سالی دیگر از راه رسید و بازیسنتر مفتخر است تا با لیستی از 100 بازی مورد انتظار سال 2015، با خوانندگان همراه باشد. قبل از اینکه شروع به خواندن لیست کنید، باید توضیحاتی در مورد لیست امسال بدهیم. بعد از گفتوگوهایی که شکل گرفت، قرار بر این شد که تغییراتی در این شماره از مقاله انجام دهیم. اگر به یاد داشته باشید، ما هر سال، برای 100 بازی رتبه بندی داشتیم (بیایید قبول کنیم!) که کاری سخت و تا حدودی بیفایده بود! امسال تصمیم بر این شد که تنها 30 عنوان مورد انتظار را رتبهبندی کنیم و باقی بازیها را بر اساس حروف الفبا، برای علاقهمندان توضیح دهیم و خوانندگان را با عناوینی که شاید تاکنون نشنیدهاند، آشنا سازیم. مثل هرسال، هماهنگیهای لازم برای جمعآوری و مدیریت این مقاله بر عهده آقای مظفری، دبیر بخش خبر بود که تشکر ویژهای از او داریم.
Abzu
سازنده: Giant Squid Studios
ناشر: 505 Games
پلتفرم: PC, PS4
برگرفته شده از یکی از قدیمی ترین افسانه های Abzu ،Mesopotamian بازیباز ها را به سفری در اعماق اقیانوس ها خواهد برد. اقیانوس هایی که که رمز و رازهای کهن و کشف نشده بسیاری را در دل خود پنهان کرده اند. همانطور که از اسم عنوان هم مشخص است (ABZU از دو کلمه Ab به معنی آب و یا اقیانوس و Zu به معنی دانش و دانستن تشکیل شده که در کنار هم به معنی دانش و یا دانستن آب ها و اقیانوس ها هستند) وظیفه پیدا کردن این رموز و همچنین یافتن موجودات و مکان های افسانه ای و با شکوه بر عهده بازیباز خواهد بود.
Abzu اولین پروژه کاری استودیوی تازه تاسیس Giant Squid و همچنین اولین پروژه به رهبری Matt Nava در این استودیو است. ممکن است اسم Nava تابحال به گوشتان نخورده باشد ولی بعید است اسم دو عنوان تحسین شده Flower و Journey را نشنیده باشید. دو عنوانی که وی به عنوان کارگردان هنری و همچنین طراح مراحل و سیر روایی بازی بر روی آنها کار کرده است. Giant Squid در صدد خلق عنوانی معنادار و تاثیرگذار است و آنطور که از گفته های Nava در مورد تکامل دانسته های خود در زمینه های طراحی بازی و زیبایی شناسی میتوان فهمید این است که تیم سازنده در استودیو اهداف بلندپروازانه ای را برای اولین دست پخت خود در نظر دارند. اهدافی که بستر اقیانوس ها نظاره گر نتیجه آنها خواهد بود.
Adr1ft
سازنده: Three One Zero
ناشر: 505 Games
پلتفرم: PC, PS4, Xbox One
اگر فیلم جاذبه اثر آلفونسو کوارون را دیده باشید بعید است با مشاهده نمایش Adr1ft به یاد آن نیافتید. نمایشی کوتاه که تلاش شخصیت اصلی داستان برای بقا در فضاپیمایی آسیب دیده را نشان میداد. در Adr1ft، شما در نقش این شخصیت خواهید بود. فضا نوردی که حافظه اش را در اثر حادثه نامعلومی از دست داده و خود را معلق در خرابه یک ایستگاه فضایی آسیب دیده پیدا میکند و اکنون برای بقای خود باید بجنگد. این بقا تنها از طریق جستجو در خرابه ها و پیدا کردن منابع ارزشمند میسر خواهد بود. این مسیر چالش برانگیز در وهله اول برای یافتن اکسیژن و مواد و منابع حیاتی و در وهله دوم برای یافتن قطعات مورد نیاز تعمیر وسیله نقلیه آسیب دیده و رسیدن به کره زمین خواهد بود. Adam Orth که کارگردانی بازی را بر عهده دارد، از Adr1ft به عنوان یک سیاحت احساسی در دل اکشن، پیامد ها و رستگاری نام میبرد. تجربه ای که در نهایت بازیباز را به اندیشیدن به شباهتهای تصمیماتی که در بازی و در واقعیت میگیرد وا میدارد.
Adr1ft عنوانی جذاب بنظر میرسد. جذابیتی که باید منتظر بمانیم و ببینیم Adam Orth (که با اظهارنظر های جالب توجه خود در مورد کنسول های همیشه آنلاین جنجال به پا کرده بود) و تیمش چقدر میتوانند در محصول نهایی ارائه دهند.
Alienation
سازنده: Housemarque
ناشر: Sony Computer Entertainment
پلتفرم: PS4
یکی از بهترین عناوین انحصاری PS4 در اولین سال حضور این کنسول در بازار، بازی Resogun بود. حال استودیوی سازنده این بازی یعنی Housemarque پروژه جدیدی را در دست ساخت دارد که قرار است بار دیگر تجربهای مهیج و جذاب را به مخاطبین خود ارائه دهد.
Alienation را میتوان تا حدودی دنباله معنوی Dead Nation دانست. بازیای که Housemarque در سال 2010 برای PS3 تدارک دید و به درگیری بازیکن با دستههای عظیم زامبیها میپرداخت. این حال و هوا در بازی جدید نیز وجود دارد، هرچند این بار زامبیها جای خود را به هیولاهای فضایی دادهاند. موجوداتی که از هر طرف به سمت بازیکن هجوم آورده و به او اجازه نفس کشیدن نمیدهند. علاوه بر گونههای کوچکتر که سرعت بالایی دارند و در گروههای شلوغتری حمله میکنند، هیولاهای عظیمی نیز در بازی به چشم میخورند که توانایی نابود کردن بازیکن با حملات سنگین خود را دارند. همچنین موجوداتی که به سمت بازیکن تیراندازی کرده و با اسلحههای فضایی و اشعههای قدرتمند خود بازیکن را نابود میکنند. در طرف مقابل کاراکتر اصلی بازی مجهز به یک Exosuit هست. پوششی با قدرت دفاعی بالا که اجازه انجام حرکات متنوع و دفاع مستحکم در برابر دشمنان را میدهد. لیست اسلحههای بازی از تنوع خوبی برخوردار است و شامل موارد سنتی و معمولی، نمونههای ترکیبی و البته سلاحهای مدرن فضایی میشود. سلاحهایی که بعضی از آنها با ایجاد انفجارهای عظیم در محیط همراه بوده و یادآور بازیهای قبلی این استودیو هستند و در عین حال موارد دفاعی را نیز شامل میشوند. مواردی که با ایجاد یک سپر در مقابل بازیکن، از جان او حفاظت میکنند.
در Alienation سیستم کلاسبندی وجود دارد و هر بازیکن با انتخاب کلاس مورد نظر خود و آپگرید کردن قابلیتها و قدرتهای مختلف، کاراکتر مطلوب خود را میسازد. در عین حال امکان ایجاد تغییرات در سلاحها نیز وجود دارد و بازی به خوبی از قابلیتهای شخصیسازی پشتیبانی میکند. در کنار حالت Co-op چهار نفره که مبارزاتی جذاب و دیدنی را فراهم میکند، امکان حمله به سایر بازیکنها نیز وجود داشته و میتوان با نابود کردن آنها، از وسایل و تجهیزاتشان استفاده کرد. در کنار آیتمهایی که در گوشه و کنار محیط وجود دارند و جمعآوری آنها کمک زیادی به پیشبرد بازی میکند، موارد مخصوص به داستان بازی نیز به شکل آیتمهایی در محیط حضور دارند و بخش زیادی از داستان بازی از همین طریق روایت میشود.
Resogun در عین حال که عنوانی کمحجم و کوچک بود، یکی از تکنیکیترین عناوین PS4 در ابتدای راه این کنسول محسوب میشد. این بار هم Housemarque میخواهد با گرافیکی خیرهکننده و جلوههای بصری تماشایی به استقبال بازیکنها آمده و آنها را در دنیایی پر از انفجار و افکتهای دیدنی غرق کند. گذشته از صحنههای بسیار شلوغ و پر از انفجار و خون و خونریزی، فیزیک بازی نیز در سطح خوبی قرار دارد و شاهد تخریب بخشهایی از محیط و سازههای مختلف هستیم که کمک زیادی به بالاتر رفتن کیفیت بصری بازی و البته گیمپلی میکند. چنین عنوانی مطمئناً نیازمند موسیقیهایی تند و مهیج هم خواهد بود و سازندگان بازی در تریلر آن این موضوع را به خوبی نمایش دادهاند.
Alienation به عنوان یک بازی Shoot ’em up و Top Down (دوربین از بالا) پتانسیل تبدیل شدن به یکی از عناوین محبوب PS4 را داشته و میتواند لحظاتی مهیج و مفرح را برای علاقمندان به این سبک از بازیها فراهم کند.
Armikrog
سازنده: Pencil Test Studios
ناشر: Pencil Test Studios
پلتفرم: PC, PlayStation 4
در سال 2013 سایت Kickstarter شاهد ایجاد صفحهای از طرف Pencil Test Studios بود که یاد و خاطره بازی Neverhood را زنده میکرد. عنوانی که در نیمه دوم دهه 1990 یکی از محبوبترین بازیها نزد بازیکنهای ایرانی بود و بعدها تنها یک دنباله به نام Skullmonkeys داشت که با سبک پلتفورمر، تفاوت زیادی با بازی اصلی در سبک ماجرایی اشاره و کلیک داشت. سالها گذشت و تجربه مشابهی در این زمینه نداشتیم تا اینکه سر و کله Armikrog پیدا شده و قرار است در سال 2015 بار دیگر به یک دنیای خمیری و منحصربفرد وارد شویم.
در نگاه اول میتوان به حضور تعدادی از سازندگان اصلی Neverhood اشاره کرد که تا حدودی خیال طرفداران بازی را از کیفیت نسبی آن راحت میکند. داگ تننپل (Doug TenNapel) که در ساخت Neverhood و Earthworm Jim نقشی اساسی داشت، در حال حاضر هدایت پروژه Armikrog را برعهده داشته و در کنار او مارک لورنزن (Mark Lorenzen) نیز با سابقه کار روی این دو بازی، در Pencil Test Studios مشغول به کار است. حتی در زمینه موسیقی نیز تری اسکات تایلر (Terry Scott Taylor) مسئولیت آهنگسازی را برعهده دارد که کارهای فوقالعاده او در Neverhood را نمیتوان به سادگی فراموش کرد.
داستان Armikrog در مورد کاراکتری به نام Tommynauts است که شباهت زیادی به Klaymen (کاراکتر اصلی Neverhood) دارد. گذشته از طراحی ظاهری او که یادآور Klaymen است، مانند آن کاراکتر توانایی قرار دادن آیتمهای مختلف درون بدن خود را داشته و از شکم خود به عنوان یک صندوق استفاده میکند! Tommynauts علاقه زیادی به گردشگری در فضا داشته و یکی از تفریحات او سفر به سیارات مختلف است. در کنار اون سگ عجیب و سخنگویی به نام Beak-Beak نیز حضور دارد که همهجا همراه کاراکتر اصلی ما بوده و با صدای خندهدار خود لحظات شاد و جالبی را فراهم میکند. Tommynauts و Beak-Beak در یکی از سفرهایشان به همراه سفینه خود در سیارهای عجیب سقوط کرده و با قلعهای اسرارآمیز مواجه میشوند که Armikrog نام دارد. در این سیاره موجودات وحشی زیادی زندگی میکنند و خطرات بیشماری در کمین دوستان ما هستند. طراحی محیطها و موجودات مختلف مانند Neverhood حال و هوایی خاص و منحصربفرد داشته و شاهد بعضی از عجیبترین طراحیهای ممکن هستیم. از موجودی غولپیکر با چهار چشم که زبانی دراز و چشمدار دارد تا موجودات خندهداری که به جای پا، روی یک چرخ حرکت میکنند.
همانطور که گفته شد، Armikrog شباهت زیادی به Neverhood دارد و همین موضوع باعث میشود با حال و هوای بصری متفاوتی نسبت به سایر بازیها طرف باشیم. عنوانی که در آن به جای استفاده از تکنیکهای رایج گرافیکی، از مدلهای خمیری استفاده شده و اکثر بخشهای بازی توسط ماکتها و مدلهای واقعی طراحی شده است. علاوه بر خود کاراکترها و موجودات بازی که حالتی خمیری دارند، محیطها هم ترکیبی از بخشهای خمیری و مواردی چون گیاهان واقعی هستند که جلوه جالبی به بازی دادهاند و زحمات زیادی برای طراحی آنها کشیده شده است. البته از تکنیکهای کامپیوتری هم در بخشهای مختلفی استفاده شده و شاهد موارد غیر خمیری نیز خواهیم بود. گیمپلی بازی هم مانند Neverhood به صورت ماجرایی بوده و در سبک اشاره و کلیک قرار میگیرد و معماهای مختلف، استفاده از آیتمهای گوناگون و از میان برداشتن دشمنان توسط پازلها بخشهای اصلی بازی را تشکیل میدهند.
هرچند سازندگان Neverhood بارها به دنبال بهدست آوردن حقوق این بازی و خرید آن از EA بودهاند، ولی در این امر ناموفق بودند. حال آنها با عرضه Armikrog، عنوانی را طراحی میکنند که شاید دنباله مستقیم Neverhood نباشد، ولی اتمسفر و حال و هوای بازی باعث میشود آن را دنباله معنوی Neverhood بدانیم و امیدوار باشیم تا بار دیگر با تجربهای کمنظیر و جذاب همراه شویم.
,
Battleborn
سازنده: Gearbox Software
ناشر: 2K Games
پلتفرم: Xbox One, PS4, PC
در نسل هفتم کنسول ها استودیو Gearbox با خلق بازی محبوب Borderlands یک قدم برزگ در پیشرفت بازی های Co-Op برداشت. حال دوباره Gearbox و 2K گرد هم آمده اند تا عنوان جدیدی را خلق کنند. Battleborn جدید ترین عنوان در دست توسعه Gearbox در ژانر شوتر اول شخص MOBA قرار گرفته است، هر چند که سازندگان بازی دوست ندارند این بازی را یک عنوان MOBA فرض کنیم و آن را یک شوتر اول شخص آنلاین بر پایه همکاری، نام گذاری کرده اند. داستان بازی در آینده بسیار دور و در تنها سیاره باقی مانده به نام Solace جریان دارد و ساکنان آن برای بقا با یک دیگر می جنگند. روند بازی به این صورت است، دو تیم پنج نفره از بازیکنان در مقابل یک دیگر در نقشه بازی قرار می گیرند و با از بین بردن یک دیگر و بقیه دشمنان حاضر در نقشه، امتیاز کسب می کنند. البته بازی دارای بخش داستانی مجزا هم است که شما می توانید به همراه چهار نفر از دوستان خود به انجام آن بپردازید. همانند Borderlands هر کدام از شخصیت های بازی دارای ویژگی ها و قدرت های خاص خودشان هستند و یک کلاس خاص را در بازی تشکیل داده اند. درطول هر match می توانید با کشتن NPC ها و پلیر های تیم حریف، شخصیت خود را آپگرید کنید. از لحاظ بصری بازی شباهت بسیار زیادی به عنوان Borderlands دارد و در توصیف گرافیک بازی Battleborn می توان گفت با یک Borderlands نسل هشتمی از لحاظ گرافیک طرف هستیم. با توجه به سابقه خوب تیم Gearbox در ساخت عناوین این چنینی، دور از انتظار نیست که از Battleborn انتظار خلق یک عنوان بسیار خوب را داشته باشیم.
Battlecry
سازنده: Battlecry Studios
ناشر: Bethesda
پلتفرم: PC
Zenimax Media در سال 2012 استدیو Battlecry را تاسیس کرد و این استدیو در سال 2014 از اولین پروژه خود که همنام با استدیو بود، پردهبرداری کرد. Battlecry یک اکشن چندنفره آنلاین، (با قابلیت پشتیبانی تا 32 نفر) و البته free-to-play با نمای سوم شخص است که در انحصار PC قرار دارد.
سازندگان از Battlecry به عنوان یک بازی AAA یاد میکنند و به گفته آنها، Battlecry از سری GoW، عنوان Batman: Arkham Asylum و Devil May Cry الهام گرفته است. البته با نگاهی به تریلری که از گیمپلی بازی منتشر شد، میتوان این عنوان را بیشتر شبیه Team Fortress 2، به همراه چاشنی بسیار پررنگ خون و خونریزی و قطع شدن اعضای بدن دانست.
مبارزات Battlecry نسبتا پر هرج و مرج به نظر میرسند، اما گفته شده که عمق زیادی خواهند داشت، و هر عضوی از یک تیم، علاوه بر نقش فردی خود، باید در تیم خود نیز به خوبی ایفای نقش کند. با پیشرفت در بازی، امکانات بیشتری به دست آورده و به لول (Level) های بالاتری خواهید رسید.
Battlecry دارای کلاسهای مختلفی است که هر کدام ویژگی منحصر به فرد خود را دارا هستند. برای مثال، کمانداران، در هنگام نزدیک شدن به دشمن، امکان پرتاب چاقو را خواهند داشت و یا شمشیرزنان میتوانند شمشیر خود را به نوعی سپر محافظ تبدیل کنند.
داستان بازی از اینجا شروع میشود که با افول قرن بیستم، جنگی عظیم و فراگیر رخ میدهد. با اتمام جنگ، نیرومندترین امپراتوریهای باقی مانده، به یکدیگر پیوسته تا استفاده از باروت را با قراردادی تحت عنوان پودر سیاه، قدغن کنند. صلح به مدتی کوتاه برقرار میشود، اما این صلح باعث میشود جنبشی انقلابی به پا خیزند. با پیشرفت تکنولوژی و بازگشت تنشهای قدیمی، شلعههای جنگ، باری دیگر برافروخته میشوند. اما این بار، با پیشرفت تکنولوژی و حضور در عصر صنعتی، چهره جنگ به کلی عوض شده است. جنگجویانی خبره از سراسر دنیا انتخاب شدهاند تا به دلیل این اختلافات بین جناحها، در میدان نبرد با یکدیگر رو در رو شوند، آن هم تنها به امید رسیدن به عزت و افتخار. از جناحهای موجود در بازی، قزاقها و تفنگداران سلطنتی مشخص شدهاند.
از موارد قابل ذکر اینکه طراح هنری بازی، کار بر روی عناوینی همچون Half Life 2 ،Team Fortress 2 و Dishonored را در کارنامه خود دارد.
Before
سازنده: Facepunch Studios
ناشر: نامشخص
پلتفرم: PC, Mac and Linux
انسانهای اولیه و اجداد ما چگونه روزگار میگذراندند؟ با چه مشکلات و خطراتی در راستای تامین نیازها، زندهماندن و گذران امور دست و پنجه نرم میکردند و محیط زندگیشان چگونه بود؟
به بخشی از اینها و از این دست سوالات که همیشه برای ما مطرح بوده است توسط مورخان پاسخ داده شده است و همواره تلاشهای بسیاری برای افزودن بر این دانستهها در حال وقوع است.
استودیوی مستقل انگلستانی Facepunch Studios پروژهای بسیار جالب از فضای زندگی انسانهای اولیه را در دست ساخت دارد. در Before شما در نقش انسانهای اولیه در محیطی مملو از ماموتها و اسمایلودانها و دیگر موجودات خطرناک زمانه تنها گذاشته خواهید شد و باید به فکر سرپناه، شکار و گذران زندگی باشید. گذر از موانع خطرناک شما و گروه شما را روز به روز قویتر کرده و امید به زنده ماندن را در شما افزایش خواهد داد.
کاوش در محیط مینیمال و نامتنهاهی Before با همراهی تارهای گیتار و موسیقی اینسترومنتال و هر اتفاق غیر منتظرهای، چیزی است که کمتر کسی حاضر به از دست دادن آن است.
امید است بازی در سال جاری برای پلتفرم PC منتشر شود.
Below
سازنده: Capybara
ناشر: نامشخص
پلتفرم: Xbox One, PC
Below یکی از جالبترین عناوین مستقلی است که تاکنون برای Xbox One معرفی شده. در اولین نمایش بازی شاهد جزیرهای مرموز و شخصیتی که به دنبال سرنوشت خود وارد این جزیره شد، بودیم. بازی در نگاه اول شبیه به Journey میرسد ولی طبق تریلرهای منتشر شده، برخلاف آن عنوان شاهد مبارزات سخت و طاقت فرسایی در بازی خواهیم بود به حدی که برخی سختی بازی را با سری Dark Souls مقایسه میکنند. از نظر بصری، Below همانند تابلویی زیبا و چشم نواز بوده که هر بیننده ای را وادار به تحسین بخش هنری بازی میکند. شخصیت اصلی بازی شمشیر و سپری با خود حمل میکند که استفاده سریع و به موقع از آنها رمز موفقیت شما در بازی خواهد بود. برای بازی بخش Co-op منحصر به فردی در نظر گرفته شده که طبق گفته سازندها، تجربه بازی در بخش Co-op لطمهای به حس تنهایی و خاصی که در بازی وجود دارد، نخواهد زد. Below در ابتدا به صورت عنوانی انحصاری برای Xbox One معرفی شد ولی مدتی بعد اعلام شد که بر روی PC نیز عرضه خواهد شد و البته آخرین نمایش بازی نشان میداد که این عنوان پس از مدتی برای سایر پلتفرمها نیز منتشر میشود.
Bravely Second
سازنده: Square Enix
ناشر: Square Enix
پلتفرم: 3DS
شرکت اسکوار انیکس در نسل هفتم فاصله زیادی با آن اسکوار محبوب و دوست داشتنی نسل 5 و6 داشت، اسکواری که همیشه با JRPGهای با کیفیت و فوقالعاده خود شناخته میشد و با عرضه شمارههای مختلفی از سری بازیهای FinalFantasy و DragonQuest و KingdomHearts در رقابت با سایر رقبا بسیار دست نیافتی بود، در نسل هفتم نتوانست موفقیتهای گذشته خود را تکرار کند و یکی از مهمترین دلایل آن انتشار نه چندان موفق سهگانه FinalFantasyXIII بود که به دلایل مختلفی که از حوصله این مطلب خارج است باعث از بین رفتن نسبی اعتماد طرفداران به خود شد.
شاید کمتر کسی فکر میکرد که اسکوار انیکس در سال 2012 دست به انتشار بازی به نام Bravely Default بزند که از شماره سیزدهم سری فاینال فانتزی فاینالتر ، بهتر و باکیفیتتر باشد، عنوانی به ظاهر کوچک و در باطن بسیار بزرگ و عمیق.
یکسال پس از انتشار بازی در ژاپن و فروش خیره کننده آن و تحسین منتقدین ژاپنی، نسخه بهبود یافته بازی به نام Bravely Default For the Sequel درغرب نیز منتشر شد و اینبار نوبت به منتقدین غربی رسید تا دست به تحسین بازی زده و از آن بعنوان یک ماجراجویی عظیم و فراموشنشدنی یاد کنند. BravelyDefault که به نوعی ادامه معنوی بازی FinalFantasy The 4 Heroes of Light بشمار میآمد با داشتن المانهای عناوین کلاسیک همچون سیستم Job بسیار جالب و کارآمد که پیشتر در FinalFantasy V شاهد آن بودیم و سیستم مبارزات نوبتی و داستانی جذاب و درگیرکننده خیلی زود توانست هواداران پروپاقرصی چه در داخل ژاپن و چه خارج از آن برای خود دست و پا کند. فروش بالا، نقدهای مثبت و مهمتر از همه راضی بودن بازیکنان همه و همه دست به دست هم دادند تا در ماه دسامبر سال 2013 ادامه این بازی با نام Bravely Second برای دومین بار به صورت اختصاصی برای کنسول 3DS معرفی شود.
داستان بازی در همان جهان بازی Bravely Default در جریان است و سالها از اتفاقات بازی اول گذشته است.شخصیت جدیدی به نام Magnolia Arch که یکی از شخصیتهای اصلی بازی بشمار میرود آخرین بازمانده از سرزمین ماه است. سایر همنوعان Arch در حمله شیاطین نابود شدهاند.
طبق گفتههای آقای Tomoya Asano (تهیهکننده بازی) این بار نیز داستان بازی یکی از مهمترین ارکان آن را تشکیل داده و با یک ماجراجویی به مراتب بزرگتر از شماره اول روبرو هستیم. ضمناً بازیکنان به Jobهای جدید و بیشتری دسترسی داشته و المانهای نو و جدیدی همچون Consecutive Chance و… نیز به سیستم مبارزات بازی اضافه شده که باعث بهبود کیفیت مبارزات خواهند شد.
در آخر لازم به ذکر است کهBravely Second مطمئناً یکی از مورد انتظارترین عناوین سال 2015 بوده و من هم همچون سایر طرفداران بازی امیدوارم که بار دیگر با عنوانی عظیم همراه با داستانی درگیرکننده روبرو باشیم.
Code Name S.T.E.A.M
سازنده: Intelligent Systems
ناشر: Nintendo
پلتفرم: 3DS
استودیو Intelligent Systems به عنوان یکی از زیرمجموعههای نینتندو و یکی از قدیمیترین استودیوهای صنعت بازی، کار خود را از اوایل دهه 1980 آغاز کرد. استودیویی که خالق دهها بازی در سبکهای مختلف برای نینتندو بوده و از دوران NES تا امروز کنسولهای خانگی و دستی این کمپانی را با عناوین متنوع و زیبای خود پشتیبانی کرده است که در این میان میتوان به سری بازیهایی چون Fire Emblem، Paper Mario و Wars (شامل سری Advance Wars) اشاره کرد. این استودیو در حال حاضر سرگرم کار روی IP جدیدی است که برای 3DS عرضه میشود و کلکسیون عظیم بازیهای این کنسول را باز هم ارتقا میدهد.
داستان بازی در لندن اتفاق افتاده و حال و هوای استیمپانک دارد. قهرمان بازی Henry Fleming نام دارد که از شخصیتی به همین نام در رمان جنگی “نشان سرخ دلیری” (The Red Badge of Courage) الهام گرفته شده است. او عضو گروهی به نام .Unit S.T.E.A.M (مخفف عبارت Strike Team Eliminating the Alien Menace to you) است. البته Henry Fleming تنها کاراکتر اقتباسی بازی نیست و در این عنوان شاهد لیست عجیبی از کاراکترهای مختلف هستیم. افرادی چون Tiger Lily (یک پرنسس سرخپوست از دنیای Peter Pan)، شیر ترسوی “جادوگر شهر از” (The Wizard of Oz) و حتی تام سایر معروف (Tom Sawyer) در بازی حضور دارند. البته لیست کاراکترهای عجیب بازی به این افراد محدود نشده و حتی ابراهام لینکلن (Abraham Lincoln) رییس جمهور معروف آمریکا نیز در بازی نقش خاص خود را ایفا خواهد کرد! در کنار سلاحها و آیتمهای متنوعی که برای کاراکترها در دسترس است، هرکدام از آنها سلاح مخصوصی دارند و البته با جمعآوری سکههای پخش شده در محیط میتوان سلاحها را آپگرید و بهینهسازی هم کرد. همچنین هر کدام از 4 عضو تیم، دارای قدرتی ویژه هستند که با سایرین متفاوت است. برای مثال Henry Fleming یک عقاب طلایی به سمت دشمنان پرتاب میکند که باعث انفجار آنها میشود. یا کاراکتر شیر که در اینجا دیگر ترسی به همراه ندارد، بلندگویی درآورده و با نعره کشیدن در آن دشمنان را گیج میکند.
سبک بازی به شکل استراتژی نوبتی و با زاویه سوم شخص بوده و برنامهریزی برای از بین بردن دشمنان از اهمیت بالایی برخوردار است. دشمنانی که تنوع خوبی داشته و از موجودات فضایی کوچکتر تا نمونههای عظیم و چند متری را شامل میشوند. کلمه Steam (بخار) در عنوان بازی، نهتنها به نام گروه و فضای استیمپانک بازی اشاره دارد، بلکه نقشی اساسی در گیمپلی نیز داشته و به عنوان منبع تأمین انرژی به کار میرود. به شکلی که بازیکن برای خیلی از موارد تهاجمی و تدافعی، به منابع بخار نیاز خواهد داشت. حتی حرکت در محیط هم به این منبع نیاز دارد و با هر حرکت رو به جلو، مقداری از آن کم میشود که البته با برگشت به سمت عقب و محل قبلی، دوباره شارژ میگردد. موضوعی که نیازمند استراتژیهای مناسبی بوده و عمق خوبی به بازی میدهد.
طراحی هنری .Code Name: S.T.E.A.M مطلوب بوده و با عنوانی زیبا و خوش آب و رنگ طرف هستیم. گذشته از رنگآمیزیهای دلنشین، حال و هوایی کمیکی در بازی حاکم است که در بخشهای مختلف آن به چشم میخورد. از نوع میانپردهها گرفته تا دیالوگها و حتی افکتهای صوتی که به سبک کمیکبوکها طراحی شده و روی صفحه نمایش داده میشوند. طراحی کاراکترها نیز با الهام از کمیکبوکها صورت گرفته و سازندگان بازی از طراحان معروفی مانند جک کربی (Jack Kirby) و بروس تیم (Bruce Timm) در خلق کاراکترها الهام گرفتهاند.
.Code Name: S.T.E.A.M تا امروز نمایشهای جالبی داشته و با در نظر گرفتن استودیوی سازنده بازی و حال و هوای جالب و متفاوت آن، میتوان انتظار عنوانی محبوب و جذاب را داشت که دارندگان 3DS را تا مدتها سرگرم کند.
Crackdown 3
سازنده: Cloudgine
ناشر: Microsoft
پلتفرم: Xbox One
شماره اول CrackDown برای اولینبار در E3 2006 معرفی شد. بازی Open World که توسط Dave Jones خالق عنوان محبوب GTA در حال توسعه بود. شماره اول بازی در سال 2007 عرضه شد و موفق به دریافت نقد های مثبت و فروش بسیار خوبی شد. همین امر مایکروسافت را مجاب به ساخت شماره دوم بازی کرد. اما بر خلاف شماره اول، این بار Dave Jones و تیمش در ساخت بازی نقشی نداشتند و استودیو Ruffian Games شماره دوم بازی را توسعه داد. اما CrackDown 2 هیچ وقت نتوانست موفقیت شماره اول را تکرار کند و با تغییراتی که استودیو Ruffian Games در آن ایجاد کردهبود، تبدیل به یک عنوان متوسط شد. همین امر مایکروسافت را ترغیب کرد تا باری دیگر به سراغ خالق این سری برود و ساخت جدید ترین شماره بازی CrackDown را به Dave Jones بسپارد. به گفته سازندگان بازی، CrackDown جدید ادامهای برای شماره اول سری است و به همین دلیل عنوان بازی CrackDown انتخاب شده و خبری از عدد “سه” در عنوان بازی نیست. بر طبق شایعات منتشر شده و نمایشی که از نخسه اولیه بازی در کنفرانس Microsoft Build Developer منتشر شد به نظر میرسد این بار شاهد یک انقلاب در سبک بازی های Open World خواهیم بود. در نمایش های منتشر شده قدرت تخریبپذیری فوقالعاده کامل بازی به نمایش در آمد. به لطف قدرت نسل هشتم کنسولها و تکنولوژی Cloud سازندگان بازی موفق شده بودند، در فریمی ثابت محیطی کاملا تخریب پذیر را خلق کنند. این تخریبپذیری با یک فیزیک دقیق همراه شده و نوید یک عنوان قدرتمند در زمینه تکنیکی را میدهد. تخریب پذیری بازی را می توان این گونه توصیف کرد، عنوان Red Faction Guerrilla را تصور کنید. حال محیط شهری با کلی ساختمان و اشیا را جایگزین محیط ماه کنید تا به CrackDown برسید. از دیگر اطلاعاتی که منتشر شده، ادغام بخش Co-Op و تک نفره بازی است. این بار مایکروسافت قصد دارد کمی از سنت گذشته فاصله گرفته و این دو بخش را با هم ادغام کند. علاوه بر این همانند Forza Horizon 2 دیگر خبری از گزینه های مختلف در منوی بازی برای بخش چند نفره نیست و بازیکنان به راحتی قادر خواهند بود در طول بازی وارد این بخش شوند. حال باید منتظر ماند و دید این بار Dave Jones چه خواهد کرد. آیا او خواهد توانست عنوان موفق دیگری همانند GTA را خلق کند یا این عنوان هم همانند شماره دوم به یک بازی متوسط تبدیل خواهد شد.
Cuphead
سازنده: StudioMDHR
ناشر: StudioMDHR
پلتفرم: PC, Xbox One
تاکنون استودیوهای زیادی به سمت تولید بازیهایی با سبکهای بصری متفاوت رفتهاند، ولی کمتر عنوانی را میتوان پیدا کرد که از انیمیشنهای دهه 1930 به عنوان منبع الهام خود استفاده کند. انیمیشنهایی که اکثراً حال و هوایی خاص داشته و برای مثال میتوان به انیمیشنهای قدیمی Disney از جمله سری Mickey Mouse و انیمیشنهای Fleischer Studios در این زمینه اشاره کرد. Cuphead قرار است با الهام از اینگونه طراحیها ساخته شده و بازیکن را وارد فضایی منحصربفرد کند. Cuphead اولین ساخته استودیوی مستقل Studio MDHR است و داستان کاراکتری را تعریف میکند که نیمتنه پایینی آن شباهت زیادی به Mickey Mouse داشته و صورت آن از یک فنجان تشکیل شده است. در طراحی این کاراکتر از اثری الهام گرفته شده که ژاپنیها در سال 1936 ساختند. انیمیشن سیاه و سفیدی که با حال و هوای شعارگونه و تبلیغاتی خود، موجودی Mickey Mouseمانند را به عنوان نمادی از آمریکا نمایش میداد که سرانجام مغلوب ژاپنیها میشد. در این انیمیشن کاراکتری وجود داشت که یک فنجان چای به جای صورت او قرار گرفته بود و Cuphead نیز تا حدودی یادآور این کاراکتر است.
بازی با وجود ظاهری که بیشتر به بازیهای پلتفورمر شبیه است، در دسته عناوین Run & Gun قرار میگیرد. تمرکز زیادی روی مبارزات وجود داشته و بازیکن به قابلیتهای مختلفی برای از بین بردن دشمنان خود دسترسی دارد، از تیرهای گوناگون گرفته تا شلیک مایع درون فنجان به طرف دشمن و … بیشترین تمرکز بازی روی طراحی باسها بوده و پایه و اساس بازی Cuphead را همین موضوع تشکیل میدهد. در حدی که سازندگان بازی در نظر دارند تعداد این باسها را به بیش از 30 عدد برسانند تا رکورد گینس را در این زمینه (در بین عناوین Run & Gun) از آن خود کنند. رکوردی که در حال حاضر به 25 باس میرسد و در اختیار بازی Alien Soldier قرار دارد. در بازی نقشهای به سبک عناوین قدیمی وجود دارد که بازیکن با حرکت در آن میتواند به لوکیشنهای جدید رسیده و با باسهای بیشتری مبارزه کند. باسهایی که تنوع ظاهری جالبی داشته و از یک توپ بوکسور تا یک گل آفتابگردان عظیم را شامل میشوند. برخلاف بازیهای سنتی، در اینجا خبری از محدودیتهای مرگ کاراکتر نیست و بازیکن نیازی به نگرانی بابت تعداد مرگ و میر کاراکتر خود ندارد. Power-Upها و قدرتهای بازیکن نیز بعد از مرگ از بین نرفته و او میتواند بار دیگر به استقبال دشمن برود. البته برای جذب افرادی که به دنبال تجربهای سختتر هستند، درجه سختی بالاتری نیز در نظر گرفته شده تا این افراد مهارتهای خود را آزمایش کنند. همچنین حالت دو نفرهای نیز در بازی وجود دارد که میتواند لحظات مفرح و جذابی را به دنبال داشته باشد.
تیم کوچک Studio MDHR علاوه بر ارائه طراحی بصری چشمنواز که به زیباترین شکل ممکن از انیمیشنهای قدیمی الهام گرفته شده، موسیقیهایی کاملاً مناسب با حال و هوای آن دوران را هم برای بازی آماده کرده و ترکیبی استثنایی را فراهم نموده که به بهترین شکل یادآور انیمیشنهای قدیمی است. عنوانی که میتواند در کنار دهها بازی بزرگ و کوچک سال 2015، تجربهای متفاوت را رقم زند.
Deep Down
سازنده: Capcom
ناشر: Capcom
پلتفرم: PS4
وقتی که نام Capcom به گوش میخورد برای طرفداران سبک RPG نوری از امید ما بین این همه بازی بیمایع، به وجود میآید. سابقه ای که بازی هایی همانند Demons Solus و دوگانه Dark souls از خود بجا گذاشتهاند، باعث میشود که بدون حتی کمترین نگرانی، Deep Down را یکی از بهترین بازیهای ساخته شده توسط استودیوهای داخلی Capcom قلمداد کرد. Deep Down روایتگر زندگی روزمره انسانهایی است که سعی میکنند برای رسیدن به آرامش! هرکاری بکنند. شاید در ابتدا این مسئله بدون چالش به نظر آید ولی بعد از کمی جستوجو متوجه میشویم که بازی از لایه های عمیقی تشکیل شده است که هر کدام میتوانند روایتگر حوادث و احساسات مختلفی باشند. New York شهری است که بازیبازان مختلفی را به خود خواهد دید با این تفاوت که New York حاظر در بازی به هیچ وجه ممکن به شهری که من و شما از آن اطلاع داریم شباهت ندارد.
Devil’s Third
سازنده: Valhalla Game Studio
ناشر: Nintendo
پلتفرم: Wii U
عنوانی کاملاً باب میل خود نویسنده! این بازی را به جرات میتوانم یکی از جاه طلبانه ترین بازیهای سال آینده نام گذاری کنم، زیرا بر اساس آنچه تاکنون برایمان معین شده است، این بازی میتواند جا پای بزرگان بگذارد، البته برای کنسول شرکت Nintendo فقط! یکی از مهم ترین خصوصیات این بازی همانا ترکیب دو سبک FPS و H&S است که میتواند در صنعت بازی های ویدئویی تغییرات بزرگی ایجاد کند. شاید در بازی های دیگر ترکیبی هرچند خنده آور از این سبک دیده باشید، ولی قطعاً عنوانی که بتواند المانهای خاص هر دو سبک را در بهترین شرایط ممکن به خدمت بگیرد، کم دیدهاید، پس منتظر بازی باشید.
Disgaea 5: Alliance of Vengeance
سازنده: NIS
ناشر: NIS
پلتفرم: PS4
مطمئناً تمامی طرفداران سبک SRPG به خوبی با نام و آوازه سری Disgaea آشنا هستند. سری بازی که با 4 شماره اصلی و یکی دو عنوان فرعی، خود را بعنوان یکی از بهترین عناوین این سبک معرفی کرده است.
داستان پنجمین عنوان شمارهدار از سری در رابطه با انتقام است. شیطانی به نام Dark Void کنترل تعداد زیادی از Netherworldها یا همان دنیاهای پس از مرگ را بدست گرفته و قصد دارد که با کنترل تمامی Netherworldها خود را بعنوان پادشاه بلامنازع جهان پس از مرگ معرفی کند. در این بین یکی از فرمانروایان شیطانی به نام Killia به دلایل نامعلومی بدنبال نابودی DarkVoid و گرفتن انتقام از اوست و در این راه اربابان شیطانی زیادی با او همراه شده تا جهان خود را آزاد کرده و یکبار دیگر بر تخت پادشاهی تکیه زنند.
مسلماً یکی از بزرگترین نقاط قوت سری بازیهای Disgaea، جدی نگرفتن خود و دنیای شلوغ و جذاب آن است که باعث شده شاهد المانهای عجیب و غریبی همچون PickUp کردن همراهان، ساخت برج انسانی و… در مبارزات باشیم. قابلیتهایی که علاوه بر اضافه کردن لایههای جدیدی به عمق استراتژی بازی، کاملاً با اتمسفر دیوانهوار و شوخطبع آن هماهنگاند. یکی از المانهای جدید بازی قابلیت انتقام است که تمامی افراد حاضر در نقشه اعم از دوست و دشمن توانایی استفاده از آن را داشته و به شکلهای مختلفی از جمله کم شدن میزان سلامتی فعال میشود و برای مدتی قدرت مانور بیشتر و ضربات قدرتمندتری را در اختیار بازیکن گذاشته و میتوان گفت با استفاده درست از آن، اعضای ضعیف و دکوری گروه شما که در شمارههای پیشین بیشتر نقش پر کردن نقشه و طعمه برای حریفان را داشتند حال میتوانند تبدیل به تهدیدی خطرناک شوند.
کلام آخر اینکه، نسل حاظر برای خیل عظیمی از بازیکنان، چیزی بیشتر از گرافیک بصری است. هوش مصنوعی بالاتر، محیطهای عظیمتر، دشمنان پرتعدادتر و ایدههای بزرگتر همگی عناصری هستند که در نسل حاظر به لطف قدرت پردازشی بیشتر امکانپذیر شدهاند و جدیدترین شماره از سری بازیهای Disgaea قصد دارد تا از این قدرت بیشتر برای بهتر کردن سیستم مبارزات و گیمپلی بازی استفاده کرده و تلاش میکند تا بعنوان اولین SRPG بزرگ کنسول PS4 بار دیگر استانداردهای جدیدی را برای این سبک تعریف کند.
Dragon Quest Heroes
سازنده: Omega Force
ناشر: Square Enix
پلتفرم: PS3, PS4
مطمئناً اکثر طرفداران سبک نقشآفرینی نام و آوازه Dragon Quest را شنیدهاند. فرنچایزی که علاوه بر ژاپن طرفداران پرتعدادی در اقصی نقاط جهان دارد.
بر خلاف نسل پنجم و ششم که Dragon Quest یکی از بازیهای مهم کنسولهای PS1 و PS2 بشمار میرفت، در نسل هفتم این شرکت نینتندو بود که به نوعی سری بازیهای DQ را به انحصار خود در آورد و 2 شماره اصلی بازی یعنی Dragon Quest IX: Sentinels of the Starry Skies و Dragon Quest X را منحصراً برای کنسولهای خود منتشر کرد، هر چند مدتی بعد شماره دهم بازی برای کامپیوترهای شخصی نیز منتشر شد.
در طول نمایشگاه TGS سال 2014 شرکت سونی با یک نمایش فوقالعاده و بازیهای پرتعداد، خود را بعنوان برنده بیچون و چرای این همایش سالانه معرفی کرد. یکی از بازیهای مهم و تاثیرگذار که در کنفرانس سونی معرفی شد و سروصدای زیادی در بین طرفداران به پا کرد، عنوانی فرعی از سری بازیهای DQ با نام Dragon Quest: Heroes بود. عنوانی فرعی که توسط سازنده سری بازیهای Warriors یعنی Omega Force درحال ساخت است و سبک و سیاقی مشابه با سری Warriors داشته و قرار است شخصیتهای محبوب و معروف سری را گرد هم جمع آورد تا به مبارزه با دشمنان بیپایان بازی رفته و دنیای در حال نابودی بازی را نجات دهند.
طی نمایشهایی که تابحال از بازی مشاهده شده گیمپلی بازی همان فرمول محبوب سری Warriors است و تغییر زیادی در آن دیده نمیشود همچنین حضور برخی از شخصیتهای محبوب سری همچون Bianca و Nera از DQ V و Jessica و Yangus از DQ VIII نیز تایید شده است و طبق گفتههای Yoji Horii (خالق سری) در آینده نزدیک شخصیتهای بیشتری برای بازی معرفی خواهند شد.
از جالبترین نکات در نمایشهای بازی میتوان به تعداد بسیار زیاد دشمنان در تصویر اشاره کرد که به صورت دسته جمعی به سمت قهرمانان بازی حمله میکردند و در عرض چند ثانیه بازیکن خود را در بین دریایی از هیولاهای مختلف پیدا میکرد، همه اینها در کنار گرافیک بصری بسیار خوب بازی و آرتاستایل منحصر بفرد سری DQ ترکیب زیبا و جذابی را بوجود آورده است که مطمئناً برای هر طرفداری هیجانانگیز است.
در پایان لازم به ذکر است آقای Yoji Horii عنوان کرده که شماره یازدهم بازی توسط تیمی دیگر در حال توسعه است ولی هنوز پلتفرمی برای آن تایید نشده است، شاید بعد از یک نسل غیبت بالاخره شماره جدید بازی در کنار کنسول شرکت نینتندو برای کنسول شرکت سونی نیز معرفی و عرضه گردد، تا آن زمان طرفدارن سری میتوانند خودشان را با کشتن هزاران هزار هیولای عجیب و غریب سرگرم کنند.
Drawn to Death
سازنده: The Bartlet Jones Supernatural Detective Agency
ناشر: Sony Computer Entertainment
پلتفرم: PS4
Drawn to Death نام جدیدترین عنوان خالق God Of War و Twisted Metal است. David Jaffe بعد از ترک سونی در سال 2012 و احداث استودیو جدیدش، سرانجام در مراسم Playstation Experience از بازی در حال توسعه خود رونمایی کرد. این بار خبری از نبرد ماشین ها و داستانهای اساطیری خدایگان یونان نیست. همه چیز از دفتر طراحی، دنیا وشخصیتهای خلق شده توسط یک نوجوان دبیرستانی سر چشمه می گیرد. Jaffe با استفاده از این دنیای طراحی شده بازی در سبک مولتی پلیر سوم شخص آنلاین خلق کردهاست. اولین و مهمترین تفاوتی که آخرین ساخته Jaffe با دیگر بازیهای ساخته شده تا به امروز را دارد، استایل بصری بازی است. همانطور که اشاره شده همهچیز بازی از دفتر طراحی آمده است حتی استایل گرافیکی بازی و رنگها. با دیدن نمایشهای بازی این احساس پیش میآید که یک دفتر نقاشی تبدیل به یک بازی ویدیویی شده است. هر چند این ایده جالب به نظر میرسد اما خیلی به دل برخی از هوادارن خوش نیامده و موجب انتقادات زیادی از طراحی بصری بازی شدهاست. با توجه به نمایش های منتشر شده این احساس پیش میآید که بازی بعد از چند دقیقه باعث ایجاد حسی نامطلوب و سر درد در بازیکنان میشود و به همین دلیل نگرانیهای زیادی درباره وضعیت بصری بازی برای هواداران آن به وجود آمدهاست. در بخش گیمپلی با یک شوتر سوم شخص Arena چهار نفره آنلاین سرو کار داریم. چهار شخصیت متفاوت برای بازی در نظر گرفته شده و هر کدام از آنها دارای اسلحهها و قدرت های مخصوص به خود هستند و بازیکنان باید با انتخاب یکی از این شخصیتها وارد نقشه بازی شده و به جنگ با سه بازیکن دیگر بپردازند. نقشه های بازی هم در نو خود جالب و باز هم از همان دفتر طراحی آمدهاند. مثل Twisted Metal این بار هم در بخشهای مختلف نقشه سلاح های متفاوتی پنهان شدهاست که با استفاده از آن ها میتوانید بقیه بازیکن ها را نابود سازید. Drawn to Death به صورت انحصاری برای کنسول PS4 منتشر خواهد شد. عنوانی که شاید اگر کسی مثل David Jaffe وظیفه ساخت آن را بر عهده نداشت، الان در این لیست حاضر نبود.
EVE Valkyrie
سازنده: CCP
ناشر: CCP
پلتفرم: PC, PS4
در بازار داغ این سالهای شوترهای آنلاین پروژه جدید CCP Games بنام Eve Valkyrie در حال ساخت است. بازی یک شبیهساز شوتر چندنفره است که در سیاره EVE جریان دارد. پیش نیاز گیمپلی بازی استفاده از نمایشگر چشمی Oculus Rift برای PC و Project Morpheus برای PS4 میباشد که تجربه واقعیتری برای شما در مبارزات به ارمغان میآورد.
پس از آنکه ساخت پروژه با موتور Unity نتیجه ناخوشایندی داشت استودیو سازنده تصمیم به استفاده از Unreal Engine 4 گرفت.
شما در نقش یکی از فرماندهان Valkyrie به نام RAN در بازی ظاهر شده و در فضای پیرامون EVE به مبارزه با دشمنان میپردازید.
اگر از علاقهمندان به مبارزات فضایی هستید تجربه ناب یکی از واقع گرایانهترین بازیهای این سبک و دید داخل کابین و قابلیت کاستومایز بالای سفینهها در مبارزات تیمی Eve Valkyrie را از دست ندهید.
Everybody’s Gone to the Rapture
سازنده: The Chinese Room
ناشر: Sony Computer Entertainment
پلتفرم: PS4
عناوین داستان محور در سالهای اخیر و به خصوص پس از موفقیت Heavy Rain، اثر دیوید کیج، بسیار رونق گرفتهاند. یکی دیگر از این عناوین که باز هم متعلق به خانواده Playstation است، Everybody’s Gone to the Rapture نام دارد. بازی اول شخصی که روایتگر داستان 6 شخصیت متفاوت است که هر کدام حوادث مختلفی را تجربه میکنند. وقایع داستانی در یک روستا اتفاق میافتد و گیمپلی نیز کمی از عناوین همرده، آزادی عمل بیشتری دارد. امکان باز و بسته کردن در ها، تغییر دادن و جابهجا کردن اجسام و تاثیر گذاشتن روی حوادث در حال اتفاق جزو مواردی است که کمی EGTTP را از بقیه عناوین داستان محور جدا میکند. این عنوان را میتوان به نوعی جانشین بازی نسبتا موفق Dear Esther دانست؛ طبق گفته سازندگان، از آنها علاقه داشتند تا المانهای Interactive را در DE نیز جای دهند اما واقعا چنین کاری میسر نبود و از آنجا بود که فکر Rapture به ذهنشان رسید. برخلاف نسخه قبلی که منحصراً برای PC منتشر شد؛ تیم سازنده تصمیم گرفت تا با سونی شراکت کرده و این نسخه را فقط برای PS4 عرضه کند. هنوز اطلاعات زیادی از Rapture در دسترس نیست؛ اما با همین دانستههای اندک و نمایشهای انگشت شمار هم میتوان امید داشت که این عنوان جزو 100 بازی برتر سال باشد.
Fat Princess Adventures
سازنده: Fun Bits Interactive
ناشر: Sony Computer Entertainment
پلتفرم: PS4
Fat Princess Adventures نسخه دوم از سری Fat Princess است که اینبار به جای PS3 برای PS4 عرضه خواهد شد. اگر نسخه اول را به یاد داشته باشید، هسته اصلی بازی مد چند نفره رقابتی و classed-based آن بود، جایی که در آن گروههای وابسته به پادشاهیهای مختلف همدیگر را قلع و قمع میکردند و با خوراندن کیک به Princess داستان سعی در چاق کردن او داشتن. حالا در نسخه Adventures هسته اصلی به کلی تغییر کرده. این بار با یک بازی cooperative روبرو هستیم که میتوانید با 4 نفر از دوستانتان به صورت local بر روی یک دستگاه یا online در بازی پیشروی کنید و دیگر خبری از مد رقابتی نیست. اما چالب اینجاست که در دل همین مد هم رقابت بر سر منابع بازی وجود دارد، چرا که آیتمهایی که از جعبهها یا دشمنان drop میشوند تنها قابل استفاده توسط یک نفر هستند و آن هم کسی است کع زودتر آیتم را به دست بیاورد.
هر 4 کلاس معروف بازی، Warrior, Archer, Mage, Engineer نیز بازگشتهاند با این تفاوت که این بار قابلیت upgrade جادوها، زرهها و سلاحها را نیز دارا هستید. یک قابلیت جدید به نام Awesome Sauce که به نوعی super power است نیز به بازی اضافه شده که با خوردن کیک پر میشود و با استفاده از آن میتوانید به طور موقت همه را لت و پار کنید! همچنین لازم به ذکر است که سبک بازی نیز بیشتر به سمت hack & slash مایل شده و کمتر شاهد آلمانهای RPG خواهیم بود.
Fatal Frame: Oracle of the Sodden Raven
سازنده: Koei Tecmo, Nintendo SPD
ناشر: Nintendo
پلتفرم: Wii U
شاید خیلیها موافق باشند که ژاپنیها در ساخت فیلمها و بازیهای سبک وحشت تبحر خاصی دارند، تبحری که بیش از هر چیز مدیون پیشینه افسانهها و اسطورههای ترسناک این جامعه است. در برخی از این افسانهها آمده است که شما میتوانید با گرفتن عکس از روحهای سرگردان آنها را داخل فریم به دام اندازید. و همانگونه که از اسم سری Fatal Frame مشخص است، بازی حول همین محور میچرخد و دوربین عکاسی شما تنها سلاح شماست. داستان بازیهای این سری معمولا در داخل ساختمانهای متروکه ژاپنی اتفاق میافتد که در آخر شما باید راهی به خارج از این کابوس بیابید اما Keisuke Kikuchi تهیه کننده این نسخه وعده وجود محیطهای وسیعتر مانند دریاچهها، کوهها و گورستانها را داده است.
از شروع نسل هفتم به بعد سری Fatal Frame به طور کاملا اختصاصی برای پلتفرمهای Nintendo عرضه شده است و این نسخه نیز در انحصار Wii U است. بازی از انجین Dead or Alive 5 بهره میبرد و همچنین از امکانات Wii U GamePad استفاده خواهد کرد.
Fortnite
سازنده: Epic
ناشر: Epic
پلتفرم: PC
در مراسم VGX 2011 شرکت Epic از اولین بازی درحال ساخت با موتور Unreal Engine 4 رونمایی کرد. همان تیزر اولیه بازی نیز به حدی جذاب به نظر میرسید که همه ساله به راحتی در لیست مورد انتظارترین بازیهای سایتها و مجلات قرار میگرفت.
شما در بازی به کمک دوستان خود و در نقش قهرمانان، روزها را در یافتن و جمع آوری وسایل و ابزار آلات مورد نیاز برای ساخت و محافظت دژ دفاعی و شبها را در محافظت از قلعه در مقابل حملات زامبیها سپری خواهید کرد. بازی یک اکشن سندباکس سوم شخص چند نفره است و تلاش شما برای زنده ماندن و همچنین در آپریل امسال اعلام شد که بازی Free to Play خواهد بود.
شاید بتوان رمز موفقیت بازی درجلب توجه مخاطبان را در تم فان رفتاری و انیمیشنی کرکترهای آن در عین جدی بودن اصل موضوع جستجو کرد.
استودیو Epic لهستان یا همان People Can Fly نیز در ساخت بازی مشارکت دارد که شهرت خوبی در ساخت Bulletstorm و همراهی در ساخت سری Gears of War برای خود دست و پا کرده است. بازی برای عرضه بر روی پلتفرم PC برنامه ریزی شده است و هم اکنون شما میتوانید برای دسترسی به نسخه آلفا ثبت نام کنید. در این میان شاید در آینده بتوان شانسی برای دارندگان کنسولها قایل شد که از پورت بازی بهره ببرند.
Hellblade
سازنده: Ninja Theory
ناشر: Ninja Theory
پلتفرم: PS4
استودیوی انگلیسی Ninja Theory که پیش از این با عنوان انحصاری خود Heavenly Sword در ابتدای نسل هفتم، ارادت خود را نسبت به سونی نشان داده بود، بار دیگر در حال ساخت یک عنوان انحصاری (حداقل در حال حاضر) برای جدیدترین کنسول این کمپانی PS4 است. در Gamescom 2014 استودیوی Ninja Theory با نمایش تریلری مرموز برای اولین بار از Hellblade رونمایی کرد. اگر کارهای گذشته این استودیو را تجربه کرده باشید، بازیهای NT همواره به داشتن داستان و شخصیت پردازی خوب و طراحیهای هنری ویژه و خاص معروف بودند. اگرچه Dom Matthews از NT بازی را یک پروژه مستقل AAA میداند اما سازندگان قصد دارند تمامی نکات مثبت تجربه شده در عناوین گذشته را در Hellblade حتی بیش از پیش گسترش دهند. طبق صحبتهای Dom Matthews بازی قرار است تجربهای متمرکز بر شخصیتی با شخصیت پردازی عمیق در دنیایی تاریک و پیچیده به همراه مبارزات خونین و نفسگیر باشد.
همانطور که گفته شد، سازندگان از Hellblade به عنوان یک بازی مستقل AAA یاد میکنند. معنی این عبارت را از زبان خود سازندگان میخوانیم؛ Matthews در این خصوص به بلاگ رسمی Playstation توضیح داد: “ما به Hellblade یک بازی مستقل AAA میگوییم چون بازی به طور کاملا مستقل تولید و به طور کاملا مستقل عرضه میشود ولی این موضوع تاثیری بر روی کیفیت نهایی بازی نخواهد گذاشت و کیفیت نهایی در حد و اندازههای بقیه بازیهای پربودجه موجود در بازار خواهد بود.” دلیل این تصمیم این بود که از نظر استودیوی NT، در بعضی سبکهای خاصی که به صورت فیزیکی عرضه میگردند خیلی سخت است که بدون دخالت ناشر و آسان سازی بازی برای قشر وسیعتری از مخاطب، ساخته و منتشر شوند! مخصوصا در مورد بازیهایی که سیستم مبارزاتشان بر پایه شمشیر است و همچنین استایل هنری و درون مایه متفاوتی دارند. NT میخواهد تمام این موارد را با تمرکزی بیشتر ولی در سطح یک بازی کوچکتر و با قیمتی ارزانتر به صورت دیجیتالی عرضه کند.
Hellblade قرار است از سیستم گیمپلی و مبارزاتی جدید بهره بگیرد که انتخاب زاویه دوربین مناسب یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی شماست و تاثیر بسزایی در پیشرفت مراحل دارد. نمای دوربین در Hellblade چیزی بین دوربین ثابت و سینمایی Heavenly Sword و دوربین آزاد DmC است. از آن جایی که محیط بازی تقریبا Open World است، دوربین ثابت از معادله خارج میشود و از آن جایی که ساخت یک نمای دوربین آزاد و هوشمند کاری هزینه بر، هم از نظر زمانی و هم از نظر مالی است، تیم تصمیم گرفت نمای دوربین جدیدی وارد بازی کند. دوربین بازی شباهت زیادی به دوربین بازیهای شوتر سوم شخص دارد که نمونه این دوربین و کنترل را سابقا در بازی خوش ساخت God Hand دیده بودیم اما با اندکی تغییر؛ به این صورت که در حال مبارزه با دشمن و با قفل کردن بر روی او، دوربین کاملا به پشت کاراکتر آمده و همه چیز را برای یک نبرد تن به تن و پرجزییات فراهم میکند.
طبق گفتههای Matthews بازی خیلی زود توسط NT معرفی شد و با توجه به نمایشهایی که تا به حال از بازی دیده شده، احتمال تاخیر در زمان عرضه بازی وجود دارد ولی در حال حاضر میتوانید منتظر عرضه بازی در زمانی نامعلوم در سال 2015 باشید.
Helldivers
سازنده: Arrowhead
ناشر: Arrowhead
پلتفرم: PS4, PS Vita
اگر سری Diablo را بازی کرده باشید بیشک این فرانچایز را یکی از اعتیاد آور ترینهای صنعت گیم خواهید شمرد؛ در این عنوان که از زاویه دوربینی شبیه به بازیهای استراتژی دنیای وسیع دیابلو را مشاهده خواهید کرد، تقریبا همیشه مراحل جدید و جذاب در دسترس هستند. همگی قبول داریم که در سری دیابلو میان لذتی که در Co-Op و بازی تکنفره وجود دارد فرسخها فاصله است و کمپانی Sony نیز این را میداند. علاوه بر این گرافیک هم از عوامل مهمی است که این فرانچایز چندان در آن ادعایی ندارد؛ پس حالا Arrowhead Game Studios حاضر شده تا عنوانی شبیه به Diablo ولی با سبک و سیاقی متفاوت و گرافیک چشمنواز، برای کنسولهای خانواده PlayStation عرضه شود و نیازی به بیان کردن نیست که یک بخش Multiplayer نیز در این بازی وجود خواهد داشت. HellDivers را میتوان ترکیبی از Open World بودن و وسعت کمنظیر در گیمپلی و کلاسهای Diablo و اتمسفر و سبک و سیاق Dead Nation دانست. در این عنوان نیز مانند بازی قبلی استودیو Arrowhead یعنی Magicka، همیشه امکان دارد به اشتباه دوستان و همتیمی ها مورد اصابت گلوله یکدیگر قرار گیرند و به عبارتی همواره Friendly Fire برقرار است. بازیکنان به تعداد بسیار زیادی از انواع و اقسام اسلحهها و Perkها و… دسترسی دارند و باید برای نجات کره زمین به مبارزه با دشمنان گوناگونی از جمله هیولاها و زامبیها بپردازند. ماموریتهای زیادی در داخل نقشه وجود دارند که بازیکنان با توجه به علایق خود میتوانند به دلخواه یکی از آنها را شروع کنند؛ همچنین هر ماموریت شامل چند Objective است که اینجا هم انتخاب این که کدام کار زودتر انجام شود و یا این که ماموریت چگونه و به چه طریقی انجام شود کاملا برعهده خود بازیکن است. HellDivers بیش از 9 درجه سختی را شامل میشود و در تمامی نقدها نیز به این مورد اشاره شده که با وجود سخت بودن بازی، هنوز هم HD بسیار لذتبخش است.
Hellraid
سازنده: TechLand
ناشر: TechLand
پلتفرم: Xbox One, PS4, PC
استودیو لهستانی Techland که پس از عرضه Dead Island نامی برای خود دست و پا کرده در حال حاضر بر روی دو پروژه در حال کار است. یکی پروژه Dying Light که در مراحل پایانی ساخت به سر میبرد و دیگری Hellraid که ابتدا قرار بود بخشی از Dead Island باشد ولی در ادامه تیم سازنده پتانسیل بالایی در این عنوان دید و تصمیم به عرضه مستقل آن گرفت.
بازی اکشن اول شخصی است که در آن باید به کمک دیگر مبارزان با نیروهای شیطانی که منشا جهنمی دارند مبارزه کنید و با بستن دروازههای دوزخ از ورود آنها جلوگیری نمایید.
اتمسفر بازی کیفیت بالایی دارد، قصرهای قدیمی و راهروهای تاریکشان به خوبی حس خوفناک شیطانی را به شما منتقل میکنند ولی از آنچه در ویدیوها دیدهایم شاید جنبههای تکنیکی گرافیک و انیمیشن کمی شما را دلسرد کند.
بازی مدهای آفلاین و آنلاینی دارد که میتوانید به تنهایی و به صورت چند نفره به انجام ماموریتها بپردازید.
Hellraid برای عرضه در سال جاری برای کنسولهای نسل حاضر و PC برنامهریزی شده است.
Heroes of the Storm
سازنده: Blizzard
ناشر: Blizzard
پلتفرم: PC, Mac
همگی مطمئنا با سری بازی های ساخته شده توسط Blizzard و کاراکتر های فوق العاده معرفی شده توسط این بازیها آشنایی کامل دارید. حال میخواهم سوالی از شما بپرسم و آن هم این است که چقدر علاقه مند هستید تا این کاراکتر ها را در یک بازی دور هم جمع کنیم و ببینیم
کدام یک از آنها بهتر مبارزه میکنند و پیروز میدان خواهند بود؟ Jim Raynor یا Arthas؟ Sarah Kerrigan یا Tyrael ؟ و بسیار کاراکتر فوق العاده دیگر که همه آنها از سری بازی های Diablo و Warcraft و Star Craft بیرون آمده اند.
سبک بازی تا بحال بسیار پیچیده بوده است و چیزی های متفاوتی گفته شده است، البته از همیشه آنلاین بودن آن باید اطمینان داشته باشید. منابع مختلفی سبک بازی را یک میدان مبارزه همیشه آنلاین چند نفره خواندهاند هرچند خود بیلیزارد، سازنده بازی عنوان کرده است که نام نزاع های قهرمانان بسیار مناسب تر برای سبک بازی است.
بازی بصورت کلی به شکل مبارزه های 5 نفر علیه 5 نفر برنامه ریزی شده است که شما میتوانید با هوش مصنوعی یا افراد آنلاین و دوستانتان به رقابت بپردازید. دوستانتان هم میتوانند با شما باشند و هم برعلیه شما. بازی سه حالت متفاوت دارد که شما میتوانید از بین آنها یکی را انتخاب کنید و به بازی بپردازید. در ابتدای بازی قهرمان و کاراکتر شما که تنوع بسیار زیادی برای انتخاب در بین آنها وجود دارند، ضعیف هستند اما با پیشروی در بازی یا پرداخت پول واقعی(میکروترنزیشن) شما میتوانید قهرمان خود را قویتر کنید. به شکل طبیعی شما با کشتن افراد مقابل یا قهرمانان ها امتیازاتی بنام XP بدست میآورید که برای کل تیم لحاظ میشود و به این شکل میتوانید قابلیت ها و توانایی های کاراکتر خود را افزایش دهید.
نسخه بتا بازی نیز اخیرا برای کاربران سایت و برنامه Battle.net عرضه شده است و امکان تجربه هرچه زودتر بازی را به طرفداران میدهد.
بصورت کلی بعنوان یک Blizzard فن بسیار مشتاق بازی هستم و مدتها بود که ایده چنین بازی را در ذهنم میپروراندم و با توجه به بازخورد ها و نمایش های اخیر بازی میتوانید شاهد یک عنوان اعتیادآور و فوق العاده دیگر از طرف Blizzard باشیم.
Homefront 2
سازنده: Crytek Studios UK
ناشر: Deep Silver
پلتفرم: Xbox One, PS4, PC
اولین شماره از این بازی توسط Kaos Studios ساخته و به واسطه THQ مرحوم! منتشر شد؛ به جرئت میتوان گفت این بازی از نظر تکنیکی چیزی نزدیک به فاجعه بود! اما چیزی در بتن این بازی نهفته بود که تا حدودی دلها را بدست آورده و لحظات هیجان انگیزی را برای تجربه کنندگان ایجاد کرد. این هیجان به اندازه مکفی تزریق شد، و بودند کسانی که منتظر شماره دوم این عنوان باشند. بعد از جریانات THQ، حقوق این عنوان به Crytek رسید و این شرکت اعلام کرد که بر روی نسخه جدیدی از Homefront در حال کار هستند. ظاهرا این عنوان یک عنوان شوم محسوب میشود و مشکلات جدیای گریبانگیر Crytek شد و اکنون Deep Silver به آنها در ساخت بازی کمک میکند و انتشار آن را برعهده دارد. البته در همین اواخر بود که کرایتک اعلام کرد حقوق بازی احتمالا بطور کامل به Deep Silver منتقل شود و بعد از تعطیلی استودیو انگلستان کرایتک (که برروی Homefront کار میکردند)، اعضای استودیو به یکی از شرکتهای Deep Silver منتقل شدند تا کار را ادامه دهند. سال 2014 بود که تیزری از آن به نمایش درآمد و اعلام شد در سال 2015 منتظر انتشار آن باشید! گفته میشود اینبار با یک عنوان جهان آزاد روبرو هستیم که توسط موتور قدرتمند CryEngine از نوع نسل 4 ام در حال ساخت است. داستان بازی 4 سال بعد از جریانات نسخه اول اتفاق میافتد و گروه مقاومت همچنان در حال جنگ با استعمار کرهشمالی هستند. اطلاعات بیشتری راجب به گیم پلی منتشر نشده و ما هم مثل شما منتظر اطلاعات بیشتر از این عنوان نفرین شده هستیم!
Hotline Miami 2: Wrong Number
سازنده: Dennaton Games
ناشر: Devolver Digital
پلتفرم: Mac, Linux, PS4, PS3, PSVita, PC
با یک نگاه کلی به سرگذشت بازیهای ویدیویی از ابتدا تا کنون نکات و المانهای مختلفی را مییابیم که هر کدام در دوره خود بسیار طرفدار داشتند و مورد پسند بودند. بسیاری از ما خاطرات شیرینی را با عناوینی همچون Rambo در کنسولهای قدیمی داریم؛ بازیهایی که حال جای خود را به Call of Duty و Battlefield دادند و چند وقتی است که لذت تیراندازی و منفجر کردن تانک و… را از دوربینهای استراتژیک مانند و گرافیک بسیار سطح پایین آنها نچشیدهایم. شاید افراد استودیو Dennaton Games نیز غرق در همین خاطرات شیرین خود بودند که یکدفعه فکر ساخت عنوانی مانند Hotline Miami به سرشان زد. عنوانی فوقالعاده خونین و خشن با آهنگهای گوشنواز و زیبا که دل هر کسی را میرباید. پس از موفقیت نسخه اول حال شاهد Hotline Miami 2: Wrong Number خواهیم بود؛ این نسخه به روایت داستانهای قبل و بعد نسخه اول میپردازد تا شاید بتواند داستان گنگ و نامفهوم HM را تا حدودی توضیح دهد. گیمپلی بازی شبیه به نسخه اول است؛ یعنی از هر سلاح و گرم و سردی میتوان برای کشتن دشمنان استفاده کرد. بخش جدید اضافه شده Hard Mode نام دارد که پس از اتمام تمامی مراحل با رنک حداقل C+ باز میشود. در این مد دشمنان قویتر شده و برخی از امکانات مانند قفل کردن روی افراد (Enemy-Locking) نیز از دسترس خارج میشوند. بازی دارای چند شخصیت متفاوت است که هر کدام ویژگیهای منحصر به فرد خود را خواهند داشت؛ Corey میتواند روی زمین غلت بزند، Mark توانایی تیراندازی به دو طرف چپ و راست به صورت همزمان را دارد و در نهایت Alex و Ash به ترتیب از یک اره برقی و اسلحه بهره میبرند. باید منتظر ماند و دید آیا HM2: WN هم میتواند به زیبایی نسخه اول باشد و موفقیت آن را باری دیگر تکرار نماید یا خیر.
Human Element
سازنده: Robotoki
ناشر: ناشمخص
پلتفرم: Xbox One, PS4, PC
سبک ترس و بقا، سبکی است که امروزه بازار داغی دارد. Human Element عنوانی آخرالزمانی و آنلاین در سبک مذکور است و آنگونه که از اولین نمایش بازی در همایش TGA 2014 برمیآید، با یک زامبیکشی چندنفره به همراه گرافیکی رنگارنگ طرف هستیم.
آقای Robert Bowling (از اعضای سابق Infinity Ward و یکی از توسعهدهنگان سری COD) پس از ترک Infinity Ward، استدیویی تحت نام Robotoki تاسیس کرد و Human Element اولین پروژه آنهاست. در واقع، معرفی بازی در سال 2012 صورت گرفت و در آن زمان، قرار بود که Human Element، عنوانی انحصاری برای کنسول Ouya باشد، اما چندی بعد ساخت بازی متوقف شده و اعلام شد که استدیو سازنده قصد دارد تمرکز خود را روی تجربهای Open-world و کنسول هایی قویتر بگذارد. لازم به ذکر است که Human Element زمانی قرار بود یک بازی رایگان (free-to-play) باشد، اما Robotoki تصمیم گرفت آن را به عنوان یک بازی استاندارد کنسولی و PC، بدون هیچگونه ریزپرداختی (micro-transaction) عرضه کند.
35 سال از پراکنده شدن زامبیها در دنیا میگذرد و جمعیت باقیمانده انسانها پایگاههایی تشکیل دادهاند تا علاوه بر بقای خود، از منابع و ذخایر باقیمانده شان محافظت کنند؛ تو رانندگی کن، من تیراندازی میکنم! در Human Element انتخاب با شماست که چگونه از منابع به جای مانده استفاده کنید و اینکه اهداف خود را با همکاری دیگران به پیش برده یا به صورت انفرادی کار کنید. به نظر میرسد که تصرف پایگاههای دشمن و تجهیز کردن پایگاه خود به منظور بقای بیشتر، شاکله اصلی بازی باشد. بنابراین در Human Element وظیفه اصلی شما بازسازی دوباره جامعه خواهد بود.
در هنگام ساخت شخصیت، میبایست سه خصوصیت را تعیین کنید: Class ،Identity و Persona. کلاسها شامل: Action ،Intelligence و Stealth هستند. انتخابهای بخش Identity در نهایت تعیینکننده میزان سختی بازی خواهند بود، و Persona نیز تعیینکننده جنسیت و نژاد بازیکن است.
اما بزرگترین تهدید در Human Element چیست؟
آقای Bowling این سوال را اینگونه پاسخ میدهد: این ترس است که مردگان متحرک به تدریج درون بازماندگان تزریق میکنند و آنان را وادار میسازد تا برای بقای خود، کارهایی به دور از عقل انجام دهند. بدین ترتیب، تمرکز اصلی بازی، بیشتر بر روی بقا است تا زامبیها.
Human Element در حال ساخته شدن توسط موتور گرافیکی CryEngine بوده و قرار است در اواخر سال 2015 برای PC ،Xbox One و PS4 عرضه شود.
Hyper Light Drifter
سازنده: Heart Machine
ناشر: نامشخص
پلتفرم: PC, Xbox One, PS4, PS Vita, Wii U
اگر Diablo و The Legend of Zelda را در دنیای دو بعدی 8bit یا 16bit با هم وصلت دهیم، حاصل چه میشود؟ Hyper Light Drifterاین بازی که از دل یک Kickstarter برخواست، در ابتدا قرار بود تنها برای Windows, Mac و Linux عرضه شود، اما افزایش مقدار پول جمعآوری شده از طریق Kickstarter، سازنده را بر این داشت که با استخدام تیمی، بازی را برای کنسولهای خانگی و دستی نیز عرضه کند. در Hyper Light Drifter شما کنترل کاراکتری به نام Drifter را در دست خواهید داشت که قابلیت استفاده از تکنولوژیهایی که در دنیای بازی سالیان سال به فراموش سپرده شدهاند، را دارد. و هدفش از جستجوی خرابههای باستانی موجود در بازی، پیدا کردن درمانی برای مریضی خود است. از سلاحهای Drifter میتوان به energy sword و تفنگهای مختلف اشاره کرد.
به گفته سازنده بازی، Alex Preston، تا حدود زیادی سعی شدهاست که روح بازیهای دوران کنسول SNES در این بازی دمیده شود، به طوریکه در بازی هیچگونه دیالوگ مصوتی رد و بدل نمیشود و داستانسرایی با تکیه بر موسیقی و ویژگیهای بصری، انجام میشود. همچنین شما به صورت پیوسته با دشمنان زیادتر و سرسختتری مواجه خواهید شد که باید با تکیه بر مهارتهای خودتان از پس آنها بربیاید. شاید خالی از لطف نباشد که اشاره کنیم Hyper Light Drifter از لحاظ طراحی هنری شباهتهایی نیز با Fez و Bastion دارد.
Just Cause 3
سازنده: Avalanche Studios
ناشر: Square Enix
پلتفرم: Xbox One, PS4, PC
اسپاگتی، پاراشوت، انفجار و تفریحات سالم! با این چهار کلمه دقیقا میتوان سری Just Cause را معرفی کرد. سری بازیهایی که در آن قوانین فیزیک جای خود را با حرکات ژانگولر و fun عوض کردهاند. نسخه سوم از این سری هم بالاخره بعد از کش و قوسهای فراوان در نوامبر سالی که گذشت از طریق مجله Game Informer معرفی شد. بازی روال پیشین خود را حفظ کرده و اینبار در یک جزیره خیالی مدیترانهای با نام Medici رخ میدهد و وجود یک دیکتاتور، چاشنی همیشگی سری، نیز تایید شده است. به گفته سازندگان مساحت نقشه بازی تقریبا هم اندازه نقشه Just Cause 2 است اما از لحاظ حجمی افزایش یافته، به طوریکه نقاط خالی در نقشه کاهش یافته و جای خود را به ساختمانها و کوهها و غارها دادهاند. بدین ترتیب میتوان انتظار داشت که علاوه بر پرواز و بالا رفتن از ساختمانها و کوهها، در زیر زمین نیز به گشت و گذار پرداخت! همچنین گفته شده که مکانیسم استفاده از چنگک و پاراشوت نسبت به قبل پیشرفت قابل توجهی داشته و در این بین حتی Rico قابلیت استفاده از wing-suit را هم خواهد داشت. Avalanche Studio وجود مد چند نفره در بازی را رد نکرده اما اعلام کردهاند که تمرکز تیم بر روی بخش داستانی و تک نفره بازی است.
بازی برای عرضه در سال 2015 بر روی پلتفرمهای PC, Xbox One, PS4 به صورت full price و بدون هیچ گونه microtransaction، در نظر گرفته شده است.
King’s Quest
سازنده: The Odd Gentlemen
ناشر: Sierra Entertainment
پلتفرم: Xbox 360, PS4, PS3, Xbox One, PC
تلاشهای بسیاری برای ساخت دنبالهای بر King’s Quest: Mask of Eternity که همان King’s Quest جدید باشد صورت گرفت، که از مهمترین آنها میتوان به تلاش Telltale Games در این زمینه اشاره کرد. اما همگی آنها در مرحله طرح اولیه، متوقف و لغو شدند. تا اینکه قریب به 5 ماه پیش، Activision خبر از احیای Sierra Entertainment داد (ناشر سری King’s Quest و عناوین خاطرهانگیری همچون Half Life 2 و یا SWAT 4). به عنوان بخشی از این احیا، قرار شد که استدیو مستقل The Odd Gentleman عنوان جدیدی از سری King’s Quest که به صورت غیررسمی با نام King’s Quest: Your Legacy Awaits شناخته میشود را بسازد. نهمین King’s Quest در مراسم The Game Awards 2014 با حضور طراح اصلی فرنچایز، خانم Roberta Williams معرفی و اولین تریلر از آن به نمایش درآمد.
نخستین King’s Quest حدود 30 سال پیش عرضه شد و خیلیها خاطرات بسیاری از این فرنچایز به خصوص King’s Quest: Mask of Eternity دارند. King’s Quest جدید برخلاف عناوین پیشین، رابط کاربری point-and-click نخواهد داشت و برای اولین بار، سبک هنری 3 بعدی را وارد فرنچایز خواهد کرد، اما همچنان یک بازی ماجراجویی باقی خواهد ماند.
داستان غنی فرنچایز King’s Quest از علاقه خانم Roberta Williams به داستانهای کوتاه خیالی سرچشمه میگیرد و غالبا روایتگر سفر یک قهرمان به منظور نجات جان پادشاه، یا در مسیر رسیدن به پادشاهی است. اما ایشان اعلام بازنشستگی کرده و نقش مستقیمی در ساخت King’s Quest: Your Legacy Awaits نخواهند داشت. در King’s Quest جدید، پادشاه Graham پیر و سالخورده، (قهرمان اولین King’s Quest) داستانها و ماجراجوییهای خارقالعاده دوران جوانی خود را با نوه کنجکاوش، Gwendolyn در میان گذاشته و بازیکنان را با کارهای بزرگی که امپراتوری را شکل داد، آشنا میکند. در داستانی که Graham تعریف میکند، او وارد چاه آبی قدیمی شده تا با یک اژدها مبارزه کند و آینه جادویی که آنجا پنهان شده را بیابد.
King’s Quest جدید قرار است برای PC، کنسولهای نسل حاضر و نسل قبل در پاییز 2015 عرضه شود.
, Kirby and the Rainbow Curse
سازنده: HAL Laboratory
ناشر: Nintendo
پلتفرم: Wii U
سال 1992 بود که یکی از کاراکترهای محبوب و دوستداشتنی نینتندو خلق شد. Kirby در این سال با بازی Kirby’s Dream Land برای کنسول دستی Game Boy به بازیکنها معرفی شد و استویوی سازنده بازی یعنی HAL Laboratory تا امروز اکثر عناوین مخصوص این کاراکتر را طراحی کرده است. استودیویی که این روزها سرگرم کار روی آخرین نسخه Kirby بوده و قرار است این کاراکتر صورتیرنگ را وارد دنیای Wii U کند.
ماجراهای بازی از جایی آغاز میشود که سوراخی در آسمان ایجاد شده و با فرستادن اشعههای نور عجیبی، باعث از بین رفتن رنگ Kirby و Bandana Waddle Dee در کنار سایر بخشهای سیاره Popstar میشود. این سوراخ در حال بسته شدن است که دخترک عجیب و قلممو مانندی از آن بیرون افتاده و دو دست نیز او را تعقیب میکنند. در ادامه دختر با قدرتهای خاص خود به Kirby و همراهش رنگ بخشیده و آنها نیز تصمیم به نجات دنیا و بازگرداندن رنگها به Popstar میگیرند. بازی از نظر گیمپلی و حال و هوا دنباله Kirby: Canvas Curse محسوب میشود که در سال 2005 برای DS منتشر شد و با استقبال خوبی همراه بود. مانند آن بازی، در اینجا هم بازیکن کنترل مستقیمی روی خود Kirby نداشته و کاراکتر در اکثر مواقع به صورت اتوماتیک حرکت میکند. بازیکن توسط صفحه لمسی کنترلر Wii U و با قلم مخصوص این کنترلر، خطوطی در محیط ترسیم کرده و Kirby نیز با توجه به این خطوط تغییر مسیر داده و با جمعآوری ستارهها و از بین بردن دشمنان، به انتهای مرحله میرسد. در کنار حالت طبیعی Kirby که بیشتر شبیه یک توپ بوده و در حال غلطیدن است، مانند بعضی نسخههای پیشین شاهد تغییر شکل او نیز هستیم و موارد متنوعی از زیردریایی گرفته تا موشک و تانک در بازی وجود دارند که Kirby با تغییر حالت به آنها، تنوع خوبی به گیمپلی میدهد. برای مثال در بخش تانک، بازیکن با استفاده از قلم اهداف مورد نظر را علامتگذاری کرده و Kirby به سمت آنها شلیک میکند. همچنین بخش Co-op مخصوصی برای بازی طراحی شده که در آن بازیکن اصلی کنترل Kirby را به دست گرفته و 3 بازیکن دیگر در نقش Waddle Deeها در کنار Kirby حرکت کرده و توانایی حمل کردن او و از بین بردن دشمنان را دارند.
بازی از نظر هنری یکی از زیباترین عناوین Wii U خواهد بود و در طراحی بازی ذوق و سلیقه زیادی به کار رفته. تمام المانها و موجودات بازی حالتی خمیری داشته و در کنار آن، حال و هوایی Stop Motion نیز در بازی به چشم میخورد که بازیکن را تا حدودی به یاد انیمیشنهای خمیری مشابه میاندازد. خطوط ترسیم شده با قلم نیز با رنگآمیزی زیبا و رنگینکمانی خود جلوهای تماشایی به بازی میدهند و در مجموع تصاویری دیدنی و خوش آب و رنگ را در بازی شاهد هستیم. تصاویری که با موسیقیهای دلنشین همراه شده و تجربهای لذتبخش را فراهم میکنند. بازی از Amiiboها هم پشتیبانی میکند که این روزها محبوبیت بالایی در بین طرفداران نینتندو پیدا کردهاند. بازیکن با استفاده از هرکدام از Amiiboها، به قابلیتهای خاصی دسترسی پیدا میکند. برای مثال مدل مخصوص Kirby اجازه میدهد هرچقدر میخواهید از قابلیت Star Dash استفاده کنید و مدل King Dedede هم میزان سلامتی کاراکتر را بالاتر میبرد.
Kirby and the Rainbow Curse با در اختیار داشتن 28 مرحله داستانی در کنار 40 بخش چالشی، ترکیب مناسبی از گیمپلی پلتفورمر و پازل را فراهم کرده و بار دیگر بازیکنها را با این کاراکتر محبوب و بامزه و دنیای شاد و جذاب او همراه میکند.
Let It Die
سازنده: Grasshopper Manufacture
ناشر: GungHo Online Entertainment
پلتفرم: PS4
دنیای بازیهای رایگان (Free-to-Play) معمولا سطح پایین و بدون پیچیدگی است؛ اغلب بازیهای این دسته توسط استودیوهای تازهکار ساخته میشوند و در اکثر اوقات نیز به عناوین ضعیفی تبدیل میگردند. حال پس از چند نسخه متوسط و ضعیف شاهد یک استثنای بزرگ در این دسته از بازیها هستیم، عنوان Let It Die ساخته استودیو Grasshopper Manufacture که با موتور قدرتمند Unreal Engine 4 به طور انحصاری برای PS4 در نظر گرفته شده است. این بازی که در ابتدا با نام Lily Bergamo شناخته میشد قرار بود تا داستانی در سال 2043 و در حول محور شخصیتی به نام Tae Ioroi را روایت کند؛ LB از نظر منتقدان یک بازی “بسیار اکشن” توصیف میشد. در کنار بازی اصلی، یک نرمافزار برای گوشیهای هوشمند معرفی شد که به گفته آقای Kazuki Morishita، مدیر بخش GungHo Online Entertainment، بازیکنان موبایلی و PS4 را در یک دنیا قرار میداد. بنابر سخنان ایشان بازی سعی داشت تا از تمامی امکانات آنلاین استفاده کرده و قابلیتهای گوشی هوشمندتان را به شما نشان دهد. پس از تغییر بازی به Let It Die فعلی، دیگر خبری از Tae Iotoi نیست اما بسیاری از موارد مانند اکشن بودن بازی و یا نرمافزار پابرجا هستند. طبق نمایشها این عنوان دارای بخش Online رقابتی است ولی هیچ اطلاعاتی از این قسمت در دسترس نیست. طبق مصاحبههای Suda، کارگردان بازی، مرگ یکی از عناصر اصلی این عنوان است؛ اگر بازیکنی در جریان بازی خود بمیرد، به عنوان یک دشمن در بازی شخص دیگری ظاهر خواهد شد. دشمنان اصلی بازی هوشمصنوعی (AI) و کرکترهای دوباره زنده شده دیگر بازیکنان هستند. اگر جنبههای منفی که با نام “Free-To-Play” در ذهنمان تداعی میشود را کنار بگذاریم، در سال پیشرو Let it Die با توجه به رایگان بودنش واقعا ارزش امتحان کردن را دارد.
Life Is Strange
سازنده: Dontnod Entertainment
ناشر: Square Enix
پلتفرم: PC, Xbox One, Xbox 360, PS3, PS4
بازار Interactive Drama این روزها و پس از موفقیتهای عناوین Telltale بسیار داغ است. پس از معرفی عنوان داستانی ماینکرفت از سوی telltale اکنون نوبت به استودیوی Dontnod Entertainment رسیده که پس از عرضه Remember Me به سراغ این سبک برود. Life Is Strange نام عنوان جدید این استودیو است که قرار است بصورت اپیزودیک و در 5 مرحله عرضه شود. داستان بازی حول دختر دانشجوی عکاسی بنام Maxnine Caulfield است که پس از مدتی دوری از شهر محل زندگی خود بازگشته است. او پس از بازگشت به سراغ دوست قدیمی خود Chloe Price میرود که بعد از رفتن مکس و درگذشت پدرش، با دختری بنام Rachel Amber زندگی میکرد. مکس با رسیدن به خانه کلویی متوجه اتفاقات عجیبی میشود. ریچل چند روزی است که به شکل عجیبی ناپدید شده و هیچ خبری از او نیست. از این رو مکس تصمیم میگیرد در پیدا کردن ریچل به کلویی کمک کند.
مکس دارای قدرتهای خاصی است که علل آنها مشخص نیست. او بوسیله این قدرتها میتواند در هر
لحظهای که بخواهد، زمان را به عقب برده و در آن تغییراتی ایجاد کند. تصمیماتی که به نوعی باعث بوجود آمدن اثر پروانهای میشوند. LiS نیز همانند عنوان قبلی استودیو از نمای سوم شخص استفاده میکند و دارای برخی تم های یکسانی مثل حافظه و هویت است. با این حال در بخش گیم پلی این دو عنوان تفاوتهای اساسی خواهند داشت. بر خلاف RM که مبارزات تن به تن در آن نقش پررنگی داشت، محوریت اصلی گیم پلی بر روی عناصر مهم سبک خواهد بود. عناصری مثل گفتگو ها، تعامل با محیط و شخصیت ها و از همه مهمتر انتخاب ها. انتخاب هایی که اثرات کوچک و بزرگ زیادی خواهند داشت. انتخاب های بازی گاهی ممکن است ساده تر و گاهی پیچیده تر از چیزی که به نظر میرسند باشند. مثلا ممکن است تصمیمی که بنظر مهم نرسد، نتایج بزرگی به همراه داشته و در دراز مدت اثراتش را در جریان بازی نمایان سازد.
علیرغم علاقه ناشر بازی به عرضه فیزیکی بازی، LiS در ابتدا بصورت دیجیتالی عرضه خواهد شد.
Mad Max
سازنده: Avalanche Studios
ناشر: Warner Bros. Interactive Entertainment
پلتفرم: Xbox One, PS4, PC, PS3, Xbox 360
با اینکه این اولین ورود رسمی سری فیلمهای Mad Max به دنیای بازیهای ویدئویی است اما عنوانهای بسیاری از سبک و سیاق این دنیا برای خلق بازی خود الهام گرفتهاند. از جمله معروفترین این عناوین میتوان به Fallout، Rage، Borderlands و تقریبا هر بازی با مضمون مبارزات اتومبیلها اشاره کرد. ساخت بازی بر عهده استدیوی شناخته شده Avalanche Studios است که بازیهایی نظیر Just Cause و Renegade Ops را در کارنامه خود دارد. جالب اینکه هر دوی این عناوین با الهام مستقیم یا جزئی از دنیای مکس دیوانه هستند، پس میتوان گفت انتخاب سازنده عملی هوشمندانه بوده است. داستان بازی به سادگی هرچه تمام روایت ماجراهای پیش آمده برای Max در راه پس گرفتن ماشین دزدیده شدهاش است. اما آثار سینمایی Mad Max همیشه داستانی با پیش زمینه تقریبا فلسفی و شخصیتهای جالب و قوی داشته اند و این مورد از نقاط ظعف همیشگی کارهای Avalanche Studios است، پس با این اوضاع نمیتوان انتظار زیادی از این بخش از بازی داشت. گیمپلی و سیستم مبارزه بازی ترکیبی از المانهای ماجراجویی به همراه رانندگی و مبارزات تن به تن و استفاده از سلاحهای گرم و سرد است. البته نگران نباشید مبارزات اتومبیلها هم در بازی حضور خواهند داشت و با توجه به تریلرهای پخش شده سرگرم کننده به نظر میرسد. در کنار اینها امکانات شخصیسازی اتومبیل و اسلحهها و خود Max هم وجود دارد. همچنین میتوانید در این دنیا پساآخرالزمانی از مزایای Crafting هم بهره ببرید. تاریخ عرضه زمانی در سال 2015 تخمین زده شده و احتمالا همزمان با اکران فیلم تازه از این فرنچایز خواهد بود. انتشار بازی را هم شرکت Warner Bros برعهده دارد.
Mario Maker
سازنده: Nintendo
ناشر: Nintendo
پلتفرم: Wii U
سال 2015 تولد 30 سالگی ماریو است، بازی و شخصیتی که بعنوان نماد صنعت بازیهای ویدیویی شناخته میشود و میلیونها نفر در سراسر جهان با آن خاطرات خوب و فراموشنشدنی را داشته و دارند. مطمئناً بازی SuperMarioBros که در سال 1985 برای کنسول NES یا همان میکرو خودمان عرضه شد یکی از تاثیرگذارترین بازیهای تاریخ این صنعت بشمار میرود و چه مناسبتی بهتر از 30 سالگی این بازی دوستداشتنی برای عرضه MarioMaker، عنوانی که بوسیله آن میتوانیم به سادگی یک ماریو جدید بسازیم!
پس از عرضه موفق بازی LittleBigPlanet و ایده منحصر بفرد استودیو مدیامولکول در رابطه با ساخت مراحل بازی توسط بازیکنان، عناوین دیگری به این سبک وارد شده و کمکم شاهد ژانر جدیدی از بازیهای ویدیویی بودیم که محبوبیت آنها به صورت روزافزون در حال افزایش است و ProjectSpark شرکت مایکروسافت نشاندهنده اهمیت بزرگان صنعت به این سبک تقریباً جدید است.
شرکت نینتندو نیز با اندکی تاخیر بالاخره وارد این وادی شده اما با رویکردی متفاوت. MarioMaker همانند LBP سونی و یا ProjectSpark مایکروسافت عنوانی برای پر و بال دادن به تمامی ایدههای شما نیست، بلکه فقط و فقط بوسیله آن میتوان مراحلی مختص دنیای دوستداشتنی ماریو ساخت.
طبق نمایشهای بازی در همایش E3 سال 2014 شما در بازی به سادگی هر چه تمامتر میتوانید مراحل مورد نظر خود را ساخته و شروع به تجربه آنها کنید. کنترل بازی به صورت کامل توسط گیمپد کنسول WiiU انجام شده و صفحه لمسی کنترلر به شما اجازه میدهد به راحتی آیتم مورد نظر خود از جمله دشمنان سری، موانع مختلف، لولههای سبز معروف و تقریباً تمام آنچه در سری بازیهای SuperMarioBros دیدهاید را به مرحله در دست ساخت خود اضافه کرده و با لمس یک دکمه بدون هیچ تاخیری بلافاصله شروع به تجربه و تست آن مرحله کنید.
یکی از مسائل بسیار جالب بازی استایلهای مختلف گرافیکی آن است. به صورتی که با لمس کردن تنها یک دکمه میتوانید به سادگی بین 4 استایل گرافیکی بازی که شامل SuperMarioBros – SuperMarioBros3 – SuperMarioWorld و SuperMarioBrosU میشود سوییچ کرده و مرحله در دست ساخت خود را با استایل مورد نظر مشاهده کنید.
کلام آخر اینکه MarioMaker بدون شک یکی از مورد انتظارترین عناوین کنسول WiiU و بازیهای ویدیویی در سال 2015 و بهترین هدیه برای طرفداران بازی به مناسبت 30 سالگی این لولهکش دوستداشتنی است. تصور ساخت مراحل مختلف و پیچیده در دنیای ماریو و به اشتراک گذاشتن آن با دوستان خود بسیار لذت بخش بوده و امیدوارم که همچون سایر عناوین سری اینبار نیز با عنوانی با کیفیت و فوقالعاده روبرو باشیم.
Mighty No. 9
سازنده: Comcept
ناشر: Comcept
پلتفرم: PC, Wii U, PS3, Xbox 360, PS4, Xbox One, PS Vita, Nintendo 3DS
کی از محبوبترین کاراکترهای Capcom را میتوان Mega Man دانست. از سال 1987 تعداد زیادی بازی با محوریت این کاراکتر تولید شد که عناوین بسیار خوبی نیز در میان آنها به چشم میخوردند، ولی در سالهای اخیر Capcom توجه کمتری نسبت به این کاراکتر نشان داده و آخرین نسخه اصلی از این سری در سال 2010 منتشر شد. در حالی که طرفداران این سری بازیها همچنان منتظر عرضه نسخه جدیدی از آن هستند، این آرزو به شکلی متفاوت توسط کیجی اینافونه (Keiji Inafune) برآورده خواهد شد.
این روزها تعداد عناوینی که با کمک سرمایههای مردمی در سایتهایی چون Kickstarter در دست ساخت هستند، بسیار زیاد شده و پروژه اینافونه نیز یکی از آنها است. اینافونه و استودیو Comcept در سال 2013 برای پروژه Mighty No. 9 درخواست سرمایه کردند و در نهایت بیش از 67هزار نفر حدود 4 میلیون دلار در اختیار استودیو قرار دارند، در حالی که سرمایه اولیه مورد نیاز پروژه 900هزار دلار بود. مهمترین دلیل محبوبیت بالای پروژه نیز چیزی نبود جز شباهتهای اساسی بازی به Mega Man. کاراکتر بازی روبات انساننمایی به نام Beck است که نهمین واحد تولیدی از سری روباتهایی قدرتمند محسوب میشود. ماجراهای بازی هم از جایی آغاز میشود که ویروسی وارد سیستم روباتها شده و به جز Beck، بقیه را آلوده کرده و به موجوداتی ویرانگر تبدیل میکند. در این میان Beck وظیفه دارد به مبارزه با این روباتها رفته و مشکلات پیشآمده را برطرف کرده و دنیا را نجات دهد.
بازی Mighty No. 9 مانند جد معنوی خود دارای گیمپلی 2D بوده و البته شکل و شمایلی 2.5D دارد. به این صورت که بازیکن تنها در دو بُعد حرکت میکند، ولی محیطها، کاراکترها و دشمنان حالتی 3D دارند. مراحل مختلفی برای بازی طراحی شده که هرکدام دارای محیطها و دشمنان مخصوص به خود بوده و تنوع خوبی را در بازی ایجاد کردهاند. هسته اصلی گیمپلی بسیار به Mega Man شبیه بوده و بازیکن توانایی انجام حرکاتی چون پرش و شلیک و حرکات سریع رو به جلو را داشته و میتواند تغییر شکل نیز بدهد. این توانایی تغییر شکل با اسلحهها و قدرتهای جدید همراه بوده و اکثراً بعد از شکست دادن سایر روباتها به دست میآید. برای مثال یکی از این قابلیتها حالتی تانکمانند به Beck داده و به او اجازه حرکت روی موانع تیغدار را میدهد. بازی دارای سیستم کمبو هم خواهد بود که با شلیکهای مداوم و از بین بردن پشت سر هم دشمنان، شمارشگر آن بالاتر رفته و امتیاز بیشتری به بازیکن میدهد.
در کنار اینافونه که خالق کاراکتر Mega Man و یکی از مهمترین عوامل خلق این سری بوده، تیم ماهر و با استعدادی سرگرم ساختن Mighty No. 9 هستند که تعدادی از آنها پیش از این روی Mega Man کار کرده بودند. نائویا تومیتا (Naoya Tomita) طراح مراحل اولین نسخه Mega Man و خالق مراحل و کاراکترهای بعضی از دیگر نسخههای این سری بوده. همچنین مانامی ماتسوما (Manami Matsumae) آهنگساز نسخه اصلی Mega Man بوده و با موسیقیهای زیبای خود، خاطرات زیادی برای بازیکنها به جای گذاشته و در بازی جدید نیز این نقش را ایفا خواهد کرد.
Mighty No. 9 از هر جهت شباهت زیادی به Mega Man دارد. از طراحی کاراکتر Beck گرفته تا نوع موسیقیها و شکل و شمایل دشمنان و … همگی از سری Mega Man الهام گرفته شدهاند و در صورتی که بازی با کیفیت مناسبی عرضه شود، میتواند به خوبی نقش دنباله معنوی Mega Man را ایفا کرده و طرفداران این سری قدیمی رو بار دیگر سرگرم کند. به نظر میرسد مسئولین Comcept از کیفیت بازی خود راضی هستند و هنوز این عنوان منتشر نشده، مقدمات ساخت سریال انیمهای 26 قسمتی را برای آن فراهم کردهاند که در سال 2016 پخش خواهد شد.
++N
سازنده: Metanet
ناشر: Metanet
پلتفرم: PS4
بازی N با همین نام ساده و ظاهری ابتدایی و بدون پیچیدگی، توانست در سال 2005 به یکی از بهترین عناوین مستقل تبدیل شود. استودیو Metanet Software در این بازی کنترل نینجایی را به دست بازیکن میسپرد که با عبور از موانع خطرناک و تهدیدهای مختلف، مراحل متنوع بازی را در دنیایی 2D پشت سر میگذاشت. سه سال بعد نسخه دوم بازی با تغییرات بصری و مراحل جدید ساخته شد که به جای نامی چون N2، با عنوان +N منتشر شد و دارندگان کنسولهای دستی PSP و DS در کنار صاحبان X360 توانستند از این تجربه جالب لذت ببرند. اکنون سومین نسخه با نام ++N در دست ساخت است و سال 2015 برای کنسول PS4 منتشر خواهد شد.
بازی تا حد زیادی به نسخههای قبلی شباهت داشته و افرادی که دو نسخه قبل را تجربه کردهاند، به خوبی با ساز و کار آن آشنایی دارند. یک بار دیگر کنترل نینجا در دستان بازیکن قرار گرفته و او باید با عبور از تلهها و ناکام گذاشتن دشمنان به انتهای هر مرحله برسد. مراحلی که به بیش از هزار عدد رسیده و در طرحها و مدلهای مختلف ساخته شدهاند. از انواع سادهتر با مایههای پلتفورمری تا نمونههای پیچ در پیچ با حضور دشمنان مختلف. لیست متنوعی از موانع و دشمنان در بازی وجود دارد که از نمونههای اولیه چون تیغها و اشعه لیزر شروع شده و تا موارد پیشرفتهتر مانند مینهای متحرک و موشکهای تعقیبکننده را شامل میشوند. البته ارتفاع را هم نباید فراموش کرد که نقش پررنگی در بالا رفتن درجه سختی بازی داشته و بازیکن با افتادن از ارتفاع زیاد، به راحتی نابود میشود. در ++N هم مانند بازیهای قبلی خبری از سلاح و نیروی خاصی برای دفاع و حمله نیست و همهچیز به مهارتهای بازیکن برای کنترل دقیق نینجا برمیگردد. کنترلی که تنها شامل پرش و افزایش سرعت شده و در نگاه اول ساده به نظر میرسد، ولی کافی است کمی بیشتر بازی کرده و به مراحل بالاتر برسید تا با یکی از سختترین تجربههای خود روبرو شوید. درجه سختیای که حتی به نظر میرسد از نسخههای قبلی نیز فراتر رفته است و با سریعتر شدن بازی و بهبود فیزیک آن، شاهد چالشهای بیشتری خواهیم بود.
بازی در کنار بخش تکنفره، بخش مولتیپلیر کاملی هم دارد که به زیرمجموعههای مختلفی تقسیم میشود و افراد میتوانند به صورت Co-op یا رقابتی با یکدیگر بازی کنند. بازیکنها در حالت Co-op با همکاری یکدیگر مراحل را تمام میکنند و در بخش Race، به مسابقه با یکدیگر پرداخته و نفر اولی که به انتهای مرحله میرسد برنده میشود. همینطور بخش Death Match نیز در بازی وجود خواهد داشت که در آن نینجاها در یک میدان نبرد به مبارزه با یکدیگر میپردازند. همچنین رکورد بازیکن در تمام مراحل ثبت شده و در جدول رکوردها گذاشته میشود که رقابتی داغ و نفسگیر را ایجاد خواهد کرد. در کنار اینها، بخش مخصوص طراحی مرحله نیز وجود دارد که بازیکنها میتوانند ایدههای جالب خود را از طریق ساخت مراحل متنوع به ثبت رسانده و آنها را با سایر افراد به اشتراک بگذارند.
++N از نظر بصری دنبالهروی عناوین قبلی است و البته تفاوتهایی هم با آنها دارد. بازی دارای ظاهری ساده و 2D بوده و اکثر بخشها و موانع و دشمنان طراحیهای ساده و ابتدایی دارند. نوعی حالت مینیمالیستی در بازی حکمفرما است که به خوبی با فضای آن ترکیب شده و در دقت بازیکن برای کنترل نینجا تأثیر مثبت میگذارد. این بار رنگآمیزیهای بازی متنوعتر شده و از اشکال هندسی بیشتری نیز استفاده شده که تنوع خوبی به مراحل میدهند. همچنین قرار است گزینههای بازشدنی نیز در بازی وجود داشته باشد که سازندگان از آنها به عنوان Funlockables یاد میکنند. مواردی که به گرافیک بازی حال و هوای دیگری میدهند و لایههای جدید و افکتهای جالبی به آن اضافه میکنند.
++N این روزها آخرین مراحل ساخت خود را پشت سرمیگذارد، ولی هنوز تاریخ دقیقی برای عرضه نداشته و قرار است هر وقت کاملاً آماده شد، منتشر شده و بازیکنها را بار دیگر با دنیایی مهیج و پر از چالش همراه کند.
Overwatch
سازنده: Blizzard Entertainment
ناشر: Blizzard Entertainment
پلتفرم: PC
در جریان همایش BlizzCon 2014 بود که یک IP جدید از طرف استودیوی محبوب Blizzard معرفی شد. عنوانی که از یک نظر تفاوت زیادی با سایر بازیهای 15 سال اخیر Blizzard داشته و بالاخره شاهد ساخت بازیای هستیم که ارتباطی به هیچ یک از 3 دنیای عظیم Diablo، Warcraft و StarCraft نداشته و عنوانی کاملاً جدید محسوب میشود که Overwatch نام دارد.
Overwatch علاوه بر موردی که گفته شد، از یک نظر دیگر هم اهمیت ویژهای برای Blizzard دارد و آن سبک بازی است. این بار Blizzard به سراغ سبک اول شخص رفته و قرار است مهارت خود را در این زمینه نیز اثبات کند. بازی به شکل FPS بوده و بیشترین تأکید را بر همکاری تیمی دارد. در هر مسابقه دو تیم 6تایی به رقابت با یکدیگر میپردازند و از استراتژیهای مختلف برای پیشبرد مقاصد خود استفاده میکنند. کریس متزن (Chris Metzen) از Blizzard در مورد سبک بازی میگوید: “Overwatch تلاشی برای خلق یک FPS فوقالعاده است که قشر وسیعی از بازیکنها را جذب خود کند، و در عین حال اکشن و عمقی را ارائه دهد که طرفداران این سبک عاشق آن هستند.” بازی قرار نیست تمرکز اصلی خود را روی بخشهایی بگذارد که در آنها تنها تعداد کشتههای هر فرد مهم است، بلکه در اینجا تیم اهمیت بیشتری نسبت به فرد داشته و حالتهای مختلف بازی نیز بر این اساس طراحی شدهاند. برای مثال در حالت Payload باید یک بمب را به همراه تیم خود به سمت هدف ببرید و در طرف مقابل، تیم حریف از این کار جلوگیری کرده و تا تمام شدن زمان بازی مقاومت میکند. یا در حالت Point Capture، یک تیم باید برای به دست آوردن بخشهای خاصی از محیط تلاش کرده و تیم دیگر از این بخشها دفاع کند.
داستان بازی به 60 سال آینده مربوط میشود. جایی که گروه Overwatch بار دیگر بعد از مبارزهای که 30 سال قبل از آن با روباتهای ویرانگر داشتند، روی کار آمده و به مقابله با نیروهای شیطانی میپردازند. اعضای این گروه را دانشمندان، سربازان، ماجراجویان و البته موجودات عجیب دیگری تشکیل میدهند. این کاراکترها در کنار ویژگیهای خاص مرتبط با گیمپلی، دارای شخصیتپردازیهای متنوعی هم هستند که کیفیت بیشتری به آنها میبخشد. برای مثال Tracer دختری شاد و سرزنده است که دارای سرعتی زیاد بوده و از قابلیت جابجایی سریع در محیط برخوردار است. Hanzo کاراکتری ژاپنی با شکل و شمایلی سنتی است که تیر و کمانی در اختیار داشته و میتواند از دیوارهای بلند هم بالا برود. Reaper با ظاهر تاریک و خشن خود، میتواند از قدرت سایهها استفاده کرده و با دو اسلحه ویژه خود از دشمنان استقبال کند. Widowmaker یک اسنایپر ماهر و حرفهای بوده و به خوبی دشمنان را از فاصله دور شکار میکند. Mercy با تکنولوژیهای جالبی همراه بوده و حالتی فرشتهمانند داشته و در کنار قابلیت پرواز، از قدرتهای تهاجمی بالایی نیز برخوردار است. کاراکترهای متنوع و جالب بازی به همینجا ختم نشده و برای مثال شاهد حضور گوریل دانشمندی به نام Winston هستیم که قدرت بسیار بالایی داشته و با زره مخصوص و نیروهای دفاعی خود، به سادگی تسلیم دشمن نمیشود. در مجموع تکتک کاراکترهای Overwatch به قدری زیبا ساخته و پرداخته شدهاند که حتی با دیدن تریلرهای بازی هم عاشقشان شده و برای انتخاب کاراکتر مورد نظر خود از بین آنها، کار سختی خواهید داشت. البته سازندگان بازی از این نظر کار شما را راحتتر کردهاند و در هر مسابقه، مجبور به استفاده از تنها یک کاراکتر نیستید و میتوانید در صورت نیاز، کاراکتر خود را تغییر دهید. کاراکترهایی که در 4 کلاس تهاجمی، تدافعی، تانک و پشتیبانی تقسیمبندی شدهاند و هرکدام به بهترین شکل در کلاس خود جای گرفتهاند.
بازی در لوکیشنهای متنوعی دنبال میشود که در بین آنها میتوان به مصر باستان و یک باغ ژاپنی اشاره کرد. لوکیشنهایی که به زیبایی طراحی شده و هرکدام دارای دهها بخش مختلف برای استفاده از استراتژیهای خاص هستند. در کنار طراحی زیبای میدانهای مسابقه، گرافیک کلی بازی و طراحی کاراکترها نیز در سطح خوبی قرار داشته و مخصوصاً از نظر هنری، بسیار چشمنواز است. همهچیز با ظرافت کار شده و در کنار موسیقیهای شنیدنی و مهیج، حس و حال بسیار خوبی به رقابتها میدهد.
Overwatch از هر نظر پروژه متفاوت و خاصی برای Blizzard محسوب میشود. عنوانی که تفاوتهای زیادی با بازیهای قبلی این استودیو داشته و دنیای جدیدی را به 3 دنیای محبوب قبلی آنها اضافه میکند. با در نظر گرفتن کیفیت ساختههای قبلی Blizzard و همچنین جزییات به نمایش درآمده از بازی، میتوان از همین الآن به انتظار موفقیت این بازی نشست.
Persona 4: Dancing All Night
سازنده: Dingo
ناشر: Atlus
پلتفرم: PS Vita
اگر از طرفداران سری بازیهای پرسونا راجع به نقاط قوت سری سوال شود، در کنار داستان عالی و گیمپلی جذاب به موسیقی و آهنگهای فوقالعاده شنیدنی عناوین مختلف سری، مخصوصاً شماره 3 و 4 اشاره میکنند.
آهنگهایی زیبا و هماهنگ با اتمسفر حاکم بر بازی که لذت شنیدن آنها در طول بازی و خارج از آن فراموشنشدنی است.این علاقه جمعی به آهنگهای پرسونا در بین طرفداران باعث برگزاری کنسرتهای مختلفی شده که به محبوبیت هر چه بیشتر موسیقی بازی کمک کرده و به نوعی موسیقی خاص بازی را تبدیل به یکی از نمادهای اصلی سری کرده است.
سال 2013 در یک برنامه ویژه برای معرفی بازیهای جدید شرکت Atlus، در کنار عناوینی چون Persona 5 و Persona Q بازی جدیدی به نام Persona 4 Dancing All Night در سبک ریتمیک به صورت اختصاصی برای کنسول ویتا نیز معرفی شد.
سازنده بازی استودیو Dingo است که پیشینه طولانی در ساخت بازیهای ریتمیک داشته و قبلاً استعداد بالای خود در این سبک را با سری بازیهای Hatsune Miku نشان داده است. Shoji Megoru آهنگساز معروف سری اینبار نیز وظیفه آهنگسازی بازی رو برعهده دارد و قرار است 30 قطعه از جمله آهنگهای معروف سری و ریمیکسهایی جدید،توسط افرادی همچون Tetsuya Komuro یا همان TK معروف برای بازی اجرا شود.
داستان بازی 6 ماه پس از اتفاقات بازی Persona 4 پیگیری میشود. Rise بار دیگر به دنیای موسیقی برگشته و شایعه جدیدی بوجود آمده که در صورت دیدن ویدیویی عجیب در یک وبسایت شما به جهان دیگری منتقل شده و دیگر هیچگاه از خواب ابدی بیدار نخواهید شد. اعضای گروه موسیقی Kanamin Kitchen از جمله Kanami Mashita که یکی از شخصیتهای جدید بازی است به صورت کامل ناپدید شدهاند، از همین رو Rise از قهرمان داستان Narukami Yu درخواست کمک کرده و بار دیگر تیم جست وجو شماره چهارم تشکیل میشود تا با حل این پرونده، پرده از راز اتفاقات عجیب و غریب اخیر بردارند.
شما در بازی با رقصیدن که به Dance Battle معروف است به مبارزه با دشمنان قدیمی سری رفته و باید تلاش کنید تا خود و دوستانتان را از این دنیای عجیب و غریب که با نام Midnight Stage شناخته میشود نجات داده و معمای ناپدید شدن افراد گروه Kanamin را حل کنید.
مطمئناً ترکیب یک بازی ریتمیک ساخته شده توسط استودیو Dingo با شخصیتهای شماره چهارم بازی، بهمراه یک داستان جالب و پرسونایی و موسیقیهای فراموشنشدنی سری از جمله: Your Affection و Heaven معجون جالبی از آب در خواهد آمد و برای طرفداران سری یکی از مورد انتظارترین بازیهای سال 2015 خواهد بود.
Phantom Dust
سازنده: نامشخص
ناشر: Microsoft
پلتفرم: Xbox One
پیش از E3 گذشته فیل اسپنسر طی مصاحبهای از احتمال همکاری جدیدی با Yukio Futatsugi سخن گفت و طبق گمانهزنیها در کنفرانس مایکروسافت شاهد معرفی ریبوت بازی موفق اکشن استراتژیک Phantom Dust بودیم.
ایده اولیه Futatsugi ساخت یک بازی مبارزهای بود که در ابتدا با مخالفت مایکروسافت روبرو شد اما با تغییرات در گیمپلی و سریعتر شدن مکانیسم آن مایکروسافت با انتشار بازی در ژاپن موافقت کرد. بازی در سال 2004 در ژاپن برای کنسول Xbox منتشر شد و پیامد آن استقبال خوب مردم و منتقدین بود به نحوی که مجله Famitsu به بازی نمره 34 از 40 داد. پس از آن عرضه بازی برای آمریکا نیز تایید شد.
بازی در یک شهر زیرزمینی جریان دارد که شما با استفاده از راهنمایی ساکنین و تواناییهای ذهنی کرکتر باید 114 مرحله بازی را تکمیل نمایید. در هر مرحله نیز فقط 15 دقیقه برای تکمیل آن فرصت دارید زیرا با گذر از مرز این زمان، ظاهر شدن گرد و خاک باعث میشود که کرکتر شما حافظه خود را از دست بدهد و در تکمیل مرحله ناتوان شوید.
ریبوت Phantum Dust جدا از تجدید خاطره برای هواداران، خلا یک انحصاری مبارزهای را برای مایکروسافت پر خواهد کرد و امیدهای بیشتری برای تقویت بازار فروش Xbox One به ارمغان خواهد آورد.
Pillars of Eternity
سازنده: Obsidian
ناشر: Paradox
پلتفرم: PC, Mac, Linux
Pillars of Eternity تازهترین محصول استدیو Obsidian Entertainment است که با موفقیتی چشمگیر در فرآیند Kickstarter موفق شد منابع مالی لازم برای توسعه بازی را در زمانی کم کسب کند و تبدیل به یکی از رکورد داران جذب حمایت مالی از این راه بشود. Pillars of Eternity قرار است به صورت نقش آفرینی و با دوربین ایزومتریک ساخته شود و دنیای فانتزی تازه و کاراکترهای متنوع داشته باشد. در جمع سازندگان بازی شخصیتهای باتجربه و خوش سلیقهای هم حضور دارند که امیدها برای موفقیت بازی را دو چندان میکند. اشخاصی مانند Tim Cain نام آشنا و کهنهکار، Chris Avellone خلاق که در ساخت بازی Fallout 2 هم نقش داشته است. عنوان توسط موتور Unity ساخته شده و برای پلتفرمهای ویندوز، Max OS و لینوکس منتشر خواهد شد. تا این مرحله جزئیات دقیقی از بازی منتشر نشده اما با توجه به سبک “جواب پس داده” و حرفهایهای پشت ماجرا میتوان انتظار محیطهای چشم نواز با زمینههای از پیش رندر شده زیبا، کاراکترهایی با امکانات شخصیسازی فراوان، داستان مناسب و سرگرم کننده در انتظارمان باشد. تامین منابع مالی از راه Kickstarter را هم شاید بتوان یکی از نکات مثبت بازی در نظر گرفت که باعث شود حرص و طمع ناشران سودجو نقشی در خلق بازی نداشته باشد. Pillars of Eternity توسط Paradox Interactive در زمانی نامعلوم از سال 2015 منتشر خواهد شد.
Project CARS
سازنده: Slightly Mad Studios
ناشر: Bandai Namco Games
پلتفرم: PC, Xbox One, PS4, Wii U
Slightly Mad Studios مدتها است سرگرم بهینهسازی و ایجاد آخرین تغییرات در بزرگترین ساخته خود است. عنوانی که سالها در دست ساخت بوده و هر بار با بهبودهای بیشتری همراه میشود. نام بازی در کنار اشاره به اتومبیلها (Cars)، مخفف عبارت Community Assisted Racing Simulator است. موضوعی که به نحوه ساخت آن بازمیگردد و بیانگر کمکهای بازیکنها برای تولید این بازی است. به این شکل که سازندگان در ابتدای راه از طرفداران عناوین شبیهساز ریسینگ درخواست سرمایه برای تولید یکی از بزرگترین بازیهای این سبک را کردند و در نهایت با جمع شدن سرمایه کافی، بازی وارد مراحل اصلی تولید شد.
گیمپلی و فیزیک Project Cars حالتی واقعگرایانه داشته و سعی شده است از کوچکترین جزییات اتومبیلها برای ارائه تجربهای منحصربفرد استفاده شود. البته بازیکن قرار نیست در همان ابتدای راه کنترل پیچیدهترین اتومبیلها را در دست بگیرد، بلکه کار خود را از مراحل اولیه و سادهتر آغاز کرده و در طول بازی پیشرفت خواهد کرد. این موضوع در کنار حضور کمپانیهای مختلف و اسپانسرها قرار میگیرد، به شکلی که بازیکن با پشت سر گذاشتن مسابقات مختلف و کسب مقامهای مناسب در آنها، رفتهرفته پیشنهادات بهتری دریافت کرده و به جایگاه بالاتری میرسد.
بازی دارای لیست مناسب و متنوعی از انواع اتومبیلها است. موارد مخصوص به کارتینگ که در دو مدل قرار میگیرند: 125cc Shifter Kartها که برای مسافتهای کوتاه استفاده میشوند و 250cc Super Kartها که توانایی رسیدن به سرعت 257 کیلومتر بر ساعت را نیز دارند. در دسته بعدی اتومبیلهایی قرار میگیرند که هرچند برای مسابقات بهینهسازی شدهاند، ولی از ابتدا مخصوص پیستها طراحی نشدهاند. اتومبیلهایی که در کنار زیبایی ظاهری خود، از قدرت بالایی برخوردار هستند. مورد بعدی Supercarها هستند که رویای هر عشق اتومبیلی رانندگی با آنها است. اتومبیلهایی پرسرعت و دلربا که مسابقاتی مهیج و دیدنی را ترتیب میدهند. در کنار اینها، مدلهای دیگری از شاخههای Le Mans Prototypes و GT نیز در بازی حضور دارند و اتومبیلهای Open Wheel مدرن هم این لیست را متنوعتر میکنند. در مجموع حدود 70 اتومبیل برای بازی طراحی شدهاند که در آینده به تعداد آنها اضافه خواهد شد و از محصولات BMW و Ford گرفته تا کمپانیهایی چون Caterham و RUF نمایندگانی در بازی خواهند داشت. در طرف دیگر تعداد زیادی پیست برای بازی طراحی شده که از معروفترین پیستها چون Laguna Seca، Brands Hatch و Silverstone تا نمونههای دیگری مانند Zolder، Donington Park و Snetterton را شامل میشوند.
Project Cars توسط نسخههای اولیهای که از آن منتشر شده، بارها گرافیک بالا و جذابیتهای بصری خود را نشان داده است. طراحی اتومبیلها با ظرافت هرچه تمامتر انجام شده و پیستها نیز جلوهای طبیعی و زیبا دارند. در کنار اینها افکتهای آب و هوایی خیرهکنندهای هم در بازی وجود دارد که علاوه بر تأثیر مستقیم روی گیمپلی و نحوه رانندگی، زیبایی بصری بازی رو دو چندان میکنند. موضوعی که در کنار چرخه شبانهروز، اوج لذت ریسینگ را به طرفداران خود ارائه خواهد داد. Slightly Mad Studios برای هرچه بالاتر بردن لذت بازی، لیست بلندبالایی از انواع فرمانها را برای استفاده در بازی لیسانس کرده است که از دهها مورد در PC تا موارد مخصوص کنسولها را دربرمیگیرند. همچنین نسخه PC از هدست واقعیت مجازی Oculus Rift و نسخه PS4 از Project Morpheus پشتیبانی خواهد کرد که تجربهای متفاوت و مهیج را به بازیکنها ارائه میدهد.
هرچند عرضه Project Cars چند بار با تأخیر مواجه شده و از سال 2013 به 2014 و سپس به 2015 منتقل شد، ولی Slightly Mad Studios در طول این مدت نسخههای متعددی از نمونه اولیه بازی را منتشر کرده و علاقمندان را پیش از عرضه نسخه نهایی سرگرم کرده است. بازی نهایی که در ابتدا قرار بود در کنار PC برای PS3 و X360 نیز عرضه شود، در نهایت کنسولهای نسل قبل را با کنسولهای جدید تعویض کرده و علاوه بر PC برای X1، PS4 و Wii U منتشر خواهد شد.
Project Phoenix
سازنده: Creative Intelligence Arts
ناشر: Creative Intelligence Arts
پلتفرم: Microsoft Windows, OS X, Linux, PlayStation Network, iOS, Android
شاید کمتر کسی فکر میکرد که Kickstarter به این سرعت در بین سازندگان بازیهای ویدیویی به محبوبیت رسیده و افراد زیادی برای تامین بودجه بازی و ایدههای خود به سراغ این وبسایت اینترنتی رفته و در اکثر مواقع نیز با اقبال عمومی روبرو شوند.
بازیهای زیادی از طریق Kickstarter بودجه مورد نظر خود را تامین کردهاند که از بین آنها میتوان به عناوین خوبی همچون Wasteland 2، Divinity: Original Sin، لیست بیپایان بازیهای ایندی و… اشاره کرد. Project Phoenix نیز یکی از همین بازیها است و بعنوان اولین بازی در سبک JRPG شناخته میشود که بودجه مورد نظر خود را از طریق Kickstarter تامین کرده.
با نگاهی کوچک به لیست سازندگان بازی میتوان متوجه شد که چرا Project Phoenix یکی از مورد انتظارترین عناوین سال 2015 است. افردای همچون: Hiroaki Yura، Nobuo Uematsu، Yoko Enoki و… نفرات اصلی این پروژه رو تشکیل میدهند که به خودی خود باعث بالا رفتن توقعات از بازی شده، توقعاتی که با توجه به نمایشها و توضیحات سازندگان چندان بیجا نیست.
داستان بازی روایتگر تشکیل گروهی عجیب متشکل از یک تمپلار به نام مارکوس از خاندان سلطنتی، فرشتهای به نام رافل که دچار فراموشی شده، شاهزاده الفها دختری بنام سیلرینا و چندین و چند شخصیت جذاب دیگر است که طی اتفاقی با یکدیگر همراه شده تا برای پیدا کردن سوالات بیجواب خود و نجات جهان بازی از جنگ و درگیری، سفر پُر ماجرایشان را آغاز میکنند.
Project Phoenix یک بازی در سبک SRPG است که به گفته سازندگان المانهای زیادی از بازیهای JRPG در آن دیده میشود. هسته اصلی گیمپلی بازی را مبارزات گروهی تشکیل میدهد، چیزی شبیه به سیستم مبارزات سری بازیهای Disgaea همچنین جستوجو در محیط نیز یکی از نکات مهم Project Phoenix است، پیدا کردن شهرها و مکانهای جدید تجارب مختلفی را با خود بهمراه دارند و شما را با شخصیتها و داستانهای فرعی مختلفی روبرو میکنند.
شخصیسازی اعضای گروه ، کلاسها، سلاحها و آرمورهای مختلف، نقشههای متفاوت و بعضاً پیچیده بازی، همه و همه نوید یک SRPG جذاب و هیجانانگیز را میدهند. به همه اینها آرتهای بسیار زیبا و طراحی شخصیتهای فوقالعاده را اضافه کنید تا متوجه شوید که چرا Project Phoenix یکی از مورد انتظارترین بازیهای سال 2015 است.
Ratchet & Clank
سازنده: Insomniac Games
ناشر: Sony Computer Entertainment
پلتفرم: PlayStation 4
در دورانی که بازیهای پلتفورمر طرفداران زیادی داشتند و استودیوهای مختلفی بازیهای خود را در این سبک طراحی میکردند، بازی Ratchet & Clank با عرضه برای کنسول PS2 توانست به موفقیت زیادی دست پیدا کند. اثر Insomniac Games در کنار کیفیت بالا و جلب نظر منتقدین، فروش خوبی را تجربه کرد و همین موضوع زمینهساز ساخت نسخههای بعدی شد. عناوین زیادی از این سری ساخته شدند که شامل نسخههای اصلی و فرعی متنوعی میشدند، تا اینکه سرانجام نوبت به جدیدترین کنسول سونی رسید و اینک PS4 نیز قرار است میزبان Ratchet & Clank باشد.
این روزها انیمیشنی بر اساس این سری در دست ساخت است که Insomniac نیز در تولید آن نقش دارد. این انیمیشن ماجراهای دو کاراکتر محبوب سری را از نو تعریف کرده و با تغییراتی در طراحی این کاراکترها همراه خواهد بود. جدیدترین بازی Ratchet & Clank نیز به صورت موازی با انیمیشن ساخته شده و قرار است تعریفی دوباره از این سری ارائه دهد. همین موضوع باعث میشود تا بازی به نوعی Remake بازی اصلی محسوب شود، هرچند Insomniac ترجیح میدهد در این زمینه از عبارت Re-Imagine استفاده کند نه Remake. البته تغییر بخشهایی از داستان و متفاوت بودن طراحی کاراکترها تنها ویژگی این اثر نخواهد بود و قرار است گیمپلی بازی نیز دستخوش تغییراتی شده و با استانداردهای جدیدتر هماهنگ شود. همچنین گرافیک بازی به گفته سازندگان آن در ردیف بهترینهای PS4 قرار میگیرد و شاهد جلوههای بصری زیبا و چشمنوازی خواهیم بود.
دو استودیوی زیرمجموعه Insomniac یعنی استودیوهای کالیفرنیا و کارولینای شمالی در ساخت بازی با یکدیگر همکاری میکنند و تعداد زیادی از سازندگان نسخه اصلی، بار دیگر سرگرم کار روی نسخه جدید هستند که از این میان میتوان به برایان آلگایر (Brian Allgeier) اشاره کرد. کسی که در ساخت نسخه اصلی نقش داشته و در حال حاضر طراح ارشد بازی جدید است. همچنین چد دزرن (Chad Dezern) و شان مککیب (Shaun McCabe) هدایت پروژه را برعهده دارند و مایکل براس (Michael Bross) آهنگساز سه نسخه اخیر نیز موسیقیهای بازی جدید را آماده میکند.
هرچند Ratchet & Clank حدود 6 ماه پیش در جریان E3 2014 معرفی شد و در ابتدا تاریخ عرضه آن نیمه اول سال 2015 اعلام شده بود و حتی قرار بود پاییز 2014 شاهد نمایشی از بازی باشیم، ولی از آن زمان تا امروز خبر خاصی از بازی منتشر نشده و حتی ویدئویی از بازی نیز ندیدهایم. در جدیدترین صحبتها پیرامون بازی، به نظر میرسد تاریخ عرضه آن تغییر کرده و احتمالاً انتشار بازی به زمانی دیرتر منتقل شده ولی همچنان جزو عناوین 2015 کنسول PS4 خواهد بود. عنوانی که شاید بتواند بار دیگر این سری را به دوران اوج خود بازگرداند.
Resident Evil: Revelations 2
سازنده: Capcom
ناشر: Capcom
پلتفرم: PlayStation 3, PlayStation 4, PlayStation Vita, Microsoft Windows, Xbox 360, Xbox One
کمکم داریم به نقطهای میرسیم که به نظر همه عناوین قدیمی، تکراری و سطح پایین شدهاند؛ از FPSها گرفته تا عناوین ترسناک و Survival، همه و همه به افت عجیبی دچار گشتهاند. برای مثال یکی از محبوبترین سری بازیهای سبک ترس، Resident Evil که پس از Resident Evil 4 تقریبا تمامی نسخههای بعدی این فرانچایز یا بسیار اکشن شدند یا به یک افتضاح تبدیل شدند و هیچجوره به مزاج RE فنهای قدیمی خوش نیامدند. تنها یک استثنای بسیار بزرگ و دلچسب در این میان خودنمایی میکرد و آن هم نسخه Revelations بود. عنوانی که رنگ و بوی همان REهای قدیمی را میداد و با اضافه کردن چند چاشنی جدید به گیمپلی، امید را در دل طرفداران زنده کرد. پس از انتشار این نسخه و بازخورد مثبت منتقدان و بازیکنان، حال شاهد Revelations 2 هستیم؛ عنوانی که هنوز نمیتوان به طور قطعی بیان کرد Capcom به واسطه خوشنامی نسخه اول به سراغش رفته و باز هم میخواهد خاطرات را خراب کند، یا واقعا سعی در ثبت تجربه شیرین دیگری از این سری در ذهن طرفداران دارد. این نسخه از Co-Op پشتیبانی کرده و شخصیت Claire Redfield را به عنوان کرکتر اصلی معرفی میکند. در کنار Claire، دختر Barry یعنی Moira نیز قابل بازی خواهد بود. علاوه بر دو شخصیت یاد شده، خود Barry Burton نیز در تریلری که دسامبر 2014 منتشر شد؛ قابل کنترل بود. بازی در میان وقایع Resident Evil 5 و Resident Evil 6 روایت میشود و به صورت اپیزودی منتشر خواهد شد. لازم به ذکر است که بعد از انتشار آخرین اپیزود، یک نسخه فیزیکی شامل تمامی بخشها هم عرضه میشود. باید منتظر ماند و دید آیا RE: Revelations 2 به خوبی نسخه اول خواهد بود یا به نسخه ضعیف دیگری از این فرانچایز تبدیل خواهد شد.
Saints Row: Gat out of Hell
سازنده: Volition High Voltage Software
ناشر: Deep Silver
پلتفرم: Microsoft Windows, PlayStation 4, Xbox One
سری Saints Row را میتوان به عنوان یکی از متفاتترین بازیهای Open World نام گذاری کرد. دنیایی که استودیو Volition Games با سری Saints Row خلق کردهاست، به قدری دیوانهوار و متفاوت از دیگر عناوین Open World است که باعث ایجاد تجربهای ناب و تکرار نشدنی شدهاست. تجربهای که هیچوقت با انجام بازی مثل GTA نمیتوان به آن دست یافت. در شماره چهارم بازی شاهد اضافه شدن قدرت های فرا بشری به شخصیت اصلی بازی بودیم. قدرتهایی مثل پرواز کردن، منجمد کردن دشمنان و با سرعت بسیار بالا دویدن از جمله این قدرتها بودند. خب حتما با خود میپرسید، چیزه دیگری مانده است که ما آن را در سری Saints Row تجربه نکرده باشیم؟ و باید به این سوال جواب مثبت داد. شما جهنم Open World را هیچ وقت در سری Saints Row تجربه نکردهاید و این بار استودیو Volition Games قصد دارد با DLC مستقل Saints Row 4 به نام Saints Row: Gat out of Hell شما را به دل جهنم و دنیای آتشین آن ببرد. بر خلاف شمارههای قبلی که ساخت شخصیت بازی بر عهده خود بازیکن بود، این بار شما باید به انتخاب خود یکی از دو شخصیت نام آشنا سری Johnny Gat یا Kinzie Kensington را انتخاب کنید و به شهر جهنمی بازی که شامل 5 جزیره مختلف میشود پا بگذارید. ساکنان این شهر جدید، افراد گناهکار و جهنمی هستند که اکثرشان شاخهایی بر روی سر دارند و از شدت سوخته شدن در جهنم به رنگ قرمز در آمدهاند. در این قسمت شما وظیفه دارید با Johnny Gat و Kinzie Kensington رهبر گروه خود را که توسط شیطان اسیر شدهاست، نجات دهید. مثل همیشه این بار هم تعداد بسیار زیادی اسلحههای عجیب و غریب و Taunt های معروف سری منتظر شما هستند تا در تاریخ 20 ماه January پای خود را به جهنم ساخته شده توسط Volition Games بگذارید.
Screamride
سازنده: Frontier Developments
ناشر: Microsoft Studios
پلتفرم: Xbox 360, Xbox One
Roller coaster یا همان ترنهوایی یکی از هیجان انگیز ترین و پر طرفدار ترین وسیلههای بازی است. یکی از خصوصیات ترنهوایی که باعث محبوبیت آن شده، تنوع در ساخت آن است. به این شکل که در بعضی از کشور ها پارکهایی مختص به ترنهایهوایی ساخته شده که در آن انواع و اقسام ترنهای هوایی یافت میشود. همین خصوصیت ترنهوایی باعث شد که این وسیله سرگرمی پا به دنیای بازیهای ویدیویی بگذارد. در سال 1999 اولین بازی با عنوان RollerCoaster Tycoon منتشر شد. وظیفه شما در این بازی مدیریت شهر بازی و ساخت ترنهوایی با استفاده از خلاقیت شما بود. این عنوان موفق شد فروش خوبی را کسب کند و علاقهمندان زیادی پیدا کرد. همین امر باعث شد تا ساخت شمارههای بعدی این عنوان توسط استودیو های مختلفی ساخته شود اما هیچ کدام به اندازه سه شماره اول که توسط استودیو Frontier Developments ساخته شده بودند، موفقیت زیادی کسب نکردند و نسبت به این سه بازی افت داشتند. حال دوباره استودیو Frontier Developments باز گشته است تا با بازی Screamride باری دیگر ترن های هوایی را به روز های اوج خود بازگرداند. البته این بار سازندگان بازی چاشنی هیجان را به این عنوان اضافه کرده اند و علاوه بر ساخت ترنهای هوایی، امکان نابود سازی آن ها هم برای شما فراهم شده است. برای ساخت Screamride از یک موتور فیزیک و تخریب پذیری بسیار دقیق استفاده شده و به همین منظور به شما این امکان را خواهد داد تا تک تک اجزا شهر بازی خود را نابود سازید. بخش مدیریت و ساخت ترنهایهوایی هم با امکانات بسیار بیشتری نسبت به RollerCoaster Tycoon در این عنوان حضور دارد و دست شما را برای ساخت ترنهوایی در انواع و اقسام شکلها و اندازهها باز گذاشته است. ساخت بخش کمپین، Share کردن شهر بازی با دوستان و کنترل ترن هوایی از دیگر بخش های جدیدی است که در این عنوان در دسترس خواهد بود. Screamride به صورت انحصاری برای کنسول های Xbox One و Xbox 360 در ماه March منتشر خواهد شد.
Severed
سازنده: DrinkBox Studios
ناشر: —
پلتفرم: Mobile Platfroms
یکی از پرطرفدارترین بازیهای وسایل همراه با صفحه لمسی، Fruit Ninja است که بازیکن را با بریدن میوهها و جدا کردن قطعات آنها از یکدیگر سرگرم میکند. اینک این حال و هوا وارد بازی دیگری شده و البته این بار به جای میوهها، در مورد موجودات زنده به کار میرود.
جدیدترین اثر DrinkBox Studios که پیش از این عناوین زیبایی چون Tales from Space: Mutant Blobs Attack و !Guacamelee را از آنها شاهد بودیم، با عنوان Severed برای کنسول دستی Vita در راه بوده و قصد دارد به خوبی از ترکیب صفحه لمسی و D-Pad این کنسول استفاده کند. کاراکتر اصلی بازی دختری جنگجو است که تنها یک دست دارد و در همان ابتدای راه، شمشیر قدرتمندی را از یک موجود عجیب دریافت میکند. بعد از آن بخش اصلی بازی آغاز شده و باید به نبرد با موجودات مختلف بپردازید. موجوداتی که هرکدام شکل و قیافه خاصی داشته و از استراتژیهای مختلفی استفاده میکنند. از جانوری با چهار دست و چهار پا گرفته تا موجودی تکچشم که همگی قرار است در اثر ضربات شمشیر شما از بین بروند. در این بین دشمنان متفاوت و عجیبی نیز وجود دارند که حالتی مینیگیممانند داشته و برای مثال باید در بین قطعاتی جدولمانند به دشمن ضربه بزنید. این کار به وسیله صفحه لمسی کنسول انجام شده و ضربات شمشیر توسط انگشت بازیکن بر بدن دشمن وارد میشود. همچنین گاهی اوقات مبارزه با دشمن وارد حالت جدیدی میشود که اعضای دشمن نشانهگذاری شده و بازیکن باید با حرکت در مسیر درست، آنها را قطع کند. بعد از کشتن هر دشمن قطعاتی چون چشم و اعضای بدن او روی زمین باقی مانده و با جمعآوری آنها میتوان کاراکتر بازی را در بخشهایی مانند میزان سلامتی، قدرت ضربات و … آپگرید کرد. در کنار این موارد، آیتمهای دیگری هم در بازی وجود دارند که نقشهایی چون زره و کلاهخود را برای کاراکتر ایفا کرده و او را قدرتمندتر میکنند.
همانطور که گفته شد در بازی از D-Pad هم استفاده شده و این موضوع به حرکات کاراکتر در محیط مربوط میشود. بازی برخلاف عنوانی چون Fruit Ninja که دارای یک صفحه ثابت هست، در یک محیط نسبتاً بزرگ و چند شاخه با بخشهای مختلفی چون جنگلها، غارها و معبدها جریان داشته و بازیکن توانایی حرکت در محیط توسط D-Pad را دارد. همچنین با پیشرفت در بازی، تعداد دشمنان در هر صحنه بیشتر میشوند. به شکلی که هر دشمن در یک کادر جای گرفته و با حرکت D-Pad به چپ و راست، با دشمن بعدی روبرو میشویم. بخشهایی که به دلیل نیاز به زمانبندی مناسب دشوارتر از قسمتهای عادی بوده و به مهارت بیشتری نیاز دارند. هرچند در جریان بازی Severed شاهد قطع عضوهای زیادی هستیم، ولی این کار باعث نشده با عنوانی بسیار خشن روبرو باشیم و دلیل آن به سبک هنری Severed برمیگردد. بازی از نظر نوع طراحیها و رنگبندی شباهت زیادی به عناوین قبلی DrinkBox Studios و مخصوصاً !Guacamelee دارد و همین موضوع باعث شده شاهد عنوانی رنگارنگ و زیبا با استیل هنری تخت و کارتونی باشیم که باعث کاهش تأثیر خشونت در آن میشود. بازی در کنار گرافیک هنری زیبا و استفاده از تمهای رنگی خاص، از موسیقیهایی مناسب با حال و هوای این سبک نیز بهره برده و گروه کانادایی Yamantaka//Sonic Titan وظیفه ساخت موسیقیهای بازی را برعهده دارد. Severed پتانسیل این را دارد که با استفاده مناسب از ترکیب ویژگیهای لمسی و حرکتی Vita به یکی از عناوین متفاوت و جالب این کنسول تبدیل شود.
Shadow Realms
سازنده: BioWare Austin
ناشر: Electronic Arts
پلتفرم: Microsoft Windows
هر آنچه BioWare ساخته است و میسازد دارای وجه مشترک المانهای RPG هستند، بعضی کمتر و بعضی بیشتر. از سری Mass Effect و Dragon Age گرفته تا Star Wars، Neverwinter و Baldur’s Gate و این کارنامه، BioWare کانادایی را به استودیویی کاربلد و نامی در زمینه ساخت RPG تبدیل کرده است. همچنین در سالی که گذشت عرضه بسیار موفق Dragon Age: Inquisition کابوس عرضه ناامید کننده Dragon Age II را از سر مخاطبان رهانید.
اما پروژه جدید Shadow Realms یک بازی اپیزودیک اکشن آنلاین شخصیت پردازانه با مکانسیم گیمپلی یک در مقابل 4 است. شما در قالب یک قهرمان دوران مدرن در محدوده سلطنت مطلق تاریکی در زمانهای دور از خواب بیدار میشوید و مجموعهای از نیروهای سحرآمیز را در توان خود میبینید.
در بازی به همراهی سه بازیکن دیگر تیمی را تشکیل میدهید و در مقابل، یک بازیکن دیگر قرار دارد که توانایی کنترل موجودات و محیط مپ را دارد. روند بازی و سیستم گیمپلی کاملا به صورت داینامیک ساخته و پرداخته شده است و تصمیمات و اعمال گوناگون نتایج مختلفی را به بار خواهند آورد.
Shadow Realms پتانسیل تبدیل شدن به یک عنوان موفق دیگر در رزومه BioWare را دارد که در سال جاری برای PC عرضه خواهد شد.
Soma
سازنده: Frictional Games
ناشر: Frictional Games
پلتفرم: PlayStation 4, GNU/Linux, Microsoft Windows, OS X
در بازار کم کیفیت ژانر ترس یکی از محدود استودیوهایی که با نامی خوش از آنها یاد میشود استودیو مستقل سوئدی Frictional Games است. تجربه ساخت دو سری Penumbra و Amnesia در این ژانر و پلتفرم PC به راحتی آنها را در زمره برترینها قرار داده است. هدف شما در ساختههای منحصر بفرد این استودیو نیز مشخص است، جان سالم به در بردن از اتفاقات شوم روبرو بدون توان استفاده از سلاح گرم یا سرد. در ادامه همین روند پروژه جدید تیم سازنده که Soma نام دارد برای عرضه در سال جدید در حال ساخت است.
پس از قطع شدن ارتباط رادیویی ایستگاه تحقیقاتی PATHOS-2 که در اعماق اقیانوسها قرار دارد اتفاقات عجیبی روی میدهد و موجودات ماشینی بیگانه پس از ورود به ایستگاه سرنوشت کابوس واری برای کارکنان آن رقم میزنند. شما نیز برای جان سالم به در بردن از مهلکه باید دست به کارهای بسیار ناخوشایندی بزنید.
ساخت بازی با دید اول شخص از سال 2010 آغاز شده است و هم اکنون پروژه در مراحل پایانی خود به سر میبرد. خوشنامی استودیو مستقل سوِئدی به راحتی بهانهای است برای علاقهمندان به ژانر ترس جهت خرید این عنوان که برای پلتفرم PC و برای اولین بار برای کنسول و آنهم PS4 عرضه خواهد شد.
Splatoon
سازنده: Nintendo Entertainment Analysis & Development
ناشر: Nintendo
پلتفرم: Wii U
نینتندو همواره برای کنسولهای خود عناوین بزرگ و با کیفیت زیادی ساخته و برای Wii U نیز شاهد این روند بودهایم. ولی یکی از معدود اشکالاتی که از این کمپانی گرفته میشود، به کمبود IPهای بزرگ جدید برمیگردد. به شکلی که هر نسل بیشترین سهم از بازیهای بزرگ نینتندو متعلق به عناوین محبوب قدیمی بوده و کمتر شاهد ساخت بازی کاملاً جدیدی هستیم که عملکردی عالی داشته باشد. شاید بتوان Splatoon را تلاشی در این جهت دانست. عنوانی که توسط Nintendo EAD Group 2 ساخته میشود، زیرمجموعهای از نینتندو که بازیهای سرگرمکنندهای چون Wii Sports و تعدادی از نسخههای Animal Crossing از ساختههای آنها است.
Splatoon تأکید زیادی روی بازی تیمی دارد. به شکلی که اصل و اساس بازی بر پایه همکاری تیمی طراحی شده و بازیکنها را در دو تیم 4تایی مقابل یکدیگر قرار میدهد. بازیکنها در نقش کاراکترهایی به نام Inkling قرار میگیرند. Inklingها در شرایط طبیعی شکل و شمایل انسانی داشته و از اسلحههای خاصی استفاده میکنند که حالتی آبپاش مانند داشته و از آنها جوهر و مرکب شلیک میشود. هر تیم جوهری با رنگ مخصوص به خود را داشته و هدف اصلی در مسابقه، تسلط بر محیط است. تسلطی که توسط پاشیدن جوهر به محیط به دست آمده و هر تیمی که بخش بیشتری از محیط را به رنگ خود درآورده باشد، برنده مسابقه خواهد بود. این اسلحههای جوهرپاش نقش تهاجمی نیز داشته و میتوان با شلیک جوهر به سمت بازیکن حریف، او را به نقطه Respawn تیم او برگرداند. در کنار اسلحه جوهرپاش معمولی، مواردی چون بازوکا و نارنجک نیز وجود دارند که تأثیر بیشتری داشته و با یک بار پرتاب، بخش عظیمی از محیط را رنگی میکنند. Inklingها دارای حالت ظاهری دیگری هم هستند و میتوانند به موجوداتی اختاپوسمانند تبدیل شوند. در این حالت بازیکن سرعت بیشتری داشته و توانایی شیرجه زدن و شنا کردن در مسیر جوهرهای همرنگ تیم خود را داشته و حتی میتواند از دیوارها و بخشهای صعبالعبوریی که جوهری شدهاند نیز بالا رود. همچنین بازیکن توانایی مخفی شدن در جوهر تیم خود و غافلگیر کردن بازیکنهای حریف را هم دارد که استراتژیهای جالبی را به بازی اضافه میکند. در Splatoon کنترلر Wii U با صفحه نمایش خود کمک بزرگی به بازی کرده و بازیکنها میتوانند از طریق این صفحه، شاهد نقشه مبارزه بوده و دید بهتری نسبت به آن داشته باشند. به شکلی که محیطهای رنگ شده در این نقشه مشخص بوده و میتوان از این طریق استراتژیهای بعدی را تنظیم کرد.
بازی به دلیل استفاده از رنگهای متنوع و شاد، زیبایی خاص خود را داشته و یکی از رنگارنگترین بازیهای سال 2015 خواهد بود و با صحنههای شلوغ و مهیج خود، هیجان بالایی به همراه دارد. در زمینه موسیقی نیز از آهنگهای تورو مینگیشی (Toru Minegishi) استفاده شده که پیش از این روی عناوین مختلفی از سری بازیهای Mario و The Legend of Zelda کار کرده است. بازی دارای بخش تکنفره هم خواهد بود و نینتندو بازیکنهای علاقمند به عناوین تکنفره را فراموش نکرده است. در کنار بخشی که از هوش مصنوعی برای کنترل سایر کاراکترها استفاده میکند، حالت یک به یک نیز وجود خواهد داشت که در آن دو بازیکن به صورت آفلاین به رقابت با یکدیگر میپردازند. همچنین یک بخش داستانی هم وجود دارد که در آن بازیکن به جنگ لشکری از اختاپوسها میروند که تحت عنوان Octopus Army Corps از آنها یاد میشود. دشمنان این بخش انواع مختلفی داشته و هرکدام قدرتها و ویژگیهای خاص خود را دارند.
Splatoon به عنوان یکی از IPهای جدید نینتندو در نسل هشتم، از اهمیت بالایی برای این کمپانی برخوردار است و تا امروز با واکنشهای مثبتی از طرف اهالی رسانه همراه بوده است. عنوانی که در صورت طراحی مناسب، پتانسیل خوبی برای تبدیل شدن به یکی از محبوبترین بازیهای مولتیپلیر Wii U را داشته و میتواند زمینهساز شروع یکی دیگر از سری بازیهای بزرگ این کمپانی قدیمی شود.
Star Fox
سازنده: Nintendo Comprehensive Development Group
ناشر: Nintendo
پلتفرم: Wii U
یکی از قدیمیترین و پرطرفدارترین فرنچایزهای شرکت نینتندو، سری بازیهای StarFox است که تا به امروز عناوین مختلفی از آن برای کنسولهای این شرکت منتشر شده. عناوینی همچون StarFox Adventures و StarFox Assault که برای کنسول گیمکیوب منتشر شدند و از بازیهای پرطرفدار و زیبای این کنسول دوستداشتنی بشمار میرفتند ولی در کمال تعجب نسل هفتم کنسولها یک غایب بزرگ داشت و آن هم روباه دوستداشتنی ما McCloud بود که به همراه یاران وفادارش به خوابی طولانی رفت. پس از StarFox Command که در سال 2006 برای کنسول دستی DS منتشر شد دیگر شاهد عنوان جدیدی از سری نبودیم و طرفداران بازی تنها با نسخه پورت شده عنوان StarFox64 که در سال 2011 برای کنسول 3DS منتشر شد سعی در مرور خاطرات خوب گذشته داشتند، تا اینکه بالاخره در جریان نمایشگاه E3 سال 2014 شرکت نینتندو پس از 9 سال عنوانی جدید از سری بازیهای StarFox را با نام StarFox WiiU معرفی کرد.
در حال حاضر اطلاعاتی از داستان و شخصیتهای بازی در دست نبوده و هیچگونه تصویری از بازی منتشر نشده است. اندک اطلاعات موجود از گیمپلی نیز در نمایش اولیه بازی که پشت درهای بسته برای خبرنگاران برگزار شده به بیرون درز پیدا کرده است. طبق گفته افراد حاضر در نمایش اولیه بازی، گیمپد WiiU نقشی کلیدی در آن داشته و نمای داخلی سفینهها را به ما نشان میدهد، در حالی که از تلویزیون نمایی کامل از پشت سفینه را شاهد هستیم. هدفگیری در بازی نیز بوسیله سنسورهای حرکتی گیمپد انجام شده و به صورت کلی گیمپد کنسول نقشی کلیدی در تجربه بازی دارد.
در پایان لازم به ذکر است که این عنوان توسط استاد میاموتو در حال ساخت بوده و با اینکه اطلاعات خاصی از آن در دست نیست ولی پیشینه موفق بازی و حضور میاموتو بعنوان نفر اصلی پروژه خود به خود باعث میشود تا StarFox تبدیل به یکی از مورد انتظارترین عناوین سال 2015 شود.
Super Meat Boy Forever
سازنده: Team Meat
ناشر: Team Meat
پلتفرم: Mobile Platforms, Steam
چهار سال قبل Team Meat عنوانی را برای PC و X360 منتشر کرد که با موفقیتهای زیادی همراه شده و تبدیل به یکی از بهترین بازیهای مستقل نسل قبل شد. بازی Super Meat Boy در عین حال که یکی از دشوارترین بازیهای نسل گذشته لقب گرفت، با گیمپلی سریع و جذاب خود ساعتها بازیکنها را مشغول میکرد و اینک نسخه جدیدی از بازی در دست ساخت است.
Super Meat Boy: Forever قرار است یک بار دیگر کنترل کاراکتر عجیب Meat Boy را به بازیکن داده و این پسرک مظلوم را با حوادث مختلفی همراه کند. مهمترین نکته در مورد عنوان جدید، به پلتفورمهای آن مربوط میشود. این بار علاوه بر PC، نسخهای مخصوص تلفنهای همراه و تبلتها نیز ساخته میشود که همین موضوع نیازمند تغییراتی در گیمپلی بازی است. برخلاف نسخه قبل که کنترل Meat Boy کاملاً در اختیار بازیکن بود، این بار سبک بازی به سمت عناوین Runner حرکت کرده و کاراکتر به صورت اتوماتیک در محیط حرکت میکند و کنترل مواردی چون پرش، لیز خوردن و فرود سریع روی زمین برعهده بازیکن است. شاید این موضوع در نگاه اول نگرانکننده به نظر برسد و باعث ایجاد این تصور شود که بازی سادهتر از قبل شده، ولی اینگونه نیست و همچنان با عنوانی سخت و چالشی روبرو هستیم که شاید حتی به خاطر عدم کنترل مستقیم خود Meat Boy، سختتر از قبل نیز شده باشد. برخلاف اکثر بازیهای Runner که حالتی نامحدود دارند و بازیکن تا زمانی که شکست نخورده به حرکت خود ادامه میدهد، در اینجا مراحل مختلفی وجود دارند که در قالب 6 فصل در بخش داستانی قرار گرفته و هرکدام آغاز و پایان خود را دارند. مانند نسخه اصلی، باز هم باسهای مختلفی برای بازی طراحی شدهاند که در انتهای مرحله مبارزهای نفسگیر با بازیکن خواهند داشت. باسهایی که قرار است تعداد آنها دو برابر نسخه اصلی باشد. البته خود این مراحل به صورت تصادفی ایجاد میشوند و هرکدام از چند بخش تشکیل شدهاند که با هر بار مرگ کاراکتر، حالتی متفاوت به خود میگیرند. همچنین Super Meat Boy: Forever دارای بخش بیانتهایی هم خواهد بود که بازیکنها میتوانند در آن به ثبت رکورد و امتیازگیری مشغول شوند و چالشهای روزانه هم در این قسمت وجود خواهد داشت.
یکی از جالبترین ویژگیهای Super Meat Boy، دنیای تاریک آن بود. بخشی که به موازات مراحل معمولی وجود داشت و با درجه سختی بالای خود، بازیکنها را به خوبی درگیر میکرد. این بخش در بازی جدید نیز حضور دارد و در کنار آن، مانند نسخه قبلی کاراکترهای متنوعی از سایر بازیها مخصوصاً عناوین مستقل نیز مهمان بازی هستند. بازی از نظر بصری شباهت زیادی به نسخه قبلی دارد، ولی از نظر موسیقی تفاوتهایی با آن داشته و دیگر خبری از موسیقیهای دنی بارانوسکی (Danny Baranowsky) نخواهد بود و به جای آهنگهای قبلی که حالتی الکترونیکی داشتند، این بار بیشتر شاهد موسیقیهای تولید شده با گیتار و درام معمولی خواهیم بود.
ادموند مکمیلن (Edmund McMillen) و تامی رفنس (Tommy Refenes) پیش از این ثابت کردهاند که توانایی خلق آثاری سرگرمکننده و اعتیادآور را دارند. باید منتظر ماند و دید که این دو بازیساز مستقل این بار چه معجون جدیدی برای بازیکنها در نظر گرفتهاند.
, Superhot
سازنده: BlueBrick
ناشر: —
پلتفرم: Windows, OS X, Linux, Xbox One
خیلی از بازیهای مستقل در ابتدا از یک ایده اولیه شکل میگیرند که به صورت ابتدایی طراحی شده و با عملکرد مناسب خود، زمینهساز ساخت نسخه اصلی و کامل میشوند. یکی از این عناوین Superhot است که در سال 2013 و در جریان چالش 7 روزه بازیسازان مستقل برای تولید یک بازی FPS ساخته شد و توانست موفقیتآمیز عمل کند. این نسخه اولیه را در حال حاضر میتوان در سایتهایی چون Miniclip تجربه کرد. در سال 2014 سازندگان بازی تصمیم به جذب سرمایه برای ادامه کار روی بازی و ساخت نسخهای کاملتر و حرفهایتر گرفتند. Superhot Team برای این کار در سایت Kickstarter صفحهای برای بازی ایجاد کرده و توانست در عرض 24 ساعت، به مبلغ مورد نظر خود یعنی 100هزار دلار دست یابد. بعد از آن بود که کار ساخت بازی با سرعت ادامه پیدا کرد و بعدها در کنار نسخه PC، نسخهای هم برای Xbox One در نظر گرفته شد.
گیمپلی Superhot ارتباط تنگاتنگی با مفهوم زمان دارد. برخلاف خیلی از بازیهایی که بازیکن در آنها توانایی کنترل زمان و متوقف کردن یا کند کردن آن را دارد، در اینجا زمان به صورت موازی با حرکات بازیکن به پیش میرود. به این معنی که در صورت عدم حرکت بازیکن، زمان نیز ثابت بوده و با راه رفتن بازیکن در محیط، زمان هم به حرکت درمیآید. این ایده جالب باعث خلق موقعیتهای منحصربفردی شده که بیشتر از همه در مبارزه با دشمنان به چشم میخورند. برای مثال در حال راه رفتن هستید و دشمن به سمت شما تیراندازی میکند. حال کافی است حرکت نکنید تا گلوله دشمن در هوا معلق بماند و بعد با حرکت به سمت چپ یا راست، گلوله هم حرکت کرده و از کنار شما عبور خواهد کرد. حال و هوایی که تا حدودی یادآور The Matrix بوده و لحظات جذاب و مفرحی را ایجاد میکند. بازی دارای لیست متنوعی از انواع سلاحها بوده و از مواردی چون شاتگان و مسلسل تا نارنجک را شاهد هستیم و حتی سلاح سردی مانند کاتانا نیز در بازی وجود خواهد داشت که میتوان به وسیله آن، گلولههای دشمن را از وسط نصف کرد. مراحل متنوعی برای Superhot طراحی شدهاند و علاوه بر درگیری داخل ساختمانها، محیطهای خارجی و صحنههای سینمایی زیادی نیز در انتظار بازیکن خواهند بود و مواردی چون انفجارهای بزرگ نیز در بازی وجود خواهند داشت. انفجارهایی که لذت متوقف کردن آنها را در کمتر عنوانی میتوان تجربه کرد.
به گفته سازندگان بازی قرار است شاهد داستانی جالب و درگیرکننده در Superhot باشیم. داستانی که البته نحوه روایت آن خیلی مستقیم نبوده و با شکل و شمایل متفاوتی روایت خواهد شد. بازی از نظری بصری شباهت زیادی به نسخه اولیه دارد و شاهد لوکیشنهایی با رنگآمیزی ساده خواهیم بود و کاراکترهای بازی نیز اکثراً با رنگ قرمز به خوبی در محیط مشخص شدهاند. در عین حال بهبودهایی نیز در گرافیک بازی ایجاد شده و نورپردازی و افکتهای مختلفی به آن اضافه شده است که بازیکن را بیش از پیش در Superhot غرق میکند. همچنین به دلیل FPS بودن بازی، هدست واقعیت مجازی Oculus Rift به خوبی با آن هماهنگ خواهد بود و سازندگان بازی در Superhot Team نیز از این فرصت استفاده کرده و از این وسیله پشتیبانی خواهند کرد.
در روزگاری که بازیهای FPS اکثراً شبیه یکدیگر شده و کمتر عنوان متفاوت و خاصی را میتوان تجربه کرد، ساخت عنوان جدید و خلاقانهای چون Superhot یک غنیمت بوده و امیدواریم بازی نهایی عملکردی درخشان داشته باشد.
Syberia III
سازنده: Benoît Sokal
ناشر: Anuman Interactive
پلتفرم: Microsoft Windows, OS X, PlayStation 4, Xbox One, iOS, Android
PCبازهای قدیمی کشور حتما با بازی زیبا و خاطره انگیز Syberia که در سال 2002 منتشر شد آشنایی دارند. بازی که بیشتر از همه در آن زمان به خاطر گرافیک بصری زیبا، معماهای پیچیده، داستان جذاب و شخصیت دوست داشتنی کیت واکر به محبوبیت زیادی بین بازیکنان ایرانی دست پیدا کرد. شماره سوم از این سری اما وارد گرداب تولید شد. برای اولین بار در سال 2009 بود که Microïds سازنده عنوان اصلی اعلام کرد که بازی در حال ساخت است و سال 2010 برای PC و PS3 به عنوان یک بازی سه بعدی کامل عرضه خواهد شد اما دیری نگذشت که مشخص شد کمپانی تازه در حال مذاکره با Benoît Sokal، سازنده عنوان اصلی است و حتی مشکلات حقوقی پیرامون خریده شدن کمپانی توسط Anuman Interactive حل نشده است! مشکل دیگر این بود که Sokal میخواست یک بازی سه بعدی AAA بسازد که این کار بودجه فراوانی میطلبید که از عهده Anuman خارج بود. سرانجام در سال 2012 بود که صفحه فیسبوک Microïds اعلام کرد که Sokal رسما با آنها برای نوشتن داستان Syberai III قرارداد امضا کرده و بازی نیز از مرحله پیش تولید خارج شده است. در سال 2014 نیز نخستین تصاویر بازی به نمایش درآمد که نشان داد بازی باز هم در سبک ادونچر با دوربین ایزومتریک خواهد بود که باعث خوشحالی طرفداران در سرتاسر دنیا شد.
Syberia III دنباله مستقیم عنوان قبلیست و دقیقا از جایی شروع میشود که Syberia II تمام شده بود. مردم قبیله Youkol به طرز معجزه آسایی کیت را نجات میدهند و این وکیل زبردست با گشت و گذار در میان مردم قبیله، با آداب و رسوم و فرهنگ آنها آشنا میشود و آنها را در سفری که در پیش دارند راهنمایی میکند. سفری که به نظر این بار پیچیدهتر از هر زمانی خواهد بود. Syberia III این بار و بر خلاف اعلام اولیه، برای تمامی سیستمهای موجود عرضه خواهد شد. مطمئنا دیدار دوباره کیت واکر بعد از بیش از 10 سال انتظار، برای بسیاری از خوانندگان این مطلب، دیداری هیجان انگیز خواهد بود.
Tales of Zestiria
سازنده: Bandai Namco Studios
ناشر: Bandai Namco Studios
پلتفرم: Playstation 3
در نسل هفتم شرکت نامکوباندای با اتخاذ استراتژیهای هوشمندانه توانست محبوبتر و موفقتر از گذشته ظاهر شده و خود را بعنوان یکی از بهترین ناشران ژاپنی بازیهای ویدیویی معرفی کند.
یکی از هوشمندانهترین حرکات نامکوباندای، توسعه دادن 4 عنوان جدید و بازسازی یکی از محبوبترین عناوین سری (Symphonia) برای کنسولهای نسل هفتم بود (بدون در نظر گرفتن عناوین منتشر شده برای کنسولهای دستی). در شرایطی که غولهای سبک و رقبای قدیمی و دستنیافتنی گذشته همچون فاینالفانتزی، دراگون کوئست، پرسونا و… یا در شرایط خوبی نبودند و یا خبری از انتشار نسخه جدید آنها نبود، این سری بازی Tales of بود که با انتشار عناوین مختلف و ارایه گیمپلی جذاب و عامهپسندتر نسبت به رقبای خود توانست بهترین استفاده را از این فرصت بوجود آمده کرده و به صورت تساعدی به محبوبیت خود بیافزاید. در حال حاضر سری بازیTales of درحال تجربه بهترین شرایط خود طی 20 سال گذشته است و با عرضه عناوین موفق و طرفداران پروپا قرصی که برای خود دست و پا کرده، قدرتمندتر از همیشه خود را برای عرضه پانزدهمین شماره اصلی در سری آماده میکند.
Tales of Zestiria پنجمین و آخرین بازی از عناوین اصلی سری است که فقط برای نسل هفتم منتشر میگردد. داستان بازی در رابطه با پسر جوانی بنام Sorey بوده که سفر خود را برای مبارزه و نابودی Hyoma (هیولاهایی که از احساسات منفی انسانها متولد شدهاند) آغاز میکند و در این راه افراد زیادی از جمله اعضای قبایل بهشتی که از زمانهای دور وظیفه ایجاد توازن در جهان را داشته با او همراه میشوند تا دنیای در ورطه نابودی را نجات داده و صلح و آرامش را بار دیگر به سرزمین برگردانند.
یکی از مهمترین تغییرات Zestiria نسبت به عناوین پیشین سری نحوه مبارزات است به گونهای که برای اولین بار در سری بازیهای Tales of مبارزات در نقشه اصلی بازی پیگیری شده و دیگر پس از برخورد بازیکن با دشمن برای شروع مبارزه به محیط دیگری منتقل نمیشوید. همین مسئله تغییرات زیادی را در نحوه استراتژی مبارزات بوجود آورده به گونهای که دیگر مثل گذشته در هر قسمت از نقشه با خیال راحت به سراغ دشمن نمیروید و پیدا کردن مکانی امن اولین قدم برای شروع هر مبارزه است، مسلماً مبارزه با یکی از هیولاهای عظیمالجثه سری در یک راهروی تنگ و باریک کار عقلانی به نظر نمیآید!
Zestiria را میتوان آینده سری Tales of دانست که در صورت موفق بودن ایدههای جدید آن، باعث بوجود آمدن تغییرات زیادی در عناوین پیشروی سری میگردد و چه خوب که قبل از ورود Tales of به نسل هشتم این ایدههای جدید بهمراه المانهای قدیمی و محبوب سری عنوانی را تشکیل دادهاند تا شاهد عرضه آخرین JRPG بزرگی باشیم که به صورت اختصاصی برای کنسول نسل هفتمی سونی منتشر میگردد.
Tekken 7
سازنده: Bandai Namco Games
ناشر: Bandai Namco Games
پلتفرم: Arcade
خاطرات و تجربیات لذت بخش از یک چیز یا یک شخص به سختی از یاد میروند حتی اگر آن چیز یا آن شخص باعث به یاد آوردن اتفاقات بد اخیر باشند. سری بازی Tekken نیز از این قاعده پیروی میکند. نسخه های اول تا پنجم این سری بازی یاد آور خاطرات بی نظیر و فوق العاده ای هستند که مسلما هر بازیکنی آن را فراموش نمیکند اما عملکرد ضحیف این سری بازی در نسل هفتم بازی ها یعنی Tekken 6 تیر سختی بر قلب طرفداران این بازی بود. هر چند بصورت کلی کیفیت بازی آنچنان بد نبود اما به هیچ وجه یک تجربه منحصر به فرد که از یک عنوان رسمی Tekken انتظار میرود نبود. البته بصورت کلی نسل قبل، نسل خوبی برای سازندگان ژاپنی به مانند قبل نبود اما حال نسل تازه و قدرتمند هشتم فرا رسیده و اینبار نوبت این است که Tekken جایگاه و قدرت از دست رفته اش را بازیبابی کند آن هم با موتور قدرتمند بازیسازی Unreal Engine 4 و بر روی کنسول های نسل هشتم با نام Tekken 7.
عنصری که باعث عظیم شن طرفداران سری بازی Tekken در نسخه های قبل شده بود صد البته گرافیک همیشه پرچم دار و بدون شک گیم پلی لذت بخش و بدون آلایش آنها بوده است که نسخه هفتم نیز قرار است همین معجون زیبا را با UE4 برای طرفداران به ارمغان بیاورد. گیم پلی سری بازی های Tekken بر خلاف دیگر عنوان های رقیبش به مانند Street Fighter و Virtual Fighter پیچیدگی و دشواری های معمول را ندارد و به اصطلاح همیشه با دکمه زنی های بی وقفه و بدون فکر خلاصه شده است و اما در نسخه هفتم شاهد پیشرفت فنون ها و ضربات پشت سرهم(کمبو) خواهیم بود هرچند که به ذات اصلی گیم پلی ضربه نخواهد زد و این بازی همچنان گیم پلی لذت بخش خود را حفظ میکند و برای صحت گذاری بر این موضوع دو قابلیت جدید Rage Art و Power Crush معرفی شده اند که هر کدام بعد جدیدی به گیم پلی داده اند. اولین قابلیت در مواقعی استفاده دارد که جان کاراکتر شما نزدیک به اتمام است و در اواخر بازی این قابلیت فعال شده و ضربات شما به حریف چندین برابر اثر میگذارد و قابلیت دوم بازی یعنی Power Crush در مواقعی به کمک شما میآید که در حال زدن ضربات بی وقفه هستید و حریف به شما ضربه ای وارد میکند اما کمبو شما متوقف نمیشود هر چند که ضربات حریف اثر خودشان را بر جان کاراکتر شما میگذارد.
Tekken 7 عنوان بسیار مهمی برای سازندگان آن و صد البته برای طرفداران همیشه وفادار آن است و هر چند که داستان آنچنان تاثیر و اهمیتی در این بازی نداشته است اما در این قسمت بنظر میرسد شاهد یک داستان زیبا و احساسی باشیم.
The Tomorrow Children
سازنده: SCE Japan Studio, Q-Games
ناشر: Sony Computer Entertainment
پلتفرم: PlayStation 4
استودیو Q-Games سازنده سری بازیهای PixelJunk به کمک SCE Japan Studio سرگرم کار روی عنوان جدیدی است که بیشترین تمرکز را روی همکاری بازیکنها با یکدیگر دارد.
اولین نکتهای که در برخورد با The Tomorrow Children توجه افراد را به خود جلب میکند، اتمسفر بازی است. موضوعی که با الهامگیری از حال و هوای حاکم بر اتحاد جماهیر شوروی و جو خاص آن دوران طراحی شده است. از پرچمها و طرحهای مختلف گرفته تا رنگبندی بازی و موسیقیهای آن، همگی تحت تأثیر این فضا ساخته شدهاند و ترکیبی جالب و دیدنی ایجاد کردهاند. داستان بازی به آزمایشات شوروی در دهه 1960 برمیگردد که باعث بروز مشکلات زیادی شده و نسل بشر را به خطر میاندازد. 90 سال بعد تعداد اندک انسانهای باقیمانده از تکنولوژی جدیدی استفاده میکنند تا با اعزام کلونهایی به سمت اهداف مورد نظر، بار دیگر شرایط را برای حضور مناسب انسانها در زمین فراهم کنند.
بازیکنها در The Tomorrow Children در نقش این کلونهای عروسکمانند انجام وظیفه کرده و سعی در توسعه شهرها خواهند داشت. این موضوع بدون در دست داشتن منابع مورد نیاز عملی نیست و بنابراین یکی از مهمترین بخشهای بازی کند و کاو در معادن و بهدست آوردن منابع اولیه است. موضوعی که با استفاده از ابزارآلاتی چون بیل و چکش امکانپذیر خواهد بود. این بخش از بازی تا حدودی یادآور عنوان Minecraft است که در آن بازیکن در دل محیط به جستجو پرداخته و منابع مورد نیاز خود را تأمین میکند. البته کاراکترهای بازی بدون دستمزد این کار را انجام نمیدهند و بعد از انجام هر کاری، امتیاز گرفته و با واریز امتیازها به دفاتر مخصوص، کوپن دریافت میکنند. این کوپنها هم برای موارد مختلفی استفاده میشوند و میتوان توسط آنها به Perkهای جدید دست پیدا کرد. برای مثال اگر حوصله ندارید که هر بار در صف بایستید، میتوانید Perk مخصوصی به نام Sharp Elbows را خریداری کرده و با ایستادن در صفها خداحافظی کنید. از جمله مواردی که به بالاتر رفتن حس همکاری و روابط اجتماعی حاکم بر بازی کمک میکند، انتخابات است. هر چند وقت یک بار انتخاباتی صورت میگیرد و بازیکنها توسط رأیهای خود شهرداری را از بین خود تعیین میکنند که این شهردار میتواند در مورد هزینهها و نحوه استفاده از منابع و … تصمیمگیری کند.
منابعی که از کار در معدن یا موارد دیگر بهدست میآورید، میتواند صرف ساخت سازههای مختلف شده یا برای تولید آیتمهایی چون سلاحها و وسایل نقلیه به کار رود. سلاحها از موارد معمولی چون کلاشنیکف شروع شده و تا نمونههایی مانند ضد هوایی را شامل میشوند. اسلحههایی که بازیکنها باید توسط آنها نیروهای دشمن را نابود کرده و از شهر خود محافظت کنند. دشمنان بازی اکثراً حالتی روباتیک داشته و شامل موارد متنوعی چون عنکبوتهای عظیمالجثه، روباتهای گودزیلامانند و … میشوند. حتی میتوان بعد از نابود شدن این موجودات، از بدن آنها نیز منابع زیادی بهدست آورد. همچنین وسایل نقلیه مختلفی از اتومبیلهای عادی تا تانک و همینطور جتپک را در بازی شاهد خواهیم بود. گذشته از این موارد، آیتمهای دیگری نیز در بازی وجود دارند که برای مثال میتوان به ماتروشکاها (نوعی عروسک روسی) اشاره کرد. بازیکن با پیدا کردن این ماتروشکاها در گوشه و کنار محیط میتواند آنها رو روی جایگاه مخصوصی که در بازی وجود دارد گذاشته و شاهد تولید کارگران جدیدی شود که به او کمک خواهند کرد.
The Tomorrow Children در کنار ظاهر ساده خود، از گرافیکی زیبا و چشمنواز بهره میبرد که حالتی خاص و منحصربفرد به بازی داده است. گرافیکی که در آن از تکنیکهای مختلفی استفاده شده و از نظر هنری نیز در سطح مطلوبی قرار دارد. بازی پتانسیل این را دارد که تجربهای متفاوت و جذاب را برای علاقمندان به این سبک از بازیها فراهم آورد و یکی از عناوین خاص در دنیای بازیهای مولتیپلیر لقب گیرد.
The Witness
سازنده: Jonathan Blow
ناشر: Jonathan Blow
پلتفرم: PlayStation 4, iOS, Microsoft Windows
The Witness نام جدیدترین ساخته Jonathan Blow مغز متفکر پشت بازی تحسین شده Braid است. بازی که در سال 2008 عرضه شد و توانست بسیاری از بازیکنان و منتقدان سرتاسر دنیا را شگفت زده کند. یک سال بعد، Blow جدیدترین ساخته خود The Witness را معرفی کرد. بازی در ابتدا قرار بود برای PC و iOS عرضه شود ولی Blow بعدا تصمیم گرفت بازی را برای کنسولهای 360 و PS3 نیز عرضه کند ولی دیری نگذشت که به این نتیجه رسید کنسولها توان پردازش چیزهایی که او در سر داشت را ندارند و به همین خاطر پروژه را به نسل بعد منتقل کرد ولی از نظر کنسولی، در انحصار زمانی PS4.
The Witness یک عنوان پازل اول شخص است که کاراکتر بی نامی را در جزیرهای مملو از سازهها و ساختمانها و بناهای طبیعی رها میکند. نقشه جزیره شامل 10 منطقه است که دور تا دور یک کوه واقع شدهاند و کوه، بیانگر هدف نهایی بازیکن خواهد بود. هر منطقه پر است از پازلهای گوناگون و متنوع. با حل تمام پازلهای هر منطقه، به منطقه بعدی میروید. بازیکن باید تمامی پازلهای حداقل 7 منطقه از 10 منطقه بازی را حل کند تا به پازل نهایی که در بالای کوه است رسیده و با حل آن، بازی را کامل کند.
The Witness در نمایشگاه Penny Arcade Expo 2010 قابل بازی بود و بازخوردهای خوبی را نیز دریافت کرد. Blow در سال 2013، هزینه ساخت بازی را چیزی حدود 2-3 میلیون دلار اعلام کرد و در آگوست 2014، خبر از اتمام ساخت بازی داد. The Witness به طور هم زمان برای Windows، iOS و PS4 در سال 2015 عرضه خواهد شد. خوشبختانه احتمال عرضه بازی بر روی Xbox One دور از ذهن نیست.
Tony Hawk’s Pro Skater
سازنده: TBA
ناشر: Activision
پلتفرم: TBA
کمتر کسی پیدا میشود که با دنیای اسکیتبوردها آشنا بوده و نام انتونی فرنک هاک (Anthony Frank Hawk) معروف به تونی هاک (Tony Hawk) را نشنیده باشد. اسکیتبازی که با مهارت بالای خود و حرکات زیبایی که با اسکیتبورد انجام میدهد، لحظاتی تماشایی و زیبا را خلق میکند. در سال 1999 بود که این اسکیتباز معروف وارد صنعت بازی شد و با استودیو Neversoft در ساخت عنوانی مشارکت کرد که تبدیل به یکی از بهترین بازیهای نسل پنجم شد. بازی Tony Hawk’s Pro Skater با کیفیت بالای خود توانست به محبوبیت عظیمی دست یافته و نسخه دوم آن نیز عملکردی درخشان داشته و این سری را خیلی سریع به جایگاه بالایی برساند. سری بازیهایی که تا مدتها کیفیت بالایی داشتند، تا اینکه کمکم در سراشیبی قرار گرفته و از کیفیت و محبوبیت آنها کاسته شد. آخرین نسخه اصلی Tony Hawk در سال 2007 با عنوان Tony Hawk’s Proving Grounds منتشر شد که نتوانست در حد و اندازه نام این سری ظاهر شود، هرچند بعد از آن تعدادی نسخه فرعی نیز منتشر شد. نکته جالب اینجاست که در همان سال 2007، کمپانی EA بازی Skate را منتشر کرد که با دنیای اسکیتبوردها در ارتباط بود. عنوانی که با وجود کیفیت مناسب خود، بعد از 3 نسخه و در سال 2010 به کار خود پایان داد.
چندی پیش خبر کوتاهی در مورد ساخت نسخه جدید Tony Hawk منتشر شد. همهچیز به اکانت Twitter تونی هاک برمیگشت که در آن خبر از همکاری تازهای با Activision برای تولید بازی جدید برای کنسولهای جدید در سال 2015 داده بود. بازیای که قرار است در کنار عنوانی که برای پلتفورمهای همراه و سیستمعاملهای iOS و Android ساخته میشود، سالی پربار را برای علاقمندان به این سری فراهم کند. هیچگونه اطلاعاتی از بازی منتشر نشده و هنوز استودیوی سازنده بازی نیز مشخص نیست و البته این بار نمیتوانیم شاهد ساخته شدن بازی توسط Neversoft باشیم. این استودیو که تمام عناوین اصلی Tony Hawk را ساخته بود و سری Guitar Hero را نیز در کارنامه داشت، اواسط سال گذشته بعد از 20 سال به کار خود پایان داده و با استودیو Infinity Ward ترکیب شد. در حال حاضر برای قضاوت در مورد نسخه جدید Tony Hawk خیلی زود است، ولی طرفداران بازی میتوانند امیدوار باشند این سری بعد از استراحتی طولانی، با حال و هوایی تازه بازگشته و لحظاتی مفرح و سرگرمکننده را با خود همراه داشته باشد.
Torment: Tides of Numenera
سازنده: inXile Entertainment
ناشر: —
پلتفرم: Windows, OS X, Linux
آیا سبک RPG مرده است؟ آیا گیمرها دیگر حوصله خواندن دیالوگهای طولانی را ندارند؟
آنچه که تا به حال از Torment: Tides of Numenera دیدهایم و شنیدهایم نوید این را میدهد که این عنوان در هنگام عرضه، بدونشک جواب منفی محکمی برای سوالات بالا خواهد بود.
Torment: Tides of Numenera، مسلما یکی از موردانتظارترین عناوین برای RPGباز هاست. این بازی یک RPG تکنفره با دوربین ایزومتریک، و در واقع دنباله معنوی Planescape: Torment محسوب میشود که در سال 1999 عرضه شد و علاوه بر اینکه مورد تحسین منتقدین بسیاری قرار گرفت، استانداردهای جدیدی را در این سبک تعریف کرد. Torment جدید توسط inXile Entertainment، شرکتی که اخیرا عنوان موفق Wasteland 2 را عرضه کرد، با موتور گرافیکی Unity در حال ساخت است.
داستان این عنوان در دنیای خیالی Numenera و در عصری که توسط عالمان، Ninth World نام گرفته است به وقوع میپیوندد. این عالمان معتقدند که پیش از این زمان، هشت عصر بزرگ وجود داشته که بنا به دلایلی نامشخص از بین رفته اند و خرابهها و بقایایی عجیب و ماورای تصور بشر از امپراتوریهای عظیم آن دوران باقی مانده است.
ارباب بزرگی با انجام پژوهشهایی جنونوار و طولانی، مدت مدیدی را صرف مطالعه در مورد نحوه فرار از مرگ کرده و سرانجام میتواند با استفاده از میزبانهای متعدد (ترک بدن فیزیکی خود و تولد دوباره در بدنی دیگر)، قرنهای بسیاری را زندگی کند و به موجودی فناناپذیر تبدیل شود. اما این روش او یک اثر جانبی نیز داشت و آن هم Last Castoff (شخصیت اول بازی) است. به هنگام ترک این بدنها هر کدام از آنها هوشیاری خود را به دست آورده در حالی که هیچ حافظهای از گذشته به خاطر نداشتند. اعمال این مرد، که برخی او را Changing God مینامیدند، باعث جلب توجه دشمنی کهن با نام Angel of Entropy میشود که قصد نابود کردن این مرد و مخلوقاتش را دارد. حال این وظیفه شماست که به عنوان Last Castoff، ارباب خود را پیش از آنکه Angel of Entropy او را پیدا کند، بیابید. همچنین جواب سوال اصلی بازی را: زندگی یک نفر چه اهمیتی دارد؟
این عنوان، با کمکهای مردمی ساخته خواهد شد و جالب توجه است که توانست در کمپین کیکاستار با رسیدن به مبلغی نزدیک به 4 میلیون دلار، که بسیار فراتر از هدف مالی تعیین شده توسط سازندگان بود، رکورد جدیدی ثبت کند.
Torment: Tides of Numenera همانگونه که طرفداران انتظار دارند، از لحاظ دیالوگها و گفتمان بین شخصیتهای بازی، بسیار غنی خواهد بود. به عنوان مثالی برای توصیف گیمپلی Torment میتوان سری Dragon Age را در نظر گرفت. اما Torment تجربهای سنتیتر، را در قالب یک بازی RPG ارایه خواهد داد. بیشترین تمرکز Torment بر روی داستان و شخصیتهای آن است. در Torment شما بین دنیاهای مختلفی سفر خواهید کرد، همپیمانان و دشمنانی پیدا خواهید کرد و از حقیقت پرده بر خواهید داشت. حقیقتی که برای همیشه، دنیای Numenera را تغییر خواهد داد. گذشتهای را کشف خواهید کرد که ارباب شما آن را دزدیده است. گذشته را بازیابی خواهید کرد تا آینده را داشته باشید. انتخابها همگی به دستان شماست. انتخابهایی که میراث شما را شکل خواهند داد.
حال باید دید که رکوردزنی Torment، در هنگام عرضه آن نیز اتفاق خواهد افتاد یا خیر.
Total War: Attila
سازنده: The Creative Assembly
ناشر: Sega
پلتفرم: Microsoft Windows
وقتی بحت و جدل ما بین بازی های استراتژی مطرح میشود مبنی بر اینکه کدام یک از آنها بهترین عنوانی است که تاکنون منتشر شده است، نام یکی از بازیهای سری Total War مابین گفتوگو ها می درخشد. هر یک از بازی های ساخته شده از این سری، ویژگی های مخصوص به خود را داشته اند که می تواند بهترین عنوان این سری، نسخه Rome را نام برد که از المان های موفقی برخوردار بود و زمینه گسترش المانهای خاص این سبک نقش موثری هم داشته است. Attila را که سال 2015 منتشر می شود میتوان پسر خلف Rome دانست که سعی میکند بار دیگر شکوه این سری را بازگرداند. در این نسخه شاهد دوازده Faction مختلف هستیم که یکی از غنیترین بازیهای این سری را به ارمغان میآورد. هرچند قطعاً Factionهای دیگری هم هنگام عرضه بازی معرفی خواهند شد. یکی از نکات جذاب این بازی شایعه قابل بازی بودن Huns است که محافل بخصوص انجمن های مخصوص بازیهای استراتژی را خوب گرم کرده است.
Unreal Tournament
سازنده: Epic Games
ناشر: —
پلتفرم: Linux, Microsoft Windows, OS X
Unreal Tournament از بدو تولد موتور Unreal همپای آن عرضه شده است. شوتر اول شخصی که نه تنها ویترین قابلیتهای متنوع موتور بازیسازی اپیک و بازاریاب آن بوده است بلکه در دوره 15 ساله عمرش با نمرات بالای خود نشان داده که یک سری کم نقص است.
آنچه که سری Unreal را از بقیه اول شخصها متمایز کرده است انیمیشن حرکات و پرش کرکترها است. در حالیکه اکثر بازیها از مکانسیم سادهای برای پرش و حرکت استفاده میکنند در Unreal شما میتوانید با دو بار فشار دادن یک جهت منحصربفرد، در آن جهت پرش کنید. افزودن ویژگی استفاده از دیوار برای پرش و همچنین پرش دوگانه و ترکیب آن با سیستم نشانهگیری و تیراندازی، تجربه به غایت منحصربفردی برای ما بوجود آورده بود.
پس از چند سال استراحت، اولین نسخه از سری در قالب نسل جدید موتور یعنی نسخه 4 در شرف عرضه به سر میبرد. البته اطلاعات زیادی از نسخه جدید در دسترس نیست اما گفته شده که همه کاربران در این نسخه میتوانند از آپدیتهای هفتگی بهره ببرند، امری که در نسخههای قبل فقط برای استودیوها میسر بود.
با عرضه نسخه جدید Unreal Tournament گمانهزنیها برای بدل شدن Fortnite به یگانه ویترین موتور Unreal رنگ باخته و این دو بازی در کنار هم به نمایش انعطاف پذیری موتور Unreal خواهند پرداخت.
Until Dawn
سازنده: Supermassive Games
ناشر: Sony Computer Entertainment
پلتفرم: PlayStation 4
تنها تفاوتی که میتوان در میان فیلمهای ترسناک سینمایی و عناوین ترسناک در صنعت گیم یافت؛ این است که بازیها فقط و فقط برروی عوامل ترسناک ماورایی تمرکز دارند. از میان انبوه عناوین Horror چه قدیمی و چه جدید، همه و همه یک شخصیت را معرفی میکنند که باید در میان انبوهی از موجودات ترسناک اعم از جن، زامبی، روح و… زنده مانده و گاهی هم از عزیزان خود مراقبت کنند. در این میان صنعت سینما برخی فیلمها مانند The Stranger و The Vacancy را در دل خود جای داده که در همان سبک ترسناک هستند؛ اما برای ترساندن مخاطب از قاتلهای روانی که چند نفر را در یک مکان خلوت مورد آزار و اذیت و شکنجه قرار میدهند. حال در این میان شاهد عنوان متفاوتی به نام Until Dawn هستیم؛ بازی خاصی که علاوه بر فیلمهای یاد شده، از نظر گیمپلی یادآور عناوین David Cage هم هست. UD که ابتدا قرار بود برای PS3 و با پشتیبانی از Move منتشر شود، در August سال 2014 با طراحی دوباره و برای PS4 معرفی شد. Supermassive Games که وظیفه ساخت بازی را بر عهده دارد، بازیگر معروف “Hayden Panettiere” را به عنوان شخصیت اصلی قرار داده و روایتگر 8 نوجوانی است که برای سالروز مرگ دوستشان در یک کلبه گرد هم آمدهاند و طعمهی یک قاتل زنجیرهای میشوند. گیمپلی بازی برپایه انتخابهای مختلفی است که در مقابل بازیکن قرار میگیرد؛ برای مثال این که فرار کنید یا زیر تخت قایم شوید دست شماست و صدالبته که باید منتظر عواقب ناگواری هم در ازای انتخابهای اشتباه باشید. UD همانند Heavy Rain حداکثر بهره را از کنترلر میبرد و در مواقع حساس با استفاده از Motion ها، نوار LED و… به استرس و ترس بازی میافزاید. از نظر گرافیکی سطح بازی بسیار خوب و سینمایی به نظر میرسد و اتمسفر تاریک و گیرا نیز از دیگر نکاتی است که طرفداران سبک وحشت را دلگرم میکند. این که چنین سبک گیمپلی برای یک بازی ترسناک مناسب خواهد بود یا خیر تاثیر زیادی در موفقیت بازی دارد؛ اما با تمام این تفاصیر بیشک Until Dawn یکی از عناوینی است که همه دوست داریم برای یکبار هم که شده آن را تجربه کنیم.
Warhammer 40,000: Eternal Crusade
سازنده: Behaviour Interactive
ناشر: Square Enix
پلتفرم: GNU/Linux, Microsoft Windows
سال 40 هزار، انسان در تکاپوی بقا و در گیر و دار نبرد در کهکشان.Orkهای غارتگر و بیرحم که تنها به جنگ و خونریزی فکر میکنند دوباره حملههای خود را از سر گرفتهاند و این بار سیارهی Arkhona از سری سیارههای Kharon را انتخاب کردهاند، سیارهای در لبهی مرز امپراتوری شکنندهی انسان. در گیر و دار نبرد است که حقیقتی تلخ بر همه آشکار میشود و این حقیقت چیزی نیست جزء ورود چند دستهی دیگر به جنگ. فساد که همیشه تهدیدی جدی در نظام انسان بوده و توسط 4 خداوندگارش اشاعه پیدا میکند، به دنبال سربازهای بیشتر برای برپایی آشوب و هرج و مرج پا به عرصه میگذارند. از طرفی موجودات فضایی و خونخواری که بقای خود، گسترش خود و تکامل خود را در کشتار میبینند، خود را به مهلکه میرسانند. و اما آخرین گروه این جنگ، موجوداتی کهن و هم سن کهکشان، کهنسالهایی که به علت جنگهای متمادی رو به انقراضاند اما برای منافع خود و حفظ نظم جهان، از هیچ فداکاری دریغ نمیکنند. حال تصمیم با شماست که به دفاع از انسان و به عنوان یک Space Marine درخواهید آمد یا یک اورک خونریز، شاید به عنوان مامور آشوب و یا حتی موجودی تنها به دنبال تغذیه ؟ شاید هم به دنبال برقراری نظم دوباره و بازگردانی قدرت به حکومت خود؟
Warhammer 40,000:Eternal Crusade که زمانی به عوان Dark millennium وقتی در دستان THQ بود، شناخته میشد قرار بود به عنوان راه نجاتی از ورشکستی باشد اما پس از فروپاشی این شرکت و فروش ipهایش این بازی به دست استدیوی bEhaviour افتاد تا پروژه را کامل کند. این بازی که در دنیای Warhammer اتفاق میافتد همانند نسخههای قبلی سری جنگ بین چندین نژاد مختلف را روایت میکند اما این بار با یک تغییر بزرگ. این بازی قرار است در فرمت MMORPG منتشر شود که در نوع خود کاری شگفت انگیز است از این رو که وسعت جنگها در این دنیا همیشه بزرگ بوده و به تصویر کشیدن آن کاری بس دشوار، اما سازندهها قول یک بازی درخور را دادهاند.طی ویدیویهای منتشر شده توسط خود سازندهها مشخص شده است که بازی از سیستم مبارزاتی شبیه نسخه Warhammer 40,000:Space Marine کار استدیو Relic بهره میبرد، به علاوه اینکه بازیکن امکان سوار شدن وسایل مختلف را نیز دارد. در سایت بازی همچنین آمده است که به هیچ عنوان بازی بالانس خود را به خاطر خرج پول بیشتر از دست نخواهد داد چرا که شما یک بار پول یک بازی کامل را دادهاید پس فقط این امکانات جهت زیبایی شخصیت ساخته شماست. این اثر هنوز به مرحله بتا نرسیده است اما میتوان با اطمینان گفت که طرفداران این سری پس از چند بازی موبایلی و کم ارزش میتوانند بازیی با کیفیت بالا را تجربه کنند.
Wild
سازنده: Wild Sheep Studio
ناشر: Sony Computer Entertainment
پلتفرم: Playstation 4
Wild نام عنوان جدیدی است که توسط استودیو Wild Sheep و شخص Michel Ancel، سازنده عنوان Rayman، تحت توسعه برای PS4 است. به گفته Ancel، تیم سازنده سعی داشت تا از همان اول که ساخت بازی شروع شد تا انتشار کامل آن همواره به بازی کردن عنوان خود بپردازد و سعی کند آن را طوری طراحی نماید که در طی این همه مدت، بازی کردن Wild برایشان خسته کننده نباشد. همین عامل باعث شده تا این عنوان از نظر Map وسعتی به اندازه قاره اروپا داشته باشد و از آب و هوای داینامیک و همچنین چرخش فصلها و شبانه روز پشتیبانی کند. در میان این همه وسعت، تعداد زیادی نیز مرحله و Event در نظر گرفته شده که به نظر بیپایان میآید. هر باری که به بازی بپردازید موارد جدیدی را کشف میکنید، حتی اگر به محلی که قبلا در آن بودهاید بروید نیز باز هم موارد جدیدی برای پیدا کردن وجود دارد. چیزی که Wild را خاصتر میکند، امکان بازی کردن با تمامی موجودات بازی است؛ از اسب، گرگ، گوسفند و حتی ماهی گرفته تا حیوانات غول پیکر و خطرناک همگی قابل بازی هستند. این عنوان تازه در مراحل اولیه ساخت خود قرار دارد و در همین وهله نیز فکر کردن به این همه وسعت و چیزهایی که از ترکیب این قابلیتها به وجود میآید، دیوانه کننده است. در کنار تمامی این ویژگیهای مثبت، یک بخش آنلاین نیز وجود دارد؛ دیگر نیازی به توضیح نیست. بدون شک Wild باید در لیست بهترینهای 2015 از نگاه بازیسنتر باشد.
Xenoblade Chronicles X
سازنده: Nintendo Software Planning & Development, Monolith Soft
ناشر: Nintendo
پلتفرم: Wii U
سال 2007 شرکت نینتندو با خرید استودیو MonolithSoft، مطمئناً انتظار چنین روزی را میکشید. روزی که Monolith تبدیل به یکی از مهمترین و با کیفیتترین استویوهای FirstParty شرکت شود و افراد بسیاری تشنه تجربه بازی جدید آنها باشند. حضور افرادی همچون Tetsuya Takahashi در استودیو Monolith و حفظ آنان در مجموعه هوش بالای نینتندو و کمخردی نامکو را نشان میدهد که به سادگی جواهری همچون Monolith را از دست داد. در نسل هفتم عناوین پرتعداد و بسیار با کیفیتی برای کنسول Wii منتشر شدند ولی اگر بخواهیم تنها تعدادی از بازیهای این کنسول را بعنوان پرچمداران آن نام ببریم، مطمئناً نام Xenoblade Chronicles در کنار Zelda:Skyward Sword و Super Mario Galaxy قرار میگیرد. عنوانی بسیار زیبا و جذاب با داستانی درگیرکننده و گیمپلی عالی که جزو بهترین تجربههای نسل هفتم و یکی از بهترین JRPGهایی است که تا بحال ساخته شده است.
پس از عرضه موفق بازی، کسب نمرات عالی و بازخوردهای بسیار مثبت طرفداران، در ژانویه سال 2013 شرکت نینتندو از بازی جدید استودیو MonolithSoft پردهبرداری کرد. بازی Xenoblade Chronicles X که ادامه معنوی بازی قبلی این استودیو بشمار میآید ولی یک ادامه مستقیم نبوده و داستان آن در دنیایی جدید با شخصیتهای متفاوت پیگیری میشود.
داستان بازی در سال 2054 در جریان است. پس از درگیری دو نژاد بیگانه در نزدیکی سیاره زمین، خسارات زیادی به این سیاره وارد شده و بعد از مدتی تبدیل به متروکهای غیرقابل سکنه میشود. دولت با پرتاب دو کشتی عظیم به اعماق فضا که حامل انسانهای بسیاری است سعی در پیدا کردن مکانی جدیدی برای زندگی و نجات نژاد انسان دارد. یکی از این دو کشتی فضایی، کشتی وال سفید نام دارد که در سیاره میرا سقوط میکند و انسانهای داخل کشتی پس از بهوش آمدن در شرایطی که هنوز توسط نژادهای بیگانه تهدید میشوند سعی در بنای خانهای جدید در این سیاره را داشته تا بتوانند به زندگی خود ادامه دهند.
طبق گفتههای کارگردان بازی Tetsuya Takahashi اینبار با یک داستان علمی-تخیلی به مراتب عمیقتر روبرو هستیم. حضور رباتهای عظیمالجثهای که با نام Doll شناخته میشوند بعنوان یکی از المانهای اصلی داستانی و مبارزاتی بازی، جذابیت این دنیای فانتزی و تخیلی را بیش از پیش کرده و حتی فکر سوار شدن بر آنها و جستوجو در سیاره میرا که به گفته سازندگان پنج برابر بزرگتر از کل جهان بازی قبلی خواهد بود بسیار لذت بخش است. بیس اصلی گیمپلی بازی همان سیستمی است که در عنوان قبلی شاهد آن بودیم با این تفاوت که سعی شده از قابلیتهای کنترلر کنسول WiiU به نحو احسنت استفاده شود و با توجه به نمایش اخیر بازی کنترلر کنسول نقشی همانند سیستم ناوبری داشته و میتوان از طریق آن به مشاهده اقصی نقاط سیاره میرا پرداخت.
بدون شک Xenoblade Chronicles X یکی از مورد انتظارترین و بزرگترین عناوینی است که در سال 2015 منتشر میشود و انتشار این بازی در کنار 2 غول دیگر سبک یعنی FinalFantasyXV و Persona5 یکسال رویایی را برای هر JRPGبازی رقم خواهد زد.
Yoshi’s Woolly World
سازنده: Good-Feel, Nintendo Software Planning & Development
ناشر: Nintendo
پلتفرم: Wii U
سر و کله دایناسور سبزرنگ و محبوب نینتندو اولین بار در بازی Super Mario World محصول 1990 پیدا شد. در آن بازی Mario با سوار شدن بر روی Yoshi، تنوع خوبی به گیمپلی میداد و این موجود بامزه خیلی زود به محبوبیت بالایی دست یافت. بعد از آن Yoshi در سال 1991 بازی مخصوص خود را به دست آورد که البته یک بازی پازل با سبکی مانند Tetris بود. بعدها شاهد بازیهای دیگری چون Yoshi’s Cookie و Yoshi’s Safari نیز بودیم تا اینکه در سال 1995 و در Super Mario World 2، این کاراکتر به مهمترین جایگاه ممکن رسیده و با ایفای نقش اساسی در یکی از بازیهای اصلی سری Mario، جایگاه مهم خود را تثبیت کرد. در طول این سالها عناوین مختلفی با حضور این کاراکتر منتشر شدهاند و هماکنون استودیو Good-Feel سرگرم کار روی جدیدترین نسخه Yoshi برای Wii U است.
اولین چیزی که در برخورد با Yoshi’s Woolly World جلب توجه میکند، استیل بصری زیبا و چشمنواز بازی است. Good-Feel در سال 2010 با ساخت Kirby’s Epic Yarn ایده جالب استفاده از نخ را برای طراحی کاراکترها، آیتمها و لوکیشنها به کار برده بود و این بار هم شاهد استفاده از نخ و پشم در طراحی بازی هستیم. در Yoshi’s Woolly World همه چیز با پشم و کاموا ساخته شده و از خود Yoshi گرفته تا محیطها و دشمنان او همگی حالت بافته شده دارند. موضوعی که با رنگآمیزیهای شاد و زیبا ترکیب شده و جلوهای چشمنواز به بازی داده است. این بار هم Yoshi به قدرتهای همیشگی خود دسترسی داشته و توانایی بلعیدن دشمنان را دارد. البته این دفعه خبری از تولید تخمهای مخصوص بعد از خوردن دشمنان نیست و به جای آنها، گلولههای کاموایی طراحی شدهاند که قابلیتهای مختلفی به Yoshi میدهند. برای مثال میتوان این گلولهها را به سمت دشمنان پرتاب کرده و آنها را گیر انداخت و سپس با پریدن روی سرشان آنها از بین برد. یا برای استفاده در بخشهای پلتفورمی از این گلولهها کمک گرفته و توسط آنها، راههای جدیدی در مراحل ایجاد کرد. قابلیتهای افزایش ابعاد بدن و تغییر شکل نیز برای Yoshi وجود دارد که در مراحل مختلف به او کمک خواهند کرد. به دلیل ساختار نخی و بافتنی محیطها، در بعضی بخشها Yoshi توانایی کشیدن یک نخ و پیدا کردن راههای مخفی را هم دارد که ارزش بیشتری به بازی میدهند.
بازی دارای قابلیت Co-op نیز خواهد بود که بازیکن دوم میتواند در هر زمانی وارد بازی شده و با کنترل Yoshi قرمزرنگ، به بازیکن اول کمک کند. کمکهایی که در قالب مواردی چون بلعیدن و پرت کردن Yoshi به سمت مناطق دوردست بوده و البته در کنار آن میتوان لحظاتی سرگرمکننده و شاد را در کنار هم تجربه کرد و برای جمع کردن آیتمهای داخل مراحل به مبارزهای دلنشین با یکدیگر پرداخت. صداگذاری Yoshi مثل همیشه به زیبایی انجام شده و طی کردن مراحل با صداهای خندهدار و بامزه این دایناسور محبوب، لذت خاص خود را دارد. لذتی که در بخش Co-op و همراهی دو Yoshi با یکدیگر بیشتر نیز میشود.
Yoshi’s Woolly World را میتوان از همین الآن یکی از زیباترین و دوستداشتنیترین بازیهای سال 2015 دانست. عنوانی که کلکسیون عناوین خوش آب و رنگ Wii U را کاملتر از قبل کرده و یک بار دیگر ثابت میکند نینتندو توانایی بالایی در خلق بازیهای دلنشین دارد.
Assassin’s Creed: Victory
سازنده: Ubisoft Quebec City
ناشر: Ubisoft
پلتفرم: Xbox One, PS4, PC (تایید نشده)
با توجه به الگوریتمی که طی چند سال اخیر توسط Ubisoft برای سری Assassin’s creed تنظیم شده، هر سال هنگام پاییز عنوانی جدید از این سری مهمان خانههایمان میشود. تقریبا یک ماه پس از انتشارش به صورتی مرموزانه اطلاعات قسمت بعدیاش “لیک” میشوند. حدود چند ماه پس از این “لیک” هیجان انگیز، امکانات جدید اضافه شده به بازی منتشر میشوند. که میتوان گفت این امکانات تازه تنها نکته مثبت این الگوریتم حریصانه هستند (!). تا به حال این امکانات جدید سیری پیش بینی شده داشتهاند، اضافه شدن بخش چند نفره، اضافه شدن بخش Co-op، Dual wield اسلحهها، کشتی رانی و دریانوردی شبیهساز جزیره و تربیت شاگردان در ترکیه مواردی هستند که اغلب در دنبالههای بیشتر بازیها گنجانده میشوند. بدون شک همه یا بخشی از این امکانات در Victory هم وجود خواهند داشت. مخصوصا بخش نسبتا جدید Co-op که بعد جالب و مفرحی هم به این سری اضافه کرده است. تعارف لازم نیست همه کمابیش میدانیم Assassin’s creed بعدی تقریبا چگونه خواهد بود. تا اینجا اطلاعات زیادی هم از جزئیات بازی منتشر نشده است (زود است، Ubisoft طبق الگوریتم عمل میکند، شاید چند ماه دیگر !!)، فرآیند تغییر در مکانیزمهای قدیمی بازی که در عنوان Unity شروع شده بود زیر مشکلات تکنیکی گم شدند اما امید میرود در Victory با پرداخت بیشتر خود را نشان بدهند. داستان هم که خیلی وقت پیش به یکی از آلات دست سازندگان بدل شده است و بیشتر مثل آبنباتی است که هنگام بالا رفتن از بناهای تاریخی کامتان را شیرین نگه میدارد (!). شاید با در نظر گرفتن وقایع این چند وقت اخیر و سیر نزولی Ubisoft امید چندانی به موفقیت و درخشش دوباره این سری نباشد، اما هیچکس نمیتواند از لذت گشت و گذار در لندن دوره ویکتوریا بگذرد، مخصوصا اینکه شایعات دلچسبی هم از روند انتخاب شخصیت بازی منتشر شده و کمی ذهنیت مثبت در مورد بازی ایجاد میکنند. اما روی هم رفته حنای سری Assassin’s creed دچار بیرنگی مزمن شده است.
Dead Island 2
سازنده: Yager
ناشر: Deep Silver
پلتفرم: Xbox One, PS4, PC
اولین شماره از این بازی با این که از طرف منتقدین زیاد مورد توجه قرار نگرفت، اما Co-Op ـی لذت بخش داشت که اگر کسی با دوستانش پا به جزیره مردگان میگذاشت، به سختی میتوانست از آن دل بکند. قبل از این عنوان بازیهایی با سبک جهان آزاد و زامبی محور داشتیم اما اینبار قضیه کمی متفاوت بود. همکاری تیمی برای زنده ماندن در جزیرهای که مملو از زامبی بود، کار آسانی نبود. زیبایی بصری و چشماندازها و موسیقی متن بازی به طرز عجیبی با بازیکن ارتباط برقرار میکردند. کسانی که ساعتهای متمادی را صرف انجام این بازی کردهاند، به سختی موسیقی در حال پخش داخل کلیسا را از یاد خواهند برد. سیستم Crafting بازی بسیار گسترده و جذاب بود. به طوری که تا آخرین لحظات قادر به ساخت سلاحهای عجیب و غریب و جذاب بودید. در کنار این موارد نباید از شوخیهای کاراکترها گذشت که جذابیت خاص خود را به بازی بخشیده بودند. مکانهای متعدد و متفاوت را نیز به جمع این کلکسیون اضافه کنید. نسخه اول این بازی را شرکت Techland ساخته بود و قرار بود ساخت شماره دوم را نیز بر عهده بگیرد. اما اینگونه نشد و Techland با همکاری WB شروع کردند به ساخت یک IP جدید با نام Dying Light. از آن سمت Deep Silver نیز به دنبال یک تیم سازنده برای بازی بود که شرکت آلمانی Yager Development برای این کار پا پیش گذاشت. نسخه آزمایشی از گیمپلی این بازی در گیمزکام 2014 به نمایش گذاشته شد. مکان بازی کالیفرنا بود که طبق گفتهها، ما شاهد مکانهایی چون هالیوود و سانتا مونیکا خواهیم بود. همچنین گفته شده مکانهایی از سن فرانسیسکو نیز در این بازی خواهند بود. ظاهرا این بازی همان مسیر نسخه اول را در پیش گرفته و خشونت بازی، و البته شوخ طبعی آن نیز بیشتر شده است. بخش Co-Op همچنان از اصلیترین بخشهای بازی است و از فعلا دو کاراکتر آن معرفی شده است و باقی آنها نیز به مرور زمان پرده برداری خواهند شد. Crafting همچنان در این بازی نیز به چشم میخورد و گفته میشود بخش چندنفره رقابتی نیز برای آن در نظر گرفته شده. باید منتظر ماند و دید که با وجود حظور Dying Light که رقیب سرسختی برای DI 2 است، این عنوان چگونه خواهد توانست در مقابل سازندگان اصلی خود قد علم کند.
Battlefield Hardline
سازنده: Visceral Games
ناشر: Electronic Arts
پلتفرم: Xbox One, PS4, PC, PS3, Xbox 360
با شروع نسل هشتم کنسولها، شرکت DICE چهارمین شماره از سری محبوب Battlefield را به عنوان بازی Launch روانه بازار کرد که به نظر میرسید این کار کمی با عجله انجام شده و بازی هنوز تکمیل نشده بود. در پی این قضایا آپدیتهای حجیم گریبانگیر کاربران شدند تا اینکه بالاخره اعلام شد یک سال به سری اصلی استراحت داده و شماره جدیدی از این بازی (که یک شماره فرعی است)، با نام Battlefield Hardline با موضوع پلیسی و توسط شرکت Visceral ساخته خواهد شد. با توجه به سابقه این شرکت انتظار میرود تنها نقطه ضعف سری میدان جنگ که بخش تکنفره آن است، بهبود یافته و با یک Single Player خوب طرف باشیم. Visceral نیز بر اهمیت این موضوع واقف است و با توجه به تبلیغاتی که تا کنون داشتهاند، به نظر میرسد سرمایه گذاری خوبی را روی این بخش گذاشته است. نزدیک به انتشار بازی بود که این شرکت نسخه بتای جدیدترین عنوان خود را منتشر کرد که با بازخوردهای نسبتا منفی مواجه شد. بعد از این قضیه شرکت تصمیم گرفت که زمان انتشار را به 2015 منتقل کند تا تمامی ایراداتی که بازیکنان بتا به آن اشاره کرده بودند را برطرف سازند. به نظر میرسد Visceral به خوبی به صحبتهای طرفداران گوش فرا میدهد و اگر همه چیز خوب پیش برود، شاهد یک Spin-off بسیار عالی از این سری خواهیم بود. نمایشهای اخیر بازی، تا جایی که میتوان حدس زد، خبر از یک بخش تک نفره خوب با داستان پر کشش را میدهد. سازندگان نیز اعلام کردهاند در ماههای آتی و نزدیک به انتشار بازی، نسخه دومی نیز برای بتا در نظر گرفته شده که بازیکنان میتوانند قبل از خرید بازی را تست کنند. با این تفاصیر و اطمینانی که Visceral به خود دارد امیدواریم شاهد یک میدان نبرد خوب و هیجان انگیز باشیم. در این نسخه بر خلاف شمارههای قبلی، جنگ اصلی میان پلیسها و تبهکاران است و مودهای جدیدی نیز به بخش آنلاین آن اضافه شدهاند. دیگر خبری از تانک و وسایل نقلیه ارتشی نیز و در عوض دو طرف جنگ با استفاده از اتومبیلهای مرسوم و در داخل شهرها، به تعقیب و گریز و نبرد خواهند پرداخت. خالی کردن صندوق حاوی پول و فرار از دست پلیسان از مودهای جدیدی است که در این بازی خواهید دید، به علاوه کلی مود جدید که حول جریانات دزد و پلیس میچرخد! باید منتظر باشیم تا ببینیم Visceral Games چه چیزی برایمان تدارک دیده است. آیا میتواند طرفداران پروپاقرص سری Battlefield را راضی نگاه دارد؟ یا با نفرت طرفداران مواجه خواهیم بود؟
Fable Legends
سازنده: Lionhead
ناشر: Microsoft
پلتفرم: Xbox One
بعد از تمام شدن سه گانه Fable شاهد اولین عنوان مستقل از این IP هستیم. کنار آمدن با جای خالی تمام خاطرات شیرین سهگانه رویایی کمی مشکل است و دیگر خبری هم از پیتر مولینکس نیست. اما اینها دلیل نمیشود Fable Legends بازی بدی باشد و یا بهتر بگوییم در حد و اندازههای نسخههای قبلی ظاهر نشود. تا به حال اخبار و نمایشهای منتشر شده پیرامون بازی امیدوار کننده بودهاند و نوید بازی خلاقانهای را میدهند. میتوان گفت بازی تقریبا سبک نقش آفرینی دارد که در آن شما میتوانید یکی از چندین قهرمان بازی که هرکدارم ویژگیها و تواناییهای خاص خودشان دارند را انتخاب کنید و یا اینکه کنترل آدم بده داستان را به عهده بگیرید. بازی بیشتر بر پایه حالت Co-op طراحی شده، یعنی اینکه کنترل 3 قهرمان دیگر و villain داستان برعهده بازیکنان دیگر خواهد بود. اما سازندگان وعده داده اند که تجربه بازی در حالت آفلاین و با همراهان هوش مصنوعی همچنان چالش برانگیز خواهد بود. وقتی کنترل villain بازی را در دست دارید میتوانید تلههایی بر سر قهرمانان بگذارید و یا ارتش هیولاهای زشت را کنترل کنید. در موقع درگیر شدن در مبارزات بازی از جبهه منفی داستان، بازی به نوعی استراتژی RTS تبدیل میشود و امکان کنترل مناسب ارتش و دستکاری تلهها را برای بازیکن فراهم میکند. انتظار میرود تمام مراحل بازی به این ترتیب سپری شوند (تقریبا شبیه به Trine). دهکده Brightlodge هم به عنوان Hub اصلی بازی به شمار میرود و در هنگام حضور در این روستای کوچک خواهید توانست شخصیت خود را شخصیسازی کنید و یا درگیر مینیگیم های فرعی و سرگرم کننده دیگر بشوید. داستان بازی هم روایت کننده سفر پرماجرای قهرمانان داستان برای پیدا کردن “The Moon on the Stick” (شی باستانی با ارزش) است که بار دیگر با طراحی هنری خارقالعاده و رنگارنگ Lionhead Studios مثل همیشه مجذوب کننده مینماید. در مجموع همه چیز خوب به نظر میرسد و نتیجه نهایی این همه امیدواری و مثبت اندیشی در زمانی نامعلوم در سال 2015 مشخص خواهد شد.
Tom Clancy’s Rainbow Six Siege
سازنده: Ubisoft Montreal
ناشر: Ubisoft
پلتفرم: PlayStation 4, Xbox One, Microsoft Windows
در شماره دسامبر سال 2011 مجله Game Informer برای اولین بار پرده از جدیدترین شماره از سری بازیهای Rainbow Six با نام Patriots برداشته شد. سری بازی که آخرین شماره آن سال 2008 و تحت نام Vegas 2 عرضه شده بود. Ubisoft تغییرات بسیاری برای این شماره در نظر گرفته بود مانند کاتسینهای قابل تعامل (شبیه چیزی که در Heavy Rain دیده بودیم) که به هیچ وجه از طرف طرفداران مورد استقبال واقع نشد. حتی نمایش لیک شده گیمپلی بازی نیز نتوانست طرفدارن را اندکی آرام کند و پس از مدتی بازی به سکوت خبری فرو رفت. پس از فوت تام کلنسی نیز شایعات زیادی مبنی بر کنسل شدن بازی به گوش رسید تا سرانجام در E3 سال 2014 بود که Ubisoft با نمایشی خیره کننده به تمامی شایعات پایان داد. بازی این بار تحت نام Siege عرضه میشود و بر خلاف چیزهایی که قبلا دیدیم، تمرکز ویژهای روی بخش چندنفره و تخریب پذیری محیط دارد. سابقا قرار بود بخش تک نفره بازی توسط استودیوی مونترئال و بخش چند نفره بازی توسط استودیوی تورنتوی یوبیسافت ساخته شود. تا به این لحظه اطلاعات زیادی از بخش تک نفره بازی در دسترس نیست و نمایش E3 بازی نیز از مد چند نفره بود که میشود حدس زد چیزی که نمایش داده شد، دستپخت یوبیسافت تورنتو بود و استودیوی مونترئال یا آن را بال و پر داد یا اینکه کاملا در سکوت در حال کار بر روی بخش تک نفرهای است که هنوز چیز زیادی از آن نمیدانیم و این موضوع کمی R6 Siege را هیجانانگیزتر میکند.
مطمئنا تمام بازی به این بخش محدود نمیشود ولی نمایش E3 بازی مربوط به مد Hostage Release بود. در این مد، 10 بازیکن به دو گروه 5 نفره تقسیم شده بودند. گروه اول Team Raven نام داشت که متشکل از نیروهای ویژه پلیس بودند که باید به یک منزل مسکونی که تیم دوم، Team Rogue گروگانها را نگه میداشتند، حمله کرده و گروگانها را آزاد کنند. نمایش بازی مشخصا از Buildهای اولیه بازی بود و میشد نبود جزییات و سادگی بیش از حد محیط را به خوبی تشخیص داد که نشان از این است که بازی در مراحل پایانی ساخت به سر نمیبرد. همچنین نمایش بازی به وضوح برنامه ریزی شده بود که برای حفظ هیجان و سینماییتر شدن نمایش، ضروری است.
اطلاعات خاصی از بخش داستانی و سایر مدهای بازی در دسترس نیست ولی انتظار میرود بازی که این بار در حال ساخت توسط انجین AnvilNext است سال 2015 عرضه گردد.
Mortal Kombat X
سازنده: NetherRealm Studios
ناشر: Warner Bros. Interactive Entertainment
پلتفرم: Xbox One, PS4, Xbox 360, PS3, PC
سال 2011 بعد از سالها فراز و نشیب، سال فوق العاده ای برای سری بازی های Mortal Kombat بود. یک بازسازی/ادامه فوق العاده برای سری که علاوه بر اشاره به داستان های گذشته و خاطرات خوب زمان هایی قدیم با عرضه یک گیم پلی بی نظیر و داستانی بسیار بهتر توانست دوباره نام MK را بر سر زبان ها بیندازد.
MK9 یا همان MK 2011 نشان دهنده همان چیزی بود که طرفداران از این سری میخواستند و سالها منتظر آن بودند، نه بازی های سه بعدی که بویی از ریشه MK نبرده بودند. حال MKX دقیقا راه نسخه قبل خود را پیش گرفته تا بار دیگر قدرت این سری را به رخ رقیبانش بکشد. داستان بازی بصورت کلی 25 سال بعد از نسخه قبل خواهد بود که روایت بازی پله پله خواهد بود و در ابتدا از پایان نسخه قبل شروع میشود و بصورت بازه های 5 ساله داستان بازی پیشرفت میکند. مطمئنا پس از اتفاقات نسخه قبل و اتفاقاتی که منجر به مرگ چندین کاراکتر شد دیگر آنها در این نسخه به احتمال زیاد نخواهیم دید و Ed Boon سازنده بازی عنوان کرده است که این مورد راه را برای ساخت و معرفی کاراکتر های جدید باز کرده است و این فرصت را به آنها داده است که روح جدیدی به بازی تزریق کنند هرچند این مورد زیاد به دل طرفدران قدیمی بازی نخواهد نشست. در این نسخه به مانند بازی Injustice که توسط استدیو بازیسازی NetherRealm نیز ساخته شده است محیط بازی و اشیای محیطی بیشترین تاثیر را در مبارزات خواهند داشت و عنصر مهمی در پیروزی شما خواهند بود. نکته دیگر قابل اشاره بازگشت هرچه قویتر قابلیت X-Ray هست که بسیار خشن تر و با جزییات بیشتر به این نسخه باز خواهد گشت. نکته ای که ممکن است کمی باعث نا امیدی طرفداران بازی باشد این است که علاوه بر اینکه بازی برای کنسول های نسل قبل عرضه خواهد شد، بازی بر اساس موتور بازیسازی Unreal Engine 3 ساخته خواهد شد. هر چند موتور استفاده شده در این بازی نسخه پیشرفته ای از UE3 خواهد بود اما بهتر بود که سازندگان بازی بعد از این تغییر نسل به سراغ UE4 میرفتند که بخاطر همین عامل منتشر شدن برای کنسول های نسل قبل این مورد امکان پذیر نخواهد بود.
معلوم نیست تا چه زمانی قرار است شاهد عرضه بازی ها به کنسول های نسل قبل باشیم.
Evolve
سازنده: Turtle Rock
ناشر: 2K
پلتفرم: Xbox One, PS4, PC
تقابلی که بین انسانها و محیط به وجود آمده ، تامل برانگیز است. داستان ما و موجودات بزرگ و حجیم که در هر لحظه میتوانند رقیبشان را به خاک و خون بکشند به کجا خواهد کشید؟ جواب دادن به چنین سوالی، کاری بسیار مشکل و شاید ناممکن باشد. جنگی در پی خواهد بود که دو طرف آن، انسان ها و هیولاهای بزرگ هستند که هر کدام برای نابود کردن رقیبشان از تمام توان خود استفاده میکنند. در Evolve بازیباز مابین جنگی از پیش رخ داده قرار دارد و مجبور است از بین دو گروه یکی را انتخاب کرده و به مبارزه با دیگران! بپردازد. اگر نقش شکارچیان (Hunters) قرار بگیرید، باید به جنگ Monester ها بروید، ولی اگر طرف مقابل را انتخاب کنید میتوانید دو هدف مختلف در پیش داشته باشید، یکی از آنها کشتن شکارچیان و دیگری نابود کردن اقامتگاه و منابع انسانها. هر دو گروه از قابلیتها و مهارت مختلفی برخوردار هستند، همین موارد میتوانند تمام بخشهای گیم پلی را در بربگیرد. جنگی برزگ رخ داده است و شاید شما کسی باشید که بتوانید به سوالی که پرسیدیم جواب کوتاهی بدهید: نابودی!
Dying Light
سازنده: Techland
ناشر: Warner Bros. Interactive
پلتفرم: PC, Xbox One, PS4
حتما Dead Island را به خاطر دارید؛ عنوانی که بر خلاف نمراتی که از سمت منتقدان گرفت، توانست طرفداران خاصی را برای خود دست و پا کند. شرکت Techland برای شماره دوم این بازی، ایدههای جدیدی را در سر پرورش میداد و با این ایدهها شروع به ساخت شماره دوم آن کرد. اما همه چیز بر وفق مراد نبود و شرکت Deep Silver تا حدودی با این ایدهها و تغییرات موافق نبودند. در این شرایط، شرکت Warner Bros. از آب گلآلود ماهی گرفته، و پروژه Techland را به سمت خود کشید و با یک نامگذاری جدید، صاحب عنوانی شد که با توجه به نمایشها، میتواند یکی از بهترین عناوین جهانآزاد با موضوع زامبی باشد! ایدههای اضافه شده به بازی مربوط به بخش پارکور و روز و شب بازی میشود. کاراکتر اکنون میتواند حرکات پارکور انجام دهد و بر روی سقفها و مکانهای مرتفع حرکت کند. با استفاده از این مهارتها از روی کله بیمغز زامبیها بپرد و از با حرکات نمایشی مخ آنها را منفجر کند. اما همه چیز به این خوبی پیش نخواهد رفت. همانطور که در طول روز شما یه شکارچی زامبی هستید، با غروب آفتاب و ظهور زامبیهایی که فقط شبها به حرکت در میآیند، شما تبدیل به شکار برای زامبیها خواهید شد! شعار اصلی این عنوان هم در همین باب است. در طول روز شکار و وسایل مورد نیاز خود را جمعآوری کنید، و در طول شب، برای زنده ماندن فرار کنید و دنبال سرپناه امن باشید! نمایشهای گیمپلی بازی خبر از یک دنیای پرجنب و جوش و بزرگ را میدهند که میتواند ساعتها شما را سرگرم کند. تمامی مکانیزمهای شماره اول Dead Island مثل بخش Crafting در اینجا هم حظور دارند و تغییرات داینمیک شب و روز و آب و هوا را هم به این امکانات اضافه کنید. بخش اصلی این سری بازی یعنی Co-Op هم در این بازی حظور پررنگ خواهند داشت و میتوانید با دوستانتان به شکار زامبی در ترکیه و شهر اورفا بپردازید! با توجه به نمایشها و سابقه شرکت، امید میرود ایرادات Dead Island در این عنوان برطرف شده و با پکیج کاملی از یک بازی زامبی کشی طرف باشیم. باید منتظر ماند و دید.
Star Wars: Battlefront
سازنده: EA Digital Illusions CE
ناشر: Electronic Arts
پلتفرم: Microsoft Windows PlayStation 4 Xbox One
حتی فکر کردن به بازی هم باعث ترشح هورمونهای شادیآور میشود. زمان عرضه هم که دیگر نفس آدم را میبرد (همزمان با به نمایش در آمدن تازهترین اپیزود از سری جنگ ستارگان). اگر از طرفداران دنیای جنگ ستارگان هستید به صورت اتوماتیک برای محصولات سینمایی و ویدئو گیمهای مرتبط با آن هیجان زده میشود و نیازی به توضیحات بنده حقیر نیست. بازی قرار است در اواخر سال 2015 عرضه شود و اینبار طراحی و ساخت بازی را استدیوی خوشنام و نشان DICE بر عهده دارد. با به تاخیر افتادن عنوان دیگر این استدیو یعنی Mirror’s Edge میتوان نتیجه گرفت حجم کاری برای عالی شدن battlefront بالا گرفته و احتمالا جا برای سوزن انداختن نیست. دو شماره اصلی قبلی را استدیوی Pandemic Studios ساخته است که در زمان خود بسیار مورد تایید و تحسین منتقدان و طرفداران قرار گرفته بودند. بعد از خریداری حق ساخت بازی از روی دنیای جنگ ستارگان توسط EA، DICE مامور ساخت دنبالهای برای سری battlefront شد. اینطور که از اخبار بدست میآید آنها از اینکار بسیار هیجان زده هستند و به جای ساخت دنباله برای سری، سعی در ریبوت کردن و آغاز شروعی نو برای این سری موفق باشند. تا به حال جزئیات زیادی از بخشهای بازی منتشر نشده است اما سازندگان گفتهاند بخشهای پرطرفدار عناوین قبلی با اقتدار حضور دارند ولی در کنار آنها DICE سعی دارد تفسیر خود را از این دنیای وسیع و غنی ارائه کند که ابدا ایده بدی نیست. (البته تا جایی که کار به حذف مبارزات فضایی و جنگ سفینهای نکشد !). بخش داستانی هم به احتمال زیاد در بازی وجود خواهد داشت. (خبری از حذفاش منتشر نشده) و احتمالا مانند دو عنوان قبلی ما را به مناطق کمتر شناخته شده کهکشان خواهد برد. چه شود؟!
The Order: 1886
سازنده: Ready at Dawn, SCE Santa Monica Studio
ناشر: Sony Computer Entertainment
پلتفرم: Playstation 4
عنوانی که در E3 سال 2013 با نمایش یک تک دمو که بصورت ریلتایم بر روی کنسول PS4 اجرا میشد، معرفی شد. از گرافیک غیرقابل باور دمو که بگذریم، اتمسفر و جو سنگین و استیمپانک حاکم بر دمو، دلیلی بود که از همان لحظات اولیه، این عنوان به یکی از مورد انتظارترین و پر سروصداترین عناوین یک سال اخیر تبدیل شود. بعد از معرفی، این بازی تا حدودی در سکوت خبری فرو رفت و حرف و حدیثها در پی آن بیشتر و بیشتر شدند. هر از گاهی عکسی از آن منتشر میشد که هیچ کس نمیتوانست از نظر گرافیکی آن را قبول کند و بیشتر شبیه به یک جک بیمزه مینمود. این حرف و حدیثها به قدری بیشتر شدند که شرکت Ready at Down که با همکاری Santa Monica در حال ساخت این بازی هستند، به مرور زمان دموهایی از گیمپلی را در نمایشگاهها به نمایش گذاشتند. نمایشهای ابتدایی از نظر گیمپلی لنگ بودند و بیشتر شاهد صحنههای دکمه زنی بودیم؛ تا اینکه در مراسم PSX، یک دموی تکمیلی، متشکل از تمامی بخشهای گیمپلی را به نمایش گذاشتند و تا جای ممکن نگرانیها از بابت گیمپلی را برطرف ساختند و برخلاف گذشته، سیل پیشنمایشهای مثبت از طرف سایتها سرازیر شدند. از نظر گرافیکی باید گفت این بازی حتی از Tech دموی معرفی بازی نیز فراتر رفته! و به جرئت اولین بازی با گرافیک واقعی نسل جدید، در این سبک را به نمایش گذاشته، که به سختی میتوان آن را از CG تشخیص داد. در حقیقت گرافیک این بازی خود CG است! داستان بازی در زمان ویکتوریای انگلیس اتفاق میافتد و کاراکترهای بازی شوالیههایی هستند که برای مبارزه با موجوداتی به نام Half breed (نیمه انسان، نیمه حیوان) فراخوانده شدهاند. آنها با استفاده از مادهای به نام Black Water قابلیتهای مخصوصی مثل افزایش طول عمر بدست میآورند که میتوانند به مبارزه با Half Breed ها بپردازند. جنگها پیاپی انجام میشوند و انسانها در مقابل گرگینهها شکست میخورند؛ تا اینکه انقلاب صنعتی رخ داده و افرادی مثل نیکولا تسلا وارد گود میشوند تا … به نظر میرسد مثل گرافیک پرپیمان، بر روی داستان این عنوان نیز سرمایه گذاری خاصی انجام گرفته و با یک داستان پیچیده و تاریک روبرو هستیم. گیمپلی به نظر میرسد چیز جدیدی برای ارائه ندارد اما فرمولهای قدیمی را به خوبی در کنار همدیگر استفاده کرده است. با توجه به سابقه RAD که قبلا فقط چند بازی بر روی PSP ساخته بود، میتوان تا همین جا نیز کار آنها را تحسین کرد، چون در سالی که شرکتهای بزرگ همچون یوبیسافت با نمایشهای دروغین سعی دارند خود را پرچمدار گرافیک نسل جدید قلمداد کند، شرکتی چون RAD بدون هیچ ادعایی، آغاز کننده نسل جدید در سبک خود خواهد بود.
Rime
سازنده: Tequila Works
ناشر: Sony Computer Entertainment
پتلفرم: Playstation 4
در سالهای گذشته و به خصوص با شروع نسل جدید، شاهد جدیتر گرفته شدن عناوین مستقل یا به اصطلاح Indie هستیم. بعد از چند عنوان واقعا سطح بالا و خوب مانند Fez و Isaac و… حال نوبت به یک انحصاری خاص برای PS4 میرسد. Rime نام عنوانی است که از همان ابتدا طرفداران خود را پیدا کرد و از جهتهایی هم با عناوینی مثل Journey و Shadow of the Colossus مقایسه میشد. حضور آقای Akira Yamaoka، آهنگساز بازیهایی مثل Silent Hill 2 و The Room، به عنوان آهنگساز این نسخه از دیگر مواردی است که به خاص بودن و صدالبته مهم بودن این عنوان میافزاید. وقایع بازی در یک جزیره متروکه اتفاق میافتد که با توجه به عدم وجود دیالوگ، به جز موسیقی و صدای آب و باد و دیگر عوامل طبیعی که در محیط جزیره به گوش میخورند، چیز دیگری را نمیتوان شنید. موسیقی و آهنگها یکی از عناصر مهم در Rime به شمار میروند و استفاده از شخص ماهری مانند Yamaoka کاملا گویای این قضیه است. از تمام موارد ذکر شده که بگذریم، از اصلیترین عوامل محبوبیت Rime چیزی جز طراحی هنری چشمنواز آن نیست؛ محیطهای گوناگونی که گرچه همگی در دل یک جزیره هستند اما دارای اتمسفر و جو کاملا متفاوتی نسبت به یک دیگرند. گیمپلی بازی شامل شنا کردن، بالارفتن از صخره، حل پازلها و Platformingهاست و سیستم Upgrade بازی نیز از عوامل مهم در بازی است. از همان ابتدا با توجه به ضعیف بودن کرکتر نمیتوان به گشت و گذار در کل جزیره پرداخت و به هرقدر که شخصیت قویتر گردد، در محیطهای بیشتری بدون ترس از مرگ میتوان پای گذاشت. هنگام طلوع آفتاب و در طول روز، همه جا تقریبا امن و امان است ولی وقتی که کمکم به شب نزدیک میشویم، اوضاع فرق میکند. دشمنان بازی در هنگام تاریکی از مخفیگاه خود بیرون آمده و شخصیت بیدفاع بازی تنها کاری که از دستش بر میآید، زنده ماندن است. از حیوانات و طراحی مکانهای مختلف تا شنل کرکتر، همه و همه دارای خصوصیات و دلیلهای مختص خود هستند که با پیشروی در بازی بیشتر با آنها میتوان آشنا شد؛ برای مثال از مرغ دریایی میتوان برای جهتیابی استفاده نمود و در مقابل باید مواظب بود تا توجه حیوانات وحشی به کرکتر جلب نشود. Rime بدون شک یکی از عناوین مستقلی است که با توجه به وسعت و زیبایی بالای خود، به یکی از عناوین مهم سال 2015 تبدیل شده است.
Persona 5
سازنده: Atlus
ناشر: Atlus
پلتفرم: PS3, PS4
سال 2007 و انتشار بازی پرسونا 3 در ماه آگوست را میتوان یکی از نقاط عطف تاریخچه بازیهای JRPG دانست. زمانی که اکثر بازیکنان و افراد شاغل در این صنعت درگیر مسائل مرتبط با نسل جدید کنسولها (نسل هفتم) بودند و اخبار مرتبط با گرافیک بالاتر و قدرت بیشتر کنسولهای تازه وارد به تیتر اول خبرگذاریهای این صنعت تبدیل شده بود، شرکت Atlus با عرضه بازی جدید خود برای کنسول نسل ششمی شرکت سونی یعنی PS2 بار دیگر ثابت کرد که برای ساخت یک بازی فوقالعاده مسایل بسیار مهمتری از گرافیک بالاتر و پیکسلهای بیشتر وجود دارد.
پرسونا 3 با تغییرات زیادی نسبت به دو عنوان قبلی سری عرضه شد، تغییراتی که از سیستم مبارزات گرفته تا المانهای اصلی گیمپلی بازی را شامل میشدند. تا جایی که میتوان پرسونا 3 را تولد دوباره این فرنچایز و کلید اصلی موفقیت امروزه آن دانست. هرچند که دو عنوان اول مخصوصاً شماره 2 بازی جزو بازیهای فراموش نشدنی کنسول PS1 بشمار میروند ولی این پرسونا 3 بود که با تغییرات و ایدههای جدید خود، نام این فرنچایز را بیش از پیش بر سر زبانها انداخت.
یکسال و نیم پس از عرضه موفق پرسونا 3، شماره چهارم از سری با نام پرسونا 4 بار دیگر به صورت اختصاصی برای کنسول نسل ششمی سونی (PS2) منتشر شد و اینبار نیز همانند شماره سوم، سیل نقدهای مثبت و عالی به سمت بازی سرازیر شد. کیفیت بالای بازی، بازخورد عالی بازیکنان و منتقدین، فروش بالا و بوجود آمدن فنبیسی عظیم برای سری خبر از تولد غولی جدید در سبک JRPG میداد، عنوانی که میآید تا در کنار بزرگانی همچون فاینالفانتزی نام خود را بعنوان یکی از پرچمداران این سبک معرفی کند.
پس از انتشار پرسونا 4 در سال 2008 خبری از شماره پنجم سری نبود و طی این سالها عناوین فرعی و نسخههای مختلفی از 4 بازی اصلی منتشر شدند، بازیهایی همچون Persona3Portable و Persona4Golden یا بازسازی دو شماره اول بازی برای کنسولهای دستی سونی و انتشار دو بازی در سبک مبارزهای برای کنسولهای نسل هفتمی تعدادی از این عناوین را شامل میشدند که همگی کیفیت بسیار بالایی داشته و با نمرات عالی و بازخوردهای فوقالعادهای روبرو شدند تا اینکه در ماه نوامبر سال 2013 در یک نمایش اتلاسگونه بالاخره شماره پنجم سری در یک تیزر بسیار کوتاه با نام Persona5 به صورت اختصاصی برای کنسول PS3 معرفی شد و به انتظار 5 ساله طرفداران برای معرفی بازی پایان داد.
پس از معرفی در نوامبر 2013 بار دیگر بازی به سکوت خبری رفت و هیچگونه اطلاعاتی از آن به بیرون درز پیدا نکرد تا اینکه در کنفرانس شرکت سونی در نمایشگاه TGS سال 2014 اولین ویدیو رسمی از بازی منتشر شده و شخصیت اصلی بازی را سوار بر قطار و در شهری شلوغ مشاهده کردیم. در کنار این ویدیو کوتاه که تابحال توسط طرفداران سری به شکلهای مختلفی آنالیز شده و نکات جالبی از آن بدست آمده، شرکت Atlus اعلام کرد که بازی علاوه بر کنسول PS3 برای کنسول نسل هشتمی شرکت سونی (PS4) نیز منتشر خواهد شد.
اینبار موضوع اصلی بازی در رابطه با آزادی از بردگی انسانها در جامعه مدرن است، رهایی از زندگی مدرنی که افراد به اشکال مختلفی خود را محصور آن کردهاند و به گفته KatsuraHashino (کارگردان سری) انتخاب رنگ قرمز بعنوان زمینه رنگ اصلی بازی نیز برای انتقال بهتر این احساس است.
در حال حاضر اطلاعات بیشتری راجع به داستان و شخصیتهای بازی در دست نبوده و با توجه به تیلیغات اخیر شرکت Atlus راجع به کنسرت موسیقی پرسونا در اوایل سال 2015 باید منتظر انتشار اطلاعات جدیدی از بازی در آن باشیم.
کلام آخر اینکه بدون شک Persona5 یکی از مورد انتظارترین عناوین سال 2015 و برای طرفداران سری مورد انتظارترین بازی سال است و عرضه آن در کنار دو غول دیگر سبک یعنی FinalFantasy XV و Xenoblade Chronicles X یکسال باور نکردنی را برای طرفداران JRPG رقم خواهد زد و باید منتظر ماند و دید در پایان سال کدامیک از این 3 بازی بر تخت پادشاهی نشسته و خود را بعنوان پرچمدار سبک JRPG در نسل هشتم کنسولها معرفی میکند.
Tom Clancy’s The Division
سازنده: Ubisoft Massive, Ubisoft Reflections, Ubisoft Red Storm
ناشر: Ubisoft
پلتفرم: Microsoft Windows, PlayStation 4, Xbox One
پس از نمایش جنجالی E3 2013 انتظارات طرفداران بازی مثل قطار هوایی شهر بازی مدام درگیر فراز و نشیب میشود. از موقع انتشار عنوان Watch-dogs به این طرف ذهنیت منفی از Ubisoft و عناوینش ایجاد شده و با عدم موفقیت بعضی از عناوین معروف اخیر این سازنده، نگرانیها در مورد کیفیت نهایی The Division هم شدت گرفته است. تاخیر در زمان انتشار بازی هم دردی از این نگرانی درمان نمیکند و بیشتر به شایعهها در مورد عدم توانایی سازنده در رسیدن به کیفیت وعده داده شدهاش دامن میزند. بازی داستانی آخرالزمانی دارد و در آن شما عضو گروهی خواهید بود که در تلاش برای نجات دادن شهر منهتن از شر اپیدمی فلج کننده هستید. سبک بازی MMO ارزیابی شده اما احتمال میرود بیشتر شبیه به Destiny باشد تا نظیر عناوینی مانند Wow. شما در تیمهای چند نفره (احتمالا 4 نفره) درگیر مراحل بازی خواهید شد و در مبارزه با گروههای بازیکنان دیگر و یا دشمنان دارای هوش مصنوعی داستان بازی را به پیش خواهید برد. از جمله نکات مثبتی که از نمایشها و اخبار دستگیر میشود میتوان به تنوع تواناییها، امکان شخصیسازی عمیق، طراحی عالی محیطها و درگیریهای واقع گرایانه اشاره کرد. اگر همه چیز خوب پیش برود و Ubisoft در عمل به وعدههایش موفق عمل کند، در بهترین حالت شاهد یک بازی خوب و اعتیادآور خواهیم بود. سازندگان تجربه کمی در ساخت MMO دارند و گرافیک تکنیکی بازی با هر نمایش عمومی افت محسوسی را به خود میبیند. با ذکر همه این موارد باید گفت: “آدمی به امید زنده است” جملهای که حتما در محاسبات مالی شرکت Ubisoft هم درج شده و یکی از امیدهایشان در مورد فروش بازی است، البته در کنار زمان بیشتر برای بهینهتر کردن بازی. جدیدترین زمان انتشار بازی زمانی نامعلوم در سال 2015 خواهد بود.
No Man’s Sky
سازنده: Hello Games
ناشر: Hello Games
پلتفرم: PS4
همه ما در کودکی رویاهایی در سر داشتیم، رویاهایی که با امید به تجربه کردنشان روزهایمان را سپری میکردیم. پرواز در آسمان ها و یا حضور در زیر آب اقیانوس های پهناور از جمله این رویاها بودند. در مورد Sean Murray این رویا فضا نوردی بود. رویایی که بزرگ بود و دست نیافتنی؛ از این رو تصمیم به خلق دنیایی گرفت که تجربه رویای کوکی اش را امکان پذیر کند. دنیایی که مکانی برای دور شدن از زندگی روزمره باشد و بتواند خود را برای ساعتها در آن غرق کند. No Man’s Sky نام عنوان در دست ساخت Hello Games است که از زمان معرفی شدنش در کانون توجهات قرار گرفته. شما در بازی در نقش یک کاوشگر هستید که باید با فضاپیمای خود در دنیای بی پایان بازی به جستجو و کاوش بپردازد. کاوشی که در راستای رسیدن به مرکز کهکشان خواهد بود. دنیای بازی بسیار بزرگ است و در حدود چندین میلیارد و یا تریلیارد سیاره در آن پراکنده شده اند. سیاره هایی که طبق گفته سازندگان همگی منحصربفرد خواهند بود و پوشش گیاهی و زیستی و در کل اکوسیستم خاص خود را خواهند داشت. آغاز بازی نیز برای هر فرد منحصربفرد خواهد بود و هر بازیباز در نقطه ای از کهکشان تجربه خود را شروع خواهد کرد. همانطور که اشاره شد هدف در بازی رسیدن به مرکز کهکشان خواهد بود. هدفی که مستلزم یافتن منابع مختلف است. شما با یافتن منابع و مواد گوناگون و مبادله آنها میتوانید پول کافی برای ارتقا لوازم مورد نیاز خود بدست آوردید. جستجویی که البته آنچنان هم بی خطر نیست. تغییراتی که در اثر حضور شما در محیط بازی رخ میدهد ممکن است برای موجودات زنده و ساکنین سیارات مرتبط خوشایند نبوده و در برابر شما عکس العمل های خطرناکی نشان دهند. همچنین برخی موجودات ناشناخته بعضی از سیارات هم ممکن است برای تامین غذای خود شما را مورد هدف قرار دهند. در یکی از مصاحبه ها Sean Murray از دارک سولز به عنوان یکی از منابع الهام بازی نام برد و گفت تجربه ای مرموز و خاص در انتظار بازیباز ها خواهد بود. تجربه ای که طبق گفته های وی در 40 الی 100 ساعت میتواند به نتیجه بیانجامد ولی امیدوار است بازیباز ها بیشتر از این ها صرف گشت و گذار کنند. No Man’s Sky عنوان بلند پروازانه ایست و باید منتظر ماند و دید استودیوی کوچک Hello Games چقدر در تحقق اهداف خود موفق خواهد بود.
Scalebound
سازنده: Platinum Games
ناشر: Microsoft
پلتفرم: Xbox One
از همان ابتدای ورود مایکروسافت به جنگ کنسولهای خانگی، این شرکت همیشه در حال دست و پا زدن در بازار ژاپن بود. هر چه بیشتر میگذشت، بازار ژاپن برای مایکروسافت بیشتر به یک هدف از دست رفته تبدیل میشد. در ابتدای نسل هفتم نیز مایکروسافت با معرفی عناوین مورد پسند بازار ژاپن نظیر Blue Dragon و Lost Odyssey سعی داشت آب باریکه ای در این بازار پرسود برای خود دست و پا کند که باز هم با شکست مواجه شد. اما اینبار Mistwalkerـه Xbox One در نسل هشتم استودیوی خوش آوازه Platinum Games است. استودیویی که با ساخت سری Bayonetta و عنوان Metal Gear Rising: Revengeance سابقه درخشانی از خود به جای گذاشته و نشان داده که تبحر خاصی در ساخت بازیهای اکشن دارد. بازیساز بزرگ ژاپن، هیدکی کامیا در مراسم E3 سال 2014 در کنفرانس مایکروسافت برای اولین بار از عنوان جدید خود که به صورت انحصاری برای Xbox One عرضه خواهد شد رونمایی کرد. “اصلا شبیه کارهای سابق Platinum Games نیست.”؛ این توصیف Scalebound در یک جمله از زبان کارگردان بازی، هیدکی کامیاست. از زمان نمایش تریلر CG بازی، هیچ گونه نمایش گیمپلی نشان داده نشد و اطلاعات خاصی جز اطلاعاتی که قابل برداشت از همان تریلر CG بود به مطبوعات داده نشد. با توجه به سوال و جوابهای کامیا میتوان حدس زد که Scalebound میتواند یک بازی Open World-Action باشد! کامیا در پنلی در TGS گفت: “عناوینی که من در گذشته روی آنها کار کردم بیشتر روی اکشن خالص تمرکز داشتند. آن بازیها واقعا مهارتهای شما، عکسالعملهای سریع شما و درجه استاد بودن شما در مبارزات را میسنجیدند. شما یا عاشق آن ها میشدید یا از آن بدتان میآمد. ولی در Scalebound ما میخواهیم میدان نبرد و جنگی عظیم و حماسی با این هیولاها به بازیکن نشان دهیم.”
Scalebound جزو بازیهایی است که تا به این لحظه بسیار مرموز بوده و مخاطب درک درستی از اینکه با چه چیزی روبرو خواهد بود ندارد. تا به این لحظه تنها چیزی که در مورد آن قطعی است این است که در بازی اژدها وجود دارد و بله، شما میتوانید با آنها دوست شوید! فکر میکنم همین برای هیجانزده شدن در مورد ساخته جدید Platinum Games کافی باشد.
Ori and The Blind Forest
سازنده: Moon Studios
ناشر: Microsoft
پلتفرم: Xbox One, PC
E3 2014 و کنفرانس مایکروسافت بود که عنوانی خوش آب و رنگ و زیبا معرفی شد، Ori and the Blind Forest. در طی همان نمایش مشخص بود که با عنوان هنری با طراحیهای منحصر به فرد روبرو هستیم ولی چندی بعد که اولین اطلاعات بازی منتشر شد، متوجه شدیم که این بازی از لحاظ گیمپلی نیز عنوانی در خور توجه است. Moon Studio که کار ساخت بازی را بر عهده دارد استودیو جالبی به نظر میآید، سازندههایی از سراسر دنیا که برخی در کشور خود و به دور از دیگر اعضا مشغول به ساخت بازی هستند. بازی 4 سال در حال ساخت بوده و بنا به گفته سازندگان، آنها قصد دارند تجربه عناوین قدیمی همچون Super Metroid را برای بازیکنها به ارمغان آورند. شخصیت اصلی بازی موجودی سفید رنگ و دوست داشتنی به نام Ori است که ناخواسته به جنگلی ناشناخته وارد شده و توسط موجود خرس مانندی بزرگ میشود و باید با دشمنان این جنگل مبارزه کند. جزییات زیادی از داستان بازی منتشر نشده ولی با توجه به تریلرهای پخش شده، به نظر میآید با داستانی احساسی روبرو هستیم. مکانیزم گیمپلی بازی ترکیبی از عناصر اکشن، پلتفرمینگ و پازلهای متفاوت بوده که به زیبایی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و یادآور بازیهای دو بعدی معروف سالها قبل میباشند. امکانات زیادی در بازی وجود دارد از جمله قابلیت ارتقا در چند بخش مختلف و همین طور امکان ساختن Checkpoint در هر نقطهای که دوست دارید. در نهایت به نظر میآید Ori and the Blind Forest یک پلتفرمر دو بعدی ساده نبوده و حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد. این عنوان اوایل 2015 بر روی Xbox One و PC و مدتی بعد برای Xbox 360 عرضه خواهد شد.
StarCraft II: Legacy of the Void
سازنده: Blizzard Entertainment
ناشر: Blizzard Entertainment
پلتفرم: Microsoft Windows, OS X
نوبتی هم باشد بالاخره نوبت سومین و آخرین قسمت از سه گانه حماسی و عظیم Starcraft 2 است. حماسه ای که از سال 2010 شروع شد و حال بنظر میرسد که پایان آن را در سال 2015 خواهیم دید.
Legacy Of The Void روایتگر داستان نژاد Protos خواهد و شخصیت اول بازی نیز Artanis خواهد بود و قسمت پایانی داستان را بالاخره با این نژاد تجربه و به اتمام میرسانیم. بازی نیز عملکردی مشابه Heart Of The Swarm خواهد داشت که بصورت کلی از خود بازی جدا خواهد بود و شما برای بازی کردن آن نیاز به قسمت اول و دوم نخواهید و به مانند یک بازی کاملا جداگانه به شمار میرود.
در این قسمت شاهد 20 مرحله اصلی کاملا جدید بهمراه نیرو ها و ساختمان ها و گیم پلی کاملا متفاوت خواهیم بود که این تاثیرات و تغییرات بر قسمت مولتی پلیر بازی نیز اثر داده خواهند شد. سازنده بازی یعنی Blizzard قول داده است که نسخه بتا بازی را در اوایل 2015 برای علاقه مندان عرضه کند تا علاوه بر کاهش عطش برای نسخه جدید، دوستداران بازی بتوانند تغییرات جدید را مشاهده کنند.
بازی همانطور که گفته شد شما در دل نژاد Protos رها خواهد کرد که شما باید یاران و متحدان جدید و قدیمی را در کنار یکدیگر بیاورید و از طرف دیگر باعث ایجاد دشمنی های جدید و قدیمی شوید. این نسخه تاکید زیادی بر دیپلماسی و پروسه های سیاسی خواهد داشت تا علاوه بر اینکه به فرهنگ و اجتماع نژاد Protos ها نزدیک تر شود باعث ایجاد بعد جدیدی در گیم پلی بازی شود. شخصیت های نام آشنای قسمت های قبل و سری بازی به مانند Jim Raynor و Sarah Kerrigan نیز در این قسمت وجود دارند و نقش های مهمی را ایفا خواهند کرد. دشمن اصلی و هدف بازی در این قسمت موجودی به نام Amon خواهد بود.
هرچند از همان ابتدا نباید انتظار پیشرفت ظاهری و تکنیکی زیادی از بازی داشته باشید اما با اینحال سازنده بازی عنوان کرده است که بازی بروز خواهد شد و حس و حال جدیدی را برای بازیکنندگان به وجود خواهد آورد.
بالاخره زمان آن رسیده است که با Star Craft 2 و خاطرات خوب و بی نظیر آن خداحافظی کنیم و چه خداحافظی بهتر و زیباتر از یک عنوان کامل و بی نقص به نام Legacy Of The Void.
Inside
سازنده: Playdead
ناشر: Playdead
پلتفرم: Xbox One
احتمالا اکثر شما از تجربه Limbo که یکی از بهترین عناوین مستقل نسل قبل بود لذت بردهاید. عنوانی در سبک پازل/پلتفرمر با طراحی خاص سیاه و سفید، داستانی عجیب و پر رمز و راز، به علاوه یک مکانیزم گیمپلی حیرتآور. تمام اجزای Limbo به نحو زیبایی در کنار هم قرار گرفته بود و یکی از خاصترین تجربههای نسل هفتم را برای مخاطب به ارمغان میآورد. Playdead که کار ساخت نسخه اول را بر عهده داشت، در طی کنفرانس مایکروسافت در E3 2014 عنوان جدیدی معرفی نمود که در نگاه اول شباهت زیادی به عنوان قبلی استودیو دارد. اطلاعات زیادی از Inside منتشر نشده و فقط تریلری که در کنفرانس پخش شد، تنها چیزی است که از بازی میدانیم. در طی تریلر پسری را میبینیم که در محیطی عجیب و آخرالزمانی در حال فرار بوده و حتی طی همان تریلر کوتاه، با صحنههای تاثیرگذاری مواجه میشویم که نشان میدهد قرار است در حین انجام بازی مغزمان منفجر شود! به نظر میآید Inside نیز همانند سابقه قبلی این استودیو، داستانی عمیق و سنگین را روایت کند که برای فهم بهتر آن باید بارها بازی را به پایان برسانیم. Inside عنوانی است که برای عرضه در شش ماهه ابتدایی سال 2015 در نظر گرفته شده و Xbox One اولین پلتفرمی است که این بازی بر روی آن منتشر خواهد شد.
Mirror’s Edge
سازنده: DICE
ناشر: Electronic Arts
پلتفرم: Xbox One, PS4, PC
شهری سفید با جزئیاتی قرمز و زرد رنگ، صدای نفسهای دختری که در حال دویدن است و در پایان موسیقی دلنشینی که تا مدتها در خاطرات هک میشوند! این دختر دوست داشتنی ما به طرز عجیبی توانست طرفداران بسیار زیادی را برای خود دست و پا کند و برخلاف انتظارات به یکی از مورد انتظارترین عناوین متفاوت تبدیل شود. پارکور بر روی ساختمانها و سرعت بالای بازی با دوربین اول شخص، تجربه تازهای برای تمامی گیمران بود. بعد از اولین شماره، این بازی در خوابی طولانی فرو رفت و هر سالی که E3 از راه میرسید، در پی شایعات ساخت و توقف و دوباره ساخت پروژه دوم این بازی، طرفداران چشم به انتظار معرفی نسخه جدید آن مینشستند. بالاخره در E3 سال 2013 این عنوان معرفی شد و با نیمنگاهی که به تریلر، به نظر ریلتایم داشتیم، عطش همگان برای تجربه دوباره لذت پارکور بیشتر شد. این عنوان که در نام خود هیچ پیشوند یا پسوند یا شمارهای ندارد، طبق صحبتهایی ضد و نقیص، به نظر میرسد یک پیش درآمد برای شماره اصلی باشد؛ و ما بیشتر با کاراکتر Faith و گذشته او آشنا خواهیم شد. البته شایعاتی هم در خصوص Reboot بودن آن به گوش میرسید، اما تا زمانی که خود DICE لب از لب باز نکرده، نمیتوان در مورد آنها نظر قطعی داد. هرچند، به نظر میرسد برای هیچ کس این مسائل مهم نیست و همه منتظر به دست گرفتن کنترل Faith هستند!
Final Fantasy XV
سازنده: Square Enix
ناشر: Square Enix
پلتفرم: Xbox One, PS4
شاید نتوان گیمری را پیدا کرد که با نام و آوازه Final Fantasy آشنا نباشد. سری بازی که با 14 عنوان اصلی و تعداد زیادی عناوین فرعی ستون اصلی موفقیت اسکوار انیکس و به نوعی مهمترین IP این شرکت بحساب آمده و معروفیت و محبوبیت آن چه بسا که از خود اسکوار بیشتر است. حضور بسیار پرقدرت این فرنچایز در نسلهای متعدد بخصوص نسل پنجم و ششم و عرضه بازیهایی فراموشنشدنی همچون شماره هفت، هشت، نه و ده، این سری را تبدیل به نماد سبک JRPG کرده است.
نمادی که در نسل هفتم چندان موفق ظاهر نشده و قافله را به رقبا واگذار کرد. عرضه شماره سیزدهم فاینال فانتزی و در ادامه آن دو دنباله دیگر برای آن را میتوان بزرگترین ضربهای دانست که بر پیکر این فرنچایز محبوب در طی این سالیان وارد شده. فرنچایزی که زمانی نام آن لرزه بر اندام رقبا میانداخت به جایی رسید که با بازخورد بد طرفداران قدیمی و وفادار سری روبرو و تبدیل به سوژه لطیفهها و شوخیهای اینترنتی شد. اشتباهات در عرضه شماره سیزدهم سری و چند مسئله دیگر دست به دست هم دادند تا شرکت اسکوار انیکس مقدار زیادی از محبوبیت گذشته خود را در این نسل از دست داده و طرفداران قدیمی را نسبت به خود بیاعتماد کند.
در سال 2006 بازی FinalFantasy Versus XIII بعنوان بخشی از پروژه Fabula Nova Crystallis معرفی شد که از همان ابتدا بشدت مورد استقبال طرفداران قرار گرفته و حضور نومورا بعنوان کارگردان بازی و نمایش فوقالعاده آن بهمراه مبارزات همزمان باعث شد تا افراد زیادی اعم از طرفداران سبک و افرادی که تابحال عنوانی از سری را تجربه نکردهاند چشم انتظار عرضه آن باشند، انتظاری که تا به امروز بیش از 8 سال از آن میگذرد.
حال نام بازی به فاینال فانتزی 15 تغییر پیدا کرده و آقای هاجیمه تاباتا بعنوان کارگردان جدید آن معرفی شده البته طبق گفتههای تاباتا ایدههای اصلی داستانی و شخصیتی نومورا بدون تغییر باقی مانده و بیس جهان بازی همان چیزی است که نومورا در نظر داشت. پس از سالها بیخبری و انتظار در این چند ماه گذشته به اندازه 8 سال اخیر اطلاعات و ویدیوهای جدید از بازی منتشر شده. اطلاعات و تصاویری که نشاندهنده پیشرفت فوقالعاده بازی است.
پس از دزدیده شدن کریستال کشور Lucis توسط Niflheim پیمان آتشبس از بین رفته و جنگی تازه برای قدرت بیشتر و کنترل کریستالها آغاز میشود. در این بین شاهزاده کشور Lucis، شخصیت اصلی بازی (Noctis) بهمراه دوستانش برای برگرداندن کریستال به کشور لوسیس و شکست سپاهیان Niflheim ماجراجویی خود را آغاز میکنند.
مثل سایر عناوین سری با یک پلات داستانی عظیم و جذاب روبرو هستیم که توضیح آن از حوصله این مقاله خارج است، داستان گیرا و شخصیتهای جذاب همیشه عضوی جداناپذیر از فرنچایز فاینال فانتزی بوده و در این شماره نیز این سنت دیرینه همچون گذشته ادامه داشته و داستان آن یکی از مهمترین بخشهای بازی را تشکیل میدهد.
مبارزات بازی برخلاف شمارههای قبلی اینبار بصورت همزمان دنبال میشود و خبری از سیستم نوبتی نبوده و بیشتر شبیه به بازیهای اکشن است. سیستم مبارزاتی که در ابتدا قرار بود چیزی شبیه به سری بازی KingdomHearts باشد، طبق گفتههای سازندگان دستخوش تغییرات ریز و درشتی شده و حال با مخلوطی عجیب و جالب روبرو هستیم که با سرعت بالای خود بسیار جذاب و دوستداشتنی بنظر میآید، هر چند تا انتشار بازی و تجربه آن نمیتوان نظر درستی راجع به سیستم مبارزات بازی داد ولی از آنجایی که یکی از نقاط قوت آقای تاباتا (کارگردان بازی) خلق سیستم مبارزات منحصر بفرد و کارآمد است ( CrisisCore FFVII – FF Type0) میتوان اُمیدوار بود که اینبار نیز سیستم مبارزاتی را خلق کند که تبدیل به استانداردی جدید برای عناوین پیشرو در سری شود.
در پایان باید به این نکته اشاره کنم که FinalFantasy XV برای شرکت اسکوار انیکس چیزی بیشتر از یک عنوان دیگر در سری بوده و به نوعی میتوان آنرا آخرین تلاش اسکوار برای برگرداندن آبروی از دست رفته شرکت و این سری بازی محبوب دانست. تلاشی که در صورت موفقیت آن، میتوان انتظار بازگشت شکوهمندی را برای این فرنچایز و بخش ژاپن شرکت اسکوار انیکس متصور شد.
سال 2015 را میتوان سال JRPGهای بزرگ نامگذاری کرد، سالی که 3 غول سبک ( Xenoblade – Persona – FinalFantasy) در کنار عناوین متعدد دیگر میآیند تا دوهزار و پانزدهی فراموشنشدنی را برای طرفداران این سبک رقم زنند.
DOOM
سازنده: id Software
ناشر: Bethesda
پلتفرم: PS4, Xbox One, PC
6 سال از معرفی رسمی چهارمین نسخه اصلی Doom گذشته و هنوز هم چیز زیادی از این بازی ندیدهایم. عنوانی که در ابتدا قرار بود علاوه بر PC، برای کنسولهای PS3 و X360 هم عرضه شود. بعد از مدتها که فقط تعدادی خبر فرعی یا شایعه در مورد بازی به گوش میرسید، سرانجام در اواسط سال 2014 شاهد تیزری از بازی بودیم که معروفترین هیولای این سری یعنی Cyberdemon را نمایش داده و افکت صوتی باز شدن درهای Doomهای کلاسیک در آن به گوش میرسید. همچنین این تیزر نام بازی را نیز مشخص کرده بود، نامی که تنها از کلمه Doom تشکیل شده و هیچ شماره و پسوندی ندارد.
Doom قرار است به نوعی نقش ریبوت این سری را ایفا کرده و بار دیگر به سمت حال و هوای نسخههای اولیه رفته و با اکشن سریع و مهیج خود بازیکنها را سرگرم کند. طبق شنیدهها، حرکات بازیکن در محیط بسیار نرم و سریع بوده و از امکاناتی چون Double Jump نیز استفاده شده است. در مجموع سعی شده بازی از فضاهای بسته و محدود Doom 3 فاصله بگیرد، هرچند گفته میشود مراحلی شبیه به آن بازی نیز وجود خواهد داشت که حالتی ترسناکتر و سنگینتر از سایر بخشها دارند و در بخشهایی چون غارهای مریخ رخ میدهند. به گفته افرادی که نمایش بازی را از نزدیک دیدهاند، بار دیگر شاهد حضور سلاحهای محبوب Doom خواهیم بود که شامل مواردی چون شاتگان، اره برقی و البته BFG 9000 میشوند. به نظر میرسد این سلاحها یا حداقل بخشی از آنها دارای حالت شلیک دوم نیز باشند. برای مثال بازیکن میتواند با نگه داشتن دکمه، تیرهای شاتگان را ذخیره کرده و یک جا به سمت دشمن شلیک کند. نکته خوشحالکننده برای طرفداران قدیمی Doom این است که برخلاف اکثر بازیهای امروزی که تنها 2،3 سلاح را به صورت همزمان در اختیار بازیکن قرار میدهند، Doom به سبک عناوین سنتی اجازه حمل تمام سلاحها را میدهد. یکی از مواردی که در نمایش بازی تمرکز زیادی روی آن وجود داشته، مبارزات نزدیک (Melee Combat) بوده است. به شکلی که بازیکن به قدرتهای زیادی در این زمینه دسترسی داشته و بازی تا حدودی یادآور Brutal Doom (یک Mod معروف برای Doom) خواهد بود. موضوعی که با اضافه شدن Finisherها (حرکات تمام کننده روی دشمنان) در بازی جدید پررنگتر نیز میشود.
یکی از مواردی که همواره جزیی اساسی از سری Doom بوده، خشونت بالای این سری است. بازی جدید از این نظر شباهت زیادی به نسخههای قبلی داشته و حتی در بعضی بخشها، از آنها نیز فراتر رفته است. برای مثال بازیکن برای باز کردن یک در مخصوص باید به سمت یکی از اجساد روی زمین رفته، دست او را قطع کرده و با استفاده از اثر انگشت او در را باز کند. موردی که البته در طرف مقابل برای خود بازیکن نیز پیش میآید و طبق گفتههای بینندگان دموی بازی در QuakeCon، یکی از دشمنان بعد از ناکار کردن بازیکن، بازوی او را کنده و توسط آن بازیکن را با کتکی جانانه از بین برده است! در کنار تعداد سلاحهای قابل حمل که حالتی کلاسیک دارند، سلامتی بازیکن نیز مانند نسخههای قبلی بوده و به جای استفاده از سیستم سلامتی خودکار، از بستههایی استفاده میشود که در گوشه و کنار محیط یا بعد از کشتن دشمنان به جای میماند. دشمنانی که به نظر میرسد باز هم یادآور موجودات محبوب قبلی بوده و در دموی بازی، مواردی چون Hell Knight، Revenant و Mancubus دیده شدهاند.
یکی از معروفترین ویژگیهای سری Doom از نسخه اول تا آخرین بازی، گرافیک و جلوههای بصری آن بوده که همواره جزو برترینهای زمان خود محسوب شدهاند. نسخه جدید از موتور گرافیکی idTech 6 استفاده میکند که قرار است گرافیکی تماشایی و زیبا را به صورت 1080p/60fps در کنسولها ارائه کند. البته در بحث تکنیکی بازی، سال گذشته خبر ناامیدکنندهای شنیده شد که حکایت از خروج جان کارمک (John Carmack) از id Software داشت. هنوز مشخص نیست که کارمک تا چه حد روی نسخه جدید Doom کار کرده و جدایی او از استودیو چه تأثیری روی بازی میگذارد. هرچند در طرف مقابل، فردی چون تیاگو سوسا (Thiago Sousa) به id Software ملحق شده، کسی که جزو اصلیترین افراد Crytek در زمینه تحقیق و توسعه موتورهای گرافیکی بوده است و میتواند کمک بزرگی به بخشهای فنی Doom کند.
21 سال بعد از اولین Doom و 10 سال بعد از عرضه آخرین نسخه اصلی بازی، طرفداران Doom منتظر دیدن نسخه جدید هستند و امیدواریم id Software بتواند بار دیگر عنوانی جذاب و دیدنی را تقدیم دوستداران این سری کند.
Bloodborne
سازنده: From Software
ناشر: Sony
پلتفرم: PS4
همه ما کمابیش با دو عنوان مشهور Demon’s Souls و Dark Souls آشنا هستیم. بازیهایی که به علت سختی نسبتا زیادشان مورد توجه قرار گرفتهاند؛ اما این درجه سختی بیمنطق و بینظم نیست و پس از صدها بار مرگ، کمکم متوجه میشویم که باید به قوانینی که Miyazaki در بازی قرار داده احترام بگذاریم وگرنه ادامه بازی طاقت فرسا و تا حدودی غیر ممکن خواهد شد. پس از Demon’s Souls که به طور انحصاری برای PS3 منتشر شد، شاهد انتشار Dark Souls بر روی Xbox360 و PC بودیم که تا حدودی باعث خوشنودی طرفداران این سری در پلتفرمهای غیر PlayStation بود. اما دوباره ناظر بازگشت عنوانی شبیه به بازیهای قبلی اینبار با نام BloodBorne به صورت انحصاری برای PS4 خواهیم بود. شباهتهای موجود در المانهای RPG را که کنار بگذاریم، BB بدونشک دارای تفاوتهای اساسی در گیمپلی نسبت به نیاکان خود است! بالاتر رفتن سرعت بازی و امکان انجام جابجاییهای سریع در اطراف دشمنان (در حین Lock-On) جزو مواردی است که در دو نسخه قبلی ندیده بودیم. همچنین BB دارای سیستم بازگشت خط سلامتی است که به بازیکنان اجازه میدهد پس از گذشت مدت زمانی مشخص، مقداری از سلامتی کرکتر را بازیابند. اینبار به جای سپر (Shield) که در Dark Souls از آن استفاده میشد، From Software سلاح گرم جدیدی را جایگزین کرده است. داستان بازی در شهر Y’harnam روایت میشود؛ مکانی که به عنوان تسکین دهنده به دردهای مختلف شناخته میشود. مسافران زیادی به این شهر سفر میکنند تا دردهای خود را تسکین ببخشند و شخصیت اصلی BloodBorne نیز یکی از این افراد است. اما وی وقتی که به Y’harnam میرسد، درمییابد که مردم شهر به وسیله بیماری عجیبی به موجوداتی وحشتناک و وحشی تبدیل شدهاند؛ حال این وظیفه ماست که کرکتر را از این مخمصه نجات دهیم. هرکسی که دو نسخه نسل قبلی ساخته شده توسط Hidetaka Miyazaki را تجربه کرده باشد، یقین خواهد داشت که BloodBorne یکی از بهترین بازیهای سال 2015 خواهد بود.
The Legend of Zelda
سازنده: Nintendo EAD
ناشر: Nintendo
پلتفرم: Wii U
سری بازیهای افسانه زلدا از قدیمیترین و محبوبترین عناوین دنیای بازیهای ویدیویی و در کنار ماریو از نمادهای اصلی شرکت نینتندو و ابن صنعت بشمار میروند.
سری بازی که تا بحال هفده عنوان اصلی (بدون در نظر گرفتن عناوین بازسازی شده) از آن منتشر شده و تمامی آنها کیفیت بسیار خوبی داشتهاند. شاید دیگر دیدن نمرات عالی، بازخورد خوب طرفداران، خواندن مقالههای مختلف راجع به تاثیر این مجموعه بر صنعت بازیسازی و دیدن صفهای طولانی برای خرید بازی در روز عرضه تکراری شده باشند ولی تازگی و جذابیتی که در هر یک از عناوین سری نهفته است مسلماً بر هیچکس پوشیده نیست. تمام این مسائل نشاندهنده یک نکته است و آن هم این مسئله که سری بازی افسانه زلدا بدون شک یکی از باکیفیتترین و با ثباتترین عناوین تاریخ بازیهای ویدیویی است.
اولین نشانههای بازی در کنفرانس E3 سال 2011 نینتندو و در زمان رونمایی از کنسول WiiU مشخص شد، پس از آن بازی در سکوت خبری طولانی مدتی رفت تا اینکه در جریان E3 سال 2014 شرکت نینتندو برای اولین بار ویدیویی از بازی را نشان داد که به راحتی یکی از بهترین نمایشهای E3 سال 2014 را از آن خود کرد. یکی از نقاط قوت این نمایش، گرافیک بصری زیبا و چشمنواز بازی بود که به گفته Eiji Aonuma برگرفته از انیمیشنهای ژاپنی است. براساس مصاحبه اخیر میاموتو (خالق سری) و صحبتهای آنوما (کارگردان بازی) در جریان همایش E3 2014 اینبار جهان بازی همانند شماره اول سری بصورت یکپارچه ساخته و پرداخته شده است. قبل از این بدلیل محدودیتهای سختافزاری محیطهای کوچک طراحی و سپس به یکدیگر متصل میشدند تا جهان بازی شکل گیرد ولی اینبار با توجه به قدرت بیشتر کنسول WiiU دنیای بازی به صورت یکپارچه طراحی شده و طبق گفتههای میاموتو حس حضور در یک دنیای فانتزی بسیار بزرگ به بازیکنان القا میشود.
آخرین نمایش بازی مربوط به مراسم TheGameAward است که در طی آن میاموتو و آنوما برای اولین بار گیمپلی بازی را نشان داده و جزییات جدیدی از جمله نقشه غولاسای آن را نمایان ساختند. در این نمایش گیمپد کنسول با نشان دادن نقشه بازی و توانایی علامتگذاری قسمتهای مختلف آن از دید اول شخص، بسیار کارآمد و جالب نشان داد. در ادامه لینک سوار بر اسب معروف خود Epona به گردش در محیط بازی پرداخته و آنوما به یکی از نکات جالب و زیرکانه بازی اشاره میکند. اینکه اپونا به صورت نیمه اتوماتیک کنترل خواهد شد و شما با مشخص کردن مسیر خود بدون نگرانی، از دیدن محیط زیبای بازی لذت برده و اپونا بدون برخورد با درختان و موانع مسیر، همانند اسبی واقعی به راه خود ادامه میدهد. این مسئله باعث میشود تا در زمان درگیریها و تیراندازی مجبور به ایستادن نبوده و توانایی هدفگیری با دقت بالا در حال حرکت را داشته باشید. همین ریزهکاریها و توجه به جزییات این چنینی، یکی از ستونهای موفقیت سری افسانه زلدا است که در این شماره نیز این سنت دیرینه ادامه داشته و باید منتظر المانهای جدید و هیجانانگیز دیگری نیز باشیم.
در پایان باید بدین نکته اشاره کرد که تابحال هر دو نمایش بازی فوقالعاده بوده و با اینکه اطلاعات خاصی از داستان آن منتشر نشده ولی با توجه به پیشینه موفق بازی و افراد حاضر در پروژه از جمله آنوما و مهم بودن این بازی برای نینتندو میتوان انتظار یک زلدای تمام عیار دیگر را داشت. زلدایی که اینبار با گرافیک بصری چشمنواز، دنیای بسیار بزرگتر و ایدههای جدید میآید تا یکبار دیگر ثابت کند که چرا سری بازی افسانه زلدا یکی از باکیفیتترین و باثباتترین عناوین تاریخ بازیهای ویدیویی بشمار میرود.
Rise of the Tomb Raider
سازنده: Crystal Dynamic
ناشر: Microsoft Studios
پلتفمر: Xbox 360, Xbox One
سری Tomb Raider را میتوان به عنوان یکی از پر فراز و نشیب ترین بازی های ژانر اکشنادونچر نام برد. اولین شماره بازی در سال 1996 منتشر شد. شخصیت اصلی بازی لارا کرافت نام داشت. شخصیتی که از روی شخصیت محبوب ایندیا جونز الهام گرفته شده بود. شماره اول بازی یک عنوان بینقص در زمان خودش بود و استقبال نسبتا خوبی هم از آن شد. همین امر باعث شد تا ادامه های مختلفی برای این بازی در طول سالیان گذشته ساخته شود، اما متاسفانه هر شماره دارای نواقص مختلفی بود و هیچ وقت نتوانست تجربه نسخه اول بازی را تکرار کند تا این که در سال 2011 شرکت Crystal Dynamics نسخه Reboot شده بازی را معرفی کرد. این بار همه چیز فرق کرده بود. لارا کرافت جوان و کم تجربه به سرعت توانست در دل طرفدران ژانر اکشن ادونچر جای باز کند. داستان، گیم پلی و گرافیک بازی به صورت کلی دگر گون شده و از آن حالت خشک و کلاسیک بیرون آمده بود. با محبوبیت نسخه اول استودیو Crystal Dynamics تصمیم گرفت ساخت ادامه این عنوان را هم در دستور کار خود قرار دهد. بازی ابتدا در E3 سال 2014 برای کنسول های نسل هفتم و هشتم و PC معرفی شد. اما این تمام داستان نیست، دو ماه بعد و در طول کنفرانس Games Com شرکت مایکروسافت اعلام کرد که Rise Of Tomb Raider به صورت انحصاری برای کنسول های مایکروسافت منتشر خواهد شد. متاسفانه تا به امروز اطلاعات زیادی از بازی منتشر نشده و فقط ما می دانیم بازی ادامه دهنده نسخه قبلی این عنوان است. بعد از آن که لارا کرافت جوان موفق شد از جزیره و وقایع شماره اول جان سالم به در ببرد، در این شماره قسمت جدیدی از ماجراجویی های او را تجربه خواهیم کرد. بر خلاف شماره اول این بار لارا کرافت به یک شخصیت پخته و با تجربه تبدیل شدهاست. به نظر می رسد این بار ماجراجویی های او از جزیره گرمسیر شماره اول به محیط های کوهستانی و برفی انتقال یافتهاست. با توجه به موفقیت شماره اول و همچنین حمایت مایکروسافت از این عنوان، به نظر می رسد باز هم شاهد Tomb Raider بی نقصی خواهیم بود.
Quantum Break
سازنده: Remedy
ناشر: Microsoft
پلتفرم: Xbox One
بعد از Max Payne و Alan Wake نوبت به خلق یک شاهکار دیگر از استودیو Remedy رسیده است. مثل دیگر عناوین این استودیو فنلاندی این بار هم Sam Lake پشت جدیدترین پروژه این استودیو به نام Quantum Break حضور دارد و همین کافی است تا تجربه فوق العاده این بازی را تضمین کند. بر خلاف Alan Wake و Max Payne که هر کدام به نحوی عشق زندگی خود را از دست داده بودند و با انگیزه انتقام و نجات دادن معشوق خود پا به داستان میگذاشتند، این بار داستان متفاوت است. نه پای معشوف در میان است و نه پای انتقام. قهرمان داستان ما شخصی به نام Jack Joyce است که بر اثر آزمایشات شکست خورده شرکت Monarch قدرت های خاصی مثل کنترل زمان را به دست آورده و حال باید با استفاده از این قدرت ها زمان را کنترل کند و از دست شرکت Monarch جان سالم به در ببرد. بر خلاف عناوین قبلی این شرکت که روند خطی داشتند، این بار Quantum Break انتخاب هایی را در راه بازیکن قرار میدهد که به طور کلی روند داستانی بازی را تغییر میدهد. علاوه بر Jack Joyce در طول بازی شخصیت های قابل بازی دیگری هم حضور خواهند داشت که شما باید با آن ها بازی را ادامه دهید و نکته جالب این جاست که یکی از این شخصیت ها، شخصیت منفی داستان است که در طول بازی کنترل آن به شما سپرده می شود. بازی یک شوتر سوم شخص همراه با کاور گیری و البته استفاده از قدرت های خاص Jack Joyce مثل کنترل زمان برای از بین بردن دشمنان است. استفاده از این قدرت ها فقط به نبرد با دشمنان شما در طول مراحل ختم نمی شود و با توجه به نمایش های اخیر تعدادی از مراحل در حالتی که باید زمان را کنترل کنید و از محیط پیرامون خود که در حال نابودی است، جان سالم به در ببرید، جریان دارد. علاوه بر این تعدادی لایو اکشن برای بازی ساخته شده که با توجه به تصمیمات بازیکنان، روند آن ها تغییر میکند و بعد از پایان هر مرحله برای شما به نمایش در میآید و حالتی سریالی دارد. در تیم Motion Capture بازی چهره های سرشناسی مثل Lost’s Dominic Monaghan و Shawn Ashmore حضور دارند. تا به این لحضه مشخص نشده این دو بازیگر بزرگ هالیوودی چه نقشی را در بازی ایفا میکنند، اما حضور این دو چهره سرشناس در کنار یکدیگر آن هم در یک بازی ویدیویی جالب به نظر میرسد. Sam Lake در مصاحبه های اخیر خود اعلام کرد، Quantum Break ترکیبی از گیم پلی بینقص Max Payne و داستان زیبا Alan Wake است. کم لطفی است اگر به گرافیک چشم نواز Quantum Break اشاره ای نکنیم. Alan Wake را به یاد دارید؟ گرافیک و نور پردازی بازی بر روی Xbox 360 همچنان بی نقص و چشم نواز است. حال Quantum Break قصد دارد با استفاده از تکنولوژی های نسل هشتم، بُعدی جدید از هنر Remedy را به ما نشان دهد. در نمایش های بازی شاهد استفاده از انواع و اقسام افکت ها در صحنه بودیم. لحضاتی که زمان متوقف میشود، صد ها آبجکت مختلف در صحنه حاظر است و لحظات وصف نشدنی را رقم می زند. Remedy از تمام تجربیات گذشته خود برای ساخت Quantum Break استفاده کرده و Quantum Break یکی از برگ برنده های کنسول Xbox One در سال 2015 است.
Halo 5: Guardians
سازنده: 343 Industries
ناشر: Microsoft
پلتفرم: Xbox One
همیشه از Halo به عنوان پدر بازی های اولشخص بر روی کنسولها یاد میشود. عنوانی که به لطف داستان، گرافیک و گیمپلی زیبای خود، موفق شد دو نسل گذشته کنسولها را در کنار علاقهمندان به ژانر شوتر اول شخص در جایگاه خوبی سپری کند. حال با ورود به نسل هشتم کنسول ها باری دیگر Master Chief بازگشته است تا از لقب خود که در بالا ذکر شد، دفاع کند. البته این بار Master Chief تنها نیست و در کنار او Agent Locke هم به عنوان یک شخصیت جدید حضور خواهد داشت. داستان بازی ادامه دهنده داستان شماره چهارم این عنوان است و به نظر میرسد در این شماره با داستانی شخصی تر که بیشتر حول و هوای آینده و گذشته Master Chief میچرخد، سرو کار داریم. بد نیست به Agent Locke هم اشارهای کنیم. او بعد از بحران Sedra برای تقویت SPARTAN-IV و تحت رهبری یک تیم ONI SPARTAN تحقیقات خود را برای یافتن John-117 یا همان Master Chief خودمان شروع میکند. مایکروسافت تا به امروز با ساخت یک مینی سریال و اطلاعاتی که منتشر کرده، سعی کردهاست تا حد امکان درباره شخصیت Agent Locke توضیح دهد تا بازیکنان با یک پیش زمینه قبلی عنوان Halo 5 را شروع کنند. جزئیات دیگری از بخش داستانی بازی منتشر نشدهاست و به نظر میرسد تا نمایشگاه E3 امسال باید صبر کنیم.
تا به امروز تمام شمارههای Halo در زمان عرضهشان، جزو بهترین بازیهای موجود از لحاظ بصری بودند. اوج و ظرافت سازندگان بازی در عنوان Halo 4 خودنمایی میکند، عنوانی که با گذشت چهار سال از عرضه آن همچنان توان رقابت با بازی های نسل هشتم را دارد. حال با ورود به نسل هشتم و تکنولوژی های جدید، انتظار میرود Halo 5 جزو یکی از زیبا ترین عناوین سال 2015 از لحاظ بصری باشد. البته ذکر این نکته هم واجب است که Halo 5 به صورت 60 فریم بر روی کنسول Xbox One اجرا خواهد شد و این برای اولینبار است که طرفداران بازی قادر خواهند بود عنوان Halo را از همان روز انتشار بازی به صورت 60 فریم تجربه کنند. درباره رزولوشن نهایی بازی تا به امروز حرفی زده نشده اما با سابقه درخشان استودیو 343 Industries میتوان این انتظار را داشت که بازی به صورت 1080p بر روی کنسول Xbox One اجرا شود و تا حد امکان کیفیت بصری بازی را به نمایش در آورد.
مثل اکثر بازی های اول شخص که دچار تغییر و تحولات زیادی در بطن گیمپلی شدهاند، از جمله آخرین شماره Call Of Duty که با اضافه کردن قابلیتهای مختلف مثل Jet Pack و … باعث ایجاد تغییرات گسترهای در گیم پلی بازی شده بود، عنوان HALO 5 هم از این قاعده مستثنا نبوده و سازندگان بازی دست به تغییرات و اضافه کردن قابلیتهای جدیدی به بازی زدهاند. این اضافات جدید در قالب قابلیتهای جدید Spartan ها به بازی اضافه شده و شامل مواردی مثل Smart Scope، Slide، Charge و… میشود. اما مهم ترین سوالی که ذهن طرفداران سری هیلو را بعد از دنبال کردن اخبار بازی درگیر خود میکند، این است که آیا این شماره جدید همچنان یک هیلو است که میتوان صد ها ساعت در بخش چند نفره آن مشغول به بازی شد و یا این یک کلون از روی Crysis است که فقط عنوان هیلو را یدک میکشد؟
بعد از تجربه نسخه Beta بازی میتوان به این سوال این گونه جواب داد. Halo 5 دقیقا همان حسی را به شما منتقل خواهد کرد که وقتی برای اولین بار هیلو را تجربه کردید، داشتید. با این که قابلیتهای بسیار زیادی به بازی اضافه شده اما همچنان سیستم اصلی گیمپلی بازی حفظ شده و غیر ممکن است که بعد از تجربه نسخه Beta آن را با عناوینی مثل Titanfall و یا Crysis 3 مقایسه کنید، البته بازی تاکید بسیار زیادی بر روی استفاده از قابلیتهای جدید دارد و شاید در چند ساعت اولیه کمی تازه و گیج کننده برای هیلو بازان قدیمی به نظر برسد. همان طور که در بالا گفته شد قابلیتهای جدید تفاوتهایی با دیگر بازیها دارند و حال بگذارید با یک مثال این موضوع را کمی بیشتر بشکافیم. قابلیت Smart Scope که همان زوم کردن است برای اولین بار به سری اضافه شده اما استفاده از این قابلیت محدود هایی را دربر دارد که کمی آن را با دیگر بازی ها متفاوت میکند. شما هر وقت زوم کنید، مکان شما بر روی نقشه مشخص خواهد شد و همچنین اگر موقع استفاده از Smart Scope به شما تیر اندازی شود، بازی به صورت خودکار از حالت Smart Scope خارج خواهد شد. همین طور که ملاحضه میکنید، این قابلیت با محدودیتهایی همراه شده تا همچنان روند اصلی بازی حفظ شود. وضعیت بقیه قابلیت های جدید هم به همین صورت است و برای هر کدام محدودیتی در نظر گرفته شده است. البته این قابلیت ها و تغییرات جدید به نظر میرسد مورد توجه طرفداران بازی قرار گرفته و شاهد نظرات مثبتی درباره نسخه Beta بازی هستیم.
در بخش آخر این متن هم بگذارید اشارهای به آهنگ ساز بازی بکنیم. احتمالا همان طور که میدانید وظیفه ساخت تمام آهنگهای بازی به جز شماره چهارم آن به عهده Martin O’Donnell بود و بعد از سپرده شدن ساخت بازی به 343 Industries آهنگساز بازی هم تغییر کرد. Marty در تمام شماره هایی که وظیفه ساخت آن را بر عهده داشت، سعی کرد با افزودن تمی خاص به موزیک بازی جوی هماهنگ را با محیط بازی خلق کند به قدری که اگر به عنوان مثال Halo 2 را بدون آهنگهای ساخته شده توسط Martin O’Donnell بازی کنید، حس میکنید این عنوان کامل نیست یا به اصطلاح “یک چیزی کم داره”. در شماره چهارم Halo، نبود Martin O’Donnell کاملا حس میشد هر چند که باز هم آهنگ های ساخته شده برای بازی در سطح بسیار خوبی قرار داشتند. یکی از کسانی که شاید بتوان گفت بهترین آهنگ های عنوان چهارم را ساخت، Kazuma Jinnouchi بود. احتمالا قبلا کار های او را به عنوان آهنگساز در بازی MGS4 شنیدهاید. در این شماره او به عنوان آهنگساز اصلی بازی انتخاب شده است و شاید بتواند خاطرات خوشی را که Martin O’Donnell با آهنگهای خود برای طرفدارن هیلو به یادگار گذاشته است را تکرار کند. Halo 5 در زمانی نامشخص در سال 2015 منتشر خواهد شد. عنوانی که شرکت مایکروسافت و طرفداران سری هیلو بر روی آن حساب ویژه ای باز کردهاند.
Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain
سازنده: Kojima Productions
ناشر: Konami
پلتفرم: Xbox 360, Xbox One, PS3, PS4, PC
در سالهای اخیر پس از یک وقفه طولانی در فرانچایز Metal Gear Solid، بالاخره و با کلی داستان و صحنه سازی شاهد MGS V و پیشزمینه آن یعنی Ground Zeroes بودیم. همگان این سری بازی را یکی از خاصترین و خلاقانهترین فرانچایزهای صنعت گیم میشناسند؛ مواردی که Hideo Kojima، سازنده بازی، در عناوین خود به کار میبرد از نظر نوآوری نسلها با همردههای خود فاصله دارد. سری MGS که از همان زمان PlayStation تا به حال همواره المانهای جدیدی را معرفی کرده، اینبار نیز در نسخه پنجم سعی در کسب موفقیتی عظیم دیگر ولی با تغییرات نسبتا بزرگ دارد. داستان بازی در مورد سفر Big Boss به افغانستان و آفریقا برای گرفتن انتقام از افرادی است که پایگاه و دوستانش را در طی وقایع نسخه GZ نابود کردند. محیط این نسخه به طرز محسوسی بزرگتر شده و همین عامل باعث میشود تا شاهد انواع و اقسام وسایل نقلیه مانند جیپ های جنگی و حتی تانک باشیم. در کنار وسایل یاد شده استفاده از اسب نیز جزو موارد جدید به حساب میآید؛ علاوه بر تمامی این موارد برای اولین در مناطق کوهستانی میتوان به صخرهنوردی پرداخت و از کوهها بالا رفت. در مواقع دشوار امکان درخواست کمک از هلیکوپتر و یا هوش مصنوعی بازی نیز وجود دارد. Quiet یک تکتیرانداز حرفهای است که میتواند در مواقع نیاز به کمک Big Boss آمده و دشمنان را از پای در آورد و یا به وسایل خاصی که بازیکن آنها را مشخص کرده تیراندازی کند. DD نام گرگی است که همانند Quiet میتواند در هر زمان به یاری Snake بشتابد. همانند Peace Walker در بازی یک سازمان (Base) مخصوص برای ساخت انواع و اقسام ماشین آلات جنگی وجود دارد و همچنین به وسیله سیستم Fulton surface-to-air میتوان افراد، حیوانات، ماشینها و دیگر وسایل موجود را به سرعت به پایگاه انتقال داد. برخلاف نسخه PW که در آن عملا هیچ کاری به جز نگاه کردن به پایگاه امکان پذیر نبود، اینبار Snake قادر است تا به گشت و گذار و حتی در مواقع نیاز به دفاع از ساختمانها و امکانات خود بپردازد. استفاده از روشهای تکراری برای پیش بردن مراحل میتواند برای بازیکن دردسر ساز شود، برای مثال اگر بیشتر به دنبال Headshot کردن باشید؛ دشمنان در ادامه از کلاهخود استفاده میکنند تا جلوی آسیب دیدگی را بگیرند. این نسخه از چرخه شبانه روزی بهره میبرد و در مواقع نیاز با استفاده از سیگار Snake نیز میتوان به صبر کردن برای گذشت زمان بهره برد. وسعت بازی چیزی حدود 200 برابر GZ خواهد بود و برای رفت و آمد در این نقشه وسیع، میتوان از هلیکوپتر، هواپیما و موتور نیز استفاده کرد. ویژگیها و وسعت MGS V آنقدر زیاد است که مطمئناً نمیتوان در چند خط آن را خلاصه کرد، فقط باید تا تاریخ انتشار منتظر ماند و از این شاهکار در هنگام عرضه، ساعتها لذت برد!
The Witcher 3: Wild Hunt
سازنده: CD Projekt
ناشر: cdp.pl, Bandai Namco Games, 1C Company, WB Games, Spike Chunsoft, Megarom Interactive
پلتفرم: Microsoft Windows, PlayStation 4, Xbox One
به گفته استدیو بازیسازی CD Project Red قسمت سوم از سری بازی The Witcher بزرگترین و بلندپروازانه قسمت از این سری خواهد بود. اما لازم است در ابتدا به موضوعی اشاره شود. همانطور که اکثر شما خوانندگان عزیز مطلع هستید زمانی استدیو CDPR بسیار کوچک و ناشناخته بود اما سری بازی The Witcher نامی برای آنها دست و پا کرد و توانستند توانایی های بینظیر خودشان را در سبک بازی های نقش آفرینی به رخ همگان بکشند. در قدم های بعدی این استدیو با معرفی The Witcher 2 بزرگترین قدم خود را بر داشتند و با ساخت و عرضه بازی بی نظیر دیگری بر استعداد های خود مهر تایید بزرگی زدند اما بالاخره زمان آن رسیده است که این استدیو تازه نفس بزرگترین ریسک و بلند پروازانه ترین رویای خود را رقم بزنند و با بزرگترین ترسشان به مانند شخصیت اول سری بازی یعنی Gralt Of Rivia روبرو شوند. گرالت تا بحال سختی های کمی نکشیده است و با بدترین نوع موجودات و دشمنان مبارزه کرده است اما اینبار قضیه کاملا فرق دارد. قبل از اتفاقات قسمت سوم گرالت کوچکترین ترسی را در مبارزات و مواجه شدن با دشمنان از خود بروز نمیداد اما همانطور که گفته شد در این زمان قضیه کاملا فرق دارد و گرالت قرار است با ترس همیشگی خود روبرو شود، ترسی بنام Wild Hunt. اوضاع سرزمین مادری گرالت رو به وخامت است و جنگی بزرگ بین تمدن ها قرارست رخ بدهد و از طرفی دیگر نژاد باستانی و مرموز Wild Hunt دست به قتل عام و تاز و تاخت زدهاند و از هرکجا که رد میشوند صحنه ای دلخراش و دهشتناک از خود بجا میگذارند. گرالت نیز خود را در میان این ماجرا و مبارزات میبیند و خود را آماده بزرگترین چالش و نبرد زندگیش میکند که ایندفعه بر خلاق باقی اتفاقات پای جان خودش و عزیزانش در میان است. از جهت نظر شخصی بنده بعد از عنصر داستان، گیم پلی بزرگترین نقش و تاثیر را در یک بازی نقش آفرینی ایفا میکند و CDPR نیز قول داده است که با بهترین و تکامل یافته ترین قسمت از سری بازی روبرو خواهیم شد. بزرگترین تغییر 30 برابر شدن وسعت بازی نسبت به نسخه قبل است که عظمتی بزرگ را به نمایش میگذارد. سفری بدون بارگذاری در گوشه گوشه نقاط نقشه بازی که با تکامل یافته ترین موتور بازیسازی استدیو CDPR یعنی Red Engine 3 بارگذاری میشود بصورت خودکار گیم پلی بازی را نیز تحت شعاع خود قرار میدهد و هرچه بیشتر به ما گوش زد میکند که قرار است قسمت پایانی و نهایی این بازی و داستان گرگ سفید هرچه بیشتر حماسی تر و با عظمت تر تمام شود. نهایت اینکه در این قسمت کوچک نمیتوان از تمامی عظمت این بازی سخن گفت و تنها چیزی که لازم به ذکر است این است که خود را برای بزرگترین و حماسی ترین پایان یک سری بازی بزرگ اماده کنید، آماده برای The Witcher 3: Wild Hunt.
Uncharted 4: A Thief’s End
سازنده: Naughty Dog
ناشر: Sony Computer Entertainment
پلتفرم: PlayStation 4
Nathan Drake را به یاد میآورید؟! جوان شجاع و ماجراجویی که کارش را با الگوبرداری از Lara Croft و Indiana Jones شروع کرد و چند سال بعد خودش به یک الگو تبدیل شد. بعد از یک نسخه متوسط رو به بالا از سری Uncharted که همان اوایل کار برای PS3 منتشر شد؛ شاهد دو شاهکار دیگر روی این کنسول بودیم. حال با گذشت چیزی حدود یکسال پس از ورود به نسل هشتم، باید در انتظار نسخه چهارم این فرانچایز محبوب باشیم. اینبار نیتن پختهتر و سن بالاتر به نظر میرسد؛ با توجه به دو نمایش بازی و تا جایی که حدسها و گمانها مطرح شدهاند، دریک به خاطر مسئلهای خاص مجبور به پیدا کردن گنجی مرموز باز هم در کنار افرادی که قبلا با آنها به ماجراجویی میپرداخت و برادر بزرگش که برای اولینبار وی را ملاقات کردهایم، به مناطقی خطرناک و جذاب در دل کوهها، جنگلها و… پا گذاشته است. در اولین تریلر که در جریان کنفرانس E3 پخش شد، صدای شخصیت محبوب سالی به گوش میخورد که در صحبت با نیتن به این موضوع تاکید داشتند که این آخرین باری است که دست به ماجراجویی میزنند. قبل از آن و در اولین رونمایی از Uncharted 4: A Thieif’s End نیز صدای شخصی شنیده میشد که به نظر به خون نیتن تشنه است. با این تفاصیر و وجود Neil Druckmann و Bruce Straley به عنوان کارگردانهای بازی، به نظر باید شاهد نسخهای خشن و خونینتر باشیم. مکانیزم کلی گیمپلی همان سیستم Climbing و Shooting نسخههای قبلی است اما اینبار شاهد یک طناب بلند هستیم که نیتن برای تاب خوردن از روی شاخ و برگ درختان از آن بهره میبرد. همچنین در جریان کنفرانس PSE مشاهده کردیم که Drake به لطف وسایل کوهنوردی میتواند از روی برخی سخرهها نیز عبور کند. این طور که به نظر میرسد اینبار محیطها بسیار بازتر و وسیعتر شدهاند و گیمپلی مخلوطی از یک بازی Open World و خطی را ارایه میدهد. گرافیک بازی در سطح بسیار بالایی قرار داشته و تکان خوردن تک تک علفها و برگ به وسیله وزش باد و یا برخورد Nate با آنها، نوید یک بازی چشمنواز دیگر را از سوی Naughty Dog میدهد. با توجه به قدرت بسیار بالاتر PS4 نسبت به برادر نسل قبلی خود، این امکان فراهم شده تا تقریبا تمامی محیط اثر منحصر به فردی روی لباس کرکتر داشته باشند. از کشیده شدن و تکان خوردن لباس گرفته تا گِلی و خیس شدن آن! بیشک U4: ATE نهتنها یکی از برترینهای سال 2015 خواهد بود، بلکه یکی از بهترین بازیهای نسل هشتم نیز هست.
Batman: Arkham Knight
سازنده: Rocksteady Studios
ناشر: Warner Bros. Interactive Entertainment
پلتفرم: Xbox One, PS4, PC
تا قبل از انتشار فرانچایز Batman: Arkham تقریبا همه بر این معتقد بودیم که بازیهای ساخته شده از روی کمیک و فیلمهای سینمایی، افتضاحی بیش نیستند؛ اما ساخته Rocksteady عکس این قضیه را اثبات کرد. پس از انتشار دو نسخه توسط این استودیو و یک نسخه فرعی که به دست Warner Bros. Games Montréal ساخته شد، حال به پایان داستان این سهگانه موفق رسیدهایم. Arkham Knight با مبارزات بهبود یافته و گرافیک چشمنواز نسل هشتمی خود سعی در جاودانه کردن نام فرانچایز بتمن در صنعت بازیهای رایانهای را دارد. دشمن اصلی معرفی شده در این نسخه، فردی است که از نظر ظاهری شباهت زیادی به بتمن دارد. Arkham Knight را میتوان دقیقا نقطه مقابل بتمن دانست. با همه این تفاصیر باید ببینیم که مانند نسخه قبلی، شاهد تعداد بیشماری از شخصیتهای منفی خواهیم بود یا تمرکز اصلی بازی روی Arkham Knight است. در این نسخه برای اولینبار شاهد استفاده از Batmobile (خودروی بتمن) هستیم که البته فقط جنبه ظاهری نداشته و علاوه بر تاثیر مستقیم روی گیمپلی، تنوع زیادی هم به بازی بخشیده است؛ از استفاده از این اتومبیل و ابزار آلات جنگی پیشرفتهاش برای نابود کردن هلیکوپترها و سیستمهای امنیتی گرفته تا گشت و گذار در محیط بازی همه و همه به لطف Batmobile به گیمپلی افزوده شده است. در سیستم مبارزات این نسخه این امکان فراهم آمده است که بتوان بدون متوقف کردن Combo، به دشمنانی که روی زمین افتادهاند نیز ضربه وارد کرد. از پیشرفتهای دیگر میتوان به سیستم Fear Takedown اشاره کرد؛ به وسیله این قابلیت بتمن میتواند در زمانهایی که هنوز توسط دشمن دیده نشده (در مواقع Undetected)، همزمان سه نفر را از پای در آورد. بدین صورت که پس از هر Takedown، زمان برای مدت کوتاهی آهسته میشود تا بازیکنان بتوانند دشمن بعدی را شناسایی کرده و او را نیز از سر راه بردارند. امکانات فوقالعادهای که تا به حال معرفی و به بازی افزوده شدهاند در کنار قابلیتهای نسخههای قبلی، بیشک B: Arkham Knight را به یکی از مورد انتظارترین بازیهای سال 2015 تبدیل کرده است.