوه بر تحسین ویژگی‌های آنلاین این کنسول، از قدرت بالای آن و ساده‌تر بودن کار با آن نسبت به PS3 خبر داده‌اند و البته قصد استفاده‌های جالبی از صفحه لمسی کنترلر PS4 را نیز دارند.

 82) D4

سازنده: Access Games
ناشر: Microsoft Studios
Xbox One

Hidetaka Suehiro و استودیو Access Games با پروژه‌ای نسبتا عجیب به یک تیم Third Party برای مایکروسافت و کنسول نسل جدیدش بدل شده‌اند. این تیم تا به حال کارنامه چندان درخشانی در دوره فعالیت خود نداشته و به عنوان مهم‌ترین پروژه آن‌ها میتوان از Deadly Premonition یاد کرد. اما D4 به حدی مرموز و کنجکاو کننده است که این روزها بر سر زبان ها افتاده است.
عبارت D4 خلاصه عبارت “Dark Dreams Don’t Die” است که از طرف دیگر به بعد چهارم تئوری فضا-زمان که زمان است نسبت داده میشود.
D4 یک بازی اپیزودیک است حول یک گاراگاه خصوصی بنام David Young که بعد از به قتل رسیدن همسرش Peggy، حافظه اش را از دست می‌دهد و بنا به دلایلی توانایی سفر در زمان را بدست می آورد. او می‌تواند به یک نقطه دقیق از زمان سفر کند تا بتواند حافظه از دست رفته خود را بدست آورد. همچنین او در تلاش است تا بفهمد همسرش چرا و چگونه به قتل رسیده است. با وجود اینکه او می‌داند نمی‌تواند گذشته را تغییر دهد اما در تلاش است تا از وقوع این حادثه جلوگیری نماید.
گیم پلی بازی بر مبنای انجام حرکات لازم با زمانبندی مناسب و دستور العمل‌های صوتی Kinect طراحی شده است. شما باید حرکات متنوعی را در زمان نیاز به عکس العمل در زمانبندی مناسب به شکل حرکت دست‌ها در چهار جهت اصلی انجام دهید. تجربه این گیم‌پلی به نظر می‌تواند برای علاقه‌مندان به کار با Kinect بسیار لذت‌بخش باشد. D4 یکی دیگر از پروژه‌های ژاپنی است که با داستان غربی خود سعی در نفوذ در بازار جهانی دارد، این بازی از پتانسیل کافی برای تبدیل شدن به بهترین پروژه Access Games و یکی از منحصربفردترین پروژه های امسال بهره می‌برد، باید دید تا چه حد در عمل موفق خواهد بود.

 81) Sherlock Holmes: Crimes and Punishments

سازنده: Frogwares
ناشر: Focus Home Interactive
PS4, PS3, Xbox 360, PC

تا کنون 6 نسخه از سری بازی های The Adventure of Sherlock Holmes که توسط استودیو Frogwares ساخته شده اند منتشر شده است. جدیدترین نسخه این سری نیز که Crimes and Punishments نام گرفته، در سال 2014 منتشر خواهد شد. این سری در سبک بازی های کلاسیک Point & Click Adventure مانند Syberia, Broken Sword و Monkey Island ساخته شده و دقیقا همان نوع گیم پلی را می توانید انتظار داشته باشید، با این تفاوت که یک دوربین با نمای اول شخص نیز در اختیار شما هست. پیدا کردن سرنخ ها، استفاده از دفترچه هولمز برای ارتباط دادن سرنخ ها و در نهایت رسیدن به نتیجه و حل معماها از ویژگی های این سری هستند. قابلیت جدیدی که به این نسخه اضافه شده، استفاده از Sherlock Vision است، چیزی شبیه به Detective Mode در سری بازی های بتمن، که امکان توجه دقیقتر به محیط و اشخاص و در نتیجه پیدا کردن سرنخ هایی که در حالت عادی ممکن نیستند را فراهم می کند. به گفته سازندگان داستان این قسمت در لندن و حومه آن اتفاق می افتد و جریان آن از کتاب های اصلی Sir Arthur Conan Doyle و همچنین مجموعه تلویزیونی Sherlock الهام گرفته شده است. در مجموع هفت کیس جنایی مختلف از جمله قتل، دزدی و مفقود شدن در بازی وجود دارد. چندین نکته همیشه در این سری عذاب آور بوده اند، گرافیک منسوخ، انیمیشن های فوق العاده افتضاح و استفاده متعدد از مدل های تکراری برای NPC ها از این موارد به شمار می روند، که امیدواریم با توجه به استفاده این نسخه از UE3 این مشکلات هم برطرف شود.

80) Tropico 5

سازنده:Haemimont Games
ناشر: Kalypso Media
Microsoft Windows, Linux, OS X, Xbox 360

طرفداران سبک شبیه‌سازی ساخت و ساز (!) حتما با سری بازی‌های معروف Tropico آشنایی دارند. بازی که از 13 سال پیش تا کنون به طور مداوم، بستری برای علاقه‌مندان به شبیه ساز شهر سازی فراهم کرده است تا بتوانند در جزیره‌ای زیبا از روی هم قرار دادن نخستین خِشت ساختمان‌ها شروع کنند تا به حکمرانی بر شهری بزرگ برسند. هدف تمام بازی‌های این سری این است که رضایت جمعیت انسانی جزیره را تامین کنید تا کماکان در قدرت بمانید. انجام کارهایی که موجب نارضایتی مردم و افراد قدرتمند نظام سیاسی‌تان شود، موجب سرنگونی شما خواهد شد. جدیدترین شماره از این سری بازی‌ها، Tropico 5 در دست ساخت در Haemimont Games است که تفاوت‌های عمده‌ای با عناوین گذشته خواهد داشت. برای اولین بار در این سری شاهد بخش آنلاین خواهیم بود که هم به صورت Co-op و هم به صورت رقابتی بازیکنان را تا سقف 4 نفر در کنار یا مقابل یکدیگر در جزیره قرار می‌دهد. بازیکنان می‌توانند شهرهای خود را در یک جزیره ساخته و برای ساخت آن با یکدیگر همکاری و یا رقابت داشته باشند. البته در این میان، المان‌های داد و ستدی، تحقیقی، نوسازی و اکتشاف نیز مانند گذشته کماکان جزو جدا نشدنی Tropico خواهد بود. همچنین برای اولین بار در این سری به بازیکن اجازه داده می‌شود شهرهای خود را از قلب تاریخ بسازد و با حوادثی نظیر جنگ‌های صلیبی، جنگ جهانی دوم وجنگ سرد همراه شود تا به زمان حال برسد.
طبق گفته سازندگان، تمامی طرح‌ها و طراحی‌های بازی، از ابتدا انجام شده است و کاملا با چیز جدیدی طرف هستیم. پنجمین شماره از سری بازی‌های Tropico، سال جاری میلادی برای ویندوز، لینوکس، X360 و PS4 توسط Kalypso Media منتشر خواهد شد.

,79) Hohokum,Hohokum
سازنده: Honeyslug, SCE Santa Monica Studios
ناشر: Sony Computer Entertainment
PS3, PS4, PS Vita

استودیوی انگلیسی و مستقل Honeyslug این روزها سرگرم ساخت یکی از ده‌ها عنوان مستقل کنسول PS4 است. بازی‌ای با نام عجیب Hohokum که البته علاوه بر PS4، برای دو کنسول دیگر سونی نیز عرضه خواهد شد.
بازیکن در Hohokum نقش مخلوقی مارمانند با قابلیت پرواز را ایفا می‌کند. موجودی رنگارنگ و زیبا به نام Long Mover که در محیط‌های بزرگ و گسترده بازی پیچ و تاب می‌خورد. Long Mover نسبت به مسیری که طی می‌کند، رنگ خود را تغییر داده و در هر لحظه به یک رنگ درمی‌آید. نکته جالب در این میان به کنترلر PS4 برمی‌گردد که Light Bar روی این کنترلر نیز در هر لحظه به رنگ Long Mover درآمده و جلوه‌ای دیدنی پیدا می‌کند. بازی از دکمه‌های زیادی پشتیبانی نکرده و تنها دو دکمه برای کم و زیاد کردن سرعت کاراکتر اصلی و یک دکمه برای Boost و حرکات پیچشی استفاده می‌شود. هدف بازیکن در Hohokum در هر مرحله متفاوت است و مراحل بازی نیز همگی از ابتدا در دسترس بازیکن خواهند بود. برای مثال در مرحله‌ای به نام Lamp Lighting، هدف عبور از سایه‌ها و روشن کردن محیط بوده و هر منبع نوری که روشن می‌شود، لایه جدیدی به موسیقی بازی اضافه می‌گردد. در مرحله Sponge Land بازیکن ماهی‌ها و مخلوقات دریایی را برای شنا کردن در کنار Long Mover جذب می‌کند. در بخشی دیگر به نام Kite Village دانه‌هایی وجود داشته و بازیکن می‌تواند به جمع‌آوری آن‌ها بپردازد. بازی کاملاً غیرخطی بوده و آزادی عمل زیادی به بازیکن داده می‌شود. حتی از المان‌هایی چون امتیازهای رایج، محدودیت زمانی و آموزش‌های مقدماتی نیز خبری نیست و با عنوانی طرف هستیم که قصد ارائه تجربه‌ای جدید و متفاوت را دارد. تجربه‌ای که به بازیکن آرامش داده و او را در دنیایی زیبا و سرشار از موسیقی‌های آرام‌بخش رها می‌کند.
هنرمند نقاشی به نام Richard Hogg نیز در ساخت بازی همکاری کرده و با طراحی‌های نوآورانه و زیبای خود، دنیای بازی را غنی‌تر کرده است. او در صحبت‌های خود در مورد بازی به این نکته اشاره می‌کند که در Hohokum بازیکنان هرگونه که خود دوست دارند به انجام بازی پرداخته و به شکل دلخواه خود از آن لذت می‌برند و الزام به پیروی از دستورات مانند سایر بازی‌ها نخواهد بود. در بخش فنی استودیو Santa Monica به سازندگان Hohokum کمک می‌کند تا شاهد عنوانی بی‌نقص و زیبا از نظر بصری باشیم. همچنین بین 30 تا 40 عدد موسیقی آرام‌بخش و شاد در Hohokum وجود خواهد داشت تا این تجربه جالب را بیش از پیش به هدف خود برساند.
Hohokum عنوانی شاعرانه و منحصربفرد به نظر می‌رسد که سازندگان آن اهداف خاصی را دنبال می‌کنند. عنوانی که در صورت موفقیت می‌تواند به ساخت بازی‌های مشابه کمک کند.

78) Age of Wonders III

سازنده: Triumph Studios
ناشر: Triumph Studios
PC, Mac

ساخت بازی در سبکی مانند Turn-based Strategy (استراتژی نوبتی) برای یک سازنده، با وجود استدیوهای قدرتمندی مثل Firaxis و Creative Assembly که پیش از این استانداردهای این سبک را پایه گذاری کرده اند، یک ریسک بزرگ به نظر می رسد. هر از چند گاهی برخی عنوان در این سبک عرضه می شوند که به سرعت در برابر بزرگی و عظمت عناوینی مثل Civilization گم می شوند و مجال جولان پیدا نمی کنند. با توجه به این موضوع اما برخی سازنده ها هستند که با به کار گیری درست و اصولی قواعد این ژانر و البته افزودن چاشنی مورد نظر و اختصاصی خود، برای فرار از تکرار و چسباندن اتفاقات جدیدی به بدنه ژانر، دست به ساخت بازی در این سبک می زنند. نمونه بارز یکی از این عناوین سری Age of Wonders است. عنوانی که دو شمار از آن توسط استدیوی هلندی Triumph ساخته شده است و توانسته تا حدودی خود را در سبک Turn-based Strategy مطرح کند. به گفته سازنده بازی، Age of Wonders III قرار است پا به پای بزرگان این سبک حرکت کرده با توجه به این داعیه سازنده می توان این عنوان را یکی مهمترین بازی های انحصاری PC در سال 2014 دانست.
حوادث Age of Wonders III در دنیایی به شدت فانتزی رخ می دهد. بازی شما را در نقش یک رهبر که وظیفه تشکیل حکومت و گسترش آن را دارید، قرار خواهد داد. عمده گیم پلی بازی به اکتشاف منابع مورد نیاز برای نیازهای عمومی جامع و اقتصاد و البته مبارزات شما با دیگر حکومت ها خواهد گذشت. Triumph ادعا میکند که سیستم دیپلماسی قوی برای Age of Wonders III را در نظر گرفته است، و هوش مصنوعی کار آمد نیز بخش عمده از این قسمت را بر دوش می گیرد. دیگر مانند گذشته در ابتدای بازی به انتخاب نژاد مورد علاقه خود نمی پردازید بلکه شیوه حکومت داری و اتخاذ بستر فرهنگی مناسب در جذب نژاد های گوناگون به سمت حکومت شما تاثیر گذار است. در مجموع گیم پلی بازی از دو بخش تشکیل شده. بخش اول حکومت داری و بخش دوم مبارزات است. در Age of Wonders III مبارزات به کنترل هر فرد به صورت جدا گانه معطوف نمی شود، بلکه باید کنترل هر واحد که تعدادی سرباز در آن وجود دارد بپردازید. Triumph در باره این شیوه از مبارزات میگوید که سعی کرده اند حس یک نبرد بین دو ارتش را به جای زد و خورد ساده بین دو نفر به مخاطب القا کنند. موسیقی بازی نیز توسط “مایکل ون دن باس” ساخته خواهد شد، اگر موسیقی بازی Overlord را شنیده باشید قطعاً از این انتخاب خوشحال شده اید. همه چیز در باره Age of Wonders III خوب به نظر می رسد. یک استراتژی نوبتی که در نیایی فانتزی با طراحی هنری جالب و با داستانی جذاب به جنگ قدرتمندان این سبک خواهد رفت. کسی که هست که منتظر Age of Wonders III نباشد؟!

77)Strider

سازنده: Double Helix Games
ناشر: Capcom
PlayStation 3 و PlayStation 4 و Xbox 360 و Xbox One و Windows

این روزها احیای عناوین قدیمی به یک رسم تبدیل شده و بازی‌های زیادی را شاهد هستیم که پس از گذشت سال‌ها از عرضه آخرین نسخه، دوباره به دنیای بازی برمی‌گردند. یکی از این بازی‌ها Strider است که استودیو Double Helix بر روی آن کار می‌کند. استودیویی که تا چندی پیش به خاطر بازی‌های نه‌چندان با کیفیت خود اسم و رسم زیادی نداشت، ولی بعد از ساخت نسخه جدید Killer Instinct برای Xbox One نشان داد که توانایی ساخت عناوین با کیفیتی را دارد. البته استودیو Capcom Osaka نیز با آن‌ها همکاری می‌کند.
بازی به نوعی ریبوت نسخه اصلی بوده و با محوریت کاراکتر محبوب خود Hiryu ساخته می‌شود. کسی که توسط گروه Striders به جنگ بزرگ‌ترین دشمن خود یعنی Grandmaster Meio رفته و قصد نجات دنیا از دست او را دارد. مانند گذشته باز هم ماجراهای بازی در شهر بزرگ Kazakh جریان دارد. شهری که ترکیبی از معماری‌های روسی و سازه‌های آینده‌گرایانه محسوب شده و مناطق زیادی را دربرمی‌گیرد و بازیکن می‌تواند به صورت آزادانه در بخش‌های مختلف آن به گردش و جستجو بپردازد. با پیشروی در طول بازی مناطق بیشتری آزاد شده و بازیکن آزادی عمل بیشتری به‌دست می‌آورد. تمام قدرت‌ها و قابلیت‌های Hiryu در دو نسخه قبلی به علاوه تعدادی قابلیت جدید، از ابتدا در دسترس بازیکن بوده و نیازی به پشت سر گذاشتن مراحل برای به‌دست آوردن دوباره آن‌ها نیست. البته قدرت‌های جدید زیادی نیز در طول بازی آزاد خواهند شد که بدون در اختیار داشتن آن‌ها، ورود به بخش‌های مختلف دنیای بازی کار دشواری خواهد بود. همچنین مانند نسخه‌های قبلی، باز هم اسلحه اصلی Hiryu وسیله‌ای مخصوص به نام Cypher خواهد بود. وسیله‌ای پلاسمایی که مانند شمشیر در دستان او قرار گرفته و قدرت بالایی در مبارزات دارد. همچنین Hiryu دارای شنل مخصوصی است که مانند Cypher حالتی پلاسمایی داشته و نسبت به قدرت و رنگ Cypher، تغییر ظاهر می‌دهد. Cypher در طول بازی و با کسب مهارت‌ها و آیتم‌های مخصوص، قدرت بیشتری به‌دست آورده و توانایی‌هایی چون قابلیت انفجاری پیدا می‌کند که می‌توان از این طریق در کسری از ثانیه دشمنان را منفجر و نابود کرد. موضوعی که کار Hiryu را برای مبارزه با دشمنان راحت‌تر می‌کند. دشمنان بازی تنوع نسبتاً خوبی داشته و اکثراً روبات‌هایی هستند که در زمین و آسمان به استقبال قهرمان بازی می‌آیند. اکشن بازی نیز بسیار سریع و مهیج بوده و در کنار قابلیت‌های فراوان Hiryu، جذابیت خاصی به آن می‌دهد.
سبک بصری Strider حالتی 2.5D داشته و در حالی که گیم‌پلی بازی به شکل پلتفورمر 2D است، دوربین حالتی 3D داشته و تا حدودی Shadow Complex را به یاد می‌آورد. Strider در عین حال که به خوبی به نسخه‌های قدیمی وفادار مانده، تغییرات جالبی نیز داشته و می‌تواند در کنار طرفداران این سری محبوب، بازیکنان جدیدی را نیز جذب خود کند. عنوانی که شاید در صورت موفقیت بتواند راه را برای احیای سایر عناوین کلاسیک Capcom در نسل بعد باز کند.

76) Phantasy Star Nova

سازنده: tri-Ace
ناشر: Sega
PlayStation Vita

استودیوی Tri-Ace از جمله استودیوهای خوش‌نام ژاپنی است که به طور اختصاصی به ساخت بازی‌های نقش آفرینی می‌پردازد که در کارنامه‌اش، عناوینی مانند سری Star Ocean و سری Valkyrie به چشم می‌خورد. بعد از نزدیک دو دهه توسعه بازی بر روی کنسول‌های مختلف، Tri-Ace برای دومین بار با معرفی Phantasy Star Nova به سراغ PS Vita رفته است.
PSN برای اولین بار قبل از مراسم TGS سال 2013 توسط Sega معرفی شد. بازی شما را در نقش فردی از یک گروه تحقیقاتی که به سیاره‌ای دورافتاده برای اکتشاف سفر می‌کنند قرار می‌دهد اما بعد از سقوط سفینه فضایی و 1000 خدمه کاووشگرِ آن، مشخص می‌شود که این سیاره کمی با بقیه سیاره‌ها فرق دارد! فوتون‌های نور هیچ تاثیری در جو این سیاره ندارند و این سیاره، زیستگاه موجودات غول پیکری نیز هست که نقش دشمنان شما را دارند. داستان بازی حول 3 شخصیت اصلی روایت می‌شود. Lutia دختری 18 ساله از کلاس Seil، Force پسری 18 ساله از کلاس Hunter و Phildia دختری 28 ساله از کلاس Hunter. در بخش آنلاین، بازیکنان تا نهایت 4 نفر به صورت هم‌زمان می‌توانند با یکدیگر همکاری کنند. کلیه زره‌ها قابلیت تخریب‌پذیری خواهند داشت. اما بازی دارای بخش تک نفره نیز هست. پیشروی در داستان به صورت تک مرحله‌ای است و با انجام هر ماموریت، بخشی از داستان روایت می‌شود. همانند همه بازی‌های نفش‌آفرینی، امکان آپگرید تمامی ابزار و قطعات زره و اسلحه‌های شخصیت اصلی بازی برای شما فراهم است. طبق گفته سازندگان، بازی دارای داستانی سنگین و قوی است و تمرکز خاصی بر روی بخش تک نفره وجود خواهد داشت.
چیزی حدود 200 نفر از جمله 70 کارمند اصلی در حال کار بر روی Phantasy Star Nova هستند که برای یک بازی مختص کنسول‌های دستی رقم قابل ملاحظه‌ای است. PSN سال 2014 توسط Sega منتشر خواهد شد و به نظر می‌رسد Tri-Ace این بار می‌تواند اثری درخور برای Vita خلق کند.

 75) Daylight

سازنده: Zombie Studios
ناشر: Atlus
PC, PS4

Zombie Studios این روزها با بازی Free to Play خود Blacklight: Retribution به استقبال کنسول PS4 رفته‌ و به زودی با عنوان بعدی خود یعنی Daylight، باز هم در کنار PC به سراغ این کنسول خواهد آمد.
Daylight بازیکن را وارد بیمارستانی متروکه کرده و او را در نقش زنی قرار می‌دهد که باید در این محیط تاریک و ترسناک به فکر فرار باشد. زنی که از حوادث اتفاق افتاده برای خود بی‌اطلاع بوده و باید با جستجو در بیمارستان به جواب پرسش‌های خود برسد.
مهم‌ترین نکته در مورد گیم‌پلی Daylight به نوع مراحل آن مربوط می‌شود. به این شکل که هر بار با ورود به بازی با محیط‌هایی متفاوت روبرو شده و به دلیل رندوم بودن محیط‌ها و وسایل و آیتم‌های آن‌ها، حس ترس به شکل بهتری به شما منتقل خواهد شد. در این بازی خبری از تکرار دوباره یک قسمت و از بین رفتن ترس قبلی نیست و هر دفعه حوادث و اتفاقات جدیدی انتظار بازیکن را می‌کشند. تنها وسیله همراه بازیکن در Daylight یک موبایل خواهد بود. در اینجا خبری از سلاح‌های سرد و گرم نبوده و باید به وسیله همین موبایل با خطرات مبارزه کرده و مکان‌های تاریک را نیز با کمک چراغ‌قوه موبایل روشن کنید. البته در موارد اندکی به Flare نیز برای دور کردن ارواح دسترسی پیدا خواهید کرد، هرچند این وسیله به سرعت از کار می‌افتد. دشمنان بازیکن در Daylight را ارواح و موجودات شروری تشکیل می‌دهند که در نقاط مختلف محیط حضور داشته و تأثیر مستقیم روی کاراکتر بازی گذاشته و یا کارهایی چون بستن درها با قطعات چوب را انجام می‌دهند. در این مواقع صدای کاراکتر بازی نیز به گوش می‌رسد که ترس خود را ابراز کرده و با کیفیت بالای صداگذاری، این ترس را به بازیکن نیز منتقل می‌کند. بازیکن با هر بار مرگ، بازی را از اول شروع می‌کند و در طول دفعات مختلفی که به انجام بازی می‌پردازد، اطلاعات بیشتری راجع به محیط و ماجراهای بیمارستان به‌دست می‌آورد. البته این المان‌های داستانی نیز هر بار تفاوت‌هایی با دفعات قبل دارند و در مجموع هر بازیکن تجربه‌ای منحصربفرد و جدا از دیگران را پشت سر خواهد گذاشت.
Daylight یکی از نخستین عناوینی بود که حق استفاده از موتور گرافیکی Unreal Engine 4 را خریداری کرد. موضوعی که در گرافیک بازی نیز مشخص بوده و با جلوه‌های بصری زیبایی طرف هستیم. گرافیکی که نقش پررنگی در القای اتمسفر خاص بازی داشته و به دلیل استفاده از افکت‌های خاص، تأثیر بیشتری روی بازیکن می‌گذارد. نورپردازی و سایه‌زنی نیز به خوبی انجام گرفته و در کنار ویژگی‌ طراحی رندوم محیط‌ها می‌تواند باعث خلق تجربه‌ای جالب و متمایز از سایر بازی‌ها شود. تجربه‌ای که در صورت اجرای درست و مناسب خود، محبوبیت خوبی به‌دست خواهد آورد.

 74) Hyper Light Drifter

سازنده: Heart Machine
ناشر: Heart Machine
Microsoft Windows, OS X, Linux, PlayStation 4, PlayStation Vita, Ouya, Wii U

یکی دیگر از پروژه‌های بیشمار KickStarter، که شاید با اینکه در نگاه اول یک بازی با ایده اورجینال به نظر نمی‌آید اما در نگاه دوم با یک بازی با جلوه‌های گرافیکی کلاسیک شبیه به بازی‌های 8 بیتی و 16 بیتی طرف هستیم که می‌تواند ترکیبی از Diablo و The Legend of Zelda باشد.
کمک‌های پرداختی این پروژه استودیو Heart Machine در همان روزهای ابتدایی از مرز 100 هزار دلار گذشت و تا کنون چیزی بالغ بر 650 هزار دلار از طریق KickStarter به حساب آن‌ها واریز شده است.
ایده اصلی داستان الهام گرفته از انیمیشن Castle in the Sky، شاهکار Hayao Miyazaki است. در این بازی اکشن نقش آفرینی ما کنترل یک شخصیت را به عهده داریم که به کمک یک تکنولوژی از توانایی‌های منحصربفردی بهره می‌برد. او با کند و کاش در ویرانه‌ها و آثار باستانی در تلاش است تا دارویی برای درمان بیماری کهنه خود پیدا کند، در این میان او با انواع دشمنان و هیولاها باید بجنگد و پیش برود، هیولاهایی که دارای تنوع زیاد در نوع و تعداد هستند و برای غبله بر آن‌ها باید تاکتیک‌های گوناگون جنگی را بکار ببرید.
اگر دلتان برای گذشته و بازی‌های کلاسیک تنگ شده است، Hyper Light Drifter می‌تواند یکی از خاطره انگیزترین بازی‌هایی باشد که در اواسط سال 2014 می‌توانید تجربه کنید و از آن لذت ببرید.

 73) ++N

سازنده:Metanet Software
ناشر: Sony Computer Entertainment
PlayStation 4
استودیو Metanet Software در سال 2003 کار روی عنوانی مستقل و کوچک را آغاز کرد که نسخه نهایی آن در سال 2005 عرضه شده و همان سال جایزه مردمی فستیوال بازی‌های مستقل را دریافت کرد. نام بازی به ساده‌ترین شکل ممکن انتخاب شده بود و N نامیده می‌شد. عنوانی پلتفورمر با گرافیک بسیار ساده و ظاهری که در ابتدا بازیکن را فریب می‌داد، ولی کافی بود بازیکن اندکی در بازی پیشروی کند تا با یکی از دشوارترین بازی‌های عمر خود روبرو شود. بازی از سرعتی بسیار بالا بهره برده و بازیکن می‌بایست کنترل یک نینجا را در محیط‌های پلتفورمری بازی برعهده گرفته و در زمان مشخص به پایان هر مرحله برسد. N یک بازی رایگان بود و بعدها نسخه دوم آن با نام +N با محتوای بیشتر و طراحی بصری چشم‌نوازتر برای XBLA، PSP و 3DS منتشر شد که استقبال خوبی را از جانب منتقدین به دنبال داشت. اینک نوبت عرضه سومین نسخه رسیده و باز هم نامی جالب و ساده را برای آن شاهد هستیم.
++N در جریان کنفرانس سونی در Gamescom 2013 معرفی شد و به لیست عظیم بازی‌های مستقل کنسول PS4 اضافه شد. علاوه بر بازیسازان قبلی، این‌بار Shawn McGrath نیز به استودیوی Metanet Software پیوسته است. کسی که سال گذشته بازی زیبای Dyad را ارائه کرد و اکنون به عنوان برنامه‌نویس به ساخت ++N کمک می‌کند. تیزر اولیه بازی بسیار مختصر و کوتاه بوده و اطلاعات زیادی در مورد آن ارائه نمی‌دهد. ولی می‌توان از طریق همین تیزر متوجه شد که جلوه‌های بصری بازی به احتمال زیاد دوباره حالتی ساده و بدون پیچیدگی داشته و البته رنگ‌آمیزی‌های بیشتری در آن به کار رفته است. همچنین به نظر می‌رسد اشکال هندسی به کار رفته در مراحل نیز نسبت به قبل متنوع‌تر شده و شاهد تغییراتی در نوع طراحی مراحل خواهیم بود. موسیقی‌های زیبایی متناسب با سبک و حال و هوای بازی برای آن در نظر گرفته شده و دشمنان جدید و منحصربفردی نیز در بازی وجود خواهند داشت. همچنین علاوه بر بخش مولتی‌پلیر که از +N به این نسخه بازگشته، شاهد بخش‌های جدید دیگری نیز خواهیم بود. مانند قبل ویژگی طراحی مراحل نیز در دسترس بازیکنان بوده و هر بازیکن می‌تواند مراحل دلخواه خود را طراحی کرده و با دیگران به اشتراک بگذارد. موضوعی که ارزشی دو چندان به بازی می‌دهد و بعد از مدتی شاهد کلکسیون عظیمی از مراحل منحصربفرد خواهیم بود. در کنار این‌ها Leaderboard و Replay برای هر مرحله نیز در دسترس خواهد بود تا تنور رقابت را برای بازیکنان و دوستان آن‌ها گرم‌تر کند.
سازندگان بازی از ++N به عنوان اوج کار خود در سری N یاد کرده و آن را نقطه کمال این سری می‌دانند و اگر ++N در حد نسخه‌های قبلی خود جذاب و اعتیادآور باشد، می‌تواند تا مدت‌ها علاقمندان خود را سیراب کند.

 72) The Lego Movie Videogame

سازنده: TT Games
ناشر:Warner Bros
Vita, PC, PS4, Xbox One, 3DS, Xbox 360, PS3

حتما شنیده‌اید که می‌گویند بعضی آشپزان موفق از فرمولی ثابت در غذاهایشان استفاده می‌کنند تا غذایشان بیش از پیش لذیذ بشود. استدیو TT Games هم یکی از همان آشپزها است که در صنعت بازیهای رایانه فعالیت می‌کند! البته فرمولی که این استدیو به آن دست یافته به مراتب جادویی تر از فرمول هایی است که آشپزها از آن استفاده می‌کنند. آنقدر جادویی که اگر در طول سال چندین اثر پیاپی هم بسازد فارغ از بحث نمرات منتقدین باز هم طرفداران خود را راضی نگه می‌دارد.
سری بازی ها لگو به گونه ای پاسخی به نیاز بازیبازان برای جایزه گرفتن و تشویق شدن در بازی ها است. لگو ها همیشه و در هر صحنه ای سکه و مهره و … برای جمع آوری دارند و شکست خوردن هم در این بازی ها معنایی ندارد. معماها جذاب به علاوه حضور شخصیت ها محبوب فیلم ها سینمایی و کتاب ها نیز از دیگر عوامل موفقیت این سری بازی ها است.
جدیدترین اثر این استدیو در اوایل ۲۰۱۴ میهمان تقریبا تمام پلتفرم ها موجود خواهد بود. عنوانی که تفاوت هایی با عناوین قبلی سری دارد. محیط ها سراسر ساخته شده از مهره ها و کاراکترهایی با قابلیت ها جدید را در این بازی شاهد خواهد خواهیم بود. این استدیو در اخرین بازی از سری لگو (بر اساس ابر قهرمانان مارول) که از سوی بزرگانی چون کن لوین نیز تحسین شد نشان داد که همواره در جهت ارتقاء کیفی محصولات خود است و از این سو انتظار برای آخرین ساخته این استدیو کاری سخت است

 71) Sunset Overdrive

سازنده: Insomniac Games
ناشر: Microsoft Studios
Xbox One

تا مدتی پیش، کمتر کسی می‌توانست تصور کند که روزی شاهد ساخت عنوانی از طرف استودیو Insomniac Games برای کنسولی به جز کنسول‌های سونی باشیم. ولی سرانجام این اتفاق افتاد و بازی مورد نظر نه‌تنها برای کنسول مایکروسافت عرضه خواهد شد، که انحصاری این کنسول نیز محسوب می‌شود. بازی‌ای تحت عنوان Sunset Overdrive که در جریان E3 2013 توسط مایکروسافت به نمایش درآمد.
سبک Sunset Overdrive به شکل Open World Shooter توصیف شده است. هرچند هنوز چیز زیادی از گیم‌پلی بازی نمی‌دانیم، ولی به نظر می‌رسد با عنوانی طرف باشیم که در فضاهای شهری بزرگ اتفاق افتاده و بازیکن باید در طول مأموریت‌های مختلف به جنگ موجوداتی زشت و بدترکیب برود. موجوداتی که بنا به دلایلی از حالت انسانی خود تغییر شکل داده و به شکل فعلی درآمده‌اند. در این راه عناصر مختلفی نیز برای استفاده بازیکن وجود دارند که طبق تریلر بازی می‌توان به مواردی چون حرکات پارکور و استفاده از محیط اشاره کرد. برای مثال کاراکتر بازی می‌تواند به سرعت به سمت یک میز نزدیک شده، سینی روی میز را برداشته و از آن به عنوان وسیله‌ای اسکیت‌مانند برای سُر خوردن استفاده کند. یا از سیم‌های متصل شده بین ساختمان‌ها برای حرکت در محیط بهره ببرد. در بازی سلاح‌های سرد و گرم وجود داشته و از سلاح‌های معروف چون شاتگان گرفته تا موارد خلاقانه‌ای که همیشه در تخصص Insomniac Games هستند را شاهد خواهیم بود. مواردی مانند یک دستگاه پرتاب صفحات موسیقی یا ترکیب آیتم‌های مختلف برای ساخت سلاحی با قدرت عظیم و … همچنین به نظر می‌رسد بازی دارای بخش Co-op قدرتمندی بوده و بازیکنان در این حالت با کمک یکدیگر تجربه جالب‌تری داشته باشند.
Sunset Overdrive قرار است استفاده‌های جالبی از ویژگی Cloud در Xbox One داشته باشد و سازندگان بازی تأکید زیادی روی واژه “دنیای زنده” دارند. به این صورت که محیط‌های بازی به صورت پیوسته در حال تغییر و به روز شدن بوده و بخش‌ها و آیتم‌های جدیدی به صورت آنلاین به آن‌ها اضافه می‌شود. اگر درخواست‌های بازیکنان برای حذف شدن یا اضافه کردن مورد جدیدی به حد نصاب برسد، سازندگان به درخواست آن‌ها توجه کرده و این موضوع را در دستور کار خود قرار می‌دهند. بازی دارای گرافیکی خوش آب و رنگ و دلنشین بوده و از این نظر یادآور بازی‌های پلتفورمر Insomniac Games نظیر سری Spyro the Dragon و Ratchet & Clank خواهد بود. موتور گرافیکی بازی نیز نسخه به روز شده‌ای از موتور Fuse خواهد بود. همچنین بازی برای بعضی از ویژگی‌های خود از Kinect نیز پشتیبانی می‌کند.
Insomniac Games سخت در تلاش است تا اولین تجربه آن‌ها رو پلتفورمی به جز کنسول‌های سونی را به تجربه‌ای موفق تبدیل کرده و به نظر می‌رسد Sunset Overdrive می‌تواند پتانسیل رسیدن به این هدف را داشته باشد.

70) Shadow of the Beast

سازنده: Heavy Spectrum Entertainment Labs
ناشر: Sony Computer Entertainment
PlayStation 4

بدون شک یکی از عجیب‌ترین عناوینی که در طول ماه‌های گذشته برای PS4 معرفی شد، بازی Shadow of the Beast بود. سری Shadow of the Beast کار خود را از سال 1989 آغاز کرد و به محبوبیت نسبی نیز دست یافت. بعدها دو نسخه دیگر از این سری Side-Scroller نیز منتشر شد که آخرین نسخه به سال 1992 بازمی‌گردد. اینک بعد از گذشت حدود 25 سال از آخرین حضور Shadow of the Beast در دنیای بازی‌های کامپیوتری، سونی به سراغ این IP قدیمی رفته و در اقدامی عجیب‌تر، ساخت نسخه جدید را برعهده استودیوی نه‌چندان بزرگ Heavy Spectrum Entertainment گذاشته است. هرچند بعضی از اعضای این استودیو در گذشته روی سری بازی‌های بزرگی چون Need for Speed، Battlefield، The Sims و Star Fox و … کار کرده‌اند، ولی دو عنوان ساخته شده توسط آن‌ها یعنی Bullion Blitz و Puzziball عناوین خیلی شناخته‌شده‌ای نیستند.
سازندگان بازی از فرصت پیش‌آمده برای ریبوت این عنوان معروف استقبال کرده و به فکر قرار دادن ایده‌های جالب خود درون بازی هستند. کارگردان Shadow of the Beast طی صحبت‌های مختصری که در مورد بازی انجام داده، به خاطرات خود از نسخه اصلی بازی در دوران کودکی اشاره کرده و نسخه جدید را عنوانی برای تجربه دوباره آن خاطرات دانسته است. بازی قرار است در کنار حفظ روح و اصالت نسخه اصلی، ویژگی‌های جدیدی در خود داشته باشد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها به بخش آنلاین بازی مربوط می‌شود. به این شکل که بازیکن در طول پیشروی در بازی می‌تواند با روح سایر بازیکنان آنلاین برخورد کرده و آن‌ها را به بازی خود دعوت کند تا مبارزه‌ای راحت‌تر با غول‌های بازی داشته باشد. دشمنان بازی انواع مختلفی داشته و از دسته‌های عظیم دشمنان معمولی گرفته تا موجوداتی غول‌پیکر را شاهد خواهیم بود که هرکدام استراتژی‌های مخصوص خود را می‌طلبند.
داستان Shadow of the Beast باز هم در دنیای Karamoon اتفاق می‌افتد و قرار است شاهد دنیایی باشیم که ترکیبی از زیبایی، وحشی‌گری و البته آمیخته با راز و رمزهای گوناگون است. این بار نیز با کاراکتری طرف هستیم که دچار یک جادوی سیاه شده و به شکل موجودی وحشی تغییر قیافه داده است. گیم‌پلی بازی نیز سریع و خشن بوده و مبارزاتی نفس‌گیر و جذاب را شاهد خواهیم بود. همچنین در طول بازی و با از بین بردن هرچه بیشتر دشمنان و رنگین کردن زمین با خون آنان، قدرت‌های بیشتری برای کاراکتر بازی آزاد شده و او توانایی به‌دست آوردن ویژگی‌های جدید را دارد.
Shadow of the Beast عنوانی است که تا پیش از عرضه آن نمی‌توان به سادگی از موفقیت یا عدم موفقیت آن مطمئن بود. عنوانی دانلودی که توسط تیمی کوچک ساخته شده و قصد احیای یکی از عناوین مطرح Amiga (و البته حدود 10 پلتفورم دیگر) را دارد و در این راه دست به ترکیبی از ویژگی‌های سنتی این سری و المان‌های جدید و متفاوت زده است.

 69) Massive Chalice

سازنده: Double Fine Productions
ناشر: Double Fine Productions
Linux و Mac OS X و Microsoft Windows

یک بازی استراتژی تاکتیکال از سازندگان بازی های Psychonauts و Brütal Legend و Iron Brigade.
این تمام آن چیزی بود که طرفداران Double Fine نیاز داشتند از بازی بعدی استیدوی محبوبشان بدانند تا در کمترین زمان ممکن 1.2 میلیون دلار را به حساب این استدیو از طریق KickStarter واریز نمایند.
Massive Chalice یک بازی تاکتیکال استراتژی است که شما را به دنیای قرون وسطی می برد. این بازی با بهره گیری از المان های استراتیژی هایی همچون XCOM و Final Fantasy Tactics و همینطور داستان هایی همچون مجموعه ی Game of Thrones قصد دارد تجربه ای جدید را برای شما خلق کند. بازی را باید به دو بخش اصلی تقسیم کنیم؛ بخش اول شامل المان های استراتژی که شما در آن سرزمینتان، اتفاقات پیرامون آن و محل قرارگیری افرادتان را مشاهده می کنید و از این طریق سرنوشت کشورتان را به دست می گیرید. بخش دوم بخش تاکتیکال بازی است که در آن به انجام مبارزات نوبتی به کمک گروهی کوچک از قهرمانان همراه که می توانید آنها را شخصی سازی کنید صورت می پذیرد. قابلیت تکرار پذیری چیزی است که بیش از همه Brad Muir روی آن مانور داده است. او که پیشتر کارگردانی The Cave را نیز بر عهده داشته است، در مورد تکرار پذیری بازی گفته است که این بازی را هر بار انجام دهید برای شما تجربه ای جدید و منحصر به فرد به بارخواهیم آورد. این بازی به دست توسعه دهندگان نسخه ی PC عنوان Brütal Legend ساخته خواهد شد. پس می توانید از کیفیت کار مطمئن باشید. این بازی در سپتامبر 2014 برای ویندوز، لینوکس و مک عرضه خواهد شد.

  68) Dreamfall Chapters: The Longest Journey

سازنده: Red Thread Games
ناشر: Red Thread Games
PC, Wii U, Mac OS X, Linux

Dreamfall Chapters: The Longest Journey نام جدیدترین دنباله عناوین The Longest Journey و Dreamfall: The Longest Journey است که در سبک اشاره و کلیک (Point & Click) جای دارند. این سری بر روی فعل و انفعالات شخصیت ها، گشت و گذار در دنیای بازی و حل کردن معما های مختلف تمرکز داشته و در دو دنیا با نام های Stark و Arcadia اتفاق می‌افتد. این بار، بازی با موتور Unity 4 ساخته و پرداخته شده و یک دنیای کاملا سه بعدی را به بازیکنان ارایه می‌دهد که امکان سیر کردن در محیط و فاش کردن راز های بازی نیز از جمله آزادی هاییست که با کمک این موتور خلق شده اند. هر کدام از مکان ها با توجه به فصول مختلف تغییر خواهند کرد و Fast Travel نیز در بازی گنجانده شده است. دوربین بازی در حالت سوم شخص قرار دارد و وسایل خاصی نیز در هر قسمت از بازی مشخص (Highlight) می‌شوند که بازیکن می‌تواند با کلیک کردن بر روی آن ها به یک سری گزینه برای انجام بررسی و کار های مختلف روی آن دسترسی پیدا کند؛ لازم به ذکر است که در این نسخه شاهد هیچ گونه مبارزه و مخفی کاری نیز نخواهیم بود. تصمیمات بازیکن ها روی روند بازی تاثیر گذار هستند ولی در پایان بازی تغییری ایجاد نخواهد کرد؛ همجنین با استفاده از سیستم آنلاین “Social” می‌توان از تصمیمات بقیه افراد و دوستان با خبر شد. به صورت میانگین، برای به اتمام رسانیدن بخش داستانی بازی، 10 ساعت زمان لازم است. داستان بازی چیزی حدود یک سال پس از Dreamfall رخ داده و روایت گر داستان Zoë Castillo است؛ Zoe همان کسی است که Stark را در مقابل حمله Static نجات داد. در DC: TLJ همانند نسخه قبلی، بازیکنان کنترل Zoë Castillo و Kian Alvane را در دست خواهند داشت. در سال پیش رو، طرفداران سری Dream Fall باید منتظر یک نسخه دیگر از این سری نسبتا موفق باشند.

 67) X

سازنده: Monolith Soft
ناشر: Nintendo
WiiU

سری بازی‌های Xeno در میان طرفداران سبک JRPG یکی از شناخته شده‌ترین‌ها است. این سری اولین بار توسط Tetsuya Takahashi در استودیوی Square (جایی که او پیش از آن بر روی FF V و FF VI نیز کار کرده بود) با نام Xenogears متولد شد و از همان ابتدا برای عرضه 6 نسخه‌ای برنامه ریزی شد. اما به خاطر وجود مشکلات داخلی و ترک کردن اعضای اصلی استودیو، امکان ادامه مستقیم برای آن وجود نداشت. بعد از ترک Square تاکاهاشی استودیویی جدید به نام Monolith Soft تاسیس کرد و به ساخت ادامه عنوانی که خود خلق کرده بود پرداخت. آخرین نسخه از این سری با نام Xenoblade Chronicles سال 2012 در امریکای شمالی عرضه شد که توانست نظر مثبت علاقه مندان را به خود جلب کند. در ژانویه 2013 بود که نینتندو طی یک ویدیو جدیدترین عنوان از این سری را با نام موقت X معرفی کرد و چند ماه بعد در E3 همان سال، تاریخ عرضه آن را 2014 اعلام نمود. مانند نسخه پیشین، این بار نیز با یک بازی نقش آفرینی Open World طرفیم که مثل همیشه تاکیدش بر روی کاووش در محیط بزرگ بازی است. به خاطر ذات بسیار بزرگ محیط‌های بازی، اصلی‌ترین دغدغه بازیکن نحوه طی کردن مسیرهای طولانی است. در X مسیرهای طولانی را به صورت پیاده یا سوار بر ربات‌های غول پیکر انسان‌نما که اندازه هر کدام تقریبا 4 برابر کاراکتر بازی است، می‌توان پیمود. این ربات‌ها که Dolls نام دارند، توانایی پرواز کردن، حرکت در آب و حتی تبدیل شدن به وسایل نقلیه‌ای نظیر موتورسیکلت را نیز دارند و ابزار اصلی مبارزات بازی به حساب می‌آیند.
متاسفانه اطلاعات دیگری از بازی در دسترس نیست و بازی حتی هنوز نام قطعی هم ندارد و تنها اطلاعات موثق در دسترس از روی شباهت‌های آن با عنوان قبلی این سری است. با توجه به اعتقادی که رییس نینتدو آقای Iwata و خود Takahashi به بازی دارد و به گفته او تیمش در حال ساخت بزرگ‌ترین دنیای ممکن برای اکتشاف بر روی WiiU است، باید دید آیا X می‌تواند به این مهم دست یابد یا خیر؛ با توجه به موفقیت Xenoblade Chronicles می‌توان گفت این مورد دور از دسترس نیست.

  66) Lords of the Fallen

سازنده: Deck 13, CI Games
ناشر: City Interactive
PS3, PS4, X360, XOne, Microsoft Windows

بازی با همکاری استدیوی متوسط City Interactive و تیم 24 نفره Deck13 در حال ساخت و توسعه است و برای کنسول‌های نسل هشتم و پلتفرم PC تایید شده‌است. تاکنون اطلاعات چندانی از بازی منتشر نشده است. اما اینطور که از همین اطلاعات ناچیز هم برمی‌آید بازی در سبک Action role-playing خواهد بود. سازندگان برای توصیف ساخته خود به ترکیبی از عناوین شناخته شده ای چون سری Dark Souls، Dark Siders و Zelda اشاره میکنند که از حیث گذشت و گذار و طراحی محیط بیشتر به Zelda و Dark Siders شباهت دارد و در زمینه سیستم مبارزه به Dark Souls نزدیکتر است، اما با حس و حالی آرکیدتر. بازی داستانی با تم قرون وسطایی و فانتزی دارد و دارای دنیایی Open World خواهد بود. در حالیکه دیگر رقیب لهستانی این بازی؛ همان The Witcher 3 پرآوازه، که از همین حالا جای خود را در دل هواداران باز کرده و آماده است تا بار دیگر صحن مجلل این سبک قدیمی و پر رفت و آمد را بلرزاند، LotF به عقیده برخی از صاحب نظران دنیای بازی در حال طی روند رو به بالا است و اگرچه به سختی خواهد توانست در حد عناوین بزرگی مانند The Witcher 3 ظاهر شود اما تصاویر و ویدئوهای خوش رنگ و لعاب و چشم نواز منتشر شده از بازی خبر از ماجراجویی های تازه و متفاوت برای سرگرم کردن عاشقان سبک RPG دارد. آنهم زمانی که انتشار سری Zelda محدود به یک کنسول بازیست، ادامه انتشار سری Dark Siders در هاله ای از ابهام قرار دارد و سختی بیش از حد Dark Souls باب میل همگان نیست. می شود گفت این بازی میتواند مانند تکه گمشده پازل عمل کرده و جای خالی خیلی چیزها را پر کند! با اینکه براحتی میتوان از بازی قطع امید کرد و به آسانی از پتانسیل آن چشم‌پوشی نمود اما نباید از یاد برد که بزرگانی چون The Witcher هم در ابتدا عناوینی گمنام از استدیویی گمنام‌تر بودند. پس اینکه فاصله بین این دو عنوان هم‌سبک و لهستانی چقدر خواهد بود را فقط زمان تعیین خواهد کرد و این موعد زمانی (فعلا) نامعلوم در سال پائیز سال 2014 است.

65) Pillars of Eternity

سازنده: Obsidian Entertainment
ناشر: Obsidian Entertainment
Microsoft Windows, OS X, Linux

همه ی طرفداران سبک RPG خاطرات نابی با دوران طلایی این سبک در دهه ی 90 میلادی دارند. دورانی که Interplay Entertainment (که بعده ها به خاطر مشکلات مالی از هم پاشیده شد و بخشی از Obsidian را تشکیل داد) یکه تاز این سبک با بازی هایی نظیر Wasteland بود. همین پیشینه و نام عناوینی نظیر Neverwinter Night بود که باعث شد Obsidian یک استدیوی تراز اول در این سبک باشد. استدیوی قابل اعتماد که حتی سازندگان انیمیشن South Park نیز مجاب شدند خودشان شخصاً به محل این استیو بروند و از آنها برای ساخت بازی ای با کیفیت مبتنی براین انیمیشن بسازند. اما Obsidian بجز این بازی سروپرایز دیگری نیز برای سال 2014 آماده کرده است و آن هم چیزی جز پرژه ی محرمانه ی X. البته Project X و یا Project Eternity فقط یک نام موقتی برای نامیدن بازی Pillars of Eternity بود. این بازی از همان اول که در سال 2012 معرفی شد در کانون توجه هوادارا سبک RPG قرار داشت. به محض ورود این بازی به KickStarter رکورد بی سابقه ای در کمک به یک عنوان جهت گسترش انجام شد. این بازی در مدت حضورش در KickStarter توانست 4.1 میلیون دلار کمک که در آن زمان بیشترین مقدار کمک ثبت شده در این سایت بود. همین موضوع باعث قوت قلب سازندگان بازی و در راس آنها Chris Avellone و Josh Sawyer شد. این بازی از قوانین Dungeons & Dragons پیروی می کند، اما شما در بازی می توانید تمام موارد مربوط به قهرمانتان را شخصی سازی کنید، از چهره تا نژاد و توانایی و حتی گذشته ی قهرمانتان! اما شاید بپرسید چرا این بازی با در KickStarter حضور یافت؟ حواب این سوال دقیقاً این است ” در کیک استارتر طرفداران به شما می گویند چه چیزی بسازید و اولیت ما ( رییس Obsidian ) این است که چیزی بسازیم که طرفداران می خواهند”. این بازی Fantasy Role Playing برای ربع دوم سال 2014 در نظر گرفته شده است. به این ترتیب با قطعیت به شما می گویم اگر از طرفداران Old School سبک RPG هستید، سال 2014 سال موعود شما است، خوشحال باشید که این سال را می توانید تجربه کنید!

 64) Rime

سازنده: Tequila Works
ناشر: Sony Computer Entertainment
PlayStation 4

Tequila Works استودیوی اسپانیایی مستقلی است که پیش از این بازی Deadlight را به شکل عنوانی دانلودی تهیه کرد و هرچند بازی از طرف سایت‌ها و مجلات با انتقاداتی مواجه شد، ولی با در اختیار داشتن بعضی ویژگی‌های جالب طرفداران خاص خود را به‌دست آورد. اینک بازی Rime توسط این استودیو برای کنسول نسل جدید سونی یعنی PS4 ساخته می‌شود و به نظر می‌رسد باز هم با دنیایی جالب و اتمسفری خاص طرف هستیم.
یک نگاه به تریلر بازی کافی است تا بازی‌های بزرگی چون ICO و Shadow of the Colossus را به یاد بازیکنانی که این دو عنوان را تجربه کرده‌اند، بیاندازد. محیطی متروکه و کاراکتری نوجوان در کنار موسیقی‌ای شنیدنی و گوش‌نواز. Raul Rubio کارگردان بازی در مورد منابع الهام Tequila Works، علاوه بر دو عنوان Team ICO به فیلم Jason and Argonauts، آثار معروف Hayao Miyazaki مانند Spirited Away و Princess Mononoke و حتی نقاشان شناخته‌شده‌ای چون Salvador Dali، Joaquin Sorolla و Giorgio de Chirico اشاره کرده است. آثاری که در نگاه اول ساده و بی‌تکلف به نظر می‌رسند، ولی در باطن مفاهیم عمیقی در خود دارند. Rubio الهام‌گیری از آثار این بزرگان را افتخار دانسته و ترکیبی از ویژگی‌های خاص هرکدام از آن‌ها را در دنیای Rime، باعث خلق اتمسفری منحصربفرد می‌داند.
موسیقی تریلر کار آهنگساز بازی Deadlight یعنی David Garcia بوده، ولی قرار است در نسخه نهایی شاهد موسیقی‌هایی از Akira Yamaoka باشیم. کسی که جزو بزرگ‌ترین آهنگسازان صنعت بازی بوده و موسیقی‌های تأثیرگذار و فراموش‌نشدنی او در سری Silent Hill یکی از دلایل خلق اتمسفر خاص آن سری بوده است. به گفته سازندگان بازی موسیقی و اصوات پخش شده درون بازی قرار است یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آن بوده و نقش بسیار پررنگی در بازی داشته‌ باشند، به شکلی که حتی نام بازی نیز به این موضوع اشاره می‌کند. گرافیک هنری بازی نیز تا حدودی به شکل Cel Shade بوده و رنگ‌آمیزی‌های تند و زیبایی را شاهد هستیم که با چشم‌اندازهای وسیع و لوکیشن‌های متنوع جلوه‌ای باشکوه به بازی می‌دهد. محیط‌ها نیز هرچند خالی از انسان به نظر می‌رسند، ولی حیوانات مختلفی در آن‌ها به چشم می‌خورند که زیبایی دوچندانی به بخش‌های بصری بازی می‌دهند.
در دنیای Rime خبری از دیالوگ و صحبت‌های کاراکترها به شکل مرسوم نیست و این محیط بازی است که به نوعی نقش محوری داشته و بازیکن را در طول بازی هدایت می‌کند. هرچند بازی محیط‌های عظیمی دارد، ولی در ابتدای کار دسترسی به تمام آن‌ها امکان‌پذیر نبوده و بازیکن با پیشروی در طول بازی و به‌دست آوردن قابلیت‌های مناسب می‌تواند به تمام بخش‌های محیط سر بزند. همچنین نور نقش بسیار عظیمی در گیم‌پلی Rime ایفا می‌کند و این موضوع را می‌توان در تریلر بازی نیز مشاهده کرد. برای مثال در بخشی از تریلر موجوداتی سایه‌مانند به سراغ کاراکتر اصلی بازی آمده و او با حرکت دادن یک تکه چوب آتش‌گرفته به دفاع از خود می‌پردازد. موضوعی که به کاراکتر بازی نیز مربوط می‌شود، زیرا در اینجا به جای یک مرد قدرتمند یا سربازی حرفه‌ای، با نوجوانی سر و کار داریم که توانایی زیادی برای مبارزه کردن ندارد.
Rime پتانسیل زیادی برای تبدیل شدن به یک عنوان جالب داشته و Tequila Works با کمک XDev (یکی از تیم‌های سونی که به بازیسازان مستقل کمک می‌کند) سعی در خلق اثری هنری و به‌یادماندنی دارند.

 63) Oddworld: New ‘n’ Tasty

سازنده: Just Add Water
ناشر: Oddworld Inhabitants
Linux و Microsoft Windows و OS X و PlayStation Network و Nintendo eShop

سری Oddworld یکی از عناوین قدیمی است که با معرفی یک شخصیت با مزه به نام ایب (Abe) بسیار محبوب شد.در طی این سال ها عناوین گوناگونی از ماجراجویی های ایب منتشر شده که هیچکدام نتوانستند محبوبیت نسخه اول بازی که با عنوان Abe’s Oddysee منتشر شذه بود را تکرار کنند.در E3 سال 2013 سونی خبر از عرضه نسخه جدیدی از این عنوان با نام Oddworld: New ‘n’ Tasty را منتشر کرد که برای Playstation 4 از طریق شبکه PSN برای سال آینده (2014) در نظر گرفته شده بود. همچنین در ادامه نیتندو نیز خبر از عرضه این بازی بر روی پلتفرم جدید خود یعنی Wii U داد. Oddworld: New ‘n’ Tasty قرار است در واقع یک بازسازی از نسخه اول بازی باشد از همین رو مشخص شد New ‘n’ Tasty همان پروژه Abe’s Oddysee HD است که Oddworld Inhabitants از سال 2008 ساخت آن در برنامه های خود قرار داده بود.
Oddworld: New ‘n’ Tasty یک بازی پلتفرمر است که مانند نسخه اولیه خود گیم پلی بازی دو بعدی و اما در نسخه بازسازی از گرافیک و مدل های سه بعدی بهره می برد. Just Add Water استدیو سازنده بازی به شدت سعی در حفظ حال و هوای نسخه اولیه بازی را دارد و حدالامکان قول داده است سختی گیم پلی نسخه اول بازی را در بازسازی آن حفظ کند. New ‘n’ Tasty داستان یک موجود بامزه به نام ایب است که در سیاره ای به نام مودوکان اسیر و از او و دوستانش بی گاری کشیده می شود. ایب متوجه می شود که در آینده بعد از اتمام منابع غذایی سیاره قرار است از نژاد او به عنوان منابع غذایی جدید استفاده کنند. از همین رو سعی در فرار از مهلکه به وجود آمده را دارد. همانطور که پیش تر گفته شد سبک بازی پلتفرمر است و ایب برای گذشتن از مراحل بازی باید معماهایی را نیز حل کند. ارتباط با سایر موجودات نیز در New ‘n’ Tasty مانند نسخه اول بازی وجود دارد و باید برای عبور از مراحل و دریافت کمک از دوستانتان نظر آن ها را به خود جلب کنید. گیم پلی بازی از تریلرها منتشر شده، همان گیم پلی سخت و چالش برانگیز و البته اعتیاد آور نسخه اول بازی با رنگ لعاب بهتر به نظر می رسد.
Oddworld: New ‘n’ Tasty در پاییز امسال برای سیستم عامل ویندوز، مک و لینوکس و پلتفرم PS4، PS3 و Wii U در نظر گرفته شده است.

 62) Donkey Kong Country: Tropical Freeze

سازنده: Retro Studios
ناشر: Nintendo
Wii U

شرکت خلاق نینتندو، بار دیگر قصد دارد تا با عرضه پنجمین نسخه از سری بازی های Donkey Kong هوادارن خود را راضی کرده و طرفداران جدیدی را به سوی خود بکشاند. Donkey Kong Country: Tropical Freeze نام جدیدترین عنوان سری است که پس از چندین تاخیر برای اولین بار قرار است با کیفیت HD در سال 2014 منتشر شود. بازی در مورد گروهی به نام Snomads بوده که یک گروه جنگجو متشکل از حیواناتی مانند پنگوئن، شیر ماهی و جغد است که جزیره Donkey Kong را مورد حمله قرار می‌دهند و در مقابل، شخصیت Donkey Kong همراه دوستان خود با نام های Diddy Kong ،Dixie Kong و Cranky Kong برای دفاع از جزیره به پا می‌خیزند. Tropical Freeze سومین حضور Dixie Kong که برای اولین بار در نسخه سوم معرفی شده بود، است. لازم به ذکر بوده که Cranky Kong نیز از جمله شخصیت های جدید این نسخه به حساب می‌آید. بازی از آن جا شروع می‌شود که این دوستان در حال بر پا کردن جشن تولد هستند که ناگهان دانه برفی موجب خاموش شدن شمع می‌شود. در همین هنگام، این چهار نفر، گروهی از مبارزان که با کشتی خود به سوی جزیره Donkey Kong در حال حرکت هستند را مشاهده می‌نمایند که سر گروه آن ها با فرستادن یک باد سهمگین به سمت جزیره، باعث یخ زدگی آن می‌شود. گیم پلی نسخه پنجم در 6 مکان متفاوت اتفاق می‌افتد؛ مانند نسخ قبل، بازیکنان در ابتدا کنترل Donkey Kong را در دست خواهند داشت. شخصیت Diddy Kong با Jet Pack خود می‌تواند از شکاف های بزرگ بین زمین عبور کند. Dixie امکان پرواز کردن را با استفاده از چرخاندن موی خود داشته و Cranky نیز با بهره گیری از عصای خود به مکان های بالاتر می‌پرد و دشمنان معلق روی هوا را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد. قابلیت جدیدی که به بازی اضافه شده Kong Pow نام دارد. با استفاده از این قابلیت، هر کدام از کرکتر ها با جمع آوری موز، خط مربوط به Kong Pow را پر می‌کنند و وقتی که این خط کامل شد؛ با اجرای یک حرکت، تمامی دشمنان قابل مشاهده در صفحه نابود می‌شوند و هر کدام از آن ها به یک آیتم (Item) تبدیل می‌گردند. تنها تفاوت این است که Kong Pow با هر شخصیتی انجام شود، آیتم خاص خود را به جا می‌گذارد. دیگر پیشرفت بازی، مبارزات در حال شنا کردن است؛ حال بازیکنان قادر خواهند بود تا در هنگام شنا نمودن هم به مبارزه بپردازند. آیا این نسخه از Donkey Kong می‌تواند باز هم موفقیت نسخه های قبلی را تکرار کند؟ برای پاسخ به این سوال کمی دیگر باید صبر کرد.

  61)  Deep Down

سازنده: Capcom
ناشر: Capcom
PS4

بسیاری از ما، کارگردان های بازی را با توجه به ساخته هایشان و میزان فعالیشان در سبک های به خصوصی میشناسیم برای مثال از میکامی به عنوان پدر سبک وحشت و از کارمک به عنوان بنیان گذار بازی های اول شخص یاد میکنیم اما در این بین سازندگانی هستند که با ساخت بازی هایی خاص در سبک هایی به دور از سبک و سیاق کاریشان شگفتی ساز می شوند. Yoshinori Ono، یکی از بزرگ ترین سازندگان دنیای بازی که در نسل قبل ( نسل هفتم ) به ساخت بازی های Fighting مشغول بود با شروع نسل جدید و رونمایی از کنسول های نو، قول عنوانی متفاوت را به طرفدارانش داد. عنوانی که تا قبل از فرا رسیدن نمایشگاه E3 از آن با نام هایی چون Demon’s Souls II و Dragon’s Dogma II یاد میشد. در نهایت Deep Down؛ عنوانی که بسیاری از بازیکنان مدت ها منتظر آن بودند و در موردش فرضیه سازی می کردند، به دیده عموم در آمد. طرفداران Ono که تا آن وقت انتظار معرفی عنوانی انحصاری و درجه یک را داشتند با عنوانی ظاهرا (!) رایگان ( Free to Play ) رو به رو شدند که همین امر موجب شکل گیری سیلی از انتقادات علیه این عنوان شد. با وجود اینکه Ono با انتقادات نسبتا زیادی صرفا به خاطر F2P بودن ساخته اش مواجه شد اما هرگز عقب نشینی نکرد و با انتشار تریلرهای بیشتر، سعی در رفع ابهامات و انتقادات مخاطبان کرد. هر چند که این تریلرها و کیفیت چشم نواز آن ها هم موجب خاموش شدن آتش انتقادات بازیکنان نشد اما حداقل از میزان آنها کم کرد و عده ی زیادی را به سوی ساخته Ono کشاند. حال روزهای زیادی از آن موقع گذشته و روز به روز بر تعداد افرادی که به ارزش گوهر گرانبهای Capcom پی می برند، افزوده می شود. با وجود تمامی این مسائل، Deep Down همچنان برای رسیدن به موفقیت و پیدا کردن جایگاهش در دل بازیکنان راه سختی را در پیش دارد اما تنها وجود نام و هنر بازیسازی Yoshinori Ono کافی است تا Deep Down راه خودش را پیدا کند و به یکی از 100 بازی برتر سال مبدل شود.

60) Homefront 2

سازنده: Crytek UK
ناشر: Crytek
PC, Xbox 360, PlayStation 3

شماره نخست بازی Homefront که در سال 2011 توسط THQ منتشر شده بود، جز آن دست از عناوینی قرار داشت که مخاطب، پتانسیل و انرژی بازی برای تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ و محبوب را به وضوح در آن می دید. اما سازنده آنچنان سنگ بنای بازی را بر تکرار و تقلید بنا نهاد که تمام پتانسیل های موجود را از بین برد و تمام فرصت های به وجود آمده برای پرتاب به موفقت به راحتی سوزانده شد. با تمام این تفاصیل فروش دو و نیم میلیونی Homefront باعث شد که THQ نیز بیش از پیش بر پتانسیل های موجود در Homefront واقف شود و این بار برای ساخت قسمت دوم بازی قدم را از ابتدا محکم بردارد. همکاری با Crytek برای ساخت شماره دوم بازی از اولین اقدامات آگانه THQ برای Homefront بود. کرایتکی که نامش با ساخت بازی های اول شخص گره خورده است و CryEngine قدرتمندش برای عنوانی با داستان و محوریت Homefront به تمثال در و تخته است. اما سرنوشت به گونه ای دیگر رقم خورد و THQ هیچگاه ثمره ی تلاش هایش را ندید.
بعد از ورشکست شدن THQ به نظر می رسید که پرونده Homefront 2 نیز همراه با پرونده THQ بسته شده است و دیگر شاهد ادامه ای بر این عنوان نیستیم. اما در یک اقدام جالب Crytek در مزایده Ip های THQ به طور کامل امتیاز این بازی را خریداری کرد تا امیدها همچنان برای ادامه این بازی پا بر جا باشد. بعدا مشخص شد که خرید امتیاز این عنوان پانصد هزار دلار برای Crytek آب خورده است.
Homefront 2 در حال حاضر در ناتینگهام انگلستان و زیر نظر استدیوی Crytek UK که قبلاً کار بر قسمت چند نفره شماره دوم و سوم Crysis را بر عهده داشت، در حال توسعه و ساخت است. هنوز اطلاعات دقیقی از جزئیات بازی، تاریخ انتشار و حتی پلتفرم های قابل عرضه منتشر نشده است. اما نکته مشخص در جایی است که Crytek کاملاً پتانسیل های موجود در Homefront را یافته و علاوه بر آن قرار است این بازی از تمام قدرت و فناوری های موتور CryEngine به عنوان کلکسیونی از تکنولوژی استفاده کند تا حدالامکان Crytek از این طریق ناشری برای این عنوان خود پیدا کند. Homefront 2 از آن دست عناوینی است که با وجود آنکه، موفقیتی در شماره اول خود کسب نکرد اما به شکل قابل ملاحضه ای انتظار برای موفقیت شماره دوم آن بالاست.

 59) Armikrog

سازنده: Pencil Test Studios
ناشر: Pencil Test Studios
PC, Mac, Wii U, Linux

اگر بخواهیم لیستی از خاطره‌انگیزترین بازی‌های کامپیوتری دهه 90 را بین بازیکنان ایرانی تهیه کنیم، بدون شک یکی از گزینه‌ها بازی Neverhood خواهد بود. عنوانی منحصربفرد و عجیب که شاید اغراق نباشد اگر بگوییم از زمان خود جلوتر بود. بازی‌ای که مفاهیم جدیدی به همراه داشت و در میان صدها بازی دیگر، به شکلی متفاوت طراحی شده بود. Neverhood یک عنوان ماجرایی اشاره و کلیک بود و دنیایی ساخته شده از خمیر را به نمایش می‌گذاشت که با اتمسفر بی‌نظیر خود و کاراکترها و موجوداتی عجیب، بازیکن را به خوبی در خود غرق می‌کرد. هرچند بعدها نسخه دیگری از بازی با نام Skullmonkeys نیز ساخته شد، ولی شباهت آن با نسخه اصلی تنها در استفاده از خمیر برای ساخت دنیای بازی و طنز به کار رفته در آن بود، ولی سبک پلتفورمر را برای خود انتخاب کرده بود. طرفداران بازی سال‌ها منتظر نسخه بعدی این سری بودند، تا اینکه سال گذشته خبرهای خوبی به گوش رسید. خبرهایی تحت عنوان یک بازی به نام Armikrog.
هرچند Armikrog را نمی‌توان دنباله Neverhood دانست ولی هر کسی که آن بازی را تجربه کرده باشد، در همان نگاه اول متوجه شباهت فوق‌العاده زیاد بین این دو عنوان می‌شود. این شباهت اتفاقی نیست و به حضور فردی چون Doug TenNapel در Pencil Test Studios برمی‌گردد. TenNapel یکی از افرادی بوده که سال‌ها پیش روی Neverhood کار کرده و اکنون تجربیات خود را به Armikrog آورده است. او همچنین یکی از سازندگان سری محبوب Earthworm Jim نیز بوده که با کاراکتر و دنیای عجیب و طنز خاص خود شناخته می‌شود. در کنار او Mark Lorenzen نیز حضور دارد که او نیز در ساخت بازی‌های زیادی از جمله عناوین نام برده شده دخیل بوده است. البته این دو تنها افراد حاضر در پروژه نیستند که سابقه کار روی Neverhood را داشته‌اند و افراد زیادی از آن تیم به ساخت Armikrog کمک می‌کنند. بخشی از بودجه بازی نیز از طریق هواداران Neverhood و بازی‌های ماجرایی تهیه شده است. به این شکل که Pencil Test Studios سال گذشته در سایت معروف Kickstarter درخواستی 900 هزار دلاری ارسال کرد و بیش از 18 هزار نفر با پرداخت مبالغ مورد نظر خود، به ساخت بازی کمک کردند.
Armikrog بازیکن را در نقش فردی به نام Tommynauts قرار می‌دهد که به جستجو در فضا و سفر به سیارات علاقه زیادی دارد. طراحی Tommynauts به شدت یادآور کاراکتر اصلی Neverhood یعنی Klaymen است. همچنین سگ نابینا و سخنگویی به نام Beak-Beak نیز کاراکتر اصلی را در ماجراجویی‌هایش همراهی می‌کند. این دو در یکی از سفرهای خود در سیاره‌ای سقوط کرده و به قلعه‌ای مرموز و عجیب می‌رسند که Armikrog نام دارد و ماجراهای اصلی از اینجا آغاز می‌شود. در تریلر به نمایش درآمده از بازی، شاهد موجودی عظیم‌الجثه و عنکبوت‌مانند هستیم که زبانی دراز و طناب‌شکل داشته و با این زبان (که خود موجودی زنده به نظر می‌رسد!) Tommynauts را اسیر کرده و … ادامه ماجرا را باید در خود بازی دنبال کنیم!
گرافیک Armikrog حالتی متفاوت نسبت به سایر عناوین داشته و مانند Neverhood از خمیر ساخته شده است. از کاراکترها و اشیای مختلف گرفته تا محیط‌ها، همه به این شکل ساخته شده‌اند و شکل و شمایلی هنری و منحصربفرد به بازی داده‌اند. در زمینه موسیقی نیز Terry S Taylor وظیفه این بخش را برعهده گرفته است. کسی که کافی است با Neverhood آشنا باشید تا موسیقی‌های فوق‌العاده او را هنوز در ذهن داشته باشید. Armikrog می‌تواند یک بار دیگر بازیکنان را به سفری زیبا و دوست‌داشتنی در دنیایی خمیری و منحصربفرد برده و آنان را به تجربه‌ای بی‌مانند دعوت کند.

 58) Yakuza Ishin

سازنده:Sega
ناشر: Sega
PS4, PS3

Yakuza Ishin نام عنوان فرعی دیگر در سری Yakuza است که برای دومین بار به ژاپن فئودالی سفر می کند. پیش از این نیز نسخه Yakuza Kenzan در همان برهه تاریخی ساخته شده بود، که طرفداران یاکوزا در غرب حتی رنگ آن را هم ندیدن، و با توجه به عرضه نشدن نسخه پنجم در غرب، احتمال می رود که Ishin نیز فقط مختص بازار ژاپن باشد و هیچگاه وارد بازارهای غربی نشود. از خود بازی اگر بخواهیم بگوییم، Ishin در زمینه گیم پلی همان سنت همیشگی سری را حفظ کرده، با این تفاوت که این بار در مبارزات تمرکز بیشتری بر روی شمشیر و سلاح های سرد است. مینی گیم های متفاوت و مناسب با آن بازه زمانی نیز در بازی وجود دارند. اما گرافیک بازی بر روی پلتفرم PS4 با ورود به نسل بعد جهش خیره کننده ای داشته و طراحی کاراکترها، مخصوصا چهره ها، با جزییات هرچه تمام تر انجام شده. صحبت از کاراکترها شد، با اینکه داستان بازی در زمان ژاپن فئودالی اتفاق می افتد، اما شخصیت اصلی Kazuma و چهره های آشنایی همچون Goro Majima نیز در بازی حضور دارند. علاوه بر پلتفرم های PS4 و PS3 یک نسخه همراه ((companion هم برای PS Vita در نظر گرفته شده که مینی گیم های مختلفی را از جمله باغبانی، آشپزی، dungeon crawling و.. در این نسخه می توانید تجربه کنید. به گفته سازندگان بازی در نسخه PS4 از نرخ فریم 60 فریم در ثانیه بهره میبرد.

 57) Valiant Hearts: The Great War

سازنده: Ubisoft Montpellier
ناشر: Ubisoft
Microsoft Windows PlayStation 3 PlayStation 4 Xbox 360 Xbox One

اگر بخواهیم کلیشه‌ای‌ترین موارد را در بازی‌های کامپیوتری لیست کنیم، بدون شک بازی‌هایی با موضوع جنگ جهانی دوم رتبه خوبی را به‌دست می‌آورند. موضوعی که بارها و بارها در دنیای بازی تکرار شده و مدت‌ها است که جذابیت خود را از دست داده است. ولی استودیو Ubisoft Montpellier این بار سراغ جنگ جهانی اول رفته، جنگی که کمتر به آن پرداخته شده و البته به شیوه‌ای که Valiant Hearts: The Great War آن را روایت می‌کند، شاید بی‌سابقه باشد.
اولین نکته‌ای که در برخورد با Valiant Hearts دیده می‌شود، گرافیک فوق‌العاده زیبا و هنری آن است. بازی حالتی کارتونی و دوست‌داشتنی داشته و افکت‌های مختلف به زیبایی در کنار طراحی محیط‌ها و کاراکترها قرار گرفته و انیمیشن‌هایی با کیفیت را شاهد هستیم. گرافیک بازی مدیون استفاده از موتور گرافیکی UbiArt Framework است، موتوری که پیش از این توانایی خود را در خلق عناوین چشم‌نواز و زیبا با سری Rayman نمایش داده است. همین موضوع یکی از تفاوت‌های مهم Valiant Hearts با سایر عناوین جنگی را نشان می‌دهد. برخلاف اکثر بازی‌های جنگی، این بار خبری از گرافیک واقع‌گرایانه و نبردهای عظیم نیست و با روایتی شخصی‌تر و متمرکز بر تعدادی کاراکتر همراه می‌شویم. این پلتفورمر 2D داستان 5 نفر را روایت کرده و سازندگان بازی برای این کار از نامه‌های واقعی که در طول جنگ جهانی اول نوشته شده‌ بودند، استفاده کرده‌اند. کاراکترهای بازی شامل این افراد می‌شوند: یک زندانی فرانسوی که مجبور است برای سربازان دشمن آشپزی کند، یک آمریکایی که داوطلب حضور در جنگ شده است، یک پرستار زن بلژیکی که درمان مجروحین جنگی را وظیفه خود می‌داند، یک خلبان انگلیسی و در نهایت یک سرباز آلمانی تنها و عاشق‌پیشه. هر کاراکتر داستان مخصوص به خود را داشته و در کنار آن‌ها سگی نیز حضور دارد که در هر بخش، یار و یاور کاراکترهای بازی است و به نوعی نقطه اتصال آن‌ها محسوب می‌شود. همه کاراکترها هدف واحدی را دنبال می‌کنند و آن نجات پیدا کردن از مرگ و در عین حال حفظ انسانیت است. انسانیتی که بازی تأکید زیادی روی آن داشته و قرار است بازی را به چیزی فراتر از یک تجربه معمولی در پشت جبهه‌های جنگ تبدیل کند.
Valiant Hearts دارای المان‌های پازل و معمایی بوده و بازیکن در بخش‌های مختلف باید به حل پازل‌ها بپردازد. این پازل‌ها تنوع بسیار بالایی داشته و از مواردی چون پختن غذا برای سربازان گرفته تا نقشه‌کشیدن برای عبور از خط دشمن را شامل می‌شوند. بازی دارای بخش‌های اکشن نیز بوده و البته این بخش‌ها به خاطر سبک و حال و هوای بازی ساده‌سازی شده و با کمی تلاش می‌توان آن‌ها را پشت سر گذاشت. در مجموع Valiant Hearts سعی در ارائه تجربه‌ای نو و متفاوت در میان عناوین کلیشه‌ای جنگی دارد. بازی‌ای که احتمالاً دارای صحنه‌های تأثیرگذار زیادی بوده و روح زشت جنگ را بهتر از همیشه نمایش خواهد داشت.

 56) Tales From The Borderlands

سازنده: Telltale Games
ناشر: Telltale Games
Xbox 360, PC, Mac, iPhone, PS3

برنامه کاری استودیوی Telltale Games این روزها بسیار شلوغ است. استودیویی که علاوه بر ساخت فصل دوم عنوان موفق The Walking Dead و همچنین ادامه قسمت اول The Wolf Among Us، دو عنوان دیگر را نیز معرفی کرده و در دست ساخت دارد. یکی از این عناوین معرفی شده برای بازیباز ها بسیار نام آشنا تر است. عنوانی که با بهره گیری از دنیای غنی یکی از بازیهای محبوب چند سال اخیر ساخته میشود. Tales From The Borderlands نام عنوان جدید استودیوی Telltale Games است که بر مبنای دنیای بزرگ و رنگارنگ Borderlands در دست ساخت است. بازی همانند آثار قبلی این استودیو، بر روی بخش داستانی متمرکز خواهد بود و داستان آن بر اساس انتخاب ها و تصمیم های بازیکنان روایت خواهد شد. روند انتشار بازی نیز مثل چند عنوان اخیر این استودیو حالت اپیزودیک داشته و داستان بازی در 5 قسمت روایت خواهد شد. اطلاعات کمی از بازی منتشر شده و تصور اینکه دنیای Borderlands چگونه با سبک داستان سرایی Telltales به تصویر کشیده میشود سخت است. مطمئنا استودیوی Telltale در ساخت این عناوین کار راحتی نخواهد داشت و در این راه با چالش هایی روبرو خواهد شد. با این حال باید منتظر ماند و دید که دنیای Borderlands استودیوی Telltale چه طعمی خواهد داشت.

 55) Plants vs. Zombies: Garden Warfare

سازنده: PopCap Games
ناشر: Electronic Arts
Microsoft Windows و Xbox 360 و Xbox One

هر بازی موفقی شماره ی دومی هم خواهد داشت. این عنوان قانونی نانوشته در سال های اخیر است که به ما میگوید اگر بازی ای هرچند کوچک ساختید و مردم از آن استقبال کردند شما باید نسخه ی دومی هم از آن توسعه دهید. این قانون استثنا هم ندارد و حتی شامل بازی کوچک و مفرحی مثل گیاهان در برابر زامبی ها هم می شود. اما آیا باید این شماره ی دوم همانند نسخه ی اول باشد؟ هر کس جوابی دارد، عده ای می گویند بله باید اینطور باشد و عده ای این موضوع را نفی می کنند و می گویند ” نه ایده های جدید باید در بستری جدید توسعه پیدا کنند.” خوب سازندگان بازی هم جواب دوم را انتخاب کردند. آنها ایده ی شوتر سوم شخص را برای بازی شان انتخاب کردند! شاید این اقدام آنها بیش از حد جسورانه باشد! اصلاً چگونه گیاهان باید بتوانند به صورت سوم شخص کنترل شوند و یا شلیک کنند! مگر داریم Call of Duty: Modern Warfare بازی می کنیم؟ مگر Gears of War است؟ جواب سوال شما در این است که شما در بازی خود تنها نیستید. دوستان شما در دسته های چهار نفری و در مجموع یک بخش چند نفره ی 24 نفری مشغول همراهی شما خواهند بود. بازی در دو دسته ی گیاهان و زامبی ها جلو خواهد رفت و شما می توانید گیاه و زامبی مورد علاقه ی خود را شخصی سازی و با آن به بازی بپردازید. با اضافه شدن کلاس های جدید از گیاهان و زامبی ها و استفاده از موتور قدرتمند Frostbite 3 مطمئن باشید که گیاهان در برابر زامبی های جدید همان چیزی است که می خواهید؛ یک نبرد واقعی. این بازی در فوریه ی امسال برای پلتفرم های رایانه شخصی Xbox360 و Xbox One در دسترس خواهد بود.

 54) Everybody’s Gone to the Rapture

سازنده: The Chinese Room, SCE Santa Monica Studio
ناشر: Sony Computer Entertainment
Playstation 4

سال 2012 عنوانی برای PC منتشر شد که به سادگی قابلیت قرار گرفتن در ژانر مشخصی را نداشت. (البته نسخه اولیه بازی در سال 2008 و به شکل یک Mod بر اساس Source Engine ساخته شده بود) بازی Dear Esther ساخته استودیو The Chinese Room بازیکن را در محیطی مرموز قرار می‌داد و او با گشت و گذار در این محیط از زاویه اول شخص، در بازی پیشروی می‌کرد. بازی فاقد گیم‌پلی رایج سایر عناوین بود و بیشتر متکی بر داستان‌گویی و جستجو در محیط ساخته شده بود. Dear Esther با وجود سبک خاص خود، با استقبال خوبی مواجه شد. سرانجام در جریان Gamescom 2013 بود که سازندگان بازی تریلری از عنوان جدید خود را در کنفرانس سونی پخش کردند. بازی‌ای با نام طولانی Everybody’s Gone to the Rapture.
“این داستان، با پایان دنیا آغاز می‌شود.” جمله تبلیغاتی‌ای که در انتهای تریلر Everybody’s Gone to the Rapture، تا حدودی حال و هوای بازی را شرح می‌دهد. به گفته سازندگان بازی، این عنوان به نوعی دنباله معنوی Dear Esther بوده و قرار است در همان مسیر قدم بردارد. این بار نیز با عنوانی طرف هستیم که قواعد همیشگی دنیای بازی را زیر پا گذاشته و بازیکنان را با شکلی متفاوت از داستان‌گویی درگیر می‌کند. بازی شرح حال 6 کاراکتر در روستایی در انگلیس خواهد بود که همزمان با حادثه‌ای آخرالزمانی، هرکدام داستان مخصوص به خود را تعریف کرده و با پیشروی بازیکن در محیط، این داستان‌ها نیز کامل‌تر و عمیق‌تر می‌شوند. مشاهده پایان دنیا از دیدگاه افرادی که در یک روستای نه‌چندان بزرگ زندگی می‌کنند، می‌تواند جذابیت‌های زیادی داشته باشد و نوع روایت بازی نیز به این موضوع کمک زیادی می‌کند. بازی قرار است در هر نوبت تنها به مدت 60 دقیقه طول بکشد، ولی این 60 دقیقه برای هر فرد متفاوت خواهد بود. ممکن است یک نفر به سرعت و در عرض 20 دقیقه بازی را به پایان برساند، ولی دیگری به جستجو در محیط پرداخته و بازی را بارها برای رسیدن به نکات جدیدتر تجربه کند. محدودیت زمانی بازی به این معنی نیست که با عنوانی بسیار کوتاه طرف هستیم، بلکه بازیکن در این بازه زمانی کوتاه تنها به بخشی از جزییات داستانی و محیط‌ها دسترسی پیدا می‌کند و در طول دفعات بعدی اطلاعات بیشتری به‌دست خواهد آورد و شاید به مناطقی دسترسی پیدا کند که دفعه قبل آن‌ها را از دست داده بود. همچنین تصمیمات بازیکن در نقش 6 کاراکتر مورد نظر در بازی تغییراتی ایجاد کرده و ساخته جدید The Chinese Room از این نظر انعطاف بیشتری نسبت به Dear Esther دارد.
Everybody’s Gone to the Rapture در ابتدا قرار بود برای PC عرضه شود، ولی سازندگان بازی بودجه مورد نظر خود را به‌دست نیاورده و سرانجام تصمیم به همکاری با سونی برای عرضه بازی برای PS4 گرفتند. بازی‌ای که استودیو Santa Monica نیز به ساخت آن کمک کرده، از موتور گرافیکی CryEngine 3 استفاده کرده و قرار است بزرگ‌ترین و جاه‌طلبانه‌ترین ساخته استودیوی کوچک The Chinese Room باشد.

 53) EA Sports UFC

سازنده: EA Sports
ناشر: Electronic Arts
Xbox One, PS4

EA Games UFC یک بازی از ساخته شده از مسابقات معروف Ultimate Fighting Championship است ، این عنوان که بعد از ورشکست شدن THQ توسط EA Games خریداری شد یکی از اولین بازی‌هایی است که از موتور Electronic Art’s Ignite بهره میبرد و از هوش مصنوعی قدرتمندی بهره میبرد که مداوم شما را به چالش میکشد و مجبور به تغییر استراتژی برای پیروزی میکند. قابل ذکر است که قبل ازین بازی EA Games عنوانی به نام EA Sports MMA منتشر کرد که شامل مبارزان رسمی UFC نمیشد. آخرین نسخه UFC منتشر شده متعلق به THQ است (UFC Undisputed 3) . گرافیک قدرتمند موتور گرافیک Ignite و هوش مصنوعی جدید مژده نسل جدیدی از بازی های مبارزه ای شبیه سازی را میدهد که با استفاده از ویژگی جدید Full Body Deformation میتوانید خودتان بخشی از این قهرمانی باشید. فیزیک بازی با پشتوانه موتور گرافیکی جدید بسیار قوی است و سیستم مبارزه نیز چالش برانگیز و سرگرم کننده به نظر میرسد. این عنوان میتواند جایگزین خوبی برای طرفداران Fight Night باشد و بازیباز های زیادی را به دنیای Simulation Fighting بکشاند.

 52) Trials Fusion

سازنده: RedLynx
ناشر: Ubisoft
Xbox 360, Xbox One, PlayStation 4, Microsoft Windows

نسل هفتم بازیهای رایانه ای برای عناوین دانلودی، نسلی رویایی بود. نسلی که توانست با به همراه داشتن عناوین با کیفیت و متفاوت دانلودی، جایگاه ویژه ای را برای این دسته از عناوین در بین بازیباز ها بوجود آورد. از جمله عناوینی که در تحقق این امر نقش بسزایی داشت، سری Trials بود؛ عنوان 2.5 بعدی استودیوی فنلاندی RedLynx که با بهره گیری از موتور فیزیک قدرتمند، شانس تجربه هیجان مسابقات Trial را برای بازیباز ها فراهم آورد. در نمایشگاه E3 امسال و در جریان کنفرانس یوبی سافت، بازیباز ها شاهد یک خبر غافلگیرکننده و در عین حال بسیار خوشحال کننده بودند. رونمایی که در آن از اولین نسخه نسل بعدی و همچنین مولتی پلتفرم این سری محبوب با نام Trials Fusion پرده برداشته شد. به گفته تیم سازنده، TF بزرگترین و جاه طلبانه ترین عنوان سری خواهد بود و با همراه داشتن و ترکیب کردن ویژگی ها و عناصر موفق و محبوب نسخه های قبل و ایده ها و مکانیزم های جدید، تجربه ای فراموش نشدنی را برای طرفداران به ارمغان خواهد آورد. TF سعی دارد تا با حفظ حال و هوای آشنای سری، حس و حال جدیدی را به طرفداران سری القا کند و به همین دلیل بخش اعظمی از محیط ها و مسیر های بازی را، لوکیشن های Futuristic (با تم آینده) تشکیل خواهند داد. البته محیط های سربسته Trials HD و همچنین محیط های آزاد و در طبیعت Trials Evolution نیز در بازی حضور خواهند داشت که این قطعا برای طرفداران سری، خبر خوبی است. TF در بخش گیم پلی نیز تغییرات جالب توجهی را در خود خواهد دید. بازی در کنار موتور فیزیک ارتقا یافته، از سیستم جدیدی برای انجام حرکات نمایشی استفاده خواهد کرد که تیم سازنده از آن با نام Freestyle Motocross Tricks System و یا به اختصار FMX یاد میکنند. به لطف این سیستم، بازیباز قادر خواهد بود تا در زمان های مختلف و به صورت دلخواه به انجام حرکات نمایشی و خطرناک بپردازد و یک موتور سواری دیوانه وارتر از همیشه را تجربه کند. اگر نسخه های قبلی سری و بخصوص Trials Evolution را تجربه کرده باشید، غیر ممکن است که طعم استفاده از مسیر های ساخته شده توسط کاربران را نچشیده و یا حداقل تعریفشان را نشنیده باشید. مسیر ها و مینی گیم هایی که توسط Level Editor قدرتمند و پرطرفدار بازی ساخته شده بودند و اکنون به جزئی جدا نشدنی از بازی تبدیل شده اند. TF دارای قوی ترین و بزرگترین ادیتور سری خواهد بود که دارای امکاناتی گسترده در بخش های ساخت و ساز و همچنین شخصی سازی است. جزئیات منتشر شده از بازی نوید یک بازی Trials هیجان انگیز را میدهند و همین اطلاعات اندک نیز کافی هستند تا طرفداران سری به وجد آمده و برای هر چه زودتر منتشر شدن آن، لحظه شماری کنند.

 51) Murdered: Soul Suspect

سازنده: Airtight Games
ناشر: Square Enix
Microsoft Windows و PlayStation 3 و Xbox 360

بازی در نقش موجودی روح‌مانند که توانایی حرکت در محیط‌های غیر معمول را داشته و آزادی عمل زیادی به بازیکن دهد، مطمئناً لذت زیادی به همراه خواهد داشت. لذتی که استودیو Airtight Games در بازی Murdered: Soul Suspect به دنبال ارائه آن است.
بازی ماجراهای کارآگاهی به نام Ronan O’Connor را روایت می‌کند. Ronan در همان ابتدای بازی بعد از درگیری با قاتلی ناشناس از پنجره یک خانه به پایین پرتاب شده و بعد از مرگ به شکل یک روح درمی‌آید. البته او تا چند ثانیه اول از این موضوع بی‌اطلاع بوده و بعد از لحظاتی تازه متوجه می‌شود که دیگر دارای جسم فیزیکی نیست. سپس قاتل به بالای جسد Ronan آمده و برای اطمینان از مرگ او، چندین بار به سمتش شلیک می‌کند. شلیک‌هایی که هرکدام سوراخی در روح‌ Ronan نیز به جا گذاشته و با دور شدن قاتل از صحنه قتل، کار اصلی Ronan آغاز می‌شود. بازی دارای سبک ماجرایی بوده و بازیکن باید در نقش این کارآگاه روح‌مانند علاوه بر کشف سرنخ‌هایی از قاتل خود، با سایر ارواح نیز برخورد داشته باشد. ارواحی که شامل موارد بی‌آزار و البته شرور می‌شوند. روال کار هر مرحله به این شکل است که در محیط به جستجو پرداخته و با المان‌های مختلف تعامل برقرار کنید. برای مثال در همان ابتدای بازی و بعد از قتل Ronan، مأموران پلیس بالای سر او آمده و Ronan باید با تسخیر روح آنان که یکی از ویژگی‌های مهم بازی است، به حل معما بپردازد. در این حالت توانایی مشاهده محیط از زاویه دید فرد مورد نظر وجود داشته و می‌توان اطلاعات و جزییات بیشتری در مورد هر معما به‌دست آورد.
یکی از موارد جالب Murdered که به شرایط بدنی کاراکتر بازی مربوط می‌شود، قابلیت عبور از دیوارها است. از آنجایی که Ronan یک روح است، می‌تواند به سادگی از میان دیوارها عبور کرده و برای رفتن به یک اتاق دیگر، نیازی به طی مسیری طولانی برای عبور از یک در وجود ندارد. البته بعضی از دیوارها نیز با علائم خاصی همراه هستند که اجازه عبور ارواح را از میان خود نمی‌دهند. ساختمان‌ها و لوکیشن‌های مختلف بازی با جزییات زیادی همراه بوده و توانایی ارتباط برقرار کردن با بعضی از آیتم‌ها نیز وجود دارد که به پیشروی در بازی کمک می‌کند. یکی دیگر از ویژگی‌های بازی به فلش‌بک‌ها مربوط می‌شود. به طوری که Ronan توانایی دیدن اتفاقات گذشته را داشته و می‌تواند تحلیل مناسبی نسبت به وقایع پیرامون خود داشته باشد.
از همان ابتدای معرفی بازی در اوایل سال 2013، افراد زیادی متوجه شباهت‌هایی میان Murdered و عنوان Ghost Trick از Capcom شدند. Eric Studer، طراح ارشد بازی با اشاره به این موضوع به علاقه زیاد خود نسبت به Ghost Trick اشاره می‌کند، ولی محصول خود را عنوانی متفاوت با آن بازی دانسته و Murdered را بازی‌ای عظیم‌تر و پیچیده‌تر با داستان‌گویی متفاوت می‌داند. Matthew Brunner یکی دیگر از افراد Airtight Games نیز الهام‌گیری از Ghost Trick را قبول نداشته و حتی اعلام کرده که در هنگام آغاز به کار پروژه، شناختی از بازی Ghost Trick نداشته است. Murdered: Soul Suspect از گرافیکی مناسب و موسیقی‌هایی هماهنگ با جو خود بهره برده و با دارا بودن ویژگی‌های جالب خود پتانسیل بالایی برای کسب موفقیت دارد.

50) Mad Max

سازنده: Avalanche Studios
ناشر: Warner Bros. Interactive Entertainment
Microsoft Windows, PS3, PS4, X360, XOne

در طول تاریخ بازی های رایانه ای، استودیوهای زیادی کار خود را با ساخت عناوینی نه چندان جالب و بزرگ آغاز کرده اند و سپس با گذشت زمان و با به تکامل رسیدن کنسول های بازی، به استودیوهایی با شهرت و آوازه جهانی تبدیل شدند. شاید بتوان Avalanche Studios را از جمله معروف ترین این استودیوها دانست که هم اکنون از شهرت خوبی در میان بازیکنان برخوردار است. این استودیو که از نسل هفتم بازی ها با ساخت Just Cause II به شهرت خوبی دست پیدا کرد و به دنبال آن توانست در دل عده کثیری از بازیکنان جا باز کند سرانجام پس از مدت ها بحث و گفت و گو عنوان جدید خود ( Mad Max ) را در نمایشگاه E3 به دیده عموم درآورد. Mad Max که ظاهرا عنوانی برگرفته از سری فیلم هایی با همین نام و مشخصات است روایت گر داستانی تاریک و خشن، حول محور شخصی به نام مکس دیوانه ( Mad Max ) است. اینبار Avalanche Studios به جای استفاده از فضاهای سبز و رنگارنگی که در ساخته های قبلی این استودیو شاهد آن ها بودیم از فضاهای پسا آخرالزمانی (Post Apocalypse) بهره برده و جو و اتمسفری مشابه عناوینی چون Fallout و Rage خلق کرده است. با وجود اینکه نمایش اولیه این عنوان (CGI) نسبتا جذاب بود و نوید عنوانی به شدت روانی و دیوانه وار را می داد اما نمایش گیم پلی بازی از ضعف های بزرگی چون ضعف در افکت های گرافیکی، فقدان هنر در طراحی های بازی، انیمیشن های ضعیف و … رنج می برد که همین امر موجب مأیوس شدن بسیاری از مخاطبان این بازی شد. به علاوه ایراد دیگری که از همان ابتدای کار بر این عنوان وارد شد، شباهت بی حد و اندازه آن به ساخته جان کارمک یعنی Rage بود که تاثیر بسزایی در شکل گیری بازخوردهایی منفی علیه این عنوان داشت. به هرحال با وجود اینکه Mad Max تا به اینجای کار آن طور که باید و شاید نتوانسته بازیکنان را مجذوب خود سازد اما همچنان نوید عنوانی دیوانه کننده را می دهد. عنوانی که طعم تلخ آخرالزمان را به همراه دارد.

 49) سازنده: Telltale Games

ناشر: Telltale Games
TBD

Game Of Thrones سریال در حال پخش از کانال HBO است که بر اساس سری کتاب‌هایی با همین نام ساخته می‌شوند و تقریبا می توان از آن به عنوان نقل محافل و نقطه اشتراک تمامی سلیقه‌ها یاد کرد. تا حدی که به سختی میتوان گیمری را پیدا کرد که با این نام آشنا نباشد. تاکنون یک بازی در رابطه با این سری ساخته شده است که به خاطر مشکلات تکنیکی و ضعف گیم‌پلی به عنوانی ضعیف و بی‌ارزش تبدیل شد. اما به لطف غنای داستانی فوق‌العاده بالای دنیای Game Of Thrones، داستان همین بازی دست و پا شکسته هم به یکی از معدود نقاط قوتش تبدیل شده بود. وظیفه ساخت بازی به عهده شرکت “تازه به شهرت رسیده” Telltale است. که همگان این استدیو را با عنوان اخیرش یعنی The Walking Dead می شناسند که خود این عنوان هم بر اساس سری کتاب‌های کمیک استریپ‌ ساخته شده و می‌شود. در رابطه با بازی Game Of Thrones اطلاعات زیادی منتشر نشده اما اینطور که از سابقه TT برداشت می شود، با عنوانی بسیار شبیه به TWD روبرو خواهیم بود که داستان، تصمیم‌های بازیکن و روابط بین شخصیت‌ها در مرکز توجه سازندگان قرار خواهند داشت. از اینکه اتفاقات بازی در چه برهه‌ی زمانی روی خواهد داد و یا کدام یک از شخصیت‌ها در متن داستان حضور خواهند داشت تا زمان نگارش این مطلب، اطلاعاتی درز پیدا نکرده است اما همانطور که از نام این استدیو هم برمی‌آید می توان از یک چیز مطمئن بود و آن‌ هم روایت داستانی خوب و پر جزییات و به احتمال زیاد دنباله‌دار و صد البته تعاملی است.

 48) South Park: The Stick of Truth

سازنده: Obsidian Entertainment
ناشر: Ubisoft
Microsoft Windows و PlayStation 3 و Xbox 360

نام Obsidian برای طرفداران بازی های RPG همیشه مساوی با بهترین عناوین بوده است. بازی های خاطره انگیزی چون Fallout و Star Wars از جمله مهترین و تاثیرگذارترین بازی های RPG صنعت بازی سازی هستند که نامشان همچنان با نام این استدیوی خلاق گره خورده است. از طرفی نام South Park نیز همیشه برای طرفداران انیمیشن یاد آور شوخی های پُر کنایه ی شخصیت های دوست داشتنی این عنوان بوده است. بازی کردن در دنیای South Park همیشه برای بازیکنان یک آرزو بوده است؛ زیرا هیچگاه بازی ای که بتواند بزرگی این عنوان را تمام قد بیان کند ساخته نشده. اما اینبار با پیشنهاد سازندگان اصلی South Park به گردانندگان استدیوی Obsidian برای ساخت یک بازی نقش آفرینی مبتنی بر این انیمیشن همه ی طرفداران این سری و طرفداران بازی های نقش آفرینی چشم به راه عرضه شدن این بازی هستند. بازی شما را در نقش هیچکدام از شخصیت های انیمیشن قرار نمیدهد، بلکه شما خودتان شخصیت مورد علاقه تان را می سازید و او را وارد دنیای South Park که در گیر یک هرج و مرج جادویی شده است میشوید. روند اصلی گیم پلی بازی نقش آفرینی نوبتی می باشد و شما تا پیش از ورود به نبرد فقط لازم است شخصیت خود را کنترل کنید اما پس از ورود به میدان نبرد، بازی حالتی نوبتی به خود می گیرد و میتوانید از تمام شخصیت های حاضر استفاده نمایید. نگران صداهای دوست داشتنی شخصیت ها نباشید، تمام اعضای بخش صداگذاری انیمیشن South Park برای صداگذاری روی شخصیت های محبوب شما آمده اند. اگر مشکلی پیش نیاید این بازی زمستان امسال مهمان رایانه های شخصی و کنسول های نسل هفتم می شود.

 47) Fortnite

سازنده: Epic Games
ناشر: Epic Games
Microsoft Windows

استدیوی Epic Games را همه به واسطه ی موتور قدرتمندشان Unreal Engine می شناسند. شاید بی راه نباشد که بگوییم این موتور بود که نسل هفتم بازی های رایانه ای را به جلو حرکت می داد. همیشه نسل جدید این موتور نیز با یک نام به بازار می آمد و آن هم Unreal Tournament بود. اما نسل هشتم بازی های رایانه ای و نسل چهارم موتور آنریل گویا دیگر شاهد Unreal Tournament نخواهند بود و به جای آن عنوانی بَس خلاقانه به نام Fortnite پرچم دار این موتور خواهد بود. اما Fortnite چیست و این ایده از کجا آمد؟ استدیوی شعبه لهستان Epic که پیشتر با نام People Can Fly شناخته می شد، در سال 2011 با ایده ای جسورانه این بازی را معرفی کرد. یک بازی Sand Box که در آن باید برای بقا تلاش کنید، آن هم در مقابل زامبی هایی که در طول شب به شما حمله می کنند. بر این اساس شما باید در طول روز ابزار جمع کنید و در طول شب بجنگید. اما ایده ها به همینجا ختم نمیشد. این بازی هر بازی ای که فکرش را بکنید تاثیری پذیرفته است. ماینکرافت بیشترین تاثیر را بر بازی گذاشته. ایده ی جم آوری ابزار و ساخت ساز ابزار از صفر و تغییر توپوگرافی زمین برای ساخت قلعه ای جهت مقابله با زامبی ها از ماینکرافت آمد ایده های MMO و RPG و شوتر و … این بازی سرشار از ایده های مختلف است. ایده هایی که هوش از سر هر بازیکنی می برد. البته این بازی تا کنون در انحصار PC بوده است شاید دلیل آن ضعف سخت افزاری نسل هفتم بود و چون از زمان معرفی نسل هشتم هیچ خبری از بازی نشده در گوشه ای نیز بازی برای کنسول های تازه نفس نسل هشتم نیز در حال توسعه باشد. شاید هم جدا شدن کلیف بلژینسکی تاثیری در روند و تیم سازنده گذاشته است و باعث شده تیم سازنده تمایلی برای عرضه ی نسخه ی کنسولی نداشته باشند. اما چیزی که در حال حاضر مشخص است این موضوع است که Fortnite هنوز هم اولین بازی ساخته شده با موتور UE4 است که در سال 2014 به طور انحصاری برای PC منتشر شود.

 46) Mario Kart 8

سازنده: Nintendo EAD Group No.1
ناشر: Nintendo
Wii U

پس از ورود به نسل جدید، کم کم همگان به این باور رسیدند که Wii U یک شکست بزرگ برای Nintendo خواهد بود. نینتدویی که در نسل قبل نیز با این که کنسولی که عرضه کرده بود حتی قادر به اجرای بازی های HD نبود، توانست موفقیت بزرگی را به دست آورد در نسلی که قدرت حرف اول و آخر را می‌زند باز هم با خلاقیت خود و تزریق آن به بازی های شاد و نوآورانه سعی در نجات Wii U دارد. یکی از چند بازی بزرگی که این شرکت برای سال جاری می‌سازد، Mario Kart 8 نام دارد؛ نسخه هشتم از سری محبوب Mario Kart که در سبک Racing Arcade طراحی شده اند. Gameplay کلی بازی همان فرمول نسخه های قبلی را داراست؛ چندین شخصیت از دنیای Mario در یک مسابقه اتومبیل رانی شاد و لذت بخش در کنار یک دیگر جمع می‌شوند و به رقابت می‌پردازند. در طول مسیر، ابزار مختلفی درون جعبه تعبیه شده اند که شامل وسایل مختلفی اعم از بمب ها و محافظت کننده ها هستند. میراث نسخه هشتم از عناوین قبلی خود، مواردی مانند حضور موتور سیکلت ها و 12 نفره بودن مسابقات است و از جمله قابلیت های جدید می‌توان به رانندگی بر روی دیوار ها و سقف اشاره نمود. همچنین چندین وسیله نقلیه جدید مانند ATV، سفینه فضایی و موتور های جدید به بازی اضافه شده اند. یک بخش Online جذاب برای رقابت با تمامی بازیکنان واقع در دنیا نیز در بازی گنجانده شده که تا 12 بازیکن را نیز پشتیبانی می‌کند. یکی دیگر از پیشرفت های این نسخه، وجود Mario Kart TV است که به بازیکنان اجازه می‌دهد تا فیلم های ضبط شده از مسابقات خود را با دوستان و تمامی دنیا به اشتراک بگذارند. از شخصیت های جدید اضافه شده نام Rosalina، شاهزاده که در سری بازی های Super Mario Galaxy شاهد آن بودیم، بیش از دیگران به چشم می‌آید. Mario Kart 8 و Super Smash Bros از جمله عناوین مهم نینتندو خواهند بود که در سال 2014 عرضه می‌شوند.

 45) Dying Light

سازنده: Techland
ناشر: Warner Bros. Interactive
PC, PS4, Xbox One

استودیو Techland تا چندی پیش بیشتر با سری بازی‌های Call of Juarez شناخته می‌شد، ولی در سال 2011 و با ساخت عنوان Dead Island نشان داد که توانایی خوبی در به تصویر کشیدن دنیایی آکنده از زامبی‌ها دارد. دنیایی که در بازی جدید این استودیو نیز به چشم خورده و بار دیگر با زامبی‌ها، این موجودات محبوب قرن جدید مواجه خواهیم شد.
Dying Light در دنیایی وسیع و Open World (البته نه در ابعاد خیلی عظیم) اتفاق می‌افتد و بازیکن نقش فردی را برعهده می‌گیرد که در منطقه‌ای پر از زامبی اسیر شده است. در یک چنین دنیایی، فراهم کردن امکانات لازم برای ادامه زندگی سخت‌ترین کار ممکن بوده و تمرکز اصلی بازی نیز روی همین موضوع است. بازیکن باید در طول روز و زمانی که دید بهتری وجود دارد، به جستجو در محیط‌های پیچ در پیچ و گسترده بازی پرداخته و وسایل مورد نیاز و سلاح‌های مورد نظر خود را جمع‌آوری کند. البته این موضوع به همین سادگی نبوده و در خیلی موارد ممکن است قبل از شما فرد دیگری به محموله‌های مورد نظر رسیده یا حتی تعداد سرباز مسلح در آن محل حضور داشته باشند. موضوعی که کار را برای شما دشوار کرده و باید به سختی با آن‌ها مبارزه کنید و یا از خیر محموله بگذرید. در طول بازی کاراکترهای دیگری نیز حضور پیدا می‌کنند که می‌توانند نقش همکار یا دشمن شما را داشته و ماجراهای متنوعی را فراهم کنند.
در طول روز زامبی‌ها به آرامی و مانند زامبی‌های کلاسیک به کار خود مشغول بوده و با حرکات و صداهای خود، یادآور نمونه‌های قدیمی این سبک هستند. البته آن‌ها کاملاً بی‌خطر نیز نبوده و در صورت زیاد شدن تعدادشان یا غافل‌گیر کردن بازیکن، می‌توانند او را از پا دربیاورند. ولی سلاح‌های متنوع از یک تکه چوب گرفته تا میله‌ای که با اتصال یک سیم برق‌دار شده است، به یاری بازیکن می‌آیند. اما بخش اصلی و ترسناک ماجرا به شب‌ها مربوط می‌شود و نام بازی نیز به همین دلیل انتخاب شده است. با فرا رسیدن شب و از بین رفتن روشنایی، همین زامبی‌های کند و آرام به موجوداتی قدرتمند و سریع تبدیل می‌شوند که فرار کردن از دست آن‌ها عاقلانه‌ترین کار ممکن است. این موجودات علاوه بر سرعت زیاد، باهوش‌تر نیز شده و توانایی بالا رفتن از ارتفاع و دنبال کردن بازیکن در هر مسیری را دارند. می‌توان گفت بازیکن در حالی که در طول روز نقش شکارچی زامبی‌ها را ایفا می‌کند، در شب به شکار و طعمه آن‌ها تبدیل شده و باید خود را از چنگال این شکارچیان حرفه‌ای در امان نگاه دارد. بازی دارای المان‌های پارکور وسیعی بوده و بازیکن در حال حرکت در محیط‌های متنوع بازی می‌تواند از دیوارها بالا رفته، از بلندی‌ها پریده و زیر موانع سُر بخورد. حرکاتی که یادآور بازی Mirror’s Edge بوده، با دوربین اول شخص بازی هماهنگی خوبی داشته و بازیکن را بیش از پیش درگیر بازی می‌کند.
بازی از آخرین نسخه موتور گرافیکی Chrome استفاده می‌کند و شاهد گرافیکی بسیار زیبا در بازی هستیم. از نورپردازی طبیعی تا حرکات درختان و اشیا به دلیل وزش باد، همه و همه دست به دست یکدیگر می‌دهند تا جلوه‌های بصری زیبایی را شاهد باشیم. جزییات محیط‌ها نیز بسیار زیاد بوده و در خیلی از خانه‌های متروکه می‌توان دکورهای متنوع و وسایلی چون تلویزیونی که در حال پخش برنامه است را مشاهده کرد. صداگذاری زامبی‌ها نیز به بهترین شکل ممکن انجام شده و حس ترس و دلهره را دوچندان می‌کند.
این روزها استفاده از زامبی‌ها در بازی‌های کامپیوتری به بیشترین حد خود رسیده است و Dying Light نیز در نگاه اول عنوانی کلیشه‌ای به نظر می‌رسد، ولی بازی المان‌های زیادی برای جذب مخاطبین داشته و می‌تواند به عنوانی زیبا در بین بازی‌های مشابه خود تبدیل شود.

 44) Fable Legends

سازنده: Lionhead Studios
ناشر: Microsoft Studios
Xbox One

استودیو زیرمجموعه مایکروسافت، Lionhead یار و یاور همیشگی این شرکت با سری Fable، باز هم عنوانی شخصیت پردازانه فانتزی میان رده سنی را مهیای بازار فروش Xbox One کرده است. Fable Legends با گیم‌پلی کلاسیک و ویژگی‌های بصری پیشرفته، ترکیبی است از نسخه‌های قبلی این سری از جمله Fable II ،Fable Anniversary و Fable III. نقش بازی‌های میا‌ن‌رده سنی در بازار فروش کنسول‌ها بسیار تعیین کننده و غیر قابل انکار است و توجه به این بازی‌ها در کنار بازی‌های هاردکور و رده سنی بزرگسال حیاتی است. ویژگی دیگر سری Fable، شخصیت پردازی آن است و نشان می‌دهد آن چیزی که نوجوانان به آن نیاز دارند صرفا یک بازی شاد و مفرح خطی نیست و باید به آن‌ها امکان تصمیم‌گرفتن برای کاراکتر را فراهم کرد.
بازی در حدود 400 سال پیش از تحولات نسخه اول اتفاق می افتد و گذری می‌کند به سرگذشت Albion، جایی که جهان بسیار خطرناک و ترسناک می‌نماید. بازی در دو حالت تک‌نفره و چندنفره قابل بازی است و در حالت چندنفره می‌توانید با جمع چهارنفره دوستان خود به بازی بپردازید.
هر چند Fable Legends یک Prequel است و نمی‌توان در حد یک نسخه شماره‌دار از آن انتظار داشت، اما هواداران این سری می‌توانند از ویژگی‌های بصری بهبود یافته و ماجراجویی‌های جدید آن لذت ببرند.

 43) The Witness

سازنده:Number None, Inc.
ناشر: TBA
PC, iOS, PlayStation 4

کنسول PS4 این روزها دارای لیست عظیمی از بازی‌های مستقل بوده و روز به روز نیز به تعداد این عناوین اضافه می‌شود. شاید عده‌ای این موضوع را به بعد از E3 2013 ارتباط دهند، ولی اگر به فوریه 2013 بازگشته و کنفرانس معرفی PS4 را به یاد آوریم، یکی از نخستین عناوین معرفی شده برای این کنسول نیز بازی‌ای مستقل بود. بازی The Witness که اثر جدید Jonathan Blow، خالق بازی زیبا و به‌یادماندنی Braid است. البته بازی علاوه بر PS4 برای PC و iOS نیز عرضه خواهد شد.
با وجود مدت زمان زیادی که از معرفی بازی می‌گذرد (معرفی اولیه در سال 2009) ولی اطلاعات زیادی از گیم‌پلی آن منتشر نشده و ویدئوهای بازی نیز اکثراً حول محور پازل‌های مشابه با هم می‌گذرند. موضوعی که شاید به سورپرایزهایی برگردد که Jonathan Blow قول آن‌ها را در نسخه نهایی داده است. بازی به گفته سازندگان آن برای 100% شدن بین 25 تا 40 ساعت زمان می‌برد، به شکلی که شاید بتوان آن را یکی از بزرگ‌ترین و طولانی‌ترین بازی‌های معمایی تاریخ دانست. The Witness در جزیره‌ای متروکه و زیبا اتفاق می‌افتد که به چندین بخش مختلف تقسیم شده است. بخش‌هایی که از طریق لوکیشن‌های طبیعی مانند چمنزارها و دشت‌ها و سازه‌های مصنوعی مانند پل‌ها و گذرگاه‌ها به یکدیگر متصل شده‌اند. هر بخش دارای پازل‌های مختلفی بوده و البته هیچ راهنمایی برای حل معماهای بازی وجود ندارد. برای مثال در یک بخش بازیکن به پنلی می‌رسد که چند صفحه برای حل پازل دارد. او باید ابتدا کار را از ساده‌ترین پازل شروع کرده و با پی بردن به راه‌حل معما به حل آن پرداخته و رفته‌رفته به سمت پازل‌های دشوارتر برود. یکی از مواردی که تا امروز نمایش داده شده، به پازلی مربوط می‌شود که در آن باید در یک صفحه با خطوط مختلف، خطی را از نقطه شروع آغاز کرده و پیرامون دایره‌های سفید کشیده و به انتها برسانید. موضوعی که شاید در توضیح ساده به نظر برسد، ولی در مراحل بالاتر چالش بزرگی برای بازیکن خواهد بود. البته همه بخش‌ها به این شکل نبوده و گاهی اوقات شاهد معماهایی خواهیم بود که پیدا کردن آن‌ها به مراتب سخت‌تر است. معماهایی که در دل طبیعت و شاخ و برگ درختان پنهان شده و بازیکن برای پیدا کردن آن‌ها باید تلاش بیشتری کند. با حل معماهای هر بخش، نورافکنی شروع به کار کرده و یک پرتوی نورانی به سمت برجی در مرکز جزیره می‌فرستد. برجی که رسیدن به آن هدف نهایی بازیکن بوده و باز شدن راه ورود آن، نیازمند حل تعداد زیادی از معماها خواهد بود.
البته The Witness تنها شامل این‌گونه پازل‌ها نبوده و به گفته Blow باید منتظر اتفاقات بیشتری در طول بازی باشیم. همچنین فایل‌های صوتی خاصی نیز در بخش‌های مختلف جزیره وجود دارند که بازیکن با پیدا کردن آن‌ها می‌تواند به اطلاعاتی در مورد جزیره و پیشینه آن دسترسی پیدا کند. بازی از نظر بصری بسیار زیبا و چشم‌نواز بوده و سرشار از رنگ‌های گرم و زنده است. طراحی درختان و مناظر نیز به زیبایی صورت گرفته و حالتی آبرنگ‌مانند به بازی داده است. The Witness با زاویه اول شخص خود تا حدودی یادآور سری محبوب Myst بوده و قرار است به بهترین شکل ممکن عطش طرفداران عناوین ماجرایی و پازل‌محور را سیراب کرده و بار دیگر همچون Braid ذهن آن‌ها را به چالش بکشد.

 42) Wolfenstein: The New Order

سازنده:MachineGames
ناشر:Bethesda
Microsoft Windows PlayStation 3 PlayStation 4 Xbox 360 Xbox One

عناوین بزرگ همیشه برای موفقیت مشکلات بیشتری نسبت به رقبای تازه دارند! علاوه بر رقابت با تازه وارد ها این گذشته ی پر افتخار و روشن آن هاست که خود چون مانعی بزرگ راه ادامه ی موفقیت ها را دشوار می سازد.

این روزها و در دوره ای که ماشین پول سازی اکتیویژن به عنوان سمبل ژانر قدیمی و محبوب FPS شناخته می شود، شاید عده ی معدودی ابتدای راه را به خاطر بیاورند. زمانی که نابغه ای به نام جان کارمک با جادوی سه بعدی خود در Wolfenstein برای اولین بار بازی های رایانه ای را به یک موج جهانی تبدیل کرد.
حال بیش از دو دهه از آن روزها می گذرد و در بازار اشباع شده اما وسوسه بر انگیز شوترها نام های متعددی به چشم می خورند. Wolfenstein هم بعد از شاهکار سال 2001 هیچگاه رنگ موفقیت های گذشته را ندیده است. حتی ریبوت سری در سال 2009 هم وضعیت سری را وخیم تر کرد و آن میراث بزرگ را به ورطه ی سقوط کشانید. اما این پایان راه این IP قدیمی و محبوب است؟ به نظر می رسد که اینگونه نیست. با انتقال مالکیت حقوقی سری به Bethesda و اعضای خوش سابقه ی استودیوی Machine Games به نظر می رسد می توانیم آینده ی نسبتا روشنی را برای سری پیش بینی کنیم. نمایش های بازی تا کنون هر چند جذاب و با کیفیت به نظر می رسند اما با آنچه انتظار ما از موتور پیشرفته ی id Tech 5 است هنوز فاصله دارد.
باید گفت Wolfenstein The New Order مجموعه ای از تهدید ها و فرصت هاست. عدم وجود بخش چند نفره یک تیغ دو لبه است یا شاهکاری چون Infinite و یا شکستی مفتضحانه در بازار. اما امید اصلی ما به این بازی در سازندگان آن نهفته است باید دید این تیم جدید می تواند سری را به جایگاه واقعی خود برگرداند یا خیر.

 41) Broken Age

سازنده: Double Fine Productions
ناشر: Double Fine Productions
Android, iOS, Linux, Mac OS X, Microsoft Windows, Ouya

این روزها بازار Kickstarter بسیار داغ بوده و بازیسازهای زیادی از طریق این سایت به جمع‌آوری بخشی از هزینه ساخت بازی‌های خود مشغول هستند. یکی از مهم‌ترین مزایای این سایت، کمک به ساخت عناوینی است که در حالت عادی کمتر ناشری روی آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌کند و طرفداران این نوع بازی‌ها خود هزینه ساخت آن‌ها را متقبل می‌شوند. Broken Age نیز یکی از این بازی‌ها است که توانست از طریق Kickstarter مبلغ قابل توجه 3.3 میلیون دلار از هزینه ساخت خود را به‌دست آورد. بازی‌ای که استودیو Double Fine Productions در حال تهیه آن بوده و به زودی بخش اول آن عرضه خواهد شد.
Tim Schafer نامی آشنا و محبوب برای علاقمندان عناوین ماجرایی است. کسی که در ساخت بازی‌های بزرگی چون The Secret of Monkey Island، Full Throttle و Grim Fandango نقش اساسی داشت و اینک با Broken Age بار دیگر قرار است دوران خوش بازی‌های ماجرایی را زنده کند. Broken Age عنوانی در سبک اشاره و کلیک بوده و شباهت‌های زیادی به عناوین قدیمی و معروف این سبک دارد. البته سازندگان بازی به فکر مخاطبین جدید نیز بوده و بازی خود را ترکیبی از المان‌های سنتی و ویژگی‌های مدرن نامیده‌اند. Broken Age بیشتر از تکیه بر روی گزینه‌های نوشتاری برای انجام کارهای مختلف، به آیتم‌ها و عکس‌العمل‌های کاراکترها وابسته است و البته از دیالوگ‌ها نیز به خوبی در آن استفاده شده است. بازی به سبک اکثر آثار Double Fine دارای طنز جالبی بوده و دیالوگ‌های خنده‌دار از زبان کاراکترهای مختلف شنیده می‌شود.
بازی دارای دو کاراکتر اصلی خواهد بود. پسری به نام Shay که در دنیایی آینده‌گرایانه زندگی خود را به تنهایی در یک سفینه فضایی سپری می‌کند و کامپیوتر اصلی سفینه همه جزییات کارهای او را زیر نظر دارد. و دختری به نام Vella که در روزگاری دور در دهکده‌ای به نام Meriloft در حال زندگی بوده و می‌خواهد از سرنوشت شوم خود فرار کند، زیرا او بر اساس یک رسم سنتی از طرف اهالی دهکده به عنوان قربانی بعدی هیولایی ترسناک انتخاب شده است. بازیکن کنترل هر دو کاراکتر را در بخش‌های مخصوص هرکدام برعهده گرفته و احتمالاً بعد از ماجراهایی، این دو به یک نقطه مشترک رسیده و ماجراهای خود را به همراه یکدیگر پیگیری می‌کنند.
بازی از نظر بصری بسیار زیبا و تماشایی بوده و حالتی نقاشی‌مانند دارد. گرافیک هنری چشم‌نواز و رنگ‌بندی‌های زنده، جلوه زیبایی به بازی داده‌اند. در بخش موسیقی و صداگذاری نیز با عنوان با کیفیتی طرف هستیم و Elijah Wood که با نقش Frodo در سری فیلم‌های The Lord of the Rings محبوبیت زیادی به‌دست آورد، صداگذاری یکی از کاراکترهای اصلی بازی را برعهده دارد. در کنار او افراد معروف دیگری چون Jack Black و Jennifer Hale نیز در بازی صداپیشگی کرده‌اند.
Broken Age قرار است در چند بخش عرضه شود. عنوانی که با حضور Tim Schafer و بدون نظارت‌های سخت‌گیرانه ناشران سودجو، می‌تواند بار دیگر سبک ماجرایی اشاره و کلیک را به دوران اوج خود برگرداند.

 40) The Sims 4

سازنده: The Sims Studio
ناشر: Electronic Arts
PC, Mac
سری sims از دو لحاظ یکی از حائز اهمیت ترین عناوین دنیای بازی های کامپیوتری است. دلیلی اول محبوبیت جادویی این عنوان در سرتاسر دنیا که آن را تبدیل به یکی از پر فروش ترین بازی ها در تاریخ بازی های کامپیوتری کرده و مورد بعدی اینکه این عنوان حاصل تفکر و خلاقیت فرد بزرگی به نام ویل رایت است که وزنه ای بزرگ در میان سازندگان بازی های کامپیوتری بشمار می رود. فردی که در معرفی و پیشبرد بازی های کامپیوتری در خارج از محافل هنر هشتم نقش بسزایی داشته است.
بعد از موفقیت خیره کننده نسخه اول بازی در سال 2000 استدیو سازنده یعنی maxis چهار سال برای تکرار موفقیت شماره اول مخاطبان را منتظر گذاشت. sims 2 در سال 2004 منتشر شد و ویل رایت و استدیوی سازنده اش به خوبی به انتظار چهار ساله ی طرفداران بی شمار سری sims پاسخ دادند. از سال 2005 تا 2008 بسته های الحاقی مختلف وظیفه تکراری نشدن sims 2 را بر عهده داشتند. همه این حمایت ها و بروز رسانی ها باعث شد تا sims 2 با فروش 75 میلیونی خود به یکی از عناوین جاودانه تاریخ بازی های کامپیوتری تبدیل شود! در سال 2008 نیز شماره سوم بازی توسط EA تایید شد با این تفاوت که استدیوی جدیدی با نام The Sims Studio ساخت این شماره را بر عهده داشت. خبری که به شدت باعث نگرانی طرفداران بازی شد. استدیوی maxis نیز علت دخالت نداشتن بر روی این شماره را کار بر روی پروژه spore دانست. و عنوان خود برای قسمت سوم sims را از سازنده به ناظر تقلیل داد. یک سال بعد، بعد از انتشار بازی مشخص شد نگرانی های طرفداران پُر بیراه نبوده و شماره سوم به وضوح روح و اصالت عناوینی که توسط maxis منتشر شده اند را در خود ندارد. بسته های الحاقی بازی نیز با وجود تنوع باز هم نتوانست موفقیت دو شماره قبل را تکرار کند و بدین گونه پرونده sims 3 به عنوان نا امید کننده ترین بازی در این سری بسته شد. در Gamescon سال 2013 بعد از زمزمه هایی مبنی بر معرفی شماره چهارم، EA بلاخره در کنفرانس خود جزئیات و زمان انتشار شماره چهارم را اعلام کرد و بر خلاف شایعات تایید کرد که sims 4 یک عنوان تک نفره است ( بعداً مشخص شد که در ابتدا sims 4 قرار بود عنوانی MMO باشد). اما خبر خوب برای طرفداران بازی در جایی بود که EA اعلام کرد ساخت sims 4 بار دیگر به دستان صاحب اصلی خود یعنی maxis برگردانده خواهد شد. در حال حاضر ساخت و توسعه sims 4 در سکوت توسط دو استدیوی maxis و The Sims Studio در حال انجام است. بازی تا پاییز سال جاری تاخیر خورده است و هنوز موارد زیادی از جزئیات بازی منتشر نشده. بدون شک sims 4 یکی از مهمترین بازی های عرضه شده در سال 2014 خواهد بود. عنوانی که بار دیگر به استدیوی خاطره ساز maxis سپرده شده است. استدیویی که دیگر در آن ویل رایت وجود دارد و البته ساخت عنوان فوق العاده ضعیفی مانند Sim City 2013 را نیز این اواخر در کارنامه خود به ثبت رسانده است. آیا تاریخ برای موفقیت مجدد سری sims تکرار خواهد شد؟

39) Syberia III

سازنده: Microids
ناشر: Anuman Interactive
PC

Syberia نامی آشنا برای PC Gamer های نسبتا قدیمی به حساب می‌آید. نسخه اول این سری محبوب در سال 2002 منتشر شد؛ این عنوان معمایی از همان ابتدا با دنیای رمز آلود و پازل گونه خود، چالش های خود را با روایت داستان دختری به نام Kate Walker مطرح می‌کرد. پس از موفقیت نسخه اول سازنده بازی، Anuman Interactive، تصمیم گرفت تا Syberia II را نیز روانه بازار کند. بالاخره و پس از گذشت 5 سال، نسخه سوم نیز برای PC و PS3 معرفی شد که در ابتدا همه آن را یکی از دروغ های آوریل به شمار می‌آوردند و قرار شده بود تا در سال 2010 انتشار یابد اما مشکلات گوناگونی که سر راه سازندگان قرار گرفت، آن ها را وادار به تاخیر انداختن این عنوان به تاریخ نا معلومی نمود؛ حتی به توافق نرسیدن با Sony، این بازی را تا پای حذف PS3 از بین پلتفرم ها نیز پیش برد. کمی بعد اعلام شد که ساخت بازی از سر خواهد گرفته شد و تیم سازنده سعی دارد تا گرافیک 3 بعدی واقعی را طراحی کند و در این راه، الگوی خود را نیز Assassin’s Creed معرفی کردند؛ اما به دلیل مشکلات مالی، نسخه سوم نیز با همان موتور بازی‌ سازی دو نسخه اول ساخته و پرداخته خواهد شد. Game Play این سری به صورت سوم شخص (Third Person) بوده و بازیکن را در دنیای وسیعی از پازل ها فرو می‌برد. معما ها گاه بسیار آسان و بعضی اوقات نیز بسیار سخت و حتی مرگبار هستند؛ به گونه ای که موجب کشته شدن Kate شده و بازیکن را مجبور می‌کنند تا بار دیگر و با راهی جدید، به حل پازل مشغول شود. بسیاری از مکان هایی که در بازی شاهد آن ها هستیم؛ از روی مناطق واقعی ساخته شده اند. برای مثال مهمان خانه ابتدای نسخه اول، در دهکده ی Valadilène واقع در فرانسه رخ می‌دهد. در Syberia III بار دیگر شاهد همان گیم پلی شیرین 12 سال پیش این بار با گرافیکی کمی پیشرفته تر خواهیم بود؛ همان طور که پیش تر اشاره شد، در طی مشکلات سال 2010، نویسنده این سری آقای Benoit Sokal از تیم جدا شد ولی سرانجام اعلام شد که با وی دوباره به توافق رسیده اند و طرفداران می‌توانند منتظر یک داستان پر رمز و راز و غنی دیگر از ایشان در عنوانی که در سال 2014 منتشر خواهد شد، باشند.
نظرات
سینا: یکی دیگه از شاهکارهای دوران بچگی که شماره جدیدی ازش می خواد بیاد! هرچند بعیده تاثیری رو که Syberia و II داشتن این بتونه رو من داشته باشه.
سهیل: ساخت این بازی مثل معجزه برای طرافداراش منجمله خودم هستش.دو نسخه اول بازی قطعا بهترین تجربه های من از سبک Adventure هستش.دیدار دوبار با کیت میتونه به یادماندنی باشه.
مجتبی: یکی از عناوینی که حس نوستالوژی رو تو آدم به حد اعلا می رسونه.,

 38) Murasaki Baby

سازنده: Ovosonico
ناشر: Sony Computer Entertainment
PlayStation Vita

کنسول Vita این روزها نیاز به بازی‌های انحصاری بیشتری برای جذب مخاطبان دارد و در این راه یکی از عجیب‌ترین عناوین معرفی شده برای این کنسول دستی را می‌توان Murasaki Baby نامید. عنوانی که استودیو Ovosonico در حال تهیه آن بوده و در سال جاری عرضه خواهد شد.
دختری کوچک و بامزه کاراکتر اصلی بازی است که در نگاه اول شاید متوجه نکته خاصی در مورد او نشویم، ولی کافی است کمی به او دقت کنیم تا شاهد دخترکی باشیم که دهان او در بالای چشمانش قرار گرفته و صدای خاص و متفاوتی نسبت به سایر کودکان دارد! این دختر بی‌نوا و مظلوم مادر خود را گم کرده و در راه پیدا کردن او، نیازمند کمک شما خواهد بود. شما می‌توانید با گرفتن دست او، به سمت جلو هدایتش کرده و در راه پرپیچ و خم و خطرناکی که دنبال می‌کند، یاری‌اش کنید. دنیای بازی نیز مانند کاراکتر اصلی آن دارای طراحی‌هایی بسیار عجیب و منحصربفرد بوده و موجودات ترسناک و دلهره‌آوری در این دنیا زندگی می‌کنند. برای مثال یکی از این موجودات که در مقطعی از بازی به تعقیب دخترک می‌پردازد را می‌توان به شکل یک بینی بزرگ توصیف کرد که دهانی نیز در پشت سر آن وجود دارد! این موجود بینی‌مانند با بو کشیدن به دنبال طعمه خود می‌گردد و باید با استفاده از قابلیت‌های Vita، حواس او را پرت کرده و به سمت آیتم‌هایی چون گل‌های خوشبوی پس‌زمینه هدایت کنید. یا دشمنانی که با شکل و شمایل سنجاق‌قفلی پرنده به بادکنک دخترک حمله کرده و باید با زدن انگشت روی آن‌ها، نابودشان کرد. استفاده از ویژگی‌های مختلف Vita به همین مورد خلاصه نشده و قابلیت‌های زیادی در اختیار بازیکن وجود دارد. از قابلیت لمسی که در آن با گرفتن دست دخترک او را هدایت می‌کنید یا بادکنکی که موقع ترس از دست او رها می‌شود را به او برمی‌گردانید، تا استفاده از صفحه لمسی پشت کنسول که برای تعویض پس‌زمینه‌ها به کار می‌رود و … بازی در کنار مراحل معمولی خود، پازل‌ها و معماهایی دارد که برای حل آن‌ها نیز باید از قابلیت‌های مختلف Vita استفاده کنید.
موسیقی‌های Murasaki Baby به خوبی با جو بازی همخوانی داشته و شاهد موسیقی‌هایی زیبا و غم‌انگیز هستیم که احساسات کاراکتر اصلی را به زیبایی به بازیکن منتقل می‌کنند. همچنین حالت بصری بازی منحصربفرد بوده و گرافیک متفاوت و خاص آن با استفاده از رنگ‌بندی‌های مناسب حس غریبی به بازی می‌دهد. کاراکتر اصلی سیاه و سفید بوده و تنها گل‌سر و بادکنک قلبی او قرمزرنگ هستند. همچنین محیط‌های اصلی نیز به شکل سیاه و سفید بوده، ولی محیط‌های پس‌زمینه هرکدام رنگ مخصوص به خود را دارند. به طوری که در یک بخش تمام عناصر پس‌زمینه سبزرنگ هستند و در بخشی دیگر به رنگ قرمز درمی‌آیند. حس عجیب جاری در بازی در ترکیب با طراحی محیط‌ها و کاراکترها یادآور کارهای کارگردان بزرگ Tim Burton بوده و از آثار هنرمندی به نام Edward Gorey نیز الهام گرفته شده است. این حال و هوای عجیب بازی بی‌دلیل نیست، زیرا کارگردان آن یعنی Massimo Guarini پیش از این روی عناوینی چون Killer7، No More Heroes و Shadows of the Damned نیز کار کرده است، عناوینی که طراحی بصری خاص خود را داشته‌اند.
هرچند بعید است Murasaki Baby به دلیل سبک خاص و حال و هوای عجیب خود فروش زیادی را تجربه کند و به تنهایی عصای دست Vita شود، ولی پتانسیل تبدیل شدن به یکی از جالب‌ترین و منحصربفردترین عناوین سال 2014 را داشته و می‌تواند طرفداران مخصوص خود را به‌دست آورد.

 37) Wasteland 2

سازنده: InXile Entertainment
ناشر: InXile Entertainment
PC, Mac, Linux
این روزها بازار بازیهای آخرالزمانی داغ داغ است، جدا از تلاش سازنده ها برای خلق عناوین جدید آخر الزمانی، عده ای به سراغ عناوین قدیمی خود رفته دست به دامان آن ها شده اند. در این میان Wasteland که نامش با نام Brian Fargo گره خورده است در حال تدارک دومین نسخه از این سری شخصیت پردازانه آخرالزمانی است. Brian Fargo که در سال 1988 پروژه بازی Wasteland را در استودیو Interplay Entertainment رهبری کرده است و نقش قابل توجهی در شکل گیری سری موفق Fallout داشته است، در سال 2002 استودیو مستقل کوچکی بنام inXile Entertainment تاسیس کرد که هم اکنون در حال طی کردن مسیر کسب موفقیت و شهرت گام بر میدارد و Wasteland 2 پروژه ای است که در رقم زدن سرنوشت این استودیو تاثیر زیادی خواهد داشت.
پس از جنگ هسته ای و کشتار جمعی بزرگ در سال 1998، یک شرکت وابسته به ارتش ایالات متحده که در صحراهای خالی از سکنه جنوب غربی در حال ساخت پل بودند، به یک زندان ایالتی مملو از تاسیسات صنعتی پناه می آورند. پس از مدتی سربازان به جستجوی بازماندگان در حوالی محل استقرار خود برمی‌آیند و آن ها را به پناهگاه خود دعوت می‌کنند. پس از چند سال آن ها نام “رنجرهای صحرا” را برای گروه خود برگزیده و در پی کمک‌رسانی به بازماندگان هستند.
Wasteland 2 یک بازی شخصیت‌پردازی با مبارزات استراتژیک همراه با نمای ایزومتریک و دوربین قابل چرخش است. گروه‌های رنجر تا 7 نفر ظرفیت دارند که میتوان تا 4 نفر بازیکن به همراه سه کاراکتر با کنترل هوش‌مصنوعی در گروه قرار داد. همچنین کاراکترها قابلیت شخصی‌سازی بسیار زیادی دارند، از حرکات و مهارت‌ها گرفته تا ظاهر آن‌ها.
اگر از هواداران سبک شخصیت پردازی هستید، Wasteland 2 پتانسیل تبدیل شدن به یکی از بهترین تجربه های شخصی شما را دارد.

 36) Middle-Earth: Shadow of Mordor

سازنده: Monolith Productions
ناشر: Warner Bros
PC, PlayStation 3, PlayStation 4, Xbox 360, Xbox One
همه با دنیای پر آوازه ارباب حلقه ها (به انگلیسی Lord of the Rings) آشنایی داریم؛ دنیایی عظیم که نخستین بار توسط یک پروفسور واژه شناسی عضو دانشگاه Oxford انگلیس خلق شد. رمان پروفسور Tolkien منبعی شد برای ساخت هزاران فیلم، بازی و… موفق و ناموفقی که یکی پس از دیگری عرض اندام می‌کردند. Middle-Earth: Shadow of Mordor نام آخرین بازی ساخته شده از روی این اثر است که در سبک RPG منتشر خواهد شد. در آگوست 2013 فاش شد که Monolith Productions در حال کار بر روی یک عنوان بزرگ جدا از Guardians of Middle-earth است؛ در ماه نوامبر به صورت رسمی اعلام شد که Middle-earth: Shadow of Mordor توسط تیم نام برده و با همکاری Middle-earth Enterprises ،Peter Jackson و گروهی از افراد Weta Workshop در حال ساخت بوده و نتیجه این همکاری حفظ شدن و گنجانده شدن هر چه زیباتر شخصیت ها، داستان و جو کلی The Lord of the Rings و The Hobbit در بازی است. در این عنوان، بازیکنان نقش یک تفنگ دار به نام Talion با قابلیت هایی شبیه به یک شبح را بر عهده دارند؛ سبک بازی Open World بوده و به بازیکنان اجازه می‌دهد تا آزادانه به حرکت در محیط و انجام مراحل فرعی مشغول شوند. Shadow of Mordor از یک سیستم جدید به نام Nemesis System بهره می‌برد که باعث می‌شود رفتار بازیکن با شخصیت های مهم در Gameplay تاثیر گذاشته و بازخورد و حرکات آن ها نسبت به شما را تحت الشعاع کار های خودتان قرار می‌دهد. Upgrade هایی نیز در بازی تعبیه شده اند که به دو شاخه تقسیم می‌شوند و اجازه می‌دهند تا شخصیت خود را از جنبه “قابلیت های شبحی” و “تفنگ داری” ارتقا دهید. داستان بازی روایت کننده وقایعی است که در میان رویداد های The Hobbit و The Lord of The Rings اتفاق میافتند. خانواده Talion توسط افراد Sauron به قتل رسیده اند و نکته جالب اینجاست که خود Talion نیز در همان زمان کشته شده است اما طی اتفاقاتی دوباره زنده شده و از قابلیت های یک روح برخوردار گردیده است؛ حال او به Mordor حرکت می‌کند تا انتقام خود را بگیرد. داستان شامل Rings of Power نیز می‌شود اما به طور کلی از ارباب حلقه ها جداست؛ با این حال بازیکنان با برخی از شخصیت های معروف سری LotR نظیر Gollum هم ملاقات می‌کنند. برای گشت و گذار در دنیای ارباب حلقه ها باید تا انتشار بازی در سال جاری صبر کنیم.

, 35) Transistor

سازنده:Supergiant Games
ناشر:Supergiant Games
PS4, PC
در سال 2009، Amir Rao و Gavin Simon استودیو Supergiant Games را تاسیس کرده، شروع به ساخت بازی شخصی خودشان کردند. زمانی که در میانه‌های راه ساخت بازی، در همایش Penny Arcade Expo بازیشان را به نمایش عمومی گذاشتند، حتی فکرش را هم نمی‌کردند سر از همکاری با Warner Bros در بیاورند! با کمک‌های Warner در زمینه نشر در کنار ایده‌های خلاقانه پشت بازی، Bastion به موفقیتی بزرگ در سال 2011 رسید که از جمله آن‌ها می‌توان به قرار گرفتن در چندین لیست “بهترین بازی سال” و دریافت تحسین‌های فراوان از سوی منتقدین و مخاطبان بازی اشاره کرد. پای Bastion به Xbox Live نیز باز شد که در آن‌جا نیز به یکی از پرفروش‌ترین بازی‌های تابستانی Live بدل گشت. اکنون استودیوی کوچک SG بیش از 7 کارمند دارد که نیمی از آن‌ها، کارکنان سابق EA Los Angeles بوده که مشغول ساخت عنوانی جدید و مستقل برای ویندوز، لینوکس و PS4 هستند. نام این عنوان جدید Transistor است.
همانند Bastion، Transistor نیز یک بازی اکشن نقش‌آفرینی با نمایی ایزومتریک است. شخصیت اول بازی Red نام دارد. دختری خواننده در شهری با فضای Cyber-Punk که به طرز اتفاقی، به مالکیت شیئی جادویی و اسرارآمیز دست میابد. یک ترانزیستور قدرتمند و جادویی. این ترانزیستور در واقع یک شمشیر هوشمند و قدرتمند است. در این بین افرادی نیز هستند که به شدت به دنبال این شمشیر و خود Red هستند که مشخص نیست اهدافشان چیست. گیم‌پلی بازی شامل دو بخش حرکات آزاد Red به صورت ریل تایم و Planning Mode است. وقتی نوار اکشن Red پُر شود، او وارد مد برنامه ریزی میشود و در آنجا بازیکن میتواند یک سری حرکات و کارها برای از پا در آوردن دشمنان برنامه ریزی کند (که هر کدام از این حرکات، تکهای از نوار اکشن Red را کم میکند.) و بعد از آن، با سرعت بالا اجرا کند. برای پُر کردن دوباره نوار اکشن نیز، Red باید در برابر حملات دشمنان جاخالی دهد. گیم‌پلی در نگاه اول ساده به نظر می‌اید اما بعد از دیدن چند ویدیو و یا در دست گرفتن کنترلر، به شدن جذاب و جالب به نظر می‌رسد.
با توجه به سابقه سازنده و عنوان گذشته این استودیوی کوچک و مستقل، انتظارها از Transistor به شدت بالاست. اینکه آیا Transistor می‌تواند موفقیت بی‌سابقه Bastion را تکرار کند، چیزی است که تا اواخر امسال به جوابش خواهیم رسید.

 34) Driveclub

سازنده: Evolution Studios
ناشر: Sony Computer Entertainment
PS4
با Evolution Studios که آشنایی دارید؟ استودیویی که نسل پیش را با ساخت عناوین مختلف از سری Motorstorm سپری کرد. پس از یک نسل ساخت بازی های ریسینگ off-road یا همان خارج از جاده ای این استودیو دوباره به سمت بازی های ریسینگ جاده ای رو آورده است. Driveclub را شاید بتوان چیزی بین سری Gran Turismo و Need For Speed با امکانات منحصر به فرد آنلاین نامید، یعنی نه شبیه ساز کامل و نه آرکید محض. سازندگان از همان ابتدای معرفی بازی تاکید زیادی بر امکانات آنلاین و اجتماعی این بازی داشته اند. به این صورت که شما می توانید با دوستان خود تیم تشکیل داده و همزمان با دیگران به صورت تیمی به رقابت بپردازید، و یا اینکه در Challengeهای مختلف شرکت کنید و آنها را برای دوستان خود بفرستید تا به صورت غیابی با آنها رقابت کنید. درجه های شخصی سازی زیادی برای این Challengeها در نظر گرفته شده است، برای مثال می توانید زمان بازی را روی شب و هوای کاملا ابری تنظیم کنید که کار را بیش از پیش سخت کنید و… همچنین بازی بر اساس عملکرد و رکوردهای شما Challengeهای مختلفی را به شما پیشنهاد خواهد داد. اما نکات خیره کنندهDriveclub تا به حال بیشتر مربوط به جلوه های بصری آن بوده اند، چرجه کاملا طبیعی روز و شب و تصادفی بودن ابرها در هر مسابقه شرایط خاص و تکی را برای بازیکنان فراهم خواهد کرد. همانطور که گفتیم Driveclub یک ریسینگ جاده ای است (نه پیست) و در آن از جاده هایی در دنیای واقعی استفاده شده، به طور مثال تا کنون در تریلرها شاهد جاده هایی در کشورهای هند، انگلیس و نروژ بوده ایم. از محیط های کوهستانی و برفی گرفته تا جنگل های استوایی مناظر در این جاده ها به کمک نورپردازی کاملا پویا بسیار دیدنی و حیرت انگیز طراحی شده اند. طراحی خود ماشین ها نیز با دقت و جرییات زیادی انجام شده که امکان برجا گذاشتن دمیج ظاهری را نیز فراهم می کند. متاسفانه بعد از تاخیر اولیه بازی تا لحظه نگارش این مقاله هنوز تاریخ عرضه مشخصی از سوی شرکت سونی اعلام نشده است اما گمان می رود که بازی در زمانی بین Q2 و Q3 امسال عرضه شود.

 33) Heroes of the Storm

سازنده: Blizzard Entertainment
ناشر: Blizzard Entertainment
PC, Mac
سال ها پیش یک مد کوچک بر روی بازی World of Warcraft به نام DotA، بزرگترین و اساسی ترین گام را در ژانر MOBA بر داشت. هدف این مد ای بود که افراد با انتخاب قهرمانان خود به پایگاه دشمن یورش ببرند و آن را نابود کنند. این مد بود که توانست eSport ها را به عنوان ورزشی رسمی به جهانیان بقبولاند. اما هر چیزی با گذر زمان دچار کهنگی می شود و ورزش ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. زمان آن رسیده بود که Blizzard نسخه ی دومی را برای DotA معرفی کند، اما شرکت همیشه پیشگام Valve گوی سبقت را از Blizzard ربود و با معرفی DotA 2 تمام معادلات را بر هم زد. حالا تنها کاری که از Blizzard بر می آمد این بود که Valve را متهم به دزدی محتوی دیجیتال کند. اما این کار هم فایده ای نداشت و DotA 2 سال گذشته با موفقیت از سوی Valve برای PC منتشر شد و با اقبالی بی سابقه از سوی هواداران مواجه شد. اما آیا Blizzard که همیشه به فرصت طلبی مشهور است از این ژانر محبوب دست می کشد؟ یا بی خیال این موفقیت ها می شود؟ درست فکر کردید! Blizzard بی خیال نشده! این شرکت با معرفی Blizzard All Star نشان داد که هنوز هم دلش می خواهد یگانه استدیوی موفق در ژانر MOBA باشد. در اوایل سال 2013 بود که این بازی معرفی شد و در همان ابدا نیز تایید شد تمام قهرمانان ساخته شده به دست Blizzard از سارا کریگان کرفته تا دیابلو در این بازی حضور داشته باشند. در BlizzCon 2013 نیز این اسم کلیشه ای به Heroes of Storm تغییر کرد تا نگرش نسبت به بازی از سوی هواداران دچار تغییراتی گردد. این بازی از قوانین موجود در DotA نیز پیروی نخواهد کرد تا به این ترتیب خود را مستقل از آن نشان دهد. برای مثال در این بازی قابلیت نادیده گرفتن، آیتم و ضربه ی نهایی وجود ندارد و همچنین بازی بجای یک نقشه دارای تعدادی نقشه که هر کدام دارای چالش های خود اما به صورت کاملاً متعادل هستند می باشد. مسلماً از سوی بازیکنان همیشه نگرانی هایی در مورد Blizzard وجود دارد! آن هم این است که Blizzard دیگر یک استدیوی بازی سازی نیست بلکه یک بنگاه درآمد زایی است، اما خیالتان راحت این بازی به صورت F2P قرار است منتشر شود و هنوز هم خبر خاصی مبنی بر اینکه بازی از قوائد Pay 2 Win پیروی خواهد کرد یا خیر منتشر نشده. آیا برای یک طوفان آماده هستید؟ پس برای قرارگیری در لیست بازیکنان نسخه ی Beta به سایت بازی سری بزنید.

32) The Crew

سازنده: Ubisoft Reflections, Ivory Towe
ناشر: Ubisoft
PC, Xbox One, PS4
سبک Racing یکی از پر طرفدار ترین سبک های موجود، میان بازیکنان است. یکی از برترین شرکت ها در خلق IP های جدید، Ubisoft، امسال نیز با یک عنوان جدید همگان را به وجد آورده است. The Crew نام بازی جدید شرکت مذکور است که با تلفیقی از Single و Multiplayer سعی در رقم زدن تجربه جدیدی برای هواداران داشته و همراه با Watch Dogs در سال جاری منتشر می‌شود. در صورت انتخاب بازی با دوستان، که در واقع بازی بیشتر روی این مورد نیز مانور می‌دهد، چهار بازیکن با اتومبیل های خود در هر مرحله باید به همکاری با یک دیگر بپردازند تا ماموریت های مختلف را در شهر ها و حومه ایالات متحده آمریکا به انجام برسانند؛ The Crew شامل تمامی شهر های مهم آمریکا بوده و به 5 دسته از لحاظ منطقه ای تقسیم می‌شود. برای ارایه آزادی عمل بیشتر به بازیکنان، در مقایسه با نمونه واقعی، برخی از جاده ها کمی کوتاه تر و بعضی از پیچ ها نیز حذف شده اند. در E3 2013 برای ثابت کردن وسعت دنیای بازی، Julian Gerighty اعلام نمود که رانندگی از یک سوی کشور به سمت دیگر با یک اتومبیل از شرکت Lamborghini، با آخرین حد سرعت و در صورتی که فقط از اتوبان ها استفاده شود، یک ساعت و 45 دقیقه زمان می‌برد؛ همچنین اظهار شد که شهر New York به تنهایی، به اندازه کل Liberty City در عنوان GTA IV وسعت دارد. از جمله موارد لذت بخش و صد البته مهم برای دوست داران این سبک، قابلیت شخصی سازی است؛ Customization در The Crew به 3 بخش Street ،Off-Road و Circuit محدود می‌شود و بازیکن اجازه دارد تا با استفاده از تنظیمات دلخواه و اتومبیل مناسب، وقت خود را صرف مسابقات در مناطق گوناگون کند؛ برای مثال کسی که به مسابقات در جاده علاقه مند است، با انتخاب یک Camaro و انجام شخصی سازی های مرتبط با مسیر های جاده ای، می‌تواند یک تجربه کم نظیر را برای خود بسازد. به اتمام رساندن بخش داستانی بازی چیزی حدود 20 ساعت وقت برده و این قسمت، می‌تواند به تنهایی و یا با همکاری دوستان به انجام برسد. برای هر چه واقعی تر جلوه دادن بازی، در این عنوان به هیچ وجه صفحه Loading و یا حتی منوی Pause نیز وجود نخواهند داشت. با استفاده از تلفن های همراه هوشمند، امکان شخصی سازی و ساخت اتومبیل ها از راه دور امکان پذیر است. The Crew که قرار بود در سال 2013 همراه با Watch Dogs منتشر شود، مانند بازی یاد شده تاخیر خورد و در 2014 شاهد عرضه آن ها به بازار خواهیم بود.

 31) Project CARS

سازنده: Slightly Mad Studios
ناشر: Slightly Mad Studios
Microsoft Windows و SteamOS و Wii U و PlayStation 4 و Xbox One
سبک Sim Racing (شبیه‌ساز ریسینگ) در کنسول‌ها همواره با دو نام بزرگ همراه بوده است، Gran Turismo و Forza Motorsport که با کیفیت بالای خود رقابتی داغ را فراهم کرده‌اند و اینک به نظر می‌رسد رقیب قدرتمند دیگری نیز در راه است. Project CARS همان‌طور که از نام آن نیز مشخص است، به دنیای اتومبیل‌ها مربوط می‌شود. ولی عبارت CARS اشاره به موضوع دیگری نیز دارد. این عبارت مخفف واژه‌های Community Assisted Racing Simulator بوده و به ساختار بازی مربوط می‌شود. بازیکنان و علاقمندان به سبک ریسینگ در ساخت این بازی سهم زیادی داشته و با پرداخت مبالغی به شکل‌گیری و ساخت آن کمک کرده‌اند و سازندگان بازی نیز این نام مبتکرانه را بر روی آن گذاشته‌اند. همچنین به پاس کمک‌های بازیکنان، بخشی از درآمد بازی نیز به آنان اختصاص پیدا خواهد کرد.
Slightly Mad Studios در ساخت Project CARS به خواسته‌های طرفداران خود توجه زیادی کرده و با نظارت بر روی انجمن‌های اینترنتی به درخواست‌های آنان جواب می‌دهد. یکی از ویژگی‌های خاص بازی نیز که به همین ارتباط تنگاتنگ مربوط می‌شود، عرضه نسخه‌های اولیه بازی از مدت‌ها قبل است. نسخه‌هایی که در هر ویرایش بهتر از گذشته شده و موارد جدیدی به آن اضافه می‌شود. بازی شامل تنوع فوق‌العاده‌ای بوده و از بخش کارتینگ تا رالی و مسابقات GT،Le Mans و اتومبیل‌های Open Wheel را دربرمی‌گیرد. البته احتمال تغییراتی در این زمینه وجود دارد و برای مثال بخش رالی شاید جدا از بازی و از طریق DLC منتشر شود. قابلیت Co-op دو نفره نیز در بازی وجود خواهد داشت تا بازیکنان به عنوان راننده و دستیار راننده به ایفای نقش پرداخته و در مسابقات طولانی جای خود را با یکدیگر عوض کنند. همچنین تغییرات آب و هوایی و چرخه شبانه‌روز نیز در بازی موجود بوده و جذابیت خاصی به مسابقات می‌دهد.

گیم‌پلی Project CARS بیشتر از آنکه به شبیه‌سازهای کنسولی شباهت داشته باشد، به هم‌نوعان خود در کامپیوتر شبیه است. به این معنی که با گیم‌پلی دشوارتر و حرفه‌ای‌تری روبرو هستیم که کار کردن با آن برای تازه‌واردان سختی‌های فراوانی به همراه دارد. البته بازی دارای تنظیمات فراوانی بوده و می‌تواند مخاطبان عناوین کنسولی را نیز به راحتی جذب خود کند. سازندگان بازی برای بهبود بیشتر گیم‌پلی و هندلینگ اتومبیل‌ها از رانندگان معروفی چون Ben Collins و Nicolas Hamilton نیز کمک گرفته‌اند. بازی از گرافیکی فوق‌العاده برخوردار بوده و طراحی اتومبیل‌ها و پیست‌ها به زیبایی و با دقت بالا انجام شده است. افکت‌های مختلف نیز به خوبی درون بازی قرار گرفته و جلوه‌ای زیبا و واقع‌گرایانه به آن می‌دهند.

Project CARS دارای ده‌ها اتومبیل در زیرمجموعه‌های مختلف بوده و کمپانی‌های بزرگی اتومبیل‌های خود را در بازی ارائه کرده‌اند. از محصولات McLaren و Pagani تا مدل‌های متنوع Mercedes Benz ،BMW و Ford و … در بازی موجود بوده و به دلیل انحصاری بودن لیسانس استفاده از Porsche توسط EA، از محصولات RUF نیز در بازی استفاده شده است. همچنین تعداد زیادی پیست در اختیار بازیکنان خواهد بود که البته بخشی از آن‌ها به دلایل قانونی و در اختیار نداشتن لیسانس رسمی آن‌ها، با نام‌های غیر رسمی و مکان قرارگیری آن‌ها شناخته می‌شوند. پیست‌هایی که از Hockenheim، Circuit de la Sarte و Silverstone شروع شده و به مواردی چون Willow Springs، Laguna Seca و Mount Panorama ختم می‌شوند.

در کنار این‌ها قابلیت ایجاد محتوای دلخواه از طراحی روی اتومبیل‌ها گرفته تا تیونینگ و ایجاد مسابقات دلخواه نیز وجود داشته و بازیکنان قابلیت به اشتراک‌گذاری این موارد را دارند. همچنین بازی دیگر برای کنسول‌های PS3 و Xbox 360 منتشر نشده و به جای آن‌ها کنسول‌های PS4 و Xbox One در کنار پلتفورم‌های قبلی یعنی PC و Wii U اضافه شده‌اند و SteamOS نیز در کنار آن‌ها به چشم می‌خورد. Project CARS مدت‌ها است که در حال ساخت و توسعه بوده و روز به روز کامل‌تر می‌شود. عنوانی که با عرضه روی کنسول‌های نسل بعد می‌تواند رقیبی بزرگ برای دو عنوان انحصاری معروف این کنسول‌ها باشد.

30) Super Smash Bros

سازنده: HAL Laboratory
ناشر: Nintendo
Nintendo 3DS و Wii U

کنار هم قرار دادن کاراکترهای محبوب در یک اثر واحد، همواره طرفداران این کاراکترها رو خوشحال کرده و آثار جالبی نیز از این طریق ایجاد شده‌اند. در عالم سینما، در دنیای کامیک‌بوک‌ها و البته در صنعت بازی‌های کامپیوتری بارها شاهد این موضوع بوده‌ایم و یکی از معروف‌ترین و محبوب‌ترین عناوین از این دست، سری Super Smash Bros است. سری بازی‌هایی که نینتندو از سال 1999 و با کنسول Nintendo 64 شروع به ساخت آن‌ها کرد و از آن به بعد برای هر کنسول خانگی این کمپانی، یک نسخه جدید از این سری ساخته شده است. این بار نیز با عرضه کنسول Wii U همگان منتظر نسخه جدید Super Smash Bros بودند و سرانجام این بازی معرفی شد.
اولین نکته‌ای که در بازی به چشم می‌خورد، نداشتن هیچ‌گونه پسوند اضافه است. برخلاف دو نسخه قبلی که با پسوندهای Melee و Brawl عرضه شدند، این بار شاهد نام ساده Super Smash Bros هستیم. نکته جالب بعدی انتشار بازی برای کنسول دستی 3DS است و برخلاف نسخه‌های قبلی که تنها برای کنسول‌های خانگی نینتندو عرضه می‌شدند، این بار نسخه مخصوصی نیز برای این کنسول دستی محبوب در دست ساخت است. البته تفاوت‌های بازی جدید با نسخه‌های پیشین به همین‌جا ختم نشده و این بار Namco Bandai و Sora Ltd کار ساخت بازی را برعهده گرفته‌اند. Namco Bandai که تخصص زیادی در زمینه بازی‌های Fighting داشته و خیال طرفداران بازی از این بابت راحت خواهد بود. Sora Ltd نیز هرچند نام شناخته‌شده‌ای نیست، ولی کافی است به نام موسس این استودیو توجه کنیم تا نگرانی‌ها برطرف شود. Masahiro Sakurai کسی است که پیش از این در HAL Laboratory به عنوان کارگردان روی نسخه‌های مختلف Super Smash Bros کار کرده و این بار نیز از طریق استودیوی Sora Ltd این وظیفه را انجام می‌دهد.
مهم‌ترین ویژگی Super Smash Bros تنوع و تعدد کاراکترهای آن است و این بار نیز شاهد لیست عظیمی از کاراکترهای محبوب نینتندو هستیم که برای رقابتی داغ و مهیج دور هم جمع شده‌اند. علاوه بر کاراکترهای محبوب قبلی چون Mario، Link، Donkey Kong، Bowser، Samus و Pikachu و …، تعدادی کاراکتر جدید نیز به بازی اضافه شده‌اند. جالب‌ترین مبارز جدید بازی را می‌توان Mega Man دانست، کاراکتر محبوبی که این روزها Capcom توجه زیادی به آن نمی‌کند و شاید بتواند در Super Smash Bros به حق خود برسد. Mega Man به بهترین شکل ممکن در بازی طراحی شده و از شکل ظاهری تا انیمیشن‌ها و نحوه پریدن و تیراندازی و حتی افکت‌های صوتی او، به شدت یادآور نسخه‌های کلاسیک این بازی در NES است. یکی دیگر از کاراکترهای جدید Villager خواهد بود که از سری محبوب Animal Crossing پا به دنیای مبارزات نینتندو گذاشته است. یک کاراکتر جالب که با وسایل معمولی خود مانند تور ماهی‌گیری، بیل، گلدان و … سایر کاراکترها را ادب می‌کند! کاراکتر جدید بعدی از دنیای Super Mario Galaxy به این بازی آمده و Rosalina نام دارد. او تخصص ویژه‌ای در استفاده از چوب‌دستی جادویی خود داشته و با احضار ستاره‌ای به نام Luma به جنگ حریفان می‌رود. عجیب‌ترین کاراکتر جدید معرفی شده نیز از بازی Wii Fit وارد دنیای Super Smash Bros شده است! او یک تمرین‌دهنده از بازی Wii Fit بوده و با حرکات ایروبیک و یوگا به استقبال سایرین می‌رود.
Super Smash Bros مانند نسخه‌های قبلی مبارزات Fighting را به شکل 4 نفره دنبال کرده و 4 بازیکن با انتخاب کاراکتر محبوب خود به جنگ یکدیگر می‌روند و در این میان از نیروهای مخصوص هر کاراکتر و آیتم‌های متنوع استفاده می‌کنند. گرافیک بازی در نسخه‌های Wii U و 3DS تفاوت زیادی با یکدیگر دارد. در Wii U شاهد گرافیکی بسیار زیبا و خوش آب و رنگ هستیم که جذابیت بالایی به بازی می‌دهد. نسخه 3DS به دلیل سخت‌افزار ضعیف‌تر به اندازه Wii U پر زرق و برق نیست، ولی جلوه‌های بصری زیبایی داشته و کاراکترها نیز به شکلی متفاوت طراحی شده‌اند و حالتی Cel Shadeمانند داشته و جلوه‌ای هنری پیدا کرده‌اند. کاراکترهای هر دو نسخه یکسان هستند، ولی لوکیشن‌ها تفاوت‌هایی با یکدیگر داشته و هر نسخه لوکیشن‌هایی متناسب با کنسول خود دارد.
Super Smash Bros بار دیگر با دست پر خواهد آمد و شاید بتواند یکی از عناوینی باشد که کنسول Wii U را از وضعیت فعلی خود نجات داده و نگاه‌های بیشتری را به سمت این کنسول جذب کند.

 29) Kingdom Hearts III

سازنده: Square Enix 1st Production Department
ناشر: Square Enix
Xbox One, PS4

طبق روال همیشگی سری KH بعد از انتشار دو Spin-off از این سری نوبت به انتشار نسخه‌ای اصلی رسیده است. با وجود اینکه کارگردان این عنوان، شخص Tetsuya Nomura به خاطر کار بر روی پروژه Final Fantasy XV (یاهمانFinal Fantasy Versus XIII اسبق!) بسیار پر مشغله است. تهیه کننده بازی اطمینان می‌دهد که به دلیل فاصله زمانی قابل توجهی که بین انتشار این دو عنوان خواهد بود نیازی به نگرانی از بابت افت کیفیت نیست. او همچنین درباره معرفی زود هنگام بازی با توجه به شرایط اولیه‌ ساختی که بازی در حال حاضر درآن قرار دارد گفته است که طرفدارن به دلیل وقفه‌ی طولانی پیش آمده بین نسخه‌های سری کم‌طاقت شده بودند و آنها بایستی زودتر خیال طرفدارانشان را راحت میکردند. به هر حال با استناد به اطلاعاتی که تاکنون از بازی منتشر شده با اطمینان می‌توان گفت داستان بازی ادامه مستقیمی بر رویدادهای شماره قبلی (Kingdom Hearts 3D: Dream Drop Distance) خواهد بود و شخصیت اصلی بازی بار دیگر Sora هست. و با کمک شخصیت‌های معروف سری به انضمام کاراکترهای نام‌آشنای دنیای دیزنی داستان این عنوان را شکل خواهند داد. در زمینه سیستم مبارزه و طراحی شخصیت‌ها، به گفته Nomura شاهد اعمال تغییراتی خواهیم بود که همگی در راستای تکامل سری و حفظ روند روبه رشد آن خواهند بود در حالی که با دقت سعی در حفظ قالب کلاسیک و شناخته شده سری خواهد شد. او همچنین قول داده است که سیستم مبارزه‌ی محبوب سری را بیش از پیش دیوانه‌وار و خوش دست‌تر خواهد ساخت. تاکنون زمان انتشار رسمی برای بازی مشخص نشده است. اما به احتمال زیاد باید پس از انتشارFinal Fantasy XV چشم به راه این عنوان باشیم که این امر به احتمال زیاد در سال 2014 روی خواهد داد. و آنهم برای اولین بار بر روی کنسول مایکروسافت یعنی Xbox One که گفته می‌شود پورتی مستقیم از روی نسخه کنسول PS4 خواهد بود.

28) Child of Light

سازنده: Ubisoft Montreal
ناشر: Ubisoft
PC, PS3, PS4, Wii U, Xbox 360, Xbox One

اگر تاکنون عناوینی چون Rayman Origins و Rayman Legends را تجربه کرده باشید، در نگاه اول Child Of Light به نظرتان بسیار آشنا خواهد آمد. چرا که در ساختش از همان Engine معروف Ubisoft، یعنی UbiArt Framework استفاده شده است. که این خبر به تنهایی میتواند نیمی از موفقیت و کیفیت عنوان را تضمین کند. چراکه همان رنگبندی های شاد و طراحی هنری چشم نواز خوش آمد گوی دیده های مشتاقتان خواهند بود. اما از بابت داستان و گیم‌پلی میتوان با اطمینان سخن گفت؛ شعبه Montreal استدیوی Ubisoft که وظیفه ساخت بازی را بر عهده دارد در چند سال اخیر به یکی از موفق‌ترین شعبات Ubisoft مبدل گشته و با عرضه عناوینی چون Assassin’s Creed: Black Flag و Far Cry 3 که هر دو به محصولاتی پرفروش و پرطرفدار تبدیل شده‌اند، توانایی و استعداد خود را در خلق بازی های ماندگار و با کیفیت به اثبات رسانده است. از اطلاعاتی که تا به حال از بازی منتشر شده میتوان گفت سبک بازی تلفیقی از نقش‌آفرینی و Platforming است و داستان حول محور تلاش‌های یک شاهزاده خانم تازه ربوده شده است که سعی میکند به خانه‌ی خود برگردد و در طول این سفر خورشید، ماه و ستارگان را هم از بند اسارت خود آزاد کند. فعلا که همه چیز در حد مطلوب و ایده‌عال بنظر میرسد اما سبک Platforming یکی از پر ازدحام‌ترین سبک‌های حال حاضر است و عناوین تازه برای دوام آوردن و برطرف کردن درخواستهای طرفداران بایستی حرفی تازه برای گفتن داشته باشند. ما هم مثل شما منتظر خواهیم ماند تا ببینیم عملکرد Child of Light در این زمینه چگونه خواهد بود.

27) Project Spark

سازنده: Team Dakota
ناشر: Microsoft Studios
PC, Xbox 360, Xbox One

تا به حال به این فکر افتاده اید که آیا عنوانی گسترده تر از Minecraft نیز وجود دارد که اجازه دهد تا هر بازی که دلمان می‌خواد را به دست خودمان بسازیم و علاوه بر این که خودمان از آن لذت ببریم؛ آن را به اشتراک بگذاریم تا دیگران هم لذت آن را بچشند؟! Team Dakota نیز دقیقا به همین مورد فکر کرده و با کمک مایکروسافت، یک عنوان وسیع با نام Project Spark را طراحی نموده است. با استفاده از PS هر کسی نه تنها می‌تواند به ساخت بازی مورد علاقه خود مشغول شود؛ بلکه این توانایی را دارد تا فیلم و هزاران تجربه به یاد ماندنی دیگر را هم خلق کند. بازیکنان قادر خواهند بود تا عناوین ساخته شده به دست دیگران را Download کرده و حتی با تغییر آن ها به میل خود، بازی را از نظر خودشان خوشایند تر کنند. برای بخشیدن آزادی عمل بیشتر، می‌توان با استفاده از کنترلر Xbox، موس و کیبرد، وسایل لمسی، کینکت و نرم افزار Smart Glass سرگرم ساخت و ساز یک بازی شد؛ حتی با استفاده از کینکت امکان صداگذاری و مدل سازی (ساخت Animation) نیز به بازیکنان داده می‌شود. مناظر طبیعی مانند کوه ها، رودخانه ها و شهر ها به دست بازیکن قابل ساخت بوده و می‌توان رخداد و Gameplay خاصی مانند Fighting را نیز روی بازی پیاده کرد. از همان ابتدا می‌توان از یک Map عاری از هر گونه وسیله و ابزاری شروع به ساخت دقیق چیزی که می‌خواهید کنید یا Map های از قبل ساخته شده را مورد استفاده قرار دهید؛ در هر صورت همیشه ابزار مورد نیاز برای ایجاد تغییرات در اندازه محیط، حیوانات و گیاهان، آب و هوا و رفتار مختلف را خواهید داشت. منظور از رفتار محیط، این است که برای مثال به بازی برنامه می‌دهید تا با شکاندن یک تخته سنگ بزرگ، به بازیکن جایزه دهد. سازندگان دست شما را برای تغییر اندازه محیط، افزودن مواردی مانند دیوار و عوض نمودن جنس اجسام مانند پوشیده شدن زمین از چمن باز گذاشته اند. آن قدر همه چیز باز و قابل دسترس است که آقای Claude Jerome، طراح بازی، می‌گوید بازی از تمام جهات به بازیکنان اجازه تغییر و دخالت می‌دهد. از نظر وی از جمله تفاوت های اساسی Project Spark با دیگر عناوین این دسته از جمله Minecraft و Little Big Planet این است که در PS می‌توانید هر گونه جزییات داخل بازی را نیز دست خوش تغییر کنید و این قابلیت به بازیکن اجازه می‌دهد آزادانه داستان خود را وارد بازی کند. نیاز نداشتن به Gold بر روی Xbox One یکی دیگر از نکات مثبت و قابل ذکر این عنوان است. از هزاران بازی که می‌تواند توسط Project Spark ساخته شود، عناوین مختلفی در سبک های متفاوت مانند Limbo، سری Angry Birds، بازی های Fighting، عناوین Platformer، شبیه ساز موسیقی و بازی های Action تنها مانند قطره ای در مقابل اقیانوسی پهانور است. برای این که به یک سازنده بازی تبدیل شوید و بدون توجه به نظر دیگران، هر چه را خودتان دوست دارید طراحی کنید، باید تا انتشار بازی در سال پیش رو صبر کنید.

26) Below

سازنده: Capybara Games
ناشر: Microsoft Studios
Xbox One

سال 2011 بازی‌ای برای سیستم عامل iOS منتشر شد که با کیفیت بالای خود توانست طرفداران زیادی به‌دست آورد. بازی Superbrothers: Sword & Sworcery EP با ویژگی‌های خاص خود توانست نام استودیو Capybara Games که پیش از این نیز عناوین زیبایی ساخته بود را معروف‌تر از گذشته کند. این استودیو در حال حاضر مشغول کار روی بازی بعدی خود برای کنسول Xbox One است.
بازی Below در نمایشگاه E3 2013 معرفی شد و اطلاعات اندکی از آن منتشر شده است. این بازی ماجرایی به شکل Top Down Perspective بوده و دوربین تصاویر را از بالا نمایش می‌دهد. همین موضوع باعث می‌شود کاراکتر کوچک بازی در محیط‌های گسترده آن کوچک‌تر نیز به نظر رسیده و حال و هوای خاصی در بازی ایجاد شود. این کاراکتر جنگجویی است که هدف او جستجو در گوشه و کنار یک جزیره اسرارآمیز و البته تلاش برای نجات جان خود است. او در این راه سلاح‌هایی چون شمشیر، نیزه و تیر و کمان داشته و قابلیت استفاده از دو شمشیر همزمان نیز وجود دارد. Below را تا حدودی می‌توان در سبک Roguelike قرار داد. سبکی که با لوکیشن‌های رندوم و درجه سختی بالای خود شناخته می‌شود و این المان‌ها در Below نیز حضور دارند و در کنار آن‌ها Permanent Death نیز وجود خواهد داشت، یعنی با مرگ کاراکتر بازی به پایان رسیده و باید از نو کار را شروع کرد. بازی دارای بخش چندنفره نیز خواهد بود که البته اطلاعات خاصی از این بخش منتشر نشده و تنها می‌توان با توجه به تریلر بازی، به همکاری بین دو بازیکن در مبارزه با هیولاهای بازی اشاره کرد.
Below فاقد متن، دیالوگ و ارتباط بین کاراکترها به شکل معمول بوده و قرار است همه‌چیز از طریق فضاسازی‌ها و اتمسفر خاص بازی به بازیکن منتقل شود. موضوعی که برای Capybara Games اهمیت زیادی داشته و حتی به خاطر همین موضوع بخش‌های آموزشی نیز از بازی حذف شده تا بازیکن خود به تنهایی با بخش‌های مختلف بازی آشنا شود. همچنین بازی استفاده‌های جالبی از Kinect کرده و برای مثال نسبت به شرایط اتاق و محیط اطراف بازیکن، حال و هوای بازی نیز تغییر کرده و شرایط متفاوتی ایجاد می‌شود.
گرافیک هنری بازی به زیباترین شکل ممکن بوده و طراحی‌های فوق‌العادهای را شاهد هستیم. موضوعی که در کنار زاویه دوربین و حس ناچیز بودن کاراکتر در برابر ابعاد محیط‌ها، حالتی خاص و متفاوت به بازی می‌دهد. در زمینه موسیقی نیز Jim Guthrie بار دیگر با Capybara Games همکاری می‌کند. کسی که پیش از این نیز سابقه کار با این استودیو را داشته و بخش اعظمی از کیفیت Superbrothers مدیون موسیقی‌های زیبای او بوده است. Below قصد دارد با ارائه تجربه‌ای سخت و دشوار و قرار دادن بازیکن در موقعیت‌های خاص، او را کم‌کم برای پیشروی در بازی آماده کرده و طعم لذت‌بخش رسیدن به موفقیت را به بهترین شکل به بازیکن هدیه دهد.

 25) The Binding of Isaac: Rebirth

سازنده: Nicalis
ناشر: Sony Computer Entertainments, Valve Corporation
PlayStation 4. PlayStation Vita, Mac OS X, PC, Linux

بدون شک افرادی که دو سال قبل با بازی The Binding of Isaac آشنا شدند، مفهوم جدیدی از واژه اعتیاد را کشف کردند. بازی‌ای که یکی از جذاب‌ترین و پرکشش‌ترین عناوین سال‌های اخیر بود و بازیکنان بارها و بارها به انجام آن پرداخته و دست کشیدن از آن کار بسیار سختی بود. این موضوع به سبک خاص بازی برمی‌گشت، سبک Roguelike که زیرمجموعه‌ای از سبک RPG بوده و قواعد مخصوص خودش را دارد. مراحلی که به صورت رندوم و اتفاقی طراحی می‌شوند، آیتم‌های بسیار زیاد، درجه سختی بالا و البته نداشتن ویژگی Continue و بازگشت بعد از مرگ به شکل رایج خود.
The Binding of Isaac بازیکن را در نقش کودکی کم سن و سال به نام Isaac قرار می‌داد که یک روز مادرش تصمیم به قربانی کردن او گرفته و Isaac نیز برای فرار از مرگ، به زیرزمینی که به صورت اتفاقی (!) در اتاق خود پیدا می‌کند، وارد می‌شود. البته این اقدام بیشتر از اینکه فرار محسوب شود، اوضاع را برای او بدتر کرده و از این به بعد Isaac باید با ده‌ها موجود عجیب و ترسناک مبارزه کند. این مبارزه هم با تنها سلاحی انجام می‌شود که این کودک بی‌نوا در اختیار دارد، یعنی اشک‌های او! بازی دارای ارجاعات مذهبی فراوانی بود و از آیتم‌های مذهبی گرفته تا موجوداتی که یادآور گناهان هفت‌گانه، چهار سوار آخرالزمان، فرشتگان و شیاطین و … بودند را شاهد بودیم. حتی نام بازی نیز به داستان قربانی کردن اسماعیل (و در نزد یهودیان اسحاق) ارتباط پیدا می‌کرد.
اینک بعد از گذشت بیش از 2 سال از عرضه بازی و نسخه‌های تکمیلی آن، نسخه جدیدی تحت عنوان The Binding of Isaac: Rebirth در دست ساخت است که علاوه بر PC، برای کنسول‌های PS4 و Vita نیز عرضه خواهد شد. این نسخه که به نوعی بازسازی نسخه اصلی است، توسط خالق اولیه بازی یعنی Edmund McMillen ساخته نشده و استودیو Nicalis ساخت آن را برعهده دارد. McMillen به طرفداران بازی قول کیفیت بالایی را در Rebirth داده و Nicalis را استودیویی کاملاً مناسب برای ساخت بازی دانسته است. مهم‌ترین دلیل ساخت نسخه Rebirth به ماهیت بازی اصلی برمی‌گردد. بازی اصلی یک عنوان Flash بود و به همین دلیل مشکلات و باگ‌هایی داشت که به سادگی قابل برطرف شدن نبودند. این بار با بازی‌ای طرف هستیم که با موتور مخصوص خود ساخته شده و در زمینه گرافیکی نیز با بهبودهای فراوان همراه است. گرافیک بازی یادآور دوران کنسول‌های 16بیتی بوده و تمام کاراکترها، هیولاها، آیتم‌ها و محیط‌ها با جلوه‌ای جدید و البته با حفظ روح نسخه اصلی طراحی شده‌اند. علاوه بر تمام امکانات نسخه اصلی و DLC آن با نام Wrath of the Lamb، بخش جدیدی نیز در بازی وجود دارد که از نظر محتوا در حد و اندازه‌های Wrath of the Lamb بوده و دو کاراکتر جدید، یک پایان اضافه و ده‌ها آیتم و هیولای منحصربفرد نیز در خود خواهد داشت، به شکلی که ارزش تکرار بازی حتی از قبل نیز فراتر رود. یکی از ویژگی‌های جدید بازی نیز بخش Co-op دو نفره خواهد بود که البته تنها به صورت آفلاین قابل انجام است. موسیقی‌های The Binding of Isaac به بهترین شکل با حال و هوای بازی همخوانی داشتند و این بار نیز شاهد موسیقی‌های جدیدی از Danny Baranowsky (آهنگساز نسخه اصلی) خواهیم بود که در کنار ریمیکس‌های موسیقی‌های قبلی قرار می‌گیرند. همچنین قابلیت Save کردن بازی نیز وجود دارد و بازیکن می‌تواند در صورت نیاز بازی را ذخیره کرده و در زمان دلخواه به آن مراجعه کند.
The Binding of Isaac عنوانی بود که بازیکن را به راحتی در خود غرق می‌کرد و اینک نسخه Rebirth با امکانات بیشتر و بهبود مشکلات قبلی می‌تواند جزو جذاب‌ترین عناوین سال 2014 قرار گیرد.

 24) The Walking Dead: Season Two

سازنده: Telltale Games
ناشر: Telltale Games
Microsoft Windows, OS X, PlayStation 3, Xbox 360, iOS, PlayStation Vita, Ouya

تا کنون بازی‌های بسیار زیادی با محوریت زامبی‌ها ساخته شده‌اند که به جرئت می‌توان گفت که همه‌ی آن‌ها در قالب سبک Shooter یا Action بوده‌اند و شما در آن می‌بایست از سلاح‌های مختلفی استفاده کرده تا بتوانید این موجودات را تکه‌تکه کنید. ولی عنوان The Walking Dead که توسط استودیوی خوش‌نام Telltale Games و با اقتباس بر کمیک Robert Kirkman ساخته شده است، سعی بر این داشته است که از کلیشه‌ها فاصله بگیرد و با استفاده از این موجودات مشهور، به خلق یک داستان فراموش نشدنی بپردازد. The Walking Dead از معدود بازی‌هایی است که با محوریت زامبی‌ها ساخته شده است و مهارت انسان‌ها را در کشتن زامبی‌ها به چالش نمی‌کشد، بلکه سازنده قصد دارد که شما با استفاده از شخصیت‌های بازی، فضای آخرالزمان را به دست خودتان رقم بزنید. فضایی که مملو از لحظات تلخ و شیرین است! TWD عنوانی نیست که تنها با چند شلیک، خود را به هدفتان برسانید بلکه باید در مورد تک‌تک شخصیت‌های بازی تصمیم‌گیری کنید و به عبارتی دیگر سرنوشت آن‌ها در دستان شماست. فصل اول این سری که در سال 2012 عرضه شد، بدون هیچ شک و شبهه‌ای شگفتی‌ساز بود و با حضور شخصیت‌های دوست‌داشتنی، داستان سرایی بی‌نظیر و تم فوق‌العاده آن طوری در قلب بازیکنان جا باز کرد که شاید خیلی از بازی‌های AAA نمی‌توان انتظار آن را داشت. این یک تعریف اغراق آمیز نیست! بلکه انتخاب The Walking Dead به عنوان بهترین بازی سال و همچنین برگزیده شدن Telltale Games در حیطه بهترین استودیوی سال کاملاً گواهی بر این ادعاست. فصل دوم این بازی که قرار است در سال 2014 عرضه شود، ادامه دهنده‌ی داستان نخستین فصل این سری است. همانند نسخه‌ی گذشته کلمنتاین (Clementine) نیز در بازی نقش بسزایی را ایفا خواهد کرد و در کنار آن شخصیت‌های زیادی نظیر Omid و Christa حضور خواهند داشت که پیش از آن با آن‌ها نیز در فصل اول آشنا شدید. قبل از عرضه‌ی فصل دوم، TTG نیز تصمیم گرفت بسته‌ی الحاقی را به نام 400 Days عرضه کند که به نوعی یک پل ارتباطی میان فصل اول و فصل دوم این سری بود. دنیای The Walking Dead به قدری بزرگ است که به راحتی می‌توان شخصیت‌های جدیدی را در آن قرار داد. به نظر می‌رسد که Telltale Games این فرصت را غنیمت شمرده است و کاراکترهای بیشتری را در بطن TWD: Season 2 تزریق کرده است.
اولین قسمت (Episode) از فصل دوم در تاریخ 17 دسامبر به نام All That Remains عرضه شد و به نظر می‌رسد که همانند فصل اول خود قرار است خود را در سر زبان‌ها بیندازد. آقای Nick Breckon به عنوان نویسنده‌ی این اپیزود حضور داشت و توانست فضای بسیار خوبی را پیاده کند. اپیزودهای بعدی که A House Divided، In Harm’s Way، Amid The Ruins و No Going Back نام دارند قرار است در سال 2014 عرضه شود.

 23) Bayonetta 2

سازنده: Platinum Games
ناشر: Nintendo
Wii U

هیدکی کامیا با ساخت نسخه‌ی اول Devil May Cry، توانست سبک جدیدی را تحت عنوان Hack and Slash تعریف کند و بعد از آن نیز بازی‌های دیگری ساخته شدند که با بهره گیری از سبک و سیاق DMC، توانستند موفق شوند. پس از عرضه‌ی اولین نسخه از سری Devil May Cry، آقای هیدکی کامیا Capcom را ترک کرد و استودیوی جدیدی به همراه نخبگان ژاپنی که شینجی میکامی از مشهورترین آن‌ها بود، تأسیس کرد. مدتی گذشت و او به همراه شرکت SEGA که قصد داشت ناشر بازی جدید آن‌ها باشد نیز به معرفی یک بازی جدید پرداختند که به نظر می‌رسید قرار است دوباره همانند DMC، استانداردهای جدیدی معرفی شود. این عنوان چیزی نبود جز Bayonetta! با نمایش خیره‌کننده‌ی خود، تمام طرفداران سبک Hack and Slash را به وجد آورد و با هر نمایشی که پدیدار می‌شد، طرفداران را برای تجربه‌ی آن، تشنه‌تر می‌کرد. در نهایت بازی عرضه شد و مطابق انتظار ظاهر شد. همان طور که عده‌ای از افراد پیش بینی می‌کردند، Bayonetta یک Hack and Slash بسیار خاص بود که با محدودیت‌های بی‌شماری که در اختیار بازیکنان می‌داد، خیلی سریع جای خود را در دل آنان باز کرد. با این حال در سال گذشته نسخه‌ی جدیدی از این سری معرفی شد که نکته‌ی مهم آن، این بود که Bayonetta 2 قرار است به صورت انحصاری بر روی کنسول جدید Nintendo یعنی Wii U عرضه شود. کنسولی که حتی نسخه‌ی اول این سری هم روی آن منتشر نشد. ولی با این حال Platinum Games توانست از ویژگی‌های این کنسول استفاده کند و با آنالیز کردن کنترلر آن، کاری کرد که کنترل بازی‌های Hack and Slash بر روی این پلتفرم، کاملاً بهینه به نظر برسد. درست است که آقای هیدکی کامیا دیگر قرار نیست به عنوان کارگردان در روند ساخت بازی نیز حضور داشته باشد ولی او بارها در صحبت‌های خود به این موضوع اشاره کرده است که هرگز دوست ندارد عناوینی که او می‌سازد همانند DMC توسط شخص دیگری ادامه یابد و نیز در حد ضعیفی ظاهر شوند. بنابراین با توجه به این که Bayonetta 2 قرار است توسط Yusuke Hashimoto کارگردانی شود ولی کامیا نیز روی این بازی نظارت خواهد کرد. با این وجود ما قرار است در سال 2014 شاهد نسخه‌ی جدیدی از این سری باشیم و مطمئناً صبر کردن برای ادامه‌ی یکی از بهترین Hack and Slashهای نسل بسیار دشوار است و امیدوار هستیم که نسخه‌ی دوم این سری هم بتواند درخور نام Bayonetta ظاهر شود.

 22) Persona 5

سازنده: Atlus
ناشر: Atlus
PlayStation 3

پرسونا… اسمی که به تنهایی توانایی ایجاد اختلال برای مدتی در زندگی طرفداران سبک JRPG را دارد. نامی که تا همین چند سال پیش شاید کمتر کسی فکر می‌کرد قُوای رویارویی با بزرگان این سبک را داشته باشد. بازی‌ای که پا را فراتر از “یک عنوان دیگه در این سبک” گذاشته و برای بزرگان سبک JRPG خط و نشان کشیده است.
شماره اول از سری بازی‌های پرسونا در سال 1996 برای کنسول PS1 منتشر شد، 3 سال پس از عرضه موفقیت‌آمیز شماره اول بازی شماره دوم در دو بخش (دو بازی) مجزا به نام‌های Innocent Sin و Eternal Punishment که به نوعی ادامه مستقیمی از شماره اول بازی بودند به ترتیب در سال‌های 1999 و 2000 برای کنسول PS1 عرضه شدند. پس از عرضه شماره دوم بازی مدت‌ها خبری از نسخه جدید نبود تا اینکه بالاخره بازی Persona3 معرفی و در سال‌های 2006 و 2007 به ترتیب در ژاپن و آمریکا برای کنسول PS2 عرضه شد. موفقیت بازی (به خصوص در غرب) به حدی بود که حتی سازندگان بازی را نیز متعجب کرد. دریافت نمرات قابل‌توجه، تعریف و تمجید از بازی در محافل مختلف و مهم‌تر از همه راضی بودن تقریباً تمامی افرادی که بازی را انجام داده بودند باعث شد تا نام پرسونا بتواند در کنار بزرگان این سبک قرار گیرد.
پس از موفقیت فوق‌العاده شماره سوم این بار شماره جدید از بازی با وقفه کمتری (نسبت به شماره سوم) در سال 2008 برای کنسول دوست‌داشتنی PS2 عرضه شد. در زمانی که دو شرکت مایکروسافت و سونی در حال به رخ کشیدن قدرت کنسول‌های نسل جدید خود بوسیله تعداد چند‌ضلعی‌ها در بازی‌های مختلف بودند، بازی Persona4 برای کنسول نسل ششمی و به اصطلاح منسوخ شده سونی عرضه شد و نشان داد که برای ساخت یک بازی عالی و لذت‌بخش به چیزی بیش از میلیون‌ها چند‌ضلعی نیاز است.
پس از عرضه موفقیت‌آمیز Persona4 تمامی طرفداران تشنه عرضه شماره جدید و نسل بعدی بازی بودند، شماره جدیدی که مدت‌های مدیدی از آن خبری نشد تا اینکه بالاخره شرکت Atlus در 24 نوامبر سال 2013 در یک نمایش سراسر ترول‌ و پس از جان به لب کردن طرفداران بوسیله یک ویدیو کوتاه شماره جدید از بازی را با نام Persona5 معرفی کرد.طبق سنت قبلی شرکت Atlus این بازی نه برای کنسول نسل جدید سونی (PS4) بلکه برای کنسول نسل هفتمی این شرکت یعنی PS3 معرفی شد.
موضوع اصلی بازی در رابطه با آزادی از بردگی انسان‌ها در جامعه مدرن است، رهایی از زندگی مدرنی که افراد به اشکال مختلفی خود را محصور آن کرده‌اند. طبق گفته‌های آقای Katsura Hashino (کارگردان سری بازی‌های پرسونا) شخصیت‌های بازی بسیار واقع‌گرایانه طراحی شده‌اند و اتمسفر بازی متفاوت با عناوین پیشین است، اما دنیای بازی کماکان همان دنیای نوجوانی و مدرسه است و در واقع هدف اصلی ساخت بازی ابتدا ساخت یک بازی پرسونا است و سپس موارد دیگر. بیش از این اطلاعاتی در رابطه با دنیا و داستان بازی منتشر نشده است و خبر قابل توجهی هم به جز یک شایعه در رابطه با سیستم مبارزات بازی در دست نیست.
در زمانی که سایر بزرگان این سبک راه خود را گم کرده‌اند و شعار “هر روز بدتر از دیروز” را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند، باید دید آیا بار دیگر پرسونا بعنوان منجی این سبک (JRPG) ظاهر می‌شود یا خیر؟,

 21) Infamous: Second Son

سازنده: Sucker Punch Production
ناشر: Sony Computer Entertainment
PS4

بعد از بیان اتفاقات مهیج و بسیار پر تنش چه چیزی برای گفتن خواهی داشت؟ آیا می توان با همان عناصر اولیه دنیایی متفاوت خلق کرد؟
شاید برای اکثر بازیبازانی که تجربه دست و پنجه نرم کردن با Cole MacGrath(شخصیت دو بازی اول) داشته اند، جواب سوالات بالا، بله(Yes) باشد. این مسئله برای خود می تواند دلایل بسیاری داشته باشد، یکی از آنها قطعاً توان سازنده بازی(SukerPunch) به خلق دنیایی پر از جرم و جنایت است که باعث می شود خون در رگ های بازی جریان پیدا کند. همان طور که اطلاع دارید در این نسخه به لطف سناریو جدیدی که برای Infamuos در نظر گرفته شده است، با شخصیت جدیدی به نام Delsin Rowe دنیای خشن و مرگبار بازی را در چنگال خودتان خواهید گرفت. به نظر نگارنده یکی از بهترین بخش های این چندگانه داستان سرایی یکپارچه اند است که تمام حوادث و اتفاقات بازی را به شکل مناسبی در کنار هم قرار می دهد. حال، بازی روایتگر 7 سال دوری، 7 سال رنج و 7 سال مبارزه با مفاسد را بیان می کند. با این تفاوت که می توان گفت اینبار سازمان امنیت ملی (Department Of Unified Protection) تصمیم دارد با استفاده از سلاح های مختلف تولیدی در این سازمان، حاکمیت خود را بیشتر و محکم تر از گذشته بکند. کلیت بازی به نحوست که در نگاه اول تفاوت آنچنانی با دیگر نسخه های این سری مشاهده نمی شود، ولی با کمی نگاه ریز بینانه تر می توان تفاوت های بارزی در ماهیت گیم پلی مشاهده کرد. یکی از مهم ترین نکاتی که در سرتاسر نمایش های بازی به آن اشاره شده است، هوش مصنوعی دشمنان است که می تواند چالش برانگیز باشد. باید اشاره کرد با وجود اینکه کلیت گیمپلی همانند نسخه های پیشین است ولی المان های خاص خود را دارد که تفاوت های بارزی به وجود می آورد. به طور مثال قابلیت منحصر بفرد Delsin استفاده از دود است که این امکان را به وی می دهد از ویژگی ها متمایزی استفاده کند. هر چند تصمیم گیری در این مورد که آیا این نسخه از Infamous می تواند به خوبی دیگر نسخه ها باشد یا نه، زود است ولی با نمایش های خاصی که از بازی شاهدیم، می توان تا حدودی موفقیت این بازی را تضمین شده دانست.

 20) Hotline Miami 2: Wrong Number

سازنده: Dennaton Games
ناشر: Devolver Digital
Windows, OS X, Linux, PS4, PS Vita

خشونت در حال حاضر، به یکی از اصلی ترین ارکان بازی های ویدیویی تبدیل شده است. سازندگان مختلف، سعی دارند تا بازی هایی را با بالاترین حد خشونت در سبک های گوناگون عرضه کنند و مشتری های خود را با یک سری صحنه های معمولا وحشیانه و با گرافیک و جزییات بالا راضی نگه دارند. در این بین کسانی هم هستند که همین خشونت را در قالب یک بازی پیکسلی 2 بعدی ارایه داده و به یک موفقیت کم نظیر دست می‌یابند. Hotline Miami نام بازی از این دسته، ساخته شده توسط شرکت Dennaton Games بوده که پس از استقبال چشم گیر منتقدان و بازیکنان، قرار است نسخه دوم آن نیز در سال 2014 انتشار یابد. Hotline Miami 2: Wrong Number روایتگر وقایع قبل و پس از نسخه اول است و به بررسی پیام های مشکوک به تلفن همراه “Jacket” و عواقب کار های وی که مهم ترین آن ها به قتل رسانیدن کل مافیای روسیه بود می‌پردازد. پس از این قتل عام بزرگ توسط Jacket، حال یک شخصیت جدید به داستان بازی تزریق شده که یک قاتل سریالی بسیار بی رحم و خون سرد به نام Pig Butcher است. در این برهه زمانی، بسیاری از مردم، Jacket را یک قاتل و مجرم می‌دانند و در مقابل 5 گروه که خود را “Fans” نامیده اند، وجود دارند که شخصیت Jacket، قهرمان آن هاست و سعی دارند تا جا پای وی گذاشته و راه او را ادامه دهند. تنها مشکل رو به رو این است که پس از نابودی مافیای روسیه، دیگر دلیلی وجود ندارد تا افراد اصلی با آن ها تماس بگیرند؛ پس اعضای Fans به امید دریافت تماس، به کشتن افراد مختلف مشغول می‌شوند تا شاید بتوانند توجه افراد تماس گیرنده را جلب نمایند. Gameplay بازی به صورت کلی تغییر بزرگی نسبت به نسخه قبلی ندارد؛ مهم ترین ویژگی جدید، بخش “Hard Mode” است که پس از به اتمام رساندن هر مرحله با امتیاز حداقل +C، گشوده می‌شود. در این حالت دشمنان سرسخت تر بوده و برخی از قابلیت ها مانند “enemy-locking” نیز از بازیکن سلب می‌گردد. قول سازندگان به طرفداران این است که هر چیزی که باعث موفقیت نسخه اول شد؛ از خشونت بالا و استایل کلی بازی گرفته تا موسیقی ها به همان شکل قبلی نگه داشته شود و تغییر بنیادی در آن ها ایجاد نشود. برای چشیدن یک خشونت سنگین با یک سبک نسبتا متفاوت، باید تا انتشار بازی در سال 2014 منتظر بمانیم.

 19) Final Fantasy XV

سازنده: Square Enix First Production Department
ناشر: Square Enix
Playstation 4, Xbox One
بعد از گذشت نزدیک به یک نسل، چه حرفی برای گفتن می توان داشت؟
سری بازی های Final Fantasy همواره طرفداران خاص خود را داشته و دارد، از اولین نسخه این سری تا به آخرین آنها یعنی XV می توان گفت در هر دوره زمانی کشمکش های بسیاری به وجود آورده اند. از تاخیر های پی در پی تا سکوت خبری به نشانه هایی از این نسخه(XV) تبدیل شده است. شاید یکی از تلخ ترین تجربیات هر بازیبازی که انتظار داشت این نسخه تنها بر روی PS3 منتشر شود خبر موکول شدن آن به نسل بعد یعنی PS4 و بد تر از آن عرضه این عنوان انحصاری(PS3) برای Xone است که طعم شیرین دنیای پر زد و خورد را به تلخی قهوه ای تلخ تبدیل کرد، هرچند برای Fan ها، این تلخی برابر شیرینی شیرین ترین شکلاتی است که تا به حال آن را به دندان گرفته اند. بعد از فراز و نشبی های بسیار، بعد از مدتی سکوت دیوانه کننده، در مراسم رونمایی کنسول نسل بعد سونی(PS4) شاهد هنرنماییTetsuya Nomura و Hajime Tabata که در نقش کارگردانی این نسخه حاظر شده اند، بودیم. البته به لطف طراحی و صفحه آرایی زیبا و قابل تامل که نتیجه زحمات افرادی همانند Yuichi Kanemori و Takayoshi Nakazato هستند، می توان طعم شیرینی از بازی استخراج کرد.
با وجود اینکه بازی از نسل قبل به نسل جدید منتقل شده است ولی تفاوتی از نظر داستان سرایی و المان های گیم پلی به وجود نیامده است، با این تفاوت که از نظر ساختار گرافیکی می توان گفت بازی دگرگون شده است. گیم پلی همانند نمایش های مربوط به نسل پیش با خشونت و زد و خورد های بسیار همراه است و زمانی برای درنگ باقی نمی گذارد، XV از المان های دو سبک مختلف بهرمند است که باعث غنی تر شدن آن می شود. TPS بودن بازی در کنار استفاده از المان های RPG رنگ و بوی جدیدی به بازی داده است. دوربین مربوطه همانند بازی های H&S نزدیک به کاراکتر قرار دارد و برای اینکه بازیباز دید بهتری نسبت به محیط هم پیدا کند به صورت دستی قابل تغییر است. سازندگان قول داده اند که بازی را به نحوی آماده کنند که برای انجام ماموریت های مختلف مسیر های متنوع و مختلفی وجود داشته باشد، البته این مورد برای انجام ماموریت های اصلی که محوریت داستان را به پیش می برند صادق نخواهد بود. حوادث و برخورد هایی که مابین کاراکتر های موجود در محیط صورت می گیرد به صورت Real_Time است که همین مورد باعث می شود تا بازی از حس و حال زنده و پویا تری برخوردار باشد. هر چند در جای جای بازی شاهد صحنه های از قبل آمده (Full Motion Videos) خواهید بود که بازیباز نقشی در آنها ندارد. سیستم مبارزات بازی به نحوی طراحی شده است که می توان نمونه هایی از آن را در سری بازی های Kingdom Hearts مشاهده کرد، به طور مثال می توان به دیگر کاراکتر هایی که توسط هوش مصنوعی کنترل می شوند دستورات مختلفی صادر کرده و از آنها فرمان برداری را انتظار داشته باشید. دستورات مربوطه همانند؛ حمله، استفاده از جادو، آیتم ها و یا Link Form که به بازیباز اجازه می دهد در مقابل دشمنان از خود، نمایش های بهتری داشته باشد.

 18) The Wolf Among Us

سازنده: Telltale Games
ناشر:Telltale Games
Microsoft Windows Xbox 360 OS X PlayStation 3 iOS PlayStation Vita

شاید کمتر کسی تصور می‌کرد که یک استودیوی مستقل که کار خود را از سال 2004 شروع کرده و شناخته شده ترین اثرش، Sam&Max باشد، ناگهان به چنین موفقیت عظیمی برسد ولی گویا مردگان متحرک، همان پرنده اقبال بود که بر شانه‌های TellTale Games نشست. حالا این استودیوی مستقل امریکایی دست روی موضوعی کاملا متفاوت از The Walking Dead گذاشته است؛ داستان‌های شاه پریان برگرفته از سری کمیک‌های Fables. Fables در واقع مجموعه‌ای از همان داستان‌های کودکی ماست که بارها در کتاب داستان‌ها و فیلم‌ها و کارتون‌های مختلف دیده و شنیده‌ایم؛ از سیندرلا و شنل قرمزی گرفته تا زیبای خفته. موجوداتی افسانه‌ای که بنا به دلایلی از سرزمین خود رانده شده و وارد دنیای انسان‌ها شده اند. آن‌هایی که شکل و شمایلی انسانی داشتند یا بوسیله افسونی خاص شکل انسان‌ها را به خود گرفتند، در محله‌ای به نام Fable Town در نیویورک زندگی می‌کنند و دیگر شخصیت‌ها در منطقه‌ای به نام The Farm ساکن‌اند.
اگر فکر می‌کنید TTG بعد از اقتباس از یک اثر بزرگ‌سال و خشن مانند TWD، اکنون با اقتباس از سری کمیک‌های Fables با شخصیت‌های شاد و مفرح، یک قدم رو به عقب برداشته است باید بگوییم که سخت در اشتباه هستید چون Fables، یه هیچ وجه یک اثر شاد فانتزی نیست بلکه مملو از طنز و فانتزی تاریک است! شخصیت اصلی بازی Bigby Wolf نام دارد که در واقع گرگ داستان‌های شنل قرمزی است! بعد از اینکه شکمش را با سنگ پُر کرده و به رودخانه انداختند، Bigby منقلب شده و اکنون کلانتر Fable Town است که البته این امر زیاد به مذاق اهالی این منطقه، مخصوصا Woodsman (همان کسی که به شنل قرمزی در به دام انداخن گرگ داستان کمک کرد!) خوش نیامده است. اکنون و بعد از اتفاق افتادن قتلی که مدت‌ها بود در Fable Town اتفاق نیافتاده بود، Bigby با چالشی بزرگ روبروی خود مواجه می‌شود و در حالی که اهالی منطقه، ایمان و اعتمادی به او ندارند، باید پرده از راز قتل‌های این قاتل سریالی بردارد. The Wolf Among Usهمانند اثر قبلی این استودیو یک بازی اپیزودیک است که اپیزود اول این فصل با نام Faith ماه اکتبر برای PC، 360 و PS3 عرضه شد که توانست بازخوردهای خوبی بین دوست‌داران این سبک داشته باشد. کنترل و گیم‌پلی بازی همانند سایر بازی‌های ادونچر و همین‌طور اثر قبلی TellTale یعنی The Walking Dead است که بازیکن می‌تواند در محیط بازی حرکت کرده و با اجسام و افراد مختلف تعامل داشته باشد. تمرکز اصلی بازی، این بار هم روی روایت داستانی جذاب و پیچیده است که با دادن حق انتخاب‌های متعدد به بازیکن و قرار دادن او در موقعیت‌های احساسی سخت، این روایت را بیش از پیش درگیرانه می‌کند. این اصل دقیقا همان اصلی است که باعث محبوبیت و موفقیت TWD شد، این بار در TWAU بیش از پیش روی آن تاکید شده است. علاوه بر این‌ها، پایان به شدت شکه کننده و تاثیرگذار اپیزود نخست، باعث شده است کسانی که این بازی را تجربه کردند، به شدت منتظر اپیزودهای بعدی آن باشند.
اپیزود دوم با نام Smoke and Mirrors در سه ماهه نخست سال 2014 عرضه خواهد شد و ضمن پیشبرد داستان اصلی، تمرکز خاصی روی روابط دیو و دلبر (!) و نقش Bigby در این بین خواهد داشت. هرچند TTG با معرفی دو بازی جدید در VGX و البته فصل دوم TWD، امسال برنامه شلوغی دارد ولی TWAU جایگاه ویژه‌ای بین بازی‌های امسال، هم برای استودیو و هم برای مشتاقان سبک ادونچر خواهد داشت.

 17) Diablo III: Reaper of Souls

سازنده: Blizzard Entertainment
ناشر: Blizzard Entertainment
PC, PS4, OS X

Blizzard و Expansion pack هایش نیازی به معرفی ندارند. همه‌ی کسانی که تاکنون موفق به تجربه عناوین این استدیوی افسانه‌ای شده‌اند بی شک می‌دانند تنها راهی که امکان دارد از لذت‌های بازی قدیمی دل کند، زمانیست که عنوان تازه‌ای از سری منتشر شود و یا بسته الحاقی تازه‌ای پخش شده باشد! از دید علمی درمانی بر اعتیاد ناشی از عناوین Blizzard وجود ندارد فقط میتوان بواسطه محصولات تازه‌تر تنوعی در فرآیند این اعتیاد شیرین ایجاد نمود. Reapers Soul نام بسته الحاقی Diablo 3 است که در ماه مارچ سال جاری میلادی عرضه خواهد شد. از لحاظ داستانی ادامه‌ای مستقیم بر وقایع بازی اصلی خواهد بود و برای شفاف‌سازی بیشتر می‌توان به ربوده شدن Black Soulstone و ظهور دشمنی قدیمی که قصد دارد نسل بشر را برای همیشه نابود کند، اکتفا کرد. طبق روال همیشگی بسته‌های الحاقی Blizzard سیلی از امکانات تازه و بهینه‌سازی های بجا در جای جای محصول به چشم خواهد خورد که افزایش سطح Level بازیکن کوچکترین آنهاست. یک کلاس کاراکتر اضافی، چنیدن انبار سلاح و زره زیبا و صیقلی تازه، دشمنان زشت و متنوع‌تر و صد البته محیط‌های نو و سیاه‌چاله‌های عمیق‌تر و کلی امکانات دیگر به بازی اضافه خواهند شد که همگی مقبول و همچون نوای خوش موسیقی در گوش همواداران بازی هستند. این بسته الحاقی بصورت دیجیتالی با قیمتی معقول برای پلتفرم PC و به احتمال زیاد در یک بسته‌بندی جدید برای کنسول‌های نسل هفت و هشت عرضه خواهد شد.

 16) The Elder Scrolls Online

سازنده: ZeniMax Online Studios
ناشر: Bethesda Softworks
Mac, PC, PS4, Xbox One

may 2012 بود که بلاخره پروژه مرموز Zenimax با همکاری و حمایت Bethesda رو نمایی شد. The Elder Scrolls Online! یک MMORPG که از همان ابتدای معرفی شکاف بزرگی در میان طرفداران بازی ایجاد کرد. دسته ای که به شدت از تجربه قدم زدن در Tamriel در قالب یک عنوان صرفاً آنلاین استقبال کرده و دسته ای دیگر که روح و اصالت سری The Elder Scrolls را مبرا از هر گونه محتوای آنلاین دانسته و معتقد بر این امر که حتی با چشم پوشی از این موضوع، ساخت بازی توسط تیمی که هیچگاه تجربه ساخت هیچکدام از عناوین The Elder Scrolls را نداشته دیگر موضوعی غیر قابل چشم پوشی است. خوب یا بد، The Elder Scrolls Online در حال ساخت است و محتوای جامع و کامل سری The Elder Scrolls آن قدر غنی و پرمحتوا به نظر می رسد که پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به یک MMO موفق را داشته باشد. Bethesda اعلام کرده است، The Elder Scrolls Online قرار است دوطیف از مخاطبان یعنی طرفداران سری TES و طرفداران بازی های MMO را به سمت خود جذب کند و قول تصاحب حداکثری رضایت از هر دو جبهه را داده است.
وقایع The Elder Scrolls Online چیزی نزدیک به 10 قرن قبل از حوادث شماره پنجم بازی یعنی اسکایریم اتفاق می افتد. تخت پادشاهی Tamriel خالی مانده است، آتش جنگ های داخلی بار دیگر شعله ور شده، Cyrodiil مرکز حکومت Tamriel در اوج آشوب به سر می برد و در میان این نابه سامانی ها و فقدان حاکمیت واحد نیروهای اهریمنی و شیطانی رشد چشمگیری پیدا می کنند. سه گروه مختلف یعنی DaggerFall Convenan و Aldmeri Dominion و Ebonheart Pack برای به دست آوردن امپراتوری با یکدیگر به مبارزه می پردازند. شما در قالب یکی از این سه گروه و با انتخاب یکی از نه نژاد مختلف وارد بازی می شوید و برای تصاحب امپراتوری مبارزه میکنید. از نکات هیجان انگیز The Elder Scrolls Online قابل دسترس بودن کل سرزمین Tamriel است. Morrowind ، Alkir Desert ، Skyrim ، Cyrodiil و … همه ریز پای ماجراجویی های شما قرار دارند. همچنین تمام گروه ها و فرقه ها و البته برخی شخصیت های معروف دنیای The Elder Scrolls نیز در بازی حضور دارند و رویارویی با آن ها میتواند از جالب ترین نکات بازی باشد. تصور کشتن یک اژدها با همکاری دوستانتان می تواند به راحتی دل هر طرفداری را ببرد.
به نظر می رسد Bethesda بار دیگر قرار است موفقیت سری The Elder Scrolls را این بار در قالب یک بازی کاملاً آنلاین تکرار کند. The Elder Scrolls Online بازی کاملی نشان داده و میتوان گفت نگرانی ابتدایی برخی طرفداران محلی از اعراب ندارد. Zenimax ادعا می کند The Elder Scrolls Online را باب میل افرادی ساخته است که در سرزمین های Tamriel بیشتر از دنیای واقعی خود زندگی کرده اند.

 15) Dragon Age: Inquisition

سازنده: BioWare
ناشر: Electronic Arts
Xbox One, PS3, PS4, Xbox 360, PC

نسخه سوم سری محبوب Dragon Age با نام Inquisition به دنیای بازی های رایانه ای معرفی شد و سازندگان از همان ابتدا قول یکی از بزرگترین نقش آفرینی های نسل جدید را میدادند ، با اینکه مقداری بدبینی نسبت به این عنوان بعد از ضعف نسخه قبلی در میان طرفداران پیش آمده بود ، اما نمایش های خیره کننده متعدد از این نسخه توجه همگان را به سوی خود جلب کرد. استودیو Bioware با کارنامه موفق خود در بازی های RPG نشان داده است که نقشه های عناوین این سبک هرچقدر گسترده باشند، باز کافی نیست. DA:I مژده محیط بسیار بزرگی می دهد که تک تک نقطه های آن قابل اکتشاف است و با نگاهی به نمایش های بازی میتوانید ببینید که بزرگ بودن محیط بازی تاثیری بر کیفیت آن نداشته است با پشتوانه موتور گرافیکی EA Games ؛ به نام Frostbite 2 ، یکی از بهترین نمایش های بصری را مهمان کنسول های شما میکند. داستان بازی به گفته خود سازندگان “نجات دنیا از خود این دنیا ” است. سازندگان اعلام کردن که داستان شخصیت نسخه اول (The Warden) و Hawke از نسخه دوم در این بازی ادامه پیدا نمیکند ولی به این معنی نیست که شما شخصیت های بازی های قبلی را در این نسخه نبینید همچنین شما در این شماره برای اولین بار میتوانید شخصیت خود را از نژاد Qunari خلق کنید و حماسه های جدید رقم بزنید. با اضافه شدن المان های Turn-based به سیستم مبارزه DA:I مبارزات صورت جدی تری به خود میگیرند و نیاز به تفکر و پیاده کردن استراتژی های بیشتری دارند. تا کنون نمایش های DA:I بسیار امیدوار کننده بوده است و به نظر میرسد با یکی دیگر از عنوان های نفس گیر Bioware طرف هستیم.

  14) Thief

سازنده: Eidos Montréa
ناشر: Square Enix
PS4, PS3, Xbox 360, PC, Xbox One

پس از شایعات زیاد، بالأخره Eidos نسخه‌ی جدیدی از سری Thief را معرفی کرد. این فرنچایز که با المان‌های مخفی کاری خود توانسته است در دل بازیکنان جا باز کند، می‌تواند یکی از موفق‌ترین عنوان در میان نسخه‌های گذشته باشد. آقای Warren Spector با ساخت Thief: The Dark Project توانست که سبک مخفی کاری مدرن را بنیان‌گذاری کند و در حال حاضر ما شاهد بازی‌های بسیار موفقی در این سبک هستیم. با این حال در نسخه‌ی جدید Thief انتظار می‌رود که المان‌هایی به این سبک تزریق شود که در پیش برد آن، میسر باشد. سازندگان تصمیم گرفتند برای ساخت Thief، دست به تغییرات زیادی بزنند ولی با این حال هنوز DNA بازی را به طور کلی تغییر نداده‌اند و شخصیت اصلی بازی همان Garretـی خواهد بود که پیش از آن با او آشنا شده‌اید. گرت که دزد بسیار ماهری است، در تاریکی‌ها و سایه‌ها قدرت بسیار زیادی را بدست می‌آورد و می‌تواند مأموریت‌های خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. شاید او جزء بهترین ضدقهرمان‌های برتر شخصیت‌های رایانه‌ای باشد. اولین موردی که به چشم می‌آید، تغییر لباس و Costumeهای او باشد. با وجود این که Eidos شخصیت اصلی بازی را با تغییرات ظاهری زیادی مواجه کرده است ولی گرت همانند گذشته جذاب و محبوب است. در کنار آن Takedownهای جدیدی در بطن گیم‌پلی بازی گنجانده شده است و همین‌طور او با یک تیروکمان مجهز گردیده‌است که در شرایط مناسب قادر به استفاده از آن خواهد بود. از دیگر وسایل او می‌توان به Claw اشاره کرد که یکی از کارآمدترین وسایل‌های دزدان است! با استفاده از Claw، می‌توانید که از دیوارها و یا سطوح عمودی بالا روید و به واسطه‌ی ویژگی Focus، محیط را تحت بررسی قرار دهید. توانایی Focus در همین جا محدود نمی‌شود و به وسیله‌ی آن می‌تواند آناتومی بدن دشمنان را مشاهده کرد و با شناسایی قسمت‌های حساس بدن آنان، کاری کنید که بازی را بدون کشتن حتی یک نفر به اتمام برسانید. Thief یک بازی مخفی‌کاری است و در واقع سازندگان هم روی این موضوع بسیار تأکید کردند، زیرا گرت دزد است نه یک قاتل! Swoop قابلیتی است که بازیکنان با استفاده از آن می‌توانند از یک مکان به مکان دیگری بروند ولی این انتقال به قدری سریع است که هیچ کس قادر نخواهد بود که شما را شناسایی کند. شاید “نور” در بازی‌های مخفی‌کاری حکم مرگ و زندگی را داشته باشد. Thief از این قاعده مستثنی نیست و وجود روشنایی می‌تواند تأثیر بسزایی داشته باشد. از همه‌ی این موضوع‌ها بگذریم و به شهری که گرت این کارها را در آن‌جا به انجام می‌رساند، بپردازیم. این شهر که با نام The City شناخته می‌شود، قرار است اتفاقات زیادی در آن رخ دهد. بازی دو بازه زمانی دارد که تحت عنوان قزون وسطی و ویکتوریایی هستند. از ویژگی‌های این شهر می‌توان به وجود برج‌های بلند اشاره کرد که Garret می‌تواند روی آن بایستد و راه برود.
در نهایت اولین چیزی که جلب توجه می‌کند، اتمسفر و مأموریت‌های سنگین بازی هستند و به لطف موتور جدید و نورپردازی دقیق، سبب شده است که محیط‌های بسیار چشم‌نوازی پدید آید. سایه‌ها داینامیک به نظر می‌رسند و این ویژگی برای نامی درخور Thief بسیار حائز اهمیت است. در کنار آن Eidos Montreal که پیش از آن با ساخت عناوین بزرگی نظیر Deus Ex: Human Revolution و Tomb Raider (بخش چند نفره) برای خود شهرتی رقم زده است، قرار است بر روی این عنوان کار کند و انتظار می‌رود که همانند دو بازی قبلی خود، به خوبی بدرخشد. در آخر هم باید گفت که Thief یک عنوان شایسته برای سال 2014 است که پتانسیل این را دارد که بازگشت شکوه‌مندی برای دزدان زبردست به همراه داشته باشد.

,13) Dark Souls II

سازنده: FromSoftware
ناشر: Namco Bandai
PS3, Xbox 360, PC

همه چیز پس از انتشار Demon’s Souls شروع شد، عنوانی که به گفته برخی از منتقدین قابل بازی نبود از برخی از سایت‌های معتبر “عنوان بازی سال” را دریافت کرد و تقریبا تمام جوایز مربوط به سبک RPG آن سال را درو نمود. شاید بتوان گفت نزدیک‌ترین نمونه برای توصیف حس و حال Demon’s Souls بازی‌های قدیمی و به اصطلاح Old School بودند. یعنی همان بازی‌هایی که تنها را پیشرفت از مردن و افتضاح به بار آوردن بدست می‌آمد. جایی که هیچگونه بخششی نبود و باید بازی با گیم‌پلی 6+ ساعت را تنها با تعداد انگشت شمار دست گل به آب دادن تمام میکردید. در سالی که همه سازندگان به فکر بهینه کردن سیستم Check Point ساخته‌هایشان بودند، کل Demon’s Souls حداکثر دارای چند ده‌تا Check Point بود. در دورانی که همه به فکر ساختن مدهای آنلاین تکراری و کلیشه‌ای بودند، در محیط آنلاین Demon’s Souls دهان از تعجب باز می‌ماند. “اون چیز قرمز چیه داره میاد طرفم!” ، “این نوشته چیه اینجا؟!” ابتدایی‌ترین واکنش‌ها به محیط آنلاین و گنگ Demon’s Souls بود که اگرچه کاملا ابتدایی و ساده بنظر می‌آمد اما تا به حال هیچ بازی RPG مبتنی بر عناصراتمسفریک چنان محیط چندنفره خفقان آوری (با درنظر گرفتن صفت “خفقان آوری” از باب تعریف و تمجید) خلق نکرده بود. اگر در بازی‌های متداول داستان طی Cut-Sceneهای ساده و قابل فهم برای همه (حتی کودکی 2 ساله!) نقل میشد برای سر در آوردن از داستانش بایستی به تمام سوراخ سمبه‌ها سرک می‌کشیدید و با تمامی NPCها حرف میزدید. البته اگر میتوانستند از پشت دیوانگی‌شان جواب لازم را بهتان منتقل کنند. Dark Souls هم که دنباله‌ی معنوی این عنوان محسوب می‌شد با عرضه‌اش توانست نه تنها موفقیت‌های نسخه‌ی پشیشن خود را تکرار کند بلکه با تقویت دقیق هر آنچه که بازی قبلی را ماندگار کرده بود به یکی از بهترین دنباله‌ها تبدیل شود. و هم اکنون و بعد از معرفی جنجالی (در مراسم VGA و توسط Jessica Alba !) Dark Souls 2 همه منتظر تکرار موفقیت‌ها و تجربه کابوس‌های جدید هستند. با اینکه کارگردان دو عنوان اخیر دیگر بر صندلی خودش تکیه نداده است اما نقش نظارتی بر ماجرای ساخت دارد و بارها اطمینان داده که خبری از آسان شدن بازی نیست. اما قرار است برخی از عناصر کلیدی بازی بهتر از قبل به بازیکن معرفی شوند تا تازه ‌واردان هم بتوانند پا به پای کهنه‌کاران پیشروی کنند (بخوانید کمتر با مرگ‌های دلخراش مواجه شوند). خبر خوش دیگر توجه بیشتر به ارتقاء کیفیت گرافیکی و تکنیکی است (خبری از افت فریم‌های کمر شکن Blight Town نخواهد بود) و با تغییر نحوه پیاده‌سازی سیستم آنلاین به شکل سرور‌های اختصاصی، وعده‌ی رفع اندک مشکلات این بخش هم داده شده است. در مجموع همه چیز ایده‌عال و آمده به نظر می‌رسد تنها مشکل دیر سپری شدن روزها تا زمان انتشار بازی در مارچ 2014 است.

 12)  Tom Clancy’s The Division

سازنده: Ubisoft Massive
ناشر:Ubisoft
Microsoft Windows, PlayStation 4, Xbox One

The Division از عناوینی بود که در E3 سال 2013 به شدت مورد توجه قرار گرفت. گرافیک نسل بعدی، گیم پلی جذاب، پر چسب تامین محتوای Tom Clany همه و همه باعث شد فرانچایز جدید یوبی سافت (که در ابتدای نسل حاضر بسیار پُر کار نیز شده)، به شدت دلربایی کند! The Division در واقع یک MMO سوم شخص اکشن است که المان های زیادی از ژانر نقش آفرینی را در خود جایی داده.
با همه گیر شدن و البته پیشرفت شگرف ارتباطات اینترنتی در سال های اخیر، سازندگان با رونق بخشیدن به بخش چند نفره و در واقع آنلاین عناوین خود، به مدت دار کردن انقضای سرگرمی محصولات خود پرداخته اند. توجه مخاطبین به این بخش و بازخورد های مثبت آن ها، باعث شده ناشران عناوینی را صرفاً برای بازی های چند نفره روانه بازار کنند. موفقیت عظیم عناوینی مانند World Of Warcraft گواه بر جدی گرفته شدن این دست از محصولات توسط مخاطبین است. این بازخوردها در حال حاضر سازندگان دیگر را مجاب کرده وارد دنیای پر سود MMO ها شوند. The Division قرار است تجلی حضور یوبی سافت در رقابت MMO ها باشد که برای آن سرمایه گذاری زیاده کرده و با قدرت به نمایش آن پرداخته. ساخت The Division بر عهده استدیوی سوئدی Massive Entertainment است که بیش از این عناوین موفقی مانند World in Conflict را در کارنامه خود به ثبت رسانده. در حال حاضر یوبی سافت از حرارت به وجود آمده میان طرفدارن The Division به خوبی استفاده کرده، و اطلاعات بازی در به صورت قطره چکانی منتشر می کند. اما از اندک نمایش های موجود بازی که برچسب Tom Clany به آن الصاق شده، اینطور به نظر می رسد که The Division وام دار ژانر پسا رستاخیزی است. ژانری که در سال های اخیر به شدت مورد توجه اسباب رسانه قرار گرفته و هنر هشتم نیز از این قاعده مستثنی نبوده.
حتماً تا بحال نام Operation Dark Winter (عملیات زمستان سیاه) را شنیده اید. طرحی که در سال 2001 توسط CCBS (مرکز اتخاذ استراتژی های زیستی دفاعی جان هاپکینز) و CSIS ( مرکز تبیین استراتژی و مطالعات بین المللی) به دولت وقت ایالات متحده برای ایجاد یک عملیات بیوتروریستی ساختگی، جهت تخمین امادگی و بررسی عملکرد مجریان دولت و سیاست مداران پیشنهاد شد. طرحی که به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.
اما The Division قرار است نگرانی منتقدین از این طرح را در قالب یک بازی کامپیوتری شبیه سازی کند. در هنگام اجرای Operation Dark Winter همه چیز آن طور که پیش بینی شده بود پیش نمی رود و این طرح که قرار بود مانوری برای مشخص شدن میزان آمادگی از حملات بیو تروریستی باشد، نتیجه معکوس داده و فاجعه ای عظیم رخ می دهد. از اینجا داستان The Division آغاز می شود. همانطور که مشخص است، یوبی سافت به خوبی پتانسیل موجود در چنین سناریویی را درک کرده و آن را تبدیل به چاشنی مورد نیاز برای پرتاب مخاطب به دنیای بحران زده The Division کرده . مانند سایر عناوین پسا رستاخیزی دیگر، عنصر بقاء و مبارزه برای زنده ماندن دست مایه چالش و شاخ و برگ دادن به گیم پلی The Division می شود. جدا از آن یوبی سافت ادعا می کند، همکاری در The Division به شدت بخش پر رنگی از بازی است که تعریفی جدیدی از آن را قرار است ارائه دهد. از چند نمایش موجود از بازی این طور به نظر می رسد که Massive Entertainment برای بخش گرافیک بازی سنگ تمام گذاشته که بی اغراق برای یک بازی چند نفره Open World خارق العاده به نظر می رسد.
تا به این لحظه یوبی سافت در ارتباط با The Division بسیار خویشتن دار بوده و جزئیات زیادی از گیم پلی، مُد های آنلاین و سایر بخش های بازی ارائه نداده است. اما مشخصاً یوبی سافت برای موفقیت The Division خیز بزرگی برداشته تا گام اول برای ورود به دنیایی MMO ها رو محکم و استوار بردارد. The Division تنها برای کنسول های نسل حاضر (PS4 و Xbox One) و PC در نظر گرفته شده. عنوانی که با چند نمایش کوتاه و اطلاعات اندک یکی از مورد انتظار ترین عناوین سال 2014 است.

 11) The Evil Within

سازنده: Tango Gameworks
ناشر: Bethesda
Xbox 360, PS4, PS3, Xbox One, PC

واقعاً چه انتظاری می توان از سازنده سری بازی های Resident Evil داشت! به جز اینکه دوباره خاطرات گذشته را با عنوانی دیگر برایمان بازآفرینی کند. این بازی که به نوبه ای Resident Evil جدید با سبک و سایق گذشته است، اینبار برای دگرگون کردن سبک Survival Horror بر می گردد. می توان گفت The Evil Within دارای داستانی منسجمی است که تمام اجزا آن به خوبی در کنار هم قرار گرفته است، از ارتباط تنگاتنگ کاراکتر ها در شیوع روایت بازی، همگی نوید عنوانی هیجان انگیز را به بازیباز می دهند. بعد از آنکه کارآگاه Sebastain Castellanos و همکارش Joseph Oda در کنار Julie Kidman راهی بررسی صحنه جرمی می شوند که در آن انسانی کشته شده است، با این مسئله رو به رو می شوند که اتفاق عجیب تری در این مکان رخ داده و می دهد که باعث پیچیده تر شدن این حوادث می شود. نیرو اهریمنی تک تک افراد پلیس را به دام می اندازد تا هیچ اثری از جرائمی که انجام داده است بر جای نگذارد. ولی نقشه به خوبی پیش نمی رود و Sebastain به جای اینکه در اولین نبرد خیر و شر شاید شر و شر کشته شود، زنده می ماند. کارآگاه Sebastain در سرزمینی از خواب بیدار می شود که در آن تمام موجودات از نظر فیزیکی و ژنیتیکی دچار جهش های باور نکردنی شده اند، همین امر ماجرا را بسیار پیچیده تر می کند.
گیم پلی بازی جدای از سوم شخص بودن دارای ویژگی های خاصیست که در سری بازی های Resident Evil با آنها آشنا شده ایم، علت این امر هم حضور Shinji Mikami است که باعث می شود المان های این دو بازی به هم شباهت زیادی داشته باشد. هرچند نمی توان به صورت مستقیم این بازی را با سری بازی های Resident Evil مقایسه کرد ولی می توان گفت منبع الهام Evil Within به نوعی RE بوده است. گیم پلی بازی به نحویست که برای رسیدن به بهترین نتیجه باید از تمام منابع خود به خوبی استفاده کنید. به طور مثال به دلیل کمبود مهمات سلاح های گرم، نیازمند استفاده از سلاح های سرد هستید که کمبود همین سلاح ها شما را مجبور می کند تا از آیتم های مخفی برای نابود کردن دشمنان استفاده کنید. به طور مثال می توان با به کار بردن تله، بدون آنکه نیازمند استفاده از سلاح گرم باشید، دشمنان بزرگ تر از خودتان را شکار کنید.

10) Watch Dogs

سازنده:Ubisoft Montreal
ناشر: Ubisoft
Microsoft Windows PlayStation 3 PlayStation 4 Wii U Xbox 360 Xbox One

همه چیز از زمانی آغاز شد که چند هفته قبل از E3 2012 یوبی‌سافت اعلام کرد که آن‌ها قصد دارند عنوان جدیدی را معرفی کنند. بر اساس شواهدی مبنی بر همکاری Ubisoft Montreal با خانم Jade Raymond منتشر شده بود، انتظار می‌رفت که نسخه‌ی جدید Splinter Cell معرفی شود اما این پایان کار نبود و Alex Parizeau و Maxime Beland در کنفرانس مایکروسافت حضور یافتند و Splinter Cell: Blacklist را معرفی کردند. این معرفی سبب گشت که همه حدس‌هایی که در مورد معرفی عنوان جدید یوبی‌ساف در حین کنفرانس خود زده شود نیز از بین برود. با شروع شدن کنفرانس یوبی‌سافت، خبری از عنوان جدیدی نبود ولی در دقایق پایانی این کنفرانس، توضیحاتی در مورد ارتباطات و تأثیر آن در زندگی روزمره مردم زده شد و ناگهان نمایشی از عنوان جدید یوبی‌سافت دیده شد. در همان ابتدا به نظر می‌رسید که این بازی پتانسیل رقابت با سری بزرگ GTA را دارد. این عنوان چیزی نبود جز Watch Dogs! بازیکنان در Watch Dogs قادر خواهند بود که توسط ابرکامپیوتری که در اختیار دارند، بتوانند به اطلاعات شخصی و محرمانه‌ی مردم نیز نفوذ کنند. این اطلاعات در بالای سر هر کاراکتر به صورت ابر قابل مشاهده است و این جزئیات عبارتند از اطلاعات پزشکی، سابقه جنایی و اطلاعات شخصی خودِ شخصیت است. انیمیشن راه رفتن Aiden Pierce (شخصیت اصلی) و ارتباط برقرار کردن او با محیط، نوید یک گرافیک تکنیکی و بصری فوق‌العاده را می‌دهد. Aiden هکر جوانی است که بنابر اطلاعات شخصی، قصد دارد فردی به نام Joseph Demarco را ترور کند. در همین صحنه است که ذوق Ubisoft Montreal مشخص می‌شود. او برای این که بتواند Demarco را ترور کند، می‌بایست وارد یک کلاب شود ولی برای داخل شدن به آن، باید از سد چند نگهبان بگذرد. از همین جا توانایی این را دارید که از آزادی‌هایی که سازندگان برای شما فراهم کرده‌اند نیز استفاده کنید. تمام این کارها توسط ابر رایانه‌ای که او ساخته است نیز میسر خواهد بود. این موضوع به این جا ختم نمی‌شود و Aiden می‌تواند برای دست‌یابی به اهداف خود از روش‌های دیگری نیز استفاده کند. مثلاً شما قادر هستید که با هک کردن چراغ‌های راهنمایی رانندگی، تصادف بزرگی را رقم بزنید و دشمنان خود را به مخمصه بیندازید. شهری که وقایع بازی در آن رخ می‌دهد بسیار با اتمسفر بازی همخوانی دارد. جو این شهر تیره است و از تم‌های خاکستری نیز استفاده شده است که شباهت زیادی به شهر شیکاگو دارد. لوکیشن‌های این شهر بسیار متنوع است و در طول بازی شما با کلاب‌ها، گالری‌ها، مغازه‌ها و هر چیز دیگری ملاقات خواهید کرد. تنوع‌هایی که در میان NPCهای بازی مشاهده می‌شود بسیار خوب است. به سختی می‌توان دو نفر را پیدا کرد که تمامی اطلاعات آنان اعم از سابقه‌ی جنایی و بیماری‌های آن‌ها یکسان باشد. البته اخاذی کردن از NPCها هم لذت بخش است. به عنوان مثال با چک کردن سوابق پزشکی یک فرد، ممکن است به این موضوع پی ببرید که او در حال حاضر ویروس Aids را به همراه دارد ولی وی مایل نیست کسی از این قضیه مطلع شود. شما می‌توانید با او صحبت کنید و وی را تهدید کنید که اگر به شما کمک نکند، اطلاعات محرمانه‌اش را افشا خواهید کرد. این ریزه‌کاری‌ها تنها به اینجا ختم نمی‌شوند. در طول بازی با گوش کردن رادیو، هواشناسی پیش‌بینی‌هایی را در مورد وضع هوا می‌کند و اکثریت آن‌ها نیز به حقیقت می‌پیوندد و جزئیاتی که در افکت‌های باران مشاهده می‌شود، بسیار کم نظیر است.
Watch Dogs را علاوه بر این که می‌توانید جزء یکی از بهترین بازی‌های سال 2014 بدانید، بلکه قادر هستید آن را یک پل ارتباطی میان نسل هفتم و هشتم به حساب آورید. از سوی دیگر با توجه به این موضوع که استودیوی Ubisoft Montreal سابقه درخشانی در ساخت بازی‌های بزرگی نظیر FarCry، Assassin’s Creed و Prince of Persia دارد، تا حدودی موفقیت‌های Watch Dogs را تضمین می‌کند.

 9) Titanfall

سازنده:Respawn
ناشر:Electronic Arts
Microsoft Windows Xbox 360 Xbox One

همه‌ی این اتفاقاتی زمانی شروع شد که Jason West و Vince Zampella از Infinity Ward جدا شدند و پس از آن استودیویی را به نام Respawn تأسیس کردند. شاید این مهم‌ترین دلیلی باشد که این گروه جدید ولی خوش‌سابقه را یکی از بهترین سازنده‌های جاری بدانیم. پروژه‌ی آن‌ها که Titanfall نام دارد، پس از سه سال خفاء، بالأخره در E3 امسال معرفی شد و قطعاً به خوبی توانست که عده‌ی زیادی از افراد را به کنسول جدید مایکروسافت یعنی Xbox One علاقه‌مند سازد. شاید این که Jason West و Vince Zampella در روند ساخت بازی Titanfall حضور داشته باشند، بازیکنان زیادی را یاد عنوان موفق Call of Duty بندازد ولی با این حال از چند جهت این دو بازی با یکدیگر تفاوت دارند. اول از همه این که Titanfall عنوانی است که کاملاً تمرکز خود را روی بخش چند نفره گذاشته است، پس نباید انتظار داشته باشید که سناریوی این بازی بسیار جاودانه خواهد بود. بلکه سازندگان سعی کردن که با مانور دادن زیاد روی بخش چند نفره‌ی آن، کاری کننند که بیش از هر چیز، Titanfall شبیه به یک عنوان MMO باشد و نباید از زیرکی آن‌ها هم غافل شد. تفاوت Titanfall با همتاهای MMO خود در این است که شما در نقشه، صرفاً فقط به مبارزه نمی‌پردازید بلکه طی آن، شما شاهد المان‌های داستانی و انجام دادن مأموریت‌های گروهی که تداعی کننده‌ی سناریو هستند نیز مواجه خواهید شد. از روی نمایش‌های بازی می‌توان کاملاً مطمئن شد که وسعت Titanfall بسیار بالاست و همان‌طور که از نام آن پیداست، ربات‌ها نیز نقش بسزایی دارند. خوشبختانه تعاملی که میان ربات‌ها و بازیکنان وجود دارد بسیار متعادل است و به طوری که در همان ابتدای بازی، بازیکنان کاملاً با شخصیت‌های TF ارتباط برقرار می‌کنند. تایتان ویژگی‌های خاصی دارند که یکی از آن‌ها قدرت مانور بسیار بالای آن‌هاست. شما با استفاده از این ویژگی می‌توانید به راحتی با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار کنید و علاوه بر آن، هنگام دویدن قادر خواهید بود که به سمت دشمنان خود تیراندازی کنید و یا با ایجاد کردن یک شعاع نامرئی، تیرهای دشمنان را به آن‌ها برگردانید. وسایل زیادی هم وجود دارد که بسیار فوق پیشرفته هستند و مطمئناً روی روند بازی تأثیر گذار خواهند بود. بدون هیچ شک، Titanfall یکی از بزرگترین شوترهای سال 2014 است که توسط زبردستان این سبک ساخته خواهد شد و مطمئناً Titanfall می‌تواند به یک انحصاری بزرگ برای مایکروسافت تبدیل شود.

 8)  Destiny

سازنده: Bungie Software
ناشر: Activision
Xbox One, PS4, Xbox 360, PS3

بعد از جدایی شرکت بانجی از مایکروسافت و ساخت هیلو، قرار داد جدیدی با شرکت Activision بسته و ساخت یک عنوان اول شخص با اتمسفر فضایی را شروع کردند. این قرار داد به صورت 10 ساله بسته شد و ظاهرا اکتیویژن قصد دارد تا این عنوان را نیز به پای CoD برساند. البته بهتر است به این نکته نیز اشاره‌‌ای داشته باشیم که این عنوان قبلا به سبک TPS در حال ساخت بوده، اما بعدا تصمیم عوض شده و به FPS تغییر سبک داد. البته هم اکنون نیز گاها در حال استفاده از جادو‌ها دوربین از دید اول شخص به سوم شخص تغییر می‌کند که می‌توانید در آن لحظه نیم نگاهی به کاراکتر خود داشته باشید اما این تغییر دوربین به صورت اتوماتیک است و خودتان نمی‌توانید آن را انجام دهید. این عنوان که به صورت یک MMO عظیم با محیط‌های Open World ساخته می‌شود با توجه به نمایش‌هایی که تا کنون داشته، عطش طرفداران این شرکت را روز به روز بالا برده است. گرافیک تکنیکی و بصری زیبا بر روی کنسول‌های نسل بعدی به لطف موتور جدیدی که خود شرکت آن را ساخته، و هیجان مبارزات به صورت چند نفره از المان‌هایی است که هر گیمری را می‌تواند به خود جذب کند. ناگفته نماند که با یک نگاه بسیار کوتاه به گیم‌پلی این بازی متوجه شباهت بسیار زیاد آن با سری هیلو خواهید شد و بعید هم نیست که بانجی از تجربیات خود در ساخت این بازی نیز استفاده کند. داستان بازی در هفت هزار سال بعد اتفاق می‌افتد. زمانی که انسان‌ها بر روی کرات دیگر شروع به ساخت کلن‌هایی برای زندگی کرده و فقط مقدار بسیار کمی از آن‌ها بر روی زمین زنده مانده‌اند. این مقدار کم به وسیله یک کره سفید رنگ نامشخص که برروی شهر انسان‌ها قرار گرفته است محافظت می‌شوند و به نوعی این گوی فرشته نجات آخرین بازمانده انسان‌هاست. ظاهرا بازی در سیاراتی غیر از زمین نیز دنبال خواهد شد زیرا عکس‌هایی از سیارات ناهید و مریخ را قبلا شاهد بودیم. به گفته بانجی محیط این بازی که همیشه بصورت آنلاین است، بطور داینمیک طراحی شده و اتفاقاتی که در این دنیا به وقوع می‌پیوندد صرفا از سمت تیم طراحی نیست و خود به خود اتفاق خواهند افتاد! بازی دارای نژادهای مختلفی از جمله warlock, Titan و Hunter و آمیخته این کلاس‌ها است. هر کدام دارای ویژگی‌های منحصربفردی هستند و سلاح‌ها و نیرو‌های مختص به خود را دارند. با توجه به نمایش‌های بازی قابلیت ارتقای سلاح‌ها بسیار پیچیده و عظیم طراحی شده و با هر تغییری که در سلاح داده می‌شود حتی چهره آن نیز تغییر می‌کند. اینطور در نظر بگیرید که تعداد سلاح‌های عظیم Borderlands را اینبار خودتان بسازید و طراحی آن‌ها را در دست بگیرید! این بازی دارای یک Open Beta نیز خواهد بود که برای تابستان سال 2014 در نظر گرفته شده و ابتدا بر روی کنسول های سونی منتشر خواهد شد. باید منتظر باشیم و ببینیم این بار شرکت پرآوازه بانجی چه چیزی برای گیمر‌ها تدارک دیده است. این عنوان به جرئت یکی از عناوین مورد انتظار سال 2014 است.

 7) Halo 5

سازنده: Industries 343
ناشر: Microsoft Studios
Xbox One

وقتی صحبت از کنسول مایکروسافت و عناوین انحصاری می‌شود، ناخودآگاه یاد عنوان هیلو می‌افتیم. عنوانی که به تنهایی می‌تواند به نوعی برگ برنده‌ای برای این شرکت باشد. عنوانی که به جرئت می‌توان گفت سبک FPS بر روی کنسول‌های خانگی را یک قدم جلوتر سوق داد. بعد از کناره‌گیری شرکت بانجی از ساخت هیلو، مایکروسافت دست بکار شد و تیمی متشکل از نخبگان نرم‌افزاری و گرافیکی را در شرکت 434 industries دور هم گرد آورد و تمامی تمرکز آن‌ها را تنها بر روی ساخت هیلو متمرکز کرد. این شرکت که قبلا در موارد بسیار جزئی به بانجی کمک میکرد، در سال 2012 اولین شماره از هیلو ساخته شده توسط i434 یعنی هیلو 4 را روانه بازار کرد و با اینکه طرفداران نگران آینده این IP بودند (زیرا دیگر بانجی بر روی این بازی کار نمی‌کرد) شاهد یک هیلوی بسیار خوب بودیم. در E3 سال 2013 مایکروسافت در کنفرانس خود دومین شماره از هیلو ای که توسط i434 ساخته خواهد شد را معرفی کرد و اعلام کرد که دیگر از شماره‌های دنباله‌دار استفاده نخواد کرد چون این شرکت دوست دارد ساخته‌های خود، از هیلو را، از ابتدا پایه‌گذاری کند. این شرکت قول گرافیک 60 فریم بر ثانیه را برای این بازی داده و طبیعتا نیز به صورت انحصاری برای کنسول Xbox One منتشر خواهد شد. همچنین آن‌ها اعلام کرده‌اند که از اشتباهات نسخه قبلی درس گرفته و بخش مالتی پلیر بازی را بیش از پیش اصلاح خواهند کرد و در همین راستا از کاربران و طرفداران نیز کمک خواسته‌اند تا مشکلات را به آن‌ها گوش زد کنند. گویا همه چیز به وفق مراد است و طرفداران از شماره بعدی بازی راضی خواهند بود؛ تنها خبری که شاید به مزاج طرفداران خوش نیامد، جدا شدن خانم Corrine Yu، برنامه‌نویس ارشد 434 و ملحق شدنش به تیم ND بود. متاسفانه تا بدین لحظه اطلاعات زیادی از بازی منتشر نشده است اما طرفداران این‌بار دیگر نگران سطح کیفی این بازی نیستند و بالعکس منتظرند تا ببینند این شرکت به نوعی تازه تاسیس در تجربه دوم خود از ساخت هیلو، چگونه عنوانی را به آن‌ها تقدیم خواهد کرد. ما نیز با شما باید منتظر باشیم.

 6) The Order: 1886

سازنده: Ready at Dawn
ناشر: Sony Computer Entertainment
PS4

اگر شما یکی از طرفداران کنسول های دستی سونی بودید یا همچنان از طرفدارانشان هستید مطمئنا حساب ویژه ای روی بزرگ استودیو Ready At Dawn باز میکنید. استودیویی که طی چند سال گذشته تنها برای موفقیت PSP و PS Vita تلاش کرد و با وجود صلاحیت کامل، هرگز به سوی کنسول های خانگی خیز برنداشت. در طی مراسم E3، درست زمانی که همگان انتظار معرفی عنوان جدید Santa Monica یا Naughty Dog را میکشیدند، سالن کنفرانس غرق در تاریکی و نام Santa Monica بر روی صفحه نمایشگر نمایان شد اما این چیزی نبود که حضار را به وجد آورد بلکه درخشش نام Ready At Dawn در پس نام Santa Monica بود که منظره ای کم نظیر را برای طرفداران سونی رقم زد. بعد از سال ها دوری از کنسول های خانگی، Ready At Dawn؛ استودیویی که عده کثیری از بازیکنان از آن به عنوان Naughty Dog II یاد میکنند با جدیدترین ساخته خود یعنی The Order 1886 پا به میدان گذاشت و برای تمامی رقیبانش خط و نشان کشید. The Order روایت گر داستانی تاریک با ته زمینه ای فانتزی و تا حدودی مرتبط با افسانه ی کینگ آرتور ( King Arthur) می باشد. با استناد بر اطلاعات موجود می توان گفت که در حالت کلی داستان بازی حول محور نبرد میان خیر و شر می چرخد و پایه و اساس آن مبارزه میان شوالیه های انجمن و موجودات اهریمنی است. داستان بازی از جایی آغاز می شود که تغییرات ژنتیکی موجب به وجود آمدن موجوداتی تمایز یافته شده است که سعی در نابودی بشریت دارند. در این میان انجمن هایی تحت عنوان The order تشکیل می شوند تا مانع از فعالیت این موجودات و نابودی بشریت شوند. پس از گذشت مدت های نسبتا طولانی و در بحبوحه این مبارزات، انجمن های مربوطه به فرماندهی کینگ آرتور که یحتمل در این عنوان اشاره ی چندانی به او نخواهد شد به چشمه ای میرسند که از آن به عنوان آب سیاه ( Black Water ) یاد می شود و آنگاه هر یک از شوالیه ها از آب آن می نوشند. خوردن این آب موجب جاودانگی شوالیه های انجمن از جمله شخصیت اصلی بازی یعنی ( Sir Galahad ) می شود . حال با گذر زمان ( با فرا رسیدن سال 1886 ) و پیشرفت تکنولوژی قدرت انسان ها نسبت به گذشته افزایش یافته و موجودات اهریمنی دیگر توان و یارای مقابله با انجمن ها را ندارند اما مشکل اساسی اینجاست که در این بین جناح دیگری به جنگ افزوده شده و آن هم مردم شهر هستند که برای به دست آوردن غذا و غنایم دست به غارت این انجمن ها زده اند. بنابراین با توجه به این موارد انتظار می رود که Ready At Dawn مبارزه با چند جناح مختلف را برای بازیکنان در نظر گرفته باشد که همین امر از ارزش و جذابیت خاصی برخوردار است. جدای از مبارزات و داستان، Ready At Dawn سعی در ساخت عنوانی ماجراجویی در دوره ویکتوریایی ( دوره ای که از آن به عنوان الگویی در فضاسازی و طراحی های سیاه و گوتیک یاد می شود ) همراه با بهره گیری از طراحی های استیم پانک ( Steampunk ) دارد که تقریبا مشابه آن را در عناوینی چون Van Helsing و Dracula مشاهده کرده ایم. حال اگر پرونده ی بازی های رایانه ای را ورق بزنیم و با دقت به آن ها خیره شویم کمتر به عنوانی بر می خوریم که مولفه هایی چون طراحی و فضاسازی استیم پانک و خودنمایی فضای گرفته و تاریک دوره ی ویکتوریایی را در کنار هم و یک جا داشته باشد اما ساخته Ready At Dawn نه تنها تمامی این مولفه ها بلکه موارد دیگری چون وام گیری از داستان کینگ آرتور و حتی حضور برخی از شخصیت های مشهور آن دوره (!) را به همراه خود دارد که همین امر نشان دهنده عظمت و یگانگی این عنوان در میان دیگر بازی ها است. علاوه بر این مسائل، The Order از سیستمی بهره می برد که بر هر چه خاص تر شدنش کمک بسزایی می کند و آن هم بهره گیری از فیزیکی تکامل یافته و فوق العاده قدرتمند است. به نقل از سایت های بزرگ دنیای بازی می توان گفت که Ready At Dawn با ساخت چنین فیزیک قدرتمندی نه یک قدم بلکه چندین قدم از دیگر عناوین هم سبکش جلو افتاده است. حال فرض کنید اگر تمامی این ویژگی های مثبت و قطعه های پازل گونه را در کنار یک دیگر قرار دهیم و پازل The Order 1886 را تکمیل کنیم با چه تصویری مواجه می شویم؟ مطمئنا این همان تصویری است که یکی از بهترین عناوین سال را نشان میدهد. عنوانی که آماده است تا رقیبانش را پایین بکشد و به عرش برسد.

5) Castlevania: Lord of Shadows 2

سازنده: MercurySteam
ناشر:Konami
Xbox 360, PS3, PC

گابریل تنها در بخشی از سفر خود، به نابود کردن اربابان سایه، گذر از آگترا و قلعه خون آشام‌ها و از بین بردن تمامی تایتان‌ها پرداخت. ولی سرنوشت آن بدتر از آن چیزی که بود گابریل تصور می‌کرد. الآن او تبدیل به یک دراکولا شده است و جاودانگی گریبان او را گرفته است. ولی چرا آن قدر این موضوع، خشم گابریل را آشکار می‌کند؟ پاسخ واضح است، زیرا او همیشه زنده است ولی با این حال جاودانگی پر از کینه و نفرت است. بعد از این که اولین نسخه عرضه شد، توانست با داستان فوق‌العاده‌ی خود بازیکنان را کاملاً درگیر خود کند و در قسمت دوم این سری، شاهد ادامه‌ی داستان گابریل خواهیم بود. گابریل پس از چندین سال از خواب بیدار شد ولی نه به عنوان یک انسان یا جنگجو! بلکه به عنوان یک خون آشام! در نمایش‌هایی که از Castlevania: LoS2 دیدیم، شخصیت‌هایی مشهوری از این سری نمایان شد که علاوه بر خودِ گابریل، می‌توان به Alucard، Zobek و Trevor اشاره کرد. حال گابریل یک دراکولاست و این موضوع بهانه‌ای است که ما با المان‌های جدیدی در بطن گیم‌پلی آن روبرو شویم. در کنار Combat Cross که در نسخه‌ی گذشته وجود داشت، کمبوهای دیگری هم نیز برای بازی تعبیه شده است که کاملاً بیان‌گر سیره و روش دراکولاها خواهند بود. گابریل نیز با استفاده از یک شمشیر ویژه، دشمنان خود را نابود می‌کند و این یکی از مهم‌ترین دلایلی است که سبب می‌شود بازیکنان مبارزات تن به تن را تجربه کنند. با دیدن تریلرها می‌توان به این موضوع پی برد که همچنان اتمسفر تیره و تاریکی بر بازی حاکم است و البته نباید از طراحی فوق‌العاده محیط‌های بازی چشم پوشی کرد. نسخه‌ی اول بالغ بر 20 ساعت گیم‌پلی داشت ولی با این حال کمتر کسی احساس می‌کرد که بازی، روند تکراری به خود گرفته است. بر اساس اطلاعات منتشر شده، به نظر می‌رسد که LoS2 قرار است در دو بازه زمانی رخ دهد که می‌تواند در نوع خود بسیار جالب باشد. با توجه به این که استودیو سازنده‌ی بازی یعنی Mercury Steam اعلام کرده است که این نسخه، آخرین عنوانی بود که آن‌ها از سری Castlevania خواهند ساخت، باید انتظار یک دنباله‌ی بسیار عالی و یک اتمسفر درگیر کننده باشید. پس باید تا سال 2014 صبر کنید تا یکی از بهترین Hack and Slashهای سال را تجربه کنید.

 4) Quantum Break

سازنده: Remedy Entertainment
ناشر: Microsoft Studios
Xbox One

هر زمان که Remedy در حال ساخت و توسعه پروژه ای بوده است، کاربران خود را برای یک تجربه احساسی و بی‌بدیل آماده کرده‌اند. تجربه پروژه‌های Max Payne و Alan Wake از جمله تجربه‌هایی است که کمتر کسی خاطره‌ای منفی از آن‌ها در حافظه‌اش نقش بسته است.
پس از انتظارات و فشارهای بسیار از طرف کاربران برای معرفی Alan Wake 2، سرانجام Sam Lake خلاق و تیم کاریش که هم اکنون نسبت به پروژه Alan Wake دو برابر شده‌اند و به تعداد 100 نفر رسیده‌اند، بازی جدید خود را در مراسم رونمایی Xbox One معرفی کردند، اما بر خلاف انتظارات خبری از Alan Wake 2 نبود! معرفی Quantum Break آنقدر جذاب و هیجان انگیز بود که هیچ کس دیگر سراغی از Alan Wake نگرفت.
هر آنچه که Remedy از پروژه‌های قبلی خود آموخته است در ساخت این شوتر سوم شخص اکشن اپیزودیک به‌کار گرفته است، از ویژگی‌های گیم‌پلی سینمایی Max Payne گرفته تا نحوه روایت داستانی Alan Wake. در مجموع پروژه‌های زیادی با هدف محوری نزدیک ساختن سینما و ویدیوگیم تا به امروز ساخته شده‌اند، شاید بتوان از پروژه‌های Heavy Rain و Beyond: Two Souls ساخته David Cage به عنوان پر‌ بحث‌ترین این عناوین نام برد، اما خلائی که اکثر کاربران در این بازی‌ها احساس کردند به گونه‌ای درگیر نشدن با گیم‌پلی منحصربفرد آن‌ها بوده است. Quantum Break به سان یک سریال تلویزیونی مهیج می‌ماند و ویژگی اصلی آن این است که هیچ کدام از عناصر داستان و گیم‌پلی فدای دیگری نشده‌اند و به هر دو در حد والا و ایده‌آل خود پرداخته شده است.
تحقیقات و آزمایش پیرامون موضوع “سفر در زمان” در دانشگاه Riverport نتیجه‌ای ناخوشایند و وحشتناک در پی داشت و باعث در هم شکسته شدن سیر یکنواخت گذر زمان شد. هر سه محققی که در جریان آزمایشات تحت تاثیر قرار گرفتند هر کدام به گونه‌ای متفاوت دارای توانایی دست بردن در سیر رو به جلو زمان هستند.
دو نفر از آن‌ها Jack Joyce و Beth Wilder قهرمانان ما و وجدان‌های آگاه و بیدار ما خواهند بود. در جبهه مقابل، شخصیت منفی بازیPaul Serene ، در تلاش است تا اهداف اهریمنی خود را با استفاده از توانایی هایش پیش ببرد. او می‌تواند اتفاقات آینده را ببیند و با توجه به آن‌ها بهترین تصمیم را در زمان حال بگیرد. هر سه شخصیت موجود قابل بازی خواهند بود.
ویژگی عمده پروژه‌های استودیو کوچک Remedy خاص بودن آن‌هاست، فضاسازی منطبق با داستان به باور‌پذیر بودن این بازی‌ها کمک شایانی کرده است، شاید بتوان گفت این بازی‌ها در مجموع نقدها و بازخوردها جزو بازی‌های برتر تاریخ نبوده‌اند، اما هر کس با این بازی‌ها ارتباط برقرار کرده باشد توانسته است تجربه‌ای لذت بخش در حد نهایت خود را داشته باشد، تجربه نابی دیگر در راه است.

 3) Uncharted

سازنده: Noughty Dog
ناشر: Sony
PS4

با گذشت هر نسل از بازی های رایانه ای عناوینی به یادگار می مانند که مشابه آن ها دیگر در هیچ کجا و در هیچ زمان دیگری ساخته و منتشر نمی شود. عناوینی که هریک به نوعی نماد و سنبل نسل های مختلف هستند و پس از گذشت سال های طولانی همچنان در نظر طرفدارانشان تازه جلوه می کنند. از جمله این عناوین می توان به Crash Bandicoot ساخته یا بهتر است بگوییم شاهکار Naughty Dog اشاره کرد. حال بگذارید به محیط Crash Bandicoot رنگ و بوی واقعی دهیم و Crash را به یک انسان تبدیل کنیم نتیجه کار چه می شود؟! یقینا نتیجه کار تنها یک چیز و آن هم Uncharted است. عنوانی که در سال های اولیه نسل قبل ( نسل هفتم ) پا به میدان گذاشت و به عنوان بزرگ انحصاری سونی سربلند کرد. پس از معرفی و انتشار اولین نسخه از uncharted و عدم موفقیت چشم گیر در کسب جوایز سالانه، عده ی زیادی از بازیکنان از Naughty Dog ـی که پیش تر با عناوینی چون Crash Bandicoot و Jak & Daxter به شهرت رسیده بود، روی برگرداندند و به استودیو اول و مشهور سونی یعنی Santa Monica چشم دوختند. در آن زمان هیچ کس نمیدانست که ورق برگشته و استودیویی که اینبار صنعت بازی های رایانه ای را متحول می کند Naughty Dog است نه Santa Monica. درست دو سال پس از عرضهuncharted ، دومین نسخه از سری Uncharted یعنیAmong Thieves منتشر شد و انقلابی در صنعت بازی های رایانه ای به پا کرد. بعد از عرضه Among Thieves و کسب نمرات و جوایز فوق العاده ی آن، همگان متوجه قدرت و عظمت این استودیوی بزرگ شدند و به این مهم پی بردند که در نسل هفتم تنها یک استودیو علمدار شرکت سونی و چه بسا نسل است و آن هم چیزی نیست جز بزرگ استودیوی Naughty Dog. پس از عرضه Uncharted II تیم سازنده به دو بخش مختلف تقسیم شد ( در یک بخش Bruce Straley و Neil Druckmann و در بخش دیگر Amy Hennig و Justin Richmond )‌ و ساخت عناوین جدیدی را آغاز کرد. تیم اول به رهبری Amy Hennig که نقس بسزایی در ساخت دو شماره اول Uncharted داشت به سراغ سومین نسخه از این عنوان رفتند و اینبار به جای ساخت محیط های نسبتا رنگارنگ و سرسبز ( اشاره به نسخه اول و دوم )، کویرهای سوزان و فضاسازی های بومی عربی را هدف قرار دادند. سرانجام Uncharted III در سال 2011 روانه بازار شد و با وجود اینکه با موفقیت زیادی رو به رو شد اما هرگز نتوانست در حد و اندازه ی نسخه ی پیشین خود ظاهر شود. دو سال بعد از عرضه سومین نسخه، Naughty Dog بار دیگر پا پیش گذاشت و با انتشار تیزری در نمایش لانچ PS4، طرفدارانش را به وجد آورد. تیزر بازی که کمتر از 1 دقیقه بود، اطلاعات زیادی را در اختیار منتقدان و مخاطبانش قرار نداد و تنها اشاراتی نا مفهوم و مبهم به وقایع گذشته داشت. از جمله این اشارات می توان به 15 سال اسارت راوی تیزر اشاره کرد که هنوز هم مشخص نیست که او کیست و چه نسبتی با این سری دارد! حال مدت نسبتا کمی از آن موقع گذشته و Amy Hennig و Justin Richmond با قدرت هر چه تمام تر در کار خود پیشروی می کنند. هم اکنون هیچ کس نمی داند که Uncharted IV چگونه و روایت گر چه داستانی است. شاید ادامه ای بر ماجراجویی های ناتان دریک باشد یا شاید هم متمایز از نسخه های قبلی و روایت گر داستان فرانسیس دریک در زمان دزدان دریایی باشد. در هر حال Uncharted چه در زمان دزدان دریایی باشد و چه در زمان حال تفاوتی ندارد و در وصف آن تنها یک چیز می توان گفت و آن هم این است که این عنوان تا زمانی که به دست Naughty Dog ساخته و عرضه شود، همچنان کم نقص و بی نظیر خواهد ماند.
یقینا در سالی که پیش روست رقابت شدیدی در میان بازی های بزرگ شکل خواهد گرفت و بسیاری از سازندگان هم خود را برای برتری در این میدان آماده می کنند اما هیچ یک از آنها نباید فراموش کنند که برای پیروزی در این میدان و رسیدن به عنوان Goty باید از سد صعب العبوری به نام Uncharted عبور کنند.

 2) Metal Gear Solid V: The Phantom Pain

سازنده: Kojima Productions
ناشر: Konami
PlayStation 3 و PlayStation 4 و Xbox 360 و Xbox One

آنونس های عجیب و غریب و گمراه کننده، دیگر به نوعی به امضای سری MGS تبدیل شده اند. همانطور که می دانید کوجیما بازهم درست به کار شد و بعد از ماجرای استودیو Moby Dick ،Johakim Morgen و تریلرهای گنگ و مبهمش به طور رسمی Metal Gear Solid V: Phantom Pain را معرفی کرد. البته MGS V به دو بخش Ground Zeroes و Phantom Pain تقسیم می شود که ما در این مقاله هر دوبازی را برای یک پکیج در نظر گرفتیم. Ground Zeroes دقیقا بعد از پایان نخسه Peace Walker ادامه می یابد، جایی که بیگ باس Mother Base را به قصد نجات دادن Chico و Paz، ترک و راهی مکانی به نام Camp Omega می شود. این کمپ به صورت Open World طراحی شده و بازیکن می تواند به روش های مختلف ماموریت را پیش ببرد و کارهای فرعی را نیز به انجام برساند. اما Phantom Pain چندین سال بعد از وقایع Ground Zeroes رخ می دهد، در حالی که Mother Base به کلی از بین رفته و بیگ باس نیز چند سال را در کما به سر برده. در تریلرها مشاهده کردیم که بیگ باس در بیمارستانی به هوش می آید و با اتفاقات و توهمات عجیبی که احتمالا با دخالت Psyco Mantis بوجود آمده رو به رو می شود. در نهایت نیز از بیمارستان فرار می کند. در ادامه ما کاراکترهای قدیمی و جدیدی را در تریلرها مشاهده می کنیم. شاید مهمترین کاراکتر که به سری بازگشته، Ocelot باشد، او که حالا همراه بیگ باس است، به وی یادآوری می کند که باید میلر (که در افعانستان زندانی شده) را نجات بدهد و دوباره باهم ارتش خصوصی خود را از نو بسازند. از کاراکترهای جدید می توان به Eli ، نوجوانی که شباهت عجیبی به Liquid دارد، Quiet که یک دختر سنایپر است، اشاره کرد. اما نکته ای که MGS V را برجسته کرده، Open World شدن گیم پلی و همه فن حریف بودن بیگ باس است، که به نوعی پیشرفت بزرگی در سبک مخفی کاری به حساب می آید. بیگ باس در Phantom Pain می تواند از انواع وسایل نقلیه (اسب، کامیون، تانک و …) استفاده کند و کارهای خارق العاده ای را محیط عظیم بازی انجام دهد. Big Boss دارای دو قابلیت جدید دیگر نیز هست، پرش که برای اولین بار وارد سری شده و CQC پویا که به بیگ باس امکان خلع سلاح دشمن و استفاده از سلاح بر علیه خودش را می دهد. اما نکته خیلی مهمی که طرفدارانMGS را به واکنش واداشت، تغییر صدای بیگ باس در این نسخه است. دیگر خبری از صداپیشگی David Hayter برای بیگ باس نیست و Kiefer Sutherland جای او را گرفته. کوجیما درباره این موضوع اینگونه توضیح می دهد که آنها فردی را می خواستند که به همراه صداگذاری عملیات Motion Capture را هم انجام دهد، به همین دلیل به سراغ Sutherland رفته اند. طرفدارن MGS در اینجا به دو دسته تقسیم شده اند، عده ای خواستار بازگشت David Hayter هستند و عده ای نیز این تغییر را به فال نیک گرفته اند.
Ground Zeroes که به نوعی مقدمه داستان اصلی است، به زودی برای کنسول های نسل قبل و نسل حاضر عرضه می شود. به گفته منتقدین GZ در بخش داستانی تنها حدود 2 ساعت گیم پلی دارد اما در کنار آن ماموریت ها و کارهای جانبی نیز وجود دارد که ارزش زمانی بازی را بالاتر می برد. کوجیما تاکید کرده که برای لذت هر چه بیشتر نسخه نسل حاضر بازی را تهیه کنید و در این بین نسخه PS4 نیز از لحاظ بصری یک سر و گردن بالاتر از بقیه نسخه ها قرار می گیرد. اما بخش اصلی MGS V که همان Phantom Pain است هنوز تاریخ عرضه مشخصی ندارد اما انتظار می رود در اواخر امسال یا اوایل سال آینده میلادی برای کنسول های نسل حاضر عرضه شود.

 1) The Witcher 3: Wild Hunt

سازنده:CD Projekt RED
ناشر:Warner Bros
Microsoft Windows PlayStation 4 Xbox One

Geralt of Rivia ، اسمی که یک نسل با ماجراهایش آشنا شدیم ، با او جنگیدیم، عاشق شدیم ، شکست خوردیم و به دنبال گذشته دویدیم ، تک تک لحظه ها ؛ از مبارزات طاقت فرسا تا تصمیم های کوچک و بزرگ در خاطرات ما ثبت شد تمام جان هایی که بر شمشیرمان نقش بست و زندگی هایی که با تیغه شمشیر نقره نجات یافتند ، سرزمین‌هایی که زیر پا گذاشته شد ، اتفاقاتی که یک نسل افکار مارا به خود اختصاص داد. یک آرزو ، یک خاطره … یک زندگی . و هم اکنون این افسانه در نسخه سوم به پایان میرسد؛ Wild Hunt، نامی که از اولین لحظه های بازی همراه ما بود ، اسمی که حس کنجکاوی مارا از همان لحظه های اول برانگیخت اینبار آمده تا آتش کنجکاوی مارا آرام کند ، سوال‌هایی که یک نسل ، ذهن ما را به خود مشغول کرده بود به پایان میرسند. با به جلو حرکت کردن و پخش شدن اخبار جدیدتر ، بنظر میرسد استودیو CD Projekt تمام تلاش خود را می‌کند تا بهترین پایان را برای ما به جا بگذارد. پایانی درخور پروتاگونیست زال داستان ، گرالت که تا کنون نفس گیر ترین لحظه ها را مهمان خانه‌های ما کرده است. اینبار محیطی بسیار وسیع تر در اختیار شما برای کشف و ماجراجویی است، با نگاهی سطحی به نقشه بازی متوجه وسعت دنیای بازی میشویم ، دنیایی که به گفته سازندگان چند برابر دنیای TES: Skyrim و 35 برابر دنیای نسخه قبلی ، Witcher 2 : Assassins Of Kings است و تمام نقطه های آن قابل کاوش می‌باشد که در هر نقطه چالشی منتظر شماست ، از هیولاهای مختلف گرفته تا معماهای وقت گیر و Dice Poker ، میتوانید ساعتها به قدم زدن در شهر‌ها بپردازید و به مردم کمک کرده یا به دل جنگل بزنید و هیولاهای مهیب را از صورت زمین محو کنید. همینطور سیستم دینامیک آب و هوا نیز موقعیت های مختلفی برای شما شکل می‌دهند. داستان بازی ادامه دو نسخه قبل است ولی طبق گفته سازندگان بازیباز‌هایی که تصمیم دارند در این نسل پا به این دنیا بگذارند مشکلی در درک آن نخواهند داشت و طرفداران اصلی بازی نیز نهایت لذت را از روند پیشرفت آن خواهند برد. همچنین اینبار تصمیم‌های بازیباز واکنش های بزرگتری در باب گرالت و اطرافیان او دارد و دیگر انتخاب های شما فقط درباره‌ی شما و آن منطقه خاکستری نیست ، تصمیم های شما میتواند یک دهکده را به نابودی کشانده یا نجات دهید. سیستم مبارزه بازی نیز از نسخه قبلی روان‌تر ، جذاب‌تر و نفس‌گیرتر شده است و جزئیات حرکات رزمی بالاتر و هوش مصنوعی دشمنان پیشرفت کرده اند ، همه اینها وعده مبارزات نفس گیری را می‌دهند که بخوبی بازیباز را به چالش میکشند. همانطور که طراحی بصری در نسخه های قبلی زبانزد خاص و عام بود ، CD Projekt در این عنوان نیز از جدیدترین تکنولوژی های دنیای بازی های رایانه ای بهره میگیرد. این عنوان با موتور گرافیکی REDengine3 ساخته میشود که اختصاصا برای بازی‌های نقش آفرینی غیر خطی طراحی شده است تا دنیای وسیع تاثیری بر جلوه های بصری نداشته باشد، همچنین در طول بازی شما یا هیج Loading Screen مواجه نخواهید شد و یکی از روان ترین تجربه های نقش آفرینی عمرتان همراه با یک داستان کمپلکس چند وجهی که تصمیمات شما در دنیای آن تغییرات عظیمی ایجاد میکند را تجربه خواهید کرد. تمام این نکات باعث شد تا Witcher 3 : The Wild Hunt به رتبه اول در لیست جذاب ترین بازی های سال 2014 دست یابد، باشد که اینبار،در نسلی جدید ، شما کنترل گرالت افسانه ای را برای بار سوم در دست میگیرید تا افسانه ای نو را به پایان برسانید.