100 بازی برتر سال 2012

سال 2011 را می توان یکی از پربارترین سال های صنعت گیم در نسل حاضر نامید، سالی که در آن بسیاری از عناوین دنباله دار و با کیفیت در کنار تعدادی IP جدید و خلاقانه به بازار عرضه شده و تجربه کم نظیری را برای بازیکن های مختلف رقم زدند. حال سال 2012 در پیش است و از هم اینک می توان حدس زد که سال پیش رو نیز برای علاقه مندان به بازی های رایانه ای سالی رویایی می باشد. عرضه تعداد زیادی از دنباله های معروف و مورد انتظار در کنار عناوین جدید و همین طور عرضه کنسول جدید نینتندو، Wii U در کنار کنسول دستی جدید سونی یعنی PS Vita، می تواند صنعت گیم در سال آتی را حتی بالاتر از سال 2011 قرار دهد. سایت بازیسنتر همانند سال های گذشته لیستی از برترین بازی های سال آینده را تدارک دیده است، لیست پیش رو حاصل تلاش اعضای تحریریه و تعدادی از مدیران سایت می باشد که نمرات و نظرات خود به بازی های مختلف را ارائه داده و بر این اساس لیست 100 بازی برتر مرتب شده است. تمام تلاش هیئت تحریریه بر این بوده تا تمامی بازی های مهم سال آینده را معرفی نماید، البته باید توجه داشت که ممکن است تعدادی از بازی های معرفی شده به سال 2013 موکول شوند و یا تعدادی بازی در ابتدای سال آینده رونمایی گردند. هم چنین بازی هایی در این لیست قرار گرفته اند که در سال 2012 در اروپا یا آمریکا عرضه می شوند و تاریخ عرضه در ژاپن مد نظر قرار نگرفته است. هر روز بخش جدیدی از این لیست بر روی سایت قرار می گیرد و امید است این مقاله مورد توجه شما عزیزان قرار بگیرد.

Lollipop Chainsaw

سازنده:Grasshopper Manufacture
ناشر: Warner Bros
X360, PS3

دختری با موهای صورتی، دامن کوتاه و شکلاتی در دست شاید شما را یاد Ulala، خبرنگار عجیب سری Space Channel 5 – که عادت دارد به زور اسلحه از بیگانه‌های بخت برگشنه حرف بیرون بکشد – اندازد اما اگر این دختر ملوس و زیبا یک اره برقی فوقالعاده خطرناک در دست گرفته و به جای مذاکره و صحبت با سوژه‌ها شروع به اره کردن آن‌ها کند چطور؟ خوب سوال بسیار راحتی است، حتما شما نیز متوجه شدید که بازهم پای ذهن آشفته و عجیب سودا 51 درمیان است! سودا 51 که به خوبی معرف خوانندگان عزیز بوده و نیاز به توضیح ندارد، بازیساز نیمه دیوانه‌ای(!) که بدون شک نگرش و دید خاص او به بازی‌های رایانه‌ای را در عناوین تحسین شده‌ای نظیر Killer 7 و No More Heroes تجربه کرده‌اید. تنها حضور این نام بزرگ در لیست تهیه کنندگان یک عنوان کافیست تا بدانید احتمالا با یکی از عجیب‌ترین بازی‌های تمام عمرتان روبرو هستید! حال اگر سبک خاص سودا 51 را با تم زامبی کشی فیلم‌های شرکت برادران وارنر (Warner Bros) ترکیب کنید به فضای جنون آمیز LC نزدیک خواهید شد! یک میهمانی بزرگ و خون آلود با حضور افتخاری هزاران زامبی که یک سر آن به جیمز گان (James Gunn – Dawn of the Dead) می‌رسد! جولیت استارلینگ (Juliet Starling)، که دوبلور معروف هالیوودی تارا استارنگ (Tara Strong – Batman. Ben 10, TMNT) صدای خود را به او قرض داده است، شخصیت اصلی Lollipop Chainsaw، دانش آموز نه چندان مهربان و دلچسب دبیرستان سن رمرو (San Romero) است که بعد از آب نبات توت فرنگی علاقه بسیار شدیدی به دوست عزیزش آقای اره برقی و نصف کردن زامبی‌ها دارد! اما داستان از جایی آغاز می‌شود که بند (Band) بزرگ راک اند رولی که اعضای آن را زامبی‌های بسیار خفن(!) تشکیل می‌دهند بنا به دلایلی نامشخص چندان با مدرسه سن رمرو و کلا انسان‌ها حال نکرده و تصمیم می‌گیرند به همراه جمیع فن‌های خود (احتیاجی به گفتن نیست که گروه فن‌های یک بند راک اند رول زامبی شده را چه کسانی تشکیل می‌دهند!) به آن‌ها حمله کنند!
خوب چه بهانه‌ای بهتر از این برای اره کردن زامبی‌ها؟ Lollipop Chainsaw یک HnS محض با حضور زامبی‌هاست که در درجه نخست سعی دارد با ایجاد یک فضای شاد و زنده ساعت‌ها تفریح و سرگرمی را به گیمرها هدیه کند. LC نه داستان چندان مهمی دارد، نه گرافیک فک برانداز و نه اصلا قرار است گیمرها را سورپرایز کرده و با یک گیم‌پلی جدید و مدرن آن‌ها را غافل گیر کند! همه چیز خلاصه شده در تفریح و سرگرمی با زامبی‌ها و کشتن‌ آن‌ها همراه با ریتم راک اند رول و حرکات آکروباتیک جولیت است. در LC می‌بایست به همراه جولیت و دوست پسرش (همان سر قطع شده‌ای که به پای جولیت وصل شده!) به سبک بازی Dead Rising هزاران زامبی و جانور‌های مختلف و متعلقاتشان را به جنون آمیزترین شکل ممکن سلاخی و لت و پار کرده و … خوب “و” ای وجود ندارد! همین طور باید به روند سلاخی کردن زامبی‌ها ادامه دهید تا یا بازی تمام شود، یا کنسولتان منفجر! هنوز اطلاعات به درد بخوری از جزییات گیم‌پلی LC منتشر نشده است اما سودا 51 در خصوص موسیقی بازی و نقش آن در گیم‌پلی گفته است، این دو در طول بازی لازم و ملزوم یکدیگر بوده و حتی در برخی مراحل بدون موسیقی قادر به ادامه بازی نخواهید بود! واقعا نمی‌توان حدس زد سودا 51 قصد دارد به چه طریقی این سبک موسیقی را با بازی خود ترکیب کند اما می‌دانیم اگر الویس پریسلی فقید می‌دانست سودا 51 چه بر سر سبک ابداعیش آورده است حتما از قبر بلند شده و خودش زامبی می‌شد! در نهایت می‌توان گفت Lollipop Chainsaw بسیار ساده یک عنوان مفرح است! نمی‌توان از آن انتظار یک شاهکار داشت اما منکر سرگرم کننده بودن گیم‌پلی آن نیز نمی‌توان شد! فراموش نکنید که آقای جیمز گان که وظیفه طراحی داستان و شخصیت‌های LC را بر عهده دارد به همراه تیم معروفش به صف سازندگان LC و تیم سودا 51 پیوسته‌اند تا سال آینده میزبان عجیب و شاداب‌ترین تجربه زامبی کشی تمام عمرتان باشید!

Sniper: Ghost Warrior

2,سازنده: City Interactive
ناشر: N/A
X360, PS3, PC

استودیوهای واقع در شرق اروپا همیشه ایده های جالبی برای ساخت بازی دارند، اما اکثر این ایده ها به دلیل مشکلاتی از قبیل کارکنان کم شرکت ها، عدم تجربه کافی و یا استفاده از انجین های از دور خارج شده و نپرداختن به داستان، تبدیل به بازی هایی سطح پایین و عموماً دم دستی می شوند. یکی از این عناوین بازی Sniper Ghost Warrior می باشد. این بازی دارای پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به عنوانی تراز اول بود، اما به دلیل پرداخت نامناسب داستان و همچنین باگ های ریز و درشت گرافیکی که ناشی از استفاده ی نادرست از Chrome Engine 4 بود، تبدیل به یک فاجعه و عذاب برای بازیکنان شد. اکثر بازیکنان عناوین FPS دوست دارند تا برای یک بار هم که شده در نقش یک Sniper ماهر که وظیفه اش پوشش اعضای تیم حمله است باشند، اما وقتی شما در زمین گیر می کنید، چگونه می خواهید مانع زمین گیر شدن تیم حمله شوید؟ به خاطر همین مشکلات بود که اکثر بازیکنان بدون تمام کردن این بازی و با نارضایتی زیادی این بازی را ترک کردند. اما راه کار سازندگان برای جذب دوباره مخاطبی از دست رفته شان چه بود؟ آن ها نسخه دوم بازی را معرفی کردند، اما این بار به جای استفاده از موتور کمی کهنه شده Chrome Engine 4 آنها به CryEngine 3 که خود را در Crysis 2 به خوبی نشان داده بود، روی آوردند. با این تکنیک تبلیغاتی تعداد زیادی از هواداران این بازی که از نسخه قبل ناراضی بودند، به موفقیت این شماره دل بسته اند. در این نسخه بازی همچنان بر استتار و مخفی کاری تاکید دارد و شما باید در نقش یک تک تیرانداز ماهر و صبور اهدافتان را از پای در آورید. تصاویری که از این نسخه منتشر شده اند بسیار دلگرم کننده می باشد و نشان می دهد که سازندگان چم و خم استفاده از CryEngine 3 را آموخته اند. حال باید تا مارس 2012 منتظر ماند و دید آیا واقعاً سازندگان توانسته اند نقاط ضعف شماره قبل را برطرف کنند یا این نسخه نیز همانند شماره قبلی یک بازی ضعیف و سطحی خواهد ماند.

,,98) Kinect Star Wars,سازنده: Terminal Reality
ناشر: Microsoft Game Studios
X360

با معرفی سخت افزار Kinect از سوی مایکروسافت برای کنسولXbox360 عده زیادی این کنترلر را برای کنسول هایشان خریداری نمودند، اما Kinect یک مشکل اساسی داشت؛ هیچ بازی دندان گیری برای آن ساخته نمی شد. تمام بای هایی که از زمان آمدن Kinect برایش منتشر شده بودند، مخاطب خود را کودکان کم سن و سال و بازیکنان غیر حرفه ای قرار داده بودند. مایکروسافت نیز برای آن که کمی از فشار های مشتریانش بکاهد باید بازی درخور می ساخت، پس چه ایرده ای بهتر ازStar Wars ؟ عنوانی که به شدت با نحوه عملکرد Kinect سازگاری داشت. Kinect Star Wars همان طور که از نامش پیداست، عنوانی انحصاری برای ابزار Kinect است، و برای انجام آن شما نیاز به یک حسگر کینکت دارید. داستان بازی در زمانی مشابه بازه زمانی سه گانه ی نخست Star Wars رخ می دهد. در این بازی شما در نقش یک Jedi باید به مقابله با اعضای امپراطوری بروید و آنان را از پای درآورید. هم چنین جنگیدن با Darth Vader نیز در بازی تایید شده و این بار شما می توانید با استفاده از حسگر کینکت مانند یک جدای واقعی با او مبارزه کنید. در بازی شما با تکان دادن دستتان می توانید اجسام را از زمین بلند کرده و آن ها را به طرف دشمنانتان بیاندازید، یا اینکه با تکان دادن دستتان شمشیر Lightsaber را در بدن دشمنان فرو کنید و آنان را از پای در آورید. همچین با تکان دادن بدنتان به سمت جلو کاراکتر شما به جلو حرکت می کند، و با پریدن وی نیز می پرد. Kinect Star Wars به شدت با حال و هوای فیلم اصلی نیز هماهنگ است و حس غریزی طرفداران فیلم های جنگ ستارگان را می شناسد. این بازی به این حس شما مبنی بر بلند کردن اجسام با نیروی فکر یا جنگیدن با شمشیری که دسته دارد، اما تیغه اش از نور است پاسخ می دهد. پس خود را برای یک جنگ ستارگان واقعی با حال هوای اصلی فیلم آماده کنید. این بازی بیشتر مخاطبین نوجوان را هدف قرار داده و حتی در تریلر نیز از نوجوانی که به شدت طرفدار جنگ ستارگان بود برای انجام بازی دعوت شده بود. شما می توانید این بازی را در ماه آوریل 2012 برای کنسول خود تهیه کنید.
———————————————————–
آریا: اگه بازی نهایی مثل نمایش هایی که تا حالا داشته باشه که میتونه کاندیدای بدترین بازی نسل بشه ! ولی به احتمال زیاد تآخیری که بهش خورد باعث بهبودش میشه. هرچند اسم Star Wars کافیه تا فروش بازی تضمین شده باشه!
سینا: نمایش E3 واقعا نا امید کننده بود. الان هم امید چندانی بهش ندارم.
صادق: با این بازی به شدت حال می کنم. همیشه دوست داشتم که بتونم یه دونه لایتسیبر رو بگیرم دستم با اون یکی دستم هم از نیروی فکری جدای ایم استفاده کنم و دشمنام رو بکشم. حالا احتمالاً توی این بازی میتونم به این رویا برسم.
علی: چند سالی میشه که مایکروسافت روی این بازی مانور ویژه ای میده.ولی نمایش بازی هر دفعه نسبت به قبل افت پیدا میکنه.خدا محصول آخر رو به خیر کنه.
فرنود: یکم که فکر میکنم میبینم خیلی باید بازی مسخره ای باشه!
ماکان: این بازی هر سال تو کنفرانس‌های مایکروسافت ظاهر می‌شه و عجیبه که غیر از پسرفت چیز دیگه‌ای درش دیده نمی‌شه! من فکر می‌کنم این عنوان اگه منتشر بشه موفق می‌شه یک تنه کلیه دست آورد‌های بزرگ کینکت رو زیر سوال ببره!
محمد: با اینکه نمایش های بازی آنچنان رضایت بخش نبوده ولی فکر کنم هنگام عرضه با یک بازی خوب طرف باشیم.,

,,97) Resident Evil: Operation Raccoon City,سازنده: Slant Six
ناشر: Capcom
X360, PS3, PC

آن موقع که Resident Evil 4 با نوآوری ‌های خود این سری را از مسیر اصلی خود خارج کرد انتظار می رفت که در آینده با چنین عناوینی صرفا اکشن نیز مواجه شویم. بازی کلا در حال و هوای دیگری می باشد و فقط نام Raccoon City و شخصیت‌های بازی را یدک می کشد. بازیکن در قالب مامورین آمبرلا وظیفه دارد تا آثار مرتبط دهنده‌ فجایع Raccoon City را با شرکت آمبرلا از بین ببرد. در همین راستا نیز وظیفه دارند تا هر شخصی را که به هر نحوی قصد فاش کردن اسرار این شرکت را در سر دارد نیز نابود کنند. در بین اشخاصی که قصد براندازی آمبرلا را دارند، نام لیان اس کندی نیز به چشم می خوردریال با این حساب شما مجبورید این شخص را یافته و او را بکشید. البته این کار دور از عقل می باشد چون با کشته شدن لیان کل داستان به هم می ریزد. البته با کارهای عجیب و غریبی مانند محول شدن ساخت بازی به استدیوی Slant Six Games، به این نتیجه رسیدیم که کپکام کلا تعاملی با عقل ندارد و همین باعث می شود تا چنین کاری دور از انتظار نباشد. با این حال از همین لحظه بهتر است برای این بازی پرونده‌ جدیدی باز کنیم و کلا نام رزیدنت ایول را از اول بازی حذف کنیم. اما این کار نیز بیهوده است زیرا عنوان بازی نام Raccoon City را در خود دارد. پس با این حساب به زور هم که شده این یک رزیدنت ایول می باشد که مجبوریم با انواع دسرها و نوشیدنی‌ها هضمش کنیم چون به این راحتی از گلوی طرفداران اصیل بازی پایین نخواهد رفت! برای بازی 6 شخصیت قابل انتخاب در اختیار دارید. هر کدام از این 6 نفر قابلیت ویژه‌ای دارد. مثلا یکی اسنایپر خوبی می باشد که اهداف دور را بهتر نشانه گیری میکند. یکی در ساخت سلاح‌های بیولوژیکی تخصص دارد و یکی در بکارگیری مواد منفجره تبحر دارد. همین ویژگی‌ها باعث خواهند شد تا احتمالا بازی در بخش چند نفره در کنار دوربین سوم شخص بازی، لذت بخش باشد. کشتن زامبی‌ها و در کل B.O.Wها کار اصلی شما در این بازی می باشد. به هنگام بازی باید مواظب میزان سلامتی خود باشید زیرا در صورت کم بودن آن زودتر آلوده به ویروس خواهید شد. دوباره زامبی‌ها، لیکرها، نمسیس، سگ‌های آلوده و ویلیام بیرکین آلوده به ویروس G نیز در بازی حضور خواهند داشت. شخصیت‌هایی مانند هانک و نیکلایی نیز در بازی دیده خواهند شد. وسکر هم که آن زمان برای سازمان کار می کرده ممکن است در داستان بازی نقشی داشته باشد. در کنار شخصیت ‌هایی که گفته شد احتمال حضور جیل ولنتیان به همراه کارلوس الیویرا نیز وجود دارد، از طرفی حضور سرگی ولادمیر نیز دور از انتظار نیست. همان طور که مشخص است این بازی با گذشته پر بار این سری قصد دارد تا نامی برای خود دست و پا کند، امیدواریم حداقل به ریشه‌های بازی آسیبی نرساند.
———————————————————–
امیر: ***Resident Evil: Operation Bulls
برهان: عمرا در حد و اندازه REهای قبلی باشه!
سینا: Spin off! این روزها بهانه ای شده برای امتحان کردن ایده های احمقانه! معلوم نیست مدیران کپکام چی تو اون مغزشون میگذره!
علی: متاسفانه این بیماری کپکام یعنی به گند کشیدن IP هاش به فرانچایز های بزرگش هم سرایت کرده.این چیزی که قراره به نام رزیدنت اویل منتشر بشه بیشتر شبیه به بازیهای Social تحت وب هستش!
فردین: دلم میسوزه واسه کسانی که با این بازی زندگی کرده بودن.
ماکان: هیس! من می‌خوام فرض کنم اصلا همچین عنوانی وجود خارجی نداره!
محمد: شاهکاری تو ساخت یه فاجعه!!,

,,96) Amazing Spider-Man,سازنده: Beenox
ناشر: Activision
X360, PS3, PC, Wii, DS

سری بازی های Spider Man سابقه طولانی در عرصه بازی های ویدئویی دارد و تا کنون بر روی بیش از 15 پلتفرم مختلف ظاهر شده است. از اولین نمونه های آن بر روی سیستم های 8 بیتی گرفته، تا نمونه های سه بعدی امروزی. با نزدیک شدن به زمان عرضه فیلم The Amazing Spider-Man می شد حدس زد که طبق روال همیشگی، بازی هم بر مبنای فیلم آن در دست تولید باشد که سرانجام Activision این موضوع را در مراسم VGA امسال تائید کرد. The Amazing Spider-Man نام عنوان جدید از این بازی است که توسط استودیوی کانادایی Beenox در دست ساخت است. در نمایشی که این بازی در VGA داشت، شاهد حمله ربات ها به منهتن بودیم. ربات هایی که توسط Oscorp به ظاهر برای برقراری امنیت ساخته شده بودند، اما اکنون دست به تخریب نیویورک زده اند. در این میان رباتی بزرگ نیز از زیر سطح زمین بیرون می آید و ویدئو با درگیری Spider Man با این ربات غول پیکر به پایان می رسد. البته این نخستین تجربه ی Beenox در ساخت عناوینی تحت نام مرد عنکبوتی نیست. این استودیو سابقه ی ساخت دو عنوان دیگر در این سری را نیز داشته است. عنوان نخست، Spider-Man: Shattered Dimensions نام داشت که با نوآوری های خوب خود توانست موفق ظاهر شود و هم نظر منتقدین و هم نظر بازیکنان را به خود جلب کند. اما عنوان بعدی، Edge of Time نتوانست موفقیت شماره گذشته را تکرار کند و عنوان تقریبا ضعیفی از کار درآمد. این بار Beenox با این فیلم-بازی جدید آمده است تا شاید بتواند خاطره بد عنوان گذشته را پاک کرده و عنوانی در خور نام این شخصیت محبوب خلق کند. باید دید با توجه به سابقه نه چندان درخشان عناوین ساخته شده از روی فیلم ها، آیا آخرین ساخته Beenox هم یک عنوان درجه چندم در خواهد آمد یا خیر. The Amazing Spider-Man هم زمان با اکران فیلمش در تابستان 2012 توسط Activision برای تمام پلتفرم های ممکن منتشر خواهد شد.
———————————————————–
سینا: با Shattered Dimensions خیلی حال کردم. اونم به خطر بخشای مخفی کاریش بود(هر چند خیلی داغون بود!) ولی چون بازی-فیلم حساب میشه، به نظرم دور و ور همون 50-60 بچرخه متاش!
علی: یه سازنده بود که پتانسیل این رو داشت تا بتونه عناوین خوبی رو از این مجوعه عرضه کنه.اکتیویژن جهان خوار هم با پیدا کردن این استودیو رفته تو کار نابود کردنش!
فرنود: با دو شماره ی آخرش یه کم حال کردم. عنوان خراب شه خیلی خوبه!
محمد: این عنوان همین طور ادامه بده تو بخش بازی هایی که هر سال عرضه میشن رکورددار میشه!,

,,95) Silent Hill: Book of Memories,سازنده: WayForward
ناشر: Konami
PS Vita

Silent Hill : Book of Memories اولین عنوان تایید شده از سوی کونامی برای کنسول دستی جدید شرکت سونی می باشد. Book of Memories در سه ماهه اول سال 2012 بر روی PS Vita عرضه خواهد شد. این عنوان شاید بی محتواترین، نا امید کننده ترین و بی کیفیت ترین بازی از فرنچایز سایلنت هیل نام گیرد. Book of Memories هم چنین اولین سایلنت هیلی محسوب می شود که به صورت آنلاین قابل بازی خواهد بود. البته ویژگی های عجیب و غیر منتظره به همین جا ختم نمی شود زیرا، نمای ایزومتریک اضافه شده به بازی پذیرفتن این موضوع که با عنوانی از فرنچایز سایلنت هیل رو به رو هستیم را تقریبا غیر ممکن می سازد. طبق تریلرهای منتشر شده موجودات معروف مجموعه در این عنوان نیز حضور خواهند داشت. مسئولیت ساخت این عنوان را استدیو Way Forward بر عهده خواهد داشت. گرافیک بازی چندان تعریفی ندارد و بسیار معمولی به نظر می رسد. در مورد صداگذاری و موسیقی های بازی اطلاعات زیادی در دسترس نیست ولی با توجه به اینکه آکیرا یامائوکا و دنیل لیچ در تهیه آن ها نقشی ندارند، انتظار زیادی از این بخش نمی رود. یکی از نقاط قوت مجموعه سایلنت هیل جو و اتمسفر منحصر به فرد و ترسناکش می باشد. نمای ایزومتریک و قابلیت Co-op پیاده سازی و خلق این مهم را تقریبا غیر ممکن می کند و این تصمیمات عجیب از سوی سازندگان، Book of Memories را از موهبتی بی نظیر محروم می سازد.
داستان بازی پیرامون کتاب عجیبی می باشد که خاطرات هر یکی از شخصیت های سایلنت هیل را در بر دارد و بازیکنان در طول بازی هر یک از آنها را تجربه می کنند. نکته حائز اهمیت دیگر آن است که این خاطرات می تواند به شکل دیگری رقم بخورند و سرنوشت هر یک از کاراکترها تحت تاثیر قرار گیرند. البته سازندگان از تغییراتی که اعمال کرده اند پشیمان نیستند و تهیه کننده بازی آقای Tomm Hulett صراحتا ذکر کرده است که اساس گیم پلی بازی بر همکاری بازیکنان بنا شده و این شماره از بحث ها و داستان های روان شناسانه فاصله دارد. در انتها با توجه به آن چه تا بدین روز دیده ایم و شنیده ایم، Book of Memories سایلنت هیل درخور و شایسته ای نخواهد بود. از همین رو فروش جالبی را برای این عنوان پیشبینی نخواهیم کرد زیرا علاوه بر از دست دادن مخاطبان اصلی که طرفداران مجموعه می باشند، ویژگی جالب و منحصر به فردی ندارد که مخاطبان جدیدی را جذب کند. شاید اگر این عنوان با نام دیگری عرضه می گشت موفق تر ظاهر میشد ولی به نظر می رسد نام سایلنت هیل بر دوش این عنوان سنگینی می کند.
———————————————————–
آریا: هدف از ساخت این بازی رو اگه فهمیدین به ما هم بگین ! مثل این می مونه که یه نسخه از FIFA با سبک Action Adventure بسازیم!
علی: از اون دست بازیهایی هستش که فقط قصد داره با استفاده از نامش موجب رشد فروش ویتا بشه.
محمد حسین: با حالت Co-op بازی چندان موافق نیستم ولی فکر نمی کنم بازی بدی بشه.,

,,94) Neverdead,سازنده: Rebellion
ناشر: Konami
X360, PS3

“یک کرکتر مزه پران و شوخ با گذشته ای خونین و تاریک که این روزها شغلش شکار شیاطین است. نقش مونثی که در طول داستان احساسات عمیقی در موردش پیدا می کنید؛ و میزان زیادی خون ریزی و خشونت.” این خلاصه آن چیزی است که باید در مورد آخرین اثر استودیو Rebellion بدانید. Neverdead که ساختش از اواخر 2010 آغاز شد یکی از عناوین کمتر شناخته شده سبک اکشن/فانتزی است که شاهد عرضه شدنش در 2012 خواهیم بود! نقش اصلی بازی Bryce Boltzmann نام دارد. انسانی نامیرا که قدرتش را 5 سده پیش از Astaroth (شاهزاده جهنم) بعد از نظاره کردن قتل همسرش در اختیار می گیرد. در این مدت 500 ساله کار برایس کشتن شیاطین و موجودات جهنمی بوده که به این دنیا وارد می شوند. این ویژگی نامیرا بودن بخش اعظمی از ویژگی های گیم پلی بازی را تشکیل می دهد. برایس می تواند تمامی اعضای بدنش را از دست بدهد ولی همچنان زنده بماند! اعضای بدنی که هم به عنوان اسلحه قابل استفاده هستند و هم قابلیت جایگزینی دارند. برایس همین طور قدرت کنترل کردن اجسام محیط را نیز دارد، خاصیتی که برای کشتن دشمنان به شدت کارساز خواهد بود.
البته کلیت بازی به سادگی “لت و پار کردن شیاطین با یک کرکتر نامیرا” نخواهد بود و در جریان مراحل باید از Arcadia نیز حفاظت کنیم. ارکیدیا یک بازرس سخت گیرو بدخلق است که در ابتدا فقط لذت کار را برای قهرمان مزه پران و شجاع ما کم می کند! ولی به گفته سازندگان در طول داستان این دو احساسات عمیقی در مورد یک دیگر پیدا می کنند. Rebellion هم چنین قول داده بازی شامل پازل ها و بخش های Adventure نوآورانه ای نیز خواهد بود، هرچند اطلاعات خاصی مرتبط با این بخش هنوز اعلام نشده است. در مجموع اگر Neverdead نخواهد خود را بیش از حد جدی بگیرد، ایده اولیه ساده و عین حال جالب بازی به قدر کافی کشش دارد تا این عنوان را در لیست بازی های خوب Action سال 2012 قرار دهد.
———————————————————–
امیر حسین: چه بلایی سر بازیسازان ژاپنی اومده که میتوانند همچین مزخرفی رو بسازن؟
سینا: چجوری ممکنه یه همچین ایده های مزخرفی رو تبدیل به بازی کنن!؟ اگه فهمیدین به ما هم بگین.
علی: سازنده ای که یکی از بدترین بازیهای این نسل رو ساخته بنظر میرسه قراره یه چیزِ درس و حسابی بالاخره به بازار عرضه کنه.ایده این که سقط میشی بعد دوباره سرِ هم میشه خیلی کولِ!
فرنود: اصلا امیدی ندارم بهش!,

,,93) Binary Domain,سازنده: Sega
ناشر: Sega
X360, PS3

این که بدانید سازندگان یاکوزا بازی جدیدی ساخته اند چه فکری می کنید؟ یقینا اول از همه یاد گیم پلی روان و جالب سری بازی های یاکوزا می افتید. Binary Domain قرار است محصولی جدید از یاکوزا استودیو باشد و یک بازی متنوع را به نمایش بگذارد. داستان بازی در سال 2080 در توکیو اتفاق می افتد. سالی که در آن ربات ها بیش از پیش زیاد شده و بعضی از ربات های انسان نما فکر می کنند که واقعا انسان هستند. حالا ربات ها شورش کرده و تیمی به توکیو برای مقابله با آن ها فرستاده شده است. همانطور که از داستان پیداست، بازی روند اکشن تیمی را به پیش می برد، یک اکشن سوم شخص تیمی که گرفتن کاور یکی از المان های همیشه پیدای آن است. نمی خواهیم بگوییم سبک بازی همانند Gears of war است زیرا می توان تغییرات زیادی را بین این دو بازی دید که در ادامه به آن اشاره خواهد شد. همان طور که گفته شد، بازی در مراحل مختلف با یاران شما انجام می پذیرد، شما به آن ها دستور حمله ، دفاع و یا ایستادن در کاور و …. را می دهید. اما ماجرا به همین سادگی نیست، هوش مصنوعی یاران شما به نحوی جالب اجرا می شود و برای مثال در ابتدا یاران اعتماد کمی نسبت به شما دارند و ممکن است به کار هایی که می گویید اهمیتی ندهند! در مقابل بعد از مدتی که اعتماد کامل شمارا جلب کردند بدون دستور قبلی، خود به جلو می روند و راه را برای شما هموارتر می کنند. یکی از نکات جالب استفاده شده در بازی فرمان های صوتی است. شما می توانید با استفاده از فرمان صوتی تیم خود را تشویق کنید تا روحیه آن ها بالا تر برود! یا این که بگویید که به آن ها علاقه مند هستید! اما در سمت دیگری از ماجرا قضیه آن طور که باید نیست، یک اکشن سوم شخص یقینا مستلزم طراحی مراحل خوبی است و نباید فراموش کنیم که داستان یکی از مهم ترین بخش های یک بازی است. متاسفانه تا به حال Binary Domain نتوانسته در این موارد به خوبی ظاهر شود. چیزی که آشکار است این است که بازی جای کار بیشتری دارد و به نظر نمی آید در نهایت از سطح یک بازی متوسط فراتر رود.
———————————————————–
امیر حسین: برخی بهش لقب GeoW Killer دادند ، اما این هم یک افتضاح دیگر خواهد بود.
سینا: کلا سگا از بازی سازی بکشه بیرون و همون بازیای Platinum رو منتشر کنه واسه خودش هم بهتره!
علی: GeoW:Fight Against Robots====>Made In JAPAN!
فرنود: سازنده اگه بتونه یکم روی گیم پلی تیر اندازی کار کنه عنوان خیلی خوبی میشه.
محمد حسین: به نظر شوتر Solid و خوبی میاد، گرافیک زیبایی داره.,

,,92) MechWarrior Online,سازنده: Piranha Games
ناشر: Infinite Game Publishing
PC

اگر از طرفداران ربات های عظیم الجثه هستید و سابقه زیادی نیز در دنیای بازی دارید، مطمئناً تا به حال نام سری بازی های MechWarrior را شنیده اید. این سری بازی قدیمی که اولین نسخه آن در سال 1989 منتشر شد، راه پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته و تعداد زیادی سازنده و ناشر را به خود دیده است. از سازندگانی چون FASA Studio و Zipper Interactive (بله! همان استودیوی سازنده سری SOCOM) تا ناشرانی مانند Activision و Microsoft . متآسفانه سری MechWarrior بعد از نسخه چهارم در سال 2000 (و تعدادی Expansion برای این نسخه) به کما فرو رفت و تا چندی پیش خبری از آن نبود، البته اگر از بازی های MechAssault که با تمی مشابه برای کنسول Xbox عرضه شدند بگذریم. بالاخره در سال 2009 خبرهایی در مورد ریبوت و بازسازی مجدد این سری شنیده شد و یک تریلر زیبا نیز از آن پخش شد. بازی ای که قرار بود با نام ساده MechWarrior برای PC و Xbox 360 عرضه شود. مدت ها از اعلام این خبر گذاشت تا اینکه امسال سازنده بازی یعنی Piranha Games با خبرهایی جدید از راه رسید. نام بازی به MechWarrior Online تبدیل شده و کنسول Xbox 360 دیگر میزبان بازی نیست. این بازی همان طور که از نام آن نیز مشخص است، بازی ای تماماً آنلاین بوده و البته از ویژگی Free to Play نیز بهره می برد. یعنی بازیکن می تواند بدون هزینه اضافه بازی را انجام دهد ولی برای دستیابی به بعضی از امکانات و ویژگی های بیشتر باید هزینه ای پرداخت کند.
در MechWarrior Online نیز مانند بازی های قبلی ربات هایی عظیم الجثه را هدایت می کنید. ربات هایی که در هرکدام یک انسان قرار گرفته و توسط کاکپیت مجهز و پیشرفته ربات، آن را به پیش می راند و اهداف مورد نظر یعنی ربات های دشمن را منهدم می کند. در نسخه های قبلی قابلیت هدایت ربات ها از زاویه اول شخص و سوم شخص در اختیار بازیکن بود ولی این بار تا این لحظه تنها حالت FPS یا اول شخص معرفی شده و سازندگان بازی در مورد حالت سوم شخص در حال بررسی هستند. تا امروز ربات های متنوعی چون Atlas , Jenner , Hunchback و Dragon معرفی شده اند و تعداد بیشتری در بازی نهایی در انتظار بازیکن خواهند بود. کلاس های مختلفی چون Scout و Assault نیز در دسترس هستند و بازیکن نسبت به توانایی های خود می تواند کلاسی مناسب را انتخاب کرده و وارد مبارزه ای جانانه با رقیبان خود شود. بازی های MechWarrior همواره از نظر بصری و گرافیکی و همچنین کیفیت صداگذاری در سطحی بالا بوده اند و انتظار می رود این بار نیز MechWarrior Online در این موارد به خوبی عمل کند. جالب است بدانید انجین به کار رفته در ساخت بازی CryEngine 3 است که یکی از پیشرفته ترین انجین های بازار بوده و پیش از این قدرت فوق العاده خود را در بازی ای چون Crysis 2 به نمایش گذاشته است. قرار است در کنار گرافیک بالای بازی، شاهد انیمیشن های با کیفیت و سیستم تخریب پذیری مناسبی هم باشیم.
Piranha Games اصرار زیادی بر بالا بودن کیفیت MechWarrior Online دارد و پیشاپیش از آن به عنوان یک بازی AAA و با کیفیت یاد می کند. با حضور افرادی چون Jordan Weisman که پیش از این در FASA Studio کار می کرده و Russ Bullock که خود را یکی از متعصب ترین طرفداران این سری می داند و همچنین توجه خوبی که اعضای Piranha Games به نظرات طرفداران بازی در سایت خود نشان می دهند، می توان به کیفیت بالای بازی امید داشت. ولی باز هم این گذشت زمان است که مشخص می کند طرفداران قدیمی MechWarrior بعد از حدود ده سال انتظار می توانند شاهد تجربه فراموش نشدنی دیگر از این سری باشند یا خیر .
———————————————————–
امیر حسین: بازهم یه ریبوت از یکی از بزرگترین های تاریخ ، فقط کاش یه بخش تکنفره ی قوی هم در بازی حضور داشت.
سینا: هیچ وقت از این بازیا و کارتونای رباتی خوشم نمیومد. در عجبم هنوز هم کسی حاضره وقت پای این بازیا بزاره.
علی: این مجموعه پتانسیل زیادی برای یه بخش تکنفره درس و حسابی داره ولی ای کاش این نسخه تکنفره هم میشد!
فرنود: بازی ای هست که فکر میکنم ارزش بازی داشته باشه. هنوز دقیق نمیدونم!,

,,91) End of Nations,سازنده: Petroglyph
ناشر: Trion Worlds
PC

طرفداران سبک RTS (Real Time Strategy) بدون شک هنوز خاطرات شیرین خود از عناوین فراموش‌نشدنی شرکت کهنه کار Westwood را فراموش نکرده و هنوز هم از بیاد آوردن آن‌ها در گنجینه خاطرات خود لذت فراوانی می‌برند. هرچند بعد از فروپاشی این شرکت بزرگ، دوران باشکوه RTS ها نیز به انتهای خود نزدیک شده و اکنون دیگر شاهد عرضه بازی‌های با کیفیت گذشته نیستیم. اما خوشبختانه بسیاری از کارمندان سابق Westwood بار دیگر در شرکت Petroglyph Games کنار یکدیگر جمع شده‌اند تا با عنوان جدید خود، End of Nations، استاندارد‌های کلاسیک این سبک را از نو تعریف کنند. داستان EoN بر پایه تئوری معروف توطئه طراحی و نوشته شده است. طرفداران این تئوری معروف معتقد هستند تمامی اتفاقاتی که در دنیا رخ می‌دهد در نتیجه خواست و تمایلات سیاسی یک گروه مخفی بزرگ است. به عبارت صریح‌تر هیچ رویدادی در دنیا اتفاقی نیست و همه چیز در طول یک رفتار سیاسی بزرگ‌تر رخ می‌دهد. نویسندگان داستان EoN با خلق یک نظام حکومتی بزرگ و مخفی به نام United Nation Restoration Operation، که به اختصار UNRO نامیده می‌شود، تمام اتفاقات تراژدیک جهان از جمله آدم ربایی مشهور المپیک تابستانی سال 1972 (که به سپتامبر سیاه معروف شده است)، و … را به سیاست‌های مخفی آن‌ها نسبت می‌دهند. به این ترتیب وظیفه گیمرهاست که با تشکیل یک نیروی متحد قوی برای همیشه تهدید بزرگ UNRO را از میان برداشته و صلح واقعی را در جهان برقرار سازند.
در یک تعریف کلی End of Nations سعی دارد المان‌های اصلی سبک RTS را در مقیاسی وسیع و به صورت یک بازی MMO به مخاطبین خود ارایه دهد. در دنیای EoN گیمرها می‌توانند تا سقف 50 نفر وارد بازی شده و با پیوستن به نیروهای متحدین علیه حکومت ظالم حاکم بر جهان شورش کنند. گیمرها در لحظه ورود به این دنیای بزرگ به سهم خود در سطح کوچک‌تری وارد نبرد می‌شوند اما به تدریج و با پیشرفت در بازی و افزایش تجربه آن‌ها، نیرو، سلاح و آیتم‌های بیشتری در اختیارتان قرار خواهد گرفت. در نهایت نیز به سبک تمام MMO های موجود ارتقا در بازی برابر با داشتن قوی‌ترین یونیت‌های موجود در بازیست که شما را تبدیل به بزرگ‌ترین قدرت منطقه خواهد کرد. در EoN کلاس و یونیت‌های مختلف و منحصر به فردی وجود خواهد داشت که هرچند هنوز اطلاعات چندانی در خصوص آن‌ها در دست نیست اما با توجه به سابقه سازندگان بازی می‌توان در انتظار بهترین‌ها بود. این بازی زیبا که از هم اکنون نگاه‌های بسیاری را به سمت خود جلب کرده، سال آینده برای کامپیوتر‌های شخص منتشر خواهد و از هم اکنون می‌توان آن را جزو بهترین MMO های سال آینده به شمار آورد.
———————————————————–
سینا: فکر نمیکنم آینده خوبی در انتظار این بازی باشه!!!!
علی: بنظر میرسه یک RTS خوب باشه!اینطور که از شواهد برمیاد.
فرنود: اصلا آدم رو میخندونه وقتی فکر کنید که قراره چه اتفاقی بیوفته. اگه خوب پیاده بشه موفق میشه.
محمد: ایده بازی که خیلی جالبه ولی نتیجه کار بعید میدونم جالب باشه! ,

,81 تا 90,,90) Steel Battalion,سازنده: From Software
ناشر: Capcom
X360

سری Steel Battalion از سری بازی های انحصاری Xbox است که دو شماره آن در نسل قبل برای Xbox منتشر شد. سازنده این سری Capcom بود و بازیهای خوبی در سبک شبیه ساز تانک و ربات های آینده گرایانه بودند. بعد از سال 2004 و عرضه نسخه دوم آن (Steel Battalion: Line of Contact) این سری به فراموشی سپرده شد، اما مایکروسافت بعد از عرضه کینکت فرصت خوبی دید تا این سری را دوباره زنده کند. Steel Battalion: Heavy Armor سومین نسخه این سری و ادامه مستقیمی بر دو شماره اول است. داستان بازی در سال 2082 جریان دارد، نیویورک توسط ارتش چین اشغال شده و ارتش آمریکا با استفاده از ربات های بزرگ و قدرتمند خود به آنها حمله ای همه جانبه می کند. دوربین بازی در داخل تانک (در واقع ربات) قرار دارد و همانند اینکه خود داخل آن نشسته اید می توانید دشمنان را نابود کنید. بازی توسط استودیو From Software ساخته می شود و از کینکت پشتیابی می کند. در واقع بازی به عنوان یک بازی کینکتی توسط کپکام و مایکروسافت در TGS 2010 معرفی شده و می تواند با استفاده مناسب از قابلیت های کینکت به یکی از عناوین خوب این کنترلر تبدیل شود.
———————————————————–
سینا: ایده ی بازی که به شدت تاریخ مصرف گذشته است! ولی شاید با کینکت جالب بشه.
علی: یک ایده تخیلی داره این بازی!واقعا نمیتونم حدس بزنم نتیجه نهایی چی میشه!
فرنود: بعضی بازی های کینکت هستن که روشون مانور زیادی داده میشه و در اخر یه آشغال تحویل داده میشه. و همینطور بر عکس، بعضی بازی های بی سر و صدا هستن که برای کینکت میان و خیلی عالی ظاهر میشن. خیلی دوست دارم این بازی رو برای کینکت تجربه کنم.
محمد: تجربه یه شبیه ساز با کینکت چیز عجیبی باید بشه.,

,,89) Yakuza: Dead Souls,سازنده: Sega
ناشر: Sega
PS3

چندی پیش SEGA در حرکتی غیرقابل پیش‌بینی با نمایشی از Kamorucho ویران، به طور سربسته شماره‌ای دیگر از سری Yakuza را به نمایش در آورد. از آن زمان به بعد این سوال در ذهن طرفداران مجموعه به وجود آمد که چه عاملی باعث این ویرانی است؟ آیا انفجار یک بمب اتم؟ و یا زلزله؟ اما در نمایشگاه TGS سال گذشته بالاخره متوجه شدیم عامل این ویرانی نه بمب اتم و نه زلزله بلک فقط و فقط حصور زامبی‌‌ها است! واقعا سری Yakuza تنها حضور زامبی‌ها را کم داشت که به لطف بازی جدید آن هم به بازی اضافه شده است! داستان با زامبی شدن شهردار و به دنبال آن نیمی از مردم شهر Kamorucho آغاز خواهد شد. اکنون زامبی‌ها تبدیل به اعضای افتخاری شهر Kamorucho شده و تمامی نیروهایی که برای مقابله با حمله زامبی‌ها راهی این شهر شدند نیز خود یکی پس از دیگری به زامبی تبدیل شده‌اند! تنها فرد نجات یافته از نیروهای اعضای دولت شخصی است به نام Misuzu Asagi که حتما نقش کلیدی در داستان خواهد داشت. اما در این میان قهرمان داستان، Kazuma Kiryu که برای خود در شهر Okinawa به شغل شریف خلاف کاری مشغول بوده و از درآمدهای حاصله از آن یتیم خانه کوچک خود را اداره می‌کند(!) پس از یک تماس تلفنی از سوی فردی مرموز مطلع می‌شود Haruka توسط افراد ناشناسی ربوده شده و به Kamorucho منتقل شده است. خوب احتیاجی به صحبت اضافه نیست، دیگر وقت، وقت زامبی کشی است!
با توجه به اهمیت داستان در این سری چندان به داستان بازی اشاره‌ای نخواهیم کرد اما باید گفت شخصیت‌های دوست داشتنی گذشته نظیر Haruka, Endou و … نیز در داستان حضور پررنگی داشته و از همه مهم‌تر دار و دسته Tojo نیز مثل همیشه یک سر کلاف دردسر در طول داستان هستند! گیم‌پلی بازی نیز دقیقا آنچه که در شماره‌های پیشین به خاطر داشته‌اید را با تغییرات جزیی مانند بهبود سیستم مبارزات و … ارایه خواهد داد. اما خبر خوب برای دوست داران مجموعه نیز بازگشت کلوپ‌های داغ شبانه و مسابقات مختلف بولینگ و بیلیارد است که با تروفی‌های پرتعداد خود حسابی سرکارتان خواهند گذاشت! خوشبختانه بعد از فحش‌های فراوانی که طرفداران این سری بزرگ در قالب درخواست حواله این شرکت کرده‌اند مسولین شرکت SEGA دست به کار شده‌ و این بار ناز و اشوه را کنار گذاشته‌اند! در نتیجه هرچند کمی غیر قابل باور به نظر می‌رسد اما پس از عرضه این عنوان در ژاپن (با نام Of the End) نوبت به عرضه نسخه انگلیسی بازی در غرب رسیده است و سال آینده میزبان چهارمین حضور جنگ جوی اژدها، Kazuma Kiryu بر روی کنسول PS3 خواهیم بود!
———————————————————–
سینا: زامبی ها کجاها که نمیرن!
علی: میلک کردن یعنی این!هر چی گیرشون میاد میسازن یه یاکوزا میزنن تنگش!
فرنود: این یاکوزا هم دوشیده شد! هر چیزی رو میزنن تنگش میفرستن بیرون!
محمد: یاکوزا فقط زامبی رو کم داشت! یحتمل شماره بعدی بازی یه تم فضایی پیدا میکنه!,

,,88) Killer Freaks from Outer Space,سازنده: Ubisoft Montpellier
ناشر: Ubisoft
Wii U

درست است که در جریان کنفرانس نینتندو در نمایشگاه E3 2011، کنسول نسل بعد این شرکت یعنی Wii U معرفی گردید، ولی تعداد بازی های انحصاری معرفی شده برای این کنسول که تا امروز اطلاعات مناسبی از آن ها داشته باشیم هنوز به تعداد انگشتان یک دست نیز نرسیده و در این بین اطلاعات از بازی Killer Freaks from Outer Space بیش از سایرین می باشد. این عنوان که ساخت آن را Ubisoft Montpellier برعهده دارد، قرار است یکی از Launch Title های Wii U در سال 2012 باشد. بازیی که با داستان ساده و بدون پیچیدگی خود تنها می خواهد بازیکنان را برای مدتی سرگرم کند. گیم پلی بازی در نگاه اول مانند اکثر FPS های بازار بوده و تفاوت چندانی را احساس نمی کنید. ولی کافیست کنترلر Wii U را در دست بگیرید تا کم کم با نوعی جدید از گیم پلی آشنا شوید. در FPS های کنسولی، معمولاً زاویه دوربین با حرکت آنالوگ راست تغییر می کند ولی این بار به لطف کنترلر جدید نینتندو، حرکت دادن کنترلر باعث تغییر زاویه دید می شود. به این صورت که با بالا و پایین بردن یا به سمت چپ و راست حرکت دادن کنترلر ، دوربین داخل بازی نیز به حرکت درآمده و در حقیقت زاویه بازی نسبت به حرکات دستان شما تغییر می کند. البته سایر ویژگی های یک FPS مانند شلیک و Reload کردن و … همچنان با دکمه های استاندارد انجام می شود. یکی دیگر از تفاوت های Killer Freaks from Outer Space با سایر FPS که باز هم به لطف کنترلر Wii U امکان پذیر شده، تعقیب بازی به وسیله صفحه نمایش همین کنترلر است. شما بدون نیاز به نگاه کردن به تلویزیون قادر هستید بازی را از صفحه نمایش بزرگ Wii U دنبال کنید که این کار حرکت دادن دوربین را ساده تر نیز می کند.
در طول نمایشی که از بازی برای منتقدین پخش شد، همه چیز در کشتن و پشت سر گذاشتن موجودات بامزه بازی خلاصه می شد. موجوداتی کوچک و وحشی که با نام Freaks شناخته می شوند و با تکنولوژی های پیشرفته خود به زمین آمده و به هیچ چیز و هیچ کسی رحم نمی کنند و شخصیت اصلی بازی که مردی شوخ طبع و حراف است باید به کمک اسلحه های مختلفی که در طول بازی بدست می آورد (از نوعی کلت و یک شاتگان تا اسلحه های عجیب برقی و انفجاری) آن ها را از بین ببرد. برای وسیع تر کردن گیم پلی، امتیازات مختلفی به بازیکن داده می شود که از طریق انجام کارهایی چون Headshot کردن ، انجام Double Kill و … بدست می آیند. بازی علاوه بر بخش تک نفره، دارای بخش چند نفره جالبی نیز هست که در این حالت بازیکن دوم با کنترلر خود به بازی اضافه شده و می تواند از طریق صفحه لمسی کنترلر، Freak ها را انتخاب کرده و آن ها را در جای مورد نظر خود در محیط قرار دهد. بازیکن اول نیز به جنگ آن ها رفته و در صورت شکست دادن آن ها پیروز شده و در صورت مرگ، باعث پیروزی بازیکن دوم می شود. گرافیک بازی حداقل در نمایشی که پخش شد چندان تعریفی نداشته و اکثر بخش های آن در سطح عناوین متوسط یا حتی ضعیف PS3 و Xbox 360 قرار می گیرد که البته احتمال بهبود فراوان آن تا پیش از عرضه می رود. یکی از جالب ترین خبرها در مورد این بازی که جدیداً به صورت یک شایعه اعلام شد و البته تآیید هم نشد، این بود که Killer Freaks from Outer Space در اصل قرار بوده یکی از عناوین سری بازی های محبوب Raving Rabbids باشد و تحت عنوان Killer Rabbids برای کنسول های PS3 و Xbox 360 عرضه شود! البته وقتی این شایعه را در کنار تریلر بازی و حرکات و صدای مخلوقات عجیب آن بگذارید، باور کردن آن خیلی هم سخت نیست. شاید Ubisoft درجه خشونت بازی را مناسب عنوانی از سری Raving Rabbids ندیده و سازنده را مجبور به انجام تغییراتی در طراحی شخصیت ها و البته اسم بازی کرده است. در هر حال باید تا زمان عرضه کنسول نسل بعد Wii U منتظر بمانیم و ببینیم که اولین بازی های این کنسول می توانند از توانایی های کنترلر آن بهره کافی را ببرند یا خیر.
———————————————————–
آریا: تا این لحظه که خیلی بعیده یکی از اولین بازی های Wii U عنوان زیاد چشمگیری باشه. امیدوارم نمایش های بعدی بازی بهتر باشه.
سینا: عنوان لانچ داغون همیشه داشتیم، ولی این به نظرم یکی از داغون تریناشونه!
صادق: واقعاً نمیشه در مورد بازیش دقیق نظری داد. یوبی همونطور که بلده خیلی خوب یه بازی قدیمی رو خراب کنه، به همون اندازه هم بلده یه IP جدید و بی نقص بسازه. شاید یکی از بهترین عناوین First party کنسول Wii U باشه.
علی: یوبیسافت که جدیدا افت کرده.حتی عناوین اصلیش رو هم جدی نمیگیره.اینیکی که صرفا یک عنوان لانچ هستش!
فرنود: وقتی که WiiU عرضه بشه قطعا حرف هایی برای گفتن داره. دوست دارم ببینم این بازی میتونه موفق باشه یا نه!
محمد حسین: تا بحال چیزی از خود بازی نمایش داده نشده ولی برخی از افرادی که بازی رو دیدن از سبک خاص بازی تعریف کردن من که کلا از ربید ها و هر جک و جونوری شبیه اینا خوشم نمیاد.,

,,87) Inversion,سازنده: Saber Interactive
ناشر: Namco Bandai
X360, PS3

Saber سازنده نام آشنای Time Shift این بار با عنوان جدید خود بازگشته تا شوتر سوم شخص عجیب و غریب دیگری را عرضه کندInversion.در این بازی شما بوسیله سلاحی به نام Gravlink می توانید جاذبه محیطی که در آن مشغول بازی هستید را تحت تاثیر قرار دهید. مشخص است تمرکز اصلی Saber بر روی گیم پلی و Co-Op بازی بوده به همین دلیل تا به امروز اطلاعات ناچیزی از داستان بازی منتشر شده است. مکانیزم جالبی که برای گیم پلی بازی طراحی شده جذابیت آن را چند برابر می کند، شما با استفاده از Gravlink کارهای بسیاری را می توانید انجام دهید. می توانید دشمنان را از پشت سنگرهایشان به هوا ببرید و آنها را به تیر ببندید یا دوستتان را به روی دیوار فرستاده تا دشمنان را محاصره کنید و یا حتی از اجسامی که در محیط وجود دارند به عنوان سنگر استفاده کنید. اما گیم پلی بازی فقط در جاذبه خلاصه نمی شود، نیمی دیگر از بازی را سنگر گیری به سبک GeoW تشکیل می دهد. شما نمی توانید در تمامی محیط ها از Gravlink استفاده کنید بنابراین مجبور هستید از سنگر گیری و شلیک کردن برای پیشروی استفاده کنید. مانعی برای انجام بازی به صورت تک نفره وجود ندارد ولی بهترین تجربه از بازی با انجام دادن بخش Co-Op آن به دست می آید. در طول بازی با دشمنان زیادی برخورد خواهید شد که هر کدام از آن ها روش خاصی برای مبارزه دارند. بعضی از آنها فاقد Gravlink هستند و دیوانه وار به شما شلیک می کنند، اما دسته ای دیگر در استفاده از Gravlink مهارت خاصی دارند و هنگام مواجهه با آن ها باید حسابی مراقب خودتان باشید.عنوان جدید Saber بسیار بی سر و صدا معرفی شد ولی با نمایش هایی که داشت توانست نظر مساعد بسیاری از هواداران و منتقدان را جلب کند. مدت زیادی تا عرضه بازی نمانده و امیدواریم با یک عنوان خوب دیگر از طرف Saber روبرو شویم.
———————————————————–
امیر حسین: Timeshift میتونست به یک شاهکار تبدیل شود اما تعلل در عرضه و مشکلات ریز و درشت مانعش شد، Saber استودیوی بسیار با استعدادی است، به نظر میرسه Inversion کاری رو با این ژانر گرفتار در تکرار خواهد کرد که Fracture در اون ناموفق بود.
سینا: یه پله بالاتر از زباله!
علی: بنظر میرسه عنوان در خور توجهی باشه.ایده Gravlink هم فوق العادست.,

,,86) Asura’s Wrath,سازنده: CyberConnect2
ناشر: Capcom
X360, PS3

اگر خدای جنگ و قهرمان افسانه‌ای کنسولPS3، کریتوس بزرگ به جای کوه ‌های المپیوس در جزایر شرقی ژاپن و توسط کوتوآماتسوکامی خلق می‌ شد حتما نتیجه کار به جای قهرمانی کچل با تتو‌های قرمز شهوت انگیز، ضد قهرمان مو سیخ سیخی بی‌اعصاب عنوان جدید Capcom و CyberConnect2 می‌ شد که اساسا حوصله بحث و دیپلماسی در هیچ زمینه‌ای نداشته و همه کارهایش را به زور مشت و لگد پیش می‌برد! AW با نیم نگاهی به اساطیر مشرق زمین و افسانه کامیونانایو (Kamiyonanayo) قهرمان خود آسورا را همانند کریتوس برای گرفتن انتقام خون همسر از دست داده‌اش به جان هفت نسل از خدایان چند هزار متری ژاپنی می‌اندازد تا با قدرت جادویی خود دمار از روزگار آن‌ها درآورد! همان طور که حتما حدس زده‌اید داستان AW با توطئه خدایان علیه آسورا آغاز می‌شود. آسورا، فرمانده ارتش بزرگ خدایان و نیرومد‌ترین آن‌هاست که سال‌های سال در خدمت خدایان بوده و برای بزرگی آن‌ها شمشیر زده است. اما خدایان که از محبوبیت و قدرت روزافزون او به ترس افتاده‌اند به او خیانت کرده، تمام قدرتش را باز پس گرفته و با کشتن همسر و دزدیدن تنها دختر او، میترا (Mithra) آسورا را در قعر خشم و انتقام رها می‌کنند. آسورا که از شدت این بی‌عدالتی خدایان سراپا در آتش خشم و انتقام می‌سوزد متوجه می‌شود اگر چه خدایان قدرت خود را از او دریغ داشته‌اند اما شعله خشم و انتقام در درونش به او قدرتی می‌بخشد که حتی خدایان نیز قادر به درک آن نیستند! نیرویی که می‌تواند خدایان را پس از سال‌ها حکومت به زیر کشیده و به زندگی ابدی آن‌ها پایان دهد. نیرویی به نام خشم آسورا!
در داستان و دنیای اساطیری AW رد پایی پررنگ و محسوس از افسانه‌های ایرانی دیده می‌شود که قطعا می‌تواند جذابیت‌های خاصی برای گیمرهای ایرانی به همراه داشته باشد. خود واژه آسورا مشتق شده‌ لغت اهورا در مکتب بودیسم است که ساده‌ترین معنی برای آن موجودی نیرومند و ضد خداست. میترا، دختر قهرمان اصلی داستان که خدایان به طمع نیروی ذاتی نهفته در روحش اورا دزدیده‌اند به طور مستقیم برگرفته از مهر خدای بزرگ خورشید آریایی‌هاست که با افسانه‌های خاص خود به این عنوان راه یافته است. البته شباهت‌ ها تنها به موارد ذکر شده ختم نشده و می‌توان در بتن داستان و بازی ردپای بیشتری از فرهنگ و تمدن ایرانی یافت. گیم‌پلی AW یادآور Beat’Em Up های اغراق شده و مفرح دو نسل پیش است که به شما اجازه می‌دهد به سبک بازی‌های HnS لشکری از موجودات برخاسته از اساطیر ژاپن را به راحتی به خاک و خون بکشید. این عنوان زیبا و درخور توجه با موتور قدرتمند UE3.0 ساخته شده و به لطف تکنولوژی Epic Games در سبک خود گرافیک نسبتا خاص و زیبایی دارد. AW جز عناوینی است که برای عرضه در سال جاری درنظر گرفته شده بود و حتی توانست در لیست بهترین‌های سال گذشته بازی سنتر نیز جای گیرد اما به بهانه پرداخت بهتر داستان و گیم‌پلی تاریخ انتشار آن به سال آینده موکول شده است، به همین دلیل انتظار‌ها از آن نیز به همین نسبت بالا رفته است. هرچند قضاوت یک بازی قبل از عرضه و تجربه مستقیم آن کار چندان درست و راحتی نیست اما با توجه به نمایش‌های بازی می‌توان گفت سال آینده یکی از خوش ساخت‌ترین Beat’Em Up های این نسل انتظار گیمرها را می‌کشد.
———————————————————–
امیر: خشم پشه!
سینا: از لحظه ای که این بازی رو دیدم، حالم بهم خورد! آخه چه قدر یه بازی میتونه مسخره باشه!؟
صادق: هر بار تریلر های بازی رو میبینم، یا یه شات جدید ازش میاد میگم چرا مارکوس فینیکس باید بره خدایان المپ رو تنبیه کنه؟ منظورم اینه که استایل بازی برام خیلی نامفهومه.
علی: خشم از بین نمیرود!!!!
ماکان: این بازی به من اثبات می‌کنه تقلید بد + جو گیر شدن چه نتیجه گندی به همراه خواهد داشت! یکی به من توضیح بده خدایی که دو سه برابر کره زمین هست چجوری وقتی به نوک انگشتش ضربه میزنی می میره؟
محمد حسین: تکراری، خسته کننده، یکی از عناوین نا امیدکننده دیگه کپکام.,

,,85) Naruto Shippuden: Ultimate Ninja Storm Generations,سازنده: CyberConnect2
ناشر: Namco Bandai
X360, PS3

با افزایش محبوبیت انیمه های شرقی در میان بازیکنان و نفوذ انیمه های ژاپنی به بازار های غربی، تفکر ساخت بازی های رایانه ای مبتنی بر انیمه ها در میان استودیو های بازیساز ژاپنی رونق روزافزونی یافت. یکی از نمونه های بسیار موفق، ساخت بازی بر مبنای انیمه Naruto می باشد. این انیمه که یکی از کارهای باسابقه و موفق در میان انیمه های ژاپنی است، به دلیل داستان غنی و احساسی اش، و همچنین دوبله آن به زبان های غیر ژاپنی به سرعت در میان مخاطب غربی جایگاه خود را پیدا کرد و باعث محبوبیت انیمه در سایر نقاط جهان شد. پس این ساخت بازی بر مبنای این انیمه دور از ذهن نبود. استودیوی CyberConnect 2 نیز این موضوع را خیلی سریع دریافت و ساخت بازی بر مبنای این انیمه را آغاز کرد. Naruto Shippuden: Ultimate Ninja Storm Generations چهل و نهمین بازی بر مبنای انیمه ناروتو می باشد که در ماه ژوئن سال 2011 از طریق مجله ی شونن جامپ(چاپ کننده مانگای ژاپنی ناروتو) به طرفداران این انیمه معرفی شد. در این نسخه استودیوی سازنده تصمیم بسیار خطرناکی گرفته است! جای دادن شخصیت های هر دوسری ناروتو در کنار هم. اگر شما نیز از تماشاگران این انیمه باشید، حتماً نام هوکاگه چهارم، زابوزا، هاکو، هوکاگه اول و دوم برایتان بسیار جالب و پر رمز و راز است. این شخصیت ها همیشه در بخش های کمی از انیمه حضور داشته اند، اما این بار در این بازی قرار است قابل بازی باشند. شما می توانید در این نسخه تقابل نسل های مختلف را تجربه کنید، حتی می توانید هاشیرامه سنجو بزرگترین نینجای زمان خود را برای انجام مبارزات انتخاب کنید. سبک این شماره مانند نسخه قبلی می باشد، با این تفاوت که این بار المان های مبارزه ای به سبک RPG که در نسخه قبلی استفاده شده بود و از جذابیت و سرعت مبارزات می کاست، حذف شده و شما آزدانه می توانید مبارزات رو پیش برید. همچنین این شماره از نظر داستانی نارتو سری اول و ناروتو شیپودن تا فصل یازدهم (قسمت 242) را پوشش می دهد. استودیوی سازنده انیمه نیز برای قوی تر شدن هرچه بیشتر کار مساعدت های زیادی را به CyberConnect 2 کرده است. استودیو تمام دوبلور هایی را که تا کنون در انیمه صحبت کرده اند را برای سخن گفتن به جای شخصیت های اصلی بازی بسیج کرده است. پس خیالتان از بابت صداگذاری راحت باشد، شما می توانید از تکرار تکه لام مشهور ناروتو “داتبایو” لذت ببرید. این بازی برای انتشار در بهار 2012 برای پلتفرم های Xbox360 و PS3 در نظر گرفته شده است.
———————————————————–
صادق: اگه فن انیمه ی ناروتویید، اگر شما بدون دیدن قسمت جدید این انیمه در جمعه شب ها خوابتون نمیبره، اگر تیکه کلامتون “داتبایو” ئه پس این بازی رو از دست ندید. در غیر این صورت بازی براتون چیزی بیشتر از یه فایتینگ ساده نیست. Believe It!!
علی: این سازنده امتحان خودش رو در ساخت عنوان خوب از روی این مجموعه انیمه پس داده.بنظر میرسه این نسخه با استفاده از داستان خوب تجدید میثاقی باشه برای همه ی هواداران.,

,,84) Dragon’s Dogma,سازنده: Capcom
ناشر: Capcom
X360, PS3

فرقه اژدها، عنوان جدید استودیو ژاپن شرکت Capcom، بیشتر از هرچیزی محصول هیجان و تاثیر قابل ملاحظه Dragon’s Age بر بازار بازی‌های رایانه‌ای است. عنوانی Action/Adventure با درون مایه‌هایی از سبک RPG و پر از اژدها و موجودات اساطیری اروپایی! D2 را از نگاهی خاص می‌توان با Demon’s Soul نیز مقایسه کرد اما بر خلاف این عنوان D2 هیچ نکته خاص و قابل تعملی در درون خود نداشته و از حد یکی عنوان متوسط و یا صرفا خوب بالاتر نخواهد رفت. پس از ساخت شخصیت مورد نظر و تعیین جنسیت آن، داستان D2 در یک دهکده کوچک به نام Casadeis آغاز می‌شود. دهکده ماهیگران که بنا به دلایلی نامشخص مورد هجوم بیگانگان قرار گفته است. در طول این حمله وحشیانه یک اژدها به شخصیت اصلی داستان می‌گوید که او از سوی نیروهای برتر برای نابودی ظلم و ستم انتخاب شده است و به این ترتیب وظیفه خطیر نجات دنیا بر دوش گیمرها قرار خواهد گرفت! (شاید کمی یاد Eragon افتاده باشید که البته طبیعی است!). گیم‌پلی D2 مطابق با استاندارد‌های این سبک طراحی شده و تقریبا هیچ نکته خاصی که آن را از دیگر عناوین موجود متمایز کند در آن دیده نمی‌شود. با شروع بازی شخصیت خود را از میان کلاس‌های جادوگر، مبارز، انسان و … انتخاب کرده و به همراه گروه دو نفره خود برای مبارزه و کسب رتبه وارد سیاه چاله‌ های موجود خواهید شد. مکانیسم گروه در D2 مطابق عنوانی چون FFXIII طراحی شده و کنترل دیگر اشخاص گروه بر عهده هوش مصنوعی بازی خواهد بود. بزرگترین سیستم معرفی شده در D2 قابلیتی جدید به نام Grab است. با کمک این سیستم شما می‌توانید دشمنان را گرفته و ضربات بیشتری به آن‌ها وارد کنید. این سیستم بیشتر در مبارزه با غول‌های بزرگ چند ده متری به کمک شما خواهد آمد که طبق گفته کارگردان بازی گیم‌پلی بازی را شبیه به عنوان Shadow of the Colossus خواهد کرد! در یک نگاه کلی بیشتر به نظر می‌رسد Dragon’s Dogma قصد ترکیب مکانیسم بازی‌های JRPG و با فضای RPG های غربی را دارد که در این بین نیم نگاهی نیز به بازی‌های اکشنی نظیر Shadow of the Colossus داشته است! اما اینکه در نهایت از دل این ترکیب آشفته و پریشان چه بیرون خواهد آمد سوالی است که زمان به آن پاسخ خواهد داد!
———————————————————–
آریا: بعضی از بازی ها رو فقط کافیه اسمشون رو بشنویم و عکسی هم ازشون ببینیم تا کیفیت متوسطشون مشخص بشه !
علی: یه کپی بی سر و ته از TES!معلوم نیست کپکام دنبالِ چیه!از اون طرف اویل و دانته رو میده دستِ یسری متوسط سازِ غربی،از اینطرف میاد بزرگترین تیمش رو روی یک عنوان متوسط متمرکز میکنه.
محمد حسین: برخلاف های IP های جدید و داغون کپکام این بازی بازی بدی به نظر نمیاد. توجه من یکی رو که به خودش جلب کرده و به نظرم عنوان خیلی خوبی میشه.,

,,83) Metal Gear Rising: Revengeance,سازنده: PlatinumGames
ناشر: Konami
X360, PS3

نمایشگاه E3 سال 2009 را به خاطر دارید؟! سکوت سالن کنفرانس با حضور غیر منتظره کوجیما بر روی سن به یک باره شکسته و سالن غرق در شادی و شور شد. نکته جالب آن بود که تمامی این اتفاقات در طول برگزاری کنفرانس ماکروسافت روی می داد و از آن جالب تر عرضه عنوانی از سری MGS برای Xbox 360 بود. این خبر تا مدت ها بحث داغ فروم های مختلف بود و بازخوردهای متفاوتی داشت. طرفداران سونی از این حرکت Kojima Production بسیار ناراحت شده بودند و از سوی دیگر طرفداران Xbox 360 بسیار خوشحال و هیجان زده به نظر می رسیدند. نام این عنوان جدید MGS : Rising بود. شخصیت اول بازی Raiden است که پیش تر در MGS 2 : Sons of Liberty و MGS 4: Guns of the Patriots حضور داشته است. این شخصیت بعد از Solid Snake، Big Boss و The Boss جز محبوب ترین کاراکترهای سری MGS به شمار آید. Raiden این بار بسیار عجیب تر به نظر می رسد، بدن او کاملا به صورت Cyborg درآمده و قطعات فلزی و ماشینی به وضوح در بدن او دیده می شوند. وقایع بازی پیش از MGS 4 روی می دهد و نحوه تغییر شکل Riaden از نسخه Rising به Guns of the Patriots را شاهد خواهیم بود. به هر حال همه چیز عالی پیش می رفت که کوجیما اعلام کرد نقش کلیدی کارگردانی بازی را به عهده نخواهد داشت و تنها به عنوان یک مشاور در کنار اعضای تیم خواهد ماند. این موضوع هواداران را کمی نگران کرد، بعدها گیم پلی از بازی به نمایش در آمد که بیشتر بر حالت اکشن تکیه داشت. Raiden با شمشیرش هر چیزی که مقابلش قرار می گرفت را تکه تکه می کرد. Matsuyama بعدها حتی صراحتا اعلام کرد که در این شماره بیشتر گیم پلی و مبارزات را در محوریت قرار داده تا داستان و کات سین های طولانی! باز هم این مصاحبه موجب نگرانی طرفداران شد ولی سازندگان بیان کردند که بهتر است طرفداران نگران نباشند و در این شماره هم می توانند با مخفی کاری و بدون درگیری بازی را پیش ببرند.
از آن زمان به بعد تقریبا دیگر خبری از بازی درز پیدا نکرد و بنا گفته مسئولین استودیو، در حال طی کردن مراحل ساخت آن بودند. این اوضاع به همین منوال ادامه داشت تا اینکه در ماه های اخیر مصاحبه های عجیب و غریب کوجیما منتشر شد. گویا خود کوجیما هم امید چندانی به این پروژه نداشت، بلاخره بعد از مدت ها Rising در نمایشگاه Spike TV به نمایش در آمد. عکس العمل های طرفداران و مشاهده کنندگان بعد از نمایش بازی به این صورت بود: ” شماره جدیدی از مجموعه Ninja Gaiden بود؟! به نظرتان برنده بازی اکشن بین DMC و Rising کدام است؟! این تریلر اشتباهی به جای IP جدید ایتاگاکی پخش نشد؟! ” این بازخوردها نشان می دهد طرفداران از نمایش بازی شوکه شده بودند زیرا بازی هیچ رنگ و بویی از سری MGS نداشت. حتی نام بازی نیز به طور کامل عوض شده و به Metal Gear Rising تغییر کرده است. مسئولیت ساخت بازی بعد از تکمیل شدن تنها 50 درصد از پروژه به استودیو Platinum واگذار شده بود. این استودیو خالق عناوین Bayonetta و Vanquish می باشد. پس دیگر فکر مخفی کاری را از ذهنتان خارج کنید، شاید Rising عنوان موفقی باشد ولی بی شک MGS متوسطی هم نخواهد بود! دقیقا نمی توان درک کرد چرا کونامی از نام MGS برای این بازی استفاده کرد زیرا هیچ تناسبی میان سبک بازی و نام این مجموعه عظیم وجود ندارد. به نظر می رسد کوجیما قصد کنسل کردن بازی را داشته ولی با سماجت مسئولین Konami، پروسه ساخت پروژه توسط استودیو دیگری ادامه پیدا کرده است. به هر حال مطمئنم این بازی آن چیزی نیست که طرفداران کنسول ایکس باکس آنقدر برای آن خوشحالی کردند و بی شک آنها از کوجیما یک MGS واقعی را طلب خواهند داشت.
———————————————————–
امیر: از نمره ای که بهش دادم پشیمانم!
احسان: من منتظر یک MGS با ویژگی بازی های قبلی نیستم اما منتظر یک بازی مهیج و جذاب هستم.
برهان: حرفی برای گفتن ندارم!
امیر حسین: فقط یه حمله اتمی دیگه میتونه ما رو از دست ژاپنی ها و بازی هاشون در این نسل نجات بده.
آریا: این بازی میتونه لقب TOTY (توهین سال) رو به خودش بگیره. بازی ای که از Metal Gear فقط اسمش رو یدک میکشه و بقیه مواردش حال و هوای بازی های اکشن ژاپنی که ازشون نفرت دارم رو داره.
صادق: همه بعد از دیدن تریلر دوم بازی از بازی بدشون اومد. چرا؟ چون که رایدن نمیره تو بشکه و مخفیانه دشمناش رو با اون کاتانای کلفتش بکشه. خوب از روزای اولم معلوم بود بازی بکش و برو جلوئه. چه طور توقع داشتید غیر از این رو؟
علی: ای کاش هیچوقت کوجیما در VGA 2011 حاضر نمیشد و ای کاش هیچوقت ایده ی ساخت یک بازی با محوریت رایدن در کوجیما پروداکشن مطرح نمیشد.ای کاش…
فردین: این بازی دارای کش و قوس های فراوان بود تا اینکه آخر سر آقای هیدئو توی مراسم VGA 2011 حضور یافتن و رسما اعلام کردن که دیگه روی این بازی کار نمیکنن و ولش کردن به امان خدا. لعنت بر دست های پشت برده!
فرنود: نمایشش توی E3 پارسال که خوب بود. نمیدونم چرا حالا میخوان کمی عوضش کنن.
محمد حسین: با اینکه هیچ علاقه ای به این سری ندارم ولی با دیدن تریلر جدید بازی واقعا شوکه شدم. Metal Gear Rising هیچ شباهاتی به بازی های دیگر این سری ندارد. این موضوع رو کاملا میشه از تریلر سطح پایین و بیش از حد تخیلی بازی فهمید . تمام جلوه های سینمایی کوجیما کنار گذاشته شده.,

,,82) Aliens: Colonial Marines,سازنده: Gearbox Software
ناشر: Sega
X360, PS3, PC

سری فیلم های Alien را می توان به راحتی در رده بهترین آثار علمی تخیلی با تم ترسناک طبقه بندی کرد. فیلم هایی که طرفداران متعصب زیادی داشته و این روزها نیز کارگردان قسمت اول این سری یعنی آقای Ridley Scott سرگرم ساخت فیلمی جدید به نام Prometheus است که در دنیای Alien اتفاق افتاده و البته داستان آن به پیش از این سری فیلم ها برمی گردد. در دنیای بازی نیز تا امروز تعداد زیادی عنوان بزرگ و کوچک از Alien ساخته شده و از کنسول های قدیمی گرفته تا همین نسل، شاهد بازی هایی در سبک های گوناگون از Platformer دو بعدی و FPS گرفته تا حتی سبک RTS بوده ایم. یکی از عناوینی که مدت ها پیش خبر از ساخت آن به گوش می رسید، Aliens: Colonial Marines بود. شاید باور آن سخت باشد ولی نام این بازی نخستین بار در سال 2001، آن هم برای کنسول PS2 شنیده شد. بازیی که توسط Check Six Games ساخته شده و قرار بود با همکاری EA و Fox Interactive منتشر شود ولی سرانجام کنسل شد. سال ها گذشت تا اینکه در سال 2006 اولین خبرها در مورد بازی ای دقیقاً با همین عنوان ولی ساخته شده توسط Gearbox Software منتشر شد. Sega که حقوق Alien را خریداری کرده بود، استودیوی با تجربه Gearbox Software را برای ساخت بازی مناسب دیده و به این ترتیب ساخت نسخه ای FPS براساس دنیای محبوب Alien در دستور کار قرار گرفت. داستان Colonial Marines بین فیلم های دوم و سوم این سری اتفاق افتاده و بازی از درون سفینه ای حامل شما و دیگر سربازان آغاز می شود که دچار سانحه شده و در سیاره LV-426 (سیاره ای آشنا برای طرفداران Alien) سقوط می کند. بعد از برخورد با سطح سیاره و انفجارهایی که باعث از بین رفتن بخش های مختلف سفینه و آتش سوزی می شود، بازیکن در نقش کاراکتر اصلی بازی چشمان خود را باز کرده و به سربازان همکار خود می پیوندد. اولین موردی که به چشم می آید، جو تاریک و ترسناک بازیست که نورپردازی زیبای بازی حالتی سینمایی به آن بخشیده است. اگر از قبل با دنیای Alien آشنایی داشته باشید، مطمئناً از همان ابتدا نگران اولین برخورد با Xenomorph ها، موجودات مهیب و شکارچیان ماهر این دنیا هستید. موجوداتی که در Colonial Marines نیز از همان ابتدای کار وحشت را به دل بازیکن راه داده و با کشتن تعدادی از سربازان، قدرت خود را به رخ بازیکن می کشند. Xenomorph ها می توانند از در و دیوار بالا رفته و از هر گوشه ای به سمت بازیکن و یاران او حمله کنند. اگر موفق به کشتن آن ها با اسلحه های متنوع بازی بشوید که هیچ، ولی اگر به شما نزدیک شوند رحم نکرده و با پرش به سمت شما، دهان خود را آماده ترکاندن مغزتان می کنند. در این حالت صحنه های جالبی خلق شده و باید برای رها کردن خود از دست آن ها تلاش کنید تا با مرگی دردناک مواجه نشوید. در کنار Xenomorph های معمولی، انواع دیگری نیز در بازی حضور دارند. از نوعی جدید به نام Crusher که مانند کرگدن به سمت شما حمله کرده و با هیکل عظیم و سر سپر مانند خود به سختی تیر می خورد تا ملکه Xenomorph ها و البته Facehugger های معروف که وظیفه آن ها متصل شدن به سر طعمه و تخم گذاری در بدن موجود بی نواست.
بازی دارای لیست متنوعی از اسلحه ها و تجهیزات مختلف بوده و انواع کلت ها، مسلسل ها و شاتگان ها را در کنار تجهیزاتی چون Turret و رادار موقعیت یاب دشمن در اختیار دارید. در کنار این ها، وسایل ربات گونه فیلم دوم را نیز در اختیار خواهید داشت که می توانند صحنه های جالبی همراه با شعله افکن خود خلق کنند. همچنین بخش Co-op با قابلیت پشتیبانی از 4 نفر نیز در خدمت شماست تا حداقل کمی از ترس و دلهره خود را از این طریق کم کنید. گرافیک بازی در نمایش هایی که تا به حال دیده ایم یکنواخت نبوده و از بعضی جهات مانند نورپردازی و افکت های سینمایی در سطحی بالاست و از جهاتی دیگر در سطحی معمولی قرار دارد. البته هنوز تا عرضه بازی زمان باقی مانده و می توان به بهبود آن امید داشت. گرافیکی که با Unreal Engine 3 و البته با تغییرات ریز و درشت در این انجین ایجاد شده است. Aliens: Colonial Marines بالاخره بعد از سال ها انتظار، قرار است در سال 2012 منتشر شود و البته طولانی شدن مراحل ساخت بازی باعث شده که اولین کنسول نسل بعد یعنی Wii U نیز از این عنوان بهره ببرد. عنوانی که با سابقه خوب Gearbox Software و دنیای غنی Alien می تواند طرفداران خود را سیراب کرده و سال 2012 را در کنار فیلم Prometheus به یکی از بهترین سال ها برای طرفداران این سری تبدیل کند.
———————————————————–
امیر: Gearbox پیش تر توانسته پروژه ای ناموفق را با قدرت هرچه تمام تر احیا کند ( Borderlands )، آیا اینبار هم موفق می شود؟! من امیدوارم…
امیر حسین: به صورت مرموزی بهش امیدوارم! آیا بیگانگان من را تحت تاثیر افکار خود قرار داده اند!!!!
آریا: به نظرم میتونه عنوانی فوق العاده برای طرفدارهای Alien باشه. تیم با تجربه ای پشت بازی هست و چیزهایی که ازش دیدم هم به دلم نشسته.
سینا: جدیدا Gearbox شده ناجی بازی هایی که تو گرداب تولید گیر کردن! اون از DNF، حالا هم بیگانه ها. فکر میکنم این هم مثل Duke چز مالی از آب در نیاد.
محمد حسین: اولین بازی درست و حسابیی Aliens که توی این چند سال قراره منتشر بشه، البته بازم درحد این همه تعریف و تمجید هایی که بعد از پخش گیم پلی ازش شد نیست.,

,,81) Ridge Racer Unbounded,سازنده: Bugbear
ناشر: Namco Bandai
X360, PS3, PC

دستتان روی کلید گاز قرار دارد، شما به سختی توانستید خودتان رو نزدیک نفر اول کنید، سعی می کنید از وی سبقت بگیرید، اما نه! شما به یک بلوک سیمانی برخورد کردید، جزییات این حادثه به قدری زیاد و در عین حال زیباست که شما نمی دانید از این که از مسابقه حذف شدید، باید ناراحت باشید یا از این که همچین صحنه زیبایی را خلق کردید خوشحال؟ این هدف اصلی استودیوی فنلاندی Bugbear Entertainment سازنده یازدهمین نسخه کنسولی سری Ridge Racer می باشد.Ridge Racer عنوانی بسیار قدیمی در سبک اتومبیل رانی آرکید است. اولین نسخه این بازی برای کنسول Namco System 22 منتشر شد، و پس از موفقیت بر روی این دستگاه آکید راهی کنسول محبوب PS1 شد. اما این سری به دلیل برخی سیاست های اشتباه سازندگان و ناشرین مسیر پیشرفت را طی نکرد و در نسخه های بعدی همیشه یک عنوان متوسط باقی ماند. اکنون Bugbear قصد دارد با بازسازی این سری، باردیگر نام Ridge Racer را بر سر زبان ها آورد. این استودیو یازده سال پیش با معرفی FlatOut به دنیای بازی های اتومبیل رانی در سبک آرکید خیلی سریع توانست خودش را به بزرگان این سبک از جمله Burnout ثابت و یا بهتر است بگوییم تحمیل کند. این استودیو پس از انتشار نسخه اول با کاری گسترده تر نسخه دوم را خیلی بزرگتر و زیبا تر ساخت. نسخه دوم FlatOut به قدری زیبا ساخته شده بود که همه طرفدارانش منتظر اعلام خبر ساخت نسخه سوم بودند، اما خبری از نسخه سوم نشد و به جای آن یک عنوان فرعی نه چندان قوی که اکثر مسیر هاش تکراری بودند عرضه شد. اما طرفداران واقعی این سری نا امید نشدند و چشم به راه نسخه سوم ماندند، اما این استدیو به جای ساختن نسخه ی سوم FlatOut خبر از ساخت یک نسخه جدید از Ridge Racer به نام Unbounded دادند. Ridge Racer Unbounded با رعایت کردن تمام استاندارد های به روز سبک آرکید و با استفاده از تجربیات موفق Bugbear در حال ساخت می باشد و مسئولیت انتشار آن نیز بر عهده Namco Bandai است. در تمام تریلر هایی که تا کنون منتشر شده، گرافیک و فیزیک بازی بسیار زیبا کار شده است. ساختمان های بسیار بلند در کنار مسیر های مسابقه، و نورپردازی چشم نواز و همچنین فیزیک قدرتمند بازی همگی نوید یک Ridge Racer موفق را می دهند. تمام طرفداران این سری پس از مشاهده عناوین ضعیف که یکی در میان تغییر پلتفرم نیز می دادند، اکنون چشم به راه نسخه جدید هستند. گیم پلی بازی بسیار به FlatOut و Burnout نزدیک است، البته در برخی صحنه ها می توان رگ هایی از بازی Black Rock یعنی Split/Second را در بازی مشاهده نمود. استودیوی سازنده رسماً اعلام کرده این عنوان Ridge Racer 8 نیست، بلکه این بازی خود یک عنوان مستقل می تواند باشد که هدفش دمیدن روحی تازه در جسم بی جان این بازی آرکید با اصالت است. این عنوان در مارس 2012 برای Xbox360 و PS3 و هم چنین برای نخستین بار در طول 19 سالی که از تولدش می گذرد برای PC نیز قابل دسترس خواهد بود.
———————————————————–
صادق: شماره های قدیمی این عنوان رو نمیدونم کسی یادش هست یا نه؟ لازم نیست به خیلی قدیم رجوع کنید. اولین نسخه هاش برای دستگاه آرکید بود و برای PS1 هم اومد. خیلی خوب بود. اما هر سال بدتر از پارسال. ایشالا این فنلاندیای خوش ذوق که تونستن FlatOut رو معرفی کنن به جامعه ی ماشین بازی های آرکید این عنوان رو نجات بدن.
فرنود: عنوان های قبلی رو بازی کردم. فکر میکنم این یکی هم خوب از آب در بیاد. بالاخره آرکید هست و مشکل پسند! ,

,71 تا 80,,80) Dragon Quest X,سازنده: Square Enix
ناشر: Square Enix
Wii

متاسفانه قربانی بعدی طرح “تخریب عناوین بزرگ” شرکت SE سری بسیار محبوب و زیبای Dragon Quest است که در اقدامی عجیب و غیر قابل هضم از عنوانی JRPG به یک MMORPG تبدیل شده و آینده مغموم آن به دست سیاه سرنوشت و سیاست ‌های احمقانه SE سپرده شده است! گویا به نظر می‌رسد مسئولین SE نه تنها از شکست تلخ قبلی و افتضاح تمام عیاری به نام FFXIV درس نگرفته‌اند، بلکه اتفاقا خودشان با بازی دست چندم خود خیلی خوش گذرانده و اکنون تصمیم گرفته‌اند با اعتماد به نفس فراوان DQ را نیز به دنیای بازی‌های آنلاین وارد کنند! اما دهمین قسمت از مجموعه “در جست و جوی اژدها” به جای سرزمین آشنای گذشته، شما را در دنیای جدید به نام آستولتیا (Astoltia) رها می‌کند. سرزمین آستولتیا به پنج اقلیم کوچکتر تقسیم شده و در سرزمین‌های بکر آن 4 نژاد نام آشنای انسان (Human)، دورف (Dwarf)، الف (Elf)، اگر (Ogre) و دو نژاد جدید پوکلیپو (Puklipo) و ودی (Weddie) زندگی می‌کنند. در لحظه ورود اولیه به دنیای آستولتیا، بازی کنترل نژاد انسان را در دستان گیمرها قرار می‌دهد اما در ادامه و با پیش برد آن قادر خواهید بود بین دیگر نژاد‌های بازی سوییچ کرده و آن‌ها را نیز تجربه کنید. متاسفانه هنوز اطلاعات چندانی در خصوص داستان و گیم‌پلی بازی در دست نیست و سازندگان نیز به پخش اطلاعات اندکی در خصوص تغییر سبک بازی و نژاد‌های آن بسنده کرده‌اند. DQX جزو عناوین لانچ کنسول Wii U محسوب شده و البته در اقدامی عجیب برای کنسول Wii نیز منتشر خواهد شد! در مجموع هرچند نکته خاصی برای قضاوت و یا به عبارت صحیح‌ تر بهانه‌ای برای نفرت از این عنوان موجود نیست و برای دیدن اطلاعات بیشتر می‌بایست تا نمایشگاه E3 سال آینده صبر کنیم اما تجربه و کارنامه فوق العاده ضعیف SE در خصوص ساخت بازی‌های آنلاین (خصوصا کابوسی به نام FFXIV) باعث خواهد شد حتی خوش بین‌ترین طرفداران سری DQ نیز امید چندانی به موفقیت Dragon Quest X نداشته باشند. با این حال DQX هنوز یک DQ است و قطعا در سال آینده حرف‌های بسیار زیادی برای گفتن خواهد داشت.
———————————————————–
فرنود: چی؟ RPG بشه MMORPG. یکی من رو بگیره!
ماکان: هیچی، لعنت بر SE و متعلقاتش، همین!
محمد: هر چی اون MMORPG قبلی SE موفق بود، این یکی هم موفق میشه!,

,,79) Dragon’s Crown,سازنده: Vanilla Ware
ناشر: UTV Ignition Games
PS3, PS Vita

بیشتر گیمرهای ایرانی شرکت تحسین شده VanillaWare را به واسطه عنوان بسیار زیبا و خوش ساخت Muramasa، که توانست سر و صدای بسیار زیادی به راه انداخته و نظر عموم منتقدین و گیمرها را به خود جلب کند، می‌شناسند. اکنون خالقین آن اثر در VW بازگشته‌اند تا با نگاه خاص خود به بازی‌های رایانه‌ای دست به خلق شاهکاری دیگر برای کنسول‌های PS3 و Vita زنند که به جای افسانه‌های شرقی به اساطیر نورث و فضای خاص Odin Sphere بازگشته و اژدها و دیگر موجودات افسانه‌های اروپایی را هدف قرار داده است! در DC در درجه نخست و بیشتر از هر چیزی سبک خاص بصری سازندگان جلب توجه می‌کند. یک عنوان Beat’Em Up سنتی دوبعدی که با فرم Side-Scrolling خاص طراحان که اکنون تبدیل به امضا هنری آن‌ها در پای بازی‌های خود شده است. داستان ساده اما زیبای DC در سرزمینی خیالی به سبک دنیای D&D اتفاق می‌‌افتد. دنیایی سرشار از هزارتوهای مختلف که تمدنی قدرتمند در اعماق غارهای زیر زمینی آن شکل گرفته است. از گذشته بر سر زبان‌ها نقل شده است که در دل هزارتوهای متعدد این سرزمین گنجینه‌ای نفیس به نام تاج اژدها (Dragon’s Crown) پنهان شده است که به صاحب خود نیروی عظیم و جادویی اژدهایان را می‌بخشد. اما اکنون این وظیفه شماست که به همراه شخصیت‌های بازی پس از گذشت از هزارتوهای خطرناک و مهلک، این گنجینه نفیس اژدهایان را از آن خود کنید.
گیم‌پلی DC یک Action/RPG نه چندان وسیع است که بیشتر Odin Sphere را در ذهن مخاطبین تدایی می‌کند. بر خلاف OS اکنون از شخصیت‌های از پیش طراحی شده به سبک JRPG ها خبری نیست و بازی را با یکی از 6 نژاد جنگجو (Fighter)، آمازون (Amazon – آمازون نام قبیله زنان مبارز آمریکایی است)، الف (Elf)، ساحره (Sorceress – جادوگر زن)، جادوگر (Wizard – جادوگر مرد) و دورف (Dwarf) آغاز خواهید کرد. هر یک از نژاد‌های قابل بازی ویژگی‌های منحصر به فرد خود (از جمله نقاط ضعف و قدرت) را دارند که علاوه ‌بر ایجاد تنوع در گیم‌ پلی و ریتم بازی کردن تاثیر مستقیمی بر بدست آوردن آیتم‌های مختلف خواهد داشت.
قابلیت‌های منحصر به فرد هر نژاد قابل ارتقا بوده و با بدست آوردن آیتم‌‌های جدید قابلیت شخصی سازی خواهند داشت. همانند تمام بازی‌های نقش آفرینی افزایش Lvl شخصیت‌ها از اصلی‌ترین نکات بازی و تعیین کننده میزان قدرت و مقاومت شخصیت‌هاست، که بسته به میزان علاقه گیمرها برای جست و جوی بیشتر در محیط و مبارزه با غول‌های بازی افزایش خواهد یافت. بخش چند نفره و آنلاین از سورپرایز‌های بزرگ DC است که می‌تواند جذابیت‌های آن را دوچندان کند. در این حالت تا سقف 4 نفر می‌توانند وارد بازی شده و به همراه یکدیگر به شکار هیولاها بپردازند. DC جزو اولین عناوینی است که از قابلیت اتصال PS3 و Vita استفاده می‌کند. به این ترتیب می‌توانید به راحتی بازی را بر روی هر دو کنسول تجربه کرده و با کمک سیستم ذخیره مشترک کنسول‌ها ماجراجویی‌های خود را بر روی هر دو کنسول ادامه دهید.Dragon’s Crown یکی از بزرگترین عناوین قابل دانلود سال آینده است که قطعا تمام علاوه‌مندان به بازی‌های نقش آفرینی و اکشن ازتجربه آن لذت خواهند برد.
———————————————————–
آریا: طراحی های هنری VanillaWare همیشه فوق العاده بوده و این بار هم با طراحی های واقعآ زیبایی طرف هستیم که در صورت قرار گرفتن در کنار گیم پلی مناسب میتونه بازی جالبی رو تشکیل بده.
سینا: به نظرم میتونه عنوان موفقی باشه. مخصوصا که جزو اولین بازیهایی هست که قابلیت Cross Platform داره.
فرنود: هنوز گیم پلی خاصی رو من ندیدم ازش. امیدوارم جالب باشه.,

,,78) Anarchy Reigns,سازنده: PlatinumGames
ناشر: Sega
X360, PS3

پس از میکامی، این بار نوبت به آتسوشی اینابا رسیده تا بار دیگر قدرت Platinum Games در سبک Beat’Em Up را به رخ همگان بکشد. جک (از MadWorld) در این عنوان شخصیت اصلی خواهد بود، کسی که از قدرت بدنی زیادی برخوردار بوده و همانند بایونتا او نیز می تواند Combo های قدرتمندی را انجام دهد. داستان بازی در شهر خیالی با نام آلتامبرا دنبال می شود، جایی که نیروهای دولتی درگیر نبرد هایی سنگین با Bounty Hunter ها هستند. قتل های مشکوک بسیاری در آلتامبرا رخ داده و در جریان این آشوب ها یکی از دوستان جک نیز مفقود می شود. دختر دوست جک از او می خواهد تا در پیدا کردن پدرش به او کمک کند و از اینجا داستان بازی آغاز می گردد. در طول بازی با Boss های بسیاری مبارزه خواهید کرد که برای از بین بردن هر کدام نیاز دارید تا از راهی متفاوت وارد عمل شوید. گفته می شود بازیکنان میت وانند داستان را از دید دو نفر پیگیری کنند،یکی از دید جک و دیگری Leon Victorion.هم چنین گفته میشود لئو شخصیت مثبت تری نسبت به جک دارد و عضو نیرو های پلیس آلتامبرا است. سبک مبارزات بسیار شبیه به بازی قبلی این استودیو یعنی بایونتا بوده و شما می توانید با یک Combo چندین دشمن را یک تنه نابود کنید. اما می رسیم به بخشی که تمرکز اصلی تیم سازنده بر روی آن است؛Multiplayer.8 بازیکن می توانند در مکان های مختلف به مصاف یکدیگر بروند. نقشه ها جایی برای پنهان شدن نداشته و شخصیت ها به سه کلاس تقسیم می شوند که شامل سنگین وزن ها، سبک وزن ها و سریع تر ها می باشد. هر کدام از کلاس ها دارای خصوصیات و Combo های مخصوص به خود هستند. همه کلاس ها دارای اسلحه های دوربرد هستند که با ضربه زدن به دشمنان چیزی شبیه به نوار خشم پر می شود که با فشردن یک دکمه می توانید شاهد حرکات اعجاب انگیزی از طرف کاراکترتان باشید! مولتی پلیر بازی به شدت هیجان انگیز و شلوغ کار شده و سریع بودن و انجام Combo های طولانی تر، فاکتور های پیروز شدن هستند. این بازی در فوریه 2012 منتشر خواهد شد و انتظار می رود شاهد یک عنوان درجه یک دیگر از طرف Platinum Games باشیم.
———————————————————–
سینا: فکر نمیکنم بتونه موفقیت عنوانای قبلی Platinum رو بدست بیاره.
علی: عالیهههه!همون چیزی که از پلاتینوم انتظار میره.ولی نمیدونم چرا هی تاخیر میخوره!
محمد حسین: یه عنوان اکشن Beat’Em Up دیگه از Platinum. تا بحال به غیر Vanquish هر چی از این استدیو منتشر شده بازی کردم و از تک تکشون لذت بردم. از نمایش های این بازی هم مشخصه که یه عنوان عالی دیگه توی این سبک انتظارمون رو می کشه.,

,,77) XCOM,سازنده: 2K Marin
ناشر: 2K Games
X360, PS3, PC

شاید سن خیلی از ما کفاف آن را ندهد تا شاهکارهای دهه طلایی 90 روی پلتفرم کامپیوترهای شخصی را به یاد آوریم، عناوین بزرگی که سنگ بنای آن شدند تا صنعت بازی های کامپیوتری به موقعیت فعلی خود دست یابد. X-Com یکی از همان شاهکارهای سال های طلایی بود. عنوان استراتژی نوبتی، که با جو مخوف و عجیب خود و با استفاده از تم حمله موجودات فضایی به زمین که در آن روزها طرفداران بسیاری داشت، موفق شد تا خود را به عنوان یکی از برترین عناوین تاریخ معرفی کند. اکنون سال ها از آن زمان می گذرد و ذائقه گیمرها آن چنان تغییر کرده که شاید با عرضه عنوانی هم سبک و شبیه X-Com در این روزها شاهد له شدن آن زیر نام هایی باشیم که امروزه فاتحان این صنعت هستند. اما 2K Games سال پیش با معرفی XCOM (بدون خط تیره ! ) و خبر از Reboot این عنوان کلاسیک خبر از بازگشت آن به دنیای بازی های رایانه ای داد.
XCOM برخلاف اجداد خود نه یک استراتژی نوبتی که یک شوتر پر زد و خورد است و علاوه بر آن خبری از سازندگان اصلی یعنی تیم Culture Brain نیست و این بار استودیوی سازنده ی Bioshock 2 یعنی 2K Marin مسئولیت ساخت آن را بر عهده دارد. پس از معرفی بازی در E3 2010 سیل انتقادها از عدم وفاداری جو بازی به عنوان کلاسیک روانه 2K شد و علاوه بر آن انتقاد های شدیدی از ضعف فنی بازی و گرافیک و انیمیشن های ضعیف آن گردید، تا اینکه چندماه پیش 2K Marin خبر از تغییرات گسترده ای در طراحی بازی داده و قول داد XCOM بسیار بهتر از آن چه باشد که در E3 2010 معرفی شد، البته تاکنون هنوز هیچ اطلاعات جدیدی از بازی به بیرون درز نکرده و تنها نام بزرگ بازی و البته سازندگان مطرحی که روی آن کار می کنند باعث می شود تا ما کماکان مشتاق بازی کردن XCOM در سال 2012 باشیم.
———————————————————–
امیر حسین: بازی به شدت تحویل گرفته نشده! اما اسم پرافتخارش و 2K Marin که استودیوی باکیفیتی هست باعث میشه XCOM رو از بزرگان امسال بدونم!
سینا: ویدئوهاش که دست کمی از فاجعه نداشت! ولی بعید میدونم T2 بخواد همچین بازی با این کیفیت رو عرضه کنه. مطمئنا بیشتر روش کار خواهد کرد.
علی: اول ریبوت شدن بازی مسئله بود.بعد کنسولیزه شدنش.بعد هم تغییر سبکش.الان این عنوان کلا تبدیل شده به یک مسئله!
ماکان: از سال پیش تا به الان این بازی هیچ دلیلی به من نداده که نظرم از 1 قبلی برگرده!,

,,76) Risen 2: Dark Waters,سازنده: Piranha Bytes
ناشر: Deep Silver
X360, PS3, PC

Risen 2: Dark Waters نام بازی تک ‌نفره فانتزی با تم Action RPG می باشد که ساخت کمپانی Piranha Bytes بوده و شرکت Deep Silver وظیفه پخش آن را بر عهده دارد. بازی در بندر Caldera اتفاق می‌افتد، شخصیت بازی همان قهرمان شماره‌ قبل می باشد؛ با این تفاوت که وقایع شماره اول او را کاملا دگرگون کرده و وی به یک شخصیت الکلی تبدیل شده است. برخلاف بازی‌های RPG شما در این بازی نمی توانید Class و نام برای شخصیت خود انتخاب کنید. کارکتر بازی هیچ نامی ندارد و با لقب Nameless Hero میشود. همانند بازی‌های RPG با گشت و گذار و انجام ماموریت ‌های محوله، Level شما افزایش پیدا می کند و به مرور زمان مکان ‌های بیشتری را برای گشت و گذار خواهید داشت. در بازی چندین جزیره وجود دارد که به تدریج قادر به وارد شدن به آن جا خواهید شد. این بازی در سال 2012 برای 3 پلتفرم Xbox360، PS3 وPC منتشر خواهد شد و می تواند دوست داران بازی های RPG را برای مدتی سرگرم کند.
———————————————————–
امیر: شماره اول بازی کاملا معمولی بود ولی گویا سازندگان با این شماره درصدد جبران اشتباهات گذشته می باشند.
سینا: با سیل عظیم بازیهای تاپی که 2012 میاد، فکر کنم کمتر کسی حاضر باشه وقتش رو بزاره روی این بازی!
صادق: بازیش خیلی پلات جالبی برام داشت. “یه قهرمان به نام قهرمان بی اسم! در سفری انتقام جویانه به دریا میزند که…” واقعاً داستان از این کلیشه ای تر؟ سبک بازی هم نقش آفرینی با المان های اکشن (شما بر عکس بخوانید) هستش. امیدوارم با یه فاجعه رو به رو نشیم. کما این که نسخه ی ول بازی قابل تحملی بود.
علی: دیپ سیلور این بازی رو معرفی کرد و در رفت!حقیقت من هیچی از این بازی نمیدونم جز این که وجود خارجی داره!
فرنود: بازی محیط بزرگی داره. اگه خوب محیط ها ساخته بشه که خیلی خوبه. ولی چشمم آب نمیخوره!,

,,75) Luigi`s Mansion 2,سازنده: Next Level Games
ناشر: Nintendo
3DS

ماریو یا همان قارچ خور خودمان در دنیای بازی‌های رایانه‌ای آنقدر مشهور و محبوب شده است که حتی این شهرت به خانواده او نیز سرایت کرده و در بیشتر بازی‌های نینتندو شاهد حضور برادر او، لوییجی (که اتفاقا او نیز سیبیلو و لوله کش است!) نیز هستیم! خوشبختانه لوییجی نیز بعد از حضور در سری Dc.Mario و Mario Party آنقدر مشهور و محبوب شد که نینتندو به فکر افتاده و بالاخره لوییجی را در یک بازی شخصی و بدور از سایه و مزاحمت ماریو قرار داد تا به طور مستقل کنترل این شخصیت دوست داشتنی را در دست بگیریم! LM2 دومین قسمت از بازی مستقل لوییجی است که به لطف کنسول 3DS بعد از سال‌ها انتظار شاهد عرضه آن در سال آینده خواهیم بود. LM2 همانند بازی اصلی یک Action/Adventure مفرح و سرگرم کننده است که سعی دارد از سبک پلتفرمر معروف سری بازی‌های Mario فاصله بگیرد. باز هم پروفسور معروف، E. Gadd با کمک تکنولوژلی‌های اختراعی خود لوییجی را به عمارت‌های متروک مختلف تلپورت می‌کند تا با کمک سلاح مشهور سری، Poltergust 5000 روح‌های سرگردان را شکار کرده و به پرفسو ای گاد تحویل دهید! گیم‌پلی بازی خلاصه شده در جمع آوری روح‌های سرگردان است و از نظر ماهیت کلی و ساختار تفاوت چندانی نسبت به بازی اصلی ندارد. تنها نکته حایز اهمیت در LM2 نوع کنترل و گیم‌پلی بازی است که همان مکانیزم قبلی را این‌بار با توجه به قابلیت‌های مختلف 3DS ارایه می‌دهد. به عنوان مثال اکنون بسیاری از حرکات و قابلیت‌های لوییجی بر اساس دو سیستم ژیروسکوپ و اسیلرومتر 3DS طراحی شده‌اند و کنترل او و خصوصا استفاده از قابلیت Flashlight مثل گذشته نخواهد بود. اگر از طرفداران Luigi’s Mansion بوده باشید حتما جوایزی را که با جمع آوری تمام روح‌ها در هر اتاق بدست می‌آورید فراموش نکرده‌اید، خوشبختانه این مکانیزم بدون تغییر، در بازی جدید نیز پیاده سازی شده است و کماکان می‌توانید با کمک کلید‌های بدست آورده شده به مناطق عمیق‌تر مراحل رفته و ارواح سرگردان بیشتری را دستگیر کنید! در نهایت باید اعتراف کرد Luigi’s Mansion 2 یکی از بزرگترین عناوین اختصاصی کنسول 3DS در سال آینده است که حرف‌های بسیار زیادی برای گفتن خواهد داشت. شاید LM2 هیچ وقت به بزرگی سری اصلی Mario نرسد اما این نکته چیزی از ارزش‌های لوله کش سبز رنگ سیبیلو ما کم نکرده و مانع از حضور او در لیست برترین‌های سایت بازی سنتر نخواهد شد!
———————————————————–
امیر: ماریو و متعلقاتش، همگی دوست داشتنی هستند…
آریا: یادش بخیر نسخه اول این بازی که برای GameCube معرفی شده بود رو چقدر دوست داشتم! با اینکه آخرش هم نتونستم تجربه ـش کنم ولی یکی از معدود بازی های نینتندو در سال های اخیر بود که ازش خوشم اومده بود.
سینا: خودش کم بود، داداشش هم اضافه شد!
صادق: همیشه لویجی زیر سایه ی ماریو باید زندگی می کرد. من که خیلی براش متاسف بودم تا این که حدوداً 10 سال پیش برای گیم کیوب نسخه ی اول این بازی رو گرفتم. بازی بسیار عالی و خنده داری بود. این شماره هم خیلی عالی خودش رو نشون داره و دلم می خواد از همین الان خودمو برای گرفتن روحای سرگردان آماده کنم.
فرنود: بالاخره هرچی باشه پای لوئیجی در میونه!,

,,74) AMY,سازنده: Lexis Numerique
ناشر: N/A
X360, PS3, PC

زامبی! شاید خود George A. Romero هم تصورش را نمی کرد این موجودات وحشتناک و در عین حال بی عقل، روزی به چنین محبوبیتی برسند که در انواع مختلف در صنعت فیلم و موسیقی و بازی های ویدئویی رخنه کنند. پادشاهی زامبی ها در عرصه بازی ها با سری بازی های Resident Evil آغاز شد و شاید بتوان گفت با همین سری نیز تقریبا از تخت به زیر کشیده شده است! این روزها دیگر کسی از شنیدن نام این موجودات چهار ستون بدنش نمی لرزد، آن ها را حتی در عناوین کمدی نیز مشاهده می کنیم. ولی صبر کنید! قرار نیست این روند تا ابد ادامه داشته باشد. VectorCell با بازی جدیدش، AMY می خواهد این معادلات را بر هم بزند. دیگر خبری از زامبی های موتور سوار و تانک سوار نیست، خبری از انبار مهمات و انواع اسلحه های گرم و سرد نیست، خبری از سلاخی این مخلوقات کند ذهن نیست. فقط شما هستید و دختر بچه ای مرموز به نام Amy که باید از او تحت هر شرایطی مراقبت کنید.AMY یک تجربه Survival Horror ناب است. داستان بازی در آینده ای نزدیک به وقوع می پیوندد، زمانی که ویروسی کشنده در سطح شهر پخش می شود و همه مردم شهر را آلوده و تبدیل به مرده های متحرک می کند. از جمله Lana، شخصیت اول بازی. او نیز در معرض این ویروس قرار گرفته و آرام آرام در حال تبدیل شدن به یک مرده متحرک است. در واقع بزرگ ترین دشمن شما نه زامبی ها هستند، نه نیروی های دولتی که قصد پاک سازی شهر را دارند، بلکه ویروسی است که در رگ های شماست. اگر جلوی آن را نگیرید، رفته رفته تغییراتی در چهره لانا بوجود می آید، آهسته آهسته شروع به شنیدن صداها و زمزمه هایی از اطراف خواهد کرد و در نهایت خواهد مرد. کلید زنده ماندن شما Amy است. به دلایلی نامعلوم، حضور Amy در اطراف لانا باعث می شود که او موقتا بهبود پیدا کند. شما حتی می توانید از این حالت نیمه زامبی خود، به عنوان یک برتری استفاده کرده و از میان دسته های زامبی ها مخفیانه و بدون جلب توجه عبور کنید.
همکاری Amy و لانا با هم، بخش حل پازل های بازی را تشکیل می دهد. یکی از نکات جالب در مورد Amy این است که شما با نگه داشتن دست او، می توانید ضربان قلب او را از طریق دسته حس کنید و اگر در معرض خطری قرار بگیرید، مثلا یک زامبی از اطراف به شما نزدیک شود، با بالا رفتن ضربان قلب Amy، می توانید به این مساله پی ببرید.AMY از نظر تکنیکی هم با توجه به بودجه کم و تیم کم تعدادی که پشت آن است، بسیار پیشرفته است. انجین بازی از انواع افکت های روز بهره مند بوده و کم و کسری از این بابت ندارد. تکنیک ها و خصوصیات به کار رفته در انجین، مانند RealTime Blending، Anisotropic Hair Shader، Eye Reflection و بسیاری دیگر، باعث شده اند چهره شخصیت اصلی بسیار طبیعی به نظر برسد و حالت های مختلف از جمله ترس، نگرانی، هیجان و مهم تر از همه، مراحل تبدیل شدن به زامبی، بسیار خوب و قابل باور به نظر برسد. این روزها که روزهای افول زامبی ها از دوران طلایی شان است، کمتر می توان بعد از شنیدن نام این موجودات، منفی بافی نکرد. اما VectorCell با AMY می خواهد نشان دهد، هنوز هم می شود یک عنوان خلاقانه و در عین حال ترسناک با حضور این مخلوقات سابقا وحشتناک ساخت. AMY قرار بود پاییز 2011 برای سه پلتفرم اصلی عرضه شود، ولی بنا به دلایلی به تعویق افتاد. مطمئنا در ادامه بیشتر از آن خواهید شنید.
———————————————————–
سینا: یکی از متفاوت ترین بازی های زامبی دار(!) که این چند ساله همه جا پُر شدن. امیدوارم موفقیت خوبی به دست بیاره.
علی: مثلا خواستن بازی زامبییِ ساختار شکن بسازن!
فرنود: من اصلا خوشم نمیاد از عنوان! کلا از سبکش خوشم نمیاد! نمیدونم چرا اینقدر در موردش بحث میشه!
محمد: بازم زامبی!,

,,73) Ghost Recon Online,سازنده: Ubisoft Singapore
ناشر: Ubisoft
PC

وقتی در ماه May، عنوان Ghost Recon Online به صورت Free to Play و منحصرا برای PC توسط Ubisoft رونمایی شد، شاید خیلی ها این پیش بینی را می کردند که Ubisoft قصد ندارد Ghost Recon: Future Soldier را برای PC پورت کند و این اتفاق هم ماه گذشته افتاد. Ubisoft رسما اعلام کرد که پورتی از نسخه کنسولی GR برای PC در کار نخواهد بود. Ubisoft همیشه از پیشگامان مبارزه با پایرسی بر روی PC بود، از قفل StarForce گرفته تا پروژه تقریبا شکست خورده DRM. ولی مثل اینکه آن ها قصد تغییر رویه خود را دارند و می خواهند جور دیگری با پایرسی مبارزه کنند. آن ها در واقع می خواهند خودشان را با شرایط موجود وفق دهند و بجای مقابله با این معضل، آن را قبول کنند. نتیجه این تغییر رویه، عنوان رایگانی شد که شبیه هیچ یک از عناوین رایگانی که می شناسید نیست. GRO اولین شماره از این سری بازی ها برای PC است که نمای دوربین آن سوم شخص است. تمامی عناوین قبلی بر روی PC نمایی اول شخص داشتند. خوشبختانه نمای دوربین آن هنگام تیراندازی شبیه عناوین اول شخص می شود و خبری از دوربین روی شانه نیست. GRO یک بازی تماما چند نفره با تمرکز بر روی کار تیمی و کمی هم مخفی کاری است. مخفی کاری بازی با تکیه بر قابلیت استتار به وسیله لباسی مخصوص است.
در بازی سه کلاس مختلف وجود دارد، Assault, Recon و Specialist. کلاس Assault قابلیت استفاده از اسلحه های متفاوت را داراست و عملا بازی را به یک Run & Gun تبدیل می کند. کلاس Specialist توانایی های ارتباطی بالایی دارد و می تواند بوسیله ی EMP و دستگاه های دیگر، کارهای تخریبی انجام دهد. کلاس آخر، Recon نام دارد و مخصوص اسنایپر هاست که با ترکیب این کلاس و قابلیت استتار موجود در بازی، موقعیتی عالی برای عاشقان این سبک فراهم می کند. شما می توانید برای مدتی نامرئی شوید و به راحتی بدون اینکه دیده شوید، تک تک افراد گروه رقیب را از پا درآورید. البته این بدین معنا نیست که به سادگی می توانید هر جایی کمپ کنید! ابزار و دستگاه های زیادی که در بازی وجود دارد (مانند یک سیستم رادار مخصوص) می تواند به سادگی محل اختفای شما را برای گروه حریف مشخص کند. هر کدام از کلاس های بازی، دو قابلیت خاص دارد. که بنا به موقعیت و تاکتیک، می شود از آن ها برای دفاع یا حمله استفاده کرد. به عنوان نمونه، قابلیت Heatwave امواجی را ارسال می کند که هر کسی در شعاع آن قرار داشته باشد را با مشکل مواجه می کند. آن ها به روی زمین می افتند و دیدشان محدود می شود و این موقعیت را برای شما مناسب می کند تا آن ها را از پا در آورید. سیستم کاورگیری نیز در بازی وجود دارد که به خوبی پیاده سازی شده و به نرمی انجام می گیرد. نیمی از گیم پلی یک بازی چند نفره، مپ های آن است که به گفته سازندگان، تمرکز زیادی بر روی ساخت مپ های بازی شده و سعی شده مپ ها با جزئیات و بزرگ ساخته شود تا امکان اجرای تاکتیک های مختلف را به بازیکنان بدهد. Ghost Recon Online که در حال ساخت در شعبه سنگاپور Ubisoft است، عنوانی است که قصد دارد برای مبارزه با پایرسی، از راه جدیدی وارد شود و به جای مقابله با آن، این فرصت را به گیمر ها بدهد تا بدون مشکل، یک بازی رایگان بازی کنند و البته این تجربه کماکان به اندازه بازی هایی که با بودجه های سرسام آور ساخته می شود، برای شما لذت بخش باشد. پس آماده باشید، چون قرار است تمام ذهنیت شما از بازی های Free To Play به کلی تغییر کند.
———————————————————–
سینا: از قدیم گفتن:” دندون اسب پیش کشی رو نمیشمُرن!” حکایت GRO هم همینه.
صادق: خیلی وقته که ناشرها فهمیدن اگر یه بازی سطح دو رو با سیستم مجانی برای انجام بازی عرضه کنند، پول خوبی ازش در میاد. اولین عنوان دندونگیر در این مدل عرضه هیروز بود که خیلی خوب EA رو به نون و نوا رسوند. بعد هم که با موتور کمی کهنه شده شود که هر بازی باهاش می ساختن یه افتضاح نامیده میشد خلاقیت به خرج دادند بتل فیلد مجانی دادند. حالا شما بگید یوبی چه چیزی از EA کمتر داره؟
فرنود: تا خودم بازی نکنم نمیتونم نر درست و درمونی راجع بهش بدم!,

,,72) Transformers: Fall of Cybertron,سازنده: High Moon Studios
ناشر: Activision
X360, PS3, PC

مطمئنا این مجموعه طرفداران بی شماری در سراسر دنیا دارد. بعد از پایان غیر منتظره و مایوس کننده Transformers: Dark of the Moon اعضای High Moon Studios بر آن شدند تا پایان بد این مجموعه را با عرضه 1 یا 2 بازی جبران کنند و دل هواداران را مجددا بدست آورند. Transformers از آن دسته عناوینی می باشد که پتانسیل بالایی جهت تبدیل شدن به عنوانی با کیفیت در دنیای ویدیو گیم را داراست. در همین گیر و دار بود که موفقیت های خیره کننده Batman: Arkham Assylum سران استدیو High Moon را وسوسه کرد تا تصمیم بگیرند شگفتی ساز بعدی دنیای ویدیو گیم آن ها باشند. بدین منظور از تمامی منابع و امکانات موجود جهت ساخت Transformers: War of Cybertron استفاده کردند. محبوبیت بالای Transformers به مرور باعث شد توجه اهل رسانه به این عنوان معطوف شود. ادعاهای بزرگ و جاه طلبانه سازندگان باعث می شد انتظارات از بازی رو به روز بیشتر شود. بلاخره زمان موعود فرا رسید و طرفداران بازی با شور و شوق فراوان در صف های فروشگاه های مختلف حاضر شدند تا هرچه سریع تر عنوان محبوبشان را تهیه کنند. هر چند War of Cybertron عنوان خوب و سرگرم کننده ای بود ولی انتظارات بالا از بازی باعث شد با وجود شایستگی های فراوان، زیر سایه ادعاها و تعریف های بیش از اندازه سازندگانش قرار گیرد. این بدین مفهوم است که War of Cybertron با دست سازندگان خودش طعم نسبی شکست را چشید.
حال بیش از 1 سال است که از عرضه War of Cybertron می گذرد و قرار است ادامه آن بازی تحت عنوان Transformers: Fall of Cybertron در پاییز سال 2012 عرضه شود. باز هم محوریت داستان بر سر جنگ Autobot ها و Deception ها می باشد که برای حکمرانی بر Cybertron با هم درگیر شده اند. High Moon جو و اتمسفر تیره تری را وعده داده است، نتیجه این نبرد سهمگین ویران شدن Cybertron و عزیمت Autobot ها به کهکشان راه شیری می باشد. به نظر می رسد این بار سازندگان از نسخه اول تجارب متعددی بدست آوردند که در این نسخه آن ها را به کار بسته اند. این بار High Moon در نهایت آرامش و به دور از حاشیه مشغول ساخت و توسعه بازی است، طبق نظر سایت ها و مجلات مختلف گویا Fall of Cybertron قرار است با قدرت بیشتری نسبت به نسخه قبلی خود ظاهر شود. همچنین سازندگان مدعی هستند کاراکترهای بازی قوی تر و جنگجو تر از نسخه پیشین هستند و با آپگرید کردن آن ها، تفاوت های چشم گیری را در قابلیت هایشان شاهد خواهیم بود. آن ها هم چنین حضور شخصیت هایی نظیر Optimus Prime , Bumblebee , CliffJumper , Grimlock , Jazz , Megatron , Bruticus , Onslaught , Shockwave, Soundwave , Vortex و Starscream را تایید کرده اند. اولین تیزر بازی در مراسم VGA به نمایش در آمد و بایست منتظر بمانیم تا اطلاعات بیشتری از بازی درز پیدا کند.
———————————————————–
صادق: تو نسخه قبلی این بازی دیدیم که نیازی نیست حتماً بازی هایی که ازشون فیلم وجود داره پیرو داستان فیلم باشند. شماره قبلی دارای یه داستان مجزا با سیستم خیلی خوب مبارزات بود. نواقصی هم داشت اما عنوانی کاملاً مناسب برای تفریح کردن بود. مطمئناً سازندگان این بار ذائقه ی بازیکن رو بهتر تشخیص دادند و عنوانی قدرتمند تر رو عرضه می کنند.
علی: امیدوارم مثل اولین عنوان این استودیو بازی خوبی از آب در بیاد.
فرنود: به خدا خسته شدیم از بس بازی ضعیف دیدیم! من حاضرم 5 سال صبر کنم ولی از بازی به طور کامل لذت ببرم!,

,,71) Project Draco,سازنده: Grounding Inc
ناشر: Microsoft Game Studios
X360

Project Draco یکی از بازی های مخصوص کینکت است که در سال 2010 معرفی شد، اما تا به حال تقریبا هیچ خبر یا تریلر دیگری از آن منتشر نشده (حتی نام اصلی بازی هنوز مشخص نیست!) و کاملا بی سر و صدا در حال ساخت است. Project Draco توسط استودیو تازه تاسیس Grounding Inc ساخته می شود. Grounding Inc توسط برخی از افراد شعبه ژاپن Microsoft Game Studios تشکیل شده و در نسل قبل بازی بسیار زیبای Phantom Dust را برای Xbox ساخته بودند. جز چند عکس و یک تیزر کوتاه، هیچ اطلاعاتی از بازی مشخص نیست، جز اینکه بازی قرار است استفاده زیادی از کینکت بکند و بازیکن اژدهایی را کنترل خواهد کرد. در کل به نظر می رسد ارتباط بازیکن با اژدها و رفتن به نبردها با آن جزو پایه های بازی باشد. کارگردان بازی نیز گفته دوست دارد تا حس پرواز را کاملا به بازیکن منتقل کند. به نظر می رسد مایکروسافت بالاخره بازیهای هاردکور واقعی برای کینکت منتشر خواهد کرد، و در کنار Fable: The Journey و Ryse و Kinect Star Wars و چندین بازی دیگر می تواند گیمرهای هاردکور را هم به کینکت جذب کند.
———————————————————–
علی: چند روز پیش یه خبر مهم از بازی منتشر شد که کارگردان گفته بود:بالاخره چند تا اسم برای بازی به ذهنم اومده!
فرنود: وقتی اسم بازی هم معلوم نباشه چطور میشه گفت که بازی خوبه یا بد؟ ولی فکر میکنم به خاطر هایپ مایکروسافت هم که شده معروف بشه!
محمد: امیدوارم به زودی یه تریلر درست و حسابی ازش ببینیم چون حتی اسم بازی هم مشخص نیست!,

,61 تا 70,,70) Gotham City Impostors,سازنده: Monolith Productions
ناشر: Warner Bros
X360, PS3, PC

این روزها هیچ شخصیت کامیکی به گرد پای Batman هم نمی رسد. شخصیتی که دوره های مختلفی را پشت سر گذاشته و گاهی اوقات تا مرز سقوط به یک شخصیت درجه دو هم پیش رفته و البته در زمان هایی مثل سال های اخیر نیز به بهترین و پرطرفدارترین شخصیت کامیکی تبدیل شده است. Batman این روزها هم در زمینه سینما و هم در دنیای بازی در اوج می باشد و حال Monolith Productions قصد دارد با در نظر گرفتن شور و شوق طرفداران این قهرمان قدیمی، بازی ای کاملاً متفاوت با عناوین قبلی تهیه کند. نکات عجیب در مورد Gotham City Impostors زیاد است که اولین نکته سبک بازیست. سبک FPS برای بازی ای که نام Gotham City را یدک می کشد حتماً سبکی متفاوت خواهد بود. موضوع بعدی به حال و هوای بازی برمی گردد. بازی ای دانلودی که مبارزات تیمی را دنبال می کند. در Gotham City Impostors داستان درگیری های دو گروه کاملاً متضاد را دنبال می کنید. یکی از گروه ها از طرفداران Batman تشکیل شده و لباس ها و ماسک هایی مثل این شخصیت به تن کرده اند. گروه دیگر نیز دشمن قدیمی و محبوب Batman یعنی Joker را سر لوحه خود قرار داده و حالتی دلقک وار به خود گرفته اند. اساس گیم پلی بازی همان طور که گفته شد بر پایه بازی تیمی است. شما قابلیت انتخاب کاراکتر از بین کلاس هایی چون Speedy , Tough , Nimble و … را دارید که هرکدام توانایی های مخصوص به خود را داشته و برای مثال یکی سریع تر است و دیگری سرعت کمتری داشته و در عوض مقاومت بالاتری دارد. انتخاب کاراکتر به اینجا ختم نشده و قابلیت تغییر و شخصی سازی وسیعی را برای هر شخصیت دارید. از انواع لباس ها و پوشش که شامل ده ها نوع آیتم مختلف می شود تا تغییراتی در صورت و بدن و صدای کاراکترها. دنبال کردن مبارزات بازی وقتی که دختری با شکل و شمایل Joker به سمت مردی چاق و سیبیلو با ماسک Batman جعبه ای حاوی نارنجک پرتاب می کند حتماً دیدنی خواهد بود.
اسلحه های بازی تنوع بسیار زیادی داشته و در عین حال آن ها هم قابلیت شخصی سازی و تغییرات را دارا هستند. از اسلحه های پرتابی مانند شوریکن و بومرنگ تا مسلسل ها و شاتگان های قدرتمند با انواع تجهیزات، مانند صدا خفه کن و تیر و کمان های منحصر به فرد و البته سلاح های فرعی چون انواع نارنجک و مواد منفجره. باز هم این لیست به اینجا ختم نشده و شاهد آیتم های جالبی چون تله ، سلاح های یخ ساز و قلاب و … هستیم. حالت های مختلفی برای Gotham City Impostors در نظر گرفته شده که یکی از جالب ترین آن ها Psychological Warfare نام دارد. در این حالت که تا حدودی شبیه به Capture the Flag در سایر بازی هاست، دو تیم سعی در تصاحب یک عدد منبع تغذیه برای پایگاه خود را دارند و باید در همین حال از پایگاه خود نیز دفاع کنند و در انتها هر تیمی که زودتر دستگاه شستشوی مغزی خود را راه اندازی کرد برنده می شود. گرافیک بازی گرچه زیاد چشم گیر و قوی نیست ولی برای یک عنوان آنلاین در حد قابل قبول و مطلوبی قرار داشته و با تم طنز مانند و رنگ آمیزی های کارتونی و شاد خود، حالتی دلنشین را ایجاد کرده است. به جرات می توان گفت هیچ کدام از طرفداران Batman انتظار یک بازی FPS آنلاین با الهام از این شخصیت و شهر معروف Gotham را نداشتند و Monolith Productions تا اینجای کار بازی ای زیبا را نشان داده که می تواند در هنگام عرضه نیز موفقیت های خوبی بدست آورد.
———————————————————–
امیرحسین: Warner به شدت در بعد کیفیت پیشرفت کرده، بازی خیلی جالب به نظر میاد.
آریا: تجربه ای واقعآ عجیب در Gotham City که به نظرم میتونه موفقیت آمیز باشه. باید به سازنده های بازی بابت ریسکی که کردن آفرین گفت !
محمد حسین: تا کی باید ما منتظر انتشار Condemned 3 بشینیم؟ تنها بازیی که بخاطرش رفتم تویتر و فیس بوک و توی صفحه استدیو عاجزانه درخواست ساخت شماره سومش رو کردم! یه خبرهایی چند وقت پیش اومد که می گفت این بازی دست گرمی استدیو حساب میشه و دارن روی شماره سوم Condemned کار میشه. امیدوارم که حقیقت داشته باشه.,

,,69) Sorcery,سازنده: The Workshop
ناشر: SCEA
PS3

به جادوگری با چوب جادو خوش آمدید! Move های خود را بردارید و برای لحظاتی هم که شده خود را در میان جادوگران و مبارزی بر علیه پلیدی بیابید، از مبارزه لذت برده و در نهایت جادوگر شوید! شاید از همان ابتدای معرفی Move برای PS3 یکی از برجسته ترین نمایش ها در بین بازی های معرفی شده برای این حسگر حرکتی، بازی Sorcery بود. ایده جادوگری آن هم با Move آن قدر پخته است تا بتواند به خوبی به نمایش گذاشته شود. در Sorcery ، دسته Move به عنوان چوب جادوی شما عمل خواهد کرد و تمام گیم پلی اصلی بازی روی همین محور سوار شده است. با کنترلر Move شما می توانید طلسم های مختلفی را اجرا و به دشمنانتان خسارت وارد کنید. همه این ها با استفاده از حرکت Move انجام خواهد شد. یکی از ویژگی هایی که در E3 2010 در نمایش بازی دیده شد تبدیل شدن کارکتر بازی به حیوانی بود تا راحت به کار خود ادامه دهد. به نظر می رسد تمام ایده های بازی به خوبی دارند پیاده می شوند و همین طور دقیق بودن بازی و حرفه ای بودن آن موجب شده تا قشر هاردکور گیمینگ به این بازی سوق پیدا کنند. آن طور که به نظر می رسد Sorcery تمام المان های موفق کتاب های هری پاتر را در خود جای داده و برای دوست داران این کتاب می تواند بسیار جالب باشد و به دلیل این که بازی هایی که بر اساس هری پاتر ساخته شده اند عموما عنوان هایی نسبتا ضعیف می باشند، Sorcery می تواند پیشنهاد خوبی برای این دسته از هواداران باشد تا آن ها را به دنیایی جدید از نسل حسگر های حرکتی ببرد.
———————————————————–
احسان: به نظر من بهترین استفاده از کنترلر حرکتی شرکت سونی ساختن چنین بازی هایی است موفقیت این بازی میتواند راه های برای سازندگان زیادی باز کند.
برهان: میتونه بهترین بازی Move باشه اما چون خیلی تاخیر خورده و الان 2 سالی هست که در دسته ساخته خیلی نگرانش هستم!
فرنود: وقتی فکر میکنم که جای یه جادوگر باشم و با Move مثل چوب جادو ازش استفاده کنم ذوق زده میشم! اینجاست که میگم “دلیل برتری Move از کینکت!” امیدوارم هاردکور ها رو راضی کنه.
محمد حسین: بازیی که بعد از مدت ها می خواد Move ها رو یه تکونی بده. فقط امیدوارم که کیفیت بقیه عناوین سونی رو داشته باشه.,

,,68) South Park: The Game,سازنده: Obsidian Entertainment
ناشر: THQ
X360, PS3, PC

اگر شما هم از آن دسته افرادی باشید که کارتون های سریالی را دنبال می کنید حتما با نام South Park آشنا هستید. سری کارتون های محبوبی که از سال 1997 به نمایش در آمد و طرفداران زیادی را به دست آورد. این سریال با المان های جدیدی که تا به حال در کارتون دیگری از آن استفاده نشده بود (و همین طور استفاده از مسائلی که عامه پسندانه نیست) سبک خاص خود را در بین دیگر سری ها به دست آورد. با این که در سال های اخیر شاهد بازی های فلش و کوچکی با نام هایی ازSouth Park بودیم، اما هیچ گاه عنوان کاملی از این سری را شاهد نبودیم. حال بعد از حدود 15 سال از اولین نمایش این سری کارتون قرار است یک بازی با همین مضمون بعد از سال ها ساخته و به دست مخاطبان برسد. این بازی که قرار است توسط Obsidian ساخته و توسط THQ منتشر شود در سبک RPG در حال ساخت است. داستان بازی با شخصیت های جدیدی دنبال و در مورد پارک اصلی داستان اتفاق می افتد. با وجود اینکه در حال حاضر اطلاعات کافی در دست نیست اما انتظار می رود تا این بازی هم همانند The Simpsons که در هنگام عرضه کیفیت قابل قبولی داشت، با سازندگانی با تجربه پا به عرصه بازی ها بگذارد و بتواند نمایش خوبی را در میان بازی ها به جا بگذارد.
———————————————————–
سینا: به امید Family Guy: Tha Game!
صادق: ای کارتون به شدت جنبه ی تبدیل شدن به یک بازی اَبَر فان رو داشت. خیلی شخصیت های خوبی داره و خیلی جنب و جوش دارند اونهام. پس شخصاً دوست دارم در کنار دیدن حماقت های شخصیت های اصلی در تلویزیون خودم هم کمی اونا رو بسازم.
علی: انیمیشن فوق العاده حاشیه سازی که بر خلاف سبکش، موضوعاتش برای هر کسی قابل هضم نیست.منتظر یه بازی خوب از ابسیدیان هستم!
فرنود: توضیحات رو تو خود مطلب گفتم ولی نکته ی مهم اینجاست که شخصیت جدید هم تو بازی هست. به علاوه خیلی دوست دارم از المان های کارتون تو بازی استفاده بشه.,

,,67) Spec Ops: The Line,سازنده: Yager
ناشر: 2K Games
X360, PS3, PC

عنوانی که در VGA 2008 معرفی شد و تابه حال در سکوت خبری به سر می برده هم اکنون به تاریخ عرضه خود نزدیک می شود.Yagar سازنده بی تجربه این عنوان است، به گفته 2K این بازی یکی از بهترین شوتر های سوم شخص داستان محور تاریخ خواهد شد. شما به عنوان کاپیتان مارتین واکر فرمانده تیم Bravo به دبی فرستاده می شوید تا به دنبال کلنل جان کنرد بگردید، کسی که ماه ها قبل پس از نابودی دبی بر اثر یک طوفان شن به آنجا فرستاده شد تا بازماندگان را نجات دهد. کنرد هرگز باز نگشت و شایعه شد که او مشغول تشکیل ارتش خود از بازماندگان است. مطمئنا شما نیز متوجه شباهت شدید داستان بازی با فیلم Apocalypse Now شده اید. بعد از داستان تمرکز اصلی سازندگان بر روی دو عامل در گیم پلی بازی بوده: 1-شن های پویای دبی تخریب شده 2-تصمیم گیری های تاثیر گذار در روند بازی. وارد فضای باز می شوید، ناگهان طوفان شن آغاز می گردد. شما دو انتخاب دارید، به راهتان ادامه دهید، یا اینکه به درون یکی از ساختمان ها پناه ببرید. در هر دو حالت شما مرحله را پشت سر خواهید گذاشت اما در حالت اول یکی از یاران خود را از دست خواهید داد. این اتفاق باعث می شود تا نظر دیگر اعضای تیم نسبت به شما عوض شود و حتی شاید در ادامه به شما خیانت کنند! تصمیماتی که می گیرید باعث می شوند پایان بازی تغییر کند و طبق گفته سازندگان، چند پایان متفاوت برای بازی وجود دارد. این عنوان تقریبا یک شبیه ساز تصمیمات جنگی است. با شلیک به پنجره پشت سر دشمنانتان می توانید دید آنها را توسط شن ها کور کرده و با یک استراتژی صحیح آنها را از بین ببرید. قابلیتی که به تازگی به بازی اضافه شده دستور دادن به هم تیمی هاست. البته انتظار منوی پیشرفته و گسترده ای را برای انجام این کار نداشته باشید، این دستورات به حرکات به نقاط مختلف و تیراندازی به یک هدف مشخص خلاصه می شود. یکی از مهمترین اهداف Yagar،ایجاد بالانس بین اکشن نفس گیر بازی و داستان تاریک آن است. طراح ارشد بازی کوری دیویس میگوید، اول از همه چیز به این فکر می کردیم که سخت ترین کار ما در طول ساخت بازی چه خواهد بود، بی درنگ به پاسخ ایجاد بالانس در بازی بر خوردیم. ما برای ایجاد این بالانس با چالش های واقعا جدی روبرو بودیم. سرانجام با انجام کارهای جدید و دور از ذهن توانستیم به این بالانس دست پیدا کنیم. هدف Yagar و 2 Kبرای ساخت یک TPS ساختار شکن قابل تقدیر است. باید تا بهار 2012 منتظر بمانیم تا نتیجه این همکاری را شاهد باشیم.
———————————————————–
امیر: اگر کنسل نشه بازی خوبی خواهد بود.
سینا: بتاش که دست کمی از فاجعه نداشت! امیدوارم بازیش این بلا سرش نیاد.
صادق: اسپکس اوپس های قدیمی خیلی خوب بودند، اما این شماره فقط یک بازی خوب هستش که قراره بیاد و دیگه خبری از تحول نیست. فقط و فقط شلیک کن به شیشه ها و با شن دشمنا رو بکش.
علی: جالبِ!بخاطر یک مشت شن.,

,,66) I Am Alive,سازنده: Ubisoft Shanghai
ناشر: Ubisoft
X360, PS3, PC

I Am Alive نام عنوان جدید استودیوی شانگهای Ubisoft است، که با ایده ای از سازندگان Cold Fear و Alone in the Dark مراحل توسعه را سپری می کند. این بازی برای اولین بار در E3 2008 با تیزری تقریباً یک دقیقه ای وجودش را اعلام کرد. تیزر با گرافیک CG بالای خود و داشتن تمی ترسناک و در عین حال ماجراجویی نوید یک بازی خوب را می داد، اما پس از آن بازی سه سال مخفیانه مراحل ساخت را سپری کرد و هیچ خبری از بازی به بیرون درز نکرد. در سپتامبر 2011 پس از سه سال سکوت تریلر بازی منتشر شد، و نشان داد سازندگان در طول سه سال اخیر حسابی بر روی بازی کار کرده اند و بازی را با موتور LEAD که قبلاً در بازی Splinter Cell Conviction کار خود رو پس داده بود، به خوبی هماهنگ کرده اند. بازی I Am Alive در فضایی پسا آخرالزمانی در شهر خیالی Haventon، و یک سال پس از واقعه ای به نام The Event جریان دارد. یک سال پیش پس از واقعه تمام کره زمین تبدیل به دنیایی بی آب و علف و خشک شده و شهر ها شبیه گورستان هایی شده اند که مردم برای زندگی در آن و رسیدن به یک بطری آب حاضرند یکدیگر را بکشند. قهرمان بی نام ما نیز در این هرج و مرج به دنبال همسر و دختر خود می گردد، و معتقد است که آنها در گوشه ای از شهر زنده و منتظر وی هستند. او نیز برای رسیدن به همسر و دخترش از تمام ابزار برای زنده ماندن بهره می برد، تیر و کمان و کلت کمری که به ندرت برای آن گلوله ای پیدا می شوند هم اسلحه های وی را تشکیل می دهد. مبنای اصلی بازی I Am Alive سکو بازی هایی همچون Uncharted و Assassin’s Creed است، و شما می توانید برای رسیدن به بالای برج ها و یا دیواره ها مانند این بازی ها از گرفتن لبه ها و حرکت بر روی دیوار ها کمک گیرید. همچنین غافل گیری های بازی نیز مانند Uncharted است و شما را در مرکز یک حادثه قرار می دهد. البته سبک بازی به هیچکدام از بازی های مذکور شبیه نیست، و بیشتر به بازی هایی مانند Cold Fear نزدیک است. این بازی در سبک Survival/Horror Action دسته بندی می شود، و هدف اصلی شما فقط زنده ماندن است و کمتر موقعیتی برای ایستادن و مبارزه کردن دست می دهد. انیمیشن های بازی بسیار شبیه به Uncharted است، و حتی حرکت کردن قهرمان بازی بیش از حد مانند ناتان می باشد، اما وی به دلیل خستگی ناشی از یک سال جنگیدن برای زندگی اش بسیار خسته و ناتوان شده و شما این ناتوانی را به وضوح در رفتار و حرکاتش می توانید درک کنید. هنوز مشخص نیست بازی چگونه می خواهد میان نبرد های شلوغ و تنهایی های بیش از حد کاراکتر اصلی بازی بالانس را بر قرار کند، اما آنچه مشخص است این موضوع می باشد که توسعه دهندگان بازی حسابی از پس ساخت بازی بر آمده اند، و می توانند در سال 2012 این بازی را منتشر کند. عنوان I Am Alive در ربع اول سال 2012 میلادی از طریق شبکه های PSN و XBL قابل دسترس خواهد بود.
———————————————————–
امیر: چی بودی چی شدی!
سینا: فکر کنم خوده Guillemot هم نفهمید چجوری بازی از اون ویدئوی سال 2008 رسید به اینی که الان هست! یک بازی با اون ایده های بلند پروازانه، اول که تا مرحله ی کنسل شدن پیش میره، حالا هم تبدیل میشه به یه عنوان دانلودی! البته نمیشه کاملا ناامید بود، ولی به نظر نمیاد حتی بتونه به نصف چیزایی که گفته بوده عمل کنه.
صادق: از اون بازی ها بود که با یه تیزر تریلر وحشتناک قدرتمند، حسابی اسم و رسم برای خودش جور کرد. اما الان برای من چیزی بجز یه عنوان “سعی کن تا زنده بمونی” اونم از نوع متوسطش بیشتر نیست.
فرنود: از سبکش زیاد راضی نیستم. فکر نمیکنم وقتی بیاد اصلا بخرمش!,

,,65) Papo & Yo,سازنده: Minority
ناشر: N/A
PS3

احتمالاً با دیدن نام این بازی یک شاخ شبیه شاخ هیولای بازی روی سر شما سبز خواهد شد! ولی کمی صبر کنید، شاید مناسب ترین تعریف برای بازی ای با این نام عجیب و تریلر عجیب تر، این باشد که تعدادی از افتخارات آن را نام ببریم. Papo & Yo یکی از عناوین Arcade کنسول PS3 در سال 2012 خواهد بود که در E3 2011 برای اولین بار معرفی شد و خیلی سریع نظر منتقدین را به خود جلب کرد و توانست در همین نمایشگاه، نامزد بهترین بازی دانلودی از طرف GameCriticsAwards شده و جایزه بهترین عنوان Adventure و همچنین دانلودی را از GameSpot دریافت کرده و یکی از درخشان ترین بازی های سونی از طرف IGN لقب بگیرد. حال به معرفی بازی می پردازیم. استودیوی Minority با ساخت Papo & Yo قصد ارائه تجربه ای متفاوت و خاص را دارد که تا به حال کمتر مثل و مانندی داشته است. بازی در یکی از شهرهای آمریکای جنوبی جریان دارد. جایی که شما در نقش پسر بچه ای به نام Quico و روبات وفادار او یعنی Lula بازی می کنید و یک غول صورتی رنگ که شباهت فراوانی به یک کرگدن دارد نیز یار و همراه شماست. ولی همه چیز به این آرامی پیش نخواهد رفت و یک مشکل بزرگ بر سر راه شما قرار دارد. Monster در عین حال که دوست شماست، دچار یک بیماری عجیب نیز هست. او به خوردن قورباغه اعتیاد دارد و تنها کافیست یک عدد قورباغه نوش جان کند تا از خود بی خود شده و حالتی دیوانه وار به خود گرفته و به سمت شما حمله کند! همین موضوع باعث می شود Quico به دنبال دارو یا راه حلی برای درمان دوست غول پیکر خود باشد و در این راه به نقاط مختلف سر بزند. جالب است بدانید سازنده بازی آقای Vander Caballero حال و هوای این بازی و روابط Quico و Monster را با الهام از رابطه خود با پدرش ساخته است. پدر او در زمان کودکی Caballero به الکل اعتیاد داشته و او مجبور بوده خیلی اوقات از دست پدر خود فرار کرده و از او دور باشد.
گیم پلی بازی بر پایه حل معماهای جالب و متنوعی طراحی شده که با کمک شخصیت های بازی انجام می شود. محیط های بازی حالتی واقع گرایانه بر پایه شهرهای آمریکای جنوبی دارد که البته بعد از ترکیب با معماها و پازل ها حالتی سورئال و جالب به خود می گیرد. معماها در دل همین محیط ها بوده و کیفیت بالایی دارند. برای مثال در قسمتی از بازی Quico به یک رودخانه می رسد و هیچ راهی برای عبور از آن پیدا نمی کند. معمولاً برای عبور از رودخانه به یک پل نیاز است و چه پلی بهتر از سقف خانه ها؟ در اینجا Quico جعبه هایی جلوی خود می بیند که هر جعبه نماد یک خانه است و با برداشتن هر جعبه، خانه ای در ابعاد واقعی نیز به هوا بلند شده و با حرکت دادن جعبه، به سمت مورد نظر حرکت می کند. به این صورت با پشت سر هم گذاشتن جعبه ها، خانه ها نیز پشت سر یکدیگر ردیف شده و با عبور از سقف آن ها می توان به سمت دیگر رودخانه رفت. یا در قسمتی دیگر Quico باید از یک درخت نارگیل بالا رفته و با پرت کردن نارگیل ها نظر Monster را به سمت آن ها جلب کند. Monster به دلیل وزن زیاد خود باعث پایین رفتن قسمتی از زمین شده و سکویی برای عبور Quico به وجود می آورد. گرافیک بازی از نظر هنری زیبا و دلنشین بوده و رنگ آمیزی های ملایم و چشم نوازی دارد. از نظر فنی نیز برای یک عنوان دانلودی خیلی خوب و مناسب به نظر می رسد و موسیقی های بازی نیز در نمایش E3 جالب و شنیدنی بودند. Papo & Yo تا اینجای کار با استقبال خوبی از طرف منتقدین روبرو بوده و می تواند در ادامه نیز نظرات بیشتری را به خود جلب کند.
———————————————————–
آریا: یکی از پدیده های سال 2012 ! توی چند تا بازی میتونین یه کرگدن معتاد به قورباغه ببینین؟!
فرنود: ماما میو! مو به تن آدم سیخ میشه این عنوان های شاخ رو برای PS3 میبینه.
,

,,64) DmC,سازنده: Ninja Theory
ناشر: Capcom
X360, PS3

یکی از اتفاقات عجیب و غریب نمایشگاه Tokyo Game Show سال گذشته معرفی Devil May Cry یا به عبارت صحیح‌تر Devil may Cry جدید توسط شرکت Capcom بود که موفق شد به سرعت نفرت تمام طرفداران مجموعه از Capcom را به حد اعلا رسانده و یک شبه این شرکت خوش نام ژاپنی را در معرض آماج فحش و حملات گیمرها قرار دهد! البته معرفی یک DMC جدید و دیدار دوباره با دانته شوخ طبع و دوست داشتنی همیشه بسیار لذت بخش است اما اگر پای Reboot کردن مجموعه و جایگزین کردن یک پسر نوجوان ولگرد و دیوانه – که ظاهر او بیشتر یادآور خون‌آشام‌های معتاد(!) است – به جای دانته اصلی و در حرکتی اسف‌ناک‌تر برسرکار قرار گرفتن شرکت نه چندان موفق و خوش نام Ninja Theory به جای خالقین اصلی مجموعه در میان باشد، ماجرا چیز دیگریست! در طرح‌های اولیه ریبوت DmC مسوولان Capcom و NT با هدف فاصله گرفتن از المان‌های شرقی مجموعه و نزدیک‌تر ساختن آن به ذائقه گیمرهای غربی تغییرات بسیار فراوانی در ساختار بازی اعمال کرده بودند. دانته جدید از فرم و استایل طراحی بیشوئن سابق خود به شدت دور شده و با انکار بزرگ‌ترین خصوصیت ظاهری خود، موی سپید، بیشتر یادآور پانک‌های عیاش بود! در نمایش اولیه DmC محیط بازی بیشتر شبیه به فضای یک تیمارستان بوده و به نظر می‌رسید دانته جدید نیز یکی از بیماران روانی این تیمارستان است اما اینکه دانته جدید واقعا دیوانه بود یا خیر نکته‌ایست که هیچ وقت گیمرها به آن پی نبردند چرا که بار دیگر تمامی طرح‌های داستان بازی دست خوش تغییر شد! خوشبختانه خیل عظیم فحش و ناسزا‌های طرفداران که در قالب اعتراض حواله Capcom شد نتیجه داده و مسئولین این شرکت هر چند در ظاهر از طرح جدید خود کماکان حمایت می‌کردند اما به سرعت وارد عمل شده و بازی ریبوت شده خود را از نو ریبوت کردند! نمایش بازی در E3 امسال نشان می‌دهد دانته جدید از ظاهر بی‌نهایت زشت قبلی خود بسیار فاصله گرفته و هرچند هنوز موهای سیاه طرح قبلی را به ارث برده، اما به دانته اصلی شباهت بیشتری پیدا کرده است. هرچند هیچ‌گاه مشخص نشد طرح اولیه داستان NT برای DmC چه بود اما اکنون داستان DmC در دنیای شیاطین و فرشته‌ها اتفاق می‌افتد. دانته یک فرشته/شیطان دورگه است که خون شیاطین و فرشته‌ها به یک اندازه در رگ‌هایش جریان دارد، به همین دلیل قدرت و ویژگی‌های منحصر به فرد هر دو گروه در دستان اوست و می‌تواند در هر دو دنیای فرشتگان و شیاطین وارد شده و خوشگذرانی کند!
رفتار و حرکات دانته جدید به شدت کپی و وامدار دانته ژاپنی است که خشونت محض و حس طنز را در کنار یکدیگر به کار می‌گیرد. اکشن DmC تقریبا همان چیزی است که از یک DMC انتظار می‌رود، مبارزه و یا به عبارت صحیح‌تر شوخی و تفریح با دشمنان! البته یک شوخی بسیار جدی و خطرناک که نتیجه آن چیزی جز تکه تکه شدن دشمنان نیست. مکانیزم بازی بدون ذره‌ای تغییر مبتنی بر اجرای پشت سرهم و درست چند ضرب‌های دانته طراحی شده است. با حفظ ریتم اکشن بازی موسیقی نیز به استقبال شما آمده و با اضافه شدن لایه‌های متال بیشتر به آن، به نهایت جنون و خشونت خواهید رسید! شما می‌توانید با ترکیب سلاح‌های مختلف دانته، از جمله یک داس بزرگ، دشمنان را در زمین و آسمان گیر انداخته و به قطعات کوچک‌تر تقسیم کنید! اما بزرگ‌ترین ویژگی DmC که البته اطلاعات چندان مشخصی نیز در خصوص آن منتشر نشده، سیستم سوییچ کردن میان دنیای شیاطین و فرشتگان است که خصوصا باعث بروز تغییرات بسیار جدی و فاحش در ظاهر بصری بازی خواهد شد. به عنوان مثال با ورود به دنیای شیاطین همه چیز رنگ و بوی شیطانی به خود گرفته و گیم‌پلی بازی نیز به تناسب طبیعت خشونت آمیزتر شیاطین تغییر خواهد کرد، در مقابل ورود به دنیای فرشتگان… اما خبر خوب برای طرفداران سری اصلی و خصوصا دانته شوخ طبع قدیمی این است که گویا بالاخره Capcom سرعقل آمده و DmC را نه به عنوان یک Reboot برای کل مجموعه بلکه به عنوان یک Spin Off پذیرفته و حتی شایعاتی نیز مبنی بر ساخت DMC5 و ادامه دادن داستان سری اصلی به گوش می‌رسد! شاید DmC علی‌رغم تمام تغییرات و تشابهاتش به سری اصلی کماکان به عنوان سری اصلی مجموعه برای طرفداران قابل قبول نباشد اما به عنوان یک Spin Off… خوب طرح جدید Capcom واقعا بی‌نظیر خواهد بود! یک عنوان کاملا متفاوت که می‌تواند در کنار سری اصلی مجموعه تجربه کاملا متفاوت و جدیدی برای طرفدارن مجموعه به همراه داشته باشد!
———————————————————–
احسان: سال پیش هم گفتم هر چقدر هم که این بازی دچار تغییر شده باشد باز هم با یک DMC طرف هستیم! یعنی هیجان!
برهان: امیدم بهش زیر صفر هست، من دانته و ورجیل رو می خوام این کیه آخه؟!
سینا: مطمئنم خوده کپکام هم الان پشیمونه از اینکه این بازی رو داره تحت نام Devil May Cry می سازه. خبرهایی که هر روز از تغییرات ریز و درشت اون خبر میدن گواه این قضیه است.نمایش های اولیه که توهینی بزرگ به طرفدارای این بازی بود.حداقل الان یه کم بهتر شده ولی باز هم هنوز با ایده آل خیلی فاصله داره.
صادق: چه بگویم که نگفتنم بهتر است، یا از هرچه بگذریم سخن دوست خوش تر است؟ واقعاً گیم پلی ای که نشون دادند جالب و دوست داشتنی بود، اما دانته ای که معتاده؟ آخه چرا با احساسات این همه جوون بازی می کنید؟
علی: یسری اطلاعات از بازی اومد که خون همه طرفدارا رو به جوش اورد.کپکام هم که دید بد گندی زده سریع اعلام کرد که آقا شکر خوردم به جون مادرم این یه Spin Off هست و نه بیشتر!
فرنود: تا بازی نیاد نمیشه چیزی گفت. فکر میکنم بازی متوسطی باشه. برای من که هیچ چیز نیست.
ماکان: وقتی که DmC با شعار Reboot کردنش برای اولین بار معرفی شد من انقدر از دیدن بازی جدید مشعوف و مسرور شدم که دلم می‌خواست تمام عاملین این جنایت بزرگ رو تبدیل به اورب قرمز و سبز کنم اما خوشبختانه اعتراضات ما نتیجه داد! DmC و دانته جدید ان هم به لحاظ طراحی و داستان به سری اصلی نزدیک شدن و هم Capcom این بازی رو نه به عنوان یک Reboot بلکه به عنوان یک Spin Off پذیرفته. در نتیجه چرا خشونت و دعوا؟ اینجا تهرانه، I Love U DmC!
محمد: DMC با طعم Twilight! چیز خوبی باید بشه!
محمد حسین: من یکی از طرفدارانی هستم که با ظاهر جدید دانته چندان مشکلی نداشتم. گیم پلی بازی هم که اخیرا منتشر شده خیلی جالب تز از چیزی شده که مد نظرم بود. قسمت هایی تخیلی ذهن دانته به نظرم خیلی قشنگ کار شده. دنیای اطراف به طرز جالبی بیرون میزنه و هماهنگ با موسیقی به رقص و جنب و جوش درمیاد. این رو اطمینان دارم که از نظر داستانی این بازی بهترین بازی این سری خواهد شد.,

,,63) Dishonored,سازنده: Arkane Studios
ناشر: Bethesda Softworks
X360, PS3, PC

Arkane Studios را باید جز شرکت های کوچک ولی بسیار بلند پرواز صنعت بازی شناخت. شرکتی که با دو عنوان Dark Messiah of Might and Magic و Arx Fatalis سعی کرد وارد سبک نقش آفرینی شده و با بزرگانی چون Gothic و Elder Scrolls رقابت کند اما متاسفانه عنوان پرهزینه و بزرگ این شرکت یعنی Dark Messiah of Might and Magic به یک شکست تجاری تبدیل شد و از منتقدین نیز امتیاز های متوسطی را دریافت کرد، این در حالی بود که رقیب اصلی آن Oblivion با فروشی عالی، به عنوان بهترین بازی سال 2006 نیز انتخاب شد. پس از آن بود که این استودیو به حاشیه رفت و مدت ها در سکوت خبری باقی ماند تا اینکه سال گذشته Zenimax با خرید آن علنا آن را به زیر مجموعه ای از رقیب سابق تبدیل کرد، Dishonored اولین پروژه مشترک Bethesda و Arkane است که بنابر اطلاعات موجود یک اکشن مخفی کاری با فضایی آینده گرایانه و تا حدودی Cyber Punk خواهد بود که ظاهرا با خشونت بسیار، داستانی سنگین و سیاه یک عنوان جذاب و بزرگ به نظر می رسد، در بعد فضاسازی و جو کلی حاکم بر بازی نیز ردپای آثار بزرگی چونHalf-Life 2 ، Bioshock و نیز Deus Ex دیده می شود. باید دید و منتظر ماند که آیا این عنوان نیز مانند سایر آثاری که Bethesda فقط ناشر آن هاست نظیر Hunted و Brink یک عنوان ضعیف خواهد بود یا در حد و اندازه های عناوین ساخت این شرکت ظاهر خواهد شد، Skyrim آن قدر بی نظیر ظاهر شد که صرفا وجود یک عنوان نقش آفرینی که نظارتی از سوی Bethesda بر روی آن وجود دارد باعث شود تا به لیست 100 تایی ما راه یابد، اما Dishonored با توجه به اطلاعات و شناختی که از سازندگان آن داریم می تواند به یکی از سورپرایز های 2012 تبدیل شود.
———————————————————–
امیرحسین: به رتبه ی بازی توجه نکنید! این بازی از بزرگترین سورپرایزهای 2012 خواهد بود.
آریا: در مورد این بازی حس خیلی خوبی دارم. طراحی های بازی به نظرم خیلی جالب هست ولی از طرفی به قیافه ـش میخوره احتمال تو زرد از آب در اومدنش زیاد باشه!
سینا: امیدوارم به وعده و وعید هایی که درباره ی بخش مخفی کاری دادن بتونن عمل کنن و سطحی در نیاد.
محمد حسین: عاشق دارک مسایح و مبارزه با شمشیر در دید اول شخص. این بار Arkane Studios علاوه بر شمشیر، دست به اسلحه هم شده و قرار است المان های مخفی کاری ضعیفی که در دارک مسایح بود در این بازی تقویت بشه. یکی از بازی های مورد علاقه من برای سال بعد.,

,,62) Mario Party 9,سازنده: Nd Cube
ناشر: Nintendo
Wii

یکی از کاراکتر هایی که دنیای بازی و به خصوص نینتندو به آن مدیون است ماریو لوله کش است. شخصیتی که از همان اوایل سال های ظهور بازی های کامپیوتری به کارکتر محبوب بازی کنندگان تبدیل شد و برای طرفداران خود لحظات خوشی را رقم زد. نینتندو نیز هر ساله با استفاده از محبوبیت بالای این شخصیت، بازی های مختلفی برای مخاطبین متفاوت آن تولید می کند و به نحوی، هر بازیکنی را با ظاهر و قیافه ماریو و دنیای دوست داشتنی آن آشنا می کند. Mario Party یکی از سری هایی است که با استفاده از دنیای ماریو و شخصیت های آن پدید آمده و همان طور که از اسمش پیدا می باشد جمع های خانوادگی و دوستانه را مورد هدف قرار داده است. شماره جدید این بازی با نام 9 Mario Party برای کنسول Wii تایید شده است. Mario Party یک بازی تخته ای است که مانند بقیه بازی های تخته ای دیگر شامل مینی گیم های مختلفی است که در مد های مختلف بازی به مراه دوستانتان یا در مقابل آن ها به بازی خواهید پرداخت. در این شماره نیز مانند شماره های قبل قسمت اصلی بازی پارتی مد است که شامل بازی تخته ای می باشد که تا چهارنفر را پشتیبانی می کند و همه در تلاش هستند که ستاره های بیشتر را از آن خود کنند. در خانه های مختلف مینی گیم های بازی قرار گرفته و در ازای بهتر انجام دادن مینی گیم ها بازیکن سکه دریافت کرده که با آن ها می تواند ستاره های بیشتر خریداری کند. ستاره هایی هم در خانه های مختلف برد قرار گرفته اند که اگر شانس بیاورید می توانید آن ها را مال خود کنید. حالت های دیگر بازی شامل مد های رقابتی بازی است که از چند حالت مختلف پشتیبانی می کند که با انجام آن ها سکه های بیشتری بدست می آورید. در این شماره قرار است تعداد مینی گیم های افزایش یافته و توجه تیم سازنده بر روی گیم پلی بازی معطوف شود. 9 Mario Party قرار است ماه مارس 2012 برای Wii منتشر شود.
———————————————————–
سینا: همیشه یه سوال بزرگ ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود که هیچ وقت جوابش رو نگرفتم؛ این ژاپنی ها خسته نمیشن اینقدر ماریو و متعلقاتش رو بازی میکنن!!؟
صادق: ماریو داره خراب میشه؟ ماریو خراب نمیشه؟ میشه؟ نمیشه؟ انگشتام به هم رسید! واقعاً بجز این شیوه ی قدیمی راهی به ذهنم نمیرسه تا بفهمم این بازی بدی هست یا نه.
فرنود: بزارید رو راست باشیم. اصلا مهم نیست که این بازی چقدر فروش میکنه و یا چه نمره هایی رو از طرف سایت ها میگیره. مهم اینه که اونقدر میتونه جذاب باشه که همه ی اهل فامیل و دوستاتون رو دعوت کنید و یه پارتی جانانه بگیرید. من که عاشقشم! نظر شما مهم نیست!
محمد حسین: یکی از عناوینی که فقط بازی کردنش به همراه خانواده می چسبه. بدرد من یکی که نمی خوره.,

,,61) Kid Icarus: Uprising,سازنده: Nintendo
ناشر: Nintendo
3DS

یکی از رویداد‌های بسیار جذاب سال آینده برای عموم گیمرها (متاسفانه گیمرهای ایرانی شامل این قضیه نمی‌شوند!) ملاقات دوباره با فرشته محبوب و دوست داشتنی، پیت (Pit) قهرمان شرکت Nintendo در سری Kid Icarus (این عنوان در ژاپن با نام New Light Myth شناخته می‌شود) است که قرار است پس از سال‌ها غیبت (البته Pit در سری Smash Bros حضور داشته است) و دوری از جمع گیمرها به لطف کنسول 3DS دوباره به دستان گیمرها بازگردد. البته این ملاقات شیرین قرار بود جزو اتفاقات هیجان انگیز امسال باشد که متاسفانه به دلیل لانچ افتضاح کنسول 3DS و نیز ترافیک بالای عرضه بازی‌ها، انتشار KIU به سال آینده موکول شده و این نام بزرگ دوباره در لیست بهترین‌های سایت بازی سنتر جای گرفت تا به بهانه آن چند کلامی در خصوص بازی بنویسیم! داستان Uprising ادامه نبردهای پیت با نیروهای دوباره زنده شده مدوزا (Medusa) برای نجات بشریت را به تصویر می‌کشد. پیت به لطف هدیه پالوتنا (Miracle of Flight) کماکان می‌تواند در آسمان پرواز کرده و با نیروی جادویی خود دشمنان را نابود کند. گیم پلی Uprising به طور کلی مشابه دیگر عناوین مجموعه است که با توجه به قابلیت‌ های منحصر به فرد 3DS بهینه شده است. نبرد های بازی همانند گذشته به دو بخش “مبارزه در زمین” و “مبارزه در آسمان” تقسیم شده و می‌توانید نیروهای مدوزا را در زمین و آسمان تار و مار کنید!
نبرد در آسمان فرمی سرعتی‌تر داشته و نیازمند مهارت بیشتری برای جا خالی دادن از ضربات دشمنان است در حالی که نبرد بر روی زمین بیشتر شبیه بازی‌های شوتر بوده و می‌بایست در آن‌ها به فرم اکشن‌تری مبارزه کنید. روند کلی گیم پلی و یادگیری آن بسیار ساده و صریح است اما در مقابل ترکیب این المان‌های ساده در کنار یکدیگر عمق بسیار مطلوبی به Uprising می‌بخشد که مهارت یافتن در آن نیازمند ساعت ‌ها تمرین و ممارست است. همچنین سازندگان بازی در شرکت Project Sora اظهار داشته‌اند گیم‌پلی بازی علی‌رغم اینکه برای طرفداران مجموعه بسیار آشنا است المان‌های بسیار جدید به آن افزوده شده ودرگیر کلیشه و تکرار نمی‌شود. اما خبر خوب برای طرفداران سرسخت مجموعه حضور انواع و اقسام سلاح‌های مختلف در بازی است که با توجه به موارد استفاده به سه بخش کلی تقسیم می‌شوند: دسته اول مخصوص نبرد‌های هوایی، دسته دوم مخصوص نبردهای زمین و در نهایت دسته سوم مخصوص نبرد با رییس‌ های بازی است. یکی از نکات بسیار جالب بازی که در نمایش‌ های آن دیده می‌شود، صحبت میان شخصیت‌ های داستان در خلال بازی به سبک سری Star Fox است که جذابیت بسیار خاصی به روند روایی آن می‌بخشد. در نهایت هرچند شاید علی ‌رغم تمام شهرت و محبوبیت این سری در ایران مشکل بتوان گیمری را یافت که بداند اصلا این عنوان چیست(!) اما با این وجود Kid Icarus: Uprising یکی از برترین شوتر‌های سوم شخص کنسول ‌های دستی است که از هم اکنون می‌توان آن را یکی از تاثیر گذارترین عناوین سال آینده نامید.
———————————————————–
صادق: بازی های ژاپنی همیشه کمی مهجور بودن پیش ما،حالا فکر کنید برای DS باشند وسایل کارشون هم زلدایی باشه! چه شود، همه ی عوامل برای خوب بودن بازی نزد مردم ژاپن جمعه ولی بین جامعه گیمر های ما؟
فرنود: من موندم تو ایران همچین بازی هایی اصلا خریده میشن؟ یا اگه میشن چند ساعت بازی میشن؟!
محمد حسین: به نظر بازی جالبی میاد. شماره های کلاسیکش رو بازی نکردم ولی حتما این شماره رو روی 3ds میرم. ,

,51 تا 60,,60) FIFA Street,سازنده: EA Sports
ناشر: EA Sports
X360, PS3

“این یک بازسازی از سری Fifa Street است لذا هرآن چه که از شماره های قبلی به یاد دارید را دور بریزید”
اولین و احتمالا مهم ترین نکته ای که Sid Misra یکی از تهیه کنندگان فیفا ستریت 4 اخرین عنوان EA sports در مورد بازی به آن اشاره می کند. Fifa Street در طی 3 شماره گذشته خود شاهد افت و خیز های فراوانی بوده! سری که علی رغم پتانسیل بالا هرگز نتوانسته توجه گیمرها و یا منتقدین را آن طور که باید و شاید به سمت خود جلب کند. ولی خوشبختانه از شواهد پیداست امسال ماجرا فرق می کند و شماره چهارم می تواند ما را به طور لذت بخشی سورپرایز کند! یکی از نکاتی که از ابتدا ما را به این شماره امیدوار می کند هسته تیم سازنده بازی است. Gary Paterson کارگردان هنری Fifa 12 و در مجموع یکی از کلیدی ترین مهره های EA sports در به اوج رساندن سری به همراه چند تن دیگر از مهره های کلیدی Fifa حالا تمرکز خود را به سمت فیفا ستریت معطوف کرده اند. ساختار گیم پلی همان طور که در بالا هم اشاره شد کاملا دگرگون شده و دیگر با مدل کارتونی کرکتر ها، توپ های آتشین و مشت و لگد برای اهداف دفاعی رو به رو نیستیم. بازی به کمک موتور بهبود یافته Fifa 12 ساختاری واقعی به خود گرفته و هرچند هم چنان شاهد انواع اقسام دریبل ها و حرکات تکنیکی متفاوت هستیم ساختار بازی از مدل “دریبل کن پاس بده و شوت بزن” پیچیده تر شده است! یکی از ویژگی های جدید گیم پلی Standing Ball سیستم نام دارد که به همراه استیک سمت چپ فعال می شود. در این حالت میزان دقت دریبل ها و کنترل شما بر روی توپ به شدت بالا می رود و برای پشت سر گذاشتن هر مدافع باید از تلفیقی از چند حرکت تکنیکی مختلف استفاده کنید. بازی هم چنین شامل 50 Skill Move جدید نسبت به فیفا ستریت 3 و 2 برابر بیشتر ازFifa 12 می باشد. بازیکنان مختلف از 120 تیم باشگاهی و ملی مختلف، 35 محله و فضای جدید و همین طور سالن های فوتسال به همراه مکانیزم های منحصر به فردشان دیگر بخش بازی را شامل می گردند. بازی در ماه مارچ امسال منتشر می شود، به امید آن که طبق قول سازندگان واقعا با یکی از بهترین Arcade های ورزشی نسل رو به رو باشیم.
———————————————————–
برهان: فوتبال خیابانی همیشه جالب بود اما اگه قرار باشه چیز جدیدی بهش اضافه نشه خوب چه کاری که دوباره عرضه کنند؟!
فرنود: فان! همیشه سری فانی هست این بازی. خیلی منتظرشم.,

,,59) Brothers in Arms: Furious 4,سازنده: Gearbox Software
ناشر: Ubisoft
X360, PS3, PC

مابین تمامی بازی های مرتبط با جنگ جهانی دوم که طی سال ها آمده و رفته اند Brothers in Arms همیشه جای خاصی در دل طرفداران جدی تر این سبک داشته است. محبوبیتی که دلیل اصلی آن را باید تلاش هرچه بیشتر سازندگان برای به تصویر کشیدن تجربه واقعی سربازان در جنگ دانست. لذا خیلی عجیب نیست وقتی گیرباکس Furious 4 آخرین شماره از این سری را در E3 سال قبل به نمایش گذاشت، داد تعداد زیادی از طرفداران و منتقدین به هوا رفت! Furious 4 جنگ جهانی دوم را از زاویه ای کاملا متفاوت به ما نشان می دهد. زاویه ای که در آن با داستانی برگرفته از واقعیت و شخصیت محبوب سری Sgt. Matt Baker روبرو نیستیم. با نگاه اول به بازی به یاد اثر بزرگ و دیوانه وار کوئنتین تارنتینو یعنی Inglorious Basterds می افتیم؛ کمدی سیاه و فضا‌ سازی هایی که خود Gearbox به عنوان دیگر استودیو یعنی Borderlands و Bulletstorm ساخته People Can Fly نسبت می دهد. ساختار کلی گیم پلی نیز در این شماره دچار تغییر و تحولات زیادی شده که از جمله آن ها می توان به المان های RPG و ارتقا کارایی کرکتر ها، قابلیت حمل مهمات جنگی با محدودیت خیلی کمتر و همین طور بخش Story Mode Campaign چهار نفره اشاره کرد.
این شماره از دید چهار کرکتر متفاوت و جدید روایت می شود که عبارتند از Chok، یک سرباز آمریکایی که به همراه تبر مخصوصش از خجالت آلمانی ها در می آید. Montana، یک نجار عظیم الجثه که حالا شغل اصلیش تکه پاره کردن نازی ها به همراه یک تفنگ اره ای است. Crockett، یک تگزاسی دوست داشتنی که با یک Cattle Iron (وسیله ای که هم برای شکنجه و هم علامت گذاری حیوانات استفاده می شود) دشمنان را سر شماری میکند. و در اخر Stitch، یک ایرلندی دیوانه که به کمک تیرز خود ساخته اش برای دشمنان بخت برگشته تشنج الکتریکی ایجاد می کند. به طور کلی Furious 4 مسیری کاملا متفاوت از دیگر شماره های سری را پیش گرفته، مسیری که قطعا ریسک بزرگی برای Ubisoft و Gearbox خواهد بود. ولی باید به یاد داشته باشیم متفاوت الزاما به معنی بد نیست.
———————————————————–
سینا: هیچ وقت با این سری حال نکردم. این شمارش هم برام فرقی نمیکنه چه اتفاقی براش بیافته.
علی: بالاخره تارانتینو تاثیر خودش رو،روی صنعت گیم هم گذاشت!خدا آخر عاقبت این بازی رو بخیر کنه!
فرنود: برادر ها سلاح هاتون رو بردارید. دوباره باید بریم جنگ!
محمد حسین: فکر می کنم خیلی از طرفداران FPS واسه دیدن سواحل نرماندی و شلیک کردن با Thompson تنگ شده. ولی این بازیی نیست که ما می خوایم.,

,,58) Kingdom Hearts 3D: Dream Drop Distance,سازنده: Square Enix
ناشر: Square Enix
3DS

متاسفانه یا خوشبختانه گویا سری Kingdom Hearts با ورود به نسل جدید، بازار کنسول‌ های خانگی را به کلی فراموش کرده و به سمت کنسول‌ های دستی روی آورده‌ است و در شرایطی که سال ‌هاست تمامی طرفداران انتظار دیدن شماره سوم بازی محبوب خود را می‌کشند هر ساله شاهد عرضه یک عنوان جدید از این مجموعه برای کنسول ‌های دستی هستیم! D3 هدیه مخصوص تتسویا نومورا و تیم KH به خریداران کنسول دستی 3DS است که ماجرایی دیگر از داستان سورا (Sora) و ریکو (Riku) را به صورت سه بعدی به تصویر می‌کشد. سورا و ریکو، آنسم (Ansem) و زمناس (Xemnas) را نابود کرده‌‌اند اما به دنبال این واقعه به دلایلی نامشخص حادثه‌ای بسیار شوم‌تر رخ داده و استاد شیطانی زهانورت (Xehanort) بار دیگر از مرگ بازگشته است! اکنون با بازگشت استاد شیطانی ین سید (Yen Cid) تصمیم گرفته است با قرار دادن سورا و ریکو در آزمونی سخت لیاقت آن‌ ها را برای گرفتن درجه استادی به اثبات رسانده و این دو مبارز جوان را برای مقابله با زهانورت آماده نبرد کند. مبارزه‌ای سهمگین و خطرناک که انگیزه اصلی بازی برای شروع نبردهای اکشن و تماشایی آن است.
گیم‌ پلی بازی طبق گفته سازندگان خود فرم کوچک تری از Final Fantasy Versus XIII است که حتی المان‌هایی را که در Versus امکان پیاده سازی آن ‌ها وجود نداشت را نیز در خود جای داده است. شما می‌توانید به سبک Versus سورا و ریکو را همزمان در طول بازی کنترل کرده و بین آن‌ ها سوییچ کنید. این سیستم به شما اجازه خواهد داد با کمک سورا و ریکو دست به اجرای چند ضرب‌ های ترکیبی بسیار پیچیده و قدرتمند بزنید که علاوه‌ بر افزایش نیروی ضربات شما به زیبایی ‌های بصری بازی نیز خواهد افزود. بیشتر سیستم‌ های استفاده شده در D3 نظیر Command Deck به طور مستقیم از Birth by Sleep الگو برداری شده‌اند. البته پیاده سازی تمامی مکانیزم ‌های بازی با توجه به قابلیت ‌های لمسی کنسول بهینه سازی شده و نحوی اجرا و استفاده از آن ‌ها کمی متفاوت‌ تر از گذشته است. یکی از سیستم ‌های جدید معرفی شده در D3 قابلیت محاصره دشمنان و اجرای چند ضرب ‌های مختلف بر روی آن‌ هاست که Free-Flow نام دارد. اما جذاب و مفرح‌ ترین ویژگی معرفی شده برای D3 تا به اکنون سیستم شکار و جمع‌آوری Dream Eater هاست. با جمع آوری DE در طول مبارزات می‌توانید به قابلیت‌ های جدید‌تری دست یافته و ضربات ترکیبی هیجان انگیز‌تری اجرا کنید که خود انگیزه بسیار بالایی برای انجام مینی گیم‌های مختلف برای جمع آوری DE هاست. Dream Drop Distance جای خالی Kingdom Hearts 3 را برای طرفداران پر نمی‌کند. حتی بهترین عنوان مجموعه برای کنسول‌ های دستی نیز نیست اما با این وجود همیشه تجربه داستانی جدید از قلمرو رنگارنگ قلب‌ها جذاب، شیرین و دوست داشتنی است. بدون شک Dream Drop Distance جزو برترین بازی ‌های کنسول 3DS در سال آینده خواهد بود.
———————————————————–
فرنود: خب. این معلوم بود که باید کینگدوم هارت برای 3DS بیاد! پس بزارید بیاد!
محمد: یکی نیست به SE بگه آخه می میری KH III رو بسازی؟ نه جدا می میری؟!,

,,57) Hybrid,سازنده: 5TH Cell
ناشر: N/A
X360

هر ساله تعداد زیادی از بازی ها را، بازی های آرکید تشکیل می دهند. بازی هایی که اکثرا با بودجه کمی ساخته شده و نسبت به بازی های بزرگ نواقص بیشتری دارند و بدیهی است که قیمت آن ها با توجه به این نکات کمتر باشد. این بازی ها بر روی شبکه های اینترنتی مانند PSN و Xbox Live قرار می گیرند که در بین همین بازی ها، شاهد عناوینی هستیم که موفقیت های بسیاری را به دست می آورند و با نوآوری هایی که ارائه می دهند مخاطبان زیادی را جذب خود می کنند. اگر نام بازی هایی مانند Scribblenauts را شنیده باشید حتما با استودیو 5th Cell آشنایی دارید. این استودیو در چند سال اخیر با رقم زدن بازی های زیبا برای DS باعث محبوبیت زیادی بین مخاطبان گیمر شده، حال آن ها قصد دارند تا اولین بازی خود را برای Xbox Live بسازند. نام این بازی Hybrid است، در نگاه اول این بازی یک شوتر سوم شخص ساده است اما اگر به شما بگوییم که کاملا با سبک دیگری روبرو هستید اشتباه نگفته ایم. 5TH Cell توانسته با اضافه کردن المان های جدید به بازی خود دنیای جدیدی از بازی های شوتر XBLA را نشان دهد. برای مثال با آنالوگ سمت راست شما فقط دوربین را هدایت میکنید نه چیز بیشتر. شیوه کاور گیری هم در نوع خود قابل توجه است، شما در هر جایی که می خواهید می توانید کاور بگیرید، گوشه ی دیوار، زمین و …. مثال هایی بر این امر هستند. فکر کنید که می خواهید از کمی عقب تر به سمت کاور بروید، شما می توانید با زدن یک دکمه این کار را بکنید و اگر می خواهید سریع تر این کار انجام شود با جت پک به پشت کاور رفته و کار خود را انجام دهید! در نگاه اول Hybrid را مانند یکی از ساده ترین عنوان های Live می دیدم و با کارنامه و نوع بازی های 5TH Cell، هیچ وقت فکر نمی کردم که دست به ساخت چنین بازی ای بزنند. اما با نمایش های موفق این بازی مطمئنم که یکی از بهترین عنوان های Xbox Live در انتظار ماست!
———————————————————–
فرنود: بازی های XBLA همیشه خوب بودن. فکر میکنم 5Th Cell کارشو تو این بازی خوب انجام بده.
محمد: سازنده خلاقی داره، احتمالا بازیش هم خلاقانه میشه!,

,,56) Overstrike,سازنده: Insomniac Games
ناشر: Electronic Arts
X360, PS3

استودیو Insomniac Games بعد از حدود 14 سال همکاری با سونی و ساخت بازی های انحصاری برای Playstation بالاخره مالتی پلتفرم شد. Insomniac که استودیو بزرگ و با استعدادی است، بیشتر با سری Ratchet and Clank شناخته می شود. همچنین سری Resistance برای PS3 و Spyro برای PS1 نیز از دیگر کارهای خوب این استودیو محسوب می شود. اما در سال 2010 اعلام شد Insomniac در حال ساخت بازی جدیدی با نام Overstrike است و علاوه بر PS3، برای Xbox 360 نیز عرضه خواهد شد و کار نشر آن را نیز EA به عهده خواهد گرفت. Overstrike بازی اکشنی است که بر مبنای Co-op و همکاری چهار نفره ساخته می شود. داستان بازی در آینده ای نزدیک جریان دارد و درباره گروهی چهار نفره از ماموران مخصوص به نام Overstrike 9 است که هر کدام تجهیزات متفاوت و عجیبی دارند. مثلا یکی از آنها سپری الکتریکی دارد که گلوله ها را جذب کرده و به دشمنان بر می گرداند. یا دیگری لباسی دارد که قابلیت غیب شدن به او می دهد و عضو بعدی گروه دکتری است که با اسلحه ای مخصوص بلاهای عجیب و ناشناخته ای بر سر دشمنان می آورد. Insomniac به ساخت سلاح های عجیب و جالب همیشه مشهور بوده و در Overstrike نیز می خواهند این استعداد خود را نشان دهند. سبک بازی هنوز به طور دقیق مشخص نیست جز اینکه اعلام شده یک بازی اکشن است و بر مبنای Co-op 4 نفره ساخته می شود. داستان بازی درباره سازمانی است که تهدیدی جدی برای نسل بشر تلقی می شوند و Overstrike 9 با نبوغ و مهارت های ویژه خود قصد دارد تا آنها را متوقف کند. به نظر می آید Insomniac دوباره بتواند با ساخت یک بازی خوب نام خود را مطرح کرده و Overstrike به یکی از عناوین مطرح سال 2012 تبدیل شود.
———————————————————–
آریا: بازی های Insomniac حتی اگه شاهکار هم نباشن ، باز دوست داشتنی و جالب هستن و EA هم مطمئنآ چیزی در این استودیو دیده که باهاشون قرارداد بسته.
سینا: خوشم اومد از بازیش.تمش کمی شبیه Team Fortressـه که همین خیلی خوبه.
علی: طنز دوست داشتنی Insomniac که چند وقتی میشه ازش خبری نیست بنظر میرسه تو این بازی فوران میکنه!
فرنود: هوم! بالاخره کاره انسومنیاکه دیگه!,

,,55) SSX,سازنده: EA Canada
ناشر: EA Sports
X360, PS3

درست همان موقع که نبود دست کم یکی از شماره های SSX در این نسل حس می شد، EA در جریان Video Game Awards 2010 شماره جدید آن را برای پلتفرم های Xbox 360 و PS3 معرفی کرد. اسکی و اسنوبرد کردن روی کوه های برفی از سال های پیشین وارد بازی های کامپیوتری شد و در نوع خود موفقیت های زیادی را رقم زد. حال باید دید تا EA چه برای مخاطبان ورزش دوست خود آماده کرده است. یکی از ویژگی هایی که روی آن خیلی مانور داده شد بازی روی کوه های واقعی بود. این خیلی جذاب است که بر روی رشته کوهای هیمالیا به بازی بپردازید. واقع گرایانه شدن پیست ها موجب شده تا بازی به حقیقت نزدیک تر باشد. حرکات بیشتری به بازی افزوده شده و آشکار است که روی مناظر به خوبی کار شده. یکی از المان هایی که نباید به سادگی از آن گذشت استفاده از تمام کوه ها در تمامی نقاط جهان است. مخاطب در بازی می تواند با استفاده از تصاویر ماهواره ای روی هر کدام از قله هایی که بخواهد به بازی بپردازد. مثلا فکر کنید که بازی را بر روی پیست شمشک یا دیزین تجربه کنیم! البته نباید از مپ های دیفالت بازی صرف نظر کرد. در بازی کوه هایی ساخته شده که نشان از آن دارد که یک بازی اسکی ساده چقدر می تواند هیجان انگیز باشد. آن طور که از شواهد پیداست طراحی مراحل در چیزی در حدود 30 مپ در 30 کوهستان مختلف از طراحی ویژه ای برای مراحل بهره برده است. با این اوصاف قطعا یکی از پر مخاطب ترین بازی های ورزشی سال آینده SSX خواهد بود.
———————————————————–
سینا: یه بازی اسنوبرد درست و حسابی بعد از مدت ها…
فرنود: دقیقا کمبود ssx احساس میشد که خدارو شکر تایید شد.
محمد: از معدود بازی های ورزشی که حتما امتحانش می کنم.,

,,54) Ruin,سازنده: SCEA
ناشر: SCEA
PS3

سونی در E3 امسال عنوان جدید خود را تحت نام Ruin معرفی کرد. این بازی در سبک Hack-and-Slash RPG است که قرار است بر روی دو پلتفرم PS VITA و PS3 عرضه شود. گیم پلی روان و استفاده کردن از قدرت ها که یکی از ویژگی های جدا نشدنی این سبک هستند به خوبی در بازی خودنمایی می کنند. اما مهم ترین قابلیت Ruin را می توان “بازی بین پلتفرمی” (Cross-Platform Gaming) ، که یک ایده عالی است، دانست. ویژگی منحصر به فرد این بازی قابلیت اجرای آن بر روی VITA و PS3 بود. به طوری که بعد از مدتی بازی بر روی هر کدام از پلتفرم ها می توان آن را ذخیره کرد و به وسیله Cloud Computing داده خود را در پلتفرم بعدی اجرا نمود که در اینجا اطلاعات ذخیره شده به وسیله ی PSN قابل اجرا روی دستگاه بعدی است. در طول معرفی این بازی در E3 احساس می شد که ذخیره سازی بازی از یک روتر محلی باشد که کارش با روشی که در E3 برای ذخیره سازی معرفی شد فرق داشته باشد. به هر حال خبر خوبی که Ruin برای این قابلیت به همراه دارد این است که هیچ هزینه ای برای عمل Cloud Computing دریافت نمی شود و حتی برای این کار نیازمند اکانت Plus در PSN نیستید. در عین حال حجم تمام ذخیره ها از 250 KB تجاوز نکرده و کوچک بودن آن ها در نوع خود مزیتی به حساب می آیند. اما لازم به ذکر است که هنوز شیوه استفاده این بازی برای تبادل دو دستگاه به طور کامل معرفی نشده و مشخص نیست که باید حتما دو نسخه از بازی را تهیه کرد (برای VITA و PS3) و یا با یکی از دو نسخه بازی می توان این عمل (Cross-Platform Gaming) را انجام داد.
———————————————————–
برهان: بازی نسبتا خوبی خواهد بود البته برای اهلش و اونایی که به سبک Action RPG علاقه دارن!
فرنود: همونی که من میخواستم. دیابولویی که میشه همه جا برد! البته به دیابولو که نمیرسه ولی بالاخره از هیچ بهتره. خیلی دوست دارم بعد از بازی با VITA بیام خونه و بقیشو تو PS3 بازی کنم! جونم سونی!
محمد حسین: ترنسفارینگ! می تونه جالب باشه ولی فکر نمی کنم خوده بازی از یه دیابلو کلون بیشتر باشه.,

,,53) Sound Shapes,سازنده: SCEA
ناشر: SCEA
PS Vita

در میان عناوین مختلف کنسول دستی Vita، یکی از محبوب ترین ها نزد منتقدین و بازیکن ها تا به امروز بازی Sound Shapes بوده است. بازی ای که توسط استودیوی Queasy Games که پیش از این عنوان زیبای Everyday Shooter را ساخته بود، در دست تهیه است. Sound Shapes ترکیبی از سبک های پلتفرمر و موسیقی است. مراحل بازی با نت های موسیقی که به شکل بلوک هایی رنگی طراحی شده اند پر شده و کاراکتر شما که ظاهری تک سلولی با قابلیت چسبندگی دارد، با حرکت کردن روی بخش های مختلف محیط باید این بلوک ها رو جمع کرده و در کنار کسب امتیاز، موسیقی مرحله را نیز کامل تر کند. به این صورت که اگر علاقمند به شنیدن آهنگ کامل و بی نقص آن مرحله هستید، باید تمام بلوک ها را به صدا درآورده و نوایی زیبا بنوازید. به صدا درآوردن تمام بلوک ها کاری دشوار بوده و بعضی از آن ها در مناطقی قرار دارند که دسترسی به آن ها نیازمند دقت و تجربه کافیست، ولی بدون ضربه زدن به همه بلوک ها نیز می توان مراحل را به اتمام رساند. در کنار این ها، اجسام سیاه رنگی نیز در مراحل وجود دارند که باید از برخورد با آن ها دوری کنید. همچنین در هر مرحله موانع مختلفی از لیزرها گرفته تا استوانه هایی که به زمین کوبیده می شوند وجود دارند که نباید با آن ها تماس برقرار کنید. نکته جالب در مورد این موانع این است که حتی آن ها نیز موسیقی مخصوص به خود را داشته و با ریتمی منظم و منحصر به خود آهنگ می زنند که توجه به این ریتم می تواند شما را در جلوگیری از برخورد با آن ها کمک کند.
این بازی خلاقانه در کنار مراحل جذاب و متنوع خود، از یک ابزار طراحی مرحله با طرز کار ساده نیز بهره می برد که ابعادی جدید به بازی می بخشد. شما با استفاده از این ابزار قادر به طراحی مراحل مورد نظر خود با آوای دلخواه و وسایل موسیقی محبوب خود از پیانو و گیتار تا طبل و … هستید و در این راه از صفحه لمسی Vita استفاده می کنید. مطمئناً دوست دارید دیگران را نیز در جریان مراحل ساخته شده خود قرار دهید و Sound Shapes با قابلیت آپلود مراحل شما را در این راه یاری می دهد. دوستان شما حتی قادر به ریمیکس کردن و طراحی دوباره مرحله شما بوده و می توانند آن را به شکل دلخواه خود تغییر داده و دوباره آپلود کنند. بازی از نظر بصری حالتی دو بعدی داشته و گرافیکی دلنشین با طراحی های ساده و نه چندان پیچیده را ارائه می کند تا توجه شما بیشتر معطوف به موسیقی ها بوده و غرق در طراحی های پیچیده بازی نشوید. البته در کنار همین سادگی، به دلیل رنگ آمیزی های زیبای محیط و اشیا، بازیکن هرگز خسته نشده و تجربه ای لذت بخش را پشت سر می گذارد. هر مرحله طراحی و استیل مخصوص خود را داشته و با موسیقی های ویژه خود تفاوت های زیادی با سایر مراحل دارد که این تفاوت در نوع رنگ بندی نیز صدق می کند. Sound Shapes در صورتی که از پتانسیل های خود به بهترین شکل استفاده کند، می تواند به عنوانی تمام عیار برای دوست داران سبک موسیقی تبدیل شود. پس هدفون های خود را آماده کنید زیرا تجربه این بازی بدون هدفون امری نابخشودنی است!
———————————————————–
آریا: یکی از بازی های خلاقانه Vita که خیلی هم مناسب ساختار یک کنسول دستی هست.
سینا: فوق العاده؛ یکی از بهترین عناوین لانچ ویتا.
محمد حسین: یکی از خلاقانه ترین بازی هایی که این چند وقت دیدم همین بازی بود. ایده استفاده از موسیقی در این بازی یکی از جالب ترین ایده هایی هست که میشه در یک بازی side-scrolling platformer دید.,

,,52) Kingdoms of Amalur: Reckoning,سازنده: Big Huge Games
ناشر: Electronic Arts
X360, PS3, PC

اگر از طرفداران سری The Elder Scroll و خصوصا شماره سوم آن Morrowind هستید حتما از دیدن Reckoning، اثر جدید کن رولستون (Ken Roleston) خالق عناوین ذکر شده خوشحال خواهید شد. Reckoning از بسیاری جهات عنوان بسیار خلاقانه و عجیبی است؛ از یک سو وام دار اکشن نفس گیر و جذاب God of War به همراه QTE های معروف آن است و از سوی دیگر تنها عنوانی که به آن شباهت ندارد همین GoW بوده و بیشتر به نظر می‌رسد یک کلون از دنیای حماسی Skyrim همراه با المان‌های نقش آفرینی آن است! همان‌طور که حتما تاکنون حدس زده‌اید عنوان جدید رولستون یک نقش آفرینی تک نفره است که سعی دارد سیستم مبارزات HnS خدای جنگ را با فضای خاص و المان‌های نقش آفرینی Skyrim ترکیب کرده و استاندارد‌های جدیدی برای این سبک – مطابق با سلیقه گیمرهای امروزی – تعریف کند.
داستان Reckoning که نکات چندان مشخصی در مورد آن تاکنون در دست نیست در سرزمینی افسانه‌ای با دو مپ کلی Faelands و Eratell رخ می‌دهد که در آن 5 حزب House of Sorrows، House of Ballads، Travelers، Scholia Arcana و Warsworn قدرت‌های اصلی منطقه به شمار می‌روند. دنیای Reckoning شامل چهار نژاد Ljosalfar (معادل Night Elf ،(Varani (معادل انسان/مزدور)، Dokkalfar (معادل Elf) و Almain (معادل انسان/شریف) است که به لحاظ ویژگی و قابلیت‌های فردی از تنوع بسیار خوبی برخوردار هستند. با انتخاب هر نژاد سه کلاس کلی Might، Finesse و Sorcery قابل انتخاب است که هر کدام از آن‌ها ساختاری درختی دارند. در هر درخت 22 قابلیت مختلف قابل ارتقا وجود دارد که به تدریج و در طول بازی آزاد و پیشرفت خواهند کرد. Reckoning عنوان بسیار جالب و شگفت انگیزی است که از هم اکنون توجه بسیاری از گیمرها را به سوی خود جلب کرده است. باید نشست و دید که نتیجه ترکیب اکشن GoW با یک عنوان نقش آفرینی مشابه Skyrim چه از آب در خواهد آمد! البته نتیجه کار هرچه که باشد Reckoning یکی از بزرگترین نقش آفرینی‌های سال آینده خواهد بود.
———————————————————–
امیر حسین: چرا بازی اینجاست؟! بدون شک از بهترین RPG های امسال.
علی: بخش اکشن بازی مسحور کنندست.RPG بازی هم شدیدا بوی Morrowind رو میده.وای یعنی میشه؟!
محمد حسین: یکی از RPG اکشن هایی که تمام تلاش خودش رو کرده تا بتونه اکشن باز ها رو به طرف خودش جذب کنه.,

,,51) Wipeout 2048,سازنده: Studio Liverpool
ناشر: SCEA
PS3

Studio Liverpool سابقه ای بسیار طولانی در دنیای بازی دارد و از سال 1984 (تحت عنوان Psygnosis) در این زمینه فعالیت می کند. این استودیو ده ها بازی مختلف تهیه کرده که عناوین بسیار زیبایی نیز در بین آن ها به چشم می خورد و یکی از محبوب ترین این عنوان ها ، سری بازی های Wipeout می باشد. بازی هایی که کار خود را از سال 1995 شروع کرده و بعدها به صورت انحصاری برای پلتفرم های مختلف سونی عرضه شدند. در نسل حاضر نیز دو عنوان از این سری برای PS3 ارائه شد که هر دو نظر منتقدین را به خود جلب کردند. اکنون بعد از مدت ها بی خبری از Wipeout، نسخه ای جدید از این عنوان مهیج برای کنسول دستی نسل بعد سونی ساخته شده و آماده ارائه به طرفداران است. Wipeout 2048 داستان این سری را قبل از نسخه های پیشین تعریف می کند. زمانی که مسابقات ورزشی عجیبی به کمک وسایل نقلیه ضد جاذبه برگزار شده و البته به دلیل تازگی این مسابقات و اینکه هنوز پیست های مخصوص آن احداث نشده است، این مسابقات در خیابان ها در جریان است. البته خیابان هایی آینده نگرانه و متفاوت با خیابان های امروزی. بازیکن این بار نیز کنترل یکی از وسایل نقلیه بازی را در دست گرفته و باید تنها به پیروزی در مسابقات نفس گیر و حذف رقبا فکر کند. این کار توسط تسلیحات بازیکن و البته سرعت زیاد وسیله نقلیه او امکان پذیر است که این بار به لطف قابلیت های متنوع کنسول Vita، لذت انجام بازی دو چندان شده است.
اولین قابلیت بازی که مطمئناً همه شما با دیدن گیم پلی بازی به آن فکر می کنید، توانایی کنترل وسایل نقلیه به وسیله حرکت دادن Vita است. به این صورت که شما کنسول خود را به طرفین حرکت داده و به جای استفاده از آنالوگ، به راحتی به وسیله حسگر حرکتی کنسول به بازی می پردازید. صفحه های لمسی جلو و عقب Vita نیز استفاده های مناسبی در بازی دارند، به این صورت که برای استفاده از اسلحه ها و ناکار کردن رقبا می توانید از صفحه لمسی جلوی کنسول و برای افزایش شتاب و سرعت نیز از صفحه لمسی پشتی استفاده کنید. میکروفون کنسول نیز برای بهره بردن از بعضی اسلحه ها به کار می رود. حتی دوربین Vita نیز در Wipeout 2048 استفاده های خاص خودش را دارد و برای مثال در زمانی که با دیگران به صورت آنلاین مسابقه می دهید، عکس هایی از شما گرفته و عکس برنده را به رخ بازنده ها می کشاند. در مورد مسابقات آنلاین صحبت شد، بد نیست بدانید Wipeout 2048 یکی از نخستین بازی های Vita خواهد بود که با PS3 در تعامل است. به این صورت که شما می توانید به وسیله Vita با افرادی که با PS3 مشغول بازی هستند به صورت آنلاین رقابت کنید. بازی Wipeout HD Fury در PS3 برای این کار بهینه شده و پیست هایی که بین دو نسخه مشترک هستند، میزبان رقابت های نفس گیر شما تا 8 نفر خواهند بود. این نسخه از Wipeout هم مانند نسخه های پیشین از نظر بصری حال و هوایی مدرن و آینده نگرانه دارد و از نظر تکنیکی می تواند یکی از عناوین ممتاز Vita لقب بگیرد. Draw Distance عالی در کنار فریم ریت مناسب و مسابقات شلوغ و پر از ضد و خورد باعث می شوند این بار نیز با بازی ای زیبا طرف باشیم. Wipeout 2048 یکی دیگر از بازی هایی است که لیست بلند بالای عناوین ریسینگ Vita را کامل تر می کند. بازیی که در صورت حفظ کیفیت نسخه های قبلی خود می تواند به سادگی جزو عناوین محبوب ابتدای کار Vita قرار گیرد.
———————————————————–
آریا: اگه Vita داشتم لحظه ای در خریدن این بازی شک نمیکردم ! شاید بهترین بازی Vita نباشه ولی تجربه ـش برای همه لازمه.
محمد: نسخه های قبلیش رو PSP خیلی جالب بودن، این یکی هم باید بازی خوبی باشه.
فرنود: در لیست خرید ها موجود میباشد! ,

,41 تا 50,,50) Soulcalibur V,سازنده: Project Soul
ناشر: Namco Bandai
X360, PS3

Soulcalibur عنوان یکی از بازی‌ های محبوب Fighting می باشد که توسط استودیوی Project Soul ساخته می شود. این بازی تا حدی متفاوت با باز‌ی های مشابه بوده و در آن بخشی از مبارزات با سلاح‌ های مربوطه انجام می شود. بعد از انتشار SC IV انتشار شماره ی جدیدی از این بازی دور از انتظار نبود. اولین خبرهای ساخته شدن SoulCalibur V شماره بعدی در تویتر Daishi Odashima با عنوان “SC برگشته” منتشر شد. داستان بازی 17 سال بعد از وقایع تورنمنت SoulCalibur IV اتفاق می‌افتد و شخصیت اصلی بازی نیز Patroklos نام دارد که در واقع فرزند Sophitia، یکی از شخصیت ‌های بازی قبلی می باشد. بازی از نظر گیم‌پلی دچار تغییراتی شده است. Caritical Edge نیز تقریبا نقش Super Meters های بازی‌های مشابه را بازی می کند، با این تفاوت که سرعت پر شدن این قابلیت به شدت کند بوده و احتمال دارد تا در Round اول موفق به استفاده از این قابلیت نشوید. با این حال شما می توانید این ضربات را در انتهای Comboهای خود نیز وارد کنید و ضربات مرگبارتری را روانه سازید. با این حال این ضربات به آسانی خنثی می شوند. در شماره های قبلی قابلیتی به نام Ring Out وجود داشت که به شما اجازه می داد تا در کمترین زمان ممکن حریف خود را از دور خارج کنید. در این شماره این قابلیت تغییراتی کرده و در برخی از مراحل، به هنگام Ring Out کردن وارد مرحله‌ی جدیدی می شوید. در مجموع 7 کارکتر جدید از این سری به بازی اضافه شده است از جمله اتزیو که شخصیت محبوب بازی Assassin Creed 2 محسوب می شود نیز در این بازی به عنوان کارکتر مهمان حضور دارد. Soulcalibur همیشه مخاطبین خاص خود را داشته که همه‌ آنها را چشم به راه این بازی کرده است. حال باید منتظر ماند و دید که آیا وجود اتزیو می تواند برای این بازی خوشایند باشد؟
———————————————————–
سینا: با اینکه اصلا فایتینگ باز نیستم، ولی علاقه ی خاصی به این سری دارم.نمیدونم چرا! شاید به خاطر اینکه روی یکی از رفیقام رو تو بچگی با این بازی کم کردم! هرچی هست امیدوارم شماره ی پنجم هم مثل شماره های قبلی عالی در بیاد.
علی: به هیچ وجه به این نسخه امید ندارم!نمیدونم به کمبود کاراکتر برخوردن یا چی ولی با حضور اتزیو در این بازی مخالفم!
فرنود: اوه آره. آدرنالین خونم برای بازی فایتینگ زده بالا! مورتال کامبت هم تموم شد! جدید بدید آقا. نیازمندیم!,

,,49) Ninja Gaiden III,سازنده: Team Ninja
ناشر: Tecmo Koei
X360, PS3

حس و تمایل به خشونت امری ذاتی در انسان هاست. اینکه میزان علاقه به این امر در افراد گوناگون فرق می کند هم بدیهی به حساب می آید. گاه این خشونت به وسیله ابزار های مختلف و گاه به وسیله حرف ها از جسم آدمی بیرون می آید. در زندگی مدرن امروز یکی از این ابزار ها برای ابراز خشونت و تخلیه انسان را می توان بازی ها دانست، بازی هایی که در آن خشونت به حد بالای خود می رسد و از اندازه های عادی خود خارج می شود. یکی از مهم ترین سری بازی هایی را که می توان آن را یکی از معروف ترین IP ها در دهه اخیر بازی های ویدئویی دانست Ninja Gaiden است. عنوانی که با آمدنش سبک تازه ای از Hack-and-Slash را به دنیای بازی ها معرفی کرد. حالا پس از عرضه دو نسخه از این سری بازی معروف و پس از مدت ها انتظار بالاخره قرار است Ninja Gaiden 3 در سال جاری عرضه شود. اما با یک تفاوت بزرگ، بدون ایتاگاکی. Tomonobu Itagaki، خالق این سری، با خلق عنوان های پیشین Ninja Gaiden به خوبی توانست هنر خود را به بقیه نشان دهد و می توان گفت Team Ninja، استودیو سازنده این بازی، موفقیت های خود را مدیون ایتاگاکی است. اولین خبری که همه را تحت الشعاع خود قرار داد نبود ایتاگاکی در ساخت نسخه سوم بازی و کارگردانی یوسوکه هاباشی بود. گرچه Team Ninja قول داده تا این شماره بهتر از شماره های پیشین باشد اما باز هم باید تا آمدن بازی منتظر ماند و دید تا آن ها چه چیزی را تدارک دیده اند. در ویدئو های منتشر شده از گیم پلی بازی می توان تغییرات زیادی را مشاهده کرد. بالا رفتن از دیوارهای لندن، سر خوردن روی زمین و مهم تر از همه پر رنگ تر شدن مخفی کاری در بازی گواه بر آن است تا ویژگی های زیادی را به این نسخه اضافه کرده اند. یکی از المان های مهمی که در طول نمایش گیم پلی بازی شاهد آن بودیم صحنه های QTE (Quick Time Event) است که در آن مخاطب طرز فرو بردن شمشیر به داخل بدن دشمن را کنترل می کند. همینطور در طول نبرد ها دوربین روی صحنه مورد نظر زوم می کند تا جزئیات کار (که به نظر می رسند با دقت بالایی انجام شده باشند) به نمایش در آیند. در نهایت باید گفت Team Ninja، هایاباشی و تکمو می خواهند تا به بهترین نحو نسخه جدید Ninja Gaiden را بسازند. قطعا ما هم منتظریم تا ادامه داستان های ریو هایابوسا را ببینیم.
———————————————————–
احسان: ممکنه جدا شدن خالق این سری ضربه ای به ساختار بازی وارد کنه اما ساخته شدن یک بازی مطمئنا به یک نفر وابسته نیست این بازی با نوآوری های جدید و بخش آنلاین جذاب مطمئنا حرف های زیادی برای گفتن دارد.
آریا: به عنوان یه بازی سرگرم کننده احتمالآ عنوان خوبی باشه ولی دیگه طعم NG رو نداره.
برهان: من رو کمی ناامید کرد اما هنوز هم امید دارم که به اون چیزی که همه ما می خوایم تبدیل بشه!
سینا: فکر نمیکنم حتی در حد NG2 بشه،چه برسه به شاهکاری مثل Black. مشکلاتش رو هم که همه میدونن و توضیح واضحاته!
علی: همین که کاتانای ریوِ عزیز قطع عضو نمیکنه نشون از مقوا بودن بازی داره.
فردین: بعد از جدا شدن سازنده اصلی بازی، اصلا امیدی ندارم که این شماره بتونه به موفقیت شماره های قبلی برسه.
فرنود: نمیدونم بدون ایتاگاکی باز هم تیم نینجا موفق هست یا نه.
ماکان: علامت سوال بزرگی که با دیدن این بازی تو ذهن من شکل گرفته این هست که چطور امکان داره سازندگان یه بازی بیان اینطور به میراث بزرگ ایتاگاکی گند بزنن؟ جدا شاهکارن اینا!
محمد: نمایش های بازی واسه من کمتر از فاجعه نبوده، بعید هم می دونم تا روز عرضه اون چیزی باشه که ازش انتظار دارم.,

,,48) Dust 514,سازنده: CCP
ناشر: SCEA
PS3

یک دنیای بازی تا چه حد باید بزرگ باشد تا شما را جذب خود کند؟ یک میدان نبرد 5 کیلومتری؟ یک شهر؟ یک سیاره؟ با یک کهکشان چطورید؟ Dust 514 نام عنوانی جسورانه از CCP Games است. این استدیو پیش از Dust به عنوان فصل آغاز کار خود عنوان عظیم EVE Online را برای رایانه های شخصی ساخت، عنوانی RTS که تعداد زیادی هوادار را برای خود پیدا کرده است. در بازی EVE شما می توانستید با بیش از سیصد هزار نفر تعامل داشته باشید. همین امر باعث شد تا CCP خیلی سریع خود را از سایر ناشرین و توسعه دهندگان ممتاز کند. آنها راهای زیادی را برای جذب بازیکن پیش گرفتند، از سیستم پول مجازی تا واقعی. خرید و فروش هایی که باعث می شد اگر شما به بازی های آنلاین علاقه نداشته باشید، کسانی که با پول واقعی برای خود سفینه های مجازی می خرند را شماتت و یا مورد تمسخر قرار دهید. اما این موضوع اصلاً برای بازیکنان قابل بخشش نیست! آنان فرمانروایان سرزمین های خود هستند، و برای گسترش مناطق تحت پوششان از هیچ خرجی فروگذار نیستند. حال CCP با تکیه بر این تجربه ارزشمند عنوانی دیگر را در راه دارد. Dust 514 هدف بعدیست. آنها می خواهند این عنوان را در سبک MMOFPS به طور انحصاری برای کنسول PS3 منتشر کنند. سازندگان بازی می گویند قصد دارند با سیستمی به نام New Eden social network بازی های EVE و Dust را به هم متصل کنند. فکرش را بکنید؛ یک عنوان FPS و یک عنوان RTS که هیچ شباهتی به هم ندارند، و دو بستر مختلف، PS3 و PC ، به هم متصل شوند. این اوج جسارت یک ناشر است، که تمام جایگاه خودش را برای چنین کاری که تا کنون سابقه نداشته خرج کند.
البته CCP اعلام کرده است که اگر همچین اتفاقی بیافتد، بازیکنان Dust از همان ابتدا همچین قابلیتی را نخواهند داشت، چون بازیکنان EVE دوست ندارند عده ای Noob را در دنیای خود راه دهند. البته این تعاملات بیشتر شامل استخدام کردن سربازان Dust برای جنگیدن در سیارات EVE است. از مشخصات قابل توجه Dust ساخت بازی با موتور آزموده شده Unreal Engine 3 است. این موتور که پیشتر در بازی GeoW برای کنسول Xbox360 خوش درخشیده است، قصد دارد تا در یک بازی کلان کارایی های خود را ثابت کند. در Dust 514 چیزی به نام کلاس بندی وجود ندارد. شما با خرج کردن پول های مجازی با نام ISK و واقعی با نام ARU می توانید ابزار مورد نیاز برای تغییر کلاس را بخرید. مثلاً شما می توانید پس از آغاز بازی در صورت علاقه داشتن به کلاس مهندس، ابزار لازم برای مهندس شدن را بخرید. این بازی به دلیل نداشتن کف پرداختی برای خرید، تفریباً عنوانی Free to Play حساب می شود، و تمام درآمد های شرکت سازنده از طریق فرختن پول های ARU به شما است. به گفته سازندگان در دنیای Dust این پول است که حرف اول و آخر را می زند. شما با پول می توانید حتی یک جت جنگی برای خود بخرید. مبارزات در Dust به صورت 32نفر در برابر 32 نفر و در زمینی با ابعاد تقریبی 5 کیلومتر مربع رخ می دهد. در این زمین ها شما می توانید ابزاری را که خریداری نموده اید را استفاده کنید. پس پول هایتان را برای خرج کردن در دنیای Dust جمع کنید، زیرا بدون پول شما هر چقدر هم توانا باشید هیچ چیزی برای عرضه ندارید! عنوان Dust 514 برای عرضه در بهار 2012 در نظر گرفته شده است.
———————————————————–
سینا: تبریک به سونی که این بازی رو روی هوا قاپید!
صادق: هر چی بزرگ تر بهتر! واقعاً این شعار رو دوست دارم. استودیوی سازنده ی این بازی خیلی خوب تونست نشون بده که حتی یک عنوان هم کافیه تا خودشون رو به عنوان یه استدیوی AAA معرفی کنند. به امید ارتباط خوب بین DUST و EVE آنلاین.,

,,47) Gravity Rush,سازنده: SCEJ
ناشر: SCEA
PS Vita

در میان انبوه عناوین لانچ کنسول دستی Vita که برای عرضه در زمستان صف کشیده اند، عنوان خلاقانه Gravity Rush از SCE Japan خود را از سایر بازی ها اندکی متمایز کرده است. ایده کلی بازی، استفاده از نیروی گرانش و تغییر در جهت آن، برای پیشروی در بازی و حل پازل های آن است. با استفاده از این قابلیت شما توانایی نقل مکان به هر نقطه ای از بازی را دارید. شخصیت اول بازی دختری است به نام Kat، او طی حادثه ای حافظه اش را به کلی از دست داده و اکنون در شهری مرموز به دنبال راهی برای بازگرداندن حافظه خود است و در این راه با دختری مرموز به نام Raven برخورد می کند که رابطه این دو کاراکتر هنوز مشخص نیست. نحوه روایت داستان به صورت کمیک وار است، اما نکته جالب در این مورد این است که شما می توانید با استفاده از صفحه لمسی Vita، سنسور حرکتی آن و همین طور پنل پشتی آن، نمایی 2.5 بعدی به تصاویر بدهید که در عمل باعث جذابیت آن خواهد شد. داستان بازی بیشتر بهانه ای است برای پیشروی در بازی و حل پازل های جالب و بعضا خلاقانه آن که تماما بر پایه قوانین گرانشی است. Kat قدرت دخالت در نیروی جاذبه را از گربه های سیاهی که در طی مراحل با آن ها برخورد خواهید کرد، می گیرد. این قدرت به او این توانایی را می دهد که جهت جاذبه را تغییر داده و به سطوح مختلف بچسبد، چیزی شبیه به یکی از قدرت های بایونتا، ولی این بار به طور کامل تحت کنترل بازیکن. با فشردن دکمه ی Kat ،R در هوا معلق می شود. سپس با چرخاندن آنالوگ سمت راست و یا استفاده از سنسور حرکتی Vita می توانید محل فرود خود را مشخص کنید. سپس به سادگی و با زدن دوباره کلید R، شما به آن مکان نقل مکان خواهید کرد.
استفاده از این قدرت ها تنها در حل کردن پازل ها و پریدن از این سطح به آن سطح کاربرد ندارد بلکه کاربردی اساسی در بخش مبارزات نیز خواهد داشت .مبارزات بازی به دو بخش تقسیم می شود، مبارزات بر روی زمین که با فشار دادن مکرر دکمه مربع انجام می شود. همین طور مبارزات هوایی که ترکیبی از دکمه R و دکمه مربع است. علاوه بر این قابلیت جاخالی دادن با استفاده از صفحه لمسی Vita، چه بر روی زمین و چه در حالت معلق، عمق مناسبی به سیستم مبارزات بازی داده است. در بازی با انواع باس فایت های جذاب روبرو خواهید شد که هر باس، نقطه ضعف خاص خود را دارد که شما بعد از پی بردن به آن، باید با ترکیب قدرت های خود، آن ها را از پا درآورید. SCE Japan سابقا با عناوین فوق العاده Echochrome و Patapon نشان داده است که در ساخت عناوین خلاقانه برای کنسول دستی سونی تبحر خاصی دارد. باید تا 22 فبریه صبر کرد و دید که آیا آن ها می توانند از PSV و پتانسیل بالای آن نهایت استفاده را ببرند یا خیر.
———————————————————–
برهان: آیا می تونه یکی از بهترین های ویتا باشه؟!
ماکان: من از بچگی خیلی دوست داشتم رو در و دیوار راه برم! فکر می‌کنم از Gravity Rush خیلی خوشم بیاد!,

,,46) Starhawk,سازنده: Lightbox Interactive
ناشر: SCEA
PS3

وقتی کنسول PS3 در نمایشگاه E3 2005 معرفی شد، یکی از اولین بازی های اعلام شده برای آن Warhawk نام داشت. بازیی که در سال 2007 عرضه شد و موفقیت های خوبی به عنوان یکی از اولین عناوین انحصاری PS3 بدست آورد. حال دنباله معنوی آن بازی که البته تغییرات زیادی را نیز به خود دیده در دست ساخت است. Lightbox Interactive وظیفه ساخت Starhawk را برعهده دارد. استودیویی که از اعضای سابق Incognito Entertainment (سازندگان Warhawk) تشکیل شده و طبق قراردادی با سونی باید تعدادی عنوان انحصاری برای کنسول های این شرکت تهیه کند و در اولین قدم Starhawk را با همکاری Santa Monica Studio برای کنسول PS3 آماده می کند. داستان بازی در آینده ای دور اتفاق می افتد. جایی که انسان ها به تکنولوژی های پیشرفته ای دست یافته و اقدام به ایجاد کلونی هایی بر روی سیارات مختلف کرده اند. بازی در یکی از این کلونی ها به نام Frontier اتفاق می افتد که در جریان حادثه ای بزرگ، Rift Energy زیادی (منبع درآمد بازی) از درون معادن سیاره آزاد شده و معدنچی ها (که Rifters نام دارند) را به موجوداتی جهش یافته به نام Outcasts تبدیل می کند. Outcast ها از آن پس به شدت از Rift Energy محافظت کرده و هرکسی که قصد استخراج آن را داشته باشد به قتل می رسانند. جنگ هایی بر سر این موضوع در می گیرد و بازیکن مدتی بعد از این حوادث نقش کاراکتری به نام Emmett Graves را بر عهده می گیرد که صاحب یکی از معادن انرژیست و بعد از حمله Outcast ها به این معدن، بدن او و برادرش با Rift Energy آلوده شده و حالتی نیمه Outcast بدست می آورند و … داستان بازی در مجموع چیز خیلی متفاوتی در بر ندارد ولی برای عنوانی که بیشتر تمرکز خود را بر مبارزات آنلاین گذاشته، زیاد هم بد نیست. گیم پلی بازی این بار عظیم تر و گسترده تر از قبل شده است. بخش تک نفره که کمبود آن در Warhawk احساس می شد در این بازی طراحی شده و گیم پلی این بخش حالتی Sandbox گونه با مبارزات مهیج و عظیم را در برمی گیرد که المان هایی از سبک استراتژی نیز به آن اضافه شده است. البته این المان ها در حد ابتدایی بوده و خیلی سریع و راحت قابل استفاده هستند.
شما باید در بخش داستانی از تاسیسات و منابع خود دفاع کرده و در عین حال به دشمنان و Outcast ها حمله کنید. با از بین بردن هر Outcast مقادیری Rift Energy به شما می رسد که به کمک آن می توانید به بهبود اوضاع خود بپردازید. در کنار بخش تک نفره و داستانی، بخش آنلاین گسترده ای نیز انتظار شما را می کشد. در این قسمت باید در نبرد بین Rifter ها و Outcast ها یکی از گروه ها را انتخاب کرده و با دیگری مبارزه کنید. این مبارزه از سه طریق امکان پذیر است. با پای پیاده و اسلحه های متنوع بازی، وسایل نقلیه زمینی و البته وسیل نقلیه هوایی. تنوع خوبی در این سه بخش وجود دارد و برای مثال توانایی راندن ربات هایی را دارید که روی زمین حرکت کرده و در صورت نیاز به سبک ربات های Transformers تغییر شکل داده و به یک وسیله نقلیه هوایی تبدیل می شوند و مبارزات خود را در آسمان پی می گیرید. نبردهای آنلاین بازی تا 32 نفر را پشتیبانی می کنند و به علت در بر داشتن مراحلی بزرگ و مناسب، می توانند تجربه ای جالب را فراهم آورند. در کنار حالت های مختلف آنلاین مانندCapture the Flag ، بخشی مشابه Horde Mode در سری بازی های Gears of War نیز در دسترس خواهد بود. در مورد گیم پلی بازی توضیحاتی دادیم و بد نیست در مورد Sixaxis نیز صحبت کنیم. احتمالاً به یاد دارید که Warhawk بازیی بود که قابلیت های Sixaxis را در نمایشگاه E3 2006 به نمایش گذاشت. ولی این بار و در Starhawk دیگر خبری از پشتیبانی از قابلیت های حرکتی Sixaxis نیست و Dylan Jobe کارگردان بازی استفاده از این قابلیت ها را مناسب بازی ندانسته است که این موضوع در نوع خود جالب توجه است.
———————————————————–
آریا: به نظرم اگه سونی بیشتر روی این بازی مانور میداد میتونست یکی از معروف ترین بازی های 2012 باشه ولی با وجود ارزش هایی که توش دیده میشه بعید میدونم به محبوبیت زیادی برسه.
سینا: وقتی شایعه ی استخدام نیرو توسط Santa Monica واسه یه عنوان شوتر پخش شده بود، چه ایده های هیجان انگیزی که به ذهنمون نرسید! البته Starhawk هم عنوان عالی میشه، ولی میتونست این شایعات، عنوان بزرگتری باشه که نشد.
فرنود: یه کم روش بیشتر کار کنن روی بازی های دیگه رو زمین میزنه!,

,,45) Prototype 2,سازنده: Radical Entertainment
ناشر: Activision
X360, PS3, PC

شاید وقتی نسخه اول بازی Prototype عرضه شد کمتر کسی فکر می کرد تا نسخه دوم این بازی به این زودی معرفی شود. ضعف گرافیکی، کنترل بد و داستانی تا حدودی سطحی موجب این شده بود تا Prototype آن طور که باید به خوبی ظاهر نشود ولی فروش بالای بازی و جذاب بودن آن برای مخاطب، راه را برای عرضه قسمت دوم آن هموار کرد. با اینکه گیم پلی بازی تلفیقی بود از المان های موفق بازی های اکشن اما در نهایت عنوانی شلوغ و تقریبا گنگ، محصولی برای مخاطبان بود. در این شماره شخصیت اول بازی تغییر کرده، این اولین نکته ای است که به چشم می خورد و بدیهی است که داستان بازی بر پایه این شخصیت دنبال می شود. باز هم ویروس و باز هم انسانی که جهش یافته، بازی روایت انتقام جویی James Heller را به پیش می برد. وجود المان های نسخه قبل و بهبود آن در این نسخه امری است که موجب شده تا امید هایی به نسخه بعدی وجود داشته باشد. گرافیک بهبود یافته و روی بافت ها به خوبی کار شده است. انفجار های طبیعی تر هم جزئی از این بخش است. آن طور که به نظر می آید کار روی نسخه ی دوم Prototype با جدیت بیشتری دنبال شده و همین باعث شده تا هواداران بازی بیش از پیش منتظر این بازی باشند. باید منتظر باشیم تا ببینیم آیا این نسخه می تواند موفقیتی همچون Infamous به دست آورد یا خیر.
———————————————————–
احسان: شماره اول بازی بسیار جذاب و مهیج بود و گروه سنی خاصی را مخاطب قرار داده بود فقط به نظرم در این نسخه نوآوری به حداقل خواهد رسید!
امیر: به نظر من ارزش وقت گذاشتن را ندارد!
امیر حسین: تریلرها و تصاویر منتشر شده نشون میده بازی به شدت نسبت به نسخه ی قبل ارتقا یافته و میشه به عنوان یه IP بزرگ بهش نگاه کرد، مطمئن باشید با یک بازی فوق العاده طرف خواهیم بود.
فرنود: شماره ی اول برای من هیچ چیز نداشت! به خاطر همین وسطاش ولش کردم. میخوام بدونم نسخه ی دومش چی از آب در میاد. فکر نمیکنم بد باشه!
محمد حسین: وقتی آدم Infamous 2 رو می بینه از دیدن تریلر های این بازی خندش می گیره.,

,,44) The Last Story,سازنده: Mistwalker
ناشر: Nintendo
Wii

بالاخره پس از سال‌ها انتظار و تاخیرهای پی در پی به تاریخ انتشار جدیدترین عنوان ساکاگوچی افسانه‌ای نزدیک می‌شویم، عنوانی که ساکاگوچی خود آن را بزرگ و مهم‌ترین اثر تمام زندگیش می‌داند! عنوانی که ساکاگوچی سال‌ها طرح‌های آن را در ذهن خود پرداخت کرده و اکنون تمام وجود خود را برای ساخت آن گذاشته است. در واقع The Last Story آن قدر برای ساکاگوچی اهمیت دارد که او را مجبور ساخته بعد از مدت‌ها خود بر روی صندلی کارگردانی نشسته و بزرگترین اثر زندگیش را کارگردانی کند! در نگاه اول TLS شباهت‌های بسیار زیادی با سری FF دارد، از شباهت نام بازی و مفهوم استعاره‌ای یکسان آن‌ گرفته تا لوگوی بازی که به سبک کارهای بی‌نظیر آمانو طراحی شده است، اما با دقیق‌تر شدن در بازی متوجه خواهید شد به راستی TLS عنوانی متفاوت و زیبا به سبک JRPG های کلاسیک است که سری FF خصوصا در شماره‌های آخر خود سال‌ها از آن فاصله گرفته است. داستان TLS در جزیره‌ای زیبا به نام Lazulis اتفاق می‌افتد. سرزمینی که حاکم ستمگر آن کنت ارل آلگانان (Count Earl Alganan) زندگی را برای مردم آن سخت و دشوار ساخته است. اما وظیفه شما این است که با کنترل یک گروه شورشی علیه کنت الگانان به پا خواسته و برای همیشه به حکومت پلید او پایان دهید.
داستان و شخصیت‌های TLS به نسبت‌ کارهای قبلی ساکا پرداخت و روایت بسیار مناسب و بهتری داشته و بسیار زیبا به نظر می‌‌رسند به طوری که حتی خود ساکاگوچی نیز دل‌باخته یکی از شخصیت‌های دختر بازی شده است! علاوه‌بر داستان و استایل کلاسیک بازی، گیم‌پلی TLS نیز بسیار زیبا و جذاب است که سعی شده در طراحی آن از علم روز و تکنولوژی‌های مدرن کمی فاصله گرفته و فضا و اتمسفر بازی بیشتر از هرچیز بیان‌گر فضای سنتی انیمیشن‌های ژاپنی باشد. خوشبختانه ساکاگوچی این‌بار اشتباه گذشته را تکرار نکرده و با خلق یک مکانیزم مدرن‌تر در عین حفظ روح بازی‌های کلسیک این سبک توانسته حرف‌های جدیدی نیز برای گفتن داشته باشد. یکی از سیستم‌های جدید و فوق‌العاده کارآمد بازی Gathering نام دارد که به طور خلاصه می‌توان آن را پرت کردن حواس حریف تعریف کرد! با کمک این سیستم می‌توانید تمام دشمنان را متوجه یکی از اعضای گروه کرده و به این ترتیب با دیگر اعضای گروه از سوی دیگر ترتیب آن‌ها را دهید! از دیگر سیستم‌های معرفی شده در TLS که البته چندان جدید و انقلابی نیز نیست می‌توان به Focus اشاره کرد که به اعضای گروه کمک می‌کند دشمنان دور دست را هدف قرار دهند. اما سورپرایز اصلی ساکا برای طرفداران خود بخش آنلاین بازی است که به گیمرها اجازه می‌دهد تا سقف 6 نفر وارد بازی شده و با کمک یکدیگر به شکار دشمنان بپردازند. The Last Story یکی از بزرگترین نقش آفرینی‌های سال آینده است که هرچند انتشار آن برای کنسول Wii باعث می‌شود خصوصا توجه گیمرهای ایرانی نسبت به آن کمتر شود اما با این حال چیزی از ارزش‌های بازی کم نخواهد شد! البته این صحبت‌ها را سال گذشته نیز کردیم اما متاسفانه خبری نشده و تاخیر‌های پی در پی باعث شد تا TLS موفق شود امثال نیز به لیست ما راه یابد! امیدواریم نسخه انگلیسی این عنوان بالاخره منتشر شده و دیگر سال آینده مجبور به نوشتن همین متن نباشیم!
———————————————————–
فرنود: این هم از اون عنوان هاست که تو ایران خیلی کم لطفی میشه بهش!
محمد: یکی از بهترین بازی های Wii بدون شک و تردید!
محمد حسین: شاید با این بازی افرادی مثل من که علاقه ای به JRPG ندارن علاقه مند به این ژانر بشن. این بازی بهمراه دو عنوان دیگه JRPG که قرار هست روی Wii منتشر بشه از عناوینی هستن که سال دیگه حتما امتحانشون می کنم.,

,,43) Resistance: Burning Skies ,سازنده: Nihilistic
ناشر: SCEA
PS Vita

کنترل دقیق ویتا، اضافه شدن آنالوگ و صفحه لمسی برای بازی ها کافی بود تا شاهد انواع و اقسام بازی های گوناگون در ویتا باشیم. اینکه فرانچایز‌های سونی بر روی VITA ظاهر شوند امری بدیهی محسوب می شد، Resistance هم از این قائده مستثنا نیست. درجریان Gamescom امسال،Resistance burning Skies معرفی شد. بازی که توسط استودیوی Nihilistic ساخته و پرداخته می شود. پیش از این سری Resistance برای یک بار روی کنسول دستی پلی استیشن ظاهر شده بود، اینک در PS VITA انتظار می رود تا بازی هم همانند Resistance: Retribution شاهد یک Spin off باشیم. داستان بازی روایت بعد از وقایع Resistance 2 است، هم چنین شخصیت اصلی داستان شخصیتی متفاوت و جدید خواهد بود که در این بازی برای اولین بار به نمایش در خواهد آمد. Tom Riley، یکی از شهروندان New York محسوب می شود که برای حفظ شهر خود می جنگد. اطلاعات بیشتری درباره چگونگی مرتبط بودن تام با داستان اصلی این سری در دست نیست اما انتظار می رود تا داستان غنی یکی از ویژگی های این بازی همانند دیگر بازی های این سری باشد. در طول نمایش بازی در Gamescom، گیم پلی جدید و متنوع بیشتر از هرچیزی خود نمایی می کرد. صفحه لمسی VITA باعث شده تا کنترل لذت بخش تر و جالب تری را از اسلحه ها ببینیم. برای مثال شما مقابل دشمنان قرار می گیرید، هر چند دشمن را لمس کرده و دکمه ی تیر زدن را فشار می دهید. در این هنگام در یک زمان به چند جا تیر اندازی می شود، یقینا تلفیق گیم پلی صفحه ی لمسی و دکمه ها معجونی عالی را رقم خواهد زد! گرافیک چشم نواز انفجار ها یکی از المان هایی است که روی آن مانور زیادی داده شده، با دیدن روند گیم پلی و تصاویر منتشر شده می توان ادعا کرد که در قسمت گرافیک هیچ کم کاری وجود نداشته و بر روی یک کنسول دستی به خوبی پیاده شده است. امید بر آن است تا باگ هایی که در گیم پلی بازی مشاهده شد تا زمان عرضه بازی برطرف شود. تاریخ رسمی مبنی بر عرضه این بازی از سوی سونی اعلام نشده اما این طور که پیداست باید تا عرضه PS VITA و همچنین اخبار بیشتر منتظر بمانیم.
———————————————————–
آریا: اولین FPS دو آنالوگه قابل حمل ! موفقیتش میتونه آینده FPS روی Vita رو تضمین کنه.
برهان: به احتمال قوی یکی از بهترین های ویتا خواهد بود و سازنده ها از قابلیت های لمسی هم به خوبی استفاده کردن.
فرنود: خیلی منتظرشم. آنالوگ دوم چه جوری میتونه کمک کنه؟! اگه خوب پیاده بشه عالی ++ میشه!,

,,42) Fable: The Journey,سازنده: Lionhead Studios
ناشر: Microsoft Game Studios
X360

بسیاری پیتر مولینیو را جز یکی از بازیسازان برتر دوران می دانند. کسی که با خلق افسانه هایی همچون Black & White و Syndicate نام خود را در دفترچه تاریخ برای همیشه ثبت کرد .او با خلق دنیایی تازه تر با نام Fable پا به دنیای جدید گذاشت. خلاقیت همیشگی مولینیو در این عنوان بیش از پیش نمایان شده بود و به کمک آزادی عمل خوب این بازی، شما می توانستید هر کسی باشید. یک غارتگر که همواره در حال دستبرد زدن به خانه های مردم است، یا کسی که همگان از او به نیکی یاد می کنند. خط داستانی بازی همانند کتاب های داستانی بود که در کودکی با آنها سرگرم می شدیم. طنز تلخی نیز در بازی وجود داشت که در کنار طنز بودنش، انتقاد ها و حقیقت های تلخ بسیاری را در بر داشت. گرافیک این عنوان نه Cell-Shade بود و نه واقع گرایانه، بلکه چیزی بین این دو بود به طوری که واقعا حس افسانه ای بودن محیط به شما القا می شد .آخرین عنوان از این مجموعه که با نام Fable III سال گذشته منتشر شد، متاسفانه نتوانست نظر مساعد منتقدان و حتی طرفداران خود را جلب کند. المان های RPG بسیار کمتر شده بودند و بازی بیشتر شبیه عناوین Hack & Slash شده و اصالت خود را از دست داده بود .با این حال مولینیو از پای ننشست و به هواداران قول جبران اشکالات و اشتباهات بازی را داد. سر انجام مولینیو بر روی استیج کنفرانس مایکروسافت در E3 2011 حاضر شد و از عنوان جدید خود Fable: The Journey پرده برداری کرد. به گفته مولینیو این نسخه پایان دهنده داستان آلبیون است. این بازی اول شخص بوده و تنها با کینکت قابل انجام خواهد بود و On Rail نیز نخواهد بود. در کنفرانس صحنه های کوچکی از بازی نمایش داده شد که در آن فردی مشغول راندن کالسکه بود و با حرکات دست خود جادوهای معروف بازی را انجام می داد. اطلاعات چندانی از زمان اتمام کنفرانس تا به حال از بازی منتشر نشده و به نظر می رسد برای اینکه بازی با کینکت هماهنگ شود سیار ساده تر از قبل شده است. اگر از طرفداران بازی هستید به شما پیشنهاد می کنم تا منتشر شدن اطلاعات بیشتر از بازی منتظر بمانید، شاید اتفاقی بیفتد و مایکروسافت از خراب کردن یکی از بهترین فرانچایز هایش صرف نظر کند. امیدواریم در سال 2012 وداع با شکوهی را با یکی از بهترین دنیاهای خلق شده توسط پیتر مولینیو داشته باشیم.
———————————————————–
احسان: فیبل همیشه نام بزرگی بوده و هست بخاطر نام سازندش ! اما واقعا نسخه های قبلی چیز جدیدی بجز جو نسخه اول نداشتند و چیزی که بازی را جلو میبره هنوزم ایده های جالب نسخه اوریجینال بازی هست. امیدوارم در این نسخه بار دیگری شاهد خلاقیت های پیتر باشیم اما در حجم بیشتری.
آریا: با اینکه سری Fable از روزهای اوجش فاصله گرفته ولی به نظرم مولینیو میتونه خیلی جالب از ویژگی های کینکت استفاده کنه و بازی دوست داشتنی ای بسازه. هرچند شاید محتوا و سبک بازی ربطی به اسمش نداشته باشه.
برهان: امیدوارم که ترکیبی خوبی با کینکت داشته باشه و بشه راحت بازی کرد!
سینا: خودم هم هنوز نتونستم بفهمم چرا هیچ وقت نتونستم با این سری بازی ارتباط برقرار کنم!
علی: چرا مولینیو؟!خواهش میکنم این کارو نکن.خواهش میکنم اسم خودت و یکی از بزرگترین عناوین خلق شده توسط خودت رو خراب نکن!پیتتتتتتتتتر این کارووو نکنننننن!
ماکان: من فکر می‌کنم دیگه آفتاب خلاقیت‌های مولینیو عزیز ما غروب کرده، نکرده؟
محمد: تلفیق دنیایی که مولینیو خلق کرده با کینکت باید چیز عجیب و منحصر به فردی بشه، امیدوارم نبوغ مولینیو رو تو این بازی هم شاهد باشیم.
محمد حسین: هنوز شماره دو و سه رو نرفتم. فکر نمی کنم این شماره چیز خاصی غیر ازاونا تو خودش داشته باشه. تلاش ماکرو برای فروش کینکت به جمعیت هاردکور دیدنیه!,

,,41) Paper Mario 3DS,سازنده: Nintendo
ناشر: Nintendo
3DS

شاید نه میاموتو دوست داشتنی و نه تتسویا نومورا هنگامی که مشغول کار بر روی یک Mario نقش آفرینی بودند هیچ گاه تصور نمی‌کردند حاصل این همکاری مشترک چنان محبوبیت عظیمی به دست آورد و تبدیل به یکی دیگر از عناوین فوق محبوب و البته پرفروش Nintendo شود! اما جدای از تصورات و پیش بینی‌های میاموتو باید گفت Paper Mario اکنون یکی از موفق‌ترین عناوین شرکت Nintendo است که در عین یک سادگی غیر قابل باور یکی از عمیق‌ترین بازی‌های نقش آفرینی‌ میان کنسول‌های دستی است. گیم‌پلی PM3DS بسیار شبیه به نسخه Wii است و تغییرات چندانی در آن صورت نگرفته است. مبارزات همانند اولین عنوان مجموعه نقش آفرینی نوبتی می باشد که کاملا به اصول کلاسیک سبک وفادار مانده است. سیستم PaperCraft که برای اولین بار در نسخه Wii به علاقه‌مندان معرفی شد با کمی تغییر و توجه به قابلیت 3D کنسول بازگشته، که عمق سه بعدی بسیار بهتری نسبت به گذشته یافته است. باید گفت بیشترین حجم تغییرات بازی جدید سیستم رابط کاربری آن است که کاملا مطابق با ویژگی‌های لمسی صفحه نمایش 3DS طراحی شده و گشت و گذار در منوهای بازی را بسیار ساده می‌کند. Paper Mario 3DS عنوان چندان بزرگی نیست و بیشتر شبیه پورت نسخه Wii برای کنسول 3DS به نظر می‌رسد اما با این وجود کسی نمی‌تواند منکر اهمیت و تاثیر یک Mario جدید در صنعت بازی‌های رایانه‌ای شود! Paper Mario 3DS بدون هیچ شک و تردیدی از تاثیر گذارترین عناوین کنسول‌های دستی در سال آینده خواهد بود!
———————————————————–
فرنود: یادش بخیر اون نسخه های قدیم Paper Mario! چه عشقی میکردیم باهاشون. حالا سه بعدی هم بشه خیلی خوبه.
محمد: بازی های خوب 3DS کم کم دارن میان، از اون بازی هایی هست که ژاپنی ها عاشقشن! ,

,31 تا 40,,40) Sly Cooper: Thieves in Time,سازنده: Sanzaru Games
ناشر: SCEA
PS3

Sly Cooper را علاقه مندان پلتفرمر به خوبی می شناسند. بازیی که در کنار عناوین زیادی که PS2 در این ژانر معرفی کرد جز بهترین ها به حساب می آمد و توسط استدیو خوش فکر Sucker Punch ساخته شده بود. در طی گذشت چند سال از عمر این نسل و معرفی IP جدید این استدیو Sucker Punch ،Infamous بارها طرفدران Sly Cooper را به روش های مختلف آزمود و با اشاره های ریز و درشت و مشاهده بازخورد آن ها، اطمینان کافی حاصل کرد که طرفدران از آن ها ادامه Sly Cooper را می خواهند. حال با معرفی Sly Cooper: Thieves in Time همه آماده اند تا Sly و تیم همیشگی اش را در ماجرایی جدید همراهی کنند. Sucker Punch این بار وظیفه ساخت بازی را به استدیو Sanzaru Games سپرده است که بازی هایی مثل Ninja Reflex و Secret Agent Clank در کارنامه خود دارد. قبل از اینکه Sucker Punch مشغول ساخت Infamous شود Sanzaru Games علاقه خود را برای ادامه دادن این سری با نمایش نمونه ای از موتور نسل بعدی خود به سونی نشان داده بود که مورد توجه آن ها قرار گرفته و وظیفه بازسازی سه نسخه قبل به عهده این استدیو گذاشته شد. با دیدن موفقیت Sanzaru Games در این کار سونی تصمیم گرفت ساخت ادامه بازی را به این استدیو بسپارد. Sly Cooper: Thieves in Time داستان Sly 3: Honor Among Thieves را دنبال می کند. Bentley دست به اختراع جدیدی زده و یک ماشین زمان خلق کرده است. در حین استفاده از آن Thievius Raccoonus کتاب فنون دزدی خانواده Cooper در زمان گم می شود و حال Sly به همراه Bentley و Murray قرار است آن را پیدا کنند. مانند گذشته هر یک از کارکتر ها قابلیت های خاص خود را دارد که برای عملی کردن نقشه اصلی تیم از آن استفاده می کند. کاراکتر های قابل بازی دیگری نیز در Thieves in Time حضور خواهند داشت. یکی از آن ها Rioichi Cooper نینجای دوران ژاپن فئودال و یکی از اجداد Sly است که می تواند مسیر های طولانی را به سرعت طی کند. Thieves in Time از نظر ساختاری شباهت های زیادی به دو شماره آخر دارد، محیط های بزرگ Open World هر ماموریت در اختیار شما است که محل عملیات هر یک از شخصیت ها توسط Bentley علامت گذاری شده است. برای انجام هدف اصلی باید تمامی عملیات ها با موفقیت انجام شود تا اینکه بتوان به شی و آیتم مورد نظر دسترسی پیدا کرد. در پایان کار قسمت مربوط به Boss Fight بازی است که برای مبارزه با هر Boss باید از روش و راهکار مخصوصی استفاده کرد. ویژگی جدید این شماره لباس هایی است که در طول بازی به دست می آورید که قابلیت های مختلفی به کاراکتر ها می دهد. در یکی از نمایش های Sly از لباسی آهنین برای برگشت دادن ضربه های دشمن استفاده می کند و یا لباس دیگری که قابلیت کند کردن زمان به او می دهد. شاید شما نیز مانند ما با دیدن سابقه Sanzaru Games کمی در مورد Thieves in Time بدبین باشید. البته این بازی برخلاف عناوین قبلی سری شماره ای به همراه ندارد و امکان این وجود دارد که Sucker Punch شماره 4 را برای خود نگه داشته باشد. باید منتظر ماند و دید که Sanzaru Games از پس ساخت ادامه یکی از بهترین فرنچایزهای نسل قبل بر خواهد آمد یا خیر. Sly Cooper: Thieves in Time اواسط 2012 به شکل اختصاصی برای PS3 منتشر خواهد شد.
———————————————————–
احسان: واقعا در این نسل جای چند بازی پلتفرمر خوب خالیست! امیدوارم این بازی مرحمی باشد بر درد طرفداران این سبک!
آریا: از سری بازی های پلتفورمر زیبای سونی که متاسفانه از زیر دست سازنده های اصلی خارج شده و این موضوع کمی نگرانم میکنه.
برهان: این راکون زرنگ بازم موفق میشه!
فرنود: در نگاه اول خاطرات قدیمی رو برام زنده کرد ولی نمایشش زیاد جالب نبود. باید صبر کرد تا دید بازی چجوری از آب در میاد.
ماکان: ملاقات با بهترین دزد تمام تاریخ سورپرایز بزرگ سونی و سال 2012 برای من هست!
محمد حسین: بازگشت یکی از بهترین پلتفرمر های تاریخ یکی از بهترین اتفاقاتی هست که می تونه توی این نسل بیفته. تنها مشکل بازی اینه که استدیو ساکر پانچ به شکل مستقیم روش کار نمی کنه و این می تونه به کیفیت بازی صدمه وارد کنه.,

,,39) Shank 2,سازنده: Klei Entertainment
ناشر: Electronic Arts
X360, PS3, PC

اندازه همه چیز نیست. این مثال معروف را Klei Entertainment به خوبی ثابت کرده است. این استودیو مستقل و کوچک که فقط شامل 11 کارمند می شود با معرفی اثر Shank در سال 2009 توجه تعداد زیادی از طرفداران سبک Side Scrolling و Brawler را به سمت خود جلب کرد. ویژگی مهمی که Shank را از همان ابتدا مورد توجه مطبوعات قرار داد، ساختار گرافیکی بازی بود. مدل گرافیکی بازی در واقع یک نوآوری جدید در ساختار استفاده از Cell Shade به شمار می آمد. به طوری که بعد از طراحی محیط و ساختار کلی هر قسمت به کمک Toon-Shade کرکتر ها و بقیه جزئیات محیط به طور دستی بر روی کاغذ ترسیم، و سپس به کمک موتور بازی روی قالب مراحل منتقل می شدند. دقت عمل بالایی که در حالت کمیک مانند بازی و تفاوت شاخص آن با دیگر عناوین روز کاملا قابل احساس است. از دیگر ویژگی های شماره اول Shank می توان به گیم پلی سریع و روان و همین خط داستانی که توسط Marianne Krawczyk یکی از خالقان عنوان God of war نوشته شده بود اشاره کرد. حال بعد از 2 سال انتظار Shank 2 با ساختاری از روی شواهد کاملا متفاوت به جمع دوست داران باز خواهد گشت! Jamie Cheng موسس Klei Entertainment در مورد این شماره می گوید “از نظر خلاقانه سری Shank هنوز حرف های زیادی برای زدن دارد. ما از شماره قبلی درس های خوبی گرفته ایم و با توجه به انتقادات و خواسته های مردم این بار آگاهانه تر به استودیو رفتیم؛ و هرچند هنوز می توان روح شماره اول را در بازی احساس کرد ما بطور کلی قطعات مختلف سری را از هم باز کردیم و از آنها یک ساختار جدید به وجود آوردیم.” در این شماره تیم سازنده تمرکز بیشتری بر روی مکانیزم های مختلف گیم پلی گذاشته تا با تجربه ای که توسط تعدادی از منتقدین یک نواخت خوانده شده بود رو به رو نباشیم. سیستم Fighting بازی نیز کاملا از اول طراحی شده و با شیوه کنترلی کاملا متفاوت مواجه خواهیم بود. شماره دوم همین طور شامل بخش چند نفره و یک بخش Co-op جدید می شود. به طور کلی اگر به Side Scrolling Beat up یا اکشن دو بعدی کوچک ترین علاقه ای دارید Shank 2 پتانسیل تبدیل شدن به یکی از عناوین به یاد ماندنی سال 2012 را برای شما دارد.
———————————————————–
برهان: من کلا بازی های آرکید خیلی دوست دارم!
فرنود: فکر میکنم نسخه ی دوم هم خیلی جالب باشه!
ماکان: هرچند اکشن Shank خیلی خوب و قوی طراحی شده بود اما من از طراحی بازی اصلا خوشم نیومد! به نظرم از پتانسیل‌های بازی به بدترین شکل استفاده شده بود. امیدوارم بازی جدید دیگه درگیر این مشکل بزرگ نباشه!
محمد حسین: از استیل گرافیکی بازی خوشم میاد ولی گیم پلی خیلی خسته کننده ای داره و شماره دو هم دقیقا همون روال رو دنبال کرده.,

,,38) Silent Hill: Downpour,سازنده: Vatra
ناشر: Konami
X360, PS3

“ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ”
آن چه که دیدید نوار قلبی سبک Survival Horror می باشد. متاسفانه امروزه از طرفداران این سبک به شدت کاسته شده و بازیکنان اغلب به سبک های اکشن و تیراندازی روی آورده اند به همین دلیل کمتر شرکتی ریسک سرمایه گذاری بر روی چنین عناوینی را می پذیرد. البته در این بین استودیوهای انگشت شماری وجود دارند که میراث خود را ارج نهاده و در راستای ارتقای سطح کیفی آنها گام بر می دارند. متاسفانه عناوین بزرگی همچون : Resident Evil ، Silent Hill ، Alone in the Dark ، Fatal Frame و … به علت سیاست های محافظه کارانه و همچنین جذب مخاطبین بیشتر دست خوش تغییراتی شدند که از ریشه، هویت و استاندارهای خود فاصه گرفتند و همین مورد باعث شد با بازخوردهای منفی و تحقیرآمیزی رو به رو شوند. حال Konami تصمیم گرفته است تا یکی از فرنچایزهای محبوب و فوق العاده اش را احیا کند، ولی آیا سیاست های درستی را اتخاذ کرده و گام های درستی در این راستا برداشته است؟ اکثر بازیکنان احتمالا نام پرآوازه سایلنت هیل به گوششان خورده است. عنوانی که با ارائه داستان، اتمسفر و القای ترس تدریجی بی نظیر توانست زبان زد خاص و عام شود، ولی متاسفانه مدت هاست که دیگر این بازی فروغ گذشته را نداشته و سیر نزولی در پیش گرفته است. Silent Hill : Downpour جدیدترین شماره این فرنچایز می باشد که در سه ماهه اول سال 2012 عرضه خواهد شد. ساخت این عنوان را استدیو Vatra Games بر عهده دارد. داستان Downpour در مورد مردی به نام Murphy Pendelton می باشد که به اتهام قتل به زندان افتاده است. ماموران در حال انتقال او هستند که در بین راه اتوبوس حامل زندانیان واژگون می شود و Murphy فرصت را غنیمت شمرده و پا به فرار می گذارد. Murphy همین طور در جنگل سرگردان است که ناگهان تابلویی نظر او را جلب می کند. بر روی تابلو عبارت ” Welcome to Silent Hill ” نوشته شده است. حال باید Murphy با تاریک ترین کابوس هایش مقابله کند! آیا او به راستی گنهکار است؟ چه حوادثی انتظار او را می کشند؟ آیا او رستگار می شود؟ برای جواب دادن به این سوالات بایست تا انتشار بازی صبر کنیم. سازندگان بازی پیش تر اعلام کردند که بازی در قسمت جدیدی از شهر سایلنت هیل جریان خواهد داشت هرچند در طول بازی مناطقی از نسخه های پیشین را نیز خواهیم دید. گیم پلی Downpour مکانیزم جدیدی را ارائه نخواهد داد و تقریبا شبیه به دیگر سایلنت هیل ها می باشد. Murphy مانند Alex Shepherd قهرمان جنگی نیست پس در طول بازی بارها به چالش کشیده خواهید شد. نکته حائز اهمیت دیگر عدم همکاری آکیرا یامائوکا با کونامی در این شماره است. خوشبختانه مسئولین کونامی تدابیر خوبی در مورد این قضیه اتخاذ کردند و دنیل لیچ رو جانشین او کردند. با مشاهده تریلرها بازی متوجه شدیم بستر داستانی و جو محیط می تواند سایلنت هیل را به دوران طلائی خود باز گرداند ولی آیا Vatra Games قادر خواهد بود هویت و اصالت را به سایلنت هیل باز گرداند؟ باید منتظر ماند و نتیجه کار را مشاهده کرد.
———————————————————–
احسان: من هنوز منتظر شنیدن صدای سکوت سنگین هستم!
برهان: امیدوارم بتونه به عنوان آخرین Silent Hill این نسل طرفداران این سری رو راضی کنه!
محمد حسین: یکی از افرادی هستم که از همه شماره های سایلنت هیل خوشم اومد و همه رو امتحان کردم. این شماره هم می تونه یکی از بهترین عناوین ژانر وحشت توی این نسل باشه در صورتی که مشکلات کمبت بازی رو حل کنن.,

,,37) Ni no Kuni,سازنده: Level 5
ناشر: Namco Bandai
PS3

الیور (Oliver) تنها پسر تنهای 13 ساله شهر هاترویت (Hotroit) است. بعد از مرگ دلخراش مادرش، که برای نجات جان او در دریا غرق شد، تنها یادگار او، یک عروسک، دوست و همدم اشک‌های ناتمام الیور شده است. الیور تمام حرف‌های ناگفته به مادرش را با عروسک در میان می‌گذارد، اینکه چقدر او را دوست داشت، چقدر برای لمس دوباره گرمای دستانش دلتنگ است، چقدر بدون او تنهاست و از مرگ او متاسف… عروسک الیور بی صدا و خاموش، به تمام حرف‌های او گوش می‌دهد. با حوصله آرزو‌هایش، دیدن دوباره مادر، را شنیده و آن‌ها را تجسم می‌کند. روزی آرزوهای الیور به حقیقت می‌پیوندد. فرشته‌ای مهربان به نام شیزوکو (Shizuku) در مقابل الیور ظاهر شده و کتابی جادویی به او هدیه می‌دهد. کتابی که الیور می‌تواند با کمک آن به دنیای اسرار آمیز و زیبای Ni No Kuni قدم گذاشته و به همراه عروسکش در این دنیای خیالی و زیبا بار دیگر مادرش را در آغوش گیرد…
Ni No Kuni، محصول مشترک استدیو Level-5 و Ghibli یکی از زیباترین عناوین این نسل است که با تکیه بر داستان احساسی و زیبای خود بیش از هرچیز سبک و نگاه تکرار نشدنی فامیتو اودا را در ذهن مخاطب تدایی می‌کند. درگیر کردن گیمرها با داستانی ساده و قابل لمس که در عین فانتزی بودن بر پایه انسانی‌ترین خصوصیت انسان‌ها، عشق به مادر، بنا شده است. در دنیای NNK خشونت، هیجان کاذب و گرافیک تکنیکی فوق پیش رفته جایی ندارد! NNK خلق یک احساس ناب انسانی است؛ نیاز به عشق و دوستی. سازندگان در غالب این داستان کودکانه سعی در به چالش کشیدن این موضوع بسیار مهم دارند که به راستی انسان مدرن چقدر تنهاست! چقدر فرار از واقعیت و پناه بردن به رویای محض زیبا و دلنشین است! گیم‌پلی Ni No Kuni یک نقش آفرینی ژاپنی نیمه مدرن است که بر قدرت‌های جادویی کتاب الیور تاکید دارد. با ورود به دنیای NNK با دیگر شخصیت‌های داستان آشنا شده و می‌توانید با کمک آن‌ها یک تیم جادویی تشکیل دهید. هر یک از اعضای تیم قدرت‌های جادویی خاصی دارند که چینش و استفاده مناسب از آن‌ها عمق و استراتژی‌های بسیار مختلفی به بازی خواهد بخشید. به عنوان مثال بعضی از شخصیت‌ها Defensive بوده و از مقاومت بیشتر برخوردار هستند که طبیعتا قرار دادن آن‌ها در مقابل صفوف دشمنان استراتژی بسیار مناسبی برای کاهش صدمات دشمن خواهد بود.
گذشته از داستان و گیم‌پلی، گرافیک هنری Ni No Kuni همانند یک تابلو نقاشی آبرنگ بسیار زیبا در اولین نگاه هر بیننده‌ای را مجذوب خود می‌سازد. سبک نیمه Cell-Shade گرافیک بازی به لطف کنسول قدرتمند PS3 ظاهر این عنوان را بیش‌تر از هر چیز شبیه به Anime های ژاپنی کرده است و باید شجاعانه اعتراف کرد چنین درجه‌ای از هنرمندی و لطافت را در این نسل کمتر می‌توان یافت. در کلام آخر باید گفت Ni No Kuni نه تنها از زیباترین بازی‌های کنسول PS3 در سال آینده است بلکه به راحتی می‌توان آن را جزو متفاوت و برترین عناوین این نسل دانست که استادانه بدون تاثیر گذاشتن بر دیگری، هنر و ذات مفرح بودن یک بازی رایانه‌ای را یا یکدیگر ترکیب می‌کند. اکنون پس از مدت‌ها انتظار و به دنبال انتشار نسخه ژاپنی بازی بالاخره به تاریخ انتشار نسخه انگلیسی بازی نزدیک می‌شویم. اگر اتفاق خاص پیش بینی نشده‌ای اتفاق نیفتد طرفداران کنسول PS3 می‌توانند در سال آینده میزبان یکی از متفاوت‌‌ترین تجربه‌های گیمینگ طول عمر خود باشند!
———————————————————–
ماکان: بعضی از بازی‌ها هستن که برای من چیزی خیلی بیشتر از یک بازی رایانه‌ای هستن! یک تجربه ناب و صد در صد قابل احساس و لمس! NNK از این بازی‌هاست!
محمد: یه بازی احساسی و تاثیرگذار!,

,,36) Resident Evil: Revelations,سازنده: Capcom
ناشر: Capcom
3DS

کنسول ‌های نینتندو را می توان رکورد دار داشتن رزیدنت اویل دانست. این قضیه همیشه صادق بوده و بسیاری از طرفداران بازی را مجبور به خرید این کنسول ها کرده است. 3DS نیز دقیقا تابع همین رفتار بوده و دو رزیدنت ایول را در لیست بازی‌های خود می بیند. در Resident Evil: Revelations دوباره کریس و جیل باز می گردند و روایت‌ گر داستانی بین وقایعResident Evil 4 و Resident Evil 5 می شوند. بر اثر مشاهده مواردی مشکوک از وجود سلاح های بیولوژیکی، کریس و همکار جدیدش جسیکا به منطقه اعزام می شوند، اما پس از مدتی ارتباط آنها با مرکز قطع می شود. به همین دلیل جیل نیز با همکار خود یعنی Parker در صدد یافتن آنها بر می آید و این چنین است که داستان آغاز می شود. خوشبختانه بازی در خود معماهایی را جای داده است و تا حدی حال و هوای سری کلاسیک را برگردانده است. با این حال دوربین بازی علاوه بر تبعیت از الگوی رزیدنت ایول 5 توانسته زاویه‌ اول شخص را به بازی اضافه کند. در کنار این شما می توانید بعد از سال‌ها انتظار، در حین حرکت کردن نیز توانایی تیراندازی را داشته باشید. از دشمنان بازی فعلا Hunter ها و Ooze (نوع جدیدی B.O.W که در این بازی مشاهده شده است) تایید شده‌اند. از آنجایی که کریس و وسکر همیشه با هم بوده‌اند، این سوال مطرح می باشد که آیا دوباره شاهد حضور آلبرت وسکر خواهیم بود یا نه!
———————————————————–
برهان: به احتمال زیاد یکی از بهترین بازی های 3DS خواهد بود!
سینا: خیلی بیشتر از اون زباله، راکون سیتی، به این بازی امیدوارم. اگه مشکلات تکنیکی دست و پا گیرش نشه میتونه یک تجربه ی عالی از یک RE واقعی را به ارمغان بیاره.
محمد حسین: یکی از بازی هایی که طرفداران این سری رو مجبور به خرید این کنسول می کنه. همون چیزی است که باید شماره 5 می بود.,

,,35) Dead or Alive 5,سازنده: Team Ninja
ناشر: Tecmo
X360, PS3

یکی از سورپرایز‌های بزرگ نمایشگاه TGS امسال خبر ساخت پنجمین قسمت از سری Dead or Alive و البته قسمت جنجالی قضیه عرضه آن برای کنسول PS3 بود! به این ترتیب شرکت Team Ninja این عنوان بزرگ را نیز در کنار Ninja Gaiden 3 به لیست بازی‌های خود در سال آینده اضافه کرد تا در نبود خالق اصلی مجموعه، تومونوبو ایتاگاکی (Tomonobu Itagaki)، بار دیگر طرفداران این شرکت با نگرانی و اضطراب نسبت به نتیجه کار، منتظر بازی محبوب خود باشند! متاسفانه از Dead or Alive 5 و تغییرات احتمالی آن هیچ اطلاعاتی در دست نیست و سازندگان بازی نیز تنها به نمایش یک تیزر کوتاه و محیط‌های مربوط به نسخه Pre-Alpha بازی اکتفا کرده‌اند. هنوز مشخص نیست آیا سازندگان در نبود ایتاگاکی از فرصت استفاده کرده و همانند NGIII شروع به وارد ساختن المان‌های مختلف به گیم‌پلی خواهند کرد و یا اینکه کمی محتاطانه‌تر عمل کرده و هسته اصلی گیم‌پلی را دست نخورده باقی خواهند گذاشت اما آقای یوسوکه هایاشی (Yosuke Hayashi)، تهیه کننده این عنوان اظهار داشته است که در بازی جدید با گیم‌پلی مدرن‌تری روبرو خواهیم بود. بعد از Tekken 6، Dead or Alive 5 دومین عنوانی مبارزه‌ای این نسل است که مسیر مالتی‌پلتفرم شدن را در پیش گرفته و برای هر دو کنسول PS3 و X360 منتشر خواهد شد، در نتیجه این امر موجب شده است که تکرار کیفیت بالای مجموعه کمی دچار شک و تردید قرار گیرد که عدم حضور خالق اصلی مجموعه نیز بر این تفکر دامن می‌زند اما با این وجود DoA5 را می‌توان از هم اکنون یکی از برترین بازی‌های Fighting سال 2012 دانست. سال آینده شاهد رقابتی بزرگ و سرسختی میان دو عنوان برتر این ژانر یعنی Soul Calibour 5 و Dead or Alive 5 خواهیم بود که قطعا نتیجه آن دو – هیچ به نفع گیمرهاست!
———————————————————–
سینا: نمیدونم اگه این سری Xtreme Beach Volleyball رو نداشت، باز هم همین قدر طرفدار داشت!!؟ فکر نمیکنم!
صادق: Team Ninja موفقیت این بازی رو در هاله ای از ابهام قرار میده!! نینجا گایدن 3 من رو نامید کرد!
علی: بعد از رفتن ایتاگاکی کاملا نسبت به تیم نینجا نا امید شدم.نینجا گایدن 3 که واقعا مسخرس.امیدوارم این یکی خراب نکنه حداقل!
ماکان: فاجعه مطلق یا یک بازی خوب؟ مساله این است!
محمد: نبود ایتاگاکی عامل اصلی شک و تردید در مورد این بازیه!,

,,34) Final Fantasy XIII-2,سازنده: Square Enix
ناشر: Square Enix
X360, PS3

بعد از تجربه نه چندان دل‌چسب و نیمه موفق FFXIII، سال آینده تیم اصلی FF با XIII-2 باز خواهند گشت تا اشتباهات گذشته خود را جبران کرده و این سری را بار دیگر به جایگاه اصلی خود بازگردانند. XIII-2 به لطف پیش زمینه‌ای که از FFXIII به همراه دارد، تمام انرژی و توان خود را بر روی رفع ایرادات بازی اصلی گذاشته و سعی دارد در تمام زمینه‌ها ایرادات FFXIII را پشت سر گذارد. داستان XIII-2 به جای تمرکز بر روی روابط بی سر و ته فال‌سی‌ها (Fal’Cie) و قربانیان خود، لوسی‌ها (l’Cie) به افسانه‌های کهن سرزمین پلس (Puls) می‌پردازد. در متون باستانی مربوط به آفرینش جهان نقل شده است که “در ابتدای خلقت سه خدای بزرگ به نام‌های اترو (Etro) ، پلس (Pulse) و لیندزی (Lindezi) در جهان حکم رانی می‌کردند. تنها و بدون هیچ مخلوقی. اما روزی پلس و لیندزی تصمیم می‌گیرند به جهان نظم بیشتری بخشیده و با آفرینش مخلوقات مختلف زندگی و حیات را به کاینات ببخشند. پلس سیاره پلس و مردمانش را آفرید و لیندزی نیز برای محافظت از آن‌ها فال‌سی‌ها را. اما زمانی که دیگر خدایان مشغول آفرینش جهان بودند اترو تنها شد. او که خدای مرگ بود جسم مادی خود را از هم درید تا برای همیشه به دنیای مردگان سفر کند. اما زمانی که اترو خود را قربانی سفر بی بازگشت به دنیای مردگان کرد از خون او انسانی آفریده شد. مخلوقی برتر از تمام موجودات پلس و لیندزی! انسانی نامیرا….” مدتی پس از پایان داستان FFXIII و شکست ارفن، بار دیگر اوضاع برهم ریخته است. بر اثر بروز یک آشوب جدید هر یک از شخصیت‌های داستان به درون سرنوشت خود کشیده شده و از حال دیگری مطلع نیست! لایتنینگ (Lightning) از سوی خدای مرگ، اترو، به دنیای Valhala فراخوانده شده تا به عنوان شوالیه معبد او در مقابل جنگ‌جویی نیرومند به نام کیوس (Caius) بایستد. احضار کننده‌ای بی‌نهایت نیرومند که قصد دارد بعد از سال‌ها همانند سفیروث (Sephiroth) بزرگ جای خالی یک شخصیت منفی قدرتمند انسانی را در مجموعه پر کند! اما سارا (Serah) خواهر کوچکتر لایتنینگ که به یک‌باره همسر و خواهر بزرگ‌تر خود را از دست داده و از حال آن‌ها بی خبر مانده است برای یافتن آن‌ها با فرد مرموزی به نام نوئل (Noel)، که برای نجات جهان از آینده به این دوران سفر کرده است، همراه می‌شود…
هسته اصلی گیم‌پلی XIII-2 همان چیزی است که از FFXIII به یاد دارید و تنها تغییرات کوچکی برای بهبود بخشیدن به آن اعمال شده است. سیستم کلاس‌های بازی (Paradigm) و CP کمی دچار تغییر شده و اکنون ارتقا و استفاده از آن‌ها بسیار ساده‌تر شده است. انیمیشن‌ها بی‌مورد و اضافه تغییر Paradigm ها حذف و سرعت بیشتری به مبارزات تزریق شده است. یکی از ویژگی‌های جالب XIII-2 اضافه کردن یک هیولا به تیم است، به این ترتیب می‌توانید در طول مبارزات یکی از هیولاهای بازی را به صف متحدین خود اضافه کرده و از نیروی آن‌ها برای شکست دشمنان استفاده کنید. سندرمی واگیردار و مسری به نام QTE به XIII-2 نیز سرایت کرده و اکنون دکمه زنی به یکی از بخش‌های جذاب و نفس گیر مبارزات بازی تبدیل شده است! به این ترتیب که در طول مبارزه با غول‌های بازی در لحظه‌ای تصویر چند دکمه بر روی صفحه نقش می‌بندد که با رعایت و اجرای ترتیب درست آن‌ها می‌توانید ضربات خطرناک‌تری به دشمنان وارد کنید. ماموریت‌های جانبی FFXIII با ظاهری جدید به XIII-2 راه یافته‌اند. این ماموریت‌ها که اکنون با نام Fragment خوانده می‌شوند به لحاظ کمی و کیفی بسیار بهبود یافته و با انجام تمام 160 قسمت آن می‌توانید سلاح‌ و آیتم‌های بسیار به درد بخوری به دست آورید. اما خبر خوب برای طرفداران مجموعه بازگشت موگل (Moogle) های دوست داشتنی به XIII-2 است که قطعا مزه خاصی به بازی خواهد بخشید. درنهایت باید گفت Final Fantasy XIII-2 هنوز با دوران اوج FF فاصله بسیار زیادی دارد اما به نسبت بازی اصلی به فضای سنتی و کلاسیک مجموعه بیشتر نزدیک شده و بدون شک تجربه لذت بخش‌تری از دنیای FF را برای طرفداران به همراه خواهد داشت. FFXIII-2 بدون هیچ تردیدی یکی از بزرگترین نقش آفرینی‌های سال آینده است که حرف‌های بسیار زیادی برای گفتن خواهد داشت.
———————————————————–
محمد: شماره اصلی که خیلی عالی نبود، فکر نمیکنم این یکی هم خیلی خوب بشه!
محمد حسین: اسم گزاری ژاپنی ها داره هر سال جالب تر میشه! فاینال فانتزی 13ـه 2 ! این شماره CG هم نداره! دیگه واسه چی باید بازیش کرد؟,

,,33) Torchlight II,سازنده: Runic Games
ناشر: N/A
PC

DIABLO را می توان به عنوان یکی از مولف ترین عناوین تاریخ بازی های کامپیوتری یاد کرد، عنوانی که آن چنان استاندارد های ژانر Action/RPG را ارتقا داد که می توان ژانر پس از Diablo را یک سبک جدید و بدیع دانست!
پس از عرضه Diablo II و البته غیبت طولانی مدت این سری شاهد بودیم که استودیو های بسیاری تلاش کردند تا با الهام گرفتن از دیابلو عناوین مشابهی را خلق کنند، تلاش هایی که نتایجی جز شکست در پی نداشت! البته در این میان عناوینی با کیفیتی نظیر Titan Quest را نیز می توان یافت که تا حدودی در این امر موفق بودند و عطش هوادران Diablo را برای مدتی برطرف کردند. اما سال 2009 استودیوی مستقلی به نام Runic Games با عرضه عنوان قابل دانلودی به نام Torchlight باعث شد تا نظرها را به سمت خود متوجه کند .Torchlight در کمال ناباوری تبدیل به بهترین Diablo Clone بازار شد و طراحی هنری عالی و غول آخر های متنوع آن حتی باعث شد تا بتوان آن را به عنوان یک اثر بدیع و نوآور نیز به حساب آورد، تنوع عالی Doungeon ها و Looting عمیق آن موجب گردید تا اسقبال بسیاری خوبی از طرف گیمرها از آن به عمل آمده و به یکی از پدیده های 2009 تبدیل شود. اما امسال خبر ساخت شماره دوم بازی از سوی Runic games و ادعاهای بزرگ آن ها باعث می شود تا به Torchlight II به عنوان یک اثر بزرگ و قابل اعتنا نگاه کنیم. سازندگان قول داده اند تا با ارتقا ارزش های ساختاری بازی و افزایش و ارتقا نکات مثبت آن عنوان کم نقصی را به بازار عرضه کنند. داستان قوی تر که با سینماتیک های متعددی همراه خواهد شد به علاوه جلوه های فنی قوی TorchLight II را بزرگ از عنوان پیشن می نمایاند، اما نباید فراموش کرد به احتمال زیاد 2012 سال بازگشت سلطان مسلم این سبک است. Diablo III در نزدیکی ما قرار دارد و این یعنی Torchlight هر چه قدر هم عالی باشد کار بسیار سخت شاید محالی در مقابله با غول این ژانر دارد.
———————————————————–
امیر حسین: متاسفم عزیزم امسال ، سال Diablo III ِ !
صادق: وقتی دیابلو نبود مرهم قلب بی دیابلو م شد، امسال که دیابلو 3 داریم تو رو کجای دلم بزارم؟!
علی: بشدت بد موقع عرضه میشه.اگر همین 2011 عرضه میشد شانس موفقیتش خیلی بیشتر بود. ,

,,32) Street Fighter X Tekken,سازنده: Capcom
ناشر: Capcom
X360, PS3, PC

معمولا بازی‌های فایتینگ کارکترهای زیادی دارند که هر کدام نیز برای خودش طرفدارانی دارد. بعضا این طرفداری‌ها به بازی‌های دیگ نیز کشیده می‌شود و قهرمان محبوب یک بازی سرور و سالار تمامی شخصیت های بازی‌های دیگر می‌شود. بازی‌هایی همانند Marvel Vs Capcom دقیقا چنین اندیشه‌هایی را در یک بازی پیاده کرده‌اند و با جمع کردن آن‌ها در کنار هم، هیجان زیادی را با خود به همره آورده‌اند. Street Fighter X Tekken برای اولین بار در نمایشگاه Comic-Con اعلام شد. این بازی همانند Street Fighter 2 بعدی می‌باشد. 14 شخصیت از Street Fighter و 13 شخصیت نیز از Tekken در بازی وجود دارند. 3 شخصیت مهمان نیز در بازی وجود دارند که در نسخه‌ی PS3 و Vita حضور خواهند داشت. بازیکنان می‌توانند در مجموع 2 کارکتر از Tekken و SF انتخاب کنند. در حین بازی و حتی در خلال Combo ها می‌توانید شخصیت‌ خود را عوض کرده و بقیه‌ Combo را با او ادامه دهید. در پایین صفحه نواری به اسم “Cross Gauge” وجود دارد که خود از 3 بخش تشکیل شده است. بسته به پر بودن این نوار، شما می‌توانید ضربات متفاوت تری بکار بگیرید و از برخی قابلیت های دیگر استفاده کنید. برخلاف Marvel vs Capcom که برای بردن بازی باید هر 3 شخصیت موجود را شکست می‌دادید؛ این بار حتی با شکست دادن یکی از کارکترها نیز برنده خواهید بود، وجود بخش تمرینی آنلاین نیز در نوع جالب می‌باشد. سیستم مبارزه‌ای بازی تابع بازی‌های اصلی می‌باشد، ضربات شخصیت‌های بازی Tekken بر روی 4 دکمه و ضربات شخصیت‌های Street Fighters بر روی 6 دکمه طراحی شده است. کمبو‌های موجود در بازی نیز مطابق بازی‌های اصلی می‌باشد. بدون شک مشاهده شخصیت‌های بازی Tekken در قالب محیط 2 بعدی بازی جالب خواهد بود.
———————————————————–
برهان: اگر بتونه از قابلیت های ویتا خوب استفاده کنه روی ویتا میخرم و تجربه می کنم در غیر این صورت روی 360 از همه بهتره!
فرنود: من چون از قدیم الایام تکن باز بودم بیشتر منتظر Tekken x Street Fighter بودم! ولی به هر حال فکر میکنم عنوان خوبی باشه.,

,,31) Ryse,سازنده: Crytek
ناشر: Microsoft Game Studios
X360

استودیو Crytek بدون شک جز استودیوهایی است که از همان ابتدای تاسیسش، توجه همه را به خود جلب کرده است. استودیویی که با Farcry پا به عرصه تولید بازیهای کامپیوتری گذاشت و بعد از آن با سری Crysis نام خود را بیش از پیش بر سر زبان ها انداخته است. البته کرایتک بیش از هر چیزی به موتورهای قدرتمند و خلق تکنیک های پیشرفته گرافیکی مشهور است. بازیهای Farcry, Crysis و حتی Crysis 2 هر کدام جزو بهترین بازیها از لحاظ بصری در زمان خود بودند. در E3 سال 2010 و در جریان کنفرانس مایکروسافت، یک بازی با اسم رمز Kingdoms معرفی شد که سازنده آن کرایتک و ناشرش مایکروسافت اعلام شد. معرفی این بازی با تیزری 1 دقیقه ای همراه بود که در آن سه سرباز شبیه به گلادیاتورها (یا سربازان رومی) دیده می شدند. دقیقا یک سال و تا E3 2011 همین تیزر که چیز زیادی هم مشخص نمی کرد تنها منبع اطلاعات بازی بود! بالاخره در E3 2011 تریلری کاملتر که سبک و نام بازی را مشخص می کرد منتشر شد. نام بازی Ryse است و ظاهرا کرایتک این سنت که به جای i حرف y قرار می دهد را باز هم تکرار کرده است (مانند Crisis و Crysis)! داستان بازی مربوط به زمان امپراطوری روم باستان است که در آن جنگی سخت در داخل امپراطوری صورت گرفته است. نمایش بازی به طور کامل از قبل ضبط شده بود، اما حداقل سبک بازی را مشخص می کرد. Ryse یک بازی Hack’n Slash شمشیری در نمای اول شخص است و به طور کامل با کینکت بازی می شود. می توان با حرکت دست از شمشیر یا سپر استفاده کرد، لگد یا ضربات دیگر به دشمن وارد کرد و تمام اینها کاملا با کینکت انجام می شود. از لحاظ بصری نیز با بازی بسیار واقع گرایانه ای روبرو بودیم که بسیار هم خونین و خشن به نظر می رسید و ظاهرا بالاخره می توان یک بازی واقعا بزرگسالانه و با رده بندی بالای 18 سال برای کینکت تجربه کرد. البته بعدا در مصاحبه ای، یکی از مسئولین مایکروسافت گفت این یک بازی Only-Kinect نیست و ممکن است با دسته، یا تلفیقی از کینکت و دسته هم بشود بازی کرد. به نظر می رسد هنوز این مسئله بازی قطعی نشده و کرایتک و مایکروسافت همچنان در حال تست آن هستند. اما در هر صورت با سابقه ای که کرایتک دارد می توان امید زیادی به این بازی بست تا بالاخره کینکت را صاحب عنوانی هاردکور، بزرگسالانه و البته با کیفیت کند.
———————————————————–
امیر حسین: Crytek ثابت کرد در بحث تکنیکی بدون رقیبه روی هر پلتفرمی ! البته امیدوارم بازی قربانی محدودیت های ذاتی Kinect نشه و شاهد یه عنوان حرفه ای و خونین باشیم ، فرض کنید یه چیزی شبیه به شاهکار ریدلی اسکات در دنیای بازی های رایانه ای!
آریا: جو و حال و هوای بازی رو دوست دارم ولی در مورد گیم پلی هنوز نمیتونم نظری بدم ! از نظر بصری هم احتمال اینکه بهترین یا حداقل یکی از 3 بازی برتر 2012 باشه زیاد هست.
بابک: Ryse فعلا خیلی مرموزه، هنوز نمیشه نظر قاطعی دربارش داد. یه بازی اکشن اول شخص با سلاح سرد، اونم از طرف کرایتک، اونم با همکاری مایکروسافت، و اونم برای کینکت؟! تا یه گیم پلی کامل ازش نیاد، نمیدونم چجوری میشه.
برهان: من دوست دارم که با کینکت تجربش کنم و امیدوارم که با این وسیله بیشتر حال بده تا با دسته!
سینا: وقتی اولین تجربه ی Crytek روی کنسول میشه Crysis 2، مطمئنم Ryse از لحاظ تکنیکی فک برانداز خواهد بود!
فرنود: این بازی باید دیدنی باشه! خیلی منتظرشم.
محمد: باید دید آیا کرایتک می توانه یه عنوان واقعا بزرگسالانه واسه کینکت درست کنه یا خیر. من به نتیجه کار امیدوارم. ,

,21 تا 30,,30) Final Fantasy Versus XIII,سازنده: Square Enix
ناشر: Square Enix
PS3

رویایی بر اساس واقعیت، راهنمای ما برای ورود به دنیای تاریک و مرموز آخرین برگ از افسانه بی‌انتهاست. دنیایی خشن و جدی که بیش از هرچیز وامدار فضای گیرا و تاثیر گذار عنوان بیاد ماندنی مجموعه، Final Fantasy VII است و محیط شهری و مدرن Midgar و کمپانی شینرا را به یاد طرفداران مجموعه خواهد آورد. در دنیای Versus خبری از سرزمین‌های افسانه‌ای همراه با جادوگران باستان نیست، همه ماجرا در شهری مدرن و پوشیده از آسمان خراش‌های چند صد متری اتفاق می‌افتد که بازسازی مدرن شهر توکیو و منطقه شینجوکو (مرکز مد توکیو) است. ناکتیس لوییسیس (Noctis Lusic) که دوستانش او را ناکت (Noct) صدا می‌کنند، شخصیت اصلی بازی و آخرین فرد از خاندانی سلطنتی است که بر این شهر حکومت می‌کنند. نکته‌ای که از هم اکنون بوی آن از بند بند بازی به مشام می‌رسد تم سیاسی و تاریکی است که چاشنی داستان شده است؛ خانواده لوییسیس فرمی مدرن از یاکوزا‌های ژاپنی هستند که قرن‌هاست محافظت از نیروی کریستالی مرموز و باستانی را بر عهده دارند، وظیفه‌ای خطیر که جز جنگ (به طمع قدرت) چیزی برای آن‌ها به همراه نداشته است! عشق، جریان و محرک اصلی داستان زندگی ناکتیس است. عشقی ممنوعه به دختری زیبا و دل‌فریب به نام استلا (Stella) از خانواده‌ای که سال‌هاست دشمن خاندان آن‌ها به شمار می‌روند! اما سرنوشت تقدیر دیگری برای این دو رقم زده است، نیروی برتر و غیر قابل درک اترو (Etro)، الهه مرگ، ناکت و استلا را انتخاب کرده است تا… سرنوشت ناکت و استلا در هم گره خورده، گره‌ای که به دست هیچ انسانی باز نخواهد شد!
گیم‌پلی و خصوصا Battle System این عنوان یکی از جنجالی‌ترین سورپرایزهای سازندگان است که تمام طرفداران مجموعه بی‌صبرانه منتظر نمایش آن هستند که خوشبختانه نمایش‌ سال گذشته بازی در Jump Fetsa به خوبی نشان می‌دهد آقای تتسویا نومورا (Tetsuya Nomura) و یارانش در این سال‌ها بی‌کار ننشسته و واقعا در حال ساخت بزرگ و بهترین Action/RPG این نسل بوده‌اند! در طول مبارزات هم‌زمان بازی شما قادر خواهید بود از میان چهار شخصیت قابل بازی سه نفر را انتخاب کرده و به دلخواه خود کنترل هر کدام از آن‌ها را در اختیار گرفته و میان آن‌ها سوییچ کنید. هر کدام از این سه شخصیت با نوار کوچکی در گوشه سمت راست تصویر به نمایش درآمده و نوارهای مربوط به HP, MP و Ex وضعیت هرکدام از آن‌ها را نشان خواهد داد. منوی دستورات (Command) نیز که یکی از بخش‌های جدایی ناپذیر این سری است با چهار گزینه Item, Summon, Magic و Ex-Arts در انتظار گیمرهاست و خبر از حضور سامون‌های محبوب سری و همچنین بازگشت Limit Break در این عنوان را می‌دهد! اما سورپرایز بزرگ دیگر Versus حضور World Map در بازیست که علاوه‌ بر اینکه گیم‌پلی بازی را از خطی و یکنواخت بودن نجات می‌دهد به گیمرها اجازه می‌دهد در داخل آن گشت زنی کرده و با انواع و اقسام وسایل نقلیه تفریح کنند. از جمله این وسایل می‌توان به کشتی هوایی و ماشین اشاره کرد که تاکنون حضور آن‌ها در داخل بازی تایید شده است. در نهایت می‌توان گفت Final Fantasy Versus XIII بزرگترین سورپرایز SE برای کنسول PS3 است که علی رغم تمام بدقولی‌های پی در پی سازندگان برای نمایش بازی هنوز چشمان بسیار زیادی خیره به آن است. هرچند واقعا با اطمینان نمی‌توان گفت اما سال آینده به میزبانی این عنوان بزرگ و خوش ساخت قطعا سال بزرگی برای طرفداران سری Final Fantasy و بازی های نقش آفرینی است!
———————————————————–
احسان: من که واقعا فکر نمیکنم این بازی عرضه بشه!
فردین: دیگه رسما جو ملت رو به لب آوردن. واقعا معلوم نیست چه بلایی داره این بازی میاد. برای کسانی مثل من که اصلا سری FF بازی نکردن، این بازی قرار بود استارتی باشه برای ما که با این سری آشنا بشیم اما تاخیرات مکرر و پنهان کاری های شرکت معلوم نیست چه فرآورده ای به ما تحویل بده!
فرنود: فکر میکنید کی عرضه میشه؟ نظر شما چیه؟
ماکان: سال‌های عمر ما یکی پس از دیگری سپری شده و می‌گذرند اما متاسفانه این عنوان زیبا کماکان در لیست “برترین‌های سال X” جا خوش کرده است و گویا قصد تشریف فرمایی ندارند! بدقولی سازندگان و تاخیر‌های پی در پی برای نمایش کامل و عرضه Versus آنقدر زیاد و عادی شده است که تقریبا عموم گیمرها و حتی طرفداران سرسخت مجموعه نیز به غیبت این عنوان بزرگ در تمام نمایشگاه‌ها عادت کرده‌اند و Versus به پایه ثابت این لیست‌ها تبدیل شده است! در نتیجه حتما از دیدن دوباره این عنوان در لیست بهترین‌های سال آینده سایت بازی سنتر تعجب نکرده و اگر نظر مرا بخواهید از دیدن آن در لیست سال آینده نیز نباید چندان متعجب شوید! نقل است:
مریدان نومورا را پرسیدن: کی Versus عرضه کنی؟
گفتند: عرضه خواهم کرد!
گفتند: کی؟
گفتند: سه، پنج، ده سالی مرا فرصت دهید و من این Versus عرضه کنم.
گفتند: ای استاد! هشدار که وقت تنگ است و آفتاب عمر ما بر لب بام است و روز ما به سوی شام می‌رود و این سال و دو سال و سه، پنج، ده سال، چون سپری شود، ما نیز سپری شده باشیم، رحمت خدای بر ما باد.
گفتند: هیچ تعجیل در کار نیاورید که من همچنان بر سر پای و پیمان بباشم و هیچ نجنبم از جای خویش و این‌ها همه به سامان کنم و صد البته Versus بر شما عرضه دارم. باری، به زودی؛ اما نه به این زودی!,

,,29) Far Cry 3,سازنده: Ubisoft Montreal
ناشر: Ubisoft Montreal
X360, PS3, PC

به جرات می توان سال 2004 را بزرگ ترین سال در ژانر FPS دانست، سالی که قرار بود عناوینی نظیر HL2 و DOOM III پس از سال ها انتظار به بازار عرضه شوند، اما در این بین یکی استودیوی گمنام آلمانی عنوانی را عرضه کرد که همه را متحیر کرده و پا به پای بزرگان رقابت کرد . Farcry اولین عنوان Crytek بود که با گیم پلی غیر خطی، محیط های وسیع و گرافیک بی نظیر خود به سرعت به یکی از بزرگترین نام های این سبک تبدیل شد، اما پس از بازی نخست Crytek با جدایی از Ubisoft و کار بر روی عنوان جدید به نام Crysis از این سری خداحافظی کرد و کار ادامه ساخت این IP به استودیوی Ubisoft Montreal سپرده شد . ادامه رسمی بازی در سال 2008 و با تبلیغات فراوان به بازار عرضه شد و با وجود نکات مثبت بسیار نتوانست موفقیت عنوان نخست را تکرار کند، گیم پلی بدون هیجان و پر از تکرار Farcry 2 باعث شد تا بسیاری از هواداران این سری نیز آن را به پایان نرسانند و انتقاد های تندی را علیه Ubisoft انجام دهند . اما امسال و در E3 2011 بدون شک Farcry 3 همه را شگفت زده کرد، بازی با کنار گذاشتن مناطق آفریقا بار دیگر به سواحل استوایی جنگل های سر سبز بازگشته است . دموی بازی در E3 آن چنان هیجان انگیز و پر زد وخورد بود که خاطرات خواب آور Farcry 2 را به دست فراموشی سپرد، در این بین معرفی یک شخصیت منفی روانی ( به معنای واقعی کلمه !) و رفتار جالب آن در طول بازی نیز باعث شد تا Farcry 3 یکی از برترین های نمایشگاه لقب گیرد. پس از آن هنوز ویدئو ها و تصاویر جدید زیادی که ما را از سایر نکات بازی مطلع کند به بیرون منتشر نشده، اما در صورت ارتقا بازی از نظر فنی و پیشرفت گرافیک آن در خور نام این سری می توان مطمئن بود Farcry 3 از هم اکنون یکی از مدعیان کسب عنوان برترین شوتر 2012 است .
———————————————————–
احسان: واقعا نمیدونم چرا نسخه دوم را نتونستم بیشتر از یک ساعت بازی کنم! امیدوارم به جو دوست داشتنی نسخه اول برگردیم.
امیر: به این شماره امیدوارم! به نظر میرسد سازندگان بازی از بازخوردهای نسخه قبلی بهره برده و این شماره را بهبود داده اند!
آریا: بعید میدونم بازی خیلی جالب و بزرگی بشه. شاید تک تک بخش هاش مثل گیم پلی و گرافیک و … خوب باشه ولی ترکیبشون احتمالآ یه بازی خیلی کلیشه ای رو میسازه.
برهان: نسخه دوم که به نظر من یک شکست کامل بود و اگه این نسخه هم همون روند رو طی کنه به انتهای همون مسیر میرسه اما فکر کنم سازنده ها از شکست هاشون درس گرفته باشند!
سینا: انگار یوبی سافت یه دور نشسته Crysis رو بازی کرده، بعد اومده FC3 رو ساخته! شباهت نمایش E3 با شاهکار کرایتک خیلی زیاد بود. به هر حال الگوبرداری چیز بدی نیست. امیدوارم حداقل کیفیتش هم مثل اون شاهکار بشه.
صادق: نمیدونم چه تاکیدی هست که این ام رو یوبی باید حتماً له کنه؟ آیا کافی نبود سری ریمن؟ نکنی آقا! چر هر عنوانی میرسه باید خراب کنید؟ چند نسخه می خواید بسازید تا بعد از اون تصمیم بگیرید که یک دونه بازی درست و حسابی با این نام در حد نسخه ی اول عرضه کنید؟
محمد حسین: گول نمایش های بازی رو نخورید. این بازی هیچ موقع نمی تونه خاطره شماره اول رو زنده کنه.,

,,28) Metro: Last Light,سازنده: 4A Games
ناشر: THQ
X360, PS3, PC

استودیو های اروپای شرقی و به خصوص روسی همیشه از پیشتازان ساخت عجیب ترین FPS های بازار هستند! از S.T.A.L.K.E.R گرفته تا Cryostasis همیشه جو مخوف و خاص شوترهای روسی زبانزد همه است اما برخی مشکلات ساختاری، باگ های پرتعداد و نقص هایی در گیم پلی و از همه مهمتر عامه پسند نبودن آن ها باعث می شود تا نتوانند خود را در بازار جهانی به صورت چشم گیری مطرح کنند . اما سال 2010 با عرضه عنوانی با کیفیت از سوی 4A Games تا حدودی این مسائل زیر پا گذاشته شد و Metro 2033 همراه با حمایت های همه جانبه THQ تبدیل به یک عنوان موفق و البته ناب شد که روح تازه ای را نیز به کالبد خسته از تکرار ژانر FPS دمید، Metro با اتمسفر مهیب و گیرای خود، داستانی قوی، نوآوری های بسیار در گیم پلی و گرافیک چشم نواز و سطح بالای خود به یکی از بهترین شوترهای 2010 تبدیل شد اما برخی مشکلات همیشگی بازیسازان روسی (که این دفعه اوکراینی هستند!) نظیر باگ های متعدد مانع از آن شد تا 2033 یک شاهکار تلقی شود. حال 4A با پشتوانه موفقیت های عنوان قبلی دست به ساخت اثر بلندپروازانه ای زده که بنابر شواهد موجود می تواند به یکی از برترین های سبک خود تبدیل شود. نمایش بی نظیر بازی در E3 2011 و گیم پلی سریع و نفس گیر آن که در عین وفاداری به اتمسفر خاص عنوان اول؛ به افزایش جذابیت های آن کمک کرده در کنار جلوه های بصری بی نظیر آن چه از لحاظ هنری و چه از لحاظ تکنیکی باعث می شود تا مطمئن شویم Last Light یکی از بزرگان 2012 خواهد بود.
———————————————————–
امیر: نسخه قبلی واقعا بی نظیر، جالب و سرگرم کننده بود. این شماره گویا فراتر از نسخه قبلی است. از نظر من حداقل باید بین رتبه های 10-20 این لیست قرار می گرفت!
سینا: نمایش E3 بازی نفس گیر بود. فقط اگه یه کم از استایل بازی سازای روسی و گیم پلی خشکش فاصله بگیرن، خیلی بهتر میشه.
محمد حسین: یکی از FPS هایی که کلون COD نیست! فقط هوش مصنوعی دشمن ها رو درست کنن. 2033 واقعا از این نظر داغون بود!,

,,27) Prey 2,سازنده: Human Head Studios
ناشر: Bethesda Softworks
X360, PS3, PC

عناوین کمی در صنعت بازی را می توان یافت که 8 سال در دست ساخت بوده باشند! اما Prey یکی از آن عناوین است، بازی که در سال 1998 معرفی شد اما مراحل ساخت آن چنان به طول انجامید که در سال 2006 منتشر شد. Prey یک عنوان استثنایی و خاص بود که با ایده های بکر و ناب خود تاثیر زیادی بر سبک FPS گذاشت به طوری که ایده ی Portal ها اولین بار در این بازی مطرح شد و Valve آن چنان آن را بسط داد که منجر به شاهکاری همچون Portal 2 شد .علاوه بر این Tommy شخصیت اصلی بازی با قابلیت های جالبی نظیر Spirit Walk و Death Walk به یک کرکتر محبوب تبدیل شد . اما امسال در اتفاقی عجیب شرکت Bethesda خبر از به دست آوردن حقوق این سری داد و اعلام کرد سازندگان بازی نخست یعنی Human Head Studios در حال ساخت بازی با نسخه ارتقا یافته ای از موتور افسانه ای Id Tech 4 هستند. بر خلاف عنوان نخست شخصیت بازی Tommy نیست و یک جایزه بگیر بین سیاره ای (!) جایگزین وی شده است، هنوز اطلاعات چندانی از داستان بازی در دست نیست اما بنابر اعلام سازندگان، Tommy نیز در داستان بازی به ایفای نقش خواهد پرداخت و قسمت مهمی از حوادث بازی پیرامون شخصیت وی خواهد بود، نمایش رسمی بازی در E3 2011 و تریلر بسیار زیبایی که از آن منتشر شد نوید یک عنوان اکشن جذاب را می دهد که با توجه به صحبت های سازندگان یک شوتر خطی نبوده و قابلیت انتخاب ماموریت های مختلف در آن مهیاست، با توجه به مشاهداتی که تاکنون داشته ایمPrey 2 یک عنوان سطح بالا و جذاب است که این بار برخلاف عنوان نخست، اسیر اشتباهات سازندگان خود نشده وسعی دارد نام خود را به عنوان یکی از برترین شوترهای سال به ثبت برساند.
———————————————————–
احسان: با اینکه از عرضه نسخه اول مدت ها میگذرد اما هنوز هم بسیاری از صحنه های بازی جلوی چشمان من هستند. جو بازی واقعا عالی بود.فقط امیدوارم خاطرات خوب نسخه اول خراب نشوند.
آریا: نمایش بازی توی E3 باعث شد دیگه برام عیبی نداشته باشه که با نسخه قبلی زمین تا آسمون فرق داره !
سینا: بسیار به بازی امیدوارم. اگه به چیزهایی که تا الان گفتن به درستی عمل کنن با یک دنباله ی عالی طرفیم.
صادق: وقتی تریلر بازی رو دیدم، با خودم گفتم اگه نمینوشت اسم بازی Prey هستش، آیا امکان داشت من بفهمم این بازی ادامه ای بر نسخه ی قبلیه؟ اصلاً سازنده اومده بازی رو ریخته پایین از نو جمع کرده. حال و هواش برام خیلی شبیه Rage بود. برداشت بد نکنید. منظورم اینه که مثل ریج خیلی بخش تفنگ بازیش خوب در اومده بود.,

,,26) Guild Wars 2,سازنده: ArenaNet
ناشر: NCsoft
PC

Guild Wars را می توان بزرگترین ساخته‌ شرکت ArenaNet دانست که در انحصار PC می باشد. این بازی که در دسته‌ بازی های Action RPG قرار می گیرد یکی از بهترین نقش‌ آفرینی‌های چند سال اخیر بود که در طول چندین سال به وسعت آن افزوده گشت. در سال 2007 اولین زمزمه‌های ساخت بازی به گوش رسید، هواداران بازی به شدت در جستجوی اطلاعاتی از این بازی بودند، با این حال ArenaNet آن چنان اطلاعاتی از بازی را ارائه نمی داد و حتی در E3 2011 حضوری نداشت. اما در نهایت و پس از انتظارات فراوان، در نمایشگاه Gamescom با دستی پر به طرف هوادارن خود بازگشت. در این نمایشگاه بالاخره هواداران دو آتشه‌ بازی موفق شدند تا برای اولین بار دمویی از این بازی را تجربه کنند. بازیکن موظف است تا اعضای گروه منحل شده‌ Destiny’s Edge را دوباره متحد کند تا با استفاده از قدرت آنها مسن‌ترین اژدهای Undead که با نام Zhaitan شناخته می شود را نابود کنند. در این بازی شما قابلیت انتخاب 5 نژاد را دارا می‌باشید و در کنار این، 8 نوع حرفه نیز برای انتخاب در اختیار دارید. شخصیتی که در شماره اول این بازی برای خودتان ساخته بودید دیگر در این بازی نمی توانید وارد کنید؛ زیرا که محیط بازی دگرگون شده و داستان بازی 250 سال بعد از شماره قبلی اتفاق می‌افتد. با این حال نامی که شما برای کارکتر خود در شماره‌ قبلی انتخاب کرده بودید ذخیره شده و می توانید نام او را برگزینید. در کنار این تغییر، شیوه‌ حرکت دادن کارکتر با استفاده از کلیک کردن از بازی حذف گردیده است. 2 سلاح جدید یعنی Rifle و Pistol به مجموع سلاح‌های دوربرد در بازی اضافه گشته و بدیهی است که با گذشت 250 سال وجود چنین سلاح هایی دور از انتظار نیست. برای بازی در دنیای Guild Wars لازم نیست که حتما عضو گروهی باشید و می توانید به صورت انفرادی بازی را به پیش ببرید. Guild Wars 2 بدون تردید از برترین عناوین نقش آفرینی سال آینده به حساب می آید.
———————————————————–
امیر حسین: به نظر میرسه با بازگشت این بازی و غولی مثل Star wars سال 2012 پرترافیک ترین سال برای MMO های مطرح خواهد بود ، Mists of panderia حداقل در برابر GW 2 کار سختی پیش رو خواهد داشت .
صادق: فکر می کردم اکشن آرپی جی ئه. خوب حالا که ام ام اوئه خیلی به من دخلی نداره….
علی: ای کاش یه مُد سینگل هم میزدن تنگش.واقعا پتانسیل این بخش رو داره.,

,,25) Ghost Recon: Future Soldier,سازنده: Ubisoft Paris
ناشر: Ubisoft
X360, PS3

سری Ghost Recon یکی از فرنچایزهای قدیمی یوبی سافت و تام کلنسی است که شماره اول آن در سال 2001 منتشر شد. البته این سری در نسل قبل بیشتر روی کنسول Xbox و PC خوب ظاهر شد و نسخه های PS2 و Gamecube آن به کیفیت PC و Xbox نبودند. یوبی سافت با شروع این نسل نسخه جدیدی از سری Ghost Recon با نام Advanced Warfighter را منتشر کرد. این بازی سری Ghost Recon را بیش از پیش به همه معرفی کرد و بهترین کیفیت این سری را تا آن موقع داشت. این روند با Advanced Warfighter 2 نیز ادامه پیدا کرد و بسیاری از طرفداران سبک تاکتیکال شوتر را به خود جذب کرد. نکته جالب این است که نسخه PC این بازی در نمای اول شخص، و نسخه های کنسولی سوم شخص بودند و هر کدام گیم پلی متفاوتی را ارائه می دادند.
اما از سال 2007 تا به حال به جز یک نسخه مخصوص برای 3DS بازی دیگری از این سری منتشر نشده است. در سال 2009 یوبی سافت اعلام کرد Ghost Recon جدیدی با نام Future Soldier در دست ساخت است. داستان بازی های Ghost Recon همیشه در آینده ای نزدیک اتفاق می افتاد و FS نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود. داستان بازی در سال 2024 و در کشورهای خاورمیانه، آسیا و همین طور نروژ جریان دارد. برخی نیروهای ناسیونالیستی روسیه را به دست گرفته اند و شما باید با آنها مبارزه کنید. گروهی که شما در اختیار دارید گروهی 4 نفره، شامل یک کماندو، یک تک تیرانداز، یک متخصص اکتشاف و جاسوسی و یک مهندس تکنیکی است. گیم پلی سری Ghost Recon همیشه بر مبنای دستورات تاکتیکی بوده و یک شوتر محض و Run and Gun محسوب نمی شده است. در این سری معمولا باید با فکر و تاکتیک جلو رفت، تا با اتکا به سرعت انگشتان دست! قابلیت های جدیدی به FS اضافه شده از جمله سنگرهای تخریب پذیر و قابلیتی به نام Optical Camouflage که در آن برای مدت کوتاهی نامرئی می شوید. یکی از قابلیت های جالبی که در E3 2011 معرفی شد، پشتیبانی آن از کینکت است. یکی از آن ها توانایی شخصی سازی و Costumize اسلحه با دست خود است که آپشن های بی شماری را در اختیار شما قرار می دهد و حتی تک تک قسمت های درونی یک اسلحه را می توانید با دست خود عوض کنید و اسلحه بهتری بسازید. از فرمان های صوتی کینکت نیز در این قسمت استفاده شده است. حتی بخشی تمرینی و مخصوص برای کینکت طراحی شده که کنترل کامل آن با کینکت انجام می شود. در این بخش با باز و بسته کردن دست شلیک می کنید، خشاب عوض می کنید، با بردن دست به پشت و برگرداندن اسلحه عوض شده و …. البته اینها اکثرا جنبه تفریحی و تنوع داشته و گیم پلی اصلی بازی ربطی به کینکت ندارد. در هر صورت، بالاخره بعد از 5 سال نسخه ای اصلی از سری Ghost Recon عرضه می شود و بسیاری از طرفداران شوترهای نظامی و تاکتیکی چشم به راه آن هستند. باید دید یوبی سافت می تواند طرفداران GR را راضی کند یا خیر.
———————————————————–
امیر: مدت زیادیست که منتظر عنوانی از این مجموعه هستم. به نظر میرسد عنوانی درخشان خواهد بود.
برهان: یکی از بازی هایی که خیلی منتظر هستم تا تجربه بکنم و امیدوارم که همونی بشه که من می خوام!
سینا: تنها نگرانی من از سیستم Camouflage بازی است که مبادا بیش از حد بازی رو آسون کنه. Future Soldier مطمئنا یکی از بهترین بازی های 2012 میشه. البته اگه به قسمت تاکتیکالش بی توجهی نشه.
محمد: AW1 , 2 که واقعا برام عالی بودن، این شماره هم مطمئنا یه بازی عالی خواهد شد.
محمد حسین: این هم مثل بقیه فرنچایز های یوبی مثل اینکه بیش از حد پرته! این نسل بازیی نبود که یوبی توش دست ببره و خرابش نکنه!,

,,24) Escape Plan,سازنده: Fun Bits
ناشر: SCE
PS Vita

با معرفی شدن PS Vita از سوی Sony چشمان زیادی به سوی این کنسول دستی چرخید. کنسولی که تبلیغات خوبی برای آن انجام شد و اتظارات را بسیار بالا برد. سونی نیز از همان ابتدای معرفی کردن این کسنول بازی های تراز اول زیادی را برایش معرفی کرد. یکی از این عنواین بازی خلاقانه و زیبای Escape Plan بود. Escape Plan بازیی است که مراحل توسعه خود را زیرنظر توسعه دهندگان Fat Princess طی می کند. اگر با عنوان Fat Princess آشنایی داشته باشید، پس حتماً می دانید بازی “نقشه فرار” نیز قرار است همان مسیر را پیش گیرد و به عنوانی تحسین شده مبدل گردد. نقشه فرار از همان لحظه معرفی توانست نظرات مثبت زیادی را با خود همراه کند. سبک گرافیک و سکو بازی ها همگی بسیار زیبا و خلاقانه طراحی شده بودند. شما در این بازی در نقش Lil و Laarg قرار دارید. اما هدف چیست؟ فرار، بله فرار به هر قیمتی که شده. شما می توانید چاق شوید، لاغر شوید و… هر کاری که لازم است را برای گذشتن از موانع انجام دهید. اگر زیاد لاغر شوید ممکن است درون هواکش کشیده شده، و تکه تکه شوید. اگر هم زیاد چاق شوید ممکن است سقف را خراب کنید. اما این ها همه تنها بخشی از یک نمایش کوتاه در Gamescom 2011 آلمان می باشد و این بازی توانسته است با یک نمایش بسیار کوتاه عاشقان زیادی را برای خودش پیدا کند. پس اگر شما نیز از دوست داران عناوین پلتفرمر دو بعدی می باشید، بر شما واجب است تا از هم اکنون به فکر خریدن یک PS Vita برای انجام این بازی و دیگر بازی هایی از این دست که بر روی ویتا عرضه خواهند شد باشید.
———————————————————–
احسان: امیدوارم این بازی بنیانگذار بازی های خلاقانه و ارکید جذاب برای ویتا باشد.
آریا: یک بازی دوست داشتنی با گیم پلی جالب و سبک هنری با کلاس ! جزو واجبات هر خریدار Vita !
برهان: بازی که کارکترهاش به تنهایی من رو عاشق خودش کرد و بماند که چه گیم پلی خفنی هم داره!
صادق: از همین امروز برای خرید یک دستگاه ویتا تصمیم بگیرید. اینم از هایپ ما و حلال شدن پولی که از سونی برای تبلیغات گرفته بودم. واقعاً با خودمو رو راست باشیم، آیا این بازی رو ضعیف دیدید؟ سر تا پای بازی پر از خلاقیت هستش. نوآوری نمیگم فقط خلاقیت و چیدن درست تمام المان های قدیمی برای ساخت یک بازی جدید.
فرنود: این بازی همونیه که من میخوام. از الآن میتونم خاطرات خوبمو باهاش ببینم!
محمد حسین: از همون دقایق اول دموی بازی ازش خوشم اومد و به نظرم به یکی از بهترین عناوین ویتا تبدیل میشه.,

,,23) Dota 2,سازنده: Valve Software
ناشر: N/A
PC

اگر هنوز گذرتان به گیم نت ها بیفتد مطمئنا نام DOTA را بارها خواهید شنید، نامی که بخش عظیمی از خاطرات گیمرهایی به سن و سال من را تشکیل می دهد. در سال 2003 Blizzard با عرضه War Craft III پس از سال ها روح تازه ای به مبارزات استراتژی هم زمان دمید و مردم بسیاری را از سراسر دنیا در طی مبارزاتی نفس گیر برابر هم قرار داد، مطمئنا لذت کنترل قهرمانانی چون آرتاس یا ایلیدن هر کسی را علاقه مند به استفاده مکرر و البته با دقت از آنان در طول نبرد می کرد و این فکر را به ذهن ها متبادر می ساخت که چه می شد اگر می توانستیم زمان بیشتری از آن ها استفاده کنیم؟ این فکر به سرعت با خلاقیت چند جوان در شرکتی کوچک به نام Ice Frog پیشروی کرد و این چنین بود که یکی از محبوب ترین Mod های تاریخ متولد شد، Defense of the Ancients آنقدر محبوب شد که حتی روی بخش چندنفره معمولیWC III هم تاثیر گذاشت و آن را به حاشیه راند. اما ماجرا از جایی عجیب تر می شود که چند ماه پیش Valve با اعلام خبر خرید Ice Frog همه را شوکه کرد، شریک قدیمی Blizzard با پیوستن به Valve شایعات بسیاری را حول خود و پروژه مشترک بعدی ایجاد کرد تا آن جا که Valve رسما اعلام کرد با در اختیار گرفتن حقوق نام تجاری Dota با همکاری Ice Frog در حال ساخت ادامه این بازی و البته این بار به صورت یک عنوان مستقل و کامل است. DOTA 2 با استفاده از موتور قدرتمند شرکت والو یعنی Source Engine در دست ساخت بوده و با ارائه بیش از 100 قهرمان و جادو ها و قدرت های متنوعی که بسیاری از آن برگرفته از بازی نخست هستند به ریشه های خود وفادار خواهد بود، اما به خاطر عدم امکان استفاده از شخصیت های بلیزارد Valve با خلق شخصیت هایی جدید که شباهت هایی نیز به قهرمانان بازی نخست دارند قول تجربه ای لذت بخش را به هواداران قدیمی داده است .نظرات مثبت کسانی که بازی را به دعوت Valve و از طریق Steam انجام داده اند نشان می دهد Dota 2 یک عنوان سطح و بالا و کم نقص است که به پشتوانه سازندگان آن و نام پر افتخار Valve می تواند به یکی از برترین های 2012 تبدیل شود.
———————————————————–
احسان: قسمت دوم مواد مخدر دنیای گیم در راه است! آن هم توسط سازندگان جدیدی که سابقه ایشان حرفی برای گفتن باقی نمیگذارد.
سینا: نام VALVE رو که پشت بازی میبینم، از موفقیتش مطمئن میشم.
صادق: شماره یکش یه مود عالی بود، شماره دوش هم حتماً یه بازی مستقل عالی میشه. شک نکنید و به دنیای DOTA سلام کنید.
علی: Valve این دو ساله حسابی کولاک کرده.مطمئنم این یکی هم فوق العاده از آب در میاد.,

,,22) Syndicate,سازنده: Starbreeze
ناشر: Electronic Arts
X360, PS3, PC

طی سال های گذشته عناوین ریبوت متعددی را مشاهده کردیم. برخی از آنها حقیقتا توانستند اعاده حیثیت کنند و به جایگاه اصلی خود بازگردند ولی برخی دیگر نا موفق بودند. صنعت فعلی بازی های رایانه بسیار پیچیده تر از گذشته شده است از این رو به علت ریسک بالای تولید IP های جدید و خطر ورشکستگی، اکثر شرکت ها روی به بهسازی IP های مطرح و شناخته شده خود آورده اند. بی شک موفقیت ها و جایگاه عنوان Syndicate بر هیچکس پوشیده نیست. عنوانی که به عقیده بسیاری جزو بهترین و محبوب ترین بازی های دنیای ویدیو گیم می باشد. Syndicate با نمای ایزومتریک و به سبک شوتر تاکتیکی در سال 1993 ساخته شد. مسئولیت ساخت این عنوان را Bullfrog Productions برعهده داشت و EA آن را منتشر کرد. در این عنوان بازیبازها کنترل تیم 4 نفره ای را بر عهده داشتند که به انجام ماموریت های مختلف می پرداختند. این ماموریت ها شامل ترور، آزادسازی گروگان ها، تسخیر پایگاه ها و تعقیب عوامل دشمن می شد. نکته جالب در مورد این بازی تسلیحات متنوع و جالب آن بود. از این رو بازیکنان با توجه به ماهیت هر یک از مراحل، تسلیحات مناسب را در اختیار داشتند. در نهایت می توان گفت Syndicate در آن زمان جزو بهترین و منحصر به فرد ترین بازی ها بود. طی دو دهه اخیر تقریبا Syndicate به خواب زمستانی فرو رفت و به جز یکی، دو عنوان نه چندان جدی و مهم، اثری از این بازی دیده نشد. حال از آن زمان 18 سال گذشته است و این بار EA قصد دارد با قدرت هرچه تمام تر، این عنوان را احیا کند. بدین منظور مسئولیت ساخت این بازی را به عهده استودیو خلاق و ماهر Starbeeze نهاده است. به نظر می رسد Starbeeze به طور کلی سبک بازی را دگرگون کرده و آن را به FPS تغییر داده است.
داستان بازی در سال 2069 جریان خواهد داشت. افراد روی کره زمین به صورت گروه های متعددی درآمده اند که توسط ابر سازمان Syndicate ها اداره می شوند. این سازمان تحول عظیمی در تعامل انسان ها با دنیای دیجیتال ایجاد کرده و این مهم توسط قرار دادن تراشه ای در بدن هر یک از افراد صورت می پذیرد. افراد پس از قرار دادن تراشه مخصوص به هر یک از این Syndicate ها، تحت حمایت آن در می آیند و متقابلا در ازای این عمل، مزایای بسیاری شامل حالشان می شود. اوضاع به همین منوال دنبال می شود تا اینکه سواستفاده برخی از مدیران و مقامات بلند پایه بر مردم آشکار می شود و هرج و مرجی عظیم شکل می گیرد. بازیکنان در نقش Miles Kilo – عضو Syndicateـی به نام Eurocorp – قرار خواهند گرفت. او یکی از پیشرفته ترین و حرفه ای ترین بیوکماندوهای سازمان می باشد که برای سرکوب اعتراضات مورد استفاده قرار می گیرد. اما روند بازی به همین سادگی نخواهد بود زیرا حوادثی روی می دهد که Miles را از فساد مقامات آگاه می سازد و او را سرشار از حس انتقام می کند. به نظر می رسد Starbeeze مدت زیادی است که بر روی این بازی تمرکز داشته و سعی کرده بازی را با بهترین کیفیت ممکن عرضه کند. با استناد به تریلرها و عکس های منتشر شده می توان گفت گرافیک بازی بسیار عالی خواهد بود. البته شایان ذکر است که بدانید طراحی و گرافیک هنری بازی در بالاترین سطح ممکن قرار دارد و اتمسفر جالبی را برای بازی به ارمغان آورده است. در مورد گیم پلی بازی اطلاعات زیادی در دسترس نیست تنها می توان به این نکته اشاره کرد که بازیکنان به واسطه چیپ تعبیه شده Dart 6 در Miles قادر خواهند بود تا از ابزارها و دستگاه های دیجیتال علیه دشمنانشان استفاده کنند. همچنین Syndicate از Co-op چهار نفره پشتیبانی خواهد کرد. در کل به نظر می رسد Starbeeze باری دیگر درصدد خلق شاهکاری دیگر می باشد، البته مسیر دشواری را پیش رو خواهد داشت زیرا علاوه بر جذب مخاطبین جدید، بایست رضایت طرفداران قدیمی Syndicate را نیز جلب کنند. بازی در فبریه سال بعد برای Xbox 360 ، PS3 و PC منتشر خواهد شد.
———————————————————–
امیر حسین: انتقادهایی از بازی مبنی بر شباهت زیادش به Deus EX وجود داره اما هر کس که آثار Starbreeze رو تجربه کرده باشه میدونه که این شرکت از مولف ترین سازندگان این صنعت هست ، Syndicate واقعا هیجان برانگیز به نظر میرسه ! در ضمن امسال شاهد دو Reboot از دو تا از برترین های تاریخ هستیم نبردی بین Syndicate و XCOM به نظر میرسه قدرت سندیکای جهانی بیشتر باشه.
آریا: با اینکه انتظارات اولیه ای که نسبت به یک بازی ساخته شده توسط Starbreeze داشتم رو برآورده نکرد ولی هنوز هم بهش امید زیادی دارم.
سینا: ویدئوهایی که از گیم پلی بازی اومده، نوید یه بازی فوق العاده دیگه رو از Starbreeze میده. این استودیو پشت هر بازی باشه، گیم پلیش تضمین شدست.
صادق: اصلاً نمیدونستم قدیم همچین بازی ای وجود هم داشته. پس از قدیما و خاطراتم با IP اصلیش خاطره نمی گم. اما این بازی مایه ی خوب بودن رو داره. حتی عالی شدن رو هم میشه درش دید.
محمد: Starbreeze استودیو بزرگی هست، این بازی هم قطعا یه بازی عالی از آب در میاد.
محمد حسین: FPS های استاربریز رو به هیچ عنوان نمی شه ازشون گذشت ولی کاش به جای این بازی سراغ ادامه دارکنس می رفتن.,

,,21) Twisted Metal,سازنده: Eat Sleep Play
ناشر: SCEA
PS3

“من اونو تو PS1 بازی کردم …. تو PS2 هم بازی کردم…. حالا دوست دارم تو PS3 هم بازی کنم.”
جمله بالا دیالوگی بود بین دو راننده که با هم حرف می زدند. سونی با نمایش این فیلم کوتاه در پایان E3 سال 2010 بعد از کش و قوس های فراوان بالاخره Twisted Metal را به طور رسمی معرفی کرد. عنوانی که مدتی قبل از کنفرانس شایعاتی از آن مبنی بر عرضه آن روی PS3 به وسیله مایکل پکتر شنیده شده بود. نسخه جدید از Twisted Metal مانند نسخه های قبلی مبارزه بین دو یا چند گروه از ماشین هاست که اغلب به سلاح هایی مرگ آور مجهز شده اند! همان طور که از قبل بر می آمد، Twisted Metal داستان خاصی را روایت نمی کند و مانند شماره های قبل مسابقه هایی برگزار می شود تا برنده آن بتواند آرزویی داشته باشد. همان گونه که می دانید جذابیت Twisted Metal به بازی چند نفره و رقابتی بر می گردد. در این شماره هم قابلیت بازی تا 16 نفر به صورت آنلاین وجود دارد. وجود حالت های مختلف از قبیل Team Death Match ، Last Man Standing و به ویژه Nuke که بیشتر از همه روی آن تمرکز شده، باعث گردیده تا انتظارات از بخش MultiPlayer بیش از پیش شود. در این شماره محیط ها هم کمی فرق کرده اند، محیط ها وسیع تر شده اند و قابلیت استفاده از آن ها بیش از پیش خودنمایی می کند. شما می توانید با راه های مخفی که پیدا خواهید کرد میان بر بزنید و دشمنان خود را غافل گیر کنید. این تنها بخشی از مزیت مپ های این شماره است، البته نباید از ماشین ها و وسایل نقلیه جدید گذشت. برای مثال Talon یک هلی کوپتر است که برای اولین بار بالگرد ها را به این سری بازی وارد کرده است. داشتن ماشین گان و هم چنین آهن ربا (که می تواند دوست یا دشمن رو بلند کند) از ویژگی های منحصر به فرد این هلی کوپتر است. در کل انتظار می رود تا Twisted Metal نمایش موفقی به عنوان یکی از محبوب ترین فرانچایز های سونی در سال 2012 میلادی داشته باشد.
———————————————————–
احسان: همه گیمر های بالای 20 سال اکنون بطور قطع خاطرات ماشین جنگی دوران PS1 را هیچ گاه از خاطر نخواهند برد! ماشین جنگی بازگشته ولی این بار با گرافیک بسیار بالاتر و یک تجربه آنلاین ناب! انتظار برای بازی سخته!
آریا: یه بازی مفرح و مهیج که با تاخیری که بهش خورد میتونه بهتر از قبل هم شده باشه.
فرنود: با اینکه نظرات منفی برای این بازی زیاده ولی من فکر میکنم خیلی خوب درستش کردن!
ماکان: تو این بازی یه ماشین بود که بیشتر به نظر می‌رسید دو تا چرخه که یه نفر می‌خواد به زور ان‌ها رو به هم بچسبونه! نمی‌دونم چرا وقتی ما بچه بودیم بهش می‌گفتیم تانک! خیلی دوست دارم ان تانکه هم تو بازی باشه!
محمد: جدا از اینکه فکر نمی کنم بازی بتوانه در حد عنوان های کلاسیک سری موفق باشه، ولی مطمئنا اون خالی بندی عظیم دیوید جفی تا مدت ها تو ذهن همه باقی می مونه!
محمد حسین: به ندرت طرف قسمت چند نفره بازی ها میرم . Twisted Metal به نظر یکی ازون عناوینی هست که نمی شه ازش گذشت و حتما باید تجربش کرد. ,

,16 تا 20,,20) Counter-Strike: Global Offensive,سازنده: Valve Software
ناشر: N/A
X360, PS3, PC

در دهه 90 میلادی شرکت Valve با مشاهده گسترش شبکه های مجازی، تصمیم گرفت تا پای بازی های شرکت خود را در این عرصه باز نماید. این شرکت در سال 1999 بازی Counter-Strike را تنها و تنها برای انجام به صورت چند نفره عرضه نمود. در این بازی با تاثیر پذیرفتن از شرایط زمان خود، شما در دو گروه تروریست و گروهان ضد تروریست در یک نقشه به بازی می پرداختید. این بازی به دلیل واقعیت پردازی هایش به سرعت توانست جا پای خود رو در میان طرفداران بازی های چند نفره محکم کند. اما این روند ادامه پیدا نکرد و با عرضه ی عنوانی مانند Haloو Call Of Duty این بازی نیز به سرعت به خاطرات پیوست، و دیگر شاهد عرضه عنوانی از بازی کانتر نبودیم. بازی هایی که چندان واقعیت پرداز نبودند و عمدتاً به خاطر تداعی کردن خاطرات کانتر توانستند طرفدارانی را برای خود دست و پا کنند، خیلی سریع جای این عنوان محبوب را گرفتند. اما با گذشت سالیانی نسبتاً طولانی بار دیگر Valve قصد دارد با عرضه عنوانی دیگر از بازی کانتر جایگاه از دست رفته خود را در میان طرفداران بازی های تحت شبکه آن هم از نوع FPS باز گرداند. سال پیش که تمام طرفداران Valve منتظر خبر هایی از Half Life 3 بودند، این شرکت هیچ خبری از این بازی را اعلام نکرد، اما برای آنان سورپرایزی بسیار عظیم داشت: “عنوان کانتر باز می گردد”. والو با معرفی کردن Counter-Strike: Global Offensive بسیاری از بازکنان را خوشحال کرد و آنان را به خاطرات سال های نه چندان دورشان با بازی کانتر برد.
در این نسخه Valve با نگه داشتن هسته اصلی بازی که واقع گرایی بود، بازی را با موتور بهبود یافته Half Life2 گسترش می دهد. در این نسخه نیز مانند عنوان کلاسیک، شما در دو گروه تروریست و گروهان ضد تروریسم دسته بندی می شوید و به بازی می پردازید. این نسخه نیز همچنان دارای یک وجه تمایز نسبت به سایر شوتر های امروزیست، در این بازی خبری از قابلیت های پزشکی و بازگرداندن افراد به زندگی وجود ندارد، همچنین شما با چند تیر ساده خواهید مرد و خبری هم از دوباره شروع کردن بازی وجود ندارد. شما پس از مردن باید تا پایان آن دست از بازی بیرون بمانید و بازی کردن سایرین را مشاهده نمایید. در این شماره رتبه بندی نیز اضافه شده، و شما بر اساس مهارتتان رتبه دریافت خواهید کرد. همچنین به لطف موتور جدیدی که برای ساخت این بازی به کار گرفته شده، شما در نقشه هایی مانند Dust تنها نام گرد و غبار را مشاهده نخواهید کرد، بلکه آنها را در هوا نیز خواهید دید. البته نگران نشوید این بازی همچنان برای اکثر سیستم های امروزی قابل اجراست، و شما نیازی به بهبود رایانه هایتان برای اجرای این بازی نخواهید داشت. در آخر نیز Valve اسلحه های جدیدی را برای بازی معرفی کرده است. کوکتل مولوتوف، ماشین گان های سبک و اسلحه های الکتریکی. همه چیز برای تفریح وجود دارد. خود را برای مهمانی بزرگتری نسبت به نسخه ی قبلی آماده کنید. این بازی برای ربع اول سال 2012 برای پلتفرم های PC,PS3و Xbox360 در نظر گرفته شده است.
———————————————————–
احسان: کانتر جدید! گیم نت ها منتظر باشید ! مشتری های جدیدی می آیند! و مشتری های قبلی باز میگردند!
امیر حسین: لذت شنیدن دوباره ی “Terrorists Win ” به تنهایی باعث میشه CS : GO به یه شاهکار برای هر کانتر باز قدیمی ای تبدیل بشه ! فراموش نکنید این بازی میتونه همونقدر شگفت انگیز عمل کنه که امسال Portal 2 عمل کرد.
آریا: تکرار موفقیت های بی نظیر CS که محاله. باید منتظر بمونیم و ببینیم نسخه جدید بالاخره میتونه جایگزینی برای بازی 12 سال پیش بشه یا نه.
برهان: یاد اون دورانی که میرفتیم گیم نت بخیر!
صادق: کانتر همیشه کانتره و توش نوآوری نیازی نست. فقط یه باز سازی با موتور جدید کافیه. البته بدم نمیاد ببینم چطوری چند نفر با دوتا آنالوگ می خوان جلوی من با موس و کیبرد رو بگیرم. یه طورایی از همین الان براتون کری خونی رو آغاز می کنم.,

,,19) The Darkness II,سازنده: Digital Extremes
ناشر: 2K Games
X360, PS3, PC

سال 2007، کنسول های تازه وارد به صورت انبوه توزیع شدند و نبرد تنگاتنگی میان عناوین انحصاری و مولتی پلتفرم جهت به دست آوردن سهمی از بازار شکل گرفت. اوضاع به همین منوال ادامه داشت و عناوینی همانند Halo 3 , Orange Box , Bioshock , Mass Effect بیشتر مورد توجه رسانه ها بودند ولی، عده ای هم چنان به صورت زیر چشمی The Darkness را تحت نظر داشتند؛ این بازی توسط شرکت خوش نام Starbeeze ساخته می شد. از همان ابتدا، تریلرها و عکس های بازی نوید یک بازی هیجانی و عجیب به همراه تمی تاریک را می دادند. داستان بازی مملو از حس انتقام و عشق بود. بازی روایتی از زندگی جکی استاکادو بود که بعد از روی دادن حوادثی قدرت عجیبی را بدست آورده و با استفاده از آن، نیروی تاریکی را تحت فرمان خود در می آورد. این قدرت ها گیم پلی بازی را جذاب کرده بودند. شاخک های قدرتمند و مرگبار جکی که از شانه اش بیرون زده بودند، می توانستند در کثری از ثانیه دشمنانش را پاره پاره کنند. همچنین موجوداتی شبیه به سگ به نام Darkling در خدمت جکی بودند تا به پیش روی او کمک کنند. The Darkness هر آن چه جهت تبدیل شدن به یک IP بزرگ نیاز بود را به معرض نمایش گذاشت. داستانی عالی، موسیقی های بی نظیر، گیم پلی جذاب، اتمسفری منحصر به فرد و گرافیکی عالی تنها بخشی از ویژگی های بارز و مثبت بازی بودند. این عنوان مورد استقبال بازیکنان قرار گرفت و تجربه نابی را برای آنها به ارمغان آورد اما شایان ذکر است که بدانید آن چنان که شایسته بود، امتیازات و نقدهای درخوری کسب نکرد.
حال بیش از 4 سال از عرضه The Darkness می گذرد و زمان زیادی تا عرضه نسخه دوم آن نمانده است. پس از سال ها انتظار بالاخره The Darkness 2 معرفی شد ولی آن چنان که انتظار می رفت طرفداران بازی خوشحال نشدند. وظیفه ساخت و توسعه این نسخه بر عهده Digital Extremes می باشد. همین مورد باعث نگرانی طرفداران مجموعه شد ولی مسئولین 2K Games بیان کردند که DE به نحو احسن مسئولیت محول شده را انجام خواهد داد. بازی شباهت زیادی به نسخه اول خود دارد، اولین تغییر محسوس گرافیک بازی می باشد که تا حدی طراحی Cell-Shade در آن به کار رفته است. گیم پلی بازی سریع تر شده و بازیکنان قادر خواهند بود تا از 2 شاخک و 2 اسلحه به صورت هم زمان استفاده کنند. Darkling این بار نقش عمده تری دارد، او می تواند موانع مسیرها را از میان بردارد، دشمنان را شکنجه کند، آنها را تهدید به مرگ کرده و با اسلحه آن ها را مورد هدف قرار دهد. جکی این بار مصمم تر و ترسناک تر به نظر می رسد، او کنترل کاملی بر محیط پیرامونش دارد و به راحتی می تواند ده ها دشمن را از بین ببرد. به عنوان مثال او از درب ماشین ها به عنوان سپر استفاده می کند. وقایع این نسخه 2 سال بعد از شماره اول جریان خواهد داشت. حال جکی توانسته با استفاده از قدرت های عجیبش، به عنوان رئیس خانواده مافیایی Franchetti شناخته شود. او نمی تواند خاطرات مرگ نامزدش Jenny Romao را فراموش کند از این رو بسیار عصبی، پریشان و غیر قابل پیش بینی شده است. در مورد داستان به همین توضیحات کوتاه بسنده می کنیم. به هر حال DE کار سختی پیش روی دارد و موفقیت این شماره منوط به تلاش و کوشش مضاعف آن ها می باشد. بازی برای Xbox 360 , PS3 و PC در تاریخ 7 فبریه سال 2012 عرضه خواهد شد.
———————————————————–
احسان: یک بازی فوق العاده جذاب! داستان و نو آوری های نسخه اول بسیار خوب بودند امیدوارم بازی کمی ترسناک تر شود.
برهان: نسخه اول و مشاهده حالت های روانی جکی خیلی برام جالب بود و فکر کنم که از نسخه دوم هم خوشم بیاد و بتونم باهاش کنار بیام.
امیر حسین: هیچ بویی از شاهکار قبلی نبرده ، اما عنوان با کیفیتی خواهد بود ، طرفداران بازی قبل به جای این به Syndicate دل ببندید.
آریا: نمایش های بازی تا اینجای کار خیلی عالی بوده و با اینکه بعیده تجربه نسخه اول تکرار بشه ولی احتمالآ بازی خیلی خوبی از آب درمیاد.
سینا: شاید خیلی ها از سل شید شدنش ناراحت باشن، ولی من برخلافشون خیلی خوشم اومده. مطمئنم بازی خوبی از آب در میاد.
فردین: دارکنس از اولین بازی این نسل بود که جو سنگین کامیک بوک های این شخصیت عصبانی رو به صورت بازی برای ما به ارمغان آورد. بعد از تغییر گرافیک این بازی از حالت رئال به CellShade کمی نا امیدی در دل طرفداران بازی ایجاد شد. احتمال اینکه این بازی نتونه مثل شماره قبلی خودش باشه هست، اما باز هم باید منتظر بود.
محمد: شماره اول یه تجربه بی نظیر بود ولی به نظرم این شماره اصلا نمی توانه اون حس و حال شماره قبل رو واسم تکرار کنه.
محمد حسین: هیچ احساس خوبی در مورد این بازی ندارم. یه بازی معمولی که اصلا نمی تونه خاطره شماره اول رو زنده کنه.,

,,18) Darksiders II,سازنده: Vigil Games
ناشر: THQ
X360, PS3, PC

زمانی که چهارمین قفل باز شود، صدای چهارمین سوار را می شنوم که می گوید “بیا و تماشا کن!”. هنگامی که تماشا می کنم، اسبی کم رنگ را خواهم دید! سوارکارش مرگ نام دارد، و هیداس در نزدیکی وی حرکت می کند. او قدرتی فراتر از کشتن با شمشیر دارد. او با طاعون و قحطی می کشد، با فرشتگانی وحشی که در زمین دارد. – کتاب ششم انجیل، وحی، 7-8″
شماره نخست بازی Darksiders در سپتامبر 2010 عرضه شد، و توانست به موفقیت خوبی دست پیدا کند. این بازی که در فضایی آخر الزمانی جریان داشت، با وارد کردن المان های RPG از نوع سری زلدا در یک بازی اکشن ماجراجویی، نظر مثبت منتقدین را کسب کند. همین موفقیت خوب باعث شد حدود یک سال بعد این بازی برای رایانه های شخصی نیز عرضه شود، و موفقیت های این بازی را پس از یک سال، بار دیگر در نسخه PC نیز تکرار کند. همین موفقیت های پیاپی موجب شد تا Vigil Games به فکر ساختن نسخه دوم با داستانی قوی تر و گیم پلی بهبود یافته تری بیافتد. پس از اینکه “جنگ” در نسخه ی اول به دلیل مجرم شناخته شدن از سوی شورای سوخته، مبنی بر راه اندازی زود هنگام آخرالزمان تبعید شد، برادرش مرگ که وی را شرافتمند ترین و پاک ترین سوار میدانست، از این تصمیم خشمگین شد و برای ثابت کردن بیگناهی برادرش به Nether Realms که در میان بهشت و جهنم واقع شده می رود. داستان شماره دوم به موازات شماره ی اول جلو می رود، و شما کنترل مرگ را بر عهده دارید. او با شمشیر داسی شکل خود می تواند به سرعت و با زیبایی وصف ناشدنی دشمنانش را از پای درآورد. چند ضرب های مشاهده شده در دموهای این نسخه بسیار بیشتر و نرم تر از نسخه اول انجام می شود، و این موضوع نشان گر آن است که Vigil به خوبی توانسته ذائقه مخاطبین سبک Hack & Slash را دریابد. داستان این شماره همان طور که اشاره شد پیرامون ثابت کردن بیگناهی “جنگ” می گذرد. مرگ برای این امر می خواهد Lord of Bones را ببیند، او برای این دیدار از پلکانی بلند بالا می رود، در مسیرش شیاطین زیادی را از پای در می آورد، ناقوسی عظیم را به صدا در می آود، اما هنگامی که به بالای برج می رسد، متوجه می شود خبری از Lord of Bones نیست، او میگوید “سرش شلوغ تر از آن است که با مرگ دیدار داشته باشد!” او برای یافتن Lord of Bones مسیرش را ادامه می دهد و تمام کسانی که در مسیرش می آیند را از پای در می آورد.
با نگاهی مختصر به شماره ی دوم Darksiders به سرعت در می یابید که کمبو ها بسیار پیشرفت کرده اند، تمام انیمیشن هایی که مشاهده می کنید بسیار نرم تر از گذشته است. صدا گذاری نیز به شدت بهبود یافته و شما میتوانید موسیقی بسیار زیبا و گیرایی را در هنگام مبارزات بشنوید، همچنین می توانید صدای خرد شدن استخوان های دشمنانتان را در زیر تیغه عظیم شمشیر مرگ بشنوید، صدایی که به شما می گوید:”بیشتر بکش تا بیشتر صدای زجر کشیدن را بشنوی!” در بخش اسلحه ها نیز مرگ علاوه بر شمشیر غول آسایش، چکشی دارد که از خودش نیز بزرگتر است و هنگامی که با دشمنانش برخورد می کند، آنها چاره ای جز مردن ندارند! Darksiders II عنوانی است که طرفداران سبک Hack & Slash برای انجام آن در سال 2012 لحظه شماری خواهند کرد. این بازی در ابتدا برای Xbox360,PC و PS3 تایید شد، و پس از رونمایی نینتندو از کنسول جدیدش،Wii U، THQ اعلام کرد که این بازی برای کنسول جدید نینتندو نیز منتشر خواهد شد.
———————————————————–
احسان: فقط اگر گرافیک نسخه اول بهتر میبود به یکی از بهترین بازی های نسل تبدیل میشد! انتهای نسخه اول هم نوید نسخه جدید را میداد امیدوارم فقط گرافیک بهتر باشد.
آریا: یکی از به یاد موندنی ترین تجربه های چند سال اخیر من Darksiders بود. بازی ای که از قبل انتظار خیلی زیادی ازش نداشتم ولی بعد از تموم کردنش فقط میتونستم با کلمه شاهکار ازش یاد کنم. امیدوارم نسخه دوم هم همون حال و هوا رو داشته باشه.
برهان: چهار سوار حلقه به دست که ظهور همه آن ها یکی از نشانه های رستاخیز است؛ دیدن مرگ از نزدیک شیرین خواهد بود!
سینا: قسمت اول من یکی رو که بدجوری سورپرایز کرد.اصلا انتظار یه همچین بازی خوش ساختی رو نداشتم. این دفعه هم که با طعم مرگه، دیگه چه بهتر! خیلی به بازی امیدوارم.
ماکان: نمی‌دونم چرا تیزر بازی و صورت جمجمه‌ای جناب آقای مرگ منو یاد شائوکان می‌ندازه!
محمد حسین: هیچ موقع از شماره اول خوشم نیومد. فکر هم نمی کنم بتونم با شماره دوم کنار بیام همه چیز شماره اول برای من تکراری بو د و احساس می کردم Darksiders بارها تموم کردم.,

,,17) Alan Wake’s American Nightmare,سازنده: Remedy
ناشر: Microsoft Game Studios
X360

کابوس، کابوس،… و باز هم کابوس
“می خواهم برای شما داستانی بگویم، داستانی در مورد کابوس! داستان یک نویسنده رمان های ترسناک. Alan Wake نویسنده معروفی که به خاطر داستان های ترسناک و دلهره آورش به محبوبیت رسیده، حال خود اسیر کابوس های وهمناک و بی پایان شده و به دنبال راهی برای فرار از دست این کابوس ها، به همراه همسرش Alice به شهر Brightfall می رود تا در سایه آرامش آن جا بتواند خود را از وحشتی که به آن دچار شده رها کند. غافل از اینکه این بار وحشتی بزرگ تر به سراغ او می آید، کابوسی عظیم که همسرش را ناپدید کرده و Alan را در دل یکی از داستان هایی که خود نوشته اسیر می کند.”
احتمالا همه شما با بازی Alan Wake که توسط استودیو خلاق Remedy ساخته شده، آشنا هستید. عنوانی که روند ساخت، تولید و عرضه آن داستان جالب و البته ترسناکی (برای سازنده و ناشر!) داشت. ساخت بازی چندین سال به طول انجامید و بعد از عرضه، با واکنش سرد برخی منتقدان و فروشی نه چندان جالب روبرو شد، به نحوی که ادامه این بازی با وجود نیمه تمام ماندن داستان پر پیچ و خمش، در هاله ای از ابهام قرار گرفت. مایکروسافت در ابتدا تمایلی به ادامه همکاری با Remedy نداشت ولی گویا فروش دیجیتالی بازی توانست آن ها را راضی کند که دوباره ناشر بازی شوند و این بار شماره بعدی این بازی را به صورت کاملا دیجیتالی و بر روی شبکه Live عرضه کنند. Alan Wake’s American Nightmare اولین نشانه از اعتماد دوباره مایکروسافت به Remedy است و هر چند ادامه رسمی بازی به شمار نمی آید اما داستان نیمه تمام بازی اصلی را دنبال و تکمیل خواهد کرد. عمده معروفیت بازی به خاطر داستان بسیار پیچیده و پر رمز و راز آن است که توسط Sam Lake دوست داشتنی خلق شده و با الگو گیری از رمان های استفن کینگ، گیمر را در دل یک کابوس بی انتها رها می کند. روایت متفاوت و سریال گونه بازی باعث شد این بازی حداقل در زمینه داستان سرایی حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد و به نظر می آید این روند متفاوت و سریال گونه در American Nightmare نیز دنبال شود. داستان بازی جدید، دیگر در Bright Fall رخ نمی دهد و Alan گمشده در یکی از قسمت های نمایش Night Springs که خود نویسندگی بخشی از آن را بر عهده داشته، به آریزونا می رود تا بار دیگر با کابوس، تاریکی و ترس مبارزه کند. همانند نسخه قبل تاکید بازی بر نور و استفاده صحیح از آن برای پیروزی بر دشمنان می باشد و از این نظر گیم پلی برای طرفداران نسخه اصلی کاملا آشنا است. البته به نظر می آید بازی اکشن تر از قبل شده و وجود سلاح نیمه خودکار در بازی نوید یک اکشن سریع تر را به بازیکنان می دهد، هم چنین سازندگان بازی اظهار داشته اند که بخش اکشن بازی درصد بیشتری از مدت زمان گیم پلی را شامل شده و این بار توجه بیشتری به این بخش از بازی داشته اند. اولین نمایش بازی در VGA نشان می دهد دشمنان جدیدی به بازی افزوده شده اند و به نظر می آید بازی این بار علاوه بر دلهره آور بودن، ترسناک نیز شده است! شماره قبل از کمبود محتوای اضافی رنج می برد که خوشبختانه در این شماره حالت Fight Till Dawn به بازی افزوده شده که در آن باید در یک زمان مشخص با موج بی پایان دشمنان روبرو شوید که می تواند باعث افزایش ارزش بازی شود. مسلما طرفدران این بازی گذشته از گیم پلی و گرافیک خوب، بیشتر در انتظار داستانی پر پیچ و خم و کابوس وار هستند که ارائه آن تنها از ذهن آشفته Sam Lake بر خواهد آمد! امیدواریم این نویسنده متبحر دوباره بتواند دست به خلق یک داستان عالی و دلهره آور زده و ما را در کابوس و تنهایی با Alan Wake شریک کند!. Alan Wake’s American Nightmare به صورت دیجیتالی عرضه خواهد شد و بازیکنان می توانند در ابتدای سال 2012 برای رهایی Alan از کابوس هایش تلاش کنند!
———————————————————–
آریا: نسخه قبلی عنوان خیلی زیبایی بود که فدای بعضی از مشکلاتش شد. امیدوارم این دفعه تنوع بازی یه کم بالاتر بره و در کنار مبارزات شبانه ، مآموریت های روزانه بیشتری رو شاهد باشیم.
علی: اکشن بازی بیشتر شده.قسمت های ادونچر هم که در روز جریان داشتن بنظر کمرنگ تر شده.در عوض داستان پیچیده تر شده!در کل این نسخه عالی شده.ولی ای کاش نسخه Retail هم داشته باشه.
فردین: با توجه به مشکلاتی که نسخه قبلی این بازی مثل تکراری شدن عناصر گیم پلی داشت، یکی از عناوین ناب کنسول X360 به شمار میرفت .شرکت Remedy دوباره به سوی این بازی رفته تا تجربه ای دیگر از زندگی Alan Wake رو به تصویر بکشه. باید دید که می تونن مشکلات نسخه قبل رو برطرف کنن یا نه.
محمد: امیدوارم داستانش در حد بازی اصلی باشه، مشکلات گیم پلی بازی هم برطرف بشه. در ضمن اونقدری هم فروش کنه که Alan Wake 2 رو هم تو همین نسل ببینیم!,

,,16) World of Warcraft: Mists of Pandaria,سازنده: Blizzard Entertainment
ناشر: N/A
PC

World of Warcraft را دقیقا می توان معادل اعتیاد مجازی دانست. این بازی همیشه وقت زیادی را طالب است و با تنوع مثال زدنی خود، هر سلیقه ای را به طرف خود جذب میکند. اگر چه این بازی در طی سالیان حضور خود دارای فراز و نشیب‌هایی بوده اما بدون شک یکی از موفق‌ ترین بازی‌های ساخته شده در چند سال اخیر می باشد. به تازگی اخباری حاکی از انتشار نسخه‌ جدیدی از بازی با نام WoW: The Mist of Pandariaعلاقه مندان به این بازی را به شدت خوشحال کرده است. این بار نژادPandaren به بازی اضافه شده که هر دو گروه Hord و Alliance می توانند آن را انتخاب کنند. Armor مورد استفاده‌ی این نژاد، Cloth و Leather می باشد. Class جدید بازی نیز The Monk نام دارد که طبق معمول دارای سه Talent می باشد. مطابق سایر نژاد‌ها، Pandaren نیز برای خود قابلیت ‌های مخصوصی دارد. در شروع بازی 15 Skill از شعل Cooking را در اختیار دارید و در کنار آن رشد این حرفه سریع تر خواهد بود. برای مبارزات نیز قابلیتی به نام Quaking Palm وجود دارد که حریف را به مدت 3 ثانیه در حات Sleep قرار می دهد. Inner Peace نیز نام قابلیتی است که باعث می شود تا مدت زمان استفاده از Rested Experience دو برابر شود. بازیکنان کارکتر خود را از لول 85 به 90 ارتقا خواهند داد. محیط جدیدی نیز به بازی اضافه شده است که در واقع همان قلمرو پانداها محسوب می شود. آن چیزی که حائز اهمیت است این است که همواره انتقاداتی بر این بازی وارد بوده و همیشه در هنگام عوض شدن پچ‌های بازی، نظرات مختلفی در مورد بازی داده شده است. حال منتظر هستیم تا ببینیم این بار بازی چه بازتاب هایی خواهد داشت.
———————————————————–
امیر حسین: باید دید پانداها میتونند در برابر Vader ایستادگی کنند ؟ احتمالا این خداحافظی ما با افسانه خواهد بود و همه به انتظار Titan خواهیم نشست .
ماکان: حضور پاندا کونگ فو کار در دنیای آزرات، کی فکرش رو می‌کرد؟ خوب معلومه، هیچ کس!,

,11 تا 15,,15) Journey,سازنده: ThatGameCompany
ناشر: SCEA
PS3

امروزه شاهد کمتر شرکت بازی‌سازی می‌باشیم که دست به ساخت عناوینی خلاقانه و هنری بزند تا نگاه مخاطبانی را که خسته از کشت و کشتارهای بی‌هدف و نامتناهی هستند به سوی خود جلب کند. یکی از این معدود شرکت‌ها Thatgamecompany نام دارد که در سال 2006 و شهر لس‌آنجلس تاسیس شده است. اگر بخواهیم به معروف‌ترین ساخته آن‌ها اشاره کنیم بدون شک باید نام بازی Flower را که در سال 2009 بر روی کنسول PS3 عرضه شده است بر زبان جاری سازیم، زیرا Flower به قدری هنری و زیبا بود که با گوش سپردن به موسیقی بازی و رها ساختن خود در گیم‌پلی ساده اما جذاب آن، به‌هیچ‌وجه متوجه گذر زمان نمی‌شدید و ساعت‌های زیادی را با گشت و گذار در این دنیای زیبا سپری می‌کردید. ساخته جدید این شرکت Journey نام دارد که از سال 2009 و پس از انتشار Flower کار بر روی آن آغاز شده است. در نمایشگاه E3 امسال شاهد نمایشی نسبتا جامع و مفصل از بازی بودیم که تا حدودی ساختار گیم‌پلی بازی را مشخص کرد و هم‌چنین طی یک مصاحبه که سایت Gametrailers با خانم Kellee Santiago رئیس شرکت و آقای Jenova Chen، خالق و کارگردان این نسخه داشت اطلاعات مفیدی پیرامون بازی بیان گردید. بازیکنان در این نسخه باید پای به سفری دور و دراز بگذارند که در اولین قسمت بازی، کوهی نورانی در دور دست‌ها به نمایش در آمده و مقصد و هدف بازیکنان آن مکان معرفی می‌شود. شخصیت اصلی داستان را زنانی که جامه بلند به سبک اعراب چادرنشین دارند تشکیل می‌دهند. همانند ساخته‌های قبلی این شرکت در این عنوان نیز هیچ‌گونه آیتمی بر روی صفحه یا نقشه‌ای برای پیش‌برد مراحل وجود ندارد. بازیکنان باید به تنهایی یا به کمک افرادی دیگر به سمت کوه نورانی حرکت کنند و از سد موانع و محیط‌های گوناگونی که در پیش‌روی آن‌ها قرار دارد عبور کنند.
سازندگان این سفر خود را محدود به تجربه‌های قبلی شرکت نکرده و این بار گامی عظیم را در پدید آوردن یک محیط مجازی زیبا و پویا برداشته‌اند. هم‌چنین آن‌ها اعلام کردند که اگر به اینترنت دسترسی داشته باشید کافی است که وارد بازی شوید و سفر خود را شروع کنید. پس از آن در طول سفر ممکن است آدم‌های بی‌شمار دیگری را مشاهده کنید که در حال انجام بازی هستند و در همان لحظه دقیقا از کنار شما رد می‌شوند. البته سازندگان سیستمی را پیاده کردند که در یک محدوده خاص برای هر یک از بازیکنان تعداد معینی از کارکترهای دیگر بازیکنان به نمایش درآید زیرا اگر همه افرادی که واقعا در آن منطقه حضور دارند نمایان شوند باعث بروز سردرگمی در میان همه بازیکنان خواهد شد. پس در این سفر تصمیم با شماست که آن را تنها و بدون هیچ کمکی یا به همراه یار و یاوری چون خود طی کنید. نکته جالبی که سازندگان به آن اشاره کردند محدود شدن بازیکنان در ارتباطات خود با دیگر بازیکنان در زمان انجام سفر به صورت آنلاین می‌باشد. شخصی که از کنار شما عبور می‌کند ممکن است بهترین دوست شما بوده و یا فردی باشد که با شما دشمنی دارد و به خون شما تشنه است. هیچ‌گاه متوجه نخواهید شد که او کیست زیرا نمی‌توانید ID او را مشاهده کنید، شما حتی قادر به ارسال پیغامی صوتی و یا حاوی متن برای آن‌ها نخواهید بود. این نکته از این نظر جالب است که بازیکنان را در عین رهاسازی در محیطی خیالی به همراه بی‌شمار بازیکن، محدود به عدم شناسایی یکدیگر می‌کند. به زبان ساده‌تر بگویم که در واقع بهتر است دنیایی را تجسم کنید که در آن هیچ شخصی را نمی‌شناسید و تنها باید به کمک معدود انسان‌هایی که مشاهده می‌کنید به هدفی که همه شما در پی آن هستید نائل شوید؛ به عقیده من که خیلی رویایی است.
داستان بازی هنوز مشخص نشده و هیچ چیز پیرامون آن بیان نگردیده اما در طول گیم‌پلی به نمایش درآمده شاهد محیط‌هایی عجیب بودیم که بازیکنان در آن مکان‌ها با بهره‌گیری از برخی آیتم‌ها، دست به کارهایی همچون پریدن و پرواز کردند می‌زدند. در زمینه گرافیکی نیز این بازی کم‌نظیر عمل کرده و حتی از سوی سایت 1Up به عنوان یکی از 10 بازی برتر نمایشگاه انتخاب شده است. محیط‌هایی که در Draw Distance مشاهده خواهید کرد به قدری چشم‌نواز و زیبا است که متحیر خواهید شد و افکتی که در هنگام راه رفتن بر روی شن‌های صحرا به نمایش در آمده، فوق‌العاده پویا و زیبا کار شده است. با نمایشی که از این بازی در E3 2011 دید‌ه‌ام به شخصه بی‌صبرانه منتظر عرضه شدن این شاهکار هنری هستم تا بار دیگر از تجربه‌ای کم‌نظیر که تنها مدیران این شرکت و معدود شرکت‌های دیگر توان خلق آن را دارند لذت برم. انتظار می‌رود که این شاهکار هنری در ابتدای سال 2012 توسط Sony Computer Entertainment به صورت انحصاری برای کنسول PS3 و بر روی شبکه PSN عرضه شود.
———————————————————–
امیر: پتانسیل تبدیل شدن به شاهکار را دارد.
آریا: سال پیش انتظار بازی رو می کشیدم ولی متاسفانه یا خوشبختانه وارد 2012 شد و برای تجربه ای لذت بخش و واقعآ متفاوت لحظه شماری میکنم !
برهان: سابقه استودیو سازنده بازی نشون میده که بازم باید منتظر یک عنوان متفاوت باشیم.
سینا: خیلی از بازیش خوشم اومده. حس باحالی به آدم میده.
ماکان: احساس فضانورد‌ها موضع بازگشت به زمین، فکر می‌کنید از چه جنسی هست؟ به هیچ عنوان این عنوان را از دست ندید!
محمد حسین: حتی نگاه کردن به نمایشگری که در آن Journey در حال نمایشه آرامش خاص به من میده. بازی جدید استدیو Thatgamecompany خالق عنوان تحسین شده Flower بدور از پیچیدگی های بازی های امروزی با قلب و روح انسان ارتباط برقرار می کنه و به دل میشینه.,

,,14) Borderlands 2,سازنده: Gearbox Software
ناشر: 2K Games
X360, PS3, PC

استودیو Gearbox که همیشه به خاطر بازی های زیبا و با کیفیت، و همین طور همکاری با سازندگان و استودیوهای دیگر مشهور است (معمولا استودیو خیلی پرکاری است)، سه سال گذشته IP جدیدی با نام Borderlands را منتشر کرد. Borderlands یک شوتر اول شخص با المان های RPG است و البته اساس آن بر پایه Co-op بنا شده است. بازی در سال 2009 عرضه شد و با استقبال زیادی هم از طرف منتقدان و هم گیمرها روبرو شد. هرچند Borderlands بازی بسیار خوبی بود، برخی مشکلات کوچک در گیم پلی داشت که Gearbox می خواهد تمام آن ها را در Borderlands 2 برطرف کند. همانند قبل شما در ابتدا یکی از چهار کاراکتر بازی که هرکدام قابلیت های مخصوص خود دارند را انتخاب می کنید. البته این کاراکترها کاملا جدید هستند و دوتای آنها نیز هنوز رونمایی نشده اند. با انجام دادن ماموریت ها XP، پول یا برخی اوقات آیتم خاصی می گیرید و مانند بازیهای RPG با گرفتن Level یک مهارت خاصی را فرا خواهید گرفت. گرافیک بازی همانند شماره قبل حالت کارتونی و نوع خاصی از گرافیک Cell-Shade مانند بوده که واقعا زیبا و منحصر به فرد است. تنوع اسلحه ها و ترکیب بی نهایت آنها حتی متنوع تر نیز شده اند، و چون کلمه ای بزرگتر از بی نهایت نداریم پس از گفتن تعداد آنها صرف نظر می کنیم! از چیزهای جدید اضافه شده به بازی می توان به وسایل نقلیه جدیدی اشاره کرد که این بار تا چهار بازیکن می توانند در آن سوار شوند (در شماره قبل فقط تا دو نفر امکان پذیر بود) .همچنین فیزیک جدید برای این ماشین ها و حتی قابلیت دریفت کشیدن (!) نیز اضافه شده است. ماموریت ها به صورت پویا دنبال می شود و مثلا دوستتان را در یک ماموریت نمی توانید بی نهایت بار از مرگ نجات دهید و ممکن است مرگ او بر روی خود ماموریت نیز تاثیر بگذارد. شاید بزرگترین ارتقای بازی یک پارچه شدن محیط باشد. دیگر خبری از لودهای پیاپی و مجزا برای هر منطقه نیست و کل محیط به صورت کاملا یک پارچه و یک جا لود می شود. هوش مصنوعی نیز به گفته Gearbox شدیدا ارتقا یافته و در نتیجه شاهد اتفاقات جدید و غیر منتظره ای در طول بازی خواهیم بود.
Borderlands 2 بزرگ تر و بسیار کامل تر از شماره قبل خود به نظر می رسد و طرفداران بازیهای شوتر و RPG و همین طور طرفداران Co-op می توانند منتظر بازی بسیار کامل و متنوعی باشند.
———————————————————–
امیر: بسیار اعتیاد آور!
امیر حسین: علی رغم همه ی لذتی که از بازی قبلی بردم اما محیط های یکنواخت و تکراری و کوئست های به شدت بی کیفیت ارزش های بازی را زیر سوال میبرد ، ظاهرا Gearbox به همه ی انتقادات توجه کرده و Borderlands 2 بدون شک از بهترین های امسال خواهد بود.
آریا: نسخه اول رو با اینکه تک نفره بازی کردم و نصف ارزش های بازی رو از دست دادم ، ولی یکی از زیباترین تجربه های عمرم بود و بدجوری منتظر نسخه دوم و انتخاب Salvador با اون شکل و شمایل جالبش هستم !
بابک: این بازی رو فقط چهار نفره Co-op بازی کنید تا بفهمید Co-op یعنی چی. عجب بازی بود شماره اولش…
سینا: شماره ی اول جزو بهترین بازی هایی بود که نتونستم بازی کنم. امیدوارم بختم با شماره ی دوم باز بشه!
فردین: به جرئت میشه گفت شماره اول این بازی یکی از جذاب ترین تجربه های Co-op نسل رو به ما داد. امیدوارم این شماره هم بتونه همون تجربه رو به ما بده.
فرنود: گرافیک جالب نسخه ی اول خیلی خوب بود ولی دیگه برای نسخه ی دوم انتظار نمیکشم.
ماکان: من شماره اول این بازی رو خیلی دوست داشتم! انقدر که بیشتر از 100 ساعت از وقتم رو صرف چرخیدن تو محیط‌های آشفته و زیباش کردم. امیدوارم تجربه لذت بخش بازی اصلی دوباره برام تکرار بشه! حالا اگه تجربه بهتری هم شد که دیگه چه بهتر!,

,,13) Max Payne 3,سازنده: Rockstar Studios
ناشر: Rockstar Games
X360, PS3, PC

Max Payne پس از سال ها دوری از دنیای بازی های رایانه ای بازگشته و در آستانه به نمایش گذاشتن روایت جدیدی از زندگی Max محبوب ما می باشد. Max Pyane 3 جدیدترین عنوان از این فرنچایز می باشد که قرار است برای Xbox 360, PS3 و PC عرضه شود. احتمالا می دانید چهره Max Payne از روی Sam Lake الگو برداری شده بود؛ کسی که به همراه استودیوی Remedy، خالق فرنچایز Max Payne می باشند. نکته ناراحت کننده این است که Remedy دیگر نقشی در ساخت شماره سوم مجموعه ندارد و این عنوان توسط Rockstar Vancouver با همکاری استودیو های New England, London و Toronto ساخته می شود. داستان بازی از زندگی خصوصی مکس کمی فاصله گرفته و ماجرای جدیدی را بازگو می کند. علت این تفاوت، تغییر نویسنده بازی است. در شماره های گذشته Sam Lake مسئولیت نویسندگی را به عهده داشت ولی این بار Dan Houser ( نویسنده عناوین GTA و RDR ) جایگزین او شده است. 8 سال از وقایع نسخه دوم می گذرد و مکس خسته تر، گوشه گیر تر و عصبی تر از گذشته به نظر می رسد. او حالا به عنوان محافظ خصوصی برای خانواده ای مطرح در برزیل کار می کند. مکس در طول بازی متوجه می شود که رو دست خورده و سعی می کند حقیقت را کشف کند. هم چنین به نظر می رسد فلش بک هایی از گذشته را شاهد خواهیم بود و این حوادث به زندگی گذشته مکس مربوط می شود.
چیزی که از روز اول رونمایی Max Payne 3 جلوه نمایی کرد، تغییر ظاهری مکس بود. او چاق و بدون مو شده و زخم های به جای مانده بر بدنش نشان گر گذشته دردناک و سخت او می باشد. خیلی از طرفداران مجموعه به این تغییرات اعتراض داشتند ولی به نظر می آید این تغییرات چندان بی دلیل نیست. تنها کافیست تا نگاهی اجمالی به رویدادهای سخت و پر از درد و رنج زندگی مکس بیاندازید تا متوجه دلایل این تغییر شوید. آیا به نظرتان منطقی است بعد از هشت سال و بعد از آن سختی ها مکس را با موهای روغنی مرتب و با کت چرمی و پیراهن و شلواری اتو کشیده مشاهده کنیم؟! گیم پلی بازی دستخوش تغییراتی شده و این بار مکس می تواند پشت اجسام پناه بگیرد. البته سیستم تخریب پذیری بازی به شکلی تعبیه شده که بازیکنان نمی توانند مدت طولانی را پشت سنگرها پناه بگیرند و پناهگاه ها پس از لحظاتی از بین می روند. این باعث می شود تا مکس همانند گذشته بی محابا به دل دشمنان بزند و آنها را نابود سازد. البته باز هم همانند گذشته شاهد آهسته شدن زمان هستیم و می توانیم با دقت بیشتری دشمنان را مورد هدف قرار دهیم. در بازی نبردهای تن به تنی وجود دارد که هیجان بازی را دو چندان می کند. در انتها باید منتظر بمانیم و ببینیم این بار مکس چه حوادثی را پیش روی خواهد داشت. Max Payne 3 پس از نمایش های نه چندان جالب اولیه، اکنون بسیار امیدوار کننده به نظر می رسد و زمان برای انتشار بازی به کندی می گذرد. به نظر می رسد راکستار مدت زمانی طولانی را صرف ساخت بازی کرده و سعی شده هرچه کامل تر و بی نقص تر آن را عرضه کند. Max Payne 3 در ماه مارچ سال 2012 عرضه خواهد شد.
———————————————————–
احسان: ممکنه عوض شدن جو نسخه اول و دوم طرفداران قبلی بازی را پراکنده کرده باشه ولی طرفدار های جدیدی را هم به خودش جذب کرده. در ضمن نمیشه از اسم بزرگ راک استار چشم پوشی کرد.
امیر حسین: کجان اون کسایی که از بازی ایراد می گرفتند؟ تریلر های اخیر که به تشریح تکنولوژی ساخت بازی اشاره میکنه باعث شد تا از همین الان مکس رو یکی از مدعیان اصلی برترین بازی سال بدونیم!
برهان: کچل داریم تا کچل! امیدوارم که بازی خوبی بشه!
آریا: سال به سال بهتر و بهتر ! هرچی بیشتر از بازی می بینم ، اون تنفر اولیه ای که داشتم کمتر میشه.
سینا: وقتی در ابتدای اولین تریلر MP3، موسیقی اشنای بازی پخش شد، اصلا کوچکترین سنخیتی بین موسیقی و تصاویری که در حال پخش شدن بود احساس نکردم!*R اشکارا از احساسات طرفداران سو استفاده کرد.فکر کنم فقط فلش بک هاش رو بازی کنم!!
صادق: این کچل اوایل به دلم نشست. فکر کنم سازنده ها هم خیلی زود فهمیدند و داستان رو عوض کردند و یه جورایی مکس قدیمی و دوست داشتنیمون رو هم آوردن توی این بازی حالا در ادامه کچل میهش مهم نیست، مهم اینه که مکس ما هنوز افسرده است و هنوز هم خفن ترین کارای هالیوودی رو با تفنگاش می کنه.
علی: اولین تریلر از گیم پلی بازی شدیدا من رو امیدوارم کرد.بر عکس نمایش های اولیه که همه فن ها نا امید شده بودن،من به عنوان یک فن دو آتیشه این مجموعه با دیدن این تریلر کمی به بازی امیدوار شدم.فقط الان نگران داستان هستم.امیدوارم بدون سم لیک این بخش لنگ نمونه.
فردین: اولین بازی که چهره مکس رو تو شماره سوم نشون دادن تمامی طرفداران این بازی که خاطرات بسیاری از دو شماره قبلی داشتن، میخواستن برن و شرکت RockStar رو به آتیش بکشن. (من خودم هم از اون دسته بودم!) اما با دیدن آخرین تریلر بازی خیلی از نظر ها برگشت و حالا باید منتظر یک بازی ناب از طرف ناشر قبلی این بازی باشیم.
فرنود: این مکسه؟! بابا اصلا من نمیتونم هضم کنم موضوع رو!
ماکان: خدارو شکر که از شر اون کچل راحت شدیم!
محمد: با اینکه از اون فاجعه اولیه فاصله گرفته و با توجه به تجربه RockStar یه بازی خیلی خوب میشه ولی نمی دونم چرا اصلا از بازی خوشم نمیاد!
محمد حسین: با دیدن شکل و قیافه جدید مکس و حتی تریلر معرفی بازی کاملا از مکس پین 3 نا امید شدم ولی نمایش های گیم پلی که اخیرا منتشر شده نظرم رو به کل عوض کرد. به نظرم دقت بالای راکستار توی ساخت مکس پین 3 مثال زدنیه. تنها نگرانی من مربوط به داستان بازیه.,

,,12) The Last of Us,سازنده: Naughty Dog
ناشر: SCEA
PS3

زمانی که Geoff Keighly یکی از مسئولان مراسم Spike VGA چند روز پیش از این رویداد در سال 2011 خبر از معرفی عنوانی انحصاری برای PS3 داد که هیچ کس آن را باور نخواهد کرد، حدسهای زیادی در این مورد زده می شد. از Syphon Fi*ter و IP جدید توسط Santa Monica گرفته تا MGS 5 و حتی Half Life 3 ! اما تنها موردی که هیچ کس حتی فکرش را هم نمی کرد، عنوانی جدید از Naughty Dog بود که آخرین ساخته اش یعنی Uncharted 3 یک ماه قبل منتشر شده و The Last of Us همان معمای آسان شده پس از حل می باشد که توسط Geoff Keighly طرح شد. بدون شک Uncharted یکی از موفق ترین و بهترین فرنچایزهای معرفی شده در این نسل بود که 3 شماره از آن نیز منتشر شد و مسلما کسی انتظار بیشتری از استودیوی 90 نفری Naughty Dog نداشت، زیرا آنها امتحان خود را به خوبی پس داده بودند، هم برای طرفداران و هم برای Sony Computer Entertainment. با این حال The Last of Us عنوانی است که این استودیو به مدت 2 سال آن را مخفی نگاه داشته بود. جالب است بدانید که هسته اصلی افرادی که بر روی این پروژه کار می کنند آنهایی هستند که Uncharted 2 را ساختند. از این رو به این مهم پی می بریم که استودیو برای ساخت این بازی انگیزه ها و ایده های ارزشمندی داشته که بدون هیچ فشاری حاضر شده تیم 90 نفری خود را به دو گروه تقسیم کند، یکی برای ساخت ادامه مهم ترین عنوان استودیو یعنی همان Uncharted 3 و دیگری هم برای The Last of Us. پس می توان گفت که TLoU بر خلاف اکثر عناوین این نسل که انگیزه های مالی و بازاریابی پشت آنها نهفته است، عنوانی است که به قول معروف از دل برآمده و ما نیز امیدواریم که بر دل نشیند.
The Last of Us یک تفاوت عمده با تمامی ساخته های Naughty Dog تا به امروز دارد، این عنوان جدید بر خلاف بازی های قبلی استودیو که همگی به نوعی از درون مایه های طنز و فانتزی برخوردار بودند، عنوانی کاملا جدی، تاریک، ترسناک و وحشی به نظر می رسد. بازی داستان دو شخصیت متفاوت را روایت می کند. Joel مردی حدودا 40 ساله و Ellie دختری 14 یا 15 ساله که شجاع تر و پخته تر از سنش جلوه می کند شخصیت های اصلی این بازی هستند که در دنیایی بیمار، ناشی از انتشار نوعی ویروس خطرناک می بایست برای ادامه زندگی افراد مبتلا شده و یا همان زامبی ها را از میان بردارند و حتی با دیگر بازمانده ها بر سر غذا ، اسلحه و گلوله دست و پنجه نرم کنند. تمامی این اطلاعات نکاتی است که از تنها تریلر پخش شده از بازی و توضیحات مختصر ND به دست آمده و شاید در اولین نگاه عنوانی کلیشه ای و یک زامبی کشی دیگر در ذهن ما شکل گیرد، اما سازندگان بازی صراحتا اعلام کرده اند که The Last of Us عنوانی متفاوت خواهد بود که تا به حال در این صنعت وجود نداشته و نوید تجربه ای تازه را داده اند. با این حال از همین ابتدا هیجان و هیاهوی پیرامون آن بسیار زیاد بوده است، نکته ای که شاید کم ترین عنوان جدید و بدون سابقه قبلی با آن روبرو شده باشد. در نهایت فکر می کنیم The Last of Us عنوانی با ریسک بالاست که در صورت موفقیت می تواند در ادغام با موفقیت های قبلی، Naughty Dog را به یک اسطوره در صنعت بازی تبدیل کند و یا در صورت عدم موفقیت، عناوین آینده و حتی گذشته این استودیو را تحت الشعاع قرار دهد.
———————————————————–
امیر حسین: بازی یکی از عظیم ترین هایپ های تاریخ رو فقط با یک تریلر ایجاد کرد ! به شخصه از جو بازی بیشتر از Uncharted خوشم اومد.
آریا: ساخت یک IP جدید از ND واقعآ خبر جالبی بود ! مخصوصاً اینکه کارگردان U2 روی بازی کار میکنه و دو سال هم در دست ساخت بوده. با اینکه از موجودات زامبی نما اصلاً خوشم نمیاد ولی بعیده ND دوباره شاهکار تحویلمون نده !
برهان: روایتی متفاوت از زامبی ها باید جالب به نظر برسه!
صادق: این استدیوی نائتی داگ یا همون سگ شیطون خیلی روند پیشرفت جالبی داشت و داره. اگر همه ی استدیو ها همینطوری که این استدیو رشد کرده رشد کنند، اونوقت ما هر سال بجای دو یا سه تا بازی AAA میتونیم هفت هشت تا بازیAAA ببینیم. خیلی هم خوب!
کیوان: از لحظه معرفی شدن این بازی من آروم و قرار ندارم، یه چیزی در مورد این بازی وجود که اشتیاق من برای عرضه بازی رو بی نهایت بالا برده. اما دقیق نمی تونم بگم چی هست، شاید به خاطر اینکه یه IP متفاوت از ND در این نسل هست. فقط میدونم که به حال تو این نسل برای عرضه یه بازی انقدر اشتیاق نداشتم، حتی بیشتر از Uncharted 3… صبر کردن واقعاً سخته.
ماکان: من فکر می‌کنم دیگه وقتش رسیده بود که سبک زامبی کشی هم توسط جادوگران ND یه سر و سامونی بگیره!
محمد حسین: مهم ترین خبر VGA امسال برای من همین بازی بود. با وجود اینکه همه با ساخت دنباله فرنچایز های محبوبشون جرات ساخت IP جدید ندارند. ناتی داگ با معرفی عنوان جدید خود اون هم در آخر نسل به همه نشون داد که چطور باید با یک فرنچایز مشهور به شکل حرفه ای رفتار کرد و قدرت خودش رو به رخ بقیه کشید. The Last of US مثل بازی قبلی این استدیو قراره که از نظر داستانی پا رو فراتر از عناوین دیگر در این ژانر بزاره و از یک بازی زامبی کشی صرف دوری کنه.,

,,11) Uncharted: Golden Abyss,سازنده: Sony Bend Studio
ناشر: SCE
PS Vita

فکر می کنم اکثر شما با ما هم عقیده باشید که سری Uncharted موفق ترین عناوین انحصاری PS3 هستند. عناوینی که محبوبیت Naughty Dog را به عنوان استودیوی سازنده این سری در دنیای بازی های کامپیوتری چند برابر کرد. باز هم عنوان دیگری از Uncharted در راه است، اما این بار نه پای PS3 در میان است و نه خالق آن یعنی Naughty Dog! چند ماهی است که Sony کنسول قابل حمل جدید خود یعنی PS VITA را معرفی کرده و چه تصمیمی بهتر از این که محبوب ترین عنوان خود را از همان ابتدا همراه با این کنسول منتشر کند، که مسلما تاثیر به سزایی در فروش اولیه PS Vita خواهد داشت. Uncharted: Golden Abyss نام این بازی جدید از سری Uncharted خواهد بود که توسط استودیوی Sony Bend ( سازنده Syphon Fi*ter ) ساخته خواهد شد. از تریلرها، ویدیوها و همچنین اطلاعات منتشر شده از این بازی می توان همان حال و هوای Uncharted را حس کرد و این ما را امیدوار می کند که در طی چند ماه و با فاصله ای کوتاه پس از منتشر شدن Uncharted 3 بار دیگر به دنیای پرهیجان، رنگارنگ و چشم نواز این سری برگردیم. البته مقداری دلهره هم در بین طرفداران Uncharted وجود دارد و آن هم به این دلیل است که استودیوی اصلی پشت این عنوان نیست! اما اگر به طور مثال سری God of War را در نظر بگیریم که عناوین منتشر شده بر روی PSP هیچ کدام توسط Santa Monica ساخته نشد ولی با این حال استودیوی Ready at Dawn به خوبی از پس آن برآمد و دو عنوان بسیارخوب را عرضه کرد، آنگاه می توان امیدوار بود.
Uncharted عنوانی است که حداقل در زمینه داستان و موضوع پتانسیل بسیار بالایی دارد، به طوریکه شاید هر شخصی بتواند یک داستان و ایده برای این بازی ارائه دهد و حتی بعد از ساخته شدن ده ها Uncharted باز هم ناگفتنی های زیادی وجود داشته باشد. تنها موضوعی که شاید این سری را در سراشیبی بیندازد یکنواختی در گیم پلی است. خوشبختانه حداقل در مورد Uncharted: Golden Abyss این نگرانی وجود ندارد، زیرا PS Vita قابلیت های جدید و متنوعی را نسبت به PSP و حتی PS3 ارائه می دهد، از جمله صفحه نمایش لمسی، سنسور حرکتی و صفحه لمسی در پشت دستگاه، و خبر خوب اینکه Uncharted: GA از تمامی این قابلیت ها استفاده می کند که باعث ایجاد تنوع در روند گیم پلی می شود. با همه این تفاسیر باید منتظر ماند و دید که آیا Nathan Drake که ظاهرا این بار همراهان نام آشنای خود از جمله Victor Sullivan و Elena Fisher و Chloe Frazer را در کنار خود نمی بیند، باز هم می تواند در حالی که به دنبال گنج می رود، خود به گنجی برای کنسول جدید Sony تبدیل شود یا خیر؟!
———————————————————–
برهان: سری Uncharted همیشه عالی بوده و نسخه ویتا هم بدون شک فراتر از حد انتظارات خواهد بود و من بیشتر از همه با قابلیت لمسی این بازی تو مخفی کاری حال کردم!
فرنود: نمایش تو E3 علی بود. خیلی امیدوارم به این بازی. حداقل ویتا میتونه با این بازی لانچ خوبی داشته باشه.
محمد حسین: روی صفحه OLED ویتا بازی کردن Uncharted با گرافیکی که بیشتر شباهت به بازی های کنسولی امروزی داره تا یه بازی برای یه کنسول قابل حمل، برای هر گیمری می تونه جذاب باشه. کمتر کسی پیدا می شه که از بازی کردن این بازی لذت نبره. ,

,6 تا 10,,10) Tomb Raider,سازنده: Crystal Dynamics
ناشر: Square Enix
X360, PS3, PC

متاسفانه در این چند وقت اخیر آن‌قدر Reboot های بد و زشت مارا شوکه کرده‌اند که بیشتر گیمرها اساسا به این واژه آلرژی پیدا کرده و حتی شنیدن شایعه Reboot شدن یک فرانچایز قدیمی نیز حسابی بر روی اعصاب گیمرها پاتیناژ رفته و آن‌ها را دچار خنده‌های هیستریکی خواهد کرد! اما از تاثیرات روان‌شناختی واژه “Reboot” بر روی گیمرها که بگذریم خوشبختانه Tomb Raider جدید و خبر Reboot شدن آن، با توجه به این واقعیت که روند کلاسیک مجموعه به آخر خط خود رسیده و ادامه دادن آن نیز تنها تکرار مکررات است، نه تنها به هیچ عنوان اعصاب خرد کن نیست بلکه طرفداران مجموعه را نیز حسابی سر ذوق آورده است! حال یا به خاطر استعداد‌های بسیار بالا و قابل ملاحضه کارمندان خوش ذوق Crystal Dynamics است و یا جذابیت‌های ذاتی سری Tomb Raider و کشف ناشناخته‌ها، به دست یک مهاجم جذاب و زیبا، بازی جدید از هر نظر عالی و دوست داشتنی است و توانسته در هر یک از نمایش‌های خود‌ گیمرها را بیش تر از پیش به آینده درخشان خود امیدوار کند! نفوذ به معابد باستانی مرموز برای یافتن گنجینه‌ای پنهان و کشف اسرار نهفته در آن‌ها از جمله تجربه‌های مجازی فوق‌العاده جذابی است که خصوصا در این سال‌ها، تغییر سلیقه گیمرها و روی آوردن بیشتر سازندگان به خشونت و تکه تکه کردن دشمنان باعث شده کمتر فرصت و شانس انجام آن را داشته باشیم. به همین دلیل باید گفت اهمیت Tomb Raider برای دوست داران این سبک بیشتر‌ از قبل شده و چشم‌های بسیار زیادی به حضور دوباره لارا کرافت دوخته شده است. لارا کرافت (Lara Croft) که قطعا معرف حضور شماست؟ قهرمان جذاب و خوش اندام مجموعه که توانسته در طول سه نسل با اکتشافات باستانی و بعضا افسانه‌ای خود دل میلیون‌ها گیمر کوچک و بزرگ را به‌دست آورده و با ایجاد ذائقه‌ای جدید برای گیمرها، زمینه ساز تولد و شکل‌گیری عناوین بزرگ و کوچک مختلف، از جمله سری محبوب Uncharted، شود. دیدن دوباره این باستان شناس حرفه‌ای (و البته در نوع خود خطرناک!) همیشه اتفاق واقعا جالبی است. خصوصا اگر این قرار ملاقات جدید به جای جنوب آمریکا و یا قلمروهای ناشناخته‌ آفریقا در جزیره‌ای مرموز و عجیب و غریب به سبک فیلم Lost ترتیب داده شده باشد!

فصل جدید ماجراجویی‌های لارا کرفت جدید ما در جزیره‌ای ناشناخته و مرموز رقم خواهد خورد که پس از یک حادثه وحشتناک و نابود شدن کشتی مسافرتیش ناخواسته به آن گام نهاده و وارد ماجرا‌های خطیر آن شده است. لارا کرفت جدید اینبار برخلاف گذشته دیگر نه یک باستان شناس ماهر و حرفه‌ای بلکه یک جوان خام و بی‌تجربه است که در طول داستان، به آرامی تبدیل به یک قهرمان واقعی خواهد شد. این توجه و تمرکز بیشتر سازندگان به شخصیت دخترانه و انسانی لارا کرافت باعث شده است تا برخلاف تصورات قبلی ثبت شده در ذهنمان، کنترل شخصیتی را در دست گیریم که نه یک فرد شکست ناپذیر بی‌اشتباه، بلکه یک انسان، همراه با تمام ضعف‌ها و قوت‌های انسانی است. لارا کرافت جدید بارها شکست خورده، زخمی شده و حتی در معرض کشته شدن قرار خواهد گرفت اما هیچ‌گاه تسلیم مشکلات قرار گرفته در مقابل نشده و این استقامت و روحیه جنگندگی اوست که او را از دیگر افراد حاضر متمایز خواهد کرد. البته این بدان معنی نیست که لارا جدید دیگر قادر به اجرای حرکات آکروباتیک و بالا رفتن از دیوار راست نخواهد بود! سیستم پلتفرمینگ و عبور از موانع که از جمله خصوصیات استاندارد شده و کلیشه مجموعه به شمار آمده و نماد Tomb Raider نیز محسوب می‌شود جزو مواردی است که در کنار داستان و شخصیت پردازی، دست خوش تغییر و تحول شده و در نحوه اجرا و پیاده سازی آن تجدید نظر شده است. طبق صحبت‌های سازندگان همه چیز قرار است در این بخش از بازی از نو چیده شده و با مکانیزمی جدید دوباره پیاده سازی شود. همه این تغییرات، بیشتر به منظور رسیدن به استاندارد‌های جدیدی است که جادوگران Naughty Dog با شاهکار خود، Uncharted 2 از نو تعریف کرده‌ و سازندگان نیز خود بارها اقرار به الهام گیری از آن کرده‌اند. البته شاید پیروی از این استاندارد‌ها باعث شود بازی جدید به جای پیروی از ذات اصلی سری، رنگ و بوی سری Uncharted را به خود گیرد اما باید پذیرفت و اقرار کرد بعد از موفقیت‌های بی شمار U2 و کاهش محبوبیت مکانیسم کلاسیک TR فرار از این واقعیت امری اجتناب ناپذیر و سود مند برای ادامه حیات بازیست.

علاوه‌بر مکانیسم پلتفرمر TR بخش‌های مبارزه‌ای و اکشن آن نیز در این موج تغییرات بی‌نصیب نمانده و یک دست اساسی به سر و گوش آن‌ها کشیده شده است! سیستم هدف گیری خودکار به کلی حذف و همانند دیگر بازی‌های مطرح روز سیستم هدف گیری آزاد جایگزین آن شده است. از دیگر تغییرات این بخش می‌توان به افزوده شدن سلاح‌های جدید نظیر چاقو و تیر و کمان به لیست تجهیزات لارا نام برد که در کنار پیستول‌های معروف سری قطعا اکشن بازی را جذاب‌تر از قبل خواهند ساخت. با گذشت از مکانیسم بخش‌های اکشن بازی باید گفت نحوه استفاده و پیاده سازی آن‌ها در بازی نیز مشابه UC2، درگیر بخش‌های پلتفرمر خواهد بود و دیگر شاهد ایستگاهی شدن گیم‌پلی و چینش پشت سرهم آن‌ها نخواهیم بود. دیگر در هیچ کجای بازی احساس امنیت نخواهید کرد، هر لحظه ممکن است دشمنی به سراغ شما آمده و مجبور شوید برای حفظ جان خود عبور از موانع و حل پازل‌ها را کنار گذاشته و وارد مبارزه شوید. در آخر باید گفت Tomb Raider جدید آغازی بسیار متفاوت و جذاب برای لارا کرافت و سفرهای خطرناک اوست که به لطف ایجاد تغییرات فراوان، چه در بخش داستانی و چه در گیم‌پلی مجموعه، به راحتی خواهد توانست در کنار اضافه شدن خشونت و جدی‌تر شدن فضای بازی نظر مثبت گیمرها و منتقدین را به خود جلب کند. قرار بود در سالی که گذشت شاهد رقابتی بزرگ و سرسخت میان دو اثر برتر این ژانر یعنی Tomb Raider و Uncharted 3: Drake’s Deception باشیم که متاسفانه و یا خوشبختانه تاخیر در عرضه این عنوان باعث شد تا این رقابت و زور آزمایی سازندگان به روز و فرصتی دیگر موکول شده و Tomb Raider به لیست برترین‌های بازی سنتر راه یابد، اما باید صادقانه اعتراف کرد اثر جدید Crystal Dynamics و شرکت Square Enix در هر سالی که آماده عرضه و انتشار در بازار شود، آن سال شاهد حضور یکی از بزرگترین عناوین نسل خواهد بود!
———————————————————–
احسان: امیدوارم این بازی بالاخره شاهد یک تحول باشد! شماره های اول تا پنجم بازی واقعا در زمان خود فوقالعاده بودند اما هر چه دنیای بازی های رایانه ای پیشرفت کرد شاهد پسرفت این سری بودیم! البته اگر از نسخه آرکید بازی فاکتور بگیریم!
برهان: من همیشه ماجراهای لارا رو دوست داشتم اما گیم پلی بازی خیلی بهم نمی چسبید و بعد از E3 و اون نمایش فوق العاده احساس کردم که این همونی هست که من می خوام!
امیر حسین: Eidos در احیای عناوین قدیمی بی نظیر عمل کرده بعد از بازگشت بی نظیر Deus Ex به نظر میرسه Crystal Dynamics به خیلی ها ثابت خواهد کرد سلطان واقعی این ژانر چه بازی ای است .
آریا: اولین Tomb Raider ای که قرار هست تمومش کنم ! نمایش بازی توی E3 رو به شدت دوست داشتم.
سینا: شخصا اصلا فکرش رو هم نمیکردم وصلت Square Enix و Eidos اینقدر فرخنده باشه! نمونه ی یک ریبوت عالی. صبر کردن براش خیلی سخته.
فردین: خیلی وقت بود خبری از خانم بسیار باشخصیت لارا کرافت نبود! ایشون هم مثل مامور 47 دارن برمیگردن اما با تغییرات عمده ای که باعث شده این بازی در رتبه 10 لیست بازی سنتر جا بگیره.
فرنود: این بازی خیلیییی باحال شده پسر! من که از تغییرات حمایت میکنم!
محمد حسین: ماجراجویی جدید لارا جذاب تر و زیبا تر از این نمی تونه بشه.نمایش های بازی توی نمایشگاه امسال نشون داد که که با یک عنوان درجه یک طرفیم. عنوانی که می تونه لقب بهترین بازی سری رو با خودش یدک بکشه و لارا و این سری رو به جایگاه اصلی خودش برگردونه.,

,,9) LittleBigPlanet,سازنده: Double Eleven
ناشر: SCE
PS Vita

یکی از سورپرایز‌های بزرگ Sony و کنسول Vita برای طرفداران خود عنوان بسیار دوست داشتنی و زیبایی است که توانسته در کمتر از یک نسل راه را از هیچ به اعماق دل میلیون‌ها گیمر باز کند! سورپرایز بی‌نهایت خوش ساختی که به راحتی می‌تواند بیش از هر عنوان دیگری ویژگی‌های منحصر به فرد Vita را به رخ رقیبان کشیده و معرف آن‌ها به حضور گیمرها باشد. این بازی بزرگ و زیبا LittleBigPlanet (که بیشتر با نام LittleBigPlanet Vita شناخته می‌شود) نام دارد که واقعا کمتر کسی را می‌توان یافت که حداقل یک بار نام آن و شخصیت‌های دوست داشتنیش، Sack Boy ها را نشنیده باشد! شعار و بزرگترین ایده LBP یعنی “ساخت و به اشتراک گذاشتن ایده‌های خود” ضربدر ویژگی‌های بی‌نظیر Vita برابر با بازی جدیدی است که قرار است تمام استاندارد‌های پایه گذاری شده در عناوین اصلی مجموعه را در ابعادی وسیع، بزرگ و جذاب‌تر به گیمرها دیکته کند. شرکت Sony که خود به خوبی می‌داند برای موفقیت و جا انداختن کنسول جدیدش نیاز شدید و مبرمی به عرضه و سرمایه‌گذاری بر روی چنین عنوان‌هایی دارد، به همراه سه استدیو بزرگ Double Eleven، Tarisier Studios و XDev (بخش اروپا) آمده است تا در نبود خالقین اصلی اثر در همین ابتدای کار یکی از بزرگ‌ترین پلتفرمر‌های ممکن را به مخاطبین هدیه کند!

گیم‌پلی LBP Vita تقریبا هیچ نکته جدیدی نداشته و تکرار المان‌های موفق خلق شده از سوی MM با توجه به قابلیت‌های ویژه کنسول Vita است که البته پیش‌تر نیز به آن اشاره شد. در بازی جدید دیگر مجبور نیستید با چپ و راست کردن آنالوگ تاب خورده و یا با حرکت دسته به سمت بالا از جایی بالا روید، به لطف Vita این بار به راحتی خواهید توانست با ضربه زدن بر روی صفحه لمسی کنسول و یا لمس سنسورهای پیشرفته و حساس پشت آن تقریبا هر کاری که مایل به انجام آن هستید را بدون هیچ مزاحم و دردسری انجام دهید! آیا دوست دارید بر روی یک پلتفرم تاب بخورید؟ فقط کافیست انگشتان خود را بر روی صفحه گذاشته و به سمت چپ و راست حرکت دهید، به همین سادگی! تقریبا تمامی حرکات استاندارد مجموعه با استفاده از قابلیت‌های جدید کنسول به سادگی هر چه تمام قابل اجرا هستند و اکنون بچه‌های کوچک تر نیز خواهند توانست با راحتی بیشتر از بازی محبوب خود لذت برند. همان‌طور که گفته شد گیم‌پلی بازی اشاره مستقیمی به ساخته‌های MM داشته و بیشتر شبیه به نسخه کوچک‌شده LBP2 است. همانند این شماره از بازی خواهید توانست علاوه بر ساخت مراحل و پلتفرمر‌های مختلف، به ساخت بازی مورد علاقه در ژانر دلخواه (از RPG گرفته تا Shooter!) خود نیز پرداخته، برای دشمنان هوش مصنوعی طراحی کرده، آن‌ را کارگردانی کنید، کلیپ‌های سینمایی مختلف از آن ساخته و حتی برای آن موسیقی بسازید! هرچند دیدن تمام این امکانات بر روی یک کنسول دستی کمی غیر قابل باور به نظر می‌رسد اما LBP Vita به گیمرها اجازه خواهد داد همانند LBP2 بازی مخصوص خود را با قوانین جدید و استفاده متفاوت از ویژگی‌های کنسول ساخته، بر روی سرورهای بازی به اشتراک گزاشته و حتی دیگر گیمرها را در اقصا نقاط دنیا دعوت به ثبت رکورد‌های مختلف در آن‌ها کنند!

نکته‌ای که در LBP جدید به شدت درخشان و حائز اهمیت به نظر می‌رسد پتانسیل‌های بسیار بالا و نهفته در بازی است که در صورت استفاده صحیح از آن‌ها به راحتی می‌تواند این نسخه از بازی را تا سطح بهترین پلتفرمر نسل و کنسول‌های دستی بالا برده و به رقیبی بسیار جدی برای سری Mario و دوستان(!) تبدیل کند. گرافیک LBP برای یک کنسول دستی کم از شاهکار نداشته و عملا بدون هیچ اغراقی همان نسخه کنسولی در ابعاد کوچک‌تر است! LBP شاید به لحاظ فنی و تکنیکی به دیگر هیولا Sony یعنی Uncharted: Golden’s Abyss نرسیده و حتی به آن نزدیک هم نشود اما به لحاظ هنری و دید بصری حرف‌های بسیار زیادی برای گفتن داشته و کمتر عنوانی را می‌توان یافت که از این حیث توان رقابت با آن را داشته باشد! در آخر باید گفت LittleBigPlanet Vita دریایی از جذابیت‌ و قابلیت‌های متنوع و ظاهرا تمام نشدنی است که به راحتی خواهد توانست روزها، ماه‌ها و حتی سال‌ها دوست داران سبک‌های مختلف را کنسول به دست، سر جای خود میخکوب کند! Sony و LBP Vita تا به اکنون توانسته‌اند در نمایشگاه‌های مختلف و ایونت‌های رسمی با نمایش‌های قدرتمند و خیره کننده خود عموم منتقدین و گیمرها را انگشت به دهان گذاشته و انتظار برای در دست گرفتن کنسول Vita و تجربه این عنوان را سخت‌تر و سخت‌تر کنند، درنتیجه به راحتی و با اطمینان تمام می توان گفت LBP Vita باز دیگر خواهد توانست موفقیت‌های مجموعه اصلی را تکرار و به یکی از برترین و البته و متفاوت‌ترین عناوین سال 2012 تبدیل شود.
———————————————————–
احسان: وقتی سازندگان بازی اشاره به عظیم ترین سری این بازی کردند واقعا باعث تعجب من شد! واقعا تصور یک بازی با دنیایی عظیم تر از نسخه دوم مشکل است.
آریا: نسخه های قبلی LBP هرکدوم شاهکاری در این سبک بودن و این بار با کمک ویژگی های لمسی و حرکتی و دوربینی و … میتونیم شاهد کامل ترین تجربه LBP باشیم.
برهان: امکانات فوق العاده ویتا باعث تبدیل شدن این بازی به بازی به مراتب بهتر از نسخه های قبلی خواهد شد.
سینا: قابلیت هایی که LBP روی ویتا عرضه میکنه واقعا باورنکردنیه! حتی از برادر بزرگترش هم بهتر!
فرنود: خب معلوم بود که باید روی ویتا این عنوان رو میدیدیم! امیدوارم روی مراحل تک نفره یه کم بیشتر کار بشه.
ماکان: من این بازی رو حتی از نسخه‌های اصلیش هم بیشتر دوست دارم!,

,,8) Hitman: Absolution,سازنده: Io Interactive
ناشر: Square Enix
X360, PS3, PC

مامور 47 در زیر قطره‌های باران به سمت کتابخانه‌ای متروک در شهر شیکاگو حرکت می‌کند. آن‌قدر ظاهرش مرتب و رسمی است که رهگذران تصور می‌کنند برای شرکت در یک میهمانی مجلل دعوت دارد! با احتیاط به داخل فضای نمور کتابخانه قدم می‌گذارد. مامورین پلیس نیز گویا برای انجام ماموریتی مشابه به میهمانی امشب او دعوت شده‌اند! قربانیانی ساده که در مقابل او هیچ شانسی ندارند، پس چه چیزی بهتر از این میهمانان ناخوانده؟ لبخندی کج و بی‌احساس در گوشه لبانش نقش بسته است، میهمانی او بدین شکل لطف چندانی ندارد! به سمت جعبه فیوز برق رفته و آن را خاموش می‌کند. اکنون، آرام و بی صدا، به مانند یک شکارچی خطرناک در انتظار لحظه‌ای مناسب برای شکار طعمه‌هایش نشسته است…

بازی‌های مخفی کاری/اکشن همیشه جزو محبوب‌ترین‌های صنعت بازی‌های رایانه‌ای بوده‌اند. از زمانی که این سبک به پیشگامی سری جدید Metal Gear یعنی Metal Gear Solid بر روی کنسول‌ Playstation متولد شد، تا به اکنون که رقیبان سرسخت و بزرگ دیگری نظیر Splinter Cell و Hitman قدرت‌نمایی کرده و رقابت میان آن‌ها این سبک را به اوج خود رسانده‌اند، شاهد ورود و حضور قهرمانان مختلفی در این عرصه بوده‌ایم که هر یک با تکیه بر ویژگی‌های منحصر به فرد خود توانسته‌اند طرفداران بسیار زیادی را برای خود دست و پا کنند. اما باید اعتراف کرد مزدور خون سرد، مرموز و بی‌نهایت کارکشته سری Hitman، که با نام “47” شناخته می‌شود، یکی از اتفاقات تکرار ناشدنی تاریخ بازی‌های رایانه‌ایست که توانسته با شخصیت کاریزماتیک خود سری Hitman را به یکی از محبوب و پرطرفدار‌ترین عناوین تاریخ مبدل سازد. سری Hitman در سال 2000 و با عنوان Codename 47 به بازار عرضه شد. این بازی از همان ابتدای ورود باشکوه خود توانست با تکیه بر داستانی زیبا، پرهیجان و درگیر کننده، که به لطف شخصیت مرموز و خشک خود، مامور 47، حتی جذابیتی دوچندان می‌یافت، به سرعت خود را به عنوان یکی از بزرگان این سبک معرفی کرده و جایگاه ویژه‌ای در میان گیمرها و علاقه‌مندان به سبک مخفی کاری پیدا کرد. مامور 47 با سری تراشیده، چهره‌ای مصمم و بسیار خون‌سرد دقیقا همان چیزی بود که گیمرها از یک مزدور و قاتل حرفه‌ای انتظار داشتند! سریع، باهوش و نترس، درست همانند یک مار افعی گرسنه و خشمگین! با ظاهر موقر خود به طعمه‌هایش نزدیک شده و آن‌ها را یک به یک با سیم پیانو، سلاح آرام و محبوبش، خفه کرده و از میان برمی‌داشت.
طرفداران این مزدور دوست داشتنی هنوز ملاقات اولیه خود در تیمارستان پروفسور اوتو وولفگنگ را فراموش نکردند. مکانی مخوف که در آن دانشمندی مجنون با استفاده از دانش خارق‌العاده خود دست به خلق انسان‌های شبیه سازی شده می‌زند. مزدور و قاتلین ذاتی با توانایی‌های فیزیکی تقویت شده بسیار بالا که احساس برای آن‌ها هیچ معنی ندارد! ماشین‌های آدم کشی زنده!

به دنبال موفقیت‌های بزرگ شماره اول بازی سازندگان در استدیو IO Interactive به سرعت دست به کار شده و شماره‌های بعدی Hitman را نیز روانه بازار کردند اما متاسفانه به دلیل مشکلات مالی که گریبان‌گیر ناشر مجموعه، Eidos Interactive شده بود، بعد از عرضه Blood Money در سال 2006 این سری بزرگ به خواب زمستانی رفته و تا مدت‌ها دچار سکوت محض خبری شد. با شروع همکاری IO Interactive با ناشر کهنه کار شرقی، Square Enix، و به دنبال آن اضافه شدن Eidos Interactive به بخش غربی SE امید و هیجان طرفداران برای حضور دوباره و قدرتمند مامور 47 بیشتر و بیشتر می‌شد تا اینکه بالاخره در April سال جاری Hitman جدید با نام کامل Hitman: Absolution معرفی شد (البته پس از معرفی‌های نصفه و نیمه قبلی در سال‌های 2007 و 2009) تا پس از 6 سال انتظار بالاخره در سال آینده میلادی بار دیگر در نقش مزدور معروف سری، مامور 47، دشمنان را با یک سیم پیانو کوتاه از پای درآوریم! خوشبختانه منابع مالی و انسانی SE به خوبی به کمک سازندگان آمده و نمایش Absolution در تیزرهای کوتاه خود نیز نشان دهنده بازگشت قدرتمند و جنجالی این عنوان بزرگ است. در همین نمایش‌های کوتاه بازی، که در کتابخانه‌ای متروک در شهر شیکاگو اتفاق می‌افتد، نیز مشخص است که Absolution یک مخفی کاری سخت و حرفه‌ایست و حتی از این حیث پا را فراتر از برادران بزرگ‌تر خود گذاشته است. به لطف موتور جدید بازی هوش مصنوعی دشمنان به شدت بهبود یافته و در طول بازی شاهد حرکات و اجرای استراتژی‌های بی‌نقص و هوشمندانه‌ای از سوی آن‌ها خواهیم بود که قطعا کار را برای شما و مامور 47 سخت‌تر خواهد کرد.

یکی از ویژگی‌های جدید افزوده شده به Absolution سیستمی به نام Instinct (غریزه) است که همانند Batman به شما اجازه خواهد داد حرکات دشمنان و تصمیمات آن‌ها را از پشت دیوار نیز دنبال کنید. صحنه‌های تعقیب و گریز نیز از بخش‌های جدیدی و بسیار هیجان انگیزی است که به بازی اضافه شده و آن را در ادامه مرحله شیکاگو می‌بینیم. مامور 47 از تاریکی بیرون می‌آید، شرایط کمی برای او سخت شده است، یک پلیس را با یک حرکت سریع گروگان گرفته و مانند یک سپر در مقابل خود می‌گیرد. اکنون موقعیت برای فرار از مهلکه مناسب است و پا به فرار می‌گذارد، اما در بالای پشت بام یک هلی‌کوپتر منتظر اوست! اوه! همه چیز عالیست! هلی‌کوپتر بی مهابا او را هدف قرار داده و مامور 47 نیز چاره‌ای جز سنگر گرفتن ندارد. در گوشه‌ای کمین می‌کند، پلیسی را از پای در می‌آورد و لباس وی را می‌پوشد، اکنون هلی‌کوپتر دیگر با او کاری ندارد، اما پلیس‌های پیاده هم‌چنان به وی شک می‌کنند. وارد یکی از خانه‌های فروشندگان مواد مخدر می‌شود… Hitman: Absolution اکنون با موتور قدرتمند و انحصاری Glacier 2 در دست ساخت است و مراحل توسعه و پالیش نهایی را سپری می‌کند و باید اذعان داشت تکنولوژی‌های پیشرفته به کار رفته در آن یک گرافیک بی‌نقص و عالی را به همراه داشته است. خوشبختانه سازندگان در بازی جدید بر خلاف روندی که بیشتر بازی‌های بزرگ قدیمی در این نسل در پیش گرفته‌‌اند، گیمرهای حرفه‌ای و کهنه‌کارتر را هدف قرار داده و به سختی در مقابل گیمرهای تازه کار و بی‌تجربه انعطاف نشان می‌دهند، به همین دلیل Absolution جای آماتورها نیست! اگر فکر می‌کنید شما نیز استعداد بسیار زیادی در آدم کشی و قتل داشته و ذاتا یک جانی و مزدور هستید(!)، سال آینده با بزرگترین سورپرایز ممکن در انتظار شما نشسته است! پس دستکش‌هایتان را پوشیده، کراواتتان را سفت کرده، سیم پیانو را به دور دستانتان پیچیده و پشت دیوار، آرام، منتظر بمانید. قربانی به شما نزدیک می‌شود.
———————————————————–
احسان: این بازی معمولا به حق خود نمیرسد! گرچه طرفداران لذتی که باید را از بازی میبرند!
امیر حسین: قطعا با عنوان با کیفیتی طرفیم اما امیدوارم میزان اکشن بازی اونقدر بالا نره که هسته ی اصلی گیم پلی فراموش بشه ، Eidos و همکارانش به دوران خوبشون برگشتن و امیدوارم مامور 47 قدرتمندانه نسل رو به پایان برسونه.
برهان: من عاشق این مامور کچل با جذبه هستم و این نسل بهش احتیاج داشت!
سینا: بازگشت 47 بعد از 6 سال تا اینجا که با شکوه بوده. البته شباهت های گیم پلیش با رقباش رو نمیشه نادیده گرفت.ولی همین که به بهترین شکل الگوبرداری کرده یعنی مشکلی نداره.امیدوارم اون روح گیم پلی Hitman رو هم حفظ کنه.
صادق: فکر نمی کردم این بازی بتونه انقدر خوب دل تحریریه مون رو ببره! من خوب از طرفدارای خیلی قدیمی و سرسخت مامور 47 بودم اما این بازی چون میانگینش هیچ وقت بالای نود نمیشد و ماشالا همه ی بازیکنیای ما هم خوراک اصلیشون نمره های بالای نود پنج هست، توقع همچین بازخورد عالی ای رو اصلاً نداشتم.
فردین: دقیقا یادم نمیاد آخرین بازی که مامور 47 رو ملاقات کردیم کی بود. واقعا دلمون واسه این قاتل بی چون رو چرا تنگ شده.
فرنود: این سری محبوب ترین سری بازی من بود ولی اصلا اوایل به این شماره حس خوبی نداشتم. الآن یکم بهتر شدم!
محمد: بازگشت باشکوه کچل قاتل!
محمد حسین: ژانر مخفی کاری در این نسل، عناوین زیادی برای طرفدارانش بهمراه نداشت. تنهای بازی های درست و حسابی این ژانر توی این نسل رو میشه Batman و شماره جدید Deus Ex دونست. شماره جدید Hitman یکی از بهترین گزینه های این نسل واسه طرفدراهای این ژانر محسوب میشه. به شخصه سبک مخفی کاری این بازی رو به تمام سبک هایی دیگه ترجیح میدم. چیزی که هیتمن رو از بقیه بازی های این ژانر برای من متمایز کرده حالت پوشش مبدل این بازی هست که باعث میشه قایم باشک بازی های عناوین دیگه رو نداشته باشه و با اعتماد به نفس بالا وسط پذیرایی قدم بزنی و وانمود کنی که یکی از مهمان ها هستی و با خونسردی تمام، هدف مورد نظرت رو شکار کنی. یکی از ضعف های نمایش اخیر Absolution این بود که 47 بیش از حد شبیه سام فیشر شده بود و اون ماجرای قایم باشک بازی پر رنگ تر از قبل شده بود که کمی نگران کننده است ولی سازنده ها قول دادن که مراحل باز قبلی که انتخاب روش ترور کردن هدف به عهده بازی کننده بود در این نسخه هم حضور داره و قسمت اعظم بازی رو تشکیل میده که امیدواریم حقیقت داشته باشه.,

,,7) StarCraft II: Heart of the Swarm,سازنده: Blizzard Entertainment
ناشر: Blizzard Entertainment
PC

قطعا هیچ گیمر و یا علاقه‌مند به بازی‌های رایانه‌ای را نمی‌توان یافت که حداقل یک‌بار نام شرکت Blizzard را نشنیده باشد، شرکتی که به خاطر کیفیت مثال زدنی و بی‌نظیر عناوینش همیشه در اوج و جایگاه اسطورگان این صنعت ایستاده و اصولا زبان منتقدین و گیمرها برای توصیف خلاقیت آن‌ها جز به تحسین و ستایش باز نشده است. در لیست و کارنامه درخشان این شرکت آثار چندان زیادی دیده نمی‌شود و تعداد و کمیت چندان چشم گیر نیست اما وقتی صحبت از کیفیت و بزرگی این عناوین به میان می‌آید ماجرا چیز دیگریست! اما اگر قصد انتخاب “بهترین” از میان ساخته‌های Blizzard وجود داشته باشد پاسخ چیست؟ StarCraft؟ Diablo؟ WarCraft و یا MMO جاودانه آن‌ها World of WarCraft؟ واقعا سوال دشوار و مشکلی است اما قطعا پاسخ آن مشخص است: آخرین ساخته Blizzard! سال 2012 را به راحتی می‌توان پرکار‌ و البته به یادماندنی‌ترین سال برای بلیزارد و گیمرها نامید؛ هرچند کمی غیر قابل باور به نظر می‌رسد اما به احتمال فراوان امسال شاهد عرضه سه عنوان بزرگ از Blizzard خواهیم بود: Diablo III و شیطان سرخ پس از سال‌ها انتظار بالاخره عرضه خواهد شد، WoW با بسته الحاقی جدید خود بازخواهد گشت تا باردیگر عده بسیار زیادی از گیمرها را از کار و زندگی اندازد(!) و بالاخره StarCraft II و قسمت دوم آن Heart of Swarm که داستان پرکشش مجموعه را از زبان زرگ‌ها‌ (Zerg) و ملکه محبوب آن‌ها، سارا کریگن (Sarah Kerrigan) روایت می‌کند.

اکنون پس از ملاقات شیرین و دل‌چسب با افسانه StarCraft و اولین قسمت آن Wings of Liberty (با حضور تران‌های صبور و بردبار) نوبت به رویارویی با سرنوشت زرگ‌ها در بازی مخصوص آن‌هاست. Blizzard با بازی جدید خود، Heart of Swarm، بازگشته است تا ما را به قلب حوادثی برد که راس و محور اصلی آن کسی نیست جز ملکه تیغه‌ها، سارا کریگن! سارا کریگن، معشوقه زیبا و جذاب جیم رینور، روزگاری یکی از کارآزموده‌ترین نیرو‌های Ghost در یگان تران (Terran) بود اما اکنون…

اگر از طرفداران شرکت Blizzard باشید حتما به علاقه جنون آمیز آن‌ها از به فساد کشیدن قهرمانان محبوب خود و وارد کردن آن‌ها به جرگه شخصیت‌های منفی و فاسد مشرف هستید! در نتیجه حتما از دیدن سارا کریگن به عنوان ملکه و رهبر دشمنان سابق خود تعجب نخواهید کرد! اکنون حدود 2 سال از ماجراهای WoL می‌گذرد، نیروهای زرگ از درون دچار چند پارگی شده و به گروه‌های کوچک‌تری تقسیم شده‌اند که همه آن‌ها از کریگن فرمان نمی‌برند. کریگن، شخصیت اصلی و ضدقهرمان داستان در ابتدای کار وظیفه بزرگی بر دوش خود حس می‌کند؛ متحد کردن دوباره زرگ‌ها به منظور رسیدن به هدفی بزرگ‌تر، انتقام! انتقام از Arcturus Mengsk، امپراتور حکومت تران‌ها! اما آیا سارا کریگن بار دیگر به فرم انسانی خود بازخواهد گشت؟ و یا جیم رینور همان‌طور که پیش‌تر قسم خورده بود معشوقه خود را کشته و برای همیشه به تهدید زرگ‌ها پایان خواهد داد؟ همان‌طور که حتما حدس زده‌اید HoS با تمرکز بر روی نژاد زرگ‌ها در طول 20 مرحله به نبرد بزرگ آن‌ها در مقابل پروتاس (Protoss) ها پرداخته و گیمرها را در نقش کریگن با چگونگی شکل گیری امپراتوری زرگ‌ها آشنا می‌کند. اولین نکته‌ی که در خصوص HoS خودنمایی می‌کند نقش کلیدی کریگن در داستان و خصوصا گیم‌پلی بازی است. بر خلاف WoL که با حذف Hero ها بر روی یونیت‌های تران‌ها متمرکز شده بود در بازی جدید می‌توانید از حضور مستقیم کریگن در مبارزات لذت برده و همانند Hero های سری WarCraft او را ارتقا دهید. برای متعادل‌تر شدن بخش چندنفره بازی تا به این لحظه 8 یونیت جدید به HoS افزوده شده و سه واحد قدیمی نیز از آن حذف شده‌اند. Shredder، Battle Hellion و Warhound یونیت‌ها جدید ترارن‌ها، Replicant، Oracle و Tempest یونیت‌های اضافه شده به پروتاس‌ها و در نهایت Viper و Swarm Host یونیت‌های جدید نژاد زرگ‌ها هستند. Mothership و Carrier از یگان پروتاس‌ها و Overseer از یگان زرگ‌ها یونیت‌هایی هستند که Blizzard خبر حذف آن‌ها از بازی جدید را داده است که البته با توجه به تغییرات ایجاد شده در واحد‌های قدیمی دو نژاد کاملا معقول و قابل انتظار هستند. همچنین برخی از یونیت‌های قدیمی نیز دچار تغییرات کوچک و بزرگی شده‌اند که قابلیت‌های جدید آن‌ها منجر به خلق موقعیت‌های استراتژیک جدید در میادین نبرد خواهد شد.

Ultralisk زرگ‌ها کمی پیشرفته‌تر از قبل شده و با افزوده شدن قابلیتی جدید به آن اکنون می‌تواند با سوراخ کردن زمین در داخل چاله پنهان شده و از داخل آن به دیگر یونیت‌ها شلیک کند. Baneling ها نیز چندان بی‌تغییر نمانده و پس از ارتقا می‌توانند در زیر زمین حرکت کرده و به تاسیسات دشمن نفوذ کنند! در مقابل Hellion ها نیز همانند Viking ها خواهند توانست تغییر فرم داده و قدرت تهاجمی خود را چند برابر کنند. Thor نیز در این روند تغییرات بی‌نصیب نمانده و یونیت جدید به نام Ultimate جایگزین آن شده است. Ultimate بیشتر شبیه به جایگزین Mothership ها بوده و بیشتر خصوصیت آن‌ها را به ارث برده است. از جمله این که در آن حاضر می‌توان تنها از یک Ultimate استفاده کرد. همچنین این یونیت برخلاف Thor توانایی شلیک به یونیت‌های هوایی را نخواهد داشت. بدون هیچ تعارف و مقدمه چینی باید اعتراف کرد StarCraft II: Heart of the Swarm بزرگ‌ترین RTS سال آینده و حتی نسل خواهد بود که تنها رقیب آن شماره قبلی خود است! اما با این تفاسیر یک علامت سوال بزرگ در ذهن مخاطبین شکل گرفته است که HoS چگونه خواهد بود؟ آیا تکرار WoL با نیروهای جدید؟ آیا Blizzard بازهم دست پر و با سورپرایز‌های جدید به سراغ ما خواهد آمد؟ این سوالی است که تنها زمان پاسخ صحیح آن را می‌داند اما قطعا جواب هرچه که باشد Heart of the Swarm یکی از بزرگ و تاثیرگذارترین عناوین سال 2012 خواهد بود که جمعیت بزرگی از گیمرها بی‌صبرانه در انتظار تجربه آن نشسته‌اند!
———————————————————–
بابک: خیلی منتظرم ببینم داستان سارا کریگان و جیم رینور به کجا میرسه.
ماکان: رویارویی با سرنوشت سارا کریگن، رویایی دوست داشتنی و شیرین که برای یک دهه بزرگ‌ترین آرزوی من بوده است! اکنون به حقیقت پیوستن آن، باور کردنی نیست!
محمد: تنها استراتژی که این چند ساله منو راضی کرده همین SC هست!
محمد حسین: من توی این چند وقت فقط یک بازی استراتژی بازی کردم اونم StarCraft II بود. فکر می کنم بازی استراتژی بعدی من تا مدت ها قسمت دوم این بازیه.,

,,6) The Last Guardian,سازنده: Team Ico
ناشر: SCE
PS3

از نخستین باری که نگاهمان به اولین تصویرش در آگهی مجله Famitsu افتاد قریب به 5 سال می‌گذرد. 5 سال انتظار سخت و مشتاقانه برای ملاقاتی دوباره با ذهن زیبای فامیتو اودا (Fumito Ueda). عنوانی که چیز زیادی از آن ندیده‌ایم اما عاشق و دلشیفته‌اش شده‌ایم! هر مراسمی که برگزار می‌شود، هر رویداد بزرگی که اتفاق می‌افتد، حتی در هر مقاله‌ای که آخر هر سال توسط سایت‌ها و مجلات نوشته می‌شود نام این بازی بزرگ همیشه در بالای لیست انتظار آن نقش بسته است! قطعا همه ما با دو عنوان قبلی فامیتو اودا آشنا بوده و به معنی واقعی کلمه زندگی کرده‌ایم. تک تکمان خاطرات شیرین و دوست داشتنی از آن‌ها در ذهن داشته و مطمئن هستیم The Last Guardian نیز مثل Ico و Shadow of the Colossus قرار نیست به مانند عناوین دیگر یک بار بازی شده و به فراموشی سپرده شود. The Last Guardianماجرای پسری را تعریف می‌کند که قصد فرار از خرابه‌های قصر با شکوهی دارد که حال و هوای آن به شدت یادآور دو عنوان قبلی اودا است. در این بین پسر کوچک ما با موجودی به نام Trico آشنا می‌شود که قرار است او را تا انتهای بازی همراهی کند. در ابتدای کار رابطه بین Trico و پسرک چندان خوب نیست ولی با گذشت زمان دلبستگی این دو بهم بیشتر شده و به مانند دو دوست به یکدیگر وابسته می‌شوند. این بار نیز مثل دو عنوان دیگر Team Ico قرار نیست دیالوگ‌های زیادی بین کاراکتر ها رد و بدل شود، بلکه تمام بار داستانی و نحوه روایت آن در قالب اتفاقات، روابط، نگاه‌ها و محیط‌های گیرا بازی خلاصه می‌شود. همچنین اودا قول داده است که انتهای داستان مانند دو عنوان دیگر open-ended خواهد بود و شما خود و به روش دلخواه خود انتهای آن را در ذهن ترسیم می‌کنید.

گیم‌پلی The Last Guardian شباهت زیادی به Ico و Shadow of the Colossus دارد؛ پسرک می‌تواند بدود، بپرد، از اجسام بالا رفته و تاثیر کوچک و جزیی در محیط داشته باشد. نکته‌ای که از نمایش‌های بازی مشخص است این است که این‌بار شخصیت اصلی بازی کاملا بی‌سلاح و دست خالی است و حتی همان تکه چوبی که Ico در اوایل بازی خود در دست داشت را نیز ندارد! در TLG به جای مبارزه مسلحانه می‌بایست با پرتاب بشکه‌ و اجسام محیط بر سر دشمنان از خود دفاع کرده و یا به شکل مخفیانه و بدون جلب توجه از کنار آن‌ها عبور کنید. تعامل بین Trico و پسرک هسته اصلی بازی را شکل می‌دهد، به‌ طوری که سرنوشت آن‌ها بهم گره خورده است. هوش مصنوعی Trico مانند یک حیوان واقعی عمل کرده و نسبت به حرکات پسرک عکس العمل نشان می‌دهد، چیزی که به آن غریزه حیوانی گفته می‌شود. پسرک باید از این غریزه استفاده کرده و Trico را ترغیب به کارهایی کند که خود می‌خواهد و به این ترتیب به نحوی از او کمک گیرد که موانع را از سر راهش بردارد. به طور مثال با مقداری غذا حیوان را به مکان مشخصی کشانده و معمای باز کردن دری را کامل کند. برخلاف حیوانات دیگر که در بازی‌های مختلف نظیر آن‌ها را دیده‌ایم، Trico به سرعت به درخواست پسرک پاسخ نمی‌دهد و ممکن است توجهش به شی خاصی در محیط جلب شود و از دستور پسرک سرپیچی کند. علاوه بر این Trico نیاز به مراقبت دارد و به همین خاطر پسرک به غیر از خودش باید به فکر تامین آب و غذای او نیز باشد و یا آسیب‌هایی که به بدن او رسیده است درمان کند. رفتار و عکس‌العمل‌های Trico واقعا جالب هستند، گاهی اوقات ممکن است از خوردن غذایی که به او می‌دهید صرف نظر کرده و پس از جویدن و مزه کردن، باقی مانده آن را به زمین پرتاب کند و یا زمانی که خیلی خسته است در گوشه‌ای بخوابد. با گذشت زمان و تعامل بیشتر پسرک با حیوان رابطه عمیق و گرم‌تری بین این دو به وجود می‌آید و Trico بهتر به درخواست‌های پسرک پاسخ می‌دهد. نحوه برخورد شما با این حیوان به حدی بر روی شکل گیری حیوان تاثیر گذار است که در پایان بازی هر فرد Trico متفاوت و مخصوص به خود را خواهد داشت!

Tricoموجودی است که با یک نگاه به او و حرکاتش عاشقش می‌شوید. صورت ظاهری او از ترکیب چندین حیوان مختلف تشکل شده و بیشتر از هر چیز هیپوگریف‌های افسانه‌ای را در ذهن تداعی می‌کند. ساخت Trico با دقت و ظرافت بسیار زیاد صورت گرفته و بر روی تک تک حرکات و قسمت‌های مختلف بدن او به شکل مستقل کار شده است تا به بهترین و واقعی‌ترین شکل ممکن به حرکات پسرک و محیط اطراف واکنش نشان دهد. استفاده از موتور مستقل فیزیک در بازی باعث شده Trico بی‌نهایت واقعی و زنده به نظر بیاید. رقص پرهای او در هنگام وزیدن باد یکی از صحنه‌هایی است که قطعا هیچ گاه آن را فراموش نخواهید کرد! انیمیشن‌های روانی که برای حرکات Trico طراحی شده‌اند به راستی که بی‌بدیل و تکرار نشدنی است و به جرات می‌توان به او لقب بهترین حیوان دست آموز در تاریخ بازی‌های رایانه‌ای را داد! The Last Guardian به مانند دو شاهکار قبلی Team Ico قرار است تغییری شگرف در ذائقه طرفداران سبک Action/Adventure ایجاد کرده و استاندارد‌های جدیدی برای این ژانر تعریف کند. شاهکاری که بدون شک تا مدت‌ها از ذهن ها بیرون نخواهد رفت و افتخاری بزرگ برای سونی و Team Ico به همراه خواهد آورد!
———————————————————–
احسان: خواهش میکنم کنترل خود را حفظ کنید. این یک بازی رایانه ای است. نه خواب و رویا!
آریا: از معرفی بازی مدت ها میگذره + هنوز گیم پلی درست و حسابی ندیدیم + کارگردان بازی از سونی جدا شده = کلآ TLG به این نسل میرسه یا میره نسل بعد یا اصلآ کنسل میشه ؟! امیدوارم بالاخره امسال عرضه بشه و کیفیتش به خاطر طولانی شدن زمان ساخت و حواشی اخیر پایین نیومده باشه.
برهان: اگه واقعا تو سال 2012 عرضه بشه خیلی خوشحال میشم اما امید زیادی ندارم!
سینا: هنوز نتونستم بفهمم، بازی کردن یه بچه با یه پرنده ی 10 متری چه جذابیتی داره! ولی همش به خودم میگم:” خُب حتما داره که یه عده واسش سر و دست میشکنن” ولی…
فردین: کسانی که عناوین قبلی این گروه یعنی SHOC و ICO رو بازی کردن بیصبرانه منتظر عنوان جدید این گروه هستند. عنوانی که اگر به اندازه دو بازی قبلی روش کار کنن مطمئنن باز هم در ذهن طرفداران مثل دو عنوان قبلی تا آخر عمرشون به یاد خواهد ماند.
فرنود: واقعا اگه شما هم از قبل خاطره داشته باشید احساس من رو تو این زمان میفهمید.
ماکان: امیدوارم طلسم این بازی هم بشکنه و هرچند بعید به نظر می‌رسه اما سال بعد دیگه این عنوان بزرگ و زیبا رو تو لیست صد بازی برتر سال 2013 نبینیم!
محمد حسین: بازیی که به نظر من چند سال از خودش جلوتره همون جور که کارهای قبلی فامیتو اینجوری بود. مثل اینکه فامیتو واقعا رفتنیه امیدوارم که مثل شماره های قبل یه بازی بی نقص بسازه و به عنوان اخرین کارش در سونی یه اثر بیادموندنی دیگه خلق کنه. ,

,1 تا 5,,5) Halo 4,سازنده: 343 Industries
ناشر: Microsoft Game Studios
X360

Halo 4 ادامه شماره اصلی از مجموعه‌ای نمادین و مثال زدنی است که در طول دهه اخیر سرگرمی خالص و بازی‌های فوق‌العاده را برای گیمرها و علاقه‌مندان سبک FPS به ارمغان آورده است. پس از پایان هیلو 3، Master Chief، قهرمان دوست داشتنی مجموعه، بازخواهد گشت تا بار دیگر در برابر سرنوشت خود بایستد. رو در دو، مقابل دشمنی باستانی که شرارت‌های او تهدیدی جدی و خطیر بر تمام دنیاست! Halo 4 اولین گام از سه گانه‌ای جدید است که سال 2012 آغازگر آن است.

بخشی که خواندید توضیح اولیه و رسمی مایکروسافت از Halo 4 است. Halo نیازی به معرفی و توضیح اضافه ندارد. عنوانی بزرگ و زیبا که توانست به تنهایی و تکیه بر جذابیت‌های مثال زدنی خود مایکروسافت را در نسل قبل نجات داده و علاوه بر خلق یکی از بهترین و پرطرفدارترین مجموعه‌های تاریخ، بخش گیم مایکروسافت را از اعماق پست و سیاه شکست تا اوج قله‌های موفقیت و افتخار بالا برد. سال 2007 بود که استدیو تحسین شده Bungie با Halo 3 به سه گانه‌ای که خود در نسل گذشته آغازگر آن بودند، پایان داده و مسترچیف جنگ را تمام کرد. جنگ با کاوننت‌ها تمام شد، اما قهرمان آن خود در لاشه سفینه Forward Unto Dawn در فضا سرگردان شد تا بعد از 5 سال بی‌خبری از او، در E3 سال 2011 با فریاد هوش مصنوعی همراه خود، کورتانا، از خواب بیدار شود. Forward Unto Dawn بنا به دلایلی نامعلوم در حال منفجر شدن است و مسترچیف موفق می‌شود در واپسین لحظات از این فضای جهنمی به بیرون پریده و خود را رها کند. مسترچیف در مقابل خود سیاره‌ای ناشناخته، مرموز و ظاهرا مصنوعی می‌بیند که او را به داخل خود می‌کشد. Frank O’Connor، کارگردان مجموعه تایید کرده این همان سیاره ای است که در پایان Legendary Halo 3 دیدیم. از هم اکنون تئوری‌های بسیار زیادی درباره این سیاره مرموز از سوی طرفداران بی‌شمار مجموعه مطرح شده است اما تمام این حدس و گمان‌ها بر یک موضوع متفق القول هستند، این سیاره ناشناخته، مربوط به فوررانرهاست! نژادی قدیمی و شبیه به انسان که بیش از 100 هزار سال قبل از بین رفته‌اند. فوررانرها نژادی فوق‌العاده پیشرفته، اصیل و البته صلح طلب بودند که بقای نژاد خود را برای مقابله با حمله Flood به کهکشان و بلعیدن همه چیز توسط آن فدا کردند. آن‌ها سازندگان هفت Halo بوده و حتی کاوننت‌ها آن‌ها را به عنوان خدا می‌پرستند!

در رمان‌های جدیدی که 343 منتشر کرده است، مسائل بسیار جالب و مهمی بیان شده است. انسان‌ها قبل از شلیک Halo دارای تمدن و تکنولوژی پیشرفته بودند و حتی نبردی سنگین با فوررانرها نیز در آن زمان داشته‌اند. جالب‌تر این‌که ماجرای شلیک Halo خود داستان‌های جالبی دارد که کاملا با انسان‌های آن زمان گره خورده و مشخص می‌کند این دو نژاد آن‌چنان هم با یکدیگر غریبه نبوده‌اند. به گفته فرنک اوکانر تمام رمان‌ها و کلا هر چیزی که تا به اکنون منتشر شده، مستقیما پیش زمینه‌ای بر داستان Halo 4 است و به آن ختم خواهد. متاسفانه در خصوص بازی تقریبا هیچ اطلاعات خاصی وجود ندارد و سازندگان تنها به نمایش چندین Artwork در قالب یک تریلر نمایشی بسنده کرده‌‌اند. البته در همین نمایش نصفه و نیمه کوتاه نیز بناهای عظیم و باشکوهی دیده می‌شوند که خبر از طراحی هنری بی‌نقص بازی می‌دهند. به گفته اوکانر، بازی جدید قرار است حس اکتشاف و کشف ناشناخته‌های مرموز که در عنوان‌های اولیه وجود داشت را به این سری بازگرداند. همچنین گفته شده است Halo 4 به شخصیت مسترچیف و خصوصیات انسانی او بیشتر خواهد پرداخت تا گیمرها قبل از یک قهرمان افسانه‌ای او را به عنوان یک انسان، همراه با تمام عواطف و خصوصیت خواص آن، بپذیرند. این موضوع و تمرکز ویژه 343 به پرداخت بهتر مسترچیف را حتی می‌توان در ابتدای شروع تیزر معرفی بازی نیز مشاهده کرد که با نشان دادن قلب تپنده او قصد دارند با کنایه بگویند او یک انسان است، همراه با قلب و عواطف انسانی! Halo 4 بر ارتباط عمیق‌تر چیف و کورتانا نیر تاکید دارد و حتی شایعات جالبی درباره امکان به وجود آمدن حالت Rampancy برای کورتانا وجود دارد که می‌تواند مسائل و سورپرایز‌های بسیار غیر منتظره‌ای را در طول داستان رقم زند.(Rampancy به حالتی گفته می‌شود که هوش مصنوعی به اواخر عمر خود نزدیک می‌شود. در این زمان هوش مصنوعی مورد نظر احساس خدا بودن کرده و حتی سازندگان خود را نیز نفی می‌کند! در این حالت هیچ راهی جز نابود کردن آن وجود ندارد) یکی دیگر از مواردی که بر جذابیت‌های Halo 4 خواهد افزود این است که با شکست خوردن کاوننت‌ها در پایان سه گانه گذشته احتمالا دیگر در بازی جدید با آن‌ها روبرو نمی‌شویم و باید شاهد دشمنان کاملا جدید باشیم! اما دشمن و یا دشمنان جدید مسترچیف چه کسانی خواهند بود؟ چه تمدن و تکنولوژی‌های خواهند داشت؟ خوب این سوالی است که تنها سال آینده و انتشار بازی می‌تواند به آن پاسخ دهد!

در نهایت باید اعتراف کرد Halo 4 یکی از بزرگ‌ترین عناوین سال آینده میلادی است که طرفداران آن بی‌صبرانه چشم به راه عرضه آن هستند. این واقعیت که بازی جدید دیگر توسط خالق اصلی مجموعه، Bungie، ساخته نمی‌شود از جمله مواردی است که نگاه عموم جامعه گیمرها را به Halo 4 دوخته است. به راحتی نمی‌توان منکر توانایی‌های استدیو Industries 343 شد اما آیا اعضای این شرکت خواهند توانست در غیاب جادوگران Bungie باردیگر دست به ساخت و عرضه یک شاهکار کنسولی زنند؟ این سوالی است که تنها زمان پاسخ صحیح آن را می‌داند اما باید توجه داشت که به واقع ساخت ادامه‌ای بر این سری بزرگ کاری بس سخت و دشوار است! البته با توجه به کارنامه درخشان اعضای استدیو جدید مایکروسافت (که گلچینی از بهترین اعضای استدیوهای مشهور Sony, id Software و … هستند) و مصاحبه‌های آن‌ها می‌توان فهمید اعضای این شرکت درک بسیار عمیق و صحیحی از دنیای Halo داشته و می‌توان به آن‌ها و توانایی‌هایشان اعتماد کرد. تمام کسانی که به 343 آمده‌اند، برای ساخت یک Halo جدید و بی‌نقص آمده‌اند! سری Halo همواره سعی داشته در هر شماره خود چیزی جدید و نو به دنیای بازی‌های رایانه‌ای معرفی کرده و این صنعت بزرگ را گامی بیشتر به سوی آینده درخشان خود نزدیک کند. بدون شک Halo 4 نیز از این قاعده مستثنی نیست و این عنوان بزرگ یکی از برترین‌های سال آینده و شرکت مایکروسافت خواهد بود که تمام طرفداران آن منتظرند تا بالاخره بعد از 5 سال انتظار، دوباره کنترل مسترچیف را در دست گرفته و ماجراجویی جدیدی را که این بار توسط 343 برای آن‌ها رقم زده شده است، تجربه کنند. با تمام این تفاسیر باید گفت، بدون شک Halo 4 چنان بزرگ و باشکوه خواهد بود که توانسته در رتبه پنجم برترین های سال آینده قرار گیرد.
———————————————————–
احسان: یعنی دوباره قراره شاهد شکستن رکورد های فروش در یک روز و یک ساعت و یک ثانیه! و … باشیم!؟
امیر حسین: وجود مسترچیف به تنهایی کفه ی مایکروسافت را بسیار سنگین خواهد کرد ، به شدت منتظر اولین Footage بازی هستم .
آریا: یکی از دو بازی 2012 که بیشترین انتظار رو براش میکشم ! 343 تا این لحظه فوق العاده عمل کرده و با CEA نشون داد که استودیوی توانمندی هست. Halo 4 اگه تغییرات مثبتی داشته باشه میتونه به بهترین Halo این نسل تبدیل بشه.
بابک: The return of the king. مگه میشه یه طرفدار هیلو بعد از 5 سال مسترچیف رو ببینه و ذوق مرگ نشه؟!
برهان: بدون شک بازی خوبی برای طرفدارانش خواهد شد و امیدوارم که بابک و آریا و محمد رو راضی کنه!
سینا: بزرگترین شوتر مایکروسافت وقتی بخواد عرضه بشه، بقیه باید میدون را خالی کنن! بی صبرانه منتظرم ببینم رئیس بعد از اون پایان فوق العاده ی شماره ی سوم چه بلایی سرش اومده.
صادق: به این بازی یه هفت دادم از نوع چاق و چله. میتونید فکر کنید که ماکروسافت پول خوبی به من نداده، اما من نظرم اینه که داستان بازی توی نسخه سوم خیلی خوب و در اوج تموم شد، چه دلیلی داره که دوباره مسترچیف رو بیاریم تو میدون؟ اصلاً من استدیوی سازنده اش رو هم دوست ندارم. به کل به نظرم در بهترین حالت بهش نمره دادم.
علی: اولین هیلوی شماره دار..فک کنم بعد از چهار سال!داستان که مثل همیشه حرفی برای گفتن نمیزاره.ولی بنظر میرسه 343 کارِ سختی رو برای گیم پلی داشته باشه.یه سری آنالیز هم از تریلر دیدم که گفته بودن احتمالا شخصی سازی اسلحه تو بازی خواهد بود!این برای هیلو اصلا خوب نیست.به هر حال منتظر خواهیم موند.
فردین: هیلو از اولین شماره ای که منتشر شد موفقیت بزرگی برای مایکروسافت به حساب میاد. عنوانی که میشه گفت در حد خودش انقلابی در صنعت بازی های اول شخص داشت. با تغییر شرکت سازنده اصلی بازی، باید منتظر بود و دید 343 میتونه نام و آوازه این بازی رو همچنان بر سرزبان ها نگه داره یا نه.
ماکان: من آرزو می‌کنم فقط تیم سازنده جدید در نبود خالقین اصلی اثر به جای درجا زدن در کلیشه‌ها و تکرار مکررات بیان یه دستی به سر و گوش گیم‌پلی بازی بکشن! نتیجه این ریسک هرچیزی که باشه برای من در نهایت ارزشمند‌تر از بازی خوبی هست که دقیقا تکرار Reach و Halo 3 باشه!
محمد: دیدار دوباره با رئیس واقعا شگفت انگیزه، بی صبرانه منتظر اولین اطلاعات بازی هستم تا ببینم 343 واسمون چه خوابی دیده! We’re just getting started.,

,,4) Diablo III,سازنده: Blizzard Entertainment
ناشر: Blizzard Entertainment
PC

بدون شک یکی از محبوب و ماهر‌ترین شرکت‌های بازیسازی در حال حاضر شرکت Blizzard است که نبوغ و مهارت کارمندان استثنایی آن‌ها بر هیچ کس پوشیده نیست. از زمانی که این شرکت با خلق شاهکاری به نام Diablo خود را به عنوان یکی از خدایان سبک RPG در این صنعت مطرح ساخت تا به امروز که آخرین عنوان آن‌ها StarCraft II بر روی رایانه‌های شخصی قدرت نمایی می‌کند، این شرکت همیشه به دنبال یافتن چیزی نو و لمس تجربه‌ای متفاوت بوده و اغراق نیست اگر بگوییم هیچ گاه تحت تاثیر موفقیت تجاری عناوین خود قرار نگرفته و تنها به کیفیت بازی‌های خود اندیشیده است. البته این بدان معنی نیست که بازی‌های این شرکت از لحاظ تجاری موفق نیستند چرا که فروش میلیونی عناوین ساخته شده توسط این شرکت به خوبی خلاف این امر را به اثبات خواهد رساند! هرچند تا به اکنون نیز شرکت Blizzard یکی از پیشگامان این صنعت و قطب‌های اصلی سبک‌ RPG بوده است و موفق شده با خلاقیت ناب خود این سبک را به سطح جدیدی از استاندارد‌ها ارتقا دهد اما به راستی باید اعتراف کرد این موفقیت‌ها تازه مقدمه‌ای است بر افتخارات عظیم‌تری که در انتظار اعضای این شرکت است! افتخار و محبوبیتی بزرگ که پس از سال‌های سال انتظار Diablo III قصد بخشیدن آن به خالقین خود را دارد!

بله، بالاخره پس از یک دهه شکنجه مطلق توسط اهریمنان ساکن در شرکت Blizzard(!) به ظهور دوباره سردسته آن‌ها، شیطان سرخ، و فرشته رانده شده نزدیک می‌شویم! البته بهتر است جمله خود را تصحیح کرده و بگویم “امیدواریم که پس از یک دهه شکنجه مطلق توسط اهریمنان ساکن در شرکت Blizzard(!) به ظهور دوباره سردسته آن‌ها، شیطان سرخ، و فرشته رانده شده نزدیک ‌شویم!” چرا که سال گذشته نیز در مقاله مشابه دقیقا همین صحبت‌ها را کردیم اما در نهایت خبری از شیطان سرخ و حضور همایونی حضرت ایشان نشد! بزرگ‌ترین رویداد سال آینده از نگاه خیل عظیمی از گیمرها و منتقدین سومین حضور Diablo در دنیای بازی‌های رایانه‌است که از هم اکنون چشمان بسیار زیادی به آن دوخته شده است. عاشقان این عنوان بزرگ که همانند بیماران مازوخیستی از تاخیرهای پی در پی و سکوت خبری Blizzard نیز لذت می‌برند اکنون پس از سال‌ها انتظار آماده‌اند تا با قدم گذاشتن دوباره در دنیای تاریک و سیاه سنکچری (Sanctury) از شدت هیجان به مرز جنون رسند! اکنون بیش از دو دهه از ماجرای Diablo II و نجات دنیا به دست قهرمانان بی نام و نشان آن می‌گذرد. قهرمانانی که در نبرد برای افتخار و آزادی در مقابل نیروهای Burning Hell در ازای آزادی و شرافت مردم سرزمینشان از جان مایه گذاشته و شجاعانه جنگیدند و اکنون درگیر کابوس ناتمام خاطرات یورش بی‌رحمانه اهریمن به نهایت جنون رسیده‌اند! سرنوشتی تلخ و شوم برای قهرمانانی بزرگ و مقدس!

آری، اکنون بیش از بیست سال از کابوس اهریمنان می‌گذرد و جنگ نیز تمام شده است اما هنوز شعله‌های شرارت در زیر خاکستر‌های آن زبانه می‌کشد! گویی عاشقانه و چشم انتظار در زیر خاکسترهای سرد و خاموش جنگ، برای فاجعه‌ای شوم و قریب الوقوع رقصیده و فساد و تباهی را در آسمان بو می‌کشند! دکارد کین (Deckard Cain) به آرامی قدم به کلیسای Tristam می‌گذارد. او می‌داند، اسرار مقابله با شیاطین در این مکان خوف انگیز پنهان شده است. باید خوب اسناد پنهان کلیسا را برسی کند. اما چیزی دیگری در انتظار کین آرمیده است! چیزی بس شوم و تباه آور که او هیچ گاه آرزوی دیدن دوباره آن را ندارد، شهاب سنگی نورانی به سمت زمین می‌آید! باورکردنی نیست اما لرد دیابلو بازگشته است! آری، اکنون بیش از بیست سال از کابوس اهریمنان می‌گذرد اما جنگ… جنگ هنوز ادامه دارد! گیم‌پلی Diablo III سرشار از سورپرایز‌ و ویژگی‌های منحصر به فردی است که شمردن تیتر وار آن‌ها نیز از حوصله این مقاله خارج است اما در راس این سورپرایز‌ها کلاس هاس متفاوت و بی‌نهایت جذاب بازی قرار دارند که پس از حذف ناامید کننده کلاس پالادین (شوالیه‌های مقدس) همه طرفداران مجموعه را سر ذوق آورده‌اند! Barbarian، Witch Doctor، Wizard، Demon’s Hunter و در نهایت Monk پنج کلاس موجود در Diablo III را تشکیل می‌دهند که با ویژگی‌های منحصر به فرد خود گیم‌پلی بی‌نقص DII را حتی در جایگاهی بالاتر از گذشته قرار می‌دهند!
لوت کردن و زیر پا گذاشتن تمام دنیای Diablo برای یافتن آیتم و سلاح‌های جدید شاید تکرار نشدنی‌ترین بخش مجموعه است که با مکانیزم بی‌نقص خود به Diablo III نیز راه یافته است. اما بازی پیشنهاد دیگری نیز برای گیمرها در کیسه حقه‌های خود دارد، چطور است به جای مبارزه و کشتن دشمنان برای یافتن سلاح‌های جدید خود اقدام به ساخت آن‌ها کنید؟ پیشنهاد جذابی است، نه؟ اما اگر کماکان علاقه‌مند به گشت و گذار در محیط و یافتن آیتم‌های جدید هستید سیستم Inventory بازی آماده است تا به طور کامل به خدمت شما درآید! سیستم Inventory جدید بازی با قرار دادن یک جعبه مخصوص در اختیار گیمرها (به سبک RE های کلاسیک) باعث خواهد شد دیگر برای حمل آیتم و تسلیحات جدید مجبور به بازگشت چندین و چند باره به شهر نباشند که قطعا لذت گشت و گذار در دنیای زیبا و جادویی Diablo III را چند برابر می‌کند.

طراحی مراحل و خصوصا دید بصری Diablo III از دیگر مواردی است که تغییرات بسیاری را به خود دیده و این‌بار در قالبی خوش آب و رنگ‌تر به نمایش در خواهد آمد. البته این رنگ بندی زنده‌ و کمی شاد چندان نیز به مذاق همه طرفداران مجموعه خوش نیامده و بسیاری از طرفداران مجموعه رنگ بندی تاریک و مرده بازی قبلی که یادآور دوران اوج PC Gaming است را ترجیح می‌دهند اما باید اعتراف کرد Diablo III زیباست و به چالش کشیدن آن امری محال و غیر ممکن! در نهایت باید گفت حرف‌های ناگفته در رابطه با شاهکار جدید Blizzard بسیار زیاد است و افسوس که حوصله این مقاله کوتاه! برشمردن تمام نکات ریز و درشت بازی را به نقد آن در سال آینده موکول کرده و اکنون تنها به ذکر یک نکته بسنده خواهیم کرد: بازشگت دوباره شیطان سرخ رنگ و فرشته رانده شده بازگشتی حماسی و شکوه‌مند است و بی‌تردید بار دیگر خواهد توانست با ورود خود پایه‌های این صنعت را به لرزه درآورده و دنیای بازی‌های رایانه‌ای را زیر سلطه خود قرار دهد! اگر Blizzard با تاخیر‌های جدید خود باز هم به بدترین شکل ممکن طرفداران خود را سورپرایز نکند(!) سال آینده میزبان دنباله یکی از بزرگترین بازی‌های تاریخ خواهیم بود که از هم اکنون می‌توان به راحتی آن را یکی از برترین بازی‌های سال و یا حتی نسل نامید. تمام این عوامل باعث قرار گرفتن این بازی در رتبه چهارم برترین‌های سال 2012 از نگاه بازیسنتر می شود.
———————————————————–
احسان: امیدوارم این بازی در سال 2012 عرضه شود! مطمئنا اسم بلیزارد برای انتظار رو به رو ای با چندین نو آوری کافیست! از سیستم مبارزات بدیع گرفته تا بازارچه آنلاین و واقعی بازی!
امیر: بازگشت غول کش بازی های رایانه ای!
امیر حسین: به بزرگترین عنوان سال تعظیم کنید ! گفتنی ها رو توی پیش نمایش بازی گفتم دیگه حال حرف زدن ندارم فقط دلم می خواد تجربش کنم ، خواهشا منتشر شو و ما رو از این صبر 10 ساله خلاص کن .
آریا: همیشه به بازی های Blizzard احترام میذاشتم و این بار شاید برای اولین مرتبه یکی از بازی هاشون رو تجربه کنم !
برهان: علاقه ای به انجام بازی های تو این سبک و سیاق ندارم اما مگه کسی هست که اسم Diablo رو نشنیده باشه؟!
سینا: ببینیم امسال بالاخره دروازه های بهشت به لرزه در میاد یا نه…
صادق: بازی ای که تشنه اش ام. هایپ نداره، اما انقدر عالی بوده در زمان خودش که طرفدارانش خودشون کانون تبلیغات شدن برای بازی. صف های طولانی در نمایشگاه ها برای دیدن بازی گواه همین موضوعه که این بازی موظفه عالی باشه و میشه.
فردین: کسی نمیتونه منکر عظمت و بزرگی این بازی بشه. ترجیح میدم در مورد این بازی نظری ندم چون هیچ توصیفی نمیتونه بزرگی این بازی رو مشخص کنه.
فرنود: اگه بگم که یکی از دلایل زنده موندن من اینه دروغ نگفتم.
ماکان: سروده‌ای در وصف شیطان سرخ:
از پشت شوشه کلیسا
شهاب سنگی کلف به سرمان می‌خورد
ما از جای خود تکان نمی‌خوریم، بلکه منتظر
چون اگر برویم بیرون، شیطان سرخ می‌آید
آنوقت هممان پورد می‌شویم
محمد حسین: متاسفانه وقت نشد که دمو رو برم با اینکه خیلی تلاش کردم. امیدوارم بالاخره امسال نسخه نهایی رو ببینیم.,

,,3) Bioshock: Infinite,سازنده: Irrational Games
ناشر: 2K Games
X360, PS3, PC

الکسی دو توکویل جامعه شناس نام آشنای فرانسوی در اثر معروف خود “دموکراسی در آمریکا” تفکر آمریکایی را فرمولی برای حل مشکلات اجتماعی زمانه از قبیل آزادی، ارزش‌های فرا شخصی، همگانی و برابری می‌داند. ایده‌آل‌هایی که شاید به نوبه خود خیلی دل نشین و خوش‌آیند می‌نمایند، اما در عمل در تضاد با یکدیگر بوده و به پارادوکس خواهند انجامید. تضاد‌هایی که فقط ایده آمریکایی – یا عبارتی که در سده‌های بعدی به عنوان رویای آمریکایی شناخته شد – شایستگی محقق کردنش را دارند. این مهم ماهیت و کلیت ساختاریست که سری Bioshock حول آن قدم گذاشته است. انگاره‌ای که الزما پایه و اساسش را مورد قضاوت قرار نمی‌دهد بلکه با نمایاندن دو روی سکه، واقعیت عمل را از شیر تا خط به ما یادآوری می‌کند.

Infinite در شهر خیالی Columbia به وقوع می‌پیوندد. شهری که عنوان خود را از یکی از نام‌های تاریخی آمریکا، که معمولا به صورت مونث به تصویر کشیده می‌شود، قرض گرفته است. کن لواین نویسنده و کارگردان هنری بازی در مورد انتخاب و ایده اولیه Columbia می‌گوید تیم سازنده ابتدا در نظر داشت شهری هوایی ولی با فضای کاملا بسته و نزدیک به Rapture خلق کند. محیطی که هرچند در اوج آسمان‌ها به تصویر کشیده شده است اما در واقع نمایانگر همان تجربه تاریک، گرفته و خفقان آور 2 شماره گذشته Bioshock است. ولی چند ماه مانده به اولین نمایش بازی ایده اکسپشنالیزم به ذهن لواین خطور کرده و خط داستانی و ساختار محیط به طور کلی تغییر یافت. تئوری اکسپشنالیزم یا “آمریکای استثنایی” در اواخر قرن نوزدهم رواج یافت و هرچند در ابتدا الزما به معنای تعریف از این کشور نبوده، تنها با زبانی ساده و صریح تفاوت‌های وضعیت اقتصادی و سیاسی وقت را توصیف می‌کرد اما به مرور زمان به دید کاملا تحت الفظی تغییر یافت. علی الحال ابتدای قرن بیستم که مترادف است با خط زمانی بازی نقطه عطف درخشش اقتصادی آمریکا بود. برهه‌ای از تاریخ که به Irrational Studio این اجازه را خواهد داد که با طراحی محیط‌های پر زرق و برق و آکنده از عهد و پیمان، ساختاری دوگانه از کلمبیا به تصویر کشد. در سیر درگیری و اتفاقاتی که کلمبیا را در دریای جنگ‌های داخلی غرق می‌کند شورش تاریخی “برخاست بوکسور‌ها” لغزش و جرقه اولیه بود. جنبش برخاست بوکسورها در اواخر قرن 18ام در چین شمالی و توسط میهن پرستان بر ضد امپریالیزم آغاز شد. شورشی که با توجه به جنگ 3 ساله فیلیپین و آمریکا – که کاملا ساختاری امپریالیستی داشت – این کشور را بیش از پیش در مورد جنبش بوکسورها حساس کرد. و اکنون در این قسمت که خط بین تاریخ و داستان سرایی Irrational خیلی کمرنگ می‌شود کلمبیا به عنوان یک توپ خانه ارتشی آمریکا وارد عمل شده و شروع به تیراندازی به سمت غیر نظامی‌ها و شهروندان چینی می‌کند. بعد از این حادثه برون مرزی شهر از زیر نظر دولت آمریکا به خاطر فشار‌های بیرونی خارج و در پشت ابر‌ها ناپدید می‌شود. هرچند این مساله فقط ابتدای کار است.

طبیعتا مثل هر جامعه دیگری شهر هوایی کلمبیا هم بعد از مدتی که از زیر نظر قدرتی واحد و اسپانسر مالی خود خارج می‌شود به هرج و مرج کشیده می‌شود. 2 گروه اصلی که بعد از شروع بازی همچنان در شهر باقی مانده و به مبارزه ادامه می‌دهند پایه گزاران اولیه و موسسان شهر هستند که قدرت را فقط متعلق به شهروندان آمریکای می‌دانند و برای حفظ کنترل در دستان خود از هیچ عملی دوری نمی‌کنند. و گروه دیگر Vox Populi یا گروه “صدای مردم”، که در ابتدا فقط به دنبال برابری و مساوات برای همگی شهرمندان بودند ولی به مرور زمان اهداف خود را فراموش کرده و اکنون فقط به دنبال کشت و کشتار و رفع عطش خون و خشونت خود هستند. به دنباله همین جزییات وقتی سایت بازی سنتر از کن لواین در مورد دیدگاه های تاریخی Irrational و دلایل موفقیت ساختار داستانی شماره اول Bioshock می‌پرسد وی پاسخ می‌دهد: “هدف و وظیفه ما نقل کردن و یا قضاوت در مورد تاریخ نیست! ما فقط از واقعیات و پایه‌های تاریخی برای نقل داستان خود استفاده می‌کنیم و در مجموع اگر از کمی نزدیک‌تر به سری نگاه کنید متوجه خواهید شد Bioshock نه یک داستان، بلکه یک ایده است!”. به دنبال بروز این مشکلات و هرج و مرج‌های داخلی شخص مرموزی، که از مکان و وضعیت داخلی کلمبیا مطلع است، بوکر دویت (Booker DeWitt) یک مامور سابق FBI را استخدام می‌کند تا به آسمان‌ها رفته و دختری به نام “الیزابت” که طی 12 سال گذشته در کلمبیا زندانی بوده است را نجات دهد. دویت به سادگی الیزابت را پیدا می‌کند اما به دنبال آن مطلع می‌شود که خروج از شهر به همراه او به این سادگی‌ها نیز نخواهد بود و این دختر جوان نقشی کلیدی در درگیری‌های داخلی کلمبیا دارد. مساله دیگری که اوضاع را پیچیده‌تر می‌کند ربات بزرگی به نام Songbird است که در طول 12 سال زندان الیزابت نگاهبان و به نوعی دوست او بوده و طوری طراحی شده است که فرار الیزابت را نوعی خیانت احساس کرده و احساس خشم شدید می‌کند. حالا در این منجلاب دویت باید ابتدا ماهیت قدرت‌های الیزابت را پیدا کرده و پس از آن به همراه او به زمین خاکی بازگردد.

به گفته لواین موتور طراحی 2 شماره قبلی بازی که یک مدل بهینه شده از Unreal Engine 2 بود جدای از قدیمی و تاریخ مصرف گذشته بودن، با طراحی‌های محیط و خواسته‌های کلی استودیو نیز همراه نیست، به همین دلیل تیم فنی بازی زمان بسیار زیادی را صرف طراحی یک موتور کاملا جدید بر پایهUnreal Engine 3 کرده است. می‌توان گفت موتور جدید تقریبا از اول برنامه نویسی شده و از یک سیستم نورپردازی پویا و فیزیک بسیار پیشرفته ای سود می‌برد که قطعا تاثیر مطلوبی در واقعی‌ جلوه دادن فضای نئورئالیسم بازی خواهد داشت. تاثیرات موتور جدید بیش ار هر چیز در نبردها و جا به جایی در محیط قابل لمس است. با توجه به بزرگی نقشه و مکانیزم حمل و نقل در Infinite گیمر‌ها این اجازه را خواهند داشت که در هر درگیری از طیف بزرگی از اسلحه‌های دوربرد یا نزدیک برد و همین طور مدل‌های مختلف پلاسمید استفاده کنند که در یک کلام خواهند توانست سرعت و تجربه درگیری‌ها را تغییر دهند. یکی دیگر از چالش‌های بزرگی که بر سر سازندگان بازی قرار دارد عدم یک دست بودن اسلحه‌ها در 2 شماره قبلی است. به طوری که گیمرها بعد از به دست آوردن یک پلاسمید و اسلحه خاص بدون هیچ زحمت و یا نیاز برای آپگرید کردن آن می‌توانستند مراحل را به راحتی به جلو ببرند. برای حل این مساله تیم سازنده انواع مختلف از مشکلات و دشمنان، که هر کدام با شیوه هایی متفاوت به رویارویی با دویت خواهند آمد، را در شرایط گوناگون در سر راه گیمرها قرار می‌دهند تا آن‌ها مجبور باشد تلفیقی از سلاح‌ها و روش‌های مختلف را برای نجات خود بکار برند. در مجموع از شواهد پیداست Irrational از معدود مشکلات بازی اصلی نیز درسهای بزرگی گرفته و در نیمه دوم سال 2012 باید منتظر ادامه واقعی یکی از برترین عناوین این نسل باشیم. قرار گرفتن Infinite در رتبه سوم برترین های سال آینده نیز نوید این را می دهد که تیم تحریریه بازیسنتر بی صبرانه مشتاق تجربه این عنوان ناب است!
———————————————————–
احسان: نسخه اول بازی با جو بسیار عالی و موسیقی فوق العاده یکی از بازی های بزرگ این نسل بود اما با لوکیشن های کاملا تکراری بعد از مدتی حوصله آدم را سر میبرد که داستان زیبای آن گیمر را مجبور به ادامه میکرد اما نسخه دوم آنقدر تکراری و مشابه نسخه اول بود که ادامه بازی را برای من غیر ممکن کرد! با توجه به تریلر گیم پلی ای که جدیدا از بازی منتظر شده و تحول عظیم در محیط بازی فقط انتظار یک شاهکار را میکشم!
امیر: 20 هزار فرسنگ بالای کره خاکی، منتظر شاهکار Ken Levine باشید!
آریا: نمایش بازی واقعآ رویایی بود ! از صحنه اسب گرفته تا لحظه روبرو شدن با Songbird که آدم رو بدجوری تحت تآثیر قرار می داد. خیلی بعیده با یه شاهکار طرف نباشیم !
بابک: بهش میخوره مثل بایوشاک 1 یه شاهکار دیگه باشه، بعد از هیلو 4 و ME3 از همه بیشتر منتظرش هستم.
برهان: با دیدن تریلرش بعد از E3 شوکه شدم و معنی متفاوت بودن رو بیشتر احساس کردم.
سینا: لوین تو چند تا مصاحبه ی اخیرش، یه چیزایی گفته که به مذاق بعضی ها خوش نیومده.خیلی ها منتظرن تا مثل کارمک ترولش کنن، ولی نمیدونن عمرا چنین اتفاقی نمی افته.
فردین: اولین شماره این بازی واقعا یکی از ساختار شکنانه ترین بازی های این نسل بود. جو سنگین و خاص این بازی در هیچ عنوان دیگری پیدا نمیشه. این بار سازنده اصلی بازی خودش دست بکار شده تا خاطره نسبتا بد شماره دوم این بازی رو از ذهن طرفداران پاک کنه.
فرنود: فکر کنم همه دیگه میدونن که این بازی فوق العادس! بد جوری منتظرشم!
ماکان: از اعماق دریا تا آنسوی آسمان‌ها، فاصله‌ای دور و دراز به وسعت خلاقیت‌های کن لیواین! چقدر کامنتم ادبی شد!
محمد: BioShock یه شاهکار بود، شاهکاری که فقط Ken Levine میتوانه یه چیزی در اون حد خلق کنه. Infinite قابلیت تبدیل شدن به یک شاهکار دیگه رو داره.
محمد حسین: شماره دوم و حقیقی شاهکار قبلی لوین BioShock . نگاه انتقادی لوین به مسایل روز سیاسی و درآمیختن اون با داستانی زیبا و در عین حال پیچیده، قدم زدن توی دنیای فانتزی و بکر Infinite و مشاهده جزییات و reference های اون رو، به یکی از لذت بخش ترین تجربه های این نسل تبدیل کرده. بازیی که به نظر من از نسخه قبلیش بزرگتر و عظیم تره.,

,,2) Mass Effect 3,سازنده: BioWare
ناشر: Electronic Arts
X360, PS3, PC

Mass Effect 2 بدون شک یکی از بهترین عناوین نقش آفرینی غربی است که در این نسل ساخته شده است. فضایی خلاقانه و نو، سیستم مبارزات بی‌نقص، انتخاب و دیالوگ‌های گسترده و صد البته داستانی جذاب. داستانی که خود به تنهایی می‌تواند آتش انتظار بسیاری از گیمرها را برای تجربه شماره بعدی آن شعله‌ور سازد. اما به واقع نکته‌ای که BioWare و Mass Effect را برجسته می‌کند، پیشرفت چشم گیر ME2 نسبت به بازی اصلی است. در شماره نخست بازی نقص‌هایی دیده می‌شد که بسیاری از گیمرهای حرفه‌ای را آزرده و از خود فراری می‌داد. آن‌ دسته از گیمرهایی که علاقه مند به بازی‌های Shooter بودند چندان از کیفیت سیستم مبارزات بازی راضی نبوده و در مقابل آن‌هایی که طرفدار بازی‌های نقش آفرینی بودند نیز المان‌های نقش آفرینی بازی چندان چنگی به دلشان نمی‌زد، اما سازندگان توانستند در بازی جدید خود با توجه خاص و ویژه به بازخورد طرفداران و دقت به آن‌ها دست به خلق عنوانی زنند که عموم گیمرها و منتقدین را انگشت به دهان گذارد! بنابراین سوال بزرگ اینجاست که آیا می‌توان برای یکی از بهترین‌های نسل دنباله بهتری ساخت؟ سوالی که خوشبختانه به نظر می‌رسد پاسخ BioWare به آن مثبت است!

این بار نیز Mass Effect نسبت به نسخه قبلی تغییرات زیادی کرده است. مهم ترین این تغییرات را می‌توان در سیستم مبارزات بازی جستجو کرد. سیستمی که به گفته طراحان آن بیشتر به جریان جاری در صنعت بازی‌های سوم شخص نزدیک شده است. سیستم پناه گرفتن در بازی جدید تغییرات مثبتی کرده و چندین حالت مختلف برای ارتقا و طراحی سلاح‌ها به بازی افزوده شده است تا گیمرها بیشتر از قبل به سبک مورد علاقه خود برای پیش برد بازی نزدیک شده و تسلیحات موجود را با توجه به سلیقه خود ویرایش کنند. المان‌های نقش آفرینی بازی با تاکید بیشتری در ME3 حضور داشته و سازندگان با پرداخت بیشتر آن‌ها به بخش RPG بازی عمق بیشتری بخشیده‌اند. یکی از مهم ترین بخش‌های جدید افزوده شده به ME3 حالت co-op برای بخش آنلاین بازیست. ویژگی که مخالفین و موافقین زیادی دارد، اما ظاهرا، سازندگان تصمیم خود را گرفته‌اند تا بازی را بیشتر به سلیقه مخاطبان عام و جریان مرسوم در بازی‌های سوم شخص نزدیک کنند. تصمیمی که البته توانسته نظر مثبت عموم منتقدین و گیمرها را به خود جلب کرده که قرار گرفتن این عنوان در لیست بیشترین انتظار برای سال 2012 از سوی بسیاری از سایت و مجلات مرتبط خود شاهدی بر این مدعاست. اما آیا تغییر و نزدیک شدن به سلیقه عوام همیشه خوب است؟ آخرین باری که BioWare تصمیم گرفت یک بازی را به سلیقه مخاطب عام نزدیک کند نه تنها مخاطبین پر و پا قرص Dragon Age را از دست داد، بلکه از جلب نظر منتقدین و حتی طرفداران جدید نیز عاجز ماند!

سیستم مبارزات ME3 یکی از چالش برانگیز‌ترین بخش‌های بازیست. سیستمی که به گفته آرتور گیس، نویسنده IGN کاملا از فضای دو بازی قبلی جداست. هوش مصنوعی بازی نیز بدون شک تغییرات مثبتی کرده و برای اولین بار به گیمرها این امکان داده شده که فضای بیشتری برای حرکت در حین مبارزه داشته باشند. به لطف حرکات سریع شپرد در نسخه سوم و سیستم Melee جدید و دوست داشتنی که به بازی اضافه شده بازی بیشتر و بیشتر به فضای اکشن سوم شخص مورد پسند مخاطبین نزدیک شده است. اما سوال این جاست که چه بر سر المان‌های نقش آفرینی بازی آمده است؟ خوشبختانه BioWare با قاطعیت به این سوال بزرگ پاسخ داده و تاکید کرده است که المان‌های نقش آفرینی بازی جدید بیشتر و پررنگ‌تر از قبل بوده و ME3 به فضای حاکم بر عناوین قبلی BioWare نزدیک‌تر خواهد شد.

خوب یا بد، Mass Effect 3 بزرگ، چالش برانگیز و متفاوت‌تر از همیشه، بزودی در اختیار مخاطبان قرار خواهد گرفت. اینبار شپرد با وسعتی بلندپروازانه به سیارات مختلفی از جمله زمین و رانوک (سیاره کوآرین‌ها) یا مکان‌هایی قدیمی مثل ایلیوم و توچانکا سفر خواهد کرد و با دشمنی خطرناک تر از گث و یا کالکتورها روبرو خواهد شد. با داستانی که به گفته سازندگان آن مثل جمع آوری تکه‌های پازل برای دیدن تصویر اصلی است، شپرد ماجرای خود را به پایان خواهد رساند. رتبه دوم لیست برترین‌های سال 2012 بازیسنتر، رتبه شایسته‌ای برای این عنوان ناب خواهد بود، بنابراین فایل‌های ذخیره خود را برای ایمپورت کردن آماده کنید، Mass Effect 3 ماه مارس در خانه‌های شماست!
———————————————————–
احسان: کمتر از شاهکار نمیتوان به نسخه دوم بازی نسبت داد. گرچه نسخه اول هم بسیار عالی بود اما آنقدر در نسخه دوم شاهد پیشرفت بودیم و آنقدر بازی عظیم تر و جذاب تر شده بود که تصور یک بازی بهتر از آن کمی دشوار به نظر میرسد.
امیر: تکرار موفقیت های نسخه دوم من را شگفت زده می کند ولی اگر بهتر از آن باشد…. مادر جان!
امیر حسین: با اینکه با حذف المان های RPG با وسعت شماره ی دوم مخالف بودم اما ME2 بدون شک بهترین Action-Rpg این نسل بود به نظر می رسه اینبار بایوور ME3 رو به ترکیب خوشایندی از دو بازی اول تبدیل کرده ، میانگین بالای 96 رو براش بگذارید کنار.
آریا: با اینکه از شور و شوقی که امسال براش داشتم کم شده ولی هنوز هم بدجوری منتظرش هستم و میخوام انواع و اقسام save های نسخه های قبلی رو به سرانجام برسونم !
برهان: یکی از 5 بازی که به شدت منتظر عرضه شدنش هستم و تنها خواسته ای که دارم تموم شدن داستان به شکلی مناسب هست.
سینا: به راحتی Mass Effect جزو سه IP جدید برتر این نسله. شماره ی دوم یک شاهکار بود. خیلی سخته که Bioware بتونه پیشرفت چشمگیری که عنوان دوم نسبت به عنوان نخست داشت رو ایجاد کنه. ولی مطمئنا ME3 وداعی باشکوه با شپرد خواهد بود.امیدوارم یک نقش پر رنگ هم به Wrex اختصاص بدن!!
صادق: دنیای مس افکت یکی از زیبا ترین دنیاهایی بود که تجربه کرده بودم. خیلی مثل جنگ ستارگان بود و من هم خیلی با این دنیا ارتباط برقرار کردم. امیدوارم شپارد در اوج تموم بشه و تبدیل به یک از شخصیت هایی بشه که از افتخارات دوران گیمری من تجربه کردن یه زندگی کوتاه با شپارد باشه.
فردین: دو شماره قبلی این بازی از بزرگترین IP های این نسل بوده و هستند. پیش بینی میشه شماره سوم این بازی با توجه به نمایش هایی که داشته، عظیم تر از دو شماره قبل هست و موفقیت دیگری برای Bioware به حساب میاد.
ماکان: این بازی رو به راحتی می‌شه یکی از باشکوه‌ترین پایان‌ها برای یک سه گانه معرفی کرد! بی‌صبرانه منتظر درو کردن کالکتور‌ها هستم!
محمد: یکی از بهترین، بزرگ ترین، خلاقانه ترین و جذاب ترین بازی های این نسل. توصیف این بازی و ارزشش واسه من واقعا برام سخته. BioWare بازم ثابت میکنه بهترین استودیو بازیسازی دنیای گیم هست!,

,,1) Grand Theft Auto V,سازنده: Rockstar North
ناشر: Rockstar Games
X360, PS3

اغراق نیست اگر بگوییم سری Grand Theft Auto بزرگ و محبوب‌ترین عنوان Open World در میان گیمرهاست که خیل عظیمی از آن‌ها، نیازمندانه چشم به راه دیدن دنیای بی‌قانون و پر هرج و مرج بازی محبوب خود در شماره‌ای جدید هستند تا با پرسه زدن در خیابان‌ و کوچه‌های تنگ و تاریک آن، که بوی خشونت افسار گسیخته و بی‌قانونی از بند بند آن به مشام می‌رسد، بار دیگر درگیر یک ماجرای پرهیجان و خطرناک شوند. پس سال‌ها انتظار و شایعات پی در پی، بالاخره سال آینده میلادی میزبان شماره‌ای دیگر از این سری محبوب (که شاید بزرگ‌ و پرشکوه‌ترین قسمت آن نیز باشد) است که از هم اکنون شور و هیجان زایدالوصفی را در میان بسیاری از گیمرها به راه انداخته است! از زمانی که (سال 1997) نخستین قسمت از این عنوان برای اولین بار میهمان خانه‌های گیمرها شد تا به امروز که شماره پنجم آن با استفاده از پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌های موجود قصد قدرت‌نمایی دارد، این سری تغییر و تحولات بسیاری را به خود دیده است. از دنیایی دو بعدی و نیمه فانتزی تا فضایی رئال و واقع گرایانه که شاید بیش از هر عنوان دیگری نشان دهنده واقعیت خشونت آمیز حاکم بر جوامع غربی است. سیر تحول و پیشرفتی که شاید هیچ یک از خالقین آن نیز در ابتدای کار، حتی رسیدن به نیمی از آن را هم پیش بینی نمی‌کردند!

GTA و سازندگان تازه کار انگلیسی خود در شرکت Rockstar North در اولین گام شهر لندن را هدف قرار داده بودند، البته نه با علاقه چندان برای شبیه سازی واقعی آن! لندنی که شما در GTA در آن پا می‌گذاشتید شهری پر آشوب و درگیر هرج و مرج محض بود که البته یک سر این آشوب و ویرانی خود شما بودید! به راحتی می‌توان حدس زد گیمرها در اولین لحظه برخورد با GTA از شدت هیجان چقدر شکه شده بودند، چرا که این عنوان، اولین در نوع خود بود که به مخاطبین آزادی عمل نسبتا زیادی برای گشت و گذار و کنکاش در شهر داده و تقریبا دست گیمرها را بر انجام هر نوع خلاف کاری و مردم آزاری باز می‌گذاشت! هیجان توصیف ناپذیر گیمرها از تجربه GTA نتیجه‌ای جز یک موفقیت محض تجاری فوق‌العاده به همراه نداشت و به همین ترتیب به سرعت مقدمات ساخت شماره‌های بعدی آن فراهم شد تا GTA آغازگر مسیری جدید در دنیای بازی‌های رایانه‌ای شود. مسیری که این صنعت را برای همیشه به سطح جدیدی از استاندارد‌ها ارتقا داده و با نوآوری‌های محض خود باعث خلق و متولد شدن خیل عظیمی از بازی‌های مشابه شد که هر یک از آن‌ها اکنون جزو بزرگ و پرطرفدارترین در سبک خود هستند. GTA در شماره دوم خود با هدف دست یابی به بازاری بزرگ‌تر، با خرید یک بلیط یک طرفه ره‌سپار دیار غرب وحشی وحشی، آمریکا، شده و تا به امروز در شهرهای خیالی آن – که با نیم نگاهی به ایالت‌های مختلف آمریکا طراحی شده‌اند – به گیمرها خوش آمد می‌گوید. یکی از نکات جالب در داستان پردازی سری GTA اشارات غیر مستقیم آن به شهرهای آمریکاست که از روی تشابهات اسمی نیز می‌توان به ریشه اصلی آن‌ها پی‌برد. Los Santos، San Fierro و یا Las Venturas. شاید در ذهن شما نیز به سرعت اسامی شهرهای معروف آمریکا نظیر لاس انجلس، سن فرنسیسکو و لاس وگس تدایی شده است! گویی سازندگان قصد دارند همانند هنرمندان داداییسم با کنایات تلخ خود فریاد زنند، دنیای مجازی آن‌ها با تمام خشونت و المان‌های زننده خود، نمود واقعی جامعه‌ایست که تنها ظاهری زیبا و آراسته داشته و ماهیت حقیقی آن کثیف و آلوده به گناه است!

داستان GTA V در تپه‌های سرسبز شهر محبوب و دوست داشتنی Los Santos و در زمان حاضر اتفاق می‌افتد. هنوز جزییات چندانی از داستان بازی در دست نیست و تیم تحریریه داستان نیز تصمیم گرفته‌اند به جای صحبت در خصوص داستان و حواشی آن بر روی اتمام کار خود تمرکز کنند اما V بزرگی که به رنگ سبز دلار در سایت اختصاصی بازی خود نمایی می‌کند به طور کنایه آمیز اشاره به اوضاع نا به سامان اقتصاد بین‌الملل دارد. نویسندگان داستان خبر از نگارش سناریو هزار صفحه‌ای برای GTA V داده‌اند که خود به تنهایی نوید بخش یک داستان محکم، زیبا و پر هیجان است. باز هم می‌توان انتظار داشت سازندگان با نگاهی جامع به اوضاع اقتصادی و اجتماعی حاکم بر آمریکا، از اعماق تخیلات خود دست به خلق داستانی زنند که واقعیت زننده و رئالیسم تلخ اجتماعی، بزرگ‌ترین خصوصیت این ماجرای خیالی است! این تم سیاسی/اقتصادی در کنار خشونت ذاتی و ماهیت انتقادی مجموعه، که در هر شماره سیل عظیمی از ممنوعیت‌ها و انتقادهای تند فعالان اجتمایی و حتی سیاست مداران(!) را نیز به همراه داشته است، می‌تواند باز هم خبر از ممنوعیت و نگاه رادیکالیزه بسیاری از کشورها برای عرضه GTA V را به همراه داشته باشد اما حواشی و این ممنوعیت‌ها خود بخشی جدایی ناپذیر از ذات سری GTA است که حتی ادامه این حواشی و شدت گرفتن آن، خود به نوعی تبلیغ و هایپ بیشتر برای مجموعه به شمار می‌رود! صرف نظر از اینکه این انتقادات و ممنوعیت‌ها در جای خود به چه اندازه درست و صحیح هستند (که موضوعی دیگر و قابل بحث است) می‌توان گفت هجمه این انتقاد‌ات نشان دهنده وسعت و تاثیر گذاری گسترده این سری در میان گیمرها و اذهان عمومی و بیانگر عظمت و جایگاه رفیع این مجموعه در تاریخ بازی‌های رایانه‌ای است. سری GTA از زمان عرضه عنوان انقلابی خود یعنی GTA III تا به اکنون دنیای دو بعدی اولیه را کنار گذاشته و هر شماره آن گامی بزرگ در خصوص پیشرفت تکنولوژی‌ در سبک Open World به شمار می‌رود. خوشبختانه شماره پنجم مجموعه نیز از این قاعده مستثنی نیست و به نظر می‌رسد سازندگان در خلال این سال‌های بیکار ننشسته و به فکر توسعه دست آورد‌های بزرگ خود در GTA IV بوده‌‌اند! GTA IV با نوآوری‌های فنی جذاب و ارایه یک شبیه ساز بسیار دقیق توانست جایگاه خود به عنوان برترین OW نسل و حتی تاریخ را تثبیت کند که شاید این مهم کار را کمی برای شماره بعدی بازی و بیرون آمدن از زیر سایه بزرگ آن سخت کند، اما بر اساس تجربیات قبلی می‌توان بار دیگر انتظار یک شاهکار را داشت. واقعا چه کسی غیر از سازندگان اصلی بازی خواهد توانست پا را فراتر از مرز‌های تعریف شده گذارد؟

اکنون پس از گذشت از شاهکار مطلق سبک Open World در این نسل، یعنی GTA IV در مقابل GTA V ایستاده‌ایم. این واقعیت که بزرگ‌ترین رقیب و چالش قرار گرفته در مقابل سازندگان، بازی قبلی خودشان است(!) با تاکید بر بی‌رقیب بودن مجموعه زنگ خطری بزرگی برای آن نیز به شمار می‌آید اما تجربه نشان داده است جای هیچ گونه نگرانی نیست چرا که سازندگان بازی در Rockstar در هر شماره توانسته‌اند مرز‌هایی را که خود در عناوین قبلی تعیین کننده آن بوده‌اند، شکسته و دست آورد‌های جدیدی را برای سبک OW و صنعت بازی‌های رایانه‌ای به ارمغان آورند. سازندگان قول داده‌اند GTA V پا را فراتر از تصورات تمام گیمرها گذاشته و با ارایه آزادی عملی مثال زدنی و بی‌نقص در کنار داستانی زیبا و پرمعنی بهترین تجربه ممکن از یک عنوان Open World را به عموم گیمرها هدیه کند. واقعا با تمام این توصیفات چه عنوانی شایسته‌تر از Grand Theft Auto V برای قرار گیری در صدر لیست برترین‌های سال 2012 از سوی سایت بازی سنتر؟
———————————————————–
احسان: نسخه قبلی سایت معروف GameSpot را مجبور کرد بعد از 9 سال به یک بازی امتیاز کامل را بدهد.راک استار در این نسل برتر بودن خود را در ساخت بازی های دنیا-باز ثابت کرده است. منتظر یک تجربه بی نظیر و یک بازی که تا سال ها برایم خاطره بر جای بگذارد هستم!
امیر: شاهکار… عنوانی در حد FC Barcelona ورزش فوتبال !
امیر حسین: مطمئنا هر وقت حرفی از R* وسط بیاد با یه شاهکار طرفیم چه برسه به اینکه بازی یه عنوان شماره دار از GTA باشه !GTA IV یکی از بهترین عناوین این نسل بود اما به شخصیه حال و هوای San andreas و Vice City رو بیشتر می پسندیدم و ظاهرا V بیشتر شباهت ممکن رو به شاهکار Vice City داره !
آریا: خبر ساخت هر نسخه اصلی از GTA حکم یک زلزله رو در دنیای بازی داره ! به نظر میاد بازی تغییرات خیلی خوبی کرده و میتونیم شاهد کامل ترین GTA ممکن باشیم.
برهان: سری GTA همیشه از محبوب ترین بازی ها بوده و بدون شک این بار نیز به موفقیت دست خواهد یافت و راز این موفقیت در به کارگیری عناصر جدید در گیم پلی می باشد.
سینا: خوبه. خوش به حال طرفداراش…
علی: بشدت منتظرش هستم.خودِ راک استار گفته داره جاه طلبانه ترین بازی خودش رو میسازه.بازگشت به لوس سانتوس به کمک کنسول های نسل حاضر میتونه فوق العاده باشه.با تمام قوا پیش به سوی یک ماجراجویی دلاری!
فردین: با اینکه با این سری بازی ها اصلا حال نکردم اما نمیتونم منکر بزرگی این بازی و زحماتی که براش کشیده میشه بشم. این سری بازی ها همیشه موفقیت های بزرگی رو کسب کردن و مثل گذشته این شماره هم به موفقیت بزرگی میرسه.
فرنود: این بازی توصیف نشدنیه. فقط امیدوارم از 4 خیلی بهتر باشه. امیدوارم.
محمد: وقتی اسم RockStar و GTA میاد فقط باید سکوت کرد و احترام گذاشت!
محمد حسین: GTA باز خوبی نبودم و هر شماره ای که از این سری منتشر می شد وسطش رهاش می کردم. ولی بعد از تموم کردن Red Dead و Infamous نظرم کامل تغییر کرد و حالا می خوام دوباره شماره 4 و اپیزود هاش رو برم. نمایش جدید شماره 5 هم عالی بود. به نظر میاد بازی از نظر گیم پلی به سان اندریاس بیشتر شبیه شده ولی تم سینمایی 4 رو حفظ کرده. ,