هجوم بیش از پیش هیولاهای تشنه به خون و مبارزه گستردهتر با سحر و جادو ، در کنار خیلی مسایل بغرنج دیگر باعث میشوند این دریای پرطلاتم پیرامون گرالت بیشتر دچار آشوب شود. در نتیجه شما هم برای رسیدن به هدف خود مجبور خواهید بود به تمامی گوشه و کنار این کشور بیقانون سرک بکشید و انواع مختلف ماجراهای خارقالعاده را تجربه کنید. به همین دلیل میتوان داستان ویچر 3 را به یک کتابخانه پر از کتاب داستانهای جالب و سرگرم کننده تشبیه کرد. داستانهایی که آنقدر مجذوب کننده و گیرا هستند که به سختی میتوان آنها را نیمه کاره رها کرد. این گیرایی و عمق تاثیرگذاری به لطف طراحی عالی شخصیتها و روایت بیعیب و نقصشان حاصل میشود. در این بین نباید از تاثیر طراحی عالی محیط و حتی فیلمبرداری هنری و سطح بالای صحنههای روایی داستان هم غافل شد. سطح توجه به جزئیات و چینش وقایع داستانی هم به قدری بالا است که به هیچ عنوان احساس یکنواختی و دلزدگی به سراغتان نمیآید. معمولا در ابتدای هر ماجرای تازه باید پای صحبت افراد کلیدی و دخیل در روند داستان بنشینید، تا جای ممکن از آنها اطلاعات بگیرید، به محلهای مورد نظر سرکشی کنید، از تمام توان و استعدادهای یک ویچر استفاده کنید و در نهایت با ترکیبی از قدرت هوش و برندگی شمشیرهایتان مشکل را برطرف کرده و عاقبت ماجرا را رقم بزنید. تصمیماتی که در طول پیشبرد این مجموعه داستانها میگیرید در شکلگیری و پرداخت داستان اصلی و کلی بازی تاثیرگذار هستند (البته شاید تعدادی تاثیر کمرنگتر و باقیشان تاثیری پررنگتر داشته باشند). ممکن است دوستانی که در این دنیای عظیم برای خود پیدا کردهاید، روزی به کمکتان بیایند، این کمک میتواند فرمول یک معجون تازه و قویتر و یا یک جواز عبور و مرور تجاری معتبر باشد. در مقابل دشمنانی که هم برای خود میتراشید میتوانند متناسب با حیطه اختیاراتشان زندگی را به کامتان تلخ کنند، این دشمنان میتوانند از فرمانروای کل کشور گرفته تا عمده فروش انتهای بازارچه محلی باشد. پس بهتر است درباره سروکله زدن بر سر قیمت بال مرغ سوخاری و یادگیری آداب معاشرت در هنگام حضور در محضر پادشاه قصبه دقت بیشتری داشته باشید.
همین گستردگی و تنوع را میتوان در بخش گیمپلی هم مشاهده کرد. برای اینکه بتوان در یک بازی نقش آفرینی نهایت تاثیرگذاری را داشت، باید سیستم تعامل کم نقص و عمیقی بین شخصیت قابل بازی و شخصیتهای غیرقابل بازی و دنیای اطرافشان خلق کرد. سیستم مکالمه یکی از نقاط قوت همیشگی سری ویچر بوده است و ویچر 3 هم از این قاعده مستثنی نیست. تمامی دیالوگها به قدری هوشمندانه و جامع نوشته و کنار هم چیده شدهاند که تمامی حالات ممکن در یک مکالمه واقعی بین دو فرد مفروض را پوشش میدهند. بر خلاف اکثر بازیها، شاهد وجود انتخاب خوب و بد در دیالوگها نیستیم، چون عملا چنین چیزی در دنیای واقعی وجود ندارد. همانطور که ضدقهرمان بازی و تم داستانش خاکستری هستند، دیالوگها و مکالمات هم ماهیتی خاکستری دارند و تشخیص مرز بین خوب و بد در اکثر جاها دشوار است. شاید به همین دلیل هم باشد که هر انتخاب شخصیتر تصور میشود و عواقب ناشی از همین انتخابها هم تاثیر بیشتری بر بازیکن و درکش از داستان بازی میگذراند. پاداش خوبی در پی هر سلسله گشت و گذار و جست و جو در محیط عظیم بازی در انتظارتان خواهد بود. شاید در طول این گردشهای اکتشافی سر از خانه یک هیولای 3 متری دربیاورید، شاید هم پایتان به جعبهای گیر کند که پر از آیتمهای براق و با ارزش باشد، همین غافلگیری میتواند عمق تجربه کاوش در محیط را دو چندان کند. به لطف سیستم غارت (Looting) کلاسیک و فوقالعاده ویچر 3 هر عمل کشتار مساوی با پاداش و عایدی است، پس اگر از شمشیر و چکمههای کسی خوشتان آمد هیچ چیزی جلو دارتان نخواهد بود جز قطبنمای اخلاقی خودتان. با کندن علف و گیاهان دارویی و در دست داشتن فرمول ساخت یک معجون، میتوانید تجربه بازی را تا حد زیادی برای خودتان دلپذیرتر کنید. طیف این معجون و محلولها از روغن مخصوص برای بالابردن میزان برندگی شمشیرها تا قابلیت دید در شب و ارتقای قدرت تنفس در زیر آب را شامل میشود. واسط کاربری این سیستم ساخت معجون هم بسیار ساده و سرراست است و کمتر باعث سردرگمیتان میشود. مشابه همین ماجرا برای تهیه ادوات و زرههای رزمی و جنگی هم صادق است. اما از آنجایی که ویچرها معمولا دورههای آموزش آهنگری و اسلحه سازی طی نمیکنند، برای ساخت چنین آیتمهایی باید دست به دامان آهنگرهای حاضر در سطح شهرها و روستاها شوید. غنای این مکانیزمها، روی هم رفته باعث ایجاد سیستم ارتقا (Level Up) کم نقص و به شدت عمیق ویچر 3 میشوند که نه تنها چنیدن بعد و شاخه دارد، بلکه رسیدن به تمامی قلههای توانایی و مسلط شدن به همه ویژگیهای یک ویچر را به معنای واقعی کلمه عینیت میبخشد.سیستم مبارزه ویچر 3 تلفیقی از تمام فنونی است که یک ویچر برای انجامشان آموزش دیده است. حیطه این تواناییها تقریبا مشابه نسخههای قبلی سری در نظر گرفته شده، اما تعدادی قابلیت جدید هم به این مجموعه اضافه شدهاند. مثل همیشه برای مبارزه با اهداف انسانی باید از شمشیر فولادیتان استفاده کنید و برای هیولاهای جادویی لازم است شمشیر از جنس نقرهتان را از غلافش بیرون بکشید. روغنهایی هستند که میتوانید پس از تهیه روی شمشیرها بمالید تا قدرتشان را افزایش بدهد. میتوانید از بمبهای دستی با کاربردهای متنوع استفاده کنید که هم میشود به جای نارنجک از آنها استفاده کرد و یا در موارد کاربرد حرفهایتر با پخش کردن گردی مخصوص مانع از اجرای جادو از سوی دشمن متخاصم شود. جادوهای معروف سری در اینجا هم حضور دارند و استفاده از آنها با ترکیب موارد فوق الذکر و پبروی از اصول نبرد میتواند تاثیرات قابل توجهی بر میزان برتریتان در میدان نبرد داشته باشد. علاوه بر همه این موارد آشنا، برای اولینبار شاهد حضور تیرکمان (Crossbow) در لیست اسلحههای بازی هستیم. با اینکه این اسلحه کوچک و محقر جایگاه چندانی در سیستم مبارزه جا افتاده و جواب پس داده سری ندارد، اما در بعضی مواقع استفاده از آن میتواند نتیجه نبرد را تغییر داده و جانتان را نجات دهد. در هنگام ورود به مبارزه میتوانید بر روی هدفی خاص قفل کنید و یا در شرایط آزاد، مبارزه را پی بگیرید. برای دفع ضربات دشمن باید دکمه مخصوص گارد گرفتن را به موقع فشار دهید تا با گیج کردن شخص مقابل، فرصتی هم برای ضد حمله داشته باشید. اگر هم توانایی دفع ضربه را نداشته باشید میتوانید با انجام حرکات مخصوص از محل برخورد دور شوید. مشکل اینجاست که دشمنان هم از سیستمی مشابه استفاده میکنند و اگر فکر میکنید این مساله باعث هوشمندانه شدن مبارزات میشود سخت در اشتباه هستید. معمولا دشمنان روند دفاع و ضربه زدن یکنواختی دارند، یعنی بعد از دریافت تعداد معینی ضربه دور میشوند و دوباره حمله میکنند. این دفاع و به اصطلاح جا خالی دادنها در اکثر موارد درست عمل نمیکند و باعث بروز وقفه در ضرباتی میشود که قصد وارد آوردنشان را دارید، بطوریکه باید دست از مبارزه بکشید و چند قدمی به سمت هدف مورد نظرتان گام بردارید و پس از آن به ادامه مبارزه بپردازید. مشکلات جزئی نظیر این در هنگام مبارزه کم نیستند و در مقایسه با باقی بخشهای بازی، سیستم مبارزه کمی سطحی به نظر میآید. شاید همین مساله را بتوان یکی از خفیفترین اشکالات بازی دانست، ایرادی که مثل یک قطره روغن در اقیانوس وسیع کیفیتهای ویچر 3 معلق است، اما به سادگی میتوان با آن کنار آمد و از کاستیهای کمرنگ این بخش چشم پوشی نمود. حرکات شخصیتها و دشمنان در هنگام مبارزه خوب و باور پذیر کار شده است. انواع مختلف دشمنان حرکات و ضربات مخصوص به خود را دارند و در مقابل، گرالت هم برای دفع و وارد کردن ضربات خود با زیبایی هر چه تمامتر عمل میکند. همین مساله در حرکت لبها و حالات چهره در هنگام مکالمه هم صادق است و عمق باور پذیری و ایجاد ارتباط با شخصیتها را دو چندان میکند.در مورد گرافیک و طراحی هنری میتوان گفت با یکی از شاهکارهای نسل حاضر روبرو هستیم. همه چیز از معماری ساختمانها گرفته تا طراحی لباسها و شخصیتها و حتی دشمنان ویچر 3 به شدت منحصر بفرد و بیهمتا به نظر میآیند. محیطهای بازی به خودی خود بسیار وسیع و پرجزئیات هستند، اما به لطف عملکرد عالی سازنده به ندرت با محیط و اتمسفر تکراری روبرو خواهید شد. روند داستان هم به گونهای است که بیش از چند ساعت مجبور به گذران وقت در یک محدوده خاص از نقشه بازی نیستید و مدام وادار به گشت و گذار و کشف شهرها و مناطق تازه میشوید. همین مسایل در کنار رنگبندی عالی و افکتهای بینظیر آب و هوایی و چرخه روز و شب زیبا، دنیای پیرامون گرالت را نزدیکترین نمونه برای تجربه یک بازی نقش آفرینی عالی میکند. البته از نظر گرافیک تکنیکی بازی همانی نیست که مدتها قبل باعث ایست قلبی بسیاری از بازیبازان شده بود، اما به شدت تکنیکال و بینقص است. خلق چنین محیط پویا و عظیمی به توان بالای تیم سازنده و ظرفیت معقول سخت افزاری دارد. در توانایی تیم سازنده شکی نیست چون همین افراد یکی از بهترین و چشمنوازترین بازیهای نسل قبل را برایمان ارائه کرده بودند، اما از نظر آشنایی به سخت افزارهای نسل حاضر و سایر مسایل تکنیکی میتوان گفت احتمالا در آینده عناوین بهتر از ویچر 3 هم عرضه خواهند شد. اما تا آن موقع میتوان به جرات گفت ویچر 3 دارای یکی از بهترین و فنیترین گرافیکهای تکنیکی نسل حاضر و در طیف سبکی خودش است. در ویچر 3 کمتر شاهد افت فریم خواهید بود و نرخ آن بیشتر در حول و حوش 30 فریم ثابت نگه داشته میشود. این مساله زمانی موجبات تحسینتان را برمیانگیزد که در میان یک جنگل انبوه، در آن واحد با تعداد کثیری از هیولاهای جادویی در نبرد باشید و باد و باران و نور مهتاب و سایههای ایجاد شده به خاطر اصابت صاعقه شما را پای نمایشگر میخکوب کند.حالا به این شرایط بهترین موسیقی متن قابل تصورتان را هم اضافه کنید. موسیقی متنی که کاملا حس شرایط بازی و اتمسفر آن را به شما القا کرده و مانند همراهی خوش صدا از ابتدا تا پایان بازی در کنارتان است. در حین بازی به ندرت موسیقی متنی پخش نمیشود، که ابدا مساله آزار دهندهای نیست و بیش از پیش به القای حس حضور در دنیای بازی و از خود بیخود شدنتان در گیر و دار داستان گرالت نقش دارد. صداگذاری دنیای ویچر 3 هم بدون شک نمرهای بالاتر از نمره قبولی را کسب میکند، چون عظمت بازی به قدری بالاست که صداگذاری تمامی رویدادها و اتفاقات آن دست کمی از صداگذاری بر دنیای واقعی ندارد. صداپیشگی شخصتها و دشمنان هم بار دیگر فک برانداز و در بالاترین سطح خود ظاهر شدهاند. همین صدا پیشگی عالی و تراز اول، در کنار طراحی عالی چهره و حالات صورت بینظیر، نقش بسزایی در ارتقای سطح روایی بازی و گیرایی هر چه بیشتر آن دارند.
ویچر 3 در ابتدای معرفی، به خاطر گرافیک و جلوههای بصری خارقالعاده و سیستم ذرات باورنکردنیاش به شدت معروف شد. حتی کسانی که اهل سبک نقشآفرینی نبودند هم بیاختیار به سمتش کشیده شدند. اما محصول نهایی کمی متفاوت از آن چیزی بود همه منتظر «تماشایش» بودند. خود سازندگان صحت این مورد را تایید کردهاند و به افت محسوس کیفیت بصری بازی اعتراف کردهاند. ولی نباید از یاد برد که با این وجود، ویچر 3 از بسیاری از عناوین هم دوره خود چشم نوازتر است و اگر بخواهیم بعد گرافیکی را برای لحظهای کنار بگذاریم باید گفت، هم قدمی رو به جلو برای کل سری محسوب میشود و سطح استانداردهای سبک نقش آفرینی را در حد توان و پتانسیل خود بالا برده است.
مجموع امتیاز - 10
10
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: دنیای عظیم و پرجزئیات که التماس میکند کند و کاو شودشخصیتهای بیاد ماندنیتاثیر عمیق انتخابها در روند بازیتم خاکستری کل بازیطنز سیاه و شوخیهای تلخنقاط ضعف:مورد قابل ذکری به ذهن نمیآید