سال 2007 بود که «یوبیسافت» از اولین عنوان سری «اسسینز کرید» (Assassin’s Creed) رونمایی کرد. اثری خوشساخت و انقلابی با گیمپلی پویا و جدید و داستانی گیرا و جذاب، که نوید ورود یک IP موفق را به بازیهای رایانهای میداد. با توجه به فروش خوب بازی و استقبال مردم از آن و همچنین داستانی پرکشش، یوبیسافت تصمیم به ساخت ادامه بازی گرفت. دو سال بعد، شماره دوم اسسینز کرید عرضه شد. بازیای قابل احترام و شایسته تقدیر که با داستان عالی خود، نظر بسیاری از منتقدین را به خود جلب کرد و بعضا بسیاری آن را بهترین عنوان این سری قلمداد میکنند. ACII بازیای بود که توانست ایرادهای جزیی نسخه قبل را حل کرده و با قرار دادن المانهای جدید در گیمپلی و ساختار ویژه داستانی خود عنوانی قابل دفاع باشد. از این سال بود که یوبیسافت کمیت را بر کیفیت ترجیح داد و تصمیم گرفت هر سال یک عنوان از بازی را عرضه کند. سال بعد نوبت به Brotherhood رسید. در این بازی بود که برای اولین بار از مولتیپلیر سری رونمایی شد. در سال 2011 نسخه Revelations با آن نمایش عالی و کار شده در E3، ذهن همگان را بر آن داشت که قرار است با بازی فوقالعادهای روبرو شوند، اما با عرضه شدن آن، برخلاف نمایشهای عالی اولیه شاهد بازی متوسط و کمتر از حد انتظاری بودیم که ناراحتی بسیاری از طرفداران را در پی داشت. نسخههای Brotherhood و Revelations به هیچ عنوان بازیهای بدی نبودند. ولی برای کسانی که شماره دوم را بازی کرده بودند، اصلا راضیکننده نبودند و آنها را یک سراشیبی برای سری میدانستند. آنچه طرفداران میخواستند یک عنوان اصلی و شمارهدار برای AC بود . سال 2012 یوبیسافت به خواسته طرفداران توجه کرده و بازی ACIII را رونمایی کرد. داستان بازی در قرن 18 در آمریکا توسط کانر روایت میشد. بازی نوید یک بازگشت رویایی را برای سری میداد اما باز هم با یک اثر کاملا معمولی روبرو بودیم و بازی به سرعت فراموش شد. سال بعد از راه رسید! منتظر چیزی هستید؟ بله یک سال دیگر و یک AC دیگر. اینبار نوبت به پرچم سیاه رسید. یک عنوان اصلی و شمارهدار دیگر که اولین بازی از سری بر روی نسل 8 هم بود. ACIV: Black Flag در دریای کارائیب روایت میشد، که عاشقان دزدان دریایی شیفته آن میشدند. بازی نهایی واقعا خوشساخت بود و توانست تا حدودی به موفقیت هم برسد. درگیریها و نزاعهای دریایی عالی کار شده بود و حس یک دزد دریایی واقعی را بیشتر از هر بازی دیگری به گیمر القا میکرد. آخرین بازی از سری که سال گذشته منتشر شد Unity نام داشت. بازی گرافیک فوقالعادهای داشت ولی با عدم مدیریت درست و کارگردانی ضعیف پایینتر از حد انتظار ظاهر شد. باگهای عجیبی هم در بازی به چشم میخورد که سبب شد پاریس سال 1789 که به زیبایی خلق شده بود به مذاق طرفداران خوش نیاید. مشکل دیگر افت فریم بسیار زیاد بازی بود و ثابت نبودن فریم ریت باعث شد بازی آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نگیرد. داستان بازی دوره انقلاب فرانسه در قرن 18 را روایت میکرد، ولی باز هم نسبت به سریهای قبل ضعفهایی در داستان داشت. عنوانهای مختلف دیگری نیز برای بازی منتشر شده است، اما هیچ یک به موفقیت چندانی دست نیافتهاند.
حال نوبت به نسخه بعدی اسسینز کرید رسیده است. از زمان عرضه ACII که در ایتالیا رخ میداد، قبل از آنکه هر عنوان از سری معرفی شود، زمزمههایی مبنی بر قرار گرفتن لندن به عنوان لوکیشن اصلی بازی بوده است. یوبیسافت بعد از ایتالیا، فرانسه، آمریکا و کارائیب، این بار نوبت را به انگلیس و دقیقتر لندن قرن 19 داده است. حدود یک ماه از عرضه Unity نگذشته بود که تصاویری منتسب به اسسینز کرید جدید در فضای مجازی منتشر شد. در ابتدا نام Victory به جای Syndicate برای بازی خودنمایی میکرد. نکتهی دیگر بازی در هنگام معرفی، نبود نام Ubisoft Montreal به عنوان توسعهدهنده اصلی بازی بود. استودیو Ubisoft Quebec ساخت بازی را از چند سال پیش شروع کرده و قرار است لندن دورهی ویکتوریا را (قرن 19) نمایش دهد. در سال 1868، لندن در اواسط دورهی ملکه ویکتوریا قرار دارد و انقلاب صنعتی در نقطهی عطف خود است. لندن کاملا به یک شهر صنعتی تبدیل شده، کارخانهها در جای جای آن قرار گرفتهاند و روی کار آمدن چیزهای جدیدی مثل الکتریسیته، تحول عظیمی در شهر بوجود آورده است. از طرفی بیکفایتی ملکه ویکتوریا و آزادی بیش از حدی که به بعضی از افراد داده بود، سبب حکومت کامل تمپلارها بر لندن و بوجود آمدن اختلاف طبقاتی زیادی در جامعه شده است. کارگران مورد ظلم کارفرمایان خود قرار دارند و بدلیل جوی که بر شهر غالب شده است، نمیتوانند به این وضع اعتراض کنند. داستان بازی در این حال و هوا اتفاق میافتد. بازی از حومه شهر لندن در قرن 19 آغاز میشود و گیمر همراه با دو شخصیت اصلی برای اولین بار لندن را میبیند. شخصیتهای اصلی بازی خواهر و برادری دوقلو به نامهای «جیکوب فرای» (Jacob Frye) و «ایوی فرای» (Evie Frye) هستند که قرار است در این قسمت با آنها آشنا شویم. با توجه به گفته سازندههای بازی و نمایشهایی که از بازی داده شده است، جیکوب جوانی پرشور، بیپروا و سرکش بوده است. این درحالی است که خواهر دوقلوی او ایوی شخصیتی مرموزتر را به نمایش گذاشته است. به گفته کارگردان بازی «مارس الکسیس کوته»، جیکوب و ایوی دو روی متفاوت مردم انگلیس هستند. این دو دوقلوهایی هستند که در حوالی شهر لندن در سال 1847 به دنیا آمدهاند. حدود 20 سال بعد از تولدشان در حومه لندن، هردو از «کرولی» (Crawly) به مقصد لندن حرکت میکنند. بوجود آمدن دورهای که به عصر انقلاب صنعتی در لندن معروف است، حکومت کامل تمپلارها بر شهر لندن، کم شدن قدرت کلیسا و سلطنت سبب شد که ظلم و ستمی بر علیه مردم فقیر و کارگران آن زمان بوجود آید. کارگرانی که مجبور بودند بیش از نیمی از روز را در کارخانههای بزرگ کار کنند و در قبال آن مقدار کمی آذوقه و پول دریافت کنند. در این شرایط بود که جیکوب و خواهرش ایوی برای دادخواهی از این مردم به پا میخیزند و خواهان برقراری عدالت و کنار زدن تمپلارها از سلطنت هستند. یکی از نکات جذاب و جالب داستان بازی، که در بازیهای گذشته این سری هم مشاهده کرده بودیم، ملاقات با شخصیت های معروف و واقعی در هر عصر بوده است. در این بازی هم شاهد این ملاقاتها با اشخاص مهم هستیم. دو نفری که تا الان حضورشان در بازی تایید شده است «چارلز داروین» زیستشناس معروف بریتانیایی و «چارلز دیکنز» نویسنده سرشناس و مشهور انگلیسی است که سرود کریسمس، آرزوهای بزرگ و دیوید کاپرفیلد از آثار او هستند. به شخصه علاقه زیادی به هم صحبت شدن با داروین و دیکنز دارم. همینطور در بازی شاهد حضور جک قصاب (Jack the Ripper) نیز خواهیم بود که البته داستان او از طریق DLC روایت شده و به ماجراهای 20 سال بعد از اتفاقات بازی مربوط میشود.
یکی از نقاط قوت تمامی سری بازی های اسسینز کرید، طراحی عالی و پر جزئیات لوکیشن و شهری است که بازی در آن رخ میدهد. از همان شماره اول بازی تا آخرین عنوان که Unity بود، کمتر اشکالی میتوان به طراحی شهرها گرفت. یوبیسافت پیش از این هنر خود را در بازسازی شهرها در ایتالیا و فرانسه نشان داده است و با توجه به نمایشهای بازی و تجربهی این شرکت میتوان این انتظار را داشت که لندن قرن 19 را هم به بهترین شکل ممکن بازسازی کنند. به گفته سازندگان بازی، نقشه بازی 30 درصد بزرگتر از Unity است، نقشهای که از 6 قسمت مختلف لندن تشکیل شده است. رودخانه تمز نیز در بازی حضور دارد و نقشی کلیدی در گیمپلی خواهد داشت. احتمال وجود برج لندن، که در سال 1860 لندن را در مقابل حمله فرانسویها حفظ کرد، در بازی هست. در این برج اسلحهخانهای بزرگ قرار داشت، که موجب ایستادگی لندن در مقابل حمله فرانسه بود. همچنین احتمال حضور ادوارد هفتم، بزرگترین فرزند ملکه ویکتوریا نیز در بازی داده شده است، کسی که به دستور ملکه به عنوان دیپلمات در بیتالمقدس، مصر و قسطنطنیه حضور پیدا کرد و بعدها پادشاه انگلیس شد.
مهمترین تغییری که در گیمپلی بازی رخ داده، این است که میتوان هم به جای جیکوب و هم به جای ایوی بازی کرد. تغییری که اگر درست در بازی اعمال شود، میتوان آن را تغییری مثبت تلقی کرد. همچنین این برای اولین بار است که در عنوانهای اصلی سری، میتوان یک شخصیت مونث را کنترل کرد. (البته در نسخه ACIII: Liberation که همزمان با نسخه سوم برای ویتا منتشر شد نیز کنترل یک زن را در دست میگرفتیم) نمایشی که از بازی در گیمزکام آلمان منتشر شد، نشان از محسوس بودن این تغییر کاراکتر در بازی میداد و تفاوت در کاراکترها و نوع رفتارشان کاملا مشهود بود. هنگامی که کنترل ایوی را در دست میگیرید، بیشتر بازی حول مخفیکاری صورت میگیرد. یکی از قابلیتهای ایوی این است که توانایی نامرئی شدن در حالت سکون را دارد، به صورتی که همرنگ محیط شده و شناسایی را برای دشمنان غیرممکن میسازد. اما بر خلاف ایوی که سعی دارد ماموریتهایش را به صورت مخفی و دور از دید دشمنان انجام دهد، جیکوب علاقهی خاصی به مبارزات تن به تن دارد، به گونهای که در بیشتر نمایشهایی که یوبیسافت از بازی منتشر کرده، جیکوب در حال درگیری فیزیکی با دشمنان است. یکی دیگر از تفاوتهای گیمپلی سیندیکیت با دیگر بازیهای سری اسسینز کرید این است که علاوه بر اسلحههای اصلی بازی، اسلحه جدیدی در اختیار جیکوب و ایوی قرار گرفته است. طرز کار این اسلحه جدید به این گونه است که میتوان با پرتاب کردن قلاب به قسمتهای بالایی ساختمانها و نقاط تعبیه شده، به آنها دسترسی پیدا کرده و گشت و گذار در شهر و بالا رفتن از ساختمانها را راحتتر از گذشته تجربه کرد. مشابه این وسیله توسط «بتمن» نیز مورد استفاده قرار گرفته، اما با توجه به مانور یوبیسافت بر روی این اسلحه باید دید که در بازی چگونه خواهد بود. علاوه بر این، در درگیریها نیز میتوان از این سلاح استفاده کرد و دشمنان را با آن از میان برد. با وجود این اسلحه، ابتکار عمل در گیمپلی بازی بیشتر شده و سرعت گشتزنی در شهر نیز افزایش یافته است. وجود وسایل نقلیه جدید نیز کمک شایانی در نو شدن گیمپلی داشته و در دموهای نمایش داده شده، کالسکه نقش مهمی در بازی داشت و جذابیت خاصی به گیم پلی بازی میداد. همچنین وجود کالسکه و قطار در بازی، باعث به وجود آمدن نوعی ترافیک جدید در آن شده است. از ایراداتی که میتوان به محیط و گرافیک بازی گرفت، مصنوعی بودن و بدون پیچیدگی بودن کاراکترها در محیط هست. با توجه به اینکه لندن در قرن 19 حدود 1 میلیون جمعیت داشته است، این انتظار از یوبیسافت میرود که شهری پر جمعیت را خلق کند و روی کاراکترهای محیط کار بیشتری را انجام دهد. در اینجا بد نیست اشاره کنیم که بخش مولتیپلیر برای بازی در نظر گرفته نشده و این موضوع نوید این را میدهد که سازندگان تمرکز اصلی خود را بر روی داستان بازی قرار دادهاند تا آن را به بهترین شکل عرضه کنند.
در نهایت باید منتظر بود و دید که آیا سیندیکیت با سیستم دو کاراکتری، لندن قرن ۱۹، اسلحههای نو و کارآمدتر و وسایل نقلیه جدید میتواند موفقیت را به این سری محبوب برگرداند، یا باز هم با یک بازی متوسط و پایینتر از حد انتظار روبرو هستیم. پس باید تا زمان انتشار بازی، یعنی ۲۳ اکتبر (۱ آبان) منتظر ماند.